#صهبای_رشد/فرصت آخر ماه شعبان
برگزاری مراسم زیارت عاشورا به صورت برخط
#صهبای_رشد/حجاب نشانه اسلام
آیات قرآن در رابطه با روزه و ماه رمضان
در قرآن کریم آیاتی درباره روزه و ماه مبارک رمضان و احکام آن نازل شده است. در ذیل این آیات با ترجمه آنها نقل می شود:
در قرآن کریم آیاتی درباره روزه و ماه مبارک رمضان و احکام آن نازل شده است. در ذیل این آیات با ترجمه آنها نقل می شود:
سوره بقره , آیه: ۱۸۳و ۱۸۴
یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ، أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ
اى کسانى که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید [روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانى که [روزه] طاقتفرساست کفارهاى است که خوراک دادن به بینوایى است و هر کس به میل خود بیشتر نیکى کند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانید روزه گرفتن براى شما بهتر است.
سوره بقره، آیه ۱۸۵
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانه هاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتى شما را مىخواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزارى کنید!
سوره بقره , آیه: ۱۸۷
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.
در شبهاى روزه هم خوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید خدا مى دانست که شما با خودتان ناراستى مى کردید پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت پس اکنون [در شبهاى ماه رمضان مىتوانید] با آنان هم خوابگى کنید و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا [فرا رسیدن] شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید این است حدود احکام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید این گونه خداوند آیات خود را براى مردم بیان مى کند باشد که پروا پیشه کنند.
سوره: ۹ , آیه: ۱۱۲
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّـهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ.
[آن مؤمنان] همان توبه کنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه داران رکوع کنندگان سجده کنندگان وادارندگان به کارهاى پسندیده بازدارندگان از کارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده.
مجادله، آیات ۳و۴
وَ الَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائهِِمْ ثمَُّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مِّن قَبْلِ أَن یَتَمَاسَّا ذَالِکمُْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ، فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِینًا ذَلِکَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ.
کسانى که همسران خود را «ظِهار» مىکنند، سپس از گفته خود بازمىگردند، باید پیش از آمیزش جنسى با هم، بردهاى را آزاد کنند؛ این دستورى است که به آن اندرز داده مىشوید؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است! و آن کس که [بر آزادکردن بنده] دسترسى ندارد باید پیش از تماس [با زن خود] دو ماه پیاپى روزه بدارد و هر که نتواند باید شصت بینوا را خوراک بدهد این [حکم] براى آن است که به خدا و فرستاده او ایمان بیاورید و این است حدود خدا و کافران را عذابى پردرد خواهد بود
سوره: ۵ , آیه: ۸۹
لاَ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَهِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاَثَهِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَهُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.
خدا شما را به سوگندهاى بیهوده تان مؤاخذه نمى کند ولى به سوگندهایى که [از روى اراده] مى خورید [و مى شکنید] شما را مؤاخذه مى کند و کفاره اش خوراک دادن به ده بینواست از غذاهاى متوسطى که به کسان خود مى خورانید یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بندهاى و کسى که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد این است کفاره سوگندهاى شما وقتى که سوگند خوردید و سوگندهاى خود را پاس دارید این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مى کند باشد که سپاسگزارى کنید
سوره: ۴ , آیه: ۹۲
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهٍ وَدِیَهٌ مُّسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن یَصَّدَّقُواْ فَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهٍ وَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ فَدِیَهٌ مُّسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهً فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَهً مِّنَ اللّهِ وَکَانَ اللّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا.
و هیچ مؤمنى را نسزد که مؤمنى را جز به اشتباه بکشد و هر کس مؤمنى را به اشتباه کشت باید بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خون بها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند و اگر [مقتول] از گروهى است که دشمنان شمایند و [خود] وى مؤمن است [قاتل] باید بنده مؤمنى را آزاد کند [و پرداخت خون بها لازم نیست] و اگر [مقتول] از گروهى است که میان شما و میان آنان پیمانى است باید به خانواده وى خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنى را آزاد کند و هر کس [بنده] نیافت باید دو ماه پیاپى به عنوان توبه اى از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره داناى سنجیده کار است.
سوره بقره، آیه ۱۹۶
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَهٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَهٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَهٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَهٌ کامِلَهٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب.
و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعى مانند ترس از دشمن یا بیمارى، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهاى خود را نتراشید، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسى از شما بیمار بود، و یا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفّارهاى از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندى بدهد! و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانى براى او میسّر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامى که باز مى گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این براى کسى است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مکّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سختکیفر است!
سوره مائده، آیه ۹۵
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَهِ أَوْ کَفَّارَهٌ طَعامُ مَساکینَ أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیاماً لِیَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقامٍ.
اى کسانى که ایمان آوردهاید! در حال احرام، شکار نکنید، و هر کس از شما عمداً آن را به قتل برساند، باید کفارهاى معادل آن از چهارپایان بدهد؛ کفارهاى که دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصدیق کنند؛ و به صورت قربانى به (حریم) کعبه برسد؛ یا (به جاى قربانى،) اطعام مستمندان کند؛ یا معادل آن، روزه بگیرد، تا کیفر کار خود را بچشد. خداوند گذشته را عفو کرده، ولى هر کس تکرار کند، خدا از او انتقام مىگیرد؛ و خداوند، توانا و صاحب انتقام است.
غایب بودن ما و ظاهر بودن امام
بزرگانی که معارف روایات را به جد فهمیدند و باور کردند، گفته اند: ما دو تا درس داریم؛ یک درس عمومی داریم که با این طلبه ها می رویم در مسجد و حسینیّه، درس می خوانیم؛ یک درس خصوصی هم داریم. هم بحث های ما و هم شاگردی های ما دیگر اینها نیستند! بلکه یک تکه آهن است، یک تکه چوب است، یک تکه سنگ، ما چهارمی آنها هستیم. یک سنگ است و یک چوب است و یک آهن و من زید، چهارمی آنها. چوب چیست؟ آن سنگ چیست؟ آن آهن چیست که شما چهارمی آنها هستی؟! اگر داوودی بود و آهن سردی بود و آن آهن به دست داوود نرم شد، نه قلب ما از آهن سخت تر است، نه وجود مبارک ولیّ عصر از داوود کمتر است. پس چرا این دل را به او ندهیم و نرمش نکنیم؟! ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!! آن چوب کیست؟ آن چوب همین استن حنّانه است. این حکایت را هم شیعه نقل کرده است، هم سنّی! وجود مبارک پیغمبر(ص) به حالت ایستاده، به ستون چوبی « مسجد مدینه» تکیه می داد و سخنرانی می کرد. به حضرت عرض کردند: شما اگر ایستاده، سخنرانی کنید، سختتان است. خسته می شوید؛ اجازه بدهید منبر تهیه کنیم. اجازه فرمودند، منبر سه پله ای تهیه شد. مستمعان هم حاضر بودند. وجود مبارک پیغمبر از این ستون به طرف این منبر حرکت کرد. دیدند این ستون جزع می کند از مفارقت حضرت! این را همه دیدند. وجود مبارک حضرت برگشت، این ستون را بغل کرد. مثل یک دوست، این ستون آرام شد.
بنواخت نور مصطفی آن استن حنّانه را
کمتر ز چوبی نیستی، حنّانه شو، حنّانه شو(1)
این رفیق دوم ما!
مرحوم شیخ طوسی و نیز جناب زمخشری در «کشّاف» نقل کرده؛ یعنی هم سنی ها نقل کردند، هم شیعه ها که وجود مبارک پیغمبر (ص) فرمود:
« یک سنگی بود در جاهلیت، قبل از اینکه من پیغمبر بشوم، هر وقت من را می دید، سلام می کرد(2)».
الآن هم من آن سنگ را می شناسم. این رفیق سوم ما.
آنهایی که به جایی رسیدند، بعد به خدمت حضرت ولی عصر(ع) می رسیدند، شدند بحرالعلوم. آنها یک درس خصوصی هم داشتند. از این درس های عمومی اگر کسی به مقصد می رسید، ما هم از مستان این می بودیم؛ ولی این طور نیست! حداکثر این است که آدم جهنم نرود، بهشت برود، « جنات من تجری من تحتها الانهار» نصیبش بشود، همین! اما اینکه « عند ملیک مقتدر»(3) باشد، اینها نصیبش نمی شود!! وجود مبارک حضرت چون قائم است، اینها را می پروراند و چون قائم است، سعی می کند که قعود ما به قیام ما تبدیل بشود که آن حضرت ظهور بکند و این گونه شاگردان خاص را می پروراند.آنها کسانی اند که وقتی حضرت ظهور کرد، به دیوار کعبه تکیه داد و قرائت فرمود: انا بقیه الله(4)، بقیه الله خیر لکم ان کنتم تعلمون(5)، همه می شنوند، در کوتاه ترین مدت خود را به پیشگاه آن حضرت می رسانند. حالا اگر آن ظهور عمومی پیدا نشود؛ ظهور خصوصی و شاگردی خصوصی که ممکن است.
ظاهر بودن حضرت ولیّ عصر(عج)
وجود مبارک حضرت فرمود: آفتاب بالاخره هست، این ابر جلوی چشم شما را گرفته، شما غایبید، نه ما! اینکه در جواب آن سؤال که در زمان غیبت از شما چگونه استفاده می کنند، فرمود: مثل آفتاب پشت ابر است؛ یعنی شما غایبید، نه ما! آفتاب محجوب است یا ما محجوب؟ این ابر، جلوی آفتاب را گرفته یا جلوی ما را گرفته؟ درِ جریان ظلّ گرفتن و کسوف و خسوف چطور است؟! آن را ظلّ گرفته یا ما را ظلّ گرفته؟! ما را ظلّ گرفته. یعنی وقتی زمین بین ما و شمس فاصله شد، آنجا که رو به آفتاب است که کاملاً نور دارد. سایه ماه می افتد روی زمین، زمین را ظلّ می گیرد، زمین تاریک می شود، ما را ظلّ گرفته، نه شمس را! ما چون آن شمس را نمی بینیم، می گوییم: آفتاب را ظلّ گرفته، وگرنه او همچنان روشن است. چون هم آن سمت کره ماه روشن است و هم سایر نظام کیهانی روشن است. آن را ظلّ نگرفته، ما را ظلّ گرفته، این سحاب هم جلوی آن را نگرفته؛ بلکه مانع ما شده؛ ولی بالاخره از او برمی آید که مشکل ما را حل کند. بنابراین هدف خلقت این است که ما فقط عبادت کنیم، یعنی اطاعت. چون بخش پایانی سوره « ذاریات» یک قضیه نیست که بشر برای عبادت خلق شد، دو تا قضیه است، یکی موجبه، دیگری سالبه. نفرمود:« خلقت الجنّ والانس لیعبدون»، فرمود:« و ما خلقت الجنّ و الانس الا لیعبدون»؛ یعنی برای غیر عبادت خلق نشد. بنابراین اگر کسی کارهای عادّی انجام بدهد که حرام نیست؛ ولی اثر دینی ندارد. لهو و لعب است، معصیت نیست، او در این 10 ساعت یا 20 ساعت در راستای خلقت حرکت نکرده است. او، هم باید قضیه موجبه را حفظ بکند، هم قضیه سالبه را تا جمیع شئونش بشود انّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین.
چنین انسانی، خلیفه کامل است و در عصر کنونی وجود مبارک ولیّ عصر(عج)، یعنی مهدی شخصی موجود موعود از یک سو، قائم غایب(علیه آلاف التحیه و الثناء) از سوی دیگر است که جمعیت را می برد به سمتی که به مصداق: و ما خلقت الجنّ و الانس الا لیعبدون عمل می کنند و همه کارها می شود عبادی. تولید می شود عبادی، مصرف می شود عبادی، هنر می شود عبادی، ادبیات می شود عبادی…؛ هم حسن فعلی دارد، هم حسن فاعلی. هم کار خوب می کند، هم برای رضای خدا می کند.
اگر کسی آدم خوبی باشد؛ ولی کارش بازی باشد، معصیت نکرده، مؤمن هست؛ اما چون یک رکن را از دست داده، به هدف نمی رسد یا کارش کار خوبی است، به نفع جامعه است؛ ولی او موحّد نیست؛ چون فاقد حسن فاعلی است، یک گوشه را از دست داده است. ما به سمتی در سایه آن حضرت حرکت می کنیم که هم حسن فاعلی داشته باشیم، هم حسن فعلی بشود جمیع شئون ما لله، آن وقت بشر به این وضع می رسد، آنگاه می شود، لیظهرهُ علی الدین کلّه و لو کره المُشرکون(6).
منبع: نشریه موعود، شماره 139 و 140.گفتاری از آیت الله جوادی آملی دامت برکاته
فیلم/ای قلم سوزلرینده اثر یوخ
فیلم/ای قلم سوزلرینده اثر یوخ - حاج ابراهیم رهبر
(به همراه ترجمه فارسی و سبک شعر با صدای زیبای حاج ابراهیم رهبر)
ای قلم سوزلَرین دَه اَثریوخ
ای قلم در حرف هایت اثری نیست
آشنا دَن مَنَه بیرخَبَر یوخ
از آشنا برای من خبری نیست
گَلدی بو جومعَه دَ گِشدی آلله
این جمعه هم آمد و گذشت ای خدا
فاطمَه یوسیفینَّن خبر یوخ
از یوسف فاطمه(س)خبری نیست
یاندی پروانَه لَرشمعِ سوندی
پروانه سوخت و شمع زندگیش خاموش شد
آیریلیقدان اورَه قانَه دوندی
از جدایی دل ها خون شد
شَأنیدَه رُتبَه دَه بی بَدَل سَن
در شأن و مقام بی همتایی
کیم دییر آیریلیق در دَه سال ماز؟
چه کسی می گوید جدایی انسان را دردمند نمی کند؟
عاشیقین صبرینی اَل دَن آلماز؟
و صبرِ عاشق را لبریز نمی کند؟
گون همیشَه بولوت آت دا، قالماز
چون که خورشید همیشه زیر ابر نمی ماند
قونچَه گول لَر نَه اندازَه سُل سون
غنچه ی گل چقدر پرپر شود؟
قلبیلَر قویما قانیلَه دُلسون
مگذار قلب ها خون شود
گَلدی بو جُمعَه دَه گَلمَدین سَن
این جمعه هم آمد ولی شما نیامدید
گون سایِم جمعه ی دیگَر اولسون
روزها را می شمارم تا جمعه ی دیگر برسد
ای "صفایی” هَلَه دُز فراقه
ای “صفایی” صبر کن در فراقش
یول سالاخ بیزدَه بیردَه عراقَه
تا بارِ دیگر مسیرمان به طرف عراق بیفتد
قلبیلَر غُصَّه دَن داغلی قالدی
قلب ها از غصه ات داغدارشده است
یا امام زمان گَل اَمان دی
یا امام زمان(عج)بیا و رحم کن
کربلا یول لاری باغلی قالدی
راه های کربلا بسته مانده
سروده : شجاع الدین صفری(صفائی)