یک انسان، معادلِ همهی انسانها
من قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ، فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا، وَ مَنْ أَحْیَاهَا، فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا (مائده/۳۲)
هر کس، انسانی را بدونِ ارتکابِ قتل یا فساد در روی زمین، به قتل برساند، چنان است که گویی همه انسانها را کشته.
و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی به همهی مردم حیات بخشیده است.
امام صادق(علیه السلام) درباره این آیه فرمودند:
منْ أَخْرَجَهَا مِنْ ضَلَالٍ إِلَی هُدًی، فَقَدْ أَحْیَاهَا، وَ مَنْ أَخْرَجَهَا مِنْ هُدًی إِلَی ضَلَالٍ، فَقَدْ وَاللهِ أَمَاتَهَا.
هرکس نفسِ منحرفی را #هدایت کند، او را زنده کرده است.
و هر کس، فردی را #منحرف کند، او را کشته است.
کافی، ج۲، ص۲۱۰.
حواسمون باشه!!
اگر بلندگو به دست هستیم، قلم به دست هستیم، نشریه و روزنامه داریم، تریبون داریم، مسئولِ یک اداره یا شرکت هستیم، پدر و مادر هستیم،، و…
و خلاصه اگر آدمی هستیم که یک عدّه گوششون به دهنِ ماست، خیلی مراقب باشیم که کسی رو گمراه نکنیم.
گاهی با گمراه کردنِ یک نفر، یک نسلی گمراه میشه.
و گاهی با هدایت و تربیتِ یک نفر، یک جامعهای هدایت میشه.
کانال درسهایی ناب از قرآن
تواضع یک پرفسور
?ﭘﺮﻓﺴﻮﺭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻧﻘﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ:
ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭ ﻣﺸﻐﻮﻝ
گذﺭﺍﻧﺪﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺧﺪﻣﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﻮﺩﻡ.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﺍﯼ
ﻣﯿﮕﺬﺷﺘﯿﻢ، ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮏ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭼﻮﺑﺪﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ
ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺎ ﻣﯿﺪﻭﯾﺪ!
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ.
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮔﻔﺖ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺳﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﯿﻤﺎﺭﻩ…
ﺑﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﺎ ﺩﺭﺏ ﻋﻘﺐ ماشین ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺸﺴﺖ.
ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ
ﻣﺸﻬﺪ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻭ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﯾﺾ
ﺍﺳﺖ!!!
ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺯﯾﺮﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺧﻨﺪﻩای
ﻣﺮﻣﻮﺯﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﯿﻢ: ﭼﻮﭘﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ
ﺑﺮﺳﯿﻢ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻼﺱ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ!
ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﺩﺍﺭد.
ﺩﺍﺭﻭ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺳﺮ ﺯﺩﯾﻢ ﻭ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ.
ﺩﻭ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ.
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﯾﮏ ﺗﻘﺪﯾﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻬﺪﺍﺭﯼ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ
ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭘﻠﯽ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺗﻬﺮﺍﻥ را ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﯾﺪ، ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ…!
ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ، ﻫﺎﺝ و ﻭﺍﺝ ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ، ﻭ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﺎ
ﺩﺭﻣﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ، ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﻓﺘﺎد.
ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭ
ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺴﺮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻧﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ.
ﭘﺴﺮﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﯿﺎﯾﺪ، ﻟﺒﺎﺱ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﯿﭙﻮﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ
ﻣﺤﻠﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ…
✍?? کانال قم زیبا?✍?
چند توصیه جهت حضور کودکان در عزاداری
نکاتی که والدین و مربیان باید رعایت کنند
۱_کودک را نباید بمدت طولانی در عزاداری نگه داشت بویژه در تاریکی
۲_عزاداری نباید مانع بازی او شود حتی بهتر است در یک فضای مناسب بازی کند و صدای روضه غیر مستقیم به او برسد..
۳_کودکانی که در سنین پایین هستند و فرق گریه بر امام حسین (علیه السلام) با انواع دیگر گریه را نمی دانند از گریه کردن مادران خود ناراحت می شوند و دچار اضطراب و ناامنی می گردند و چه بسا خاطره بد ازاین مجالس در
یادشان باقی بماند.حتی المقدور در مجالسی که روضه ی باز خوانده می شود و یا به خودشان لطمه می زنند حضور نیابید و درمقابل کودک خردسال خود گریه وشیون نکنید و دراین ساعات درفضای دیگر بافرزند خود بازی کنید و یا حواس اورا پرت کرده و بیشتر در زمان سخنرانی و یا سینه زنی درمجلس حضور یابید
۴_وسایلی مانند طبل کوچک و شال و کتابهای عکس دار امامان را در حد توان برای او تهیه کنید.
۵_مجالسی را انتخاب کنیم که همخوانی بیشتری با کودکمان دارد و نظر اورا دراین مورد ترجیح دهیم و محفل اجتماعی و دوستی های ارزشمندی رابرای او فراهم کنیم.
۶_کودک باید در مراسم عزاداری هم کودکی کند نباید طوری شود که از این مجالس دلزده شود. نباید انتظار داشت کودکان دراین مجالس مانند بزرگسالان بنشینند و عزاداری کنند.
۷_برای کودکان زیر ۴ سال حتما مقداری غذا ،کاغذ و مداد یا وسایل اسباب بازی کوچک همراه داشته باشید تا حوصله کودک سر نرود
۸_نباید مجالس عزاداری مانع بازی کودکان شود واگر چندکودک در کنارهم قرار گرفتند اجازه دهیم باهم بازی کنند.
۹_باید طوری کودکان رامدیریت کرد که باعث مزاحمت دیگران نشوند . باصبوری و آرامش آنهاراهمراهی کنیم و ازبرخورد خشن وتحقیرآمیز خودداری کنیم.
۱۰_ از برگزار کنندگان این گونه مراسم (سخنرانان، مداحان و…) درخواست می شود به کودکان دایم تذکر ندهند و آنهارا درک کنند
۱۱_قبل از مراسم باعجله و تحکّم فرزندان را آماده نکنیم تا او از این محافل دل زده نشود.صبوری والدین بسیار موثر خواهد بود
۱۲_نیکی کردن به دیگران را می توان با نذری دادن و اطعام همسایه ها به کودکان یاد داد و انس و الفت با همسایگان را نیزبالابرد که در روایات بسیاری به حق همسایه اشاره شده است.
۱۳_مربیان مهد وپیش دبستانی بهتراست تایم عزاداری رو با بازی و شعر خوانی کمتر کنند تا نوآموزان بهتر در محافل عزاداری شرکت کنند..و در این زمینه سختگیری نشود…
۱۴_مربیان می توانند رنگ و بوی کلاس را عاشورایی کنند.و کلاس رو با وسایل ساده مشکی پوش کنند،در نقاشی،و کار برگهای مناسب در حد. ساده و توان کودک باشد…
۱۵_اگر کودکان سوالاتی از مسایل عاشورا مثل کشته شدن، سر بریدن و از این قبیل موضوعات داشتند لازم نیست اصل واقعه را برای آنها بیان کرد بلکه با زبان کودکانه از مهربانی های امام حسین (علیه السلام) وحضرت زینب و مهرومحبت بین آنها و داستان هایی از دوران کودکی آنها مثل بازی کردن هایشان بهمراه امام حسن بارسول خدا (صلی الله علیه وآله) و ازاین قبیل داستان ها تعریف کرد و مهر ومحبت آنهارا در دل کودکان بالا برد و ذهن کودک را از موضوع های ناراحت کننده عاشورا به موضوع دیگری معطوف نمود.
برگرفته از کانال کارشناسی خانواده و تربیت
برای ارتباط گیری بهتر با مردم، چه کار باید بکنم؟
✅پرسش:
برای ارتباط گیری بهتر با مردم، چه کار باید بکنم؟
پاسخ:
برای پاسخ به این سؤال توجه به نکات و توصیه های زیر ضروری است:
1- ارتباطات هنر و قابل آموختن است.
2- موانع و عایق های ارتباط گاهی ریشه در کمرویی شدبد، افسردگی و اضطراب اجتماعی است که باید از روان شناس حضوری هم برای درمان کمک گرفت.
3- همانندسازی با الگوهای موفق نقش مهمی در تنظیم رفتار و یادگیری مهارت های ارتباطی دارد. طبق برنامه مکتوب رفتاری را در نظر بگیرید و هر روز مقدار پیشرفت خود را ثبت کنید. مثلا شیوه حرکت دادن دست ها، شیوه نگاه، لبخند زدن، نوع ایستادن،
4- از تکنیک تجسم ذهنی کمک بگیرید. هر روز در وقت مشخصی تجسم کنید که با دیگران گفتگو می کنید و از پس آن ارتباط به خوبی بر می آیید.
5- گاهی ما گرفتار پیش گویی خود تحقق بخش می شویم یعنی به طور ناهشیار رفتار خود را بر اساس باورهای منفی از پیش تعیین شده تنظیم می کنیم. در مثل می گویند آدم از چیزی که می ترسه به سرش میاد.
برای مقابله با این مشکل باید از جملات مقابله ای مثبت و تجسم ذهنی مثبت کمک بگیریم. مانند: من از پس این مشکل بر خواهم آمد. اسب تندرو هم گاهی زمین می خورد بنابراین ناامید نیستم.
?معرفی منبع
- کتاب روش های بازکردن سر صحبت و دوستابی اثر دان گابور
- کتاب آیین دوست یابی نوشته دیل کارنگی را مطالعه کنید.
- کتاب صوتی قدرت بیان اثر برایان تریسی را بشنوید
-فایل های آموزشی دکتر حسینیان و دکتر زند درباره فن بیان را ببینید.
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
احترام به والدین و فضای مجازی
در حالی که آیات متعدد قرآن کریم، توصیه به احترام به پدر و مادر فرموده و در چهار آیه (بقره/83، اسراء/23، انعام/ 151 و نساء/ 36)، صریحاً پس از عبادت خداوند و عدم شریک قراردادن برای او «و بِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَانٗا» آمده است؛ اما امروز شاهد آن هستیم که فضای مجازی و رسانه ها که تبدیل به فضای تربیتی شده اند؛ به حدی بر فرهنگ و سبک زندگی انسانها تأثیر ناصحیح گذاشته اند که ارزشها را به غیر ارزش تبدیل کرده اند.
به عنوان مثال، مطرح کردن جوک و لطیفه یا پخش کلیپ در شبکه های اجتماعی برای تضعیف جایگاه پدر و مادر یا حتی سریال ها که فرزندان مادر خود را به نام صدا می زنند؛ در این تغییر رفتارها مؤثر است.
وقتی دشمن از جنگ نظامی ناامید شد؛ از طریق جنگ نرم و به فرموده امام خامنه ای از طریق تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی وارد شد و متأسفانه تا حد زیادی هم موفق شده است.
توضیح و تفسیر آیات:
1. در کنار توحید،احسان به والدین مطرح است. «لا تَعْبُدُونَ… وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
2. تبعیض و گرایش به یکی از پدر و مادر،ممنوع است. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
3. نه تنها تأکید به احترام به پدر و مادر برای مسلمانان که حتی سفارش به یهودیان هم شده است: ياد آوريد زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم جز الله (خداوند يگانه ) را پرستش نكنيد و نسبت به پدر و مادر نيكى كنيد و (بالوالدين احسانا) «83 بقره»
4. دو نفر از سران مدینه به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند.همین که حضرت این آیات را خواند، مسلمان شده و درخواست مبلّغ کردند.پیامبر نیز«مصعب بن عمیر»را همراهشان فرستاد.
این حرکت زمینه ساز مسلمان شدن مردم مدینه گشت.
والدین عزیز لطفاً فرزندتان را تحقیر نکنید
? پدر حق ندارد بچهاش را خراب کند.
پدری در جمع به پسرش گفت هُی! پسرش گفت بله پدر جان، پدر: آنجا را جمع کن، آنجا را جارو کن!!
پسر گفت بابا جان خب شما یواشکی به من بگو، چرا جلوی مهمانها سرِ من داد زدی؟!
یادم نمیرود یک کسی چای میداد در یک جلسهای، پدرش داد سرش زد گفت آهای، گفت بله، گفت آن را جا گذاشتی یک چای هم بده به او، پسر هم سینی چای را گذاشت گفت آقا جان شما پدر من هستی حق تربیت داری، حق نداری من را پیش دیگران ضایع کنی.
? بعضی مادرها همین که مهمان دارند، میگویند این دختر را میبینید جان من را به لبم رسانده، این دختر همچین کرد، این پسر همچین کرد، این دختر هی سرخ میشود، سبز میشود. شما حق تربیت داری، حق تحقیر نداری!
(استاد قرائتی)