آخرین هدیه سردار برای امنیت پایدار
بر اساس نص صریح قرآن، مومن راستین یا شهید است یا منتظر شهادت، و همه می دانستند که حاج قاسم مصداق «و منهم من ینتظر» است و امروز این انتظار به سررسیده و او در کنار «آقای شهدا» زنده تر از همیشه روزی می خورد. اما هدفی که او جانش را در راه آن داده است یعنی امنیت ایران ، تقویت جبهه مقاومت و افزایش قدرت منطقه ای ایران به چه سرانجامی خواهد رسید؟
منصفانه و بدون جانبداری سعی کنید کمی از نمای نزدیک فاصله بگیرید و به صورت کلان به صحنه پیش رو نگاه کنید. یکی از فرماندهان یک سازمان نظامی (نه حتی فرمانده آن سازمان) توسط کشوری که سابقه های زیادی در ترور افراد داشته، به شهادت رسیده است. آیا این اتفاق اولین بار است که صورت گرفته؟ آیا اگر این اتفاق برای کشور دیگری غیر از ایران روی می داد، این قدر مهم محسوب می شد؟ چرا خبر اول رسانه های دنیا، ترند اول فضای مجازی دنیاست؟ چرا شاخص بورس های جهانی پایین آمده است؟ چرا همه دنیا از جمله سیاستمداران و نظامیان آمریکا نگران واکنش ایران هستند؟ چرا حرف از جنگ جهانی سوم می زنند؟ مگر تا حالا در این سطح کسی توسط آمریکا ترور نشده است؟
رسانه های دنیا را رصد کنید. واقعا نگران اند. واقعا می ترسند. از طریق کشورهای واسط مرتب پیام رد و بدل می کنند. از چه می ترسند؟ آیا اگر این اتفاق برای کشوری جز ایران می افتاد، چنین فضایی در دنیا ایجاد می شد؟ انقلاب را قبول هم نداشته باشیم، معترض شدید شرایط اقتصادی هم که باشیم، اعتقادی به کارنامه اقتصادی یا اجتماعی یا فرهنگی انقلاب هم که نداشته باشیم امروز اگر منصفانه نگاه کنیم نمی توانیم اعتراف نکنیم که ایران عزیز ما به درجه ای از عزت و اعتبار رسیده است که نمی توانند آن را نبینند، نمی توانند هر کاری که بخواهند با کشور ما بکنند. این یک بار هم که کمی پایشان را از گلیم شان بیرون گذاشته اند، ترس همه وجود دنیا را برداشته است. مگر ما همان کشوری نیستیم که ارتشبدهای ما از سربازان آمریکایی دستور می گرفتند؟ مگر ما همان کشوری نیستیم که سفیران دیگر کشورها برای شاه ما تصمیم می گرفتند؟
البته این عزت و اقتدار صرفا نتیجه توان نظامی نیست چرا که کشورهای زیادی هستند که سلاح های نظامی بسیار پیشرفته ای دارند. دقت کنید، شعار نمی دهم و کاش مجال بود تک تک این محورها را بسط و توضیح می دادم که این عزت و اقتدار نتیجه ریل گذاری و ضرب شست قدرتمند امام عزیز انقلاب و وحدت و اراده و استقامت مردمی است که با باور به سنت های الهی وارد میدان حفظ استقلال کشور عزیزشان شدند. این عزت و اقتدار نتیجه انتخاب راهبرد بسیار دقیق «چالش عقلایی» توسط رهبری حکیم انقلاب است که هم هنجارهای ظالمانه در دنیا را به چالش جدی می کشد و هم اجازه نمی دهد که دنیا این چالش را ماجراجویی و رفتاری غیرمنطقی تصور و دشمن بهانه گیری کند. البته این عزت و اقتدار نتیجه تلاش دانشمندان و تلاشگران تولیدات سلاح های نظامی بومی پیشرفته هم هست و همچنین این عزت و اقتدار نتیجه تلاش ایثارگرانه فرماندهان و پاسداران و بسیجیان ایرانی، افغانستانی، لبنانی ، عراقی و سوری از امثال حاج قاسم سلیمانی ها هم هست که سال به سال عمق راهبردی ایران ما را تقویت کردند و به قدرت منطقه ای ما افزودند. بپذیریم که اگر بدجوری گرفتار سوءمدیریت و ناکارآمدی داخلی هستیم اما امروز ما در دنیا عزیزیم و این موهبتی بس عظیم است.
چه خواهد شد؟ آیا جنگ می شود؟ ایران چه واکنشی خواهد داشت؟ این ها سوالات مهم این روزهای مردم است. نه اطلاعی از بررسی ها و تصمیمات پیش رو دارم نه یک استراتژیست نظامی هستم اما به عنوان یک تحلیل گر که خوشبختانه تا حالا چندبار پیش بینی های تحلیلی ام مانند پیروزی حزب ا… در جنگی که بعدا نام 33 روزه گرفت یا باقی ماندن بشار اسد بر مسند قدرت، محقق شد، به دلایل کلان زیر پیش بینی می کنم که هم جنگ نخواهد شد و هم از این ماجرا آمریکا هزینه سنگینی، سنگین تر از کشته شدن تعدادی سرباز و نظامی خواهد داد.
موضع ایران توسط رهبری انقلاب همین چند روز پیش بیان شد که «جمهوری اسلامی به دنبال جنگ نیست اما با هرکس که منافع، مصالح، عزت، عظمت و پیشرفت ملت ایران را تهدید کند، بدون ملاحظه مقابله و ضربه سختی به او وارد خواهد کرد.» اگر نگاهی به تاریخ رفتارهای سیاسی ایران بیندازیم، می بینیم که ایران همیشه همین راهبرد را در پیش گرفته است. از طرف دیگر نگاهی به وضعیت اجتماعی و افکار عمومی جامعه آمریکا نشان از مخالفت بسیار زیاد آمریکایی ها با هرگونه جنگ دارد. این مسئله به قدری جدی است که بخشی از وعده های ترامپ متمرکز بر همین مسئله بود و وی همچنان بر آن اصرار دارد. شرایط انتخاباتی پیش رو در آمریکا نیز به گونه ای است که ترامپ از هر جنگ احتمالی پرهیز می کند چرا که نه تنها افکار عمومی مخالف اند بلکه وضعیت اقتصادی نیز که مهم ترین برگ برنده انتخاباتی وی است، دچار چالش می شود. بنابراین در یک نگاه کلان، دو طرف علاقه ندارند به سمت جنگ حرکت کنند و این مسئله مهم ترین متغیر تحلیل است یعنی جنگ نمی شود چون دوطرف نمی خواهند جنگ شود و به گونه ای رفتار می کنند که این اتفاق نیفتد.
اما آیا معنی این مسئله این است که ایران در برابر این اقدام تروریستی که کشور را یکپارچه ماتم زده کرده است ، واکنش نشان نمی دهد؟ پاسخ حتما خیر است زیرا اشاره شد که راهبرد اعلام شده توسط ایران دو بخش دارد؛ اول خود راسا دست به اقدامات تحریک کننده نمی زند و دوم در مقابل هر کنشی در همان سطح واکنش خواهد داشت. باید دقت کرد که بخش دوم راهبرد اقدامی ضروری برای بازدارندگی طرف مقابل از جنگ است چرا که کوچک ترین اقدامی که تصور ترس را در طرف مقابل ایجاد کند، باعث اشتباه محاسباتی و انجام اقدامی غیرقابل جبران می شود. بنابراین ایران هم از حیث ضرورت توقع مردم کشور برای گرفتن انتقام و هم به منظور بازدارندگی باید واکنشی متناسب در همان سطح انجام دهد در غیر این صورت آمریکا گامی جلوتر برداشته و ناچار به جنگ تمام عیار خواهیم شد.
واکنش ایران دقیقا چه خواهد بود؟ مشخص است که برای ما قابل پیش بینی نیست چه اگر بود حتما برای طرف مقابل نیز قابل پیش بینی و مقابله خواهد بود اما همان طور که گفته شد این واکنش به گونه ای خواهد بود که پاسخی متناسب باشد و پیش بینی می شود که طرف مقابل از اقدام بیشتر خویشتنداری خواهد کرد چرا که رفتن به سمت جنگ را مطابق منافع خود نمی بیند.
اما به نظر می رسد شهادت حاج قاسم و شهید ابومهندس خیلی بزرگ تر از این هاست که بایک اقدام همسطح نظامی تمام شود. هم خون پاک این شهیدان و هم شرایط منطقه به گونه ای است که می توان پیش بینی کرد که این واقعه برای آمریکا خیلی بیشتر از این ها گران تمام می شود. اتفاقاتی که پیش از این در عراق افتاده و فضای ضدآمریکایی را به شدت تقویت کرده بود با این اشتباه بزرگ آمریکا به گونه ای پیش رفت که می توان پیش بینی کرد پیگیری قانونی خروج آمریکا از عراق و در صورت لزوم اقدامات نظامی رسمی و شاید غیر رسمی علیه نظامیان آمریکا در عراق اخراج آمریکا از عراق را به امری حتمی تبدیل می کند به گونه ای که می توان گفت دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و این اتفاق امری بسیار مهم است و شاید آخرین هدیه حاج قاسم سلیمانی به مردم منطقه و ایران برای تامین امنیت پایدارشان باشد.
مدیون ات هستیم سردار.
منبع: روزنامه خراسان- 14 دي 98