«آزمون حق مداری»
نصيحت پذيری و حق گرايی، نشانه انتخاب راه درست وحق مداری است. اگر نصيحتپذيری يا حتّی شنيدن نصيحت برای ما دشوار باشد و به ذائقه ما تلخ آيد، نشانه آن است كه بيماريم؛ چنانكه اگر از ميوه يا غذای شيرين احساس تلخی كرديم، بايد بدانيم كه بيمار هستيم.
ضربالمثل «حق تلخ است»، در حقيقت پيام بيماران است؛ نه پيام تندرستان! تندرستان حق را شيرين ميدانند. اگر كسی بگويد قند يا گلابی شاداب تلخ است، از حال خودش حرف زده، نه از حال قند و گلابی و بدين معناست كه من بيمارم. گاهی بدن متورّم ميشود و انسان خود را فربه ميپندارد. يكی از مثل های رايج عربی كه به صورتهای گوناگون در زبان فارسي هم ظهور كرده است، اين است: «قد اسْتسْمنْتَ ذاورم»؛ يعنی متورم را فربه پنداشتی. آماس كه نوعی بيماری است، غير از فربهی است.
تنها حق به حال انسان نافع است و حق را هم جز خدا نميگويد:«الحقُّ من ربّك» ؛ حق، يعنی قانون و دستور درست، از خداست و خدا خود حقّ محض است و حق «از» او نشئت ميگيرد، نه اين كه حق «با» او باشد. پس چيزی «با» او نيست، بلكه هر حقی «از» اوست.
🏷مراحل اخلاق در قرآن ص۸۸
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی