اندیشه سیاسی ملا احمد نراقی
ز كتابهای مهم اخلاقی كه دارای تأثیرات عمیق روحی و سازندگی معنوی است و میتوان اخلاق اجتماعی و سیاسی نظری و عملی در خور تعمقی را به كمك آن تحقیق كرد،كتاب شریف «معراج السعاده» نوشته عالم ربانی مرحوم ملااحمد نراقی است. (۲) دقایق و ظرایف اخلاقی به كار رفته در این كتاب،اعجاب انگیز است. در بخشهایی از كتاب كه نویسنده مباحث ظلم، عدل، تكبر و… را شرح میدهد وعلاوه بر بحث از مصادیق فردی این مباحث، مصادیق اجتماعی آن را نیز میكاود به راستی كوچكترین روزنههای نفس بشری را برای تسلط نامشروع بر دیگر انسانها میبندد و با تدقیق در زوایای روح آدمی، همچون طبیبی حاذق، به ریشهیابی درد و سپس درمان میپردازد. این كتاب كه به آیات شریف قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام مزین است، اثر بخشی فراوانی دارد و موضوعات آن چون توأم با نوعی روانشناسی و انسان شناسی دقیق است، با هر زمان و هر مكانی قابل صدق است، چرا كه علی رغم صفحاتی چند از كتاب كه به دوره قاجاریه اختصاص دارد، اكثر قریب به اتفاق مطالب، نه در قالب زمانی و مكانی خاص، بلكه «فرازمانی»و «فرامكانی» است. این كتاب با دستورهای اخلاقی خود، به قدرت سیاسی و حكام سركش مهاری میزند كه جای هیچ توجیه و تفسیر سوئی را در مورد ظلم برای قدرتمندان باز نمی گذارد. كتاب «معراج السعاده» در چهار باب تنظیم شده است: باب اول ، در بیان بعضی از مقدمات نافعه (۳) باب دوم، در سبب بدی اخلاق و بیان قوای نفس (۴) باب سوم، در محافظت اخلاق حسنه از انحراف و معالجه رذایل (۵) باب چهارم ـ كه مفصلترین قسمت كتاب است ـ دراخلاق حسنه و ذمیمه و فواید ومفاسد آنها. (۶)
هر چند در ابتدا به نظر نمیآید كه این كتاب از سیاست و یا موردی كه به سلوك سیاسی و یا اندیشه سیاسی مربوط شود، سخن گفته باشد، با دقت در ریز مطالب و ظرافتهایی كه مرحوم نراقی ذیل مباحث مختلف اخلاقی به خرج داده است، استنباطات و نتایج سیاسی و اجتماعی قابل توجهی به دست میآید كه در این تحقیق به آنها خواهیم پرداخت.
23ربيع الثاني سال 1245، سالروز رحلت فقيه رباني، ملا احمد نراقي
هوش سرشار، سهولت فراگيري علوم متعدد، عمق تحقيق و وسعت تتبع و عنايات خاص الهي، او را در طول تاريخ دانشمندان شيعه به عنوان فقيهي کم نظير مطرح ساخته است. وي از همان دوران جواني مسئوليت مرجعيت و رياست و زعامت دين و دنياي مردم کاشان و قسمتهاي وسيعي از ايران را بر عهده داشت و کلمات معاصرين و علماي پس از وي شاهد بر اين مطلب مي باشد. ايشان اشعار عرفاني فراواني سروده است و در شعر، “صفايي” تخلص مي کرد.
آثار از وي تاليفاتي به جاي مانده است که عبارتند از: مستند الشيعه في احکام الشريعه - عوائد الايام - طاقديس - عين الاصول - شرحي بر تجريد الاصول - معراج السعاده - اسرار الحج - اجتماع امر و نهي - اساس الاحکام - سيف الامه - مناهج الاصول - مفتاح الاحکام - خزائن و يک ديوان شعر فارسي.
وفات
اين ستاره فروزان آسمان فقه و فقاهت در 23 ربيع الثاني سال 1245 ق. در اثر بيماري وبا که نراق و کاشان و اطراف آن را فراگرفته بود چشم از جهان فروبست. بدن مطهر او به نجف اشرف منتقل و در صحن علوي، جانب صحن مرتضوي و پشت سر مبارک مولي الموحدين علي بن ابي طالب (ع) و در کنار قبر پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد. روحش با اولياء محشور باد.
خورشید مبرقع قم را بیشتر بشناسیم
موسی مبرقع(ع) فرزند امام جواد(ع) و برادر امام هادی(ع) می باشد که به سبب پوششی که روی صورت خود می افکند نسبت مبرقع به ایشان داده اند.
موسی مبرقع کیست؟
حضرت موسی مبرقع فرزند امام جواد علیه السلام در مدینه به دنیا آمد. مورخّین، ولادت ایشان را در حدود سال ۲۱۴ هجری قمری، دو سال بعد از ولادت امام هادی علیه السلام دانسته اند. مادر ارجمند ایشان سمانه مغربیه، بانویی است که امام هادی علیه السلام در شأن ایشان فرمود:
أُمِّی عَارِفَهٌ بِحَقِّی، وَ هِیَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ، لَا یَقْرَبُهَا شَیْطَانٌ مَارِدٌ، وَ لَا یَنَالُهَا کَیْدُ جَبَّارٍ عَنِیدٍ، وَ هِیَ مَکْلُوءَهٌ بِعَیْنِ اللَّهِ الَّتِی لَا تَنَامُ، وَ لَا تَتَخَلَّفُ عَنْ أُمَّهَاتِ الصِّدِّیقِینَ وَ الصَّالِحِینَ.( دلائل الامامه، طبری: ص۴۱۰)
مادر من، بانویی است که حق من را می شناسد. او از اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود و مکر جبار عنود به او راه نیابد. او همواره مورد نظر لطف خداوندی است که هرگز خواب ندارد و تخلف نمی کند. ( او) در ردیف مادران صدیقان و صالحان است.
امام هادی علیه السلام و موسی مبرقع علیه السلام از مصادیق صدیقان و صالحان می باشند که خدای متعال در آیه ۶۹ سوره نساء، ایشان را بهترین همنشین و دوست معرفی کرده است. ( حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً).
هجرت به قم
حسن بن محمد بن حسن قمی، از معاصرین شیخ صدوق در کتاب تاریخ قم که نگاشته سال ۳۷۸ هجری قمری است؛ درباره موسی مبرقع می نویسد: اول کسی که از سادات رضویه به قم آمد، ابوجعفر موسی بن محمد بن علی الرضا بود که در سنه ۲۵۶ هجری به قم وارد شد و پیوسته بر صورت خود برقع و نقاب می گذاشت از این رو او را موسی مبرقع گویند. و چون وارد قم شد بزرگان عرب او را از قم بیرون کردند و به کاشان رفت، چون به کاشان رسید احمد بن عبد العزیز بن دلف عجلی او را اکرام کرد و هدایای بسیار به او بخشید. پس ابوالصدیم حسین بن علی بن آدم اشعری، یکی از رؤسای عرب اشعری، اهل قم را به سبب بیرون کردن موسی بن محمد بن علی توبیخ کرد و رؤسای عرب را به نزد ابی جعفر موسی فرستاد و ایشان نیز خدمتش شتافتند و از او عذر خواهی کردند و او را با احترام به قم آوردند و او را گرامی داشتند. پس از آن دختران وی، زینب( ام محمد، اولین کسی است که بر مزار حضرت معصومه علیها السّلام قبّه ای بنا کرد) میمونه و بریهه به نزدش آمدند و تمام ایشان در قم وفات یافتند و نزد فاطمه علیها السّلام مدفون شدند.
برای سیر و سلوک به این حدیث مراجعه کنید
آیت الله مصباح یزدی در رمضان ۱۴۳۵ پیرامون موضوع «محبت خدا» سخنانی را در دفتر مقام معظم رهبری ایراد کردند که گزیده ای از این مباحث در شماره های مختلف خدمت علاقمندان عرضه خواهد شد.
* جلسه بیست و دوم: حدیث معراج؛ دریایی از معارف برای سیر و سلوک
- اشاره
گفتیم که محبت خدا مراتب بیشماری دارد که برخی از آنها برای ما قابل فهم نیست، اما بعضی از مراتب آن لازمه ایمان است و کسی که ایمان داشته باشد، اولین مراتب محبت به خدا را خواهد داشت.
همچنین گفتیم که محبت اولیای خدا نیز مراتبی دارد و در جلسه گذشته برخی از روایتهایی را که مربوط به مراتب محبت اهلبیت بود، تلاوت کردیم.
ضمنا اشاره کردیم که عالیترین مرتبه محبت خدا، برای اولیایی پیدا میشود که تنها یک محبوب اصیل دارند. آنها فقط خداوند را اصالتا لایق محبت میدانند و سپس از انبیا، ائمه معصومین، اولیای خدا و نیز از مؤمنان، به هر نسبت که به خداوند نزدیکتر باشند، شعاعی از محبتشان به خداوند به آنها نیز میتابد.
امثال بنده از آرزوی چنین مراتبی بسیار فاصله داریم، اما از آنجا که گاهی دانستن این مراتب باعث میشود که مقداری همتمان عالیتر بشود و به چیزهای پست دل نبندیم و درصدد باشیم که محبت خودمان را نسبت به خدا و اولیای او افزایش بدهیم، با استفاده از فرمایشات اهلبیت صلواتاللهعلیهماجمعین کوشیدیم نکتههایی را درباره چنین مراتبی یادآوری کنیم.
وحدت حوزه و دانشگاه
بيست و هفتم آذرماه، يادآور عروج سرخ مجاهدي خستگيناپذير و عالمي رباني، آيتاللَّه دكتر محمدمفتح است كه از پيشروان انديشه وحدت حوزه و دانشگاه بود. اين شهيد والامقام در راه تحقق اين انديشه و آرمان بلند كه از انديشه نوراني امام راحل برخاسته بود، تلاشهاي بيوقفهاي انجام داد و سختيهاي فراواني را به جان خريد. به پاس خدمات چشمگير شهيد مفتح در راه ايجاد وحدت حوزه و دانشگاه و لزوم ارتباط، همكاري و همفكري اين دو قشر انديشمند و فرهيخته، روز 27 آذر، همزمان با سالروز شهادت اين عالم سترگ، با نام روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاري شده است. وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان دو پايگاه مهم فكري - فرهنگي جامعه، براي حفظ فرهنگي اصيل در مقابل هجوم ارزشهاي غربي و وارداتي، امري ضروري و اجتنابناپذير است. وحدت و همكاري ميان اين دو نهاد، نه يك وحدت فيزيكي و شكلي، بلكه تقارب و يكي شدن در مباني معرفت شناختي، ارزشهاي فرهنگي و دغدغهها و حساسيتهاي سياسي - اجتماعي است و همين حالت است كه هر يك از اين دو قشر را در جايگاه واقعي خود قرار داده است.
پاسخ رهبر انقلاب به نامه یک دختر نوجوان+عکس
درس خواندن و تهذیب اخلاق و هوشیاری سیاسی همراه با تلاشهای انقلابی، وظائفی هستند که دختران و پسران این نسل باید آنها را هرگز فراموش نکنند.
متن پاسخ رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
دختر خوبم! وارد شدن به وادی تکلیف الهی، بر شما مبارک باد.
شما اکنون مخاطب خدای بزرگ و مهربان می باشید، و این شرف عظیمی است. سعی کنید دستورات خدا را یاد بگیرید و به آن عمل کنید.
این، شما را خوشبخت و ارزشمند و مفید برای دیگران خواهد کرد.
رهبران اسلام یعنی پیغمبر و ائمهی معصومین علیهم السلام بهترین پیشوایاناند؛ سعی کنید آنها را بشناسید و پیروی کنید.
درس خواندن و تهذیب اخلاق و هوشیاری سیاسی همراه با تلاشهای انقلابی، وظائفی هستند که دختران و پسران این نسل باید آنها را هرگز فراموش نکنند.
من سالگرد مکلف شدن شما را تبریک میگویم و برای شما دعا میکنم.
سیّدعلی خامنهای