سيره رفتاري پيامبراكرم نسبت به كودكان
پيامبر اکرم (ص) با کودکان بسيار مهربان بود، کودکان را در بغل مي گرفت و به آنان احترام مي گذاشت هرگاه در راه با کودکان روبرو مي شد به احترام آنها مي ايستاد، آنها را در آغوش مي گرفت و بر پشت و شانه خود سوار مي کرد و به اصحاب توصيه مي کرد که چنين کنند.
کودکان چنان خوشحال مي شدند که هيچگاه خاطره آن را فراموش نمي کردند.
رسول خدا ص سفارش کرده و مي فرمود: کودکان خود را دوست بداريد و نسبت به آنها مهربان باشيد و به وعده اي که به آنها داده ايد وفا کنيد، خداوند بر هيچ چيزي خشم نمي گيرد آن چنان که به خاطر زنان و کودکان خشم مي گيرد.
رافت پيامبر نسبت به کودکان چنان بود که امام صادق ع فرمود:
روزي رسول اکرم ص در حال نماز جماعت ظهر بود که دو رکعت آخر نماز را سريع خواند، اصحاب علت را پرسيدند، پيامبر ص فرمود: آيا گريه کودک را شنيديد؟و ماجرا آن بود که مادري نيز در مسجد نماز را به جماعت مي خواند و کودک او در رکعت سوم شروع به گريه مي کند و پيامبر (ص) براي آنکه مادر زودتر از نماز فارغ شود و به کودک خود برسد نماز را سريع مي خواند.
رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمود:
من بچه ها را به دليل پنج صفت دوست دارم،
اول آنکه بسيار گريه مي کنند و ديده گريان کليد بهشت است يعني گريه از خوف خدا در زندگي زياد کني.
دوم آنکه با خاک بازي مي کنند يعني تکبر و نخوت و خودپسندي در آنها نيست.
سوم آنکه با يکديگر دعوا مي کنند ولي زود آشتي کرده و کينه به دل نمي گيرند.
چهارم، چيزي براي فردا ذخيره نمي کنند چون آرزوي دور و دراز و طمع طولاني ندارند.
پنجم، خانه مي سازند و سپس خراب مي کنند دلبسته و وابسته به امور دنيوي نيستند.
چهل حديث « تربیت کودک و نوجوان »
تربيت اسلامى فراهم كردن زمينه هاى رشد و شكوفايى دائمىِ همه استعدادهاى انسان در جهت كمالات الهى ـ انسانى است.
از اين رو، با توجه به اين تعريف، خواهيم دانست:
۱ ـ تربيت امرى تحميلى نيست، بلكه زمينه سازى است.
۲ ـ تربيت امرى موقت نيست، بلكه دائمى است.
۳ ـ تربيت امرى يك بُعدى نيست، بلكه چند بُعدى است.
۴ ـ تربيت امرى بى هدف نيست، بلكه هدفدار است.
همچنين مثلثِ مربى و مُتَرَبّى (فرد مورد تربيت) و تربيت نيز مستلزم چند چيز است:
أ. شناخت مربى از متربى؛
ب. شناخت مربى از محيطهاى تربيت؛
ج . شناخت مربى از عوامل و موانع تربيت؛
د. شناخت مربى از اصول، مراحل و روشهاى تربيت؛
ه . شناخت مربى از مشكلات و راه حلهاى تربيتى؛
و. پذيرش فكرى و عملى و عاطفىِ مربى از سوى متربى.
در اين ميان، پيشوايان دينى كه از سرچشمه فياض علم و حكمت خدا ـ اين آفريدگار آدميان و نخستين مربى مردمان ـ نوش كرده اند، مى توانند الگوى بسيار شايسته اى براى ما در امر تعليم و تربيت باشند و ما را در اين راه يارى دهند.
به همين جهت، چون دوران كودكى ونوجوانى از نخستين دوره هاى تعليم و تربيت انسانهاست، بر آن شديم كه ۴۰ حديث از سخنان پيشوايان دين در زمينه «تربيت كودك و نوجوان» را فراهم آوريم و به دوستداران مسائل تربيتى و پدران و مادران هديه كنيم تا با به كارگيرى مناسب و متناسب با زمان ومكان و مخاطبان ، از اين مجموعه بهره مند شوند.
اميد بر آن داريم كه اين كوشش اندك، عنايت خداى سبحان و مِهر نگاه امام زمان عليه السلام و قبول طبع خوانندگان را ارمغانهان دهد؛ اما:
گر خطا گفتيم اصلاحش تو كن
مُصلحى تو، اى تو سلطان سخُن
يازهرا
عبدالرحيم موگِهى (شميم)
قم مقدس ، بهار ۸۱
معرفي كتاب/ حکمتنامه کودک
پيش گفتار
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَ جِنَا وَذُرِّيَّـتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» . [ فرقان : آيه 74 . ]
فرزند شايسته ، خواسته طبيعى و فطرى همه انسان هاست . همه آرزو دارند فرزندانى سالم و صالح داشته باشند ؛ فرزندانى كه روشنى بخشِ ديده و شادى بخش جان آنها باشند . حتّى انسان هاى ناشايسته نيز دوست دارند فرزند آنها خوب و شايسته باشد .
امّا همّت پرورش يافتگان در مكتب قرآن ، از اين خواست طبيعى فراتر است . آنها مى خواهند نه تنها فرزندانشان خوب و شايسته باشند ؛ بلكه مى خواهند فرزندان آنها در كنار خانواده ، پيشوا و سرمشقِ انسان هاى شايسته بشوند . آنان ، در مقام نيايش به خداى مهربان چنين مى گويند :
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَ جِنَا وَذُرِّيَّـتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا .
پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان ، آن ده كه مايه روشنى چشمان ما باشد، و ما را پيشواىِ پرهيزگاران گردان» .
مسئله مهم اين است كه : چگونه مى توان به
اين آرزوى بلند ، دست يافت و زمينه اجابت اين دعا را در مورد فرزندان فراهم ساخت ؟
پاسخ اين است كه پرورش فرزند شايسته ، بر سه ركن اساسى استوار است . اين اركان عبارت اند از :
۱ . خانواده شايسته
۲ . رعايت حقوق كودك
۳ . وظيفه شناسى كودك .
حکم روزه ی دانش آموزانی که امتحان آخر سال دارند
حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی رهبرانقلاب به استفتائی پیرامون «روزه ی دانش آموزان» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.
* روزه ی دانش آموزان
سؤال: اگر دانش آموزی می تواند روزه بگیرد، ولی به خاطر این که امسال امتحانات آخر سال، هم زمان با ماه رمضان است، نمی تواند هم درس بخواند هم روزه بگیرد، آیا می تواند چند روز از روزه هایش را افطار کند؟
جواب: باید روزه بگیرد و اگر بین روز ادامه روزه برای او مشقت بسیار زیاد داشت، می تواند افطار کند، البته می تواند به سفر برود و در سفر افطار کند
تحليل گزيده اي از زيارت نامه حضرت علي اكبر سلام الله عليه
دعــــا کنید که یـک لحـظه هم اگر شده است...
دعــــا کنید که یـک لحـظه هم اگر شده است ز روی لطـف نگاهـی به ما کند زهـــرا (سلام الله علیها)
هنــرهای فاطـمه علیـها الســلام
خوشنویسی: خوش خط بودن در خانواده پیامبرعمومی بوده و معروف است که میگویند خط کوفی ابداع حضرت امیر است. طبیعتا حضرت زهرا هم خط خیلی زیبایی داشتند و فرزندانشان را هم به این مسئله تشویق میکردند و بین امام حسن و امام حسین مسابقه خط میگذاشتند.
شعر: حضرت به مناسبتهای مختلف مثل ازدواج، خوابکردن فرزندان و تربیت آنها، وقت صحبت با امام علی در وصف پیامبر شعر میگفتند.
فصاحت و بلاغت: حضرت مشهور بودند به اینکه زیبا و رسا صحبت و سخنرانی میکنند. این سخنرانیها و خطبهها به قدری فصیح و زیبا هستند که در بعضی کشورهای عربی، برای خوش سلیقه شدن بچههایشان، از آنها میخواهند که این خطبهها را حفظ کنند؛ درست مثل اینجا که به بچهها سعدی و حافظ خواندن توصیه میشود.
ریسندگی: حضرت علی با پشم گوسفندی که با دستهای حضرت زهرا رشته شده بود،از بازار جو میخریدند و حضرت با آرد کردن جوها در خانه نان میپختند. با این هنر، به اقتصاد خانه هم کمک میشد.
پاسخ به رایجترین سوالات کودک؛ از وجود خداوند تا مسئله مرگ
اگر کودکیتان را به یاد بیاورید، حتما سوالات بیشمارتان درباره تولد، خدا، زندگی، مرگ و دهها موضوع اساسی دیگر را که بارها از بزرگ ترها پرسیده بودید به یاد میآورید. شاید هم همین حالا کودکی در کنارتان باشد که دایم از شما سوالات پیچیده و مهمی درباره جهان پیرامونش می کند. در هر صورت، پرسیدنِ یکسری سوالات فلسفی، بخشی از روند رشد کودکان برای سر در آوردن از زندگی است و پدر، مادر و معلم باید بتوانند تا حد قانعکنندهای به این سوالات پاسخ دهند. از این پرسشهای فلسفی نترسید؛ این سوالات سهل و ممتنع دروازه ورود کودکان به جهان استدلال و تفکر است. لازم نیست به همه این سوالات پاسخ قطعی بدهید؛ کافی است به بهانه این سوالات، شیوه تفکر صحیح را به کودکانتان آموزش دهید.
تبعات اخروی ریاست
حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی رهبرمعظم انقلاب(سهشنبه ۱۳۹۷/۹/۲۷) در ابتدای درس خارج فقه با بیان حدیثی از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) دربارهی «اثرات و تبعات اخروی ریاست»، به شرح این حدیث و لزوم پرهیز انسان از تلاش برای دستیابی به «ریاست» مگر در مواقع تکلیف پرداختند و در ادامه، خاطرهای از علت پذیرفتن نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۶۴ بیان کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این بیانات رهبر انقلاب را به شرح زیر منتشر میکند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
عن النّبیّ صلَّى اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّهِ. (۱)
لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلى عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه
این حدیث دربارهی بنده و امثال بنده است؛
[رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد ــ هر کسی که بر ده نفر، نه حالا بر هشتاد میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد؛ ــ «اِلّا جیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه»، [مگر اینکه] این آدمِ رئیس را که اینقدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که میآورند، دست او را به گردنش بستهاند؛ یعنی دستبسته او را وارد محشر میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را.
در آن حوزهِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت ــ پُست نگهبانی ما است دیگر ــ یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت در حوزهی مأموریّت ما که انجام نگرفت؛ یا بهخاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرسوجو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا انشاءاللّه بعداً، فردا، و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً اینجوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (۲) میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً میآورند او را در پای محاسبهی الهی.
فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنه
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را. بالاخره شارع مقدّس و پروردگار عالم موازینی دارد؛ یک جاهایی ممکن است که انسان مَعفوّ باشد به دلیلی؛ قصورش قصورِ عنتقصیرٍ نباشد ــ گاهی ما قاصریم، جاهلیم امّا جهلمان عنتقصیرٍ است، گاهی نه، واقعاً تلاش خودمان را کردهایم، زحمتمان را کشیدهایم، آخرش این [نتیجه] درآمده ــ این [قصور]، اینجا مورد عفو الهی است. پس اگر «محسن» باشد این آمر و این رئیس، فُکَّ عَنه.
وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّه
امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ــ هرجور بدعملیای که فرض کنید ــ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.
اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسیهای ریاست [بودن] ــ چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ میبینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشند، اگر چنانچه راه پیدا نکنند به هر دلیلی یا مثلاً فرض کنید صلاحیّتش را تأیید نکنند یا رأی نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار میزند که چرا نشد ــ عقل نیست، تدبیر نیست. ملاحظه کردید؟ اگر چنانچه این ریاست، مایهی یک چنین دغدغهای است، خب انسان رها کند؛ مگر اینکه واقعاً متوجّه انسان بشود و واجب باشد برای انسان؛ آن [جا] بله [لازم است].
بنده دورهی دوّم ریاست جمهوری، قطعاً عازم (۳) بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم ــ حالا دورهی اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ ــ دورهی دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است ــ هر دو را گفتند ــ گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ خب بنده هم بر خلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا «خُذها بِقُوَّة»؛ (۴) بایستی با قوّت انسان دنبال بکند.
۱) امالی طوسی، مجلس دهم، ص ۲۴۶؛ «پیامبر اکرم (ص) میفرماید: هیچکس نیست که بر ده نفر یا بیشتر، ریاست و امارت داشته باشد مگر اینکه او را روز قیامت در حالی میآورند که دستش به گردنش بسته است؛ پس اگر چنانچه آدم درستکاری بود و تقصیری متوجّه او نبود، او را رها میکنند و اگر چنانچه بدکار و گناهکار بود، غل و زنجیرش افزایش پیدا میکند.»
۲) دستبسته
۳)کسی که ارادهی قطعی به انجام کاری کند.
۴) سورهى اعراف، بخشى از آیهى ۱۴۵؛ «… آن را به جد و جهد بگیر …»
دعای سفره امام سجاد (سلام الله علیه)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) أَنَّهُ كَانَ إِذَا طَعِمَ قَالَ :
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا وَ كَفَانَا وَ أَيَّدَنَا وَ آوَانَا وَ أَنْعَمَ عَلَيْنَا وَ أَفْضَلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ».
از امام زین العابدین(ع) روایت شده که هنگام غذا خوردن عرض می کرد:
«سپاس خدایی را که به ما غذا داد و سیراب نمود و به ما کمک کرد و پناه داد و نعمت ارزانی کرد و برترین حمدها از آن خدایی که [دیگران را] غذا می دهد و خود از غذا بی نیاز است».
من لا یحضره الفقیه، ج3، ص358
چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ دهيم؟
* چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ بدهيم؟
معمولاً از سن 3 سالگي، سؤالهاي بچهها از والدينشان شروع ميشود كه گاهي خستهكننده است و والدين نميدانند چطور به آن پاسخ دهند.
بيشتر سؤالهايي كه بچهها در سنين پايين ميپرسند، مفهوم سؤال و نياز به پاسخ ندارد، بلكه آنها ميخواهند با والدينشان ارتباط برقرار كنند، اما والدين متوجه اين موضوع نيستند. نكته مهمي كه والدين بايد به آن توجه داشته باشند، اين است كه قرار نيست به تمام سؤالهاي بچهها پاسخ داد و دوم آنكه نبايد فرض كنيم بايد در مورد همه علوم اطلاعات داشته باشيم. در چنين شرايطي ميتوانيم به فرزندمان بگوييم: «من نميدانم»، «چه جالب! اين سؤال چطور به ذهنت رسيد؟»، «ميتواني از معلم مهد كودكت بپرسي»، «بزرگتر شدي، خودت جوابش را ميفهمي» و … .
اشتباهي كه والدين معمولاً مرتكب ميشوند، اين است كه تصور ميكنند بايد «كامل» باشند! درحالي كه پدر و مادر بايد «كافي» باشند. «پدر و مادر كامل» هميشه در دسترس بچهها هستند و همه نيازهايشان را بدون چون و چرا برآورده ميكنند و اين اصلاً درست نيست؛ چون بچهها را وابسته بار ميآورند و اعتماد به نفس آنها كم ميشود. «والدين كافي»، حمايت و علاقهمنديشان را به بچهها اعلام و در مواردي كه ضروري است، به آنها كمك ميكنند، در اين صورت بچهها هم خيلي راحت ميپذيرند كه ممكن است مادرشان در مورد موضوعي اطلاعات نداشته باشد و «نميدانم» گفتن او برايشان قابل هضم است و ميفهمند قرار نيست تمام خواستههايشان برآورده شود.