دارالشفاست مرقد سلطان دین رضا
دارالشفاست مرقد سلطان دین رضا
باید که رو به جانب دارالشفا کنیم
باشد سزا که بر در طب الرضا رویم
وانگاه درد خویش در آنجا دوا کنیم
ما را اگر بساحت قدسش اجازه داد
آنجا ولا برای همه دست و پا کنیم
مهمان شویم جمله بدار الضیافهاش
بر خوان او نشسته دمی را صفا کنیم
بالجمله روز از شعف و شب ز روی جد
خود را در آستان رضا جابجا کنیم
چون پیروی بساحت کیوان رسید گفت
باید به پیروان علی اقتدا کنیم
طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت
روز پنج شنبه یازدهم ربیع الاول سال 153 هجری و پنج سال بعد از شهادت ششمین فروغ امامت در شهر مدینه حضرت امام رضا(علیه السلام) دیده به جهان گشود. البته شیخ کلینی زمان این ولادت با سعادت را سال 148 هجری ذکر کرده و این خبر را صحیحتر دانسته است.(1)
آن روز که این وجود مبارک بدنیا آمد، نسیمی از نور، زمین را از عطر میلادش روشن ساخت، عرشیان و فرشتگان مقدم مُنورش را گلباران کردند، آسمان شادمان و آیینه بندان و زمین زیر چتر خورشیدی در انتظار در آغوش کشیدن مردی از تبار رسول اکرم(صلی الله علیه واله) پر تپش شده بود و آن روز خجسته نه تنها مدینه، حجاز که جهان اسلام مواج از شفافی عشق شده و آسمان نورافشان گردید. لحظهها بر قدوم این نوزاد کرنش نمودند. از اوج ملکوت تا سطح زمین، از کوه تا دشت، از بالا تا پایین با تابندگی جذّاب مهتاب و درخشش ستارگان، چراغانی شده بود. نور و سرور در حجاز خیره کننده، دلانگیز و دلپذیر بود، روزی که خورشید هشتم بامداد سعادت و ابتهاج را اعلام داشت، فراز ملکوت لبخند میزد. مردمان نیز شکر گزار بودند چرا که مشیّت الهی بر این تعلق گرفته تا بر جهانیان منّت بگذارد و فروغی درخشان را به گیتی بیاورد. شخصیتی مشعشع و مقدس که نمیتوان او را در قالب الفاظ و مفاهیم محدود وصف کرد.
صفحات: 1· 2
توصیه ابرار، 1- با زبان خودتان با امام رضا حرف بزنین ولو 2 دقیقه...
روش برخورد با مردم از نگاه آقا امام رضا(علیه السلام)
کتاب «چهل داستان و چهل حديث» اثری از آقای عبدالله صالحی است که برای هر کدام از 14 معصوم در کتابی مستقل، به بیان داستان های گوناگون پرداخته که منتخبی از این داستان ها در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می گردد.
* روش برخورد با مردم
مرحوم شيخ طوسى رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب رجال خود آورده است:
در يكى از روزها، عدّه اى از دوستان امام رضا عليه السلام در منزل آن حضرت گرد يكديگر جمع شده بودند و يونس بن عبدالرّحمن نيز كه از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصيّت هاى ارزنده بود، در جمع ايشان حضور داشت .
هنگامى كه آنان مشغول صحبت و مذاكره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
امام عليه السلام ، به يونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هيچ گونه عكس العملى از خود نشان ندهى؛ مگر آن كه به تو اجازه داده شود.
آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر عليه يونس ، به سخن چينى و ناسزاگوئى آغاز كردند.
و در اين بين حضرت رضا عليه السلام سر مبارك خود را پائين انداخته بود و هيچ سخنى نمى فرمود؛ و نيز عكس العملى ننمود تا آن كه بلند شدند و ضمن خداحافظى از نزد حضرت خارج گشتند.
بعد از آن ، حضرت اجازه فرمود تا يونس از اتاق بيرون آيد.
يونس با حالتى غمگين و چشمى گريان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
ياابن رسول اللّه ! من فدايت گردم ، با چنين افرادى من معاشرت دارم ، در حالى كه نمى دانستم درباره من چنين خواهند گفت ؛ و چنين نسبت هائى را به من مى دهند.
امام رضا عليه السلام با ملاطفت ، يونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اى يونس ! غمگين مباش ، مردم هر چه مى خواهند بگويند، اين گونه مسائل و صحبت ها اهميّتى ندارد، زمانى كه امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هيچ جاى نگرانى و ناراحتى وچود ندارد.
اى يونس ! سعى كن ، هميشه با مردم به مقدار كمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بيان نمائى .
و از طرح و بيان آن مطالب و مسائلى كه نمى فهمند و درك نمى كنند، خوددارى كن .
اى يونس ! هنگامى كه تو دُرّ گرانبهائى را در دست خويش دارى و مردم بگويند كه سنگ يا كلوخى در دست تو است ؛ و يا آن كه سنگى در دست تو باشد و مردم بگويند كه درّ گرانبهائى در دست دارى ، چنين گفتارى چه تأثيرى در اعتقادات و افكار تو خواهد داشت ؟
و آيا از چنين افكار و گفتار مردم ، سود و يا زيانى بر تو وارد مى شود؟!
يونس با فرمايشات حضرت آرامش يافت و اظهار داشت: خير، سخنان ايشان هيچ اهميّتى برايم ندارد.
امام رضا عليه السلام مجدّدا او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى يونس، بنابراين چنانچه راه صحيح را شناخته ، همچنين حقيقت را درك كرده باشى ؛ و نيز امامت از تو راضى باشد، نبايد افكار و گفتار مردم در روحيّه، اعتقادات و افكار تو كمترين تأثيرى داشته باشد؛ مردم هر چه مى خواهند، بگويند.
تجربه تاریخ-دکتر مصدق؛ حسن یا سوء عاقبت!؟
وقتی که دکتر مصدق میخواست علاوه بر نخست وزیری، وزارت جنگ را نیز برعهده بگیرد، با مخالفت شاه مواجه شد. بنابراین مصدق استعفا داد و شاه هم بلافاصله احمد قوام را مأمور تشکیل کابینه نمود. در این میان آیتاللَّه کاشانی که حضور دکتر مصدق را در نخست وزیری مفید میدانست با اتخاذ تصمیمی قاطع، بازگشت مصدق به نخستوزیری را خواستار شد. آیت اللَّه کاشانی تهدید کرد، در صورتی که قوام کنار نرود اعلام جهاد کرده و کفن میپوشد و پیشاپیش مردم حرکت خواهد کرد. احمد قوام که مردی وابسته به استعمار و در خدمت دستگاه استبدادی بود، بلافاصله پس از نخستوزیری، نغمه شوم جدایی دین از سیاست را سر داد و لبه تیز حملات خود را متوجه رهبری نهضت یعنی آیت اللَّه کاشانی و نیروهای مسلمان کرد. آیت اللَّه کاشانی با انتشار اعلامیهای به صدور فرمان نخست وزیری قوام السلطنه به شدت اعتراض نمود. به این ترتیب وقایع سیتیر شکل گرفت و قیام عمومی مردم مسلمان، در شهرهای مختلف ایران آغاز شد. هرچند این تظاهرات به وسیله عوامل شاه به خاک و خون کشیده شد، اما در نهایت، شاه، عقبنشینی کرد و چون در رضایت و تطمیع آیت اللَّه کاشانی توفیقی به دست نیاورد، مجبور شد، قوام را برکنار کرده و بار دیگر مصدق را به نخست وزیری مأمور سازد و وزارت جنگ را نیز به او بسپارد. مصدق پس از به دستگیری مجدد قدرت، سرلشکر وثوق عامل کشتار مردم بیگناه در جریان قیام را به معاونت وزارت جنگ منصوب نمود و چون آیت اللَّه کاشانی به این عمل اعتراض کرد، مصدق در نامهای، از آن روحانی مجاهد خواست تا در امور سیاسی مداخله ننماید. این عمل، پشتیبانی مردم را از مصدق برداشت و دولت مصدق که برای دومین بار در اثر مبارزات پیگیر مردم روی کار آمده بود، بیشتر از سیزده ماه دوام نیاورد و سرانجام با کودتای آمریکایی 28 مرداد سال 1332 شمسی، سرنگون شد.
منبع: راسخون
سرود دانشجویان امامیه پاکستان در وصف رهبر معظم انقلاب+ فیلم
سازمان دانشجویان امامیه پاکستان کراچی به مناسبت روز ولادت حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی رهبر معظم انقلاب، سرود زیبایی به زبان اردو با عنوان ما سرباز امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشرسف) هستیم و امام خامنه ای سردار ماست، منتشر کرد.
شاعر این سرود خانم معصومه شیرازی است و ایشان اشعار بیشتری در مورد انقلاب و رهبری سروده است و خواننده این سرود عاطر حیدر است.
گفتنی است سازمان دانشجویان امامیه پاکستان یک سازمان مردمی از دانشجویان و طلاب و دانشاموزان پاکستانی که سالهای سال است در جهت ترویج گفتمان انقلاب و امام خمینی در پاکستان فعالیت می کند.
این سازمان که ساختار، آرمانها، اهداف و برنامههای آن شباهت زیادی به بسیج مقاومت در ایران دارد هر سال با برگزاری چند کنفرانس و اردوی دانش آموزی و دانشجویی و همینطور برگزاری برنامههای مناسبتی و البته چاپ کتاب و نشریات هفتکی و ماهانه، نقش به شدت مهمی در حضور و نفوذ فرهنگ انقلابی در پاکستان دارد.
سازمان دانشجویی امامیه چند سالی است که به ساخت فیلم و موسیقی هم روی آورده است و این کلیپ هم از محصولات این سازمان مردمی است.
برنامه سالگرد رحلت امام خمینی ره، سالگرد انقلاب و سالگرد شهدای معروف دفاع مقدس (جنگ تحمیلی) مانند شهید چمران، آوینی و دیگر این سازمان در هر سال به شدت مفصل و مشهور است و در این چند ساله به محفل مهمی برای نشر آرمانهای امام با حضور قشر وسیعی از پاکستانیها تبدیل شده است.