پیام رهبر معظم انقلاب درپی حادثه تلخ و مصیبتبار زمینلرزه در غرب کشور؛
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف و اندوه فراوان خبر زمینلرزه در غرب کشور را که به جانباختن جمعی از هممیهنان عزیز و زخمی شدن جمعی بیشتر انجامیده و خسارات بسیاری پدید آورده است، دریافت کردم. وظیفهی مسئولان آن است که در همین اولین ساعات با همهی همّت و توان به یاری آسیبدیدگان بویژه در زیر آوار ماندگان بشتابند و با بهرهگیری سریع از همهی امکانات موجود، از افزایش تلفات جلوگیری کنند. ارتش و سپاه و بسیج، با نظم و سرعت به آوار برداری و انتقال مجروحان کمک کنند و دستگاههای دولتی چه نظامی و چه غیر نظامی همهی توان خود را برای یاری آسیب دیدهها و خانوادههای آنان به صحنه آورند. اینجانب از اعماق دل، این حادثهی تلخ و مصیببار را به ملّت ایران بخصوص به مردم عزیز استان کرمانشاه و بویژه به خانوادههای مصیبتزده تسلیت عرض میکنم و متضرعانه از خداوند متعال
میخواهم که این محنت و رنج را مایهی جلب رحمت و فضل خود قرار دهد و بر صبر و پایداری و مقاومت ملّت عزیزمان بیفزاید. از همهی کسانیکه میتوانند به نحوی در سبک کردن بار مصیبت و جبران خسارت مؤثر باشند درخواست میکنم که به یاری آسیبدیدگان بشتابند.
والسلام علیکم و رحمه الله
سیّد علی خامنهای
22 آبان 1396
نسیمی از آموزه های حسینی
تواضع:
امام حسین(ع) روزی از محلی عبور میکرد. عدهای از فقرا بر روی عباهای پهن شده خود نشسته بودند و نان پارههای خشکی میخوردند. امام(ع) وقتی از کنار آنها گذشت تعارفش کردند و او هم پذیرفت. نشست و تناول کرد و آنگاه به آنان گفت: «ان الله لایحب المتکبرین»(نحل/22) یعنی خداوند متکبران و مردم مغرور و از خود راضی را دوست نمیدارد. سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا بپذیرید. آنان هم دعوت حضرت را قبول کردند و همراه امام(ع) به منزل رفتند. سیدالشهداء(ع) دستور دادند هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند و بدین ترتیب پذیرایی گرمی از آنان به عمل آورد و نیز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل خویش به جامعه آموخت.(جلاءالعیون ص501)
بی ادعایی:
از امام حسین(ع) پرسیدند: چگونه صبح کردید. (حالتان چطور است) فرمودند: صبح کردهام در حالی که پروردگاری دارم که ناظر اعمال من است و آتش جهنم در مقابل من است و مرگ، مرا تعقیب میکند تا جان مرا بگیرد و حساب و محاسبه (در دنیا و قیامت) مرا احاطه نموده است و من در گرو اعمال خود هستم.
اینگونه نیست که هرچه را بخواهم و دوست داشته باشم همان برایم پیش آید و بتوانم به آن برسم و نیز اینگونه نیست که هرچه را که دوست نداشته باشم بتوانم از خودم دور کنم. زیرا تمام امور، دست دیگری (خدا) است. اگر بخواهد مرا عذاب میکند و اگر بخواهد مورد عفو قرار میدهد. بنابراین کدام فقیر از من فقیرتر است. (پیشوای سوم ص 30)
خود را از دیگران پایین تر دیدن:
از امام حسین(ع) درباره ادب پرسش کردند که ایشان در پاسخ فرمودند: ادب آن است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچ کس برخورد نکنی مگر آن که او را برتر از خود ببینی. (فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع) ص 812) چنانچه همین فرمایش کوتاه امام(ع) را خوب مورد توجه قرار دهیم، نتایج و آثار درخشانی را در روابط فردی و اجتماعی و اصلاح رفتارها در پی خواهد داشت.
به عنوان مثال:
1) وقتی دیگران را بهتر و بالاتر از خود دانستیم قطعا به او بی احترامی نمی کنیم.
2) از مردم غیبت نکرده و دنبال عیوب آنان نخواهیم بود.
3) هنگامی که مردم بهتر از ما دیده شوند، برای آنها ناز و افاده و تکبر نمیفروشیم بلکه برعکس بالهای تواضع و فروتنی را برای آنها خواهیم گشود.
4) در برخورد با یکدیگر تلاش میکنیم جلوتر سلام کرده و ادب را رعایت نماییم.
5) کوشش میکنیم که به سخنانش توجه نموده و حتی الامکان آنها را بکار بندیم.
6) اگر واقعا سایرین را بالاتر و بهتر از خود دانستیم، آنگاه دعوا، مجادله و بگو و مگوهای بی حاصل با آنان بوجود نمیآید.
7) هیچ گاه به ظاهر مردم قضاوت ارزشی نمیکنیم حتی رفتارهای زشت و بد آنها را دلیل بالاتر بودن خود نمیشناسیم.
8) با این رویکرد، دوستیها، رفاقتها، محبتها و همدلیها افزایش مییابد.
9) از حیث روحی و روانی، آرامش از دستاوردهای ارزشمند آن خواهد بود.
عفو و گذشت (عذرپذیری):
امام سجاد(ع) از پدر بزرگوارش امام حسین(ع) نقل میفرمایند که چنین شنیدم:
اگر مردی در این گوشم (اشاره به گوش راست خود کردند) مرا دشنام دهد و در گوش دیگرم (اشاره به سمت چپ) از من پوزش بخواهد، عذر او را میپذیرم. چرا که امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) برایم نقل کردند که از جدم رسول الله شنیدم که میفرماید: بر حوض کوثر وارد نمی شود کسی که پوزش و عذر مردم را قبول نکند، اعم از اینکه عذرش موجه و قابل قبول باشد و یا موجه نباشد. (میزان الحکمه ج1 ص 81)یکی از اساسی ترین ارزشها و مکارم اخلاقی در زندگی اجتماعی و روابط انسانها گذشت از خطاهای دیگران و پذیرش عذر آنهاست. این ویژگی میتواند دشمنیها را ریشه کن کند و محبت و وحدت در پی داشته باشد. زیرا آدمیان در روابط اجتماعی خود قطعا دچار اشتباه و خطا میشوند و روزی نیز اکثرا پشیمان شده و در پی عذرخواهی بر میآیند. به همین دلیل به منظور صیانت از استحکام روابط فیمابین، عذرخواهیها را پذیرا باشیم که در این صورت کینهها و دشمنیها جای خود را به دوستیها و مهربانیها خواهد داد.
شیعه واقعی:
مردی به امام حسین(ع) عرض کرد: من شیعه شما هستم. حضرت فرمود: چیزی را ادعا نکن که خداوند تکذیبت کند. شیعیان واقعی ما کسانی هستند که قلبشان از غل و غش و خیانت پاک باشد. فقط بگو که از دوستان و علاقمندان ما هستی. هم چنین شخصی به امام(ع) گفت: من از شیعیان شمایم. امام فرمود: از خدا بترس و ادعای چیزی نکن که خداوند به تو بگوید دروغ میگویی و با ادعای خود به راه کج میروی. شیعیان ما آنهاییاند که دلشان از هر نیرنگ و دسیسه پاک است. بگو ما از دوستان شما هستیم.
نیز کسی به سیدالشهداء(ع) گفت: من از شیعیان شما هستم. امام فرمود: طبق این ادعا مانند حضرت ابراهیم(ع) هستی که خداوند درباره او چنین میفرماید: ابراهیم از شیعیان است زیرا با قلبی سلیم به درگاه خداوند آید (صافات/82-83)- به خودت نگاه کن، اگر قلب تو مانند قلب ابراهیم(ع) باشد، تو از شیعیان ما هستی ولی اگر دل تو به آن درجه نمیرسد که از هر نوع غل و غشی پاک و پاکیزه باشد، تو از دوستداران ما خواهی بود. (داستانهای روایی ص500)
حفظ کرامت انسان:
مردی انصاری از امام حسین(ع) تقاضای مقداری پول کرد. امام فرمود: ای برادر! آبروی خود را از درخواست حضوری نگهدار و حاجت خود را به وسیله نامه ای برایم بنویس. هرچه ترا شاد کند آن را انجام خواهم داد. او نوشت: ای اباعبدالله! فلانی از من پانصد اشرفی میخواهد و اصرار دارد که زود بگیرد. به او بگویید به من فرصت بدهد. حضرت همین که نامه را خواند به منزل او رفت و کیسهای حامل هزار اشرفی به او هدیه کرد و فرمود: با پانصد اشرفی قرض خود را بده و با پانصد تای دیگری زندگی خود را اداره کن. امام(ع) در پایان چنین فرمودند: همیشه از سه گروه تقاضا و درخواست کن: اول: مردم دین دار و با ایمان. زیرا آنها برای حفظ دین خود نیازت را برآورده میکنند. دوم: مردم جوانمرد و با مروت، زیرا این چنین کسانی از مردانگی خود شرم دارند و لذا به تقاضای دیگران پاسخ مثبت میدهند. سوم: مردم خانواده دار و دارای اصل و نسب: زیرا آنها خوب میدانند که تقاضاکننده در واقع آبروی خود را در معرض خطر قرار داده لذا برای حفظ آبرو نیاز درخواست کننده را اجابت میکنند. (تحف العقول ص251)
مجادله:
به طور قطع بحث و گفتگو و کسب علم، عملی ارزشمند است. اما برخیها با فراگیری بعضی از اصطلاحات و به دست آوردن مراتبی از علوم و فنون، میخواهند دیگران را تحقیر کنند و برتری علمی خود را به رخ بکشند. این گونه مجادلات مورد تایید اسلام نیست. روزی در مدینه شخصی خدمت امام حسین(ع) آمد و با غرور و بیادبی به امام گفت بیا بنشین تا در مباحث دین با هم مناظره کنیم. حضرت فرمودند: ای مرد! من نسبت به دین خودم آگاهی لازم را دارم و هدایت بر من آشکار است. اگر تو نسبت به دین آگاهی نداری برو و آموزش لازم را ببین، ما را با جدال و فخرفروشی چه کار؟ همانا شیطان انسان را وسوسه میکند و در گوش او زمزمه میکند و به او میگوید: برو با دیگران در مباحث دینی جدل و مباحثه کن تا تو را ناتوان و جاهل ندانند.
توجه داشته باش که مجادله چهارقسم است. اول: هر دو طرف مناظره در آنچه که «می دانید» مجادله میکنید، پس هر دو نفر شما پند ناصحان را ترک گفتید و رسوایی را خریدید و علم خود را ضایع کردید. دوم: یا هر دو طرف جاهلانه با هم مناظره میکنید که در آن صورت جهالت خود را آشکار میسازید. سوم: یا تو آگاهی و طرف مقابل ناآگاه است. پس او در حق تو ستم میکند و میخواهد تو را گمراه سازد. چهارم: یا او علم دارد و تو حرمت او را حفظ نمیکنی و قدر او را نمیدانی. پس مناظره در تمام اقسام یاد شده ناروا است. کسی که انصاف دارد و حق را پذیرفته و فخرفروشی نمی کند، پس ایمان او محکم است و سخن او در مباحث دینی نیکوست و عقلش را از لغزش مصون داشته است. (فرهنگ سخنان امام حسین(ع) ص123)
صبر و استقامت:
در شب عاشورا، زینب(س) یکی دو نوبت حتی نمیتواند جلوی گریهاش را بگیرد. یکبار آنقدر گریه میکند که بر روی دامن حسین(ع) بیهوش میشود. امام(ع) با صحبتهای خودش زینب(س) را آرام میکند و میفرماید: «لایذهبن حلمک الشیطان» خواهر عزیزم، مبادا وسوسههای شیطان بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید و صبر و تحمل را از تو بگیرد.
امام حسین(ع) خطاب به ابوذر غفاری میفرمایند: عمو جان، نصیحت من به تو این است که: از خدا مقاومت و یاری بخواه و از اینکه حرص بر تو غالب بشود (که بدبخت میشوی) بر خدا پناه ببر. از جزع و بی تابی بترس، عموجان توصیه من به تو این است که مبادا در مقابل فشارها و سختیها اظهار جزع و ناتوانی بکنی. (حماسه حسینی ص 152 و 176)
تسلیم در برابر قضا و قدر الهی:
امام حسین(ع) هنگامی که داشت به طرف کربلا میآمد، جملهای در جواب فرزدق شاعر معروف دارد که جالب است. بعد از آن که فرزدق وضع عراق را وخیم تعریف میکند، امام میفرمایند: اگر جریان قضا و قدر موافق آرزوی ما درآمد خدا را سپاس میگوییم و از او برای ادای شکر کمک میخواهیم و اگر برعکس، قضای الهی برخلاف آنچه ما آرزو میکنیم جریان یافت، باز هم (کسی که قصد و هدفی جز حق و حقیقت ندارد و سرشتش سرشت تقوا است و از هر غرض و مرضی پاک است) زیان نکرده است. پس به هر حال هرچه پیش آید خیر است. من خدا را سپاس میگویم، هم برای روزهای راحتی و آسانی و خوشی و هم برای روزهای سختی و ناخوشی.
ارزش روشنگری:
درست است که پوشاندن برهنه یا سیر کردن گرسنهای از شیعیان، ثواب بزرگی دارد، اما از دیدگاه امام حسین(ع) کار فکری و عقیدتی و روشنگری برای شیعیان از همه کارها بیشتر پاداش دارد. در همین زمینه امام(ع) میفرمایند:
کدام یک بر تو خوشایند و دوست داشتنی است؟ نجات آن مسکین و ناتوانی که فردی قصد کشتن او را کرده است؟ و یا نجات آن مومن از شیعیان ما که شخصی دشنام دهنده و بی دین، قصد دارد او را از نظر فکری منحرف کند؟ اگر تو راه بسته را بر او بازگشائی تا با دلیل و برهان الهی بتواند آن فرد بیدین و فرومایه را درهم بشکند و به شبهات او پاسخ دهد؟ آری، اگر این فرد را از دست آن دشمن دشنام دهنده نجات دهی ارزشمندتر است که خدای بزرگ میفرماید: و کسی که آن شخص را زنده کند گویا همه انسانها را زنده کرده است. بنابراین اگر فکر کسی را زنده و روشن سازی و او را از انحراف و کفر به سوی ایمان سوق دهی گویا همه انسانها را زنده کرده ای، پیش از آنکه با شمشیرهای آهنی کشته شوند. و در ادامه فرمودند: ارزش کسی که یتیمان آل محمد(ص) را از نظر فکری اداره میکند که از رهبران خود جدا شده و در جهل و نادانی سقوط کرده اند و آنها را از نادانی میرهاند و به تردید و اشکالات آنها پاسخ میدهد، در مقایسه با کسی که به آنها غذا و آشامیدنی میخوراند همانند خورشید است نسبت به ستاره کم رنگ سهاء. (فرهنگ سخنان امام حسین(ع) ص281)
شبی با بقیع
اى بقیع! تربت پاك تو، توتیاى چشم عرشیان عالم است. فضاى عطرآگین تو، مشام عشاقت را تا ابد پر كرده است.
در شب هاى آرام تو، غلغله اى از ورد ملائك به پاست. ماه در پرتو پرفروغت روى تابیدن ندارد.
نور ستارگان آسمان پرتوى از سنگریزه هاى مزار توست.
انوار ملكوتى تو روشن تر از جمله ى كهكشان هاى عالم است. خاك آسمانى جمله افلاك در تو آرمیده اند.
تصویر تو بلندترین فریاد مظلومیت تاریخ هستى است. در درونت اسرار آمیزترین رازهاى هستى نهفته است. نقش تو مهر مظلومیت آل الله بر پهنه ى این كره ى خاكى است. در حدیث حرمتت زبان فصاحت الكن مانده است.
7 صفر ، سالروز ارتحال حضرت آيت الله مرعشي نجفي رحمه الله علیه
آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله علیه نقل میفرمود:
روزی در حال عبور از قیصریه نجف ، عده ای از اهل علم را دیدم که در محلی تجمع کرده اند. فکر کردم آنجا برنامه ای است . من هم رفتم جلو، دیدم کسی با چوب ایستاده و کتاب هایی را به حراج گذاشته است . (علما در آن زمان زیاد بودند، کسی که فوت می کرد بازماندگانش می آمدند آنجا کتاب ها را می فروختند.) یک مقدار که ایستادم دیدم بیشتر این ذخایر اسلامی و شیعی را شخصی به نام کاظم با پول زیادی می خرد. تقریباً اکثر آنها را می خرید. سؤال کردم این شخص کیست؟ گفتند: او نماینده ي کنسول انگلیس در بغداد است .
به فکر افتادم ما مسلمان و شیعه هستیم و اینها مسیحی و کافرند منظورشان از خریداری و جمع آوری کتاب ها چیست؟ شاید اغراضی پشت این قضیه باشد و آن از دو حال خارج نیست : یا قصد از بین بردن آنها را دارند و یا می خواهند منابع دست اول شیعی را که در اختیار برخی از علما بوده جمع آوری کنند تا ما به آنها دسترسی نداشته باشیم نظیر کتاب مدینة العلم شیخ صدوق که ایشان در حدیث نوشته و بسیار مفصل بوده . اگر این کتاب الان در دسترس ما بود شاید نیازی به دیگر کتب اربعه شیعه نبود ناسخ کتب اربعه شیعه می شد. ولی قریب 400__500 سال است که دیگر رد پایی از آن در دست نیست»
و بعد از آن شبها بعد از درس و بحث در یک کارگاه برنجکوبی مشغول کار میشود و با کم کردن وعدههای غذا و قبول روزه و نماز استیجاری، پول جمع کرده و به خرید و جمعآوری کتابها اقدام میکنند
ايشان حتی یک روز بر سر خرید یک نسخه ي خطی با کاظم دلال درگیر می شوند و به خاطر همین ، ایشان را یک شب در نجف به زندان می اندازند که با وساطت مراجع آن زمان آزاد می شوند.
اينك كتابخانه ي آيت الله مرعشي نجفي در قم ، جزء بزرگترين كتابخانه هاي خطي جهان است
در اول بسياري از كتب خطي دستخطي از آيت الله مرعشي نجفي به چشم مي خورد كه نوع خريد آن بيان شده است .
به عنوان مثال : « اين كتاب را از پول يكسال نماز قضا كه براي مرحوم …. خواندم خريدم»
و يا « اين كتاب را از پول يكسال روزه ي استيجاري براي مرحوم …. خريداري كردم»
و يا « اين كتاب را از پول حمالي در مغازه …… خريدم »
ویژه نامه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
دختر خورشید است… رقیه (سلام الله علیها) از تبار نور و از جنس آبی آسمان است. رقیه (س) جلوه دیگری از شکوه و عظمت حماسه عاشورا است. حضور این کودک خردسال در متن نهضت سرخ حسینی بی هیچ شک و شبههای اتفاقی ساده و ناچیز نبوده است، چنانکه هر یک از کسانی که در واقعه نینوا حضور داشتهاند، چون نیک بنگریم، حامل پیامی شگرف و شگفت بودهاند. به گواه تاریخ نگاران و مقتل نویسان رحلت شهادت گونه رقیه (سلام الله علیها) اندکی پس از واقعه خونین کربلا در سال شصت و یکم هجری رخ داده است و در این هنگام وی سه یا چهار ساله بوده است و نخستین نکته شگفت درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها)، شاید همین باشد که با چنین عمر کوتاهی، از مرزهای تاریخ عبور کرد و به جاودانگی رسید، آن گونه که برادر شیرخوارش علی اصغر (علیه السّلام) به چنین مرتبهای نایل شد. به عبارت دیگر یکی از جلوههای رویداد بزرگ عاشورا تنوع سنی شخصیتهای آن میباشد که از پایینترین سن آغاز و به بالاترین سنین (حضرت حبیب بن مظاهر) ختم میگردد. نکته قابل تأمل دیگر در بررسی این مهم آن است که در پدید آوردن این حماسه بی بدیل و شکوهمند تنها یک جنسیت سهیم نبوده، بلکه در کنار اسامی مردان و پسران جانباز و ایثارگر این واقعه، نام زنان و دختران نیز حضوری پررنگ و تابناک دارد.
حاج سیدمصطفی خمینی از لحاظ استعداد علمی و منش مبارزه ممتاز بود
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با اشاره به تهذیب نفس و گرایش سلوکی مرحوم حاج سیدمصطفی خمینی و سادهزیستی و زهد ایشان، خاطرنشان کردند: آن مرحوم با اینکه فرزندِ شخصیت و مرجع بزرگی همچون امام خمینی(ره) بود اما ذرهای از نشانههای آقازادگی در وی نبود.
حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران همایش بزرگداشت مرحوم آیتالله حاج سیّدمصطفی خمینی در آستانهی چهلمین سالگرد رحلت ایشان، ضمن قدردانی از برگزاری چنین کنگرهای، مرحوم حاج آقا مصطفی را از ابعاد مختلف دارای شخصیّتی برجسته دانستند و گفتند: ایشان از لحاظ استعداد و جرئت علمی، تهذیب نفس، شجاعت و منش مبارزاتی، انسانی ممتاز بود و معرّفی جایگاه علمی و افکار ایشان به جامعه و نسل امروز، کار بسیار خوب و لازمی است.
حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی) به جایگاه تأثیرگذار مرحوم حاج سیّدمصطفی خمینی در حادثهی مهم دستگیری امام (رحمهالله) در سال ۴۲ اشاره کردند و افزودند: آن مرحوم در آن زمان با حضور در صحن حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها و گرد آمدن مبارزین در کنار ایشان، کار بزرگ و شجاعانهای انجام داد و توانست حرکت مردم را هدایت کند.
رهبر انقلاب اسلامی (مدظله العالی) درگذشت مرموز و بهتآور مرحوم حاج سیّدمصطفی خمینی در اوّل آبان سال ۱۳۵۶ را نیز زمینهساز ایجاد موج مردمی بیان کردند و گفتند: نحوهی مواجههی امام (رحمهالله) با این فقدان سنگین که آن را از الطاف خفیّهی الهی دانستند، بخشی از شخصیّت عظیم امام بزرگوار را در تحمّل این مصیبت، و صبر بر آن نشان داد.
حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی) با اشاره به تهذیب نفس و گرایش سلوکی مرحوم حاج سیّدمصطفی خمینی و سادهزیستی و زهد ایشان، خاطرنشان کردند: آن مرحوم با اینکه فرزندِ شخصیّت و مرجع بزرگی همچون امام خمینی (رحمهالله) بود امّا ذرّهای از نشانههای آقازادگی در وی نبود.
ایشان افزودند: مرحوم حاج سیدمصطفی خمینی بشدّت علاقهمند و عاشق امام بود و کوچکترین تعرّض به شخصیّت امام را برنمیتابید.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ ونشرآثار حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی)-۱۳۹۶/۰۷/۳۰
چطور مباحثه کنیم؟
آداب مباحثه:
در کتاب آداب المتعلمین که خواجه نصیر طوسی برای آشنایی طلاب مبتدی با آداب طلبگی نگاشته است، مباحثه را لازم میشمرد:
ولابُدَ لطالب العلم من المطارحَة والمناظَرةِ. فینبغی أنْ یکونَ بالإنصافِ، والتأنّی، والتأملِ. فیحترز عن الشَغَبِ والغَضَبِ، فإنَ المناظرةَ والمذاکرةَ مشاوَرة، والمشاوَرةُ إنّما تکونُ لاستخراج الصوابِ، وذلک إنّما یحصل بالتأمل والإنْصافِ، ولا یحصل ذلک بالغَضَب، والشَغَبِ. وفائدة المطارحة والمُناظرة أقوى من فائدة مجرّد التکرار، لأنّ فیه تکرارا مع زیادةٍ. قیل: <مُطارحةُ ساعةٍ خیر من تکرار شَهرٍ>لکن إذا کانَ مَعَ مُنْصِفٍ، سلیم الطبْع. وإیّاک والمذاکرة مع مُتَعنتٍ، غیر مُسْتَقیمِ الطبع، فإنّ الطبیعةَ مُسْتَرِقَة والأخلاقَ متعدّیَة، والمجاورة مؤثرة.
و طالب علم لازم است که به گفتگو و مناظره بپردازد. این گفتوگو باید همراه انصاف و آرامش و تفکر باشد. از فریاد وخشم باید دوری کرد؛ زیرا مناظره وگفتوگو هماندیشی است و هماندیشی برای دریافتن درستی است و رأی درست تنها با تفکر و انصاف حاصل میشود و با خشم و خروش به چنگ نمیآید. (1)
مهمترین آداب گفتگو عبارتاند از:
1- جستجوی حق:
اولین ادب گفتگوی این است که هدف هر یک از طرفین مباحثه رسیدن به نتیجهی درست و منطقی گفتگو باشد نه گشودن عقدههای که روزها و هفتهها آن را در دل نگاه داشتهاند. بنابر این اگر یکی از دو طرف صحبت، یا هر دوی شان قبل از آغاز گفتگو خود را صد در صد بر حق و طرف مقابل را صد در صد بر باطل بدانند، چنین گفتگویی هرگز نتیجه نمیدهد.
البته این در صورتی است که مباحثه روی موضوعات مسلم علمی، عقلی و دینی صورت نگیرد، زیرا مباحثه روی مسلمات چیزی جز ضایع کردن وقت نیست، و کسی که با دلایل روشن، موضوعی علمی، عقلی و یا شرعی اتفاقی و اجماعی را مطرح میکند باید خود را بر حق و طرف مقابل خود را بر باطل بداند. و شخص که واقعاً حقبهجانب است هیچ لزومی ندارد با کسی وارد مباحثه شود که حاضر نیست سخن او را بدون چون و چرا بپذیرد. اما در موضوعات اختلافی و قضایای متعلق به استنباطات و برداشتهای آدمی، باید انسان پیش از شنیدن تمام دلایل طرف مقابل، نظر خود را غیرقابل نقد تصور نكند.
ما در این باره گفتههای ارزشمندی از علمای بزرگ امت به میراث بردهایم. چنان چه همهی پیشوایان مذاهب شعار شان این بود كه:
«قولی صواب یحتمل الخطأ وقول غیری خطأ یحتمل الصواب»
(گفتهی من درست است، در حالی که احتمال خطا را دارد؛ و گفتهی طرف مقابلم خطا است اما احتمال دارد که درست باشد)
مسلماً اگر ما با این تصور با یگدیگر گفتگو کنیم، به احتمال زیاد نتیجهی مطلوب را از مباحثهی خود به دست میآوریم؛ اما اگر یکی از طرفین مباحثه و گفتگو، رأی و نظر خود را حق مطلق بداند و یا از قبل تصمیم گرفته باشد که به هیچ صورت سخن طرف مقابل را قبول نکند، و یا به دلیلی مانند، بزرگی سن و یا مقام بالاتر و یا هم معلومات بشتر خود را در جایگاهی قرار دهد که باید طرف مقابل سخن او را و لو با ادب و منطق رد نکند، چنین مباحثهای هرگز به نتیجه نمیرسد و اگر انسان عاقلی به چنین مباحثهای فراخوانده شود باید به اهل آن سلام بگوید. (2)
2- گوش دادن به سخن و دلایل طرف مقابل:
یکی دیگر از آداب مباحثه و گفتگو گوش فرا دان به سخن طرف مقابل و شنیدن دلایل وی میباشد؛ چون اگر هدف از گفتگو رسیدن به یک نتیجهی عملی و قابل پیمایش باشد، باید گفتگو به گونهی صورت گیرد که هر یک از کسانی که میخواهند در نتیجهی بحث تصمیمی بگیرند
و یا دنبال كاری بروند، از یک طرف دلایل خود را بیان نموده باشند و از طرفی دلایل طرف مقابل را خوب شنیده و هضم نموده باشند، و در نتیجهی تبادل آراء و نظرات به رأی و نظر درست که به هر دو طرف قابل قبول باشد
و هر یک به درست بودن آن قناعت نموده باشد دست پیدا کنند؛ چون اگر مباحثه روی موضوعی باشد که در نتیجهی آن هر دو طرف مکلف به انجام عملی مشخص باشند، اما در وقت گفتگو یکی از طرفین به دلیل این که بزرگتر است و یا معلومات بیشتر دارد به طرف مقابل خود اجازهی حرف زدن را ندهد و یا حاضر نباشد دلایل وی را بشنود، مسلم است که از چنین گفتگویی اثری مثبت در میدان عمل به دست نمیآید.
«کسی در مجلس عطاء صحبت میکرد، فردی سخن او را قطع نمود، عطاء عصبانی شده گفت: این چه اخلاقی است، این طبیعت را از کجا آوردهاید؟! سوگند به خدا احیاناً کسی سخنی میزند که من به حقیقت آن از وی داناترم، و چه بسا که آن سخن را از من شنیده باشد، اما من ساکت میشوم و چنان وانمود میکنم که گویا هیچ وقت این سخن را نشنیدهام«
3- اجتناب از سرزنش و توهین:
انسان موجودی است محترم، و هر فرد انسانی حق دارد که در جامعهی انسانی محترمانه زنده گی کند؛ و بر همهی انسانها واجب است که احترام شخصیت انسانی دیگران را رعایت کنند؛
از نظر فطری نیز هیچ انسان با شخصیتی نمیتواند سرزنش و توهین دیگران را تحمل نماید. بنابراین یکی از آداب گفتگوهای انسانی این است که طرفین احترام یکدیگر را زیر پا نکنند؛ چه اگر در مباحثهای یکی از دو طرف به خود حق دهد که طرف دیگر را سرزش کند و یا وی را تحقیر نماید، در چنین فضایی مباحثه نتیجه نمیدهد.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم در این زمینه بهترین الگو برای یک فرد مسلمان میباشند، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وقتی با کسی صحبت میکردند –ولو آن کس کافر و مشرک میبود و در تعریف و توصیف خرافات خود سخن میگفت- رسول الله صلی الله علیه وسلم با احترام و تا زمانی که خود آن شخص ساکت میشد به گفتههای وی گوش میدادند و هر وقت وی سخنش را خاتمه میداد، از او اجازه خواسته با کلمات جامع، کوتاه و مستدل قسمتی از سخنش را که معقول و صواب بود میپذیرفتند و تأیید میکردند و بخشهای که اشتباه و خطا بود با دلیل و در آرامش کامل رد میکردند.
منابع:
1 . پایگاه روات حدیث
2 . برگرفته از پایگاه اصلاح آنلاین – مقاله امین الله معتصم
تهیه و تولید: گروه حوزه علمیه تبیان
دیدار نخبگان جوان علمی با رهبرمعظم انقلاب
حضرت آیتالله العظمی خامنهای(مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار صدها نفر از نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، جوانان نخبهی میهن را مایهی امید به آیندهی درخشان ایران خواندند و با اشاره به ضرورت هوشیاری در مقابل مکر و حیلهی شیطان بزرگ، خطاب به مردم، مسئولان و فعالان سیاسی و مطبوعاتی، هفت نکتهی مهم را دربارهی قضایای اخیر پیرامون برجام مورد تأکید قرار دادند.
متن کامل بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیدار نخبگان جوان علمی
چهارمین مسابقه از سلسله مسابقات سوگواره خورشید
همه مسلمانان به رسالت ارزشمند امر به معروف و نهی از منکر کاملا آگاه میباشند، جداسازي حق از باطل و عدل از ظلم به منظور پایداري حق و عدل و نابودي باطل و ظلم همواره رسالتی عظیم است و عاشوراي عظیم تجلی تامّ این رسالت است. عاشورا دست بلندِ همّت آمران به معروف و ناهیان از منکر است که از افق شهادت کربلا برآمد و تا قله خورشید فرا رفت تا همواره برفراز تاریخ بماند و سیاهیهاي جاهلیت از نو جان یافته را در همه ابعاد الحاد و فجور و ضلالت و بیخبري از چهره خورشید اسلام و قرآن فرو شوید. عاشوراي حسینی فریادي از تمامی مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) است که براي اجراي فرمانهاي حضرت رسول (ص) در بنیان نهادن امر به معروف و نهی از منکر، به آسمان برخواست و براي همیشه خواب غفلت را از سرهاي شورگستران آباديها و افقها بیرون کرد.
فلسفه امر به معروف و نهی از منکر که هجاي بلندي بود که در روز عاشورا و در نهضت کربلاي حسینی براي همیشه حق را از باطل جدا ساخت تا دیگر یزیدیان عصرها، نتوانند با اسلام جاهلیت را زنده کنند، ما را بر آن داشت تا چهارمین مسابقه از سلسله مسابقات سوگواره خورشید را بر محوریت «امر به معروف و نهی از منکر در آموزههای دین و نهضت عاشورا» قرار دهیم.
جهت کسب به لینک ذیل مراجعه نمایید:
سومین دوره مسابقات سوگواره خورشید
در عصر حاضر که زنان جامعه مشتاقانه به دنبال الگويي میباشند تا در عين حضور در عرصه هاي مختلف اجتماعي و سياسي، عفاف و پاکدامنی آنان نیز حفظ گردد، پیروی از بانوی صبر جمیل؛ حضرت زینب کبری سلام الله علیها ضرورت مییابد. آشنايي با زندگي آن بانوي بزرگوار و پیروی از ملاك هاي ارزشي ايشان، زن امروز را به گستره پهناور معرفت و انديشه اسلامي مي كشاند و او را بر چشم انداز بلندي مي نشاند و قله هاي سربلند اخلاق و انسانيت را در او قرار مي دهد. چنان كه امنيت دروني او را به بركت پارسايي و زهد و نجابت تأمين مي كند و حريم عفاف و پاكدامني او را با سلاح غيرت و شجاعت حفظ مي كند، و سرانجام به برکت تبعیت از آن بزرگ بانو، خويشتن را در آب زلال عاطفه پيدا مي كند و در پرتو فروغ دلدادگی به آن بزرگوار، اميد و شور زندگي به او بازمي گردد. نيازمندي ها و تسكين دردها و رنج هاي زن امروز در آموزه هاي زندگي پربار زينب كبری سلام الله علیها نهفته است؛ زيرا به طور كامل، بيانگر شخصيت زن مسلمان است. او تفسير حرمت و آيه احترام و بزرگداشت است.
رهبري عفاف نهضت خونين برادر در سرزمين بيگانه، جنگ تبليغي با تحريف گران پيام هاي عاشورا، دلجويي از كودكان و زنان داغديده، حفظ تعادل و ثبات روحي، فرياد ويرانگر عليه بيرحم ترين دژخيم زمان، تحمل سختي اسارت عزيزان و خود، گرسنگي و خستگي طاقت فرسا و … همه از افتخارات بي مانند دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها میباشد که ما را بر آن داشت تا سومین دوره مسابقات سوگواره خورشید را بر محوریت «آشنایی با شخصیت حضرت زینب کبری سلام الله علیها» قرار دهیم.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس سومین دوره مسابقات سوگواره خورشید مراجعه کنید.