تقویم تاریخ: روز نزول سوره هل أتی
سوره «هَل اَتی»یکی از مهم ترین دلائل برتری اهل بیت علیهم السلام بر دیگران می باشد؛ چرا که مفسران شیعه و بسیاری از مفسران برجسته اهل سنت می گویند: بخشی از آیات این سوره درباره علی، فاطمه زهراء و حسنین علیهم السلام نازل شده است. این موضوع آن چنان مسلم و تردید ناپذیر است که محمد بن ادریس شافعی پیشوای شافعی مذهبان در شعر معروف خود می گوید:
اِلی مَ اِلی مَ وَ حَتّی مَتی اُعاتِبُ فی حُبِّ هذَا الْفَتی
وَ هلْ زَوَّجَتْ فاطِمَةُ غَیْرُهُ؟وَ فی غَیْرِهِ هَلْ اَتی، هَلْ اَتی؟
«تا کی و تا چه زمانی در دوستی این جوان سرزنش خواهم شد؟ آیا فاطمه زهراء به غیر این جوان شوهر دیگری داده شد؟ آیا سوره هل اتی به غیر از او در مورد کس دیگری هم نازل شد؟»
اعمال روز مباهله
ذیالحجه یادآور اتفاقی عظیم در اثبات حقانیت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام) و اسلام است، در چنین روزی در سال دهم هجری آیه مباهله بر پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله) نازل شد: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»
بعد از نازل شدن این آیه بود که پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای مباهله با سران مسیحی منطقه نجران آماده شدند و دست دو نوه دختری خود حسن و حسین(علیه السلام) را گرفتند و همراه با دختر و داماد خود در بیابان حاضر شدند، در آن سو نیز سران مسیحی نجران حاضر بودند، ولی آنها با مشاهده نشانههای صحت گفتار پیامبر(صلی الله علیه وآله) عقبنشینی کردند و پرداخت جزیه را بر مباهله برگزیدند، آری! این معجزه یعنی مباهله از آن روز برای اثبات صدق دعوی در قلمرو و عقاید باقی ماند.
همچنین در این روز نیز دو آیه، آیه تطهیر «إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُْ تَطْهِیرًا» و آیه ولایت «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» نازل شد که بیش از پیش حقانیت خاندان آله طه و به خصوص امام علی(علیه السلام) را ثابت کرد که همواره موجب فخر شیعیان است.
برای این روز فرخنده، علاوه بر روزه مستحبی اعمالی نیز سفارش شده است:
ـ غسل
ـ روزه
ـ دو رکعت نماز که مانند نماز روز عید غدیر است، در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و 10 مرتبه سوره «توحید»، 10 مرتبه «آیة الکرسى» و 10 مرتبه سوره «قدر» خوانده مىشود و بهتر است، پیش از اذان ظهر ادا شود، همچنین روایت شده است که نمازگزار بعد از نماز 70مرتبه استغفار کند.
ـ خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است:
ـ در این روز صدقهدادن بر فقرا به جهت تأسى به امیرالمؤمنین علیهالسلام و زیارتکردن آن حضرت و خواندن زیارت جامعه کبیره نیز وارد شده است.
تقویم تاریخ-روز مبارزه با استعمار انگلیس
در تاریخ یکشنبه 8 اگوست 1915 م مطابق با 26 رمضان 1333هـ .ق نیروهای انگلیسی بدون مقدمه و اخطار قبلی و اعلام جنگ به دولت ایران، در بوشهر پیاده شدند. آنان که قبلاً جزایر خلیج فارس را متصرف شده بودند، بوشهر را که علاوه بر موقعیت ژئوپولتیک، مرکز عمده مبادلات تجاری و صادرات و واردات با شبه جزیره هند و شیخ نشین های حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپائی بویژه انگلستان و آلمان بود، به اشغال درآوردند. این اقدام، مرزنشینان غیور تنگستانی را که در گذشتۀ نه چندان دور تا یکی دو سال قبل از جنگ جهانی اوّل سابقۀ برخورد و مقابله با نیروهای تجاوزگر داشتند، به عکس العمل واداشت. رئیس علی دلواری (۱۲۶۱-۱۲۹۴ خورشیدی/ ۱۸۸۲-۱۹۱۵ میلادی) در نوک پیکان حمله به اشغالگران قرار گرفت.
نهضت جنوب ایران به جلوداری رئیس علی دلواری و همراهی و همگامی سران قبایل تنگستان، بوشهر، دشتی و دشتستان از جمله: زایر خضرخان اهرمی، شیخ حسین خان چاه کوتاهی، خالوحسین بردخونی، غضنفر السلطنه برازجانی و پشتیبانی آزادگانی چون: سیّد محمّد رضا کازرونی و میرزا علی کازرونی در جریان جنگ بین الملل اوّل، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم جنوب ایران بشمار می رود.
قتلگاه شهید رئیسعلی دلواری. رئیسعلی در محلی به نام «تنگک صفر» هنگام شبیخون به قوای بریتانیا توسط فردی نفوذی و اجیر شده، از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و در سن ۳۳ سالگی کشته شد. تاریخ شبیخون مذکور و کشته شدن رئیسعلی دلواری در همه منابع، شب ۲۳ شوال ۱۳۳۳ قمری برابر با ۳ سپتامبر ۱۹۱۵ میلادی نقل شدهاست، که بر اساس همه مبدلهای تقویم، این روز با ۱۱ شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی ( برخی نیز 12 شهریور می دانند) مطابقت میکند.
== == == == == == == == == == == ==
رئیس علی دلواری پس از اینکه به شهادت رسید جسدش به رسم امانت در قبرستانی نزدیک جائینک در جوار حیاه الغیب ملگپ به رسم امانت تحویل خاک داده شد که پس از مدتی طی تشریفات خاصی به عراق منتقل گردید و در شهر نجف اشرف در قبرستان معروف وادی السلام شیعیان به خاک سپرده شد.
با مصوبه شورای عالی انقلاب روز ۱۲ شهریور بعنوان سالروز کشته شدن رئیسعلی دلواری از سال ۸۹ به نام «روز مبارزه با استعمار انگلیس» نامگذاری شدهاست.
استعمار انگلیس در کلام رهبرانقلاب+pdf
رئيس علي دلواري قهرمان مبارزه با استعمار انگليس است و ملت ايران همانند شهيد رئيس علي دلواري که در مقابل انگليس ايستادگي کرد، امروز در برابر قدرت هاي متجاوز به سرکردگي آمريکا ايستاده است و از دشمنان خود هيچ واهمه اي در دل ندارد.
بدون ترديد با تفضل خداوند بر ملت هاي مسلمان، اسلام کاخ هاي جاهليت را در تمام دنيا ويران خواهد کرد و مظلومان را نجات خواهد داد.
بخشي از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار اهالي بخش دلوار در خانه شهيد رئيس علي دلواري در تاريخ 13/10/70
شاخصه های دولت انقلابی در قرآن کریم و نهج البلاغه-تواضع ونرم خویی با مردم
تواضع و نرمخویی با مردم
یکی از ویژگی های دولت انقلابی، تواضع و نرمخویی با مردم است. مسئول انقلابی نباید «ارادۀ علوّ» داشته باشد و نسبت به سایر مؤمنین در خود احساس برتری کند؛ بلکه باید نسبت به مؤمنین در گفتارها و رفتارهایش متواضع باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم خطاب به پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ»[1]؛ «و بال (تواضع) خويش را براى مؤمنان فرو گستر.»
و «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»[2]؛ «و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كردهاند، بال خود را فرو گستر.»
و در آیۀ دیگری، تندخویی کارگزاران را موجب پراکندگی و عدم حمایت مردم از آنها میداند:«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»[3]؛ «پس به [بركتِ] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى، قطعاً از پيرامون تو پراكنده مىشدند.»
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز خطاب به یکی از کارگزارانشان میفرمایند: «فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ، وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ، وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ، وَ آسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ، حَتَّى لَا يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ لَهُمْ، وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ؛[4]بالهاى محبت و حمايتت را براى آنها بگستران و در برابر همه متواضع باش، چهرۀ خويش را براى آنها گشاده دار، مساوات را در ميان آنها، حتى در نگاهها با گوشۀ چشم رعايت کن، تا بزرگان و زورمندان كشور در نقض عدالت به نفع آنها طمع نورزند و ضعفا از عدالت تو مأيوس نشوند.»
و در نامه به جناب مالک اشتر میفرمایند: «وَأَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ، وَالْمَحَبَّةَ لَهُمْ، وَاللُّطْفَ بِهِمْ، وَلَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ، وَإِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ؛[5]و قلب خويش را كانون رحمت و محبت و لطف به رعيت قرار ده و در مورد آنان همچون درّندهاى مباش كه خوردنشان را غنيمت شمارى؛ زيرا آنها دو گروهاند: يا برادر دينى تواند و يا انسانهايى كه در آفرينش شبيه تو هستند (در هر حال، بايد حقوق آنها را محترم بشمارى).»
آیت الله جوادی آملی در توضیحی پیرامون چگونگی نرمی و تواضع با مردم، میفرماید: «نرم بودن دو قسم است: نرمي از روي ضعف و نرمي از روي بزرگواري. مجاهدان نستوه، اگر با كسي نرمرفتارند، از بالا اظهار انعطاف ميكنند: «اَذِلَّةٍ عَلَي المُؤمِنين»[6]افرادي كه آن اندازه قدرت دارند كه مجاهد في سبيل الله باشند و از سرزنش هيچ كسی نترسند، از موضع برتر و بالا، عمل ميكنند و نرمي آنها نسبت به مؤمنان، نرمش از بالاست… راز كاربرد حرف امام علي(علیه السلام) در اينجا«اَذِلَّةٍ عَلَي المُؤمِنين» نيز همين مطلب است.»[7]
____________________________________________________
پینوشتها:
[1]. حجر/ 88.
[2]. شعراء/ 215.
[3]. آل عمران/ 159.
[4]. نهج البلاغه، محمد بن حسين شريف الرضي، ترجمه صبحي صالح، تصحيح: فيض الاسلام، نشر هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق، نامه 27.
[5]. همان، نامه 53.
[6]. مائده/ 54.
[7]. تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، مؤسسه اسراء، قم، چاپ چهارم، 1388ش، ج 23، ص 92.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 217.
شهید محمود کاوه؛ نمونه رهبان اللیل و اسد النهار
جنگ تحمیلی. میدان عجیب و صحنهی بینظیری بود. از اول تاریخ اسلام، تا روزگار ما چنین صحنهای دیگر بعد از صدر اسلام وجود نداشته است. یک بهشت عظیم برای هرکسی که بخواهد و بتواند در آن خودش را از چرکها و پلیدیها شستشو دهد. خداوند به ملّت ما این فرصت را بخشید که بعد از دوران محرومیت طولانی و اختناقی نفسگیر، بتوانند جوانهایی بپرورانند که مصداقی باشند برای، جوان مسلمان. نمونههایی از جوانان صدر اسلام.
شهید محمود کاوه، یکی از این نمونههاست. ظهرهای ماه رمضان سال ۱۳۵۳ در روزگار نوجوانی، پدرش او را به درس تفسیر آیتالله خامنهای در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد میبرد. شاگرد آنروزهای رهبر انقلاب ۸ سال بعد در منطقه عملیاتی کردستان «فرمانده تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا» شد. تیپی که در چهارسال فرماندهی کاوه، کابوس ضد انقلاب و بعثیها در جبههی شمالغرب بود.
خوب است من از برادر شهید عزیزمان محمود کاوه یاد کنم؛ که من او را از بچگیاش میشناختم. پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن بود - که بنده آنجا نماز میخواندم و سخنرانی میکردم - دست این بچه را هم میگرفت با خودش میآورد، و من میدانستم همین یک پسر را دارد، پدرش هم میشناسید شما دیگر - قاعدتاً برادرهای مشهدی میشناسند - از همان وقتها همینجور بود. پرشور و بیمهابا در برخورد، گاهی حرفهای تندی هم میزد که در دوران اختناق آنجور حرفی کسی نمیزد. این بچه آنجور توی این محیط خانوادگی پرشور و پرهیجان تربیت شد و خوراک فکری او از دوران نوجوانیش - که شاید آن سالهایی که من دیدم ایشان مثلاً دوازده - سیزده سال چهارده سال شاید بیشتر نداشت - حالا دقیقاً البته درست یادم نیست - عبارت بود از مطالب مسجد امام حسن. که اگر از شماها برادرهایی آن وقت بودند میدانند چه صنف مطالبی بود؟ و میشود فهمید دیگر. از نوارها و آثار آن مسجد [میشد فهمید] که چه نوع مطالبی بود. در یک چنین محیط فکری این جوان تربیت شد، و جزو عناصر کمنظیری بود که من او را در صدد خودسازی یافتم؛ حقیقتاً اهل خودسازی بود - هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی، هم خودسازی رزمی - در یکی از عملیات اخیر دستش مجروح شده بود - که آمد مشهد و مدتی هم اینجا بیمارستان بود، مدت کوتاهی ظاهراً، بعد برگشت مجدداً جبهه - تهران آمد سراغ من؛ من دیدم دستش متورّم است. بنده نسبت به این کسانی که دستهایشان آسیب دیده یک حساسیتی دارم، فوری میپرسم دستت درد میکند. پرسیدم دستت درد میکند گفت که نه. بعد من اطلاع پیدا کردم، برادرهای که آنجا بودند، برادرهای مشهدیای که آنجا هستند، گفتند دستش شدید درد میکند، این همه درد را کتمان میکرد و نمیگفت - که این مستحب است، که انسان حتیالمقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید - یک چنین حالت خودسازی ایشان داشت. یک فرماندهی بسیار خوب بود، از لحاظ ادارهی واحد خودش که تیپ ویژهی شهدا - تیپ ویژهی آن روز شهدا فکر میکنم حالا لشگر شده، آن وقت تیپ بود - یک واحد خوب بود جزو واحدهای کارآمد ما محسوب میشد و به این عنوان از آن نام برده میشد، خود او هم در عملیات گوناگونی شرکت داشت، و کارآزمودهی میدان جنگ شده بود؛ از لحاظ نظم ادارهی واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر و از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت توجه و ذکر یک انسان جوان اما برجسته بود. این هم یکی از خصوصیات دوران ماست، که برجستگان همیشه از پیرها نیستند، آدم جوانها و بچهها را میبیند که جزو چهرههای برجسته میشوند. رهبان اللیل و اسد النهار غالباً توی همین بچههایند، توی همین جوانهایند. ما نشستیم از دور داریم نگاه میکنیم حسرت میخوریم، و آرزو میکنیم کاش برویم توی محیط آنها. کمتر وقتی است که بنده همین حالاها دلم پرواز نکند به سمت محفل سنگرنشینان؛ آنجا انسان ساخته میشود و خوب هم ساخته میشود، و این جوانها خوب ساخته شدند، و شهید کاوه حقیقتاً خوب ساخته شد.
بیانات در جمع پرسنل سپاه پاسداران خراسان ۱۳۶۶/۵/۲۷