تحلیل پیام های قرآنی در ماه مبارک رمضان «قسمت سوم»
پیام سوم قرآنی: ذکر خداوند متعال
ذکر الهی یکی از پیام ها و درس های عرفانی و اخلاقی است که نه تنها دویست مرتبه در قرآن آمده است بلکه سفارش مؤکد بر انجام و مراقب از آن گردید، از همین رو و در آیه (41) سوره آل عمران خطاب به حضرت ذکریا می فرماید :((۰۰وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ:پروردگار خود را (به شكرانهى اين نعمت) بسيار ياد كن و هنگام شب و صبح او را تسبيح گوى.))وهمچنین در ایه (205)اعراف می فرماید((اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ :وپرورد گارت را از روى خوف وتضرّع، آهسته و آرام در دل خود و در هر صبح و شام ياد كن وازغافلان مباش))ونیزدرایه( 41)
سوره احزاب آمده است(( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً:اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را بسيار ياد كنيد.))
برای اینکه نسبت به این دستور العملی قرآنی شناخت ومعرفت لازم پیدا کنیم تابکار ببندیم بیان چند نکته لازم است:
1- تعریف ذکر و تفاوت آن با ورد و دعا
مقصود از ((ذکر)) تلفظ کردن اسما ء( یاالله تعالی)، صفات جمال(یارحمان رحیم، تواب، ستار، غفار طبیب،حبیب) صفات جلال(یاقهار منتقم، متکبر) صفات افعال(يا خالق،، صانع)در هر حال، در هر مکان، در هر زمان است، ازهمین روست که درایه(191)سوره آل عمران در توصیف متقین آمده است:((191» الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ:(خردمندان) كسانى هستند كه ايستاده و نشسته و (خوابيده) بر پهلو ياد خدا مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين انديشه مىكنند (و از عمق جان مىگويند:) پروردگارا! اين هستى را باطل و بى هدف نيافريدهاى، تو (از كار عبث) پاك و منزّهى، پس ما را از عذاب آتش نگهدار))
((ورد)) همان ذکر و تلفظ و به زبان آوردن، اسماء، صفات، افعالی الهی است ولی باعدد خاص، و در زمان خاص و عدد خاص است که نبایست کم یا زیاد شود و این نشان می دهد که هر کلیدی با خاصی قفل بسته شده را باز می کند، مثل سه بار تکرارکردن((یارب، یارب، یارب)) دعای کمیل، ده بار اسم جلاله ((یا الله)) و نیز اسماء معصومین علیهم السلام که مظهر اسماء الحسنی هستند در مراسم ویژه قرآن به سرگرفتن لیالی قدر از همین روست د روایت آمده است :((در روایات آمده: هر کس سی بار ذکر «سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر» را با اخلاص بگوید و به مفاهیم بلند آن دل سپارد،خدا را فراوان یاد کرده است. واز اماصادق علیهالسّلام رسیده که «هر کس تسبیح حضرت فاطمه فاطمه زهرا سلاماللهعلیهم را بگوید خدا را فراوان یاد کرده است: مجمع البیان، ج۸، ص۳۰.))
((دعا)) همان تلفظ وبه زبان آوردن اسماء، صفات، و افعال الهی است همراه با در خواست و مطالبه حاجت از پیشگاه خداوند متعال.
2- مراتب ذکر الهی
اثر معنوی ذکر را بایست در مراتب ذکر جستجو کرد، چراکه ازمنظر آیات وروایات ذکر سه مرتبه دارد، و هر مرتبه اذکر اثر خاص خودش رادارد:
الف- ذکر زبانی:
مقصود از ذکر ربانی حمد و ثنای الهی، نجواکردن (آهسته حرف زدن)، درد دل کردن، درخواست کمک از درگاه خدای سبحان و پناه بردن از شر شیاطین انس و جن به آن بارگاه مقدس است.ذکر زبانی گرچه نسبت به مراتب دیگر ذکر پایین تر است ولی در عین حال اثر خاص خودش را دارد ولی مهم این است که ذکر زبانی لقلقه زبان نشود و همراه با غفلت دل نباشد، بلکه ذکر زبانی نشان ذکر قلبی و ابراز مکنون دل باشد یا دستکم مقدمه ذکر قلبی گردد.«وَاذْکر رَّبَّک فِی نَفْسِک تَضَرُّعاً وَخیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکن مِّنَ الْغَافِلِینَ؛:(55 /اعراف) : پروردگارت را درل خود ، از روی تضرّع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش!»
ب- ذکر قلبی:
مقصود از ذکر قلبی همان توجه قلبی به خدای سبحان است که دل را صفا و صیقل داده، جلوهگاه محبوب میکند و روح را تصفیه کرده، انسان را از قید اسارت نفس میرهاند. اگر قلب به تذکّر محبوب و یاد حق تبارک و تعالی عادت کرد و با آن عجین شد، انسان را دگرگون میکند، بطوری که چشم، زبان، دست، پا و سایر اعضا، با ذکر حق انجام میگیرد و برخلاف وظایف، امری انجام نمیدهند. کاملترین و بهترین مراتب ذکر نیز همین است که در همه مراتب انسانی، جاری شده و حکمش ظاهر و باطن و نهان و آشکار را در برگیرد و اگر ذکر زبانی نیز از نظر مکتب اسلام مطلوب است و به آن سفارش شده، سرّش در آن است که زبان قلب گشوده شود و بحدی برسد که زبان، چشم، گوش و سایر اعضای بدن از قلب پیروی کنند تا بدینوسیله دل برای ورود صاحب منزل، پاک و پاکیزه گردد.
ج- ذکر عملی:
مقصوداز ذکر عملی انست که انسان در عمل، خدا را ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود دانسته، هرجا که صحبت واجب باشد، آنجا حاضر بوده و هرجا که صحبت از محارم الهی، گناه و نافرمانی خدا باشد، غایب باشد و در حال گناه و نافرمانی دیده نشود. این نوع ذکر در آیات قرآن، به تعابیر گوناگون، در مورد اعمال انسانی به کار رفته است باتوجه به این مراتب ازذکر است که امام العارفین امیر المؤمنین ((وله وشیدایی ذکر)) که همان اوج ((ذکر لفظی، قلبی، عملی)) است ازحق تعالی مطالبه می کند ودر فرازی از مناجات شعبانیه اینگونه مناجات می کند :((اِلهی وَ اَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ:معبود من! شیدایى و شیفتگى به ذكرت را الهام فرما))
3- آثارعملی و کاربردی ذکرالهی
باتامل درایات و روایات مربوط به ذکر می توان فهرستی از اثارعملی ذکر را استخراج و برداشت نمود به چند نمونه از مهمترین آثار ذکر را در اینجا می اوریم.
نخستین اثرعملی ذکر ایجاد تفکر واندیشه کردن در عالم هستی وبه هم رسیدن سلوک باطنی باسلوک فکری در وصول ولقاء به حضرت حق است، به این معنا ذکر لفظی مقدمه و بستری می شود که قلب را متوجه خدا و یاد حضرت حق نماید معنا ومضمون اسماء، صفات جمال وجلال، وصفات افعال تصور وملاحظه نماید، ذكر قلبی مقدمه وزمینه می شود که عقل را وادارد به مطالعه وتفکر درنظام هستی وافرینش نماید وبا چنین معرفت وشناخت سالک واصل الی الله شود ازهمین روست که درایه (41)سوره آل عمران نتیجه وثمره زکر را تفکر در عالم آفرینش دانسته ومی فرماید :(الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ:(خردمندان) كسانى هستند كه ايستاده و نشسته و (خوابيده) بر پهلو ياد خدا مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين انديشه مىكنند (و از عمق جان مىگويند:) پروردگارا! اين هستى را باطل و بى هدف نيافريدهاى، تو (از كار عبث) پاك و منزّهى، پس ما را از عذاب آتش نگهدار))
دومین ثمره عملی ذکر الهی((آرامش قلبی وروانی)) است، چرا که منشاء ناامید ی، افسردگی، اضطراب، احساس تنهایی، نداشتن تکیه گاه مطئن وقابل اعتماد است، اما ذکر الهی و به یاد خدا بودن ومتصل شدن به غنی مطلق ازنظر قلبی، وفکری آنچنان آرامش وطمنانیه درسرا سر وجود انسان به وجود می اید که حاضر نمی شود آن راباهیچ امری معامله کند، ازهمین رو درایه(28)سوره رعد آمده است:((الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ:(هدايت شدگان) كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد. بدانيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مىگيرد.))
سومین ثمره عملی ذکرقدرت((دفع)) درمقابل معصیت و((واکسینه)) شدن درمقابل محرمات الهی است۰به این معنا ذکرالهی وقلبی آنچنان حوضچه وجودی انسان پر می کند که خدا را ناظر وحاضر دربرابر خویشتن می بیند وچون خدا را حاضر می بیند، جر ئت برجسارت در ارتکاب گناه از شخص گرفته می شود، با وجود قدرت برگناه مر تکب گناه نمی شود و گناه را ازخود دفع می کند ازهمین روست درسوره اعلی پیوندی ظریف بین ذکر لفظی، قلبی وعملی ایجادکرده ومی فرماید:((قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى «14» وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى «15»«14»: به راستى رستگار شد آن كس كه خود را (از پليدىها) پاك گردانيد.«15» نام پروردگارش را ياد كرد و نماز گذارد))
چهارمین ثمره ذکر قدرت((رفع)) و توفیق توبه پیداکردن ازگناه است، به این معنا اگر از سر تقصیر یا قصور حریم وحرکت الهی را شکسته باشد ومرتکب معصیت ومحرمات الهی شده باشد ذکر ویاد حضرت حق موجب می شود که توفیق توبه پیداکند وازتور پهن شده شیطان ونفس رهایی پیداکند وبه آغوش حق تعالی برگردد ازهمین رو قرآن کریم در ایه(135)ال عمران با لطافت خاصی بین ذکر وتوبه پیوند ایجاد نموده ومی فرماید:(135» وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ ۰۰:(افراد با تقوا) كسانى هستند كه هرگاه كار زشتى انجام دهند و يا به خويشتن ستم كنند، خدا را ياد كرده و براى گناهان خود استغفار مىكنند.))
2- مراتب تلاوت و قرائت قرآن
تلاوت و قرائت قرآن می تواند درچهار مرتبه انجام بگیرد و هر کس درهر مرتبه وپ له ای از تلاوت قرار بگیرد ازنظر معنوی و سلوک قلبی به همان اندازه و مرتبه انس وارتباط با قرآن برقرار می کند وبه همان مرتبه ازا جر اخروی سهم می برد.
مرتبه اول: این است قاری خودش را دربرابر کتابی ببیند که 114 سوره و شش هزار و دویست سی وشش آیه دارد ونیز وحی الهی است تصور دیگری ندارد وباهمین قصد قرآن را تلاوت می کند.
مرتبه دوم: تلاوت این است که قاری حجاب مکانی و زمانی را کنار بزند و انچنان ترقی پیدا کند، آیات را به گونهای تلاوت نماید مثل اینکه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برایش می خواند
مرتبه سوم: از تلاوت قرآن به این است قاری به گونه ای قران را تلاوت نناید مثل این که می بیند جبرئیل ایات قران را بر پیامبرنازل می کند.
مرتبه چهارم: این است قاری و تلاوت کننده به گونه ای قرآن را تلاوت کند مثل این که قرآن برخوردش نازل می شود که برترین والاترین مرتبه از ارتباط باقر آن همین مرتبه است ازهمین روست که امام سجاد علیه السلام فرمود: ((علیک بالقُرآنِ ، فإنَّ اللّه َ خَلـقَ الجَنّـةَ … و جَعلَ دَرَجاتِها على قَدْرِ آياتِ القُرآنِ ، فمَن قَرأَ القُرآنَ قالَ لَهُ : إقْرَأْ و ارْقَ ، و مَن دَخـلَ مِنهُمُ الجَنّةَ لَم يَكُنْ في الجَنّةِ أعلى دَرَجـةً مِنهُ ما خـلا النَّبِيّونَ و الصِّدِّيقـونَ: بر تو باد قرآن؛ زيرا خداوند بهشت را آفريد … و درجات آن را به اندازه آيات قرآن قرار داد. پس هر كه قرآن بخواند، قرآن به او مى گويد: بخوان و بالا رو. و هر كس از اين افراد وارد بهشت شود در آن جا كسى بلند مرتبه تر از او نخواهد بود مگر پيامبران و صدّيقان.: بحار، ج 39،ص132))
3- تدبر گام دوم انس با قران
هرچند در ایات و روایات ((تلاوت قرآن)) از اهمیت ویژه ای برخوردار است،و گام نخست انس وارتباط باقران می باشد ولی انچه که بیش از تلاوت، ازنظر قرآن وروایات اهميت دارد((تدبر)) درایات قرآن به هنگام تلاوت است که زمینه ارتباط باجان وروح قرآن را فراهم می کند ازهمین رو در ایه(29 ) سوره(ص) آمده است:
((كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَاب: قرآن کتاب بابرکتی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم تا (مردم) در آیات آن تدبّر کنند و برای خردمندان تذکّر است.)) همچنین در ایه(24) سوره مائده آمده است:
((أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا:آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب آنها قفل است؟)) را ز حکمت تدبر درایات قرآن دراین است که قرآن درچهار سطح قرار دارد و هرکس به تناسب استعداد وظرفیت خودش می تواند آن سطح را فهم کرده پیام آن مرتبه را دریافت نماید و در متن زندگیش راه دهد از همین روست امام سجاد(ع) می فرماید:((قران در چهار سطح قرار دارد که شامل عبارت، اشاره، لطایف و حقایق است. عبارت آن برای عوام، اشارت آن برای خواص، لطایف آن برای اولیا و حقایقش برای انبیاست: کتاب الله عز وجل على أربعة أشیاء: على العبارة، والإشارة، واللطائف، والحقائق. فالعبارة للعوام، والإشارة للخواص، واللطائف للأولیاء، والحقایق للانبیاء: بحار،ج 92 ص 966)
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| تحلیل پیام های قرآنی درماه مبارک رمضان «قسمت سوم»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»