مجموعه نمایشگاهی-احادیث امام رضا صلوات الله علیها
هفته نیروی انتظامی گرامی باد
تأسيس نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران و آغاز هفته نيروي انتظامي (1369ش)
مسأله ادغام نيروهاي انتظامي از طرف وزارت كشور و نمايندگان مجلس به منظور برقراري هرچه بهتر امنيت در داخل كشور و مرزها، جلوگيري از صرف هزينههاي اضافي و تداخلِ وظايف، مسؤوليتها و ماموريتها مشابه، مطرح و به طور جدي دنبال شد. سرانجام، قانون ادغام نيروهاي انتظامي شامل شهرباني، ژاندارمري، كميته انقلاب اسلامي و پليس قضايي در 27 تيرماه 1369 از تصويب مجلس شوراي اسلامي گذشت و در 2 مرداد 1369 به تصويب و تنفيذ شوراي نگهبان رسيد. پس از گذشت شش ماه، ادغام نيروهاي انتظامي سابق آغاز شد و نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران، در دوازدهم فروردين سال 1370، در پي تاييد مقام معظم رهبري فرمانده كل قوا، به منصه ظهور رسيد. نيروي انتظامي كه به اختصار، ناجا ناميده ميشود، در طول سالهاي فعاليت خود، خدمات ارزندهاي در راه استقرار نظم و امنيت جامعه، مقابله و مبارزه قاطع و مستمر با هرگونه آشوب و خرابكاري، حراست از اماكن و شخصيتها، مراقبت و كنترل مرزهاي جمهوري اسلامي و مبارزه با اوباش، اشرار و… از خود نشان داده و صدها شهيد و هزاران زخمي در اين راه، تقديم نموده است. از آن سال به بعد، روز 27 تيرماه هر سال به عنوان روز نيروي انتظامي و آغاز هفته نيروي انتظامي نامگذاري شده است. با نگاهي گذرا به رئوس فعاليتهاي اين نيرو از آغاز تاكنون، به ميزان تلاش، فداكاري و ايثار اين انسانهاي شريف در انجام وظايف محوله پي خواهيم برد و از اين رهگذر، به نقش سرنوشتساز آنان در استقرار امنيت و آسايش عمومي و به طور كلي حاكميت نظام اسلامي، بيش از پيش آگاه ميگرديم.
بخشى از رهنمودهاى امام خمينى ((ره )) به پرسنل نيروى انتظامى
شما امروز در رژيم اسلامى واقع هستيد، يعنى رژيمى كه اساسش بر اين است كه مردم با طبقات ارتشى و ژاندارمرى و شهربانى خودشان را از هم جدا ندانند. شما خودتان را از آنها بدانيد، آنها هم خودشان را از شما بدانند و با آغوش باز از شما پذيرايى كنند. شما كوشش كنيد كه اين معنا را در ذهن مردم با اعمالتان وارد كنيد… امروز روزى است كه ملت با اين قشرهاى انتظامى رفيق اند و دوست اند و برادرند. آنها مى خواهد حفظ كنند اين انتظامات را براى ملت . ملت وقتى ديد كه اين طايفه خدمتگزار او هستند و محبت به او مى كنند، به كسى كه خدمت به او مى كند، حفظ مى كند نظم مملكتش را، قهرا علاقمند مى شود. شما كوشش كنيد كه همين معنايى را كه الان هست كه بنا اين است كه رژيم جمهورى اسلامى رژيم مردمى باشد و همه با هم باشند، در دل ها زنده كنيد.
(…شما امروز شهربانى دولت جمهورى اسلامى هستيد، افرادتان يكى يكى بايد ملاحظه اين را بكند كه من در شهربانى اسلامى دارم كار مى كنم . رئيس شهربانى هم بايد همين معنا را در ذهنش بياورد. جمعيت تان هم بايد همين معنا را در ذهنش باشد كه ما در يك مملكتى مى خواهيم شهربانى بكنيم كه اين ممكلت مال امام زمان - سلام الله عليه - است ، مال حضرت امير- سلام الله عليه - و مال پيغمبر(ص ) است . ما داريم خدمت به پيغمبر و اسلامى مى كنيم . ما نبايد به مردم حالا - عرض كنم كه - قدرت فروشى بكنيم . خيال بكنيم ما يك قدرتمندى هستيم و مردم چيزى نيستند. اگر اين كار را بكنيد محبوب مردم نيستيد. ئلهاتان مطمئن ، آرام ، وقتى شب مى رويد منزل ، با دل آرام منزل مى خوابيد، هيچ تشويشى در كار نيست . اما اگر يك رژيمى باشد كه مخالفت بخواهد بكند، حتى آن كسى كه ظالم است به حسب نوع مردم - مگر بعضى شان كه ديگر متبدل به يك حيوانى شده اند - آنها ناراحت اند از اين كه اذيت كنند مردم را، اين يك چيز جبلى است ، آدم وقتى هم به يكى اذيت بكند خودش هم ناراحت مى شود. اما در اين رژيم بايد همه با دل راحت انشاء الله و با قدرت ، اما قدرت براى اشخاصى كه فساد مى كنند، و رحمت براى دوستان خودتان ، ((اشداء على الكفار رحماء بينهم )) دستور خداست كه وصف مومنين اين است كه در مقابل اجانب مى ايستند قوى ، بين خودشان دوست و رفيق و رحيم و اينها…))
رهنمودهايى از مقام معظم رهبرى حضرت آيت الله العظمى خامنه اى ((مدظله العالى ))به پرسنل نيروى انتظامى
(… آنچه من از نيروى انتظامى جمهورى اسلامى توقع دارم در سه فصل قابل بيان است . خصوصيت اول اقتدار است . نيروى انتظامى بايد داراى اقتدار باشد. اقتدار يك امر معنوى است و با صداى كلفت و اسلحه تيز و مشت محكم تفاوت دارد. اقتدارهاى ظاهرى در حقيقت اقتدار نيست . بايد وضعيتى به وجود آيد كه هم نيروى انتظامى در خود احساس قدرت كند و هم آحاد ملت دريابند كه پاسدار و حافظ امنيت فردى و اجتماعى آنها، يك مجموعه مقتدر است و مى تواند از مردم دفاع كند و هم دشمن مخل امنيت بفهمد كه نيروى انتظامى مقتدر و تواناست .
خصوصيت دوم عزت نفس است . نيروى انتظامى بايد در چشم مردم عزيز باشد. اين عزت از رفتار نيروى انتظامى و چگونگى انجام وظيفه او ناشى مى شود. اگر كسى آلوده و اسير شهوت و تملق و يا وابسته به پول و ماديات بود، بدون استثنا در چشم مردم ذليل مى شود و به دنبال آن سقوط خواهد كرد. پس عزت نيروى انتظامى به اين است كه پارسايى و پاكدامنى در تمام اركان آن مشاهده شود و همه احساس كنند كه اين نيرو پاكدامن است و خود را آلوده نمى كند و براى عوضهاى قليل مادى و حقير مادى و پست ارزشى قائل نيست . اين يك امر روحى و معنوى است كه براى نيروى انتظامى عزت خواهد آورد.
خصوصيت سوم رحمت و مهربانى است . بايد نسبت به مردمى كه مى خواهيد از خانه ، جاده ، امنيت ، مرز و كسب و كار آنها محافظت كنيد احساس رافت و رحمت داشته باشيد، مردم بايد اين معنا را لمس كنند كه همان نيروى مقتدر و باصلابتى كه در مقابل مخل امنيت با كمال قدرت و صلابت مى ايستد، وقتى با مردم و افراد مظلوم مواجه مى شود با رحمت و رافت برخورد مى كند. پس سه عنصر قدرت ، عزت و رحمت خصوصياتى است كه در نيروى انتظامى پيدا شد. اين نيرو در حدى خواهد بود كه جامعه اسلامى مى تواند به عنوان پشتوانه اى كار آمد و قابل قبول به او تكيه كند.
نكته اى وجود دارد كه در حقيقت محور اين بحثها است ، و آن موضوع دفاع از ارزشهاى اسلامى است . هم شما و هم آحاد ملت ايران بايد به اين نكته توجه كنيد. اگر مجموعه اى با قدرت و عزت در ميان مردم ظاهر شد، همه بايد بدانند كه اين مجموعه بنا دارد از ارزشهاى اسلامى دفاع كند. در درون نيروى انتظامى بايد ارزشهاى اسلامى معيار و ميزان باشد.
منبع: راسخون-انهار
مجموعه نمایشگاهی-حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
مناسبت های امروز
كشف كودتاي نوژه (1359 ش)
كشف كودتاي نوژه عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران (1359 ش)
از اولين روزي كه انقلاب اسلامي ايران، استوارترين سنگر غرب و آمريكا را در منطقه به هم ريخت و تحولات زيربنايي را در ايران آغاز كرد، استكبار جهاني كه منافعش به خطر افتاده بود، تلاشهاي وسيعي را براي سرنگوني اين نظام مقدس آغاز كرد. آنان با حمايت از مزدوران ضدانقلاب درصدد كودتا و فتح تهران بودند، زيرا تصور ميكردند كه همانند كودتاي 28 مرداد 1332، قادر به تجديد قدرت خود خواهند بود. اين مزدوران وطن فروش در روز نوزدهم تيرماه 1359 قصد داشتند تا با كمك نفوذيهاي خود فروخته در پايگاه هوايي نوژه همدان، كودتايي را عليه نظام اسلامي انجام دهند. آنان با به كارگيري امكانات وسيع مالي، 12 تيم عملياتي و تعدادي راهنما و چندصد تن از عشاير ايل بختياري، جهت يورش به پايتخت آماده شدند. ولي هنگامي كه خلبان مأمور حمله به بيت حضرت امام خميني(ره) اين موضوع را با مادر خويش مطرح ميكند، با عكس العمل شديد وي روبرو ميگردد. خلبان در انجام اين عمل دچار ترديد شده و شخصاً به حضور آيت اللّه خامنه اي ميرود و عمليات را افشا مينمايد. به اين ترتيب و با پيگيري مسئولان بلندپايه نظام، كودتاي براندازي، خنثي و عوامل آن دستگير يا فراري و رسوا شدند.
امام صادق(علیه السلام)؛ جان تازه در کالبد مرده اسلام
چرا ما شیعیان را نه شیعه علوی بلکه شیعه جعفری و مکتب و مذهب ما را مکتب جعفری مینامند؟ این پرسشی است که گاه به عنوان یک شبهه از سوی معاندان مطرح میشود و شیعه را مذهبی برساخته به دست امام جعفر صادق(علیه السلام) معرفی میکنند و آن را نه اسلام راستین محمدی، بلکه فرقهای میخوانند که در اوایل قرن دوم هجری به دست جعفربن محمدٍ الصادق(علیه السلام) ساخته شده است.
این دشمنی علیه مکتب اهل بیت(علیهم السلام) البته ریشه در دشمنیهای صدر اسلام با خاندان نبوت دارد و از آنجا سرچشمه میگیرد که برخی از خویشاوندان پیامبر(صلی الله علیه وآله) که اسلام را یا از سر نفاق و اجبار و یا به طمع مال و مقام پذیرفته بودند، پس از رحلت ایشان، خط نسیانی بر واقعه تاریخی و مهم «غدیر» کشیدند و با طرح بهانههای واهی از جمله اینکه نبوت و خلافت هر دو نمیتواند به یک تیره از قریش یعنی بنیهاشم برسد یا اینکه علی(علیه السلام) جوان و کمتجربه است و یا بهانههای دیگر، در اسلام راستین که بنا به وصیت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) باید رهبریاش به ولیّ او علی ابن ابیطالب(علیه السلام) میرسید، چند دستگی و انشقاق ایجاد کردند و با خانهنشین کردن علی(علیه السلام)، راه اسلام راستین را منحرف نمودند.
مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) پس از ۲۵سال خانهنشینی و سکوت راهبردی، آنگاه که به اصرار مردم، خلافت را – که حق الهی ایشان بود – پذیرفت، با سه خط پیمانشکنان (ناکثین/ طلحه و زبیر)، از دین خارج شدگان (مارقین/ خوارج نهروان) و طغیان کنندگان (قاسطین/ معاویه) روبرو شد که هر یک به طریقی راه ایشان را سد کردند و سبب شدند که راه اسلام راستین برای رسیدن به اهداف الهی خود مسدود و منحرف شود. در این میان، پیمانشکنان و خوارج از سر راه برداشته شدند اما خطرناکترین دشمن امام علی(علیه السلام) یعنی معاویه که بعدها دشمنی او و خاندانش به فرزندان علی(علیه السلام) نیز آسیب رساند، همچنان باقی ماند.
از اینجا بود که دشمنیهای معاویه به عنوان نماد نیرنگ و نفاق و دنیاطلبی و حقد و کینه و حسد، در برابر مولای متقیان علی(علیه السلام ( به عنوان نماد انسان کامل، عدالت، پرهیزگاری و ولایت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روز به روز بیشتر شد و شیعیان علوی را که میراثداران اسلام ناب و راستین محمدی بودند در تنگنای روزافزون قرار داد.
معاویه تلاش میکرد جامعه شقه شقه شده اسلام را که پس از ماجرای سقیفه دچار چند دستگی شده بود، در حالی که هنوز مسلمانان صدر اسلام زنده بودند و شرح رشادتها و جنگاوریها و پرهیزگاری و بزرگمردی علی(علیه السلام) نیاز به شاهد و دلیل نداشت، دچار انحراف کند. او میخواست با جعل احادیث در مدح دیگر افراد و با رقیب تراشی برای علی(علیه السلام) و معرفی افرادی که دارای جایگاه والای علم و تقوا و زهد بودند، نور درخشان امیرالمؤمنین(علیه السلام) را کمرنگ جلوه دهد و از سوی دیگر با تلاش برای دگرگون جلوه دادن شخصیت حضرت علی(علیه السلام) و بیان دروغهای بزرگ مانند اینکه علی(علیه السلام) نماز نمیخواند و حق مردم را ضایع میکند، شخصیت نورانی آن حضرت را لکهدار کند تا بدین ترتیب حاشیه امنی برای خود و خاندان قدرتطلب خویش فراهم آورد.
از اینجا بود که مکتب اسلام راستین در محاق ظلم و تزویر و نفاق امویان قرار گرفت و در نزدیک به ۹۰ سال حکومتِ سلطنتوار آنان، سبّ امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر منابر و هنگام خطبهها رایج شد و چنان عرصه بر علویان تنگ گردید که کسی جرأت بیان عقیده راستین خود را نداشت. در این مدت، اسلامی که سردمدار آن معاویه نیرنگباز و منافق، و یزید شرابخوار و میمونباز بودند دچار انحرافی چنان بزرگ شد که فرزند علی(علیه السلام) حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) احساس کرد جز با نثار خون خود و خانواده و یاران باوفایش نمیتواند اسلام را به مسیر راستین خود برگرداند. اینگونه بود که امام حسین(علیه السلام) پا در میدانی گذاشت که از هر سو شمشیرها و نیزهها احاطهاش کرده بودند و حماسهای آفرید که صدای مظلومیت شیعه را در سراسر تاریخ به رساترین آواز، طنینانداز کرد.
در این شرایط از اسلام جز نامی و ظاهری و از نماز و روزه و حج و جهاد جز صورتی باقی نمانده بود که رخشندگی خون حسین(علیه السلام) چشمها را خیره کرد و بار دیگر در جامعه شقه شقه شده مسلمانان، نگاهها به سمت خاندان عترت که میراثدار راستین اسلام ناب بودند، چرخید.
دیری نپایید که ظلم بنی امیه و ریختن خون سلاله پاک نبی اکرم(صلی الله علیه وآله) دامنگیر امویان و باعث رسوایی و سقوط حکومتشان شد. در این شرایط و در حالی که تیرهای دیگر از قریش یعنی بنیعباس در حال تلاش برای به دست گرفتن خلافت بودند و شعار خود را نیز «الرضاء من آل محمد» قرار داده و در صدد استفاده از انتساب خود به عموی پیامبر و خاندان وحی بودند، دین اسلام بیش از هر زمانی در معرض تهدیدها و تحریفها قرار گرفته بود. در سال ۹۹ هجری خلافت از امویان به عباسیان رسید و تا سال ۱۱۴ هجری که امامت به صادق آل محمد(صلی الله علیه وآله) رسید، پدر بزرگوارش امام محمد باقر(علیه السلام) در فرصتی که عباسیان و امویان درگیر جنگ قدرت بودند، نهضت بزرگ علمی شیعه را آغاز کرد. امام باقر(علیه السلام) به تربیت شاگردان و نقل احادیث نبوی که از طریق پدران ارجمندش به او رسیده بود همت گماشت و سرانجام در سال ۱۱۴ هجری با شهادت ایشان، پرچم امامت به دست امام جعفر صادق(علیه السلام) رسید.
در دوران ۳۴ ساله امامت حضرت جعفر ابن محمد(علیه السلام) مکاتب و نحلههای مختلف فکری و عقیدتی که آمیخته با دروغها و تحریفها بودند، شکل گرفته بود و در این شرایط اگر همت والای امام صادق(علیه السلام) برای تکمیل کردن نهضت علمی و فقهی اجداد طاهرینش نبود، بدون شک از اسلام و تشیع جز نامی باقی نمانده بود. آن حضرت در شرایطی که از اسلام یک طرح مشخص و بیپیرایه وجود نداشت و اسلام آمیخته به انواع تفسیرهای به رأی و تحریفها شده بود، طرح تازهای از اسلام ناب را در قالب چهارچوب عقیدتی و فقهی ارائه کرد.
آن حضرت با پاسخ دادن به انواع شبهات مطرح شده و تربیت بزرگترین شاگردان که برخی از آنها از امامان مذاهب اهل سنت نیز بودند، شناسنامهای تازه برای تشیع علوی صادر کرد و قرائتی ناب از اسلام محمدی به دست داد که شایسته بود به پاس نام بلند آن حضرت، تشیع جعفری نام گیرد.
اسلام و مکتب شیعه جعفری یا دوازده امامی، همواره مرهون زحمات شخصیت بزرگی است که مسیحوار در کالبد مرده اسلام، جان تازه دمید و نسخه راستین اسلام را از اسلام اموی و عباسی جدا کرد و برای آیندگان به ودیعت نهاد.
منبع: سرمقاله قدس آنلاین- 97/04/17
مناسبت های مهم امروز
وفات آیةاللَّه «محمدتقي نجفي اصفهاني» (1293 ش)
رحلت فقيه مجاهد و عالم بزرگ شيعه آيت اللَّه “محمدتقي نجفي اصفهاني” (1293 ش)رحلت فقيه مجاهد و عالم بزرگ شيعه آيةاللَّه «محمدتقي نجفي اصفهاني» (1293 ش)
شيخ محمدتقي بن شيخ محمدتهراني رازي، معروف به آقا نجفي در حدود سال 1225 ش (1262 ق) در اصفهان چشم به جهان گشود. وي در زادگاه خود به تحصيل علوم ديني روي آورد و پس از حضور در درس بزرگان آن سامان به مقام عالي اجتهاد دست يافت. شيخ محمد تقي رازي، از بزرگان علماي اماميه اوايل سده چهاردهم هجري قمري بود كه او را به عنوان جامع علوم معقول و منقول و حاوي فروع و اصول و قوت حافظه شناخته اند. آقا نجفي در جنبش تنباكو از آغازگران مبارزه و داراي نفوذ معنوي فراواني در منطقه بود. وي در دوران مرجعيت خود، در كمك به مردم و رفع ستم از ايشان اهتمام ميورزيد و در جهت تامين وسايل آسايش آنان كوشش ميكرد. از اين عالم بزرگوار بيش از صد اثر باقي مانده است كه آداب الصلاة، آداب العارفين، الاجتهادُ والتقليد، اسرارُ آلايات، اسرارُ الاَحْكام، اسرارُ الزيارات، اسرار الشريعه، اصول الدين و الافاضات المَكْنوُنَه و انوار العارفين از آن جمله است. اين فقيه وارسته سرانجام در چهاردهم تيرماه 1293 ش برابر با 11 شعبان 1331 يا 1332 ق در اصفهان وفات يافت و نزديك امامزاده احمد بن علي بن امام محمدباقر(ع) مدفون گرديد
ربودن ديپلمات هاي ايراني توسط صهيونيستها(1361ش)
ربودن ديپلمات هاي ايراني در لبنان توسط صهيونيست ها (1361 ش)
در چهاردهم تيرماه 1361 ش، سه ديپلمات و خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در بيروت، در چهل كيلومتري شمال اين شهر در حالي كه عازم محل كار خود در سفارت ايران بودند، توسط نيروهاي حزب فالانژ لبنان ربوده شدند. در آن زمان، ارتش رژيم صهيونيستي به لبنان حمله كرده بود و حزب فالانژ، همكاري نزديكي با اين رژيم اشغالگر داشت. اگرچه ابتدا گفته ميشد كه سيدمحسن موسوي كاردار جمهوري اسلامي ايران در بيروت و همراهانش كشته شدهاند؛ اما شواهد و مدارك موجود، حاكي از آن است كه آنها در اسارت رژيم صهيونيستي ميباشند. با وجود اقدامات متعدد جمهوري اسلامي، براي آزادسازي ديپلماتها و اتباع خود از چنگال رژيم صهيونيستي، اين رژيم هنوز تن به اين كار نداده است. برادر پاسدار حاج احمد متوسليان از فرماندهان سپاه نيز جزو ديپلماتها بوده است.
مناسبت های امروز
مناسبت های امروز
مناسبت های قمری (۲۰ شوال ۱٤۳۹)
دستگیری امام کاظم (علیه السلام) (179ق)
وفات «ابوطاهر مقری» (349 ق)
وفات «فيروزآبادی شيرازی» (817 ق)
وفات آیةاللَّه «ميرزاجواد نوري» (1323 ق)
مناسبت های شمسی (۱۳ تیر ۱۳۹۷)
تبعيد علماي شيعه از عراق به ايران (1302 ق)
امضاي عهدنامه بين ايران و عراق (1316 ش)
وفات استاد «محمدمعين» (1350 ش)
اگر شما باشید خیال من آرامتر است
اگر شما باشید خیال من آرامتر است
بهشتی به خدمت امام خمینی(ره) که در بیمارستان بستری است، میرسد و برنامهاش را مبنی بر اینکه دیگر نمیخواهد کار حکومتی انجام دهد برای امام توضیح میدهد. امام در پاسخ میگوید: «اگر شما باشید خیال من راحتتر است.» شهید بهشتی میگوید: «اگر اجازه بدهید چند نفر را معرفی میکنم که شما با آنها هم خیالتان راحت باشد». امام تصمیمش را گرفته «اما اگر شما باشید قلب من آرام می گیرد.» دیگر چه میتوانست بگوید؟ گفت: «اگر شما تکلیف میکنید، قبول میکنم.» و امام فرمودند: «تکلیف میکنم.» (برگرفته از کتاب «سیدمحمد حسین بهشتی»، افسانه وفا)
تا این حد دقت!
مدرسه رفاه که بودیم، هرکس ماشینش خراب میشد برای تعمیر به مسئول سرویس مدرسه مراجعه میکرد. یک بار دکتر ماشینش را برای تعمیر آورد، یک یادداشت بلند بالا به آن ضمیمه کرده بود که مثلا در سرعت 75 کیلومتری جلوی سمت راست ماشین فلان صدا را داد و یا اینکه قبلا در هر صد کیلومتر، مصرف بنزین ماشین اینقدر بود و حالا تغییر کردهاست و امثال این. یک گزارش کارکرد خیلی دقیق و مو به مو.
زندگی سادهتر، مبارزه بیشتر
همیشه میگفت شما هر چه قدر ساده زندگی کنید، بیشتر میتوانید مبارزه کنید. اعتقادش هم این بود که آنهایی که نتوانستند ساده زندگی کنند، نتوانستهاند مبارزه هم بکنند برای همین همیشه از سالهای اول ازدواج، سالهایی که با حقوق معلمی روزگار میگذراندیم، به عنوان بهترین و شیرینترین دوران زندگیش یاد میکرد.
فقط نان و آب
از غذای زندان نمیخورد. از بیرون خبر آورده بودند که شاید مسموم باشد. غذایش فقط نان و آب بود. گفتم: «آخه شما چهطوری نون و آب میخوری؟ دیگه داره حالم از اینکه میبینم نون و آب میخورید، بد میشه». گفت: «اگر کسی بیرون زندان نان و آب خوردن را تمرین کرده و به آن عادت کرده باشد، اینجا هم برایش کار سختی نیست».
تا این حد حرفهای
ساعت جلسات 2 تا 4 بعد از ظهر بود. دکتر 10 دقیقه زودتر در دفتر سیاسی حزب حاضر میشد تا روی چند صندلی که کنار هم میچید، اندکی استراحت کند. مقید بود که حتما لباسش را در آورد تا چروک نشود. همین 10 دقیقه کل زمان استراحت روزانه دکتر بود.
در هر حال، توهین ممنوع
به اتفاق دکتر و محمدرضا- فرزند ارشدش- نزدیک قبرستان قدم میزدیم. میدانستیم که قبر مارکس هم همانجاست. شوخی شوخی گفتم این دو سگ هم دارند میروند سر قبر مارکس، فاتحه بخوانند و به دو تا سگ که داشتند کمی دورتر میرفتند اشاره کردم. دکتر بلافاصله رو به من کرد و گفت: «اگر ما با فکر مارکس مخالف هستیم نباید به او توهین کنیم. ادب در کلام لازم است، چه فرد کافر باشد چه مسلمان».
خدا باید از من دفاع کند
یک روز در مجلس خبرگان به دکتر گفتم شما چرا در مقابل این همه توهین از خودتان دفاع نمیکنید؟ در جواب آیهای خواند و گفت فلانی من نباید از خودم دفاع کنم، بلکه باید آنقدر ایمان خودم را قوی کنم که خداوند از من دفاع کند و جواب اینها را بدهد. چون وعده خدا حق است، من به این وعده اعتقاد دارم، بعد هم افزود دفاع خدا را که نمیتوان با دفاع ما مقایسه کرد.
شعار، همراه با عمل
بالای وضوخانه نوشته بودیم: «النظافه من الایمان» اما کمتر فرصت میکردیم داخل آن را نظافت کنیم. این وضع را دید، فوراً تذکر داد که یا این شعار را بردارید و یا مطابق آن رفتار کنید و نگذارید اینجا کثیف باشد.
احترام به قوانین انسانی طاغوت
«چراغ قرمز اول رو که رد کرد، بهشتی خیلی تحمل کرد که چیزی نگه. دومین چراغ بود که دیگه صداش در اومد. گفت: اگه از این هم بگذری دیگه نمیشه پشت سرت نماز خواند. تکرار گناه صغیره…» طرف با حالت حق به جانبی گفت: «اینها قانون طاغوته باید سرپیچی کرد». بهشتی با ناراحتی دست گذاشت رو داشبورد و محکم گفت: «اینها قوانین انسانیه، عین انسانیت…».
قرضالحسنه به جای پول مفت
فکر کردم اگر بگویم میز تحریر میخواهم، حتما برایم میخرد. پسر بزرگ بودم و عزیز. قیمت میز چندین برابر پول ماهیانهام بود. وقتی شنید که میز را لازم دارم، پول میز را داد و گفت: «این قرضالحسنه است. قسطهایش را هم از پول ماهیانهات کم میکنم. موافقی؟».
پخش نکنید، آبرویمان میرود
با غرور گفتند که باید مناظره کنیم. حتما هم بهشتی باید طرف مناظره ما باشد. هشت نفری نشسته بودند روبهروی بهشتی برای مناظره. آخر جلسه آمده بودند برای خواهش: «خواهش میکنیم پخش نشود، آبرویمان میرود.» بهشتی سفارش کرده بود پخش نشود. هیچ وقت هم به رویشان نیاورد. انگار جلسهای نبوده.
حساس بود…
به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به ماموریت میروی، ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی». قاضی را توبیخ کرده بود حساس بود؛ مخصوصا به رفتار قضات …
شما عبای من هستید
از دیدار امام(ره) برمیگشت. رفته بود توی فکر. امام خواب دیده بود عباش سوخته؛ به بهشتی گفته بود مواظب خودتان باشید. می گفت از امام پرسیدم چرا؟ جواب داده بود: «آقای بهشتی! شما عبای من هستید».
قاری جلسات حزب
با اون قد کوچک و سن کمش میاومد داخل جلسات حزب جمهوری قرآن میخوند. اون روز دیر کرده بود. رئیس جلسه گفته بود تا نیاید شروع نمیکنیم. تا اومد بهشتی به احترامش ایستاد و مثل یه مرد باهاش دست داد. قاری کوچک ذوق زده شده بود.
خاطرات از کتاب های «صد دقیقه تا بهشت»، نوشته مجید تولایی و «نگاهی به زندگی و مبارزات شهید دکتر بهشتی» برگزیده شدهاست.
چریک عارفی که عاشق خدمت به محرومان بود
تقویم ها را که بنگریم ، واپسین روز خردادماه مصادف با سالروز عروج چریک عارفی است که بیش از همه دل در گرو آرمان های روح خدا داشت؛ او که حقیقتاً شیفته خمینی کبیر بود، به عنوان قهرمان جبهه ها در مسیر حق طلبی و عدالت خواهی ملت ایران و به طور کلی مستضعفان عالم به اُسوه ای ماندگار تبدیل شد که پس از گذشت 37 سال از شهادتش در دهلاویه همچنان محبوب قلوب چندین نسل است.
درباره زندگی نامه شهید چمران بسیار گفته و شنیده شده و مقالات متعددی نگاشته شده است اما بازنگاهی به عملکرد و گفتارهای درخشان این شهید والامقام در سالروز شهادتش ، بس مغتنم و ارزشمند است.
شهید چمران که با پیروزی انقلاب اسلامی پس از 21 سال هجرت، به وطن باز می گردد، بی هیچ چشمداشت و منیّتی، خود را وقف پیشبرد اهداف والای انقلاب و خدمت به مردم و محرومان می کند و در گام نخست به آموزش و تربیت نخستین گروه از پاسداران انقلاب در منطقه سعد آباد تهران می کند.
چندی بعد نیز در جایگاه مهم معاونت نخست وزیر ، شبانه روز خویشتن را به خطر می اندازد تا سریعتر مسأله کردستان را فیصله بخشد.
عملکرد درخشان و مدیریت شهید چمران در غائله پاوه هیچ گاه از خاطره ها نمی رود، کما این که با هنرمندی ابراهیم حاتمی کیا، بخشی از این مساله در فیلم ارزشمند “چ” به تصویر کشیده شد.
ایشان همچنین پس از بازگشت به تهران از طرف امام امت (ره)، به وزارت دفاع منصوب شد و در ضمن در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم پایتخت به نمایندگی انتخاب شد.
شهید چمران بعد از آغاز جنگ ناجوانمردانه صدامیان علیه ملت مظلوم ایران ، گروهی از رزمندگان داوطلب را آموزش داده و سازماندهی کرد و به این طریق ستاد جنگهای نامنظم را در اهواز تشکیل داد.
سرانجام این چریک عاشق و مجاهد خستگی ناپذیر در سی و یکم خردادماه سال 60 منطقه دهلاویه در حین انجام سرکشی به خطوط مقدم بر اثر اصابت ترکش جام شهادت را نوشید و برای همیشه در قاب خاطرات مردم انقلابی ما، جاودانه شد.
او که در قله علمی قرار داشت، اما با این حال جایگاه و ثروت و خوش های دنیایی را کنار گذاشت و در اوج مظلومیت به یاری محرومان لبنانی پرداخت و زمانی هم که به کشور پا گذاشت همچون سربازی صادق و فداکار در مسیر تحقق خواسته های ولی فقیه خویش تلاش می کرد.
چه زیبا این عزیز والامقام را مالک اشتر جنوب لبنان و حمزه کربلای خوزستان لقب داده اند و حقیقت نیز البته جز این نیست ؛ به راستی چه سخت است سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون که به تاسی از امیرمومنان(ع) ، جمع اضداد بود و البته بیش از هر چیز مرد عمل بود تا سخن، هر چند که در کلام نیز یگانه بود.
ادبیات خاص این شهید و دست نوشته هایش به حق گواه می دهد بر این مدعا ، آن جا که فی المثل می نگارد:” خدایا، هنگامی که شیپور جنگ طنین انداز می شود، قلب من شکفته شده به هیجان در می آید زیرا جنگ مرد را از نامرد مشخص می کند”
به اعتقاد نگارنده یکی از توصیه های مهم شهید چمران که برای همیشه ما درس آموز و الهام بخش است این فراز از جملات ایشان است:” می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آ نرا می پذیرم، اما می گویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست.”
مناسبت های امروز
مناسبت های قمری (٦ شوال ۱٤۳۹)
وقوع غزوه حنین بنا بر نقلی (8 ق)
توقیع امام عصر به حسین بن روح نوبختی (305 ق)
وفات «ابن بَردَس» شاعر و محدث مسلمان (786 ق)
امضاي معاهده ي سوم ابريشم بين ايران و عثماني (1027 ق)
شكست «حافظ محمد پاشا» از «شاه عباس صفوی» (1033 ق)
مناسبت های شمسی (۳۰ خرداد ۱۳۹۷)
شهادت دكتر مصطفى چمران (1360)
درگيري منافقين با مردم و نيروهاي انقلابي (1360 ش)
انفجار بمب در حرم امام رضا (علیه السلام) (1373ش)
ارتحال علامه «سيد سعيد اختر رضوي» (1381 ش)