تكريم و تعظيم رهبرانقلاب از حركت خودجوش مردم
لازم میدانم تکریم و تعظیم عمیق خودم را به ملت بزرگ ایران به مناسبت حرکت پُرشکوهی که این چند روز انجام دادند، تقدیم کنم. حقیقتاً ملت ایران یک بار دیگر ثابت کرد که قدرتمند و باعظمت است.
یک توطئهی عمیقِ وسیعِ بسیار خطرناکی که آنهمه پول خرج آن شده بود و زحمت کشیده بودند که بتوانند در یک بزنگاهی این حرکت را انجام دهند -حرکت تخریب، شرارت و آدمکشی که بهواسطهی قضیهی بنزین فکر کردند فرصت پیدا شده و لشکر خود را وارد کردند- این حرکت بهوسیلهی مردم نابود شد.
بله؛ نیروی انتظامی، بسیج و سپاه وارد میدان شدند و در مواجههی سخت، کار و وظیفهی خود را انجام دادند لکن کاری که ملت در این یک هفتهی قبل کردند، از هر حرکت میدانی بالاتر و مهمتر بود؛ حرکتی که از زنجان و تبریز شروع شد و به همهی شهرهای کشور و حتی روستاها رسید و آخر هم در تهران این حرکت به این عظمت انجام گرفت.
آن دشمن اصلی یعنی استکبار جهانی که پشت مانیتورها نشستهاند میفهمد که این حرکت یعنی چه. آنها تودهنی میخورند و وادار به عقبنشینی میشوند.
بسیج مستضعفین از روز اولی که به وجود آمد، هیچ نظیر و مشابهی در دنیا نداشت. هیچ چیز بسیج، وارداتی نیست و حرکتی صددرصد متکی به انقلاب و اندیشهی اسلامی [است] که خدا به قلب امام وارد کرد. شاید بتوان گفت که بسیج بزرگترین شبکهی فرهنگی، اجتماعی و نظامی در دنیا است.
تشکیل بسیج، مصداق تام و تمام تبدیل تهدید به فرصت است. این حقیقت بسیج است. تهدیدهای زیادی داریم که با ابتکار بسیج باید به فرصت تبدیل بشود. بنابراین به برکت بسیج، تهدیدها دیگر برای ما تهدید نیست و تبدیل به فرصت میشود.
این خبر در حال بهروزسانی است…
فقط پانزده دقيقه گوش دهيد
فايل صوتي كوتاه از تحليل حجه الاسلام و المسلمين عالي پيرامون مسائل پيش آمده پس از اصلاح مصرف سوخت
اگر هر جا و در هر زمانی به شما نیاز بود، باشيد؛ ميشوي بسيجي
افتخار خود من این است که یک بسیجی باشم؛ سعی کردهام اینجوری عمل کنم. سال آخر ریاست جمهوری -دو، سه ماه مانده بود به آخر ریاست جمهوری من- در یکی از دانشگاهها برای یک جمع دانشجو صحبت میکردم و به سؤالات پاسخ میدادم؛ یکی از سؤالات این بود که شما بعد از ریاست جمهوری قصد دارید چه کار کنید و شغلتان چه باشد؟ گفتم: اگر امام به من بگوید برو بشو رئیس عقیدتی سیاسی فلان پاسگاهِ مرزىِ منتهاالیه جنوب شرقی کشور، من با افتخار میروم آنجا و مشغول خدمت میشوم! اگر این کار از من برمیآید و این کار را از من میخواهند، من حاضرم و به آنجا میروم؛ توطین نفس کردم. این را از باب اینکه شما فرزندان من هستید، به شما دارم میگویم. صحبت پدرفرزندی است؛ نمیخواهم راجع به خودم صحبت بکنم. هر جا و در هر زمانی به شما نیاز هست، آنجا حاضر باشید. این میشود بسیجی؛ بسیج یعنی این.
بیانات در دیدار اعضای بسیج دانشجویی دانشگاهها ۱۳۸۶/۲/۳۱
چرا اينترنت ملي راه اندازي نمي شود..!
در ایام قطعی اینترنت همگان شاهد بودند با وجود محدودسازی اینترنت بین الملل، خدمات بانکی ارائه میشد و سایت های دولتی و تاکسی های اینترنتی بدون اختلال در دسترس عموم قرار گرفته بودند و همین امر سبب شد که مردم ایران به خوبی متوجه شوند تبلیغات منفی علیه اینپروژه ملی، از طرف برخی، دروغی بیش نبوده و شبکه ملی اطلاعات به معنی قطع اینترنت جهانی نیست.
اگر در چند سال گذشته مفهوم «شبکه ملی اطلاعات» برای بسیاری از مردم غریب و ناآشنا بود، در روزهای اخیر و به دنبال قطعی اینترنتِ بین الملل مفهوم محتوایی آن برای عموم مردم قابل درک شده و چیستی و چرایی و فواید آن عیان شد.
واژه ای نه چندان پیچیده که گاهی با عنوان «اینترنت ملی» از آن یاد می شود، نام پروژه ای است که سال هاست جزء اصلی ترین مطالبات رهبر معظم انقلاب بوده اما با وجود توصیه و تاکید ایشان بر ضرورت و فوریت اتمام و اجرای کامل این پروژه، از طرف مجریان و مسئولان مربوطه دچار بی توجهی و بی مهری شده و تا کنون فقط درصدی از آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.
با توجه به اهمیت فوق العاده شبکه ملی اطلاعات و ارتباط آن با موضوع امنیت ملی و اقتصاد مقاومتی، تکمیل سریعتر و راه اندازی کلی این پروژه جزء ضروریات و اولویت های اصلی کشور است؛ ارز هنگفتی بابت مصرف اینترنت خارجی و استفاده از نرم افزارهای غیر بومی از خزانه کشور به جیب مدیران و دلالان داخلی و خارجی اینترنت ریخته می شود و خسارت بالاتر اینکه طبق افشاگری «ادوارد اسنودن» هیچ نقطه کور اطلاعاتی در ایران وجود ندارد و بیش از ۱۴ میلیارد بسته اطلاعاتی مردم ایران از طریق اینترنت توسط سرویس های جاسوسی به سرقت رفته است.
سپر دفاعی برای حفظ حریم مرزهای مجازی ایران
شبکه ملی اطلاعات با هدف صیانت از سرمایه داده های کشور راه اندازی شده و علاوه بر حفظ داده ها، ظرفیتی را فراهم می کند که در هر شرایطی و با هر هجوم و تهدید خارجی، سیستم ارتباطی، خدماتی و محتوایی کشور بدون اختلال به کار و فعالیت خود ادامه دهد. در ایام قطعی اینترنت همگان شاهد بودند با وجود محدودسازی اینترنت بین الملل، خدمات بانکی ارائه میشد و سایت های دولتی و تاکسی های اینترنتی بدون اختلال در دسترس عموم قرار گرفته بودند و همین امر سبب شد که مردم ایران به خوبی متوجه شدند تبلیغات منفی علیه اینپروژه ملی، از طرف برخی، دروغی بیش نبوده و شبکه ملی اطلاعات به معنی قطع اینترنت جهانی نیست.
شبکه ملی اطلاعات زیرساختی است برای امنیت اطلاعات و حفظ حریم خصوصی کاربران و سپر دفاعی برای حفظ حریم مرزهای مجازی ایران؛ شبکه ای امن، سریع، ارزان و با کیفیت که در اکثر کشورهای پیشرفته مورد بهره برداری قرار گرفته است. کشورهایی که تا کنون برای خود از سپر دفاعی شبکه ملی اطلاعات استفاده کرده اند عبارتند از ژاپن، آلمان، چین، کره، استرالیا، فرانسه، بلژیک، هلند و …
با توجه به اینکه یکی از گزینه های تحریم «پنتاگون» اینترنت است می توان با سرعت بخشیدن و تکمیل این پروژه ملی مانع بروز چنین تهدید بزرگی شد و تحقق آن جنبه بازدارنده برای اقدامات دشمن خواهد بود.
روند به شدت ضعیف و کند، در اتمام و اجرای این پروژه حیاتی نشان می دهد «وزارت ارتباطات» تمایلی برای راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات ندارد. اما سوال این است که چرا با وجود همه تهدیدات خارجی و داخلی وزارت ارتباطات چنین روندی را در پیش گرفته است؟ آیا وجود دلالان اینترنت و اپراتورهایی که از فعالیت اپلیکیشن های خارجی همچون «واتس اپ» و «تلگرام» و «اینستاگرام» سودهای میلیاردی به جیب می زنند در روند مطلوب این پروژه ایجاد اختلال کرده اند؟
چرا وعده های دولت برای کنترل بیشتر فضای مجازی پس از فتنه ۹۶ محقق نشد و باز هم در اغتشاشات اخیر این فضا بستر امن معاندان و منافقان برای هدایت و سازماندهی خرابکاران بود؟ چه کسانی و با چه اهدافی از ولنگاری فضای مجازی سود می برند و شبکه ملی اطلاعات را مانعی بر سر راه خود می بینند؟
این سوالات و ده ها سوال دیگر که بی جواب مانده می بایست توسط مسئولان شورای عالی فضای مجازی و وزارت ارتباطات پاسخ داده شود. با توجه به شرایط پیش آمده صاحب نظران معتقدند سازمان بازرسی کشور و قوه قضاییه به این قضیه ورود کرده و با محاسبه خسارت وارده که به علت تاخیر و تعلل در اجرای این پروژه، بر اقتصاد و امنیتی ملی ایران وارد شده با متخلفان برخورد لازم و قاطع را اعمال کند.
منبع: صاحب نيوز
هجران عالم پرهيزكار
رهبرمعظم انقلاب اسلامي حضرت آیت الله خامنهای مدظله العالي در پیامی درگذشت عالم پرهیزکار آیتالله حاج سیدابوالفضل میرمحمدی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم پرهیزکار آیةالله آقای حاج سیدابوالفضل میرمحمدی رحمةاللهعلیه را به خاندان مکرم و فرزندان محترم و دیگر بازماندگان و به همهی ارادتمندان و دوستان ایشان تسلیت عرض میکنم. این عالم بزرگوار عمر با برکتی را با نزاهت و سلامت نفس گذرانیده و در دوران جمهوری اسلامی منشأ خدمات بودهاند، سالها نمایندگی در مجلس خبرگان و عضویت در شورای عالی قضائی و نیز اشتغال در دانشگاه در شمار مسئولیتهای ایشان بود. از خداوند متعال مغفرت و رحمت و حشر با اجداد طاهرین را برای ایشان مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۳ آذر ۱۳۹۸
فتنه سخت تر از قتل..
رهبر انقلاب درباره توطئه جدید علیه ایران چه فرمودند؟
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی با اشاره به مسائل رخ داده در برخی نقاط کشور پس از عملیاتی شدن طرح مدیریت مصرف سوخت این اتفاقات را نه حرکتی مردمی که ناشی از یک طراحی امنیتی دانستند. ایشان در چند سال اخیر ابعاد اصلی نقشهی دشمن برای تحت فشار گذاشتن ملت ایران و تسلیم جمهوری اسلامی را در دیدارها و سخنرانیهای مختلفی تبیین کردهاند. از این رو، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشت زیر با مرور بیانات رهبر انقلاب اسلامی، زوایای این توطئه و راه غلبه بر دشمن را بررسی کرده است.
زوایایِ یک توطئه
چهاردهم خردادماه ۱۳۹۷ رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی سالیانهی مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) از ابعاد و اضلاع اصلیِ «نقشهی دشمن» علیه ایران اسلامی پرده برداشتند: «امروز نقشهی دشمن این سه چیز است: فشار اقتصادی، فشار روانی، و فشار عملی؛ هدف هر سه نوع فشارهای دشمن هم سیطرهی بر کشور عزیز ما ایران است.» ۱۳۹۷/۰۳/۱۴ ایشان در ادامه این سه محور اصلیِ تحرک دشمن را تشریح کردند: «فشار اقتصادی، تحریم است… مسئلهی آنها از فشار اقتصادی و تحریم، صرفاً زیر فشار قرار دادنِ دستگاه دولت و حکومت نیست؛ میخواهند ملّت ایران را به ستوه بیاورند به خیال خودشان؛ میگویند ملّت ایران را به ستوه بیاوریم تا نظام اسلامی ناچار بشود تسلیم زورگوییهای ما بشود… در [فشار روانی] نقاط قوّتی که برای کشور و برای ملّت مایهی اقتدار و مایهی تقویت است نشان کردهاند و آنها را در تبلیغات و در برخوردها بهعنوان نقاط چالشآفرین معرّفی میکنند… فشار عملیشان عبارت است از اینکه در کشور آشوب ایجاد کنند.» ۱۳۹۷/۰۳/۱۴
حسابرسی روزانه
امام موسی کاظم علیه السلام در روایتی، به حسابرسی روزانه توصیه کردند.
امام موسی کاظم علیه السلام:
لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْهِ.
از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خدا را شکر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود استغفار و توبه نماید.
کافی، ج ۲، ص ۴۵۳
چاپ دوم «پوتین قرمزها»
مرتضی بشیری به عنوان بازجو و مسئول جنگ روانی قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کتاب «پوتین قرمزها» به روایت خاطرات از اسرا و فرماندهان ارشد عراقی میپردازد که تاکنون جایی گفته نشده است.
این کتاب که فاطمه بهبودی نگاشته، روایتهای جذابی را به مخاطب ارائه میکند که تا به حال در هیچ کتابی از خاطرات شفاهی دوران دفاع مقدس به آن پرداخته نشده است.
ادبیات طنزگونه راوی به همراه نکات روایت نشده دفاع مقدس از منظر اسرای عراقی و همچنین تحول درونی عراقیهای شیعه و سنی که ارادتشان را به رزمندگان و در راس آنها حضرت امام خمینی(ره) بارها ابراز میکنند هر خوانندهای را به حیرت در میآورد. جای جای این کتاب تصدیق کننده حق و حقیقت جبهه ما در برابر ظلمت جبهه مقابل است.
خاطرات و روایتهای این کتاب اگر چه خود گفتههایی از یک رزمنده ایرانی است اما خواننده هیچ گاه احساس نمیکند او پا را از حقیقت فراتر گذاشته است و اساساً حرف غیر معقولی عنوان نمیشود و همه آن چه گفته میشود باور پذیر است.
این کتاب به دلیل روایت بخش نادیدهای از دفاع مقدس مخاطبین ادبیات جنگ را با اتفاقات جدیدی همراه میکند که جذابیتهای زیادی را بهمراه دارد. شاید این کتاب به دلیل موفقیت در روایت و جذابیتهای سرشاری که راوی و اتفاقات اسرا منجر به آن شده است آغاز یک حرکت جدید در نگارش خاطرات شفاهی دفاع مقدس باشد.
در بخشی از کتاب آمده است:«قبل از ملاقات با عبدالرضا، از هم رزمانم خواستم اطلاعاتی را که از او دارند در اختیارم بگذارند. مجموع اطلاعاتی که دریافتم این بود: عبدالرضا فردی متعهد، متدین، اصالتاً کربلایی، و شیعه است. دیگر اینکه همجواری با مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا و حضرت باب الحوائج ابوالفضل العباس تاثیر عمیقی در جان و دل عبدالرضا گذاشته و او را در باورهایش ثابت قدم کرده است.
عدنان دیوجان، برای اینکه شناختم را از عبدالرضا بیشتر کند، تعریف میکرد: چند روز بعد از اینکه مصاحبه عبدالرضا با صدای عربی مرکز اهواز پخش شد و خبر اسارت او به گوش عراقیها رسید، نامادری عبدالرضا، که قبلتر به ایران پناهنده شده و در قم ساکن بود، به اهواز آمد تا او را ببیند. مادر را به یکی از اتاقها هدایت کردیم. به عبدالرضا هم خبر دادیم مادرش منتظر اوست.
بسيج چيزي شبيه افسانه ها..
چرا مردم خسته نمی شوند؟
حمایتی که این روزها مردم از رهبرشان کردند نتیجه ی یک اعتماد چند صد ساله به نهاد دین و روحانیت است. آن ها خوب می دانند که علمای راستین دین همیشه مانند سپری در مقابل دشمنان داخلی و خارجی بوده اند. حتی اگر در مواردی دستورات مراجع دینی به مذاقشان خوش نیاید، باز هم به آنان اعتماد می کنند چرا که می دانند این راه، راهی نیست که به بیراهه ختم شود. نخبگان نباید از مردم عقب بیفتند.
در این هفته ای که گذشت، شاید به اندازه ی چند ماه، تحلیل ها و نوشته جات بود که به فضای مجازی پمپاژ می شد. طبیعت قصه هم همین است. تیرهای خطرناکی از بیخ گوشمان رد شد و شاید کمی هم گوشمان را خراش داد. بیشتر تحلیل ها هم در راستای تبیین نظر مقام معظم رهبری در حمایت از تصمیم سران قوا بود. نتیجه ی عدم مخالفت رهبری هم تثبیت سه برابر شدن قیمت سوخت شد. اتفاقی که برای بخش زیادی از جامعه قابل پذیرش و یا به عبارت بهتر قابل تحمل نیست.
این سکه یک روی دیگر هم دارد. وقتی مردم حرکت های خرابکارانه را دیدند گویا نظرشان عوض شد اما نه نسبت به قیمت سوخت بلکه تصمیم گرفتند در این آتش ندمند و از تصمیم رهبرشان حمایت کنند. این حمایت هم یک حمایت زبانی نبود بلکه زیر برف و باران به همراه فرزندان خود به خیابان ها آمدند. شرح ما وقع بس است.
در همین جا باید توقف کنم و سوالی را مطرح کنم که این روز ها ذهن بسیاری از نخبگان را درگیر کرده است.
به راستی مردم فقط برای حمایت از رهبرشان آمدند؟ یا اصلا برای امنیتشان احساس خطر کردند؟ یا خواستند به دشمنانشان اعلام کنند که فریبشان را نخواهند خورد؟
ریشه ی همه ی این سوالات به یک جا بر می گردد و برای یافتن پاسخ اصلی کمی باید به سابقه ی تاریخی این مردم نگاه کنیم.
مردم ایران در طول تاریخ رنج بسیاری از ظلم پادشاهانشان کشیدند. جنایاتی که شاید برای نسل امروز خلی قابل باور نباشد. فقط به ذکر یک نمونه از این ظلم ها بسنده می کنم. سید جلال الدین مدنی در جلد 1 کتاب تاریخ تحولات سیاسی، داستان فتح کرمان توسط آغا محمدخان قاجار را اینگونه نقل می کند: جلادان آغامحمد خان در کور کردن مردان کرمان سبک جدیدی را به کار بردند. کور کردن معمول آن زمان با کشیدن میل گداخته به چشم بود ولی در کرمان جلادان دست و پای افراد را می بستند و با انگشتان خود چشم را از کاسه بیرون می آوردند و چون فرصت نداشتند و باید چشم های بیشتری را در می آوردند، آن ها را به همان حالت مقابل زن و فرزندانشان رها می کردند. مدت این قتل و غارت را یک تا سه روز نوشته اند!
شاهان ایران هر چه کردند که یک هاله ی تقدسی برای خود درست کنند نمی توانستند چرا که این ظلم ها یکی و دوتا نبود و حافظه ی تاریخی ملت پُر بود از این جنایات و آن را سینه به سینه به فرزندانشان منتقل می کردند.
اما ترس و حشت ملت ایران به همین جا ختم نمی شود. حافظه ی تاریخی ملت یک بخش دیگری نیز دارد که شاید هولناک تر از ظلم پادشاهان باشد و آن جنایات دشمنان خارجی است. در اینجا نیز به ذکر یک نمونه بسنده می کنم و آن واقعه ی گیلان است.مردم گیلان در زمان مشروطه به فتوای مراجع، خرید کالاهای روسی و انگلیسی را تحریم کردند. روسها که در آن دوران بر گیلان مسلط بودند جنایات عجیبی را در آن خطه رقم زدند. به هر بهانه ای زنان و مردان را قتل عام می کردند. فقط در یک دعوای کوچک در بازار گیلان، بیست و چهار نفر را کشتند. عده ای را به بیرون شهر می بردند و قتل عام می کردند. این کشتارها چند روز طول کشید. وقایعی که زبان تاریخ هم از بیان آن الکن است.
حافظه ی تاریخی ملت ما مملو است از این وقایع تلخ. اما برای پاسخ به سوال اصلی این نوشته باید گره کار را در جای دیگری جُست. در حوادث گوناگون چه داخلی و چه خارجی مردم فقط توانستند به یک نهاد اعتماد کامل کنند و آن نهاد مرجعیت دینی بود. مردم به قدری به این نهاد اعتماد کردند که با فتوای یک مرجع حاضر بودند جان خود را تقدیم کنند. علما و روحانیون نیز با مردم رو راست بودند و مانند روشنفکران مردم را دور نمی زدند.
فکر می کنم دیگر پاسخ سوال اصلی بحث روشن شده است. حمایتی که این روزها مردم از رهبرشان کردند نتیجه ی یک اعتماد چند صد ساله به نهاد دین و روحانیت است. آن ها خوب می دانند که علمای راستین دین همیشه مانند سپری در مقابل دشمنان داخلی و خارجی بوده اند. حتی اگر در مواردی دستورات مراجع دینی به مذاقشان خوش نیاید، باز هم به آنان اعتماد می کنند چرا که می دانند این راه، راهی نیست که به بیراهه ختم شود. نخبگان نباید از مردم عقب بیفتند. مردم این مسئله را خوب درک کرده اند و نعمت بزرگ ولایت را با اشتباه چند مسئول دلباخته ی غرب و مسائلی چون گرانی بنزین عوض نمی کنند.
علی خردمردی-1 آذر 98