برخورد قاطع با داعشیهای داخلی
فرقههای انحرافی که اقدام به فریب مردم میکنند، سالها است نه تنها در ایران بلکه در دیگر کشورهای جهان نیز پدیده ای مسموم شناخته شدهاند، چنین فرقههایی با اقدامات و رفتارهای فریبنده خود مردم را گمراه کرده و به بیراهه میکشانند.
رسانهها به ویژه صدا و سیما برنامههای گوناگونی از عملکرد چنین فرقههایی منتشر کردهاند، تا در راستای روشنگری و آگاه سازی افکار عمومی گام بردارد، اما باز هم شاهد گرایش برخی از مردم به چنین فرقههای انحرافی هستیم، گرایشی که پس از اعتقاد یافتن به سرکرده آنها، دچار تبعات اخلاقی، روحی و جسمی برای پیروان آنها میشود. اما به نظر میرسد روشنگریها نه تنها کافی نبوده بلکه اندک نیز بوده است.
در انحراف اخلاقی چنین فرقههایی شک و تردیدی نیست، اما برای آگاه سازی و جریان شناسی فرقههای انحرافی همچون فرقههای درویشی از سوی رسانهها کار شاخص و قابل توجهی برای روشنگری افکار عمومی انجام نشده است و دستگاههای فرهنگی و مذهبی کشور نیز در این زمینه بسیار کم کار، جلوه کردهاند.
جدای از اقدامات فرهنگی و مذهبی از سوی دستگاههای مرتبط با چنین موضوعاتی، برخورد با اقدامات ساختارشکنانه که به امنیت عمومی و امنیت ملی مرتبط است، باید قاطعانه و سخت صورت گیرد. افراد منتسب به درویشهای گنابادی برای چندمین بار است که دست به آشوب و رفتارهای خارج از عرف و قانون میزنند که اقدام دوشنبه شب این فرقه، تندترین و رفتاری بود که تاکنون از آنها سر زده است، برخوردهای نیروهای انتظامی و امنیتی با هواداران این فرقه انحرافی تاکنون همراه با مماشات بوده است و به نظر میرسد که همین روش برخورد با چنین فرقه خشونت طلب و آشوبگری که قصد دارد امنیت را به خطر بیندازد و برای کشور هزینههای سیاسی بتراشد، با مماشات و مدارا همراه بوده است.
برخوردها و واکنشهای هواداران و مریدان فرقه دراویش مملو از خشونت، مخل امنیت ملی و امنیت عمومی است که میطلبد از این پس با آنها برخوردهای قاطع و تندی صورت گیرد تا جری تر از این نشوند، چنین رفتارها و واکنش از سوی فرقهای که خود را عارف و صوفی میپندارد، در قاموس آنها و آموزههایی است که سرکردگان فرقههای انحرافی به هواداران و مریدان خود آموزش میدهند، اگر چنین جریاناتی براساس اصول اخلاقی و انسانی اسلام شکل گرفته بودند، هیچگاه دست به خشونت نمیزدند و اقدام به جنایت نمیکردند، چنین رفتارهایی نشان از بیراهه بودن مسیری است که پیش پای مریدان خود گذاشتهاند.
فساد اخلاقی اینگونه فرقهها تا جایی است که حتی مرشدان آن، برای آن که به امیال شیطانی خود دست یابند، مریدان خود را فریب داده و به آنها تجاوز هم میکنند تا جایی که مریدان به گونهای مسخ شده تن به این عمل شیطانی هم میدهند.
باید با اینگونه فرقههای شیطانی که جوانان کشور را فریب داده و به بیراهه میکشانند، برخورد قاطع و محکمی صورت گیرد. آیا صلاح است که در مقابل وحشیگری هواداران این فرقه انحرافی که با قمه، چوب، سنگ و کوکتل مولوتوف به مأمورین نیروی انتظامی که با سعه صدر و مدارا با آنها برخورد کردهاند، حمله میکنند، سکوت کرد و بی تفاوت بود؟
آیا جایز است در مقابل گروهی که قصد آن آشوب و اغتشاش است تا جایی که با اتوبوسهای خود مأمورین و مردم عادی را زیر میگیرند و دست به جنایت میزند، همچنان با مدارا رفتار کرد؟!
اگر همچنان سیاست مدارا و مماشات با چنین گروه و افرادی ادامه یابد، بدون شک باید شاهد برافروختهتر شدن اقدامات وحشیانه، غیر انسانی و غیراخلاقی چنین فرقههایی باشیم، مردم نیز هیچگاه نمیتوانند چنین صحنههایی را تحمل کنند و قطعاً آنها به ویژه اهالی منطقهای که اوباش به ظاهر عارف و سالک دست به وحشیگری زدهاند، خواهان برچیده شدن آنها هستند، آسایش و آرامش نه تنها منطقه پاسداران بلکه آرامش روانی مردم جامعه را به خطر انداخته است، باید هر چه بیشتر از وحشیگریهای چنین جریانهای انحرافی برای افکار عمومی بازگو شود تا نیات پلید آنها برای مردم آشکار شود.
رفتارهایی که در چند روز گذشته به ویژه دوشنبه شب در پاسداران و از سوی برخی هواداران فرقه دراویش انجام شد بی شباهت به رفتار داعشیها در سوریه و عراق نیست، باید ادامه این فتنه را در راستای اختلال در امنیت کشور دانست، فتنهای که در صدد است آرامش و امنیت را از ایران اسلامی بگیرد، آن وحشیگری و خشونت محض در دوشنبه شب منطقه پاسداران، اعتراض و انتقاد نیست، نباید به آنها از این پس فرصت عرض اندام داد. قاطعیت لازم است، قمه کشها باید از سطح شهر جمع شوند آن هم با اشد واکنش، اگر اینگونه نشود عواقب افزایش خواهد یافت.
سرمقاله روزنامه سیاست روز-2/12/1396