دعوت ايت الله جوادي املي از آحاد مختلف مردم به حضور در راهپيمايي 22 بهمن
آیت الله جوادی آملی املي در جلسه درس خارج فقه (20 بهمن 98)خويش که در مسجد اعظم قم برگزار شد با دعوت از آحاد مختلف مردم به حضور در راهپیمایی 22 بهمن، بیان داشتند: در راهپیمایی 22 بهمن به لطف الهی همه ما شرکت کنیم و این را حق و وظیفه خود بدانیم با رعایت دو اصل؛ اصل اول اینکه، همانطور که در راهپیمایی قبل از انقلاب مشخص بود که چه میخواهیم، الآن هم مشخص است که چه میخواهیم، شعار ما، محتوای قطعنامههای ما، بیانیه پایانی ما، باید همان شعارها و اصول کلی قبل از انقلاب باشد. اما اصل دوم این است که بالاخره ما یک سری مشکلاتی داریم، این مشکلات یک مقدار در اثر ضعف مدیریت است که ما با داشتن این همه سرمایههای غنی و قوی از نظر اقتصاد در زحمت هستیم و یک سلسله بداخلاقی و بدحقوقی است، یک عدهای در کشور دهه غارت تشکیل دادند، اینجا سرقت، آنجا سرقت، کل خزانه را خالی کردند، این دهه غارت را هم ما باید در شعارهایمان بگوییم، اینها حق مسلّم ماست
معظم له ادامه دادند: فرمایش پیامبر گرامی اسلام این است که دینداری در حالت فقر بسیار سخت است، این نکته را بارها به مسئولین گفتیم که درست است مردم بین خود و خدای خود، خدا را قبول دارند و دینشان محفوظ است اما اینکه دین بخواهد در جامعه حاکم باشد این با فقر نمیشود، دعای نورانی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) این است که «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِی الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَینَنَا وَ بَینَهُ فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّینَا وَ لَا أَدَّینَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَجَل» با اینکه حضرت، شعب ابیطالب را تحمل کرد، خواص اصحاب، آن شرایط را تحمل کردند، اما ناله و استغاثه حضرت به درگاه خدا این بود که خدایا! اگر حکومت میخواهید باید اقتصاد مردم تأمین باشد، «نان مردم» کنایه از اقتصاد است، حضرت به خدا عرض کرد خدایا بین مملکت ما و نان مملکت، جدایی نیانداز، اگر خدای ناکرده اقتصاد مردم آسیب ببیند توقع نداشته باش مردم مسلمان بمانند.
ایشان تاکید داشتند: ما معرفتشناسی، خداشناسی، خداباوری و دینباوری را باید تقویت کنیم، اینها در راهپیماییهای ما باید باشد، اما الآن ما دو هدف داریم؛ یکی خواستن همین مسائل و یکی خواستن مدیران باعرضه که مال بیتالمال را امانت بدانند و رها نکنند تا شاهد غارت های هزار میلیاردی نباشیم.
آیت الله جوادی آملی تصریح داشتند: هم باید مسئولان را توجه داد که رونق تولید، آسانگیری امتیاز دادن است که باید کاملاً در خدمت مردم باشند تا مردم تولید کنند و این کشور خودکفا شود و خودمان خودمان را اداره کنیم، ما باید در متن جامعه باشیم و این خواستههای خود را هم بگوییم.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی اسراء
نظر ايت الله مكارم شيرازي دامت بركاته درخصوص ضرورت شركت در راهپيمايي و انتخابات
حضرت آیت الله مکارم شیرازی دامت بركاته بر لزوم حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن و نیز انتخابات دوم اسفندماه تاکید کرد و این مهم را به لحاظ شرعی واجب دانست.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دامت بركاته در آغاز درس خارج فقه خود( 20 بهمن 98) که در مسجد اعظم قم برگزار شد، از همگان برای حضور در راهپیمایی 22 بهمن و نیز حضور گسترده در پای صندوق های رای دعوت کردند.
ایشان اظهار داشتند: ما دو روز تاریخی 22 بهمن و دوم اسفند روز انتخابات را در پیش داریم، این دو روز از یک نظر جنبه تاریخی برای ما دارد و باید ببینیم وظیفه ما در قبال این مساله چیست؟
معظم له افزودند: بدون شک مشکلاتی در کشور وجود دارد، مشکلات اقتصادی غوغا میکند و مردم نگرانی هایی از برخی مسؤولان دارند اما قهر با صندوق های رای و عدم حضور در راهپیمایی 22 بهمن عاقلانه نیست؛ بنده با صراحت عرض میکنم که به لحاظ اعتقاد شرعی هم حضور در راهپمایی و 22 بهمن را شرعا وظیفه می دانم، چراکه در غیر این صورت نظام و کشور تضعیف می شود و از سویی دیگر دشمن امیدوار و باعث فشار و تحریم بیشتر می شود.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی بیان داشتند: در شرایطی که دشمن خواب و خیال هایی در سر دارد، همگان باید عاقلانه فکر کنند و با حضور گسترده در راهپیمایی 22 بهمن و انتخابات دوم اسفندماه دشمن را مایوس کنند.
ایشان اضافه کردند: بحمدلله به برکت همین حضور مردمی و به فضل الهی چهل و یک سال خواب دشمنان تعبیر نشده و خیالات شان به واقعیت نپیوسته است؛ امیدوارم در ادامه راه نیز همین گونه باشد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی ضمن دعا برای حل مشکلات کشور و مردم عزیز ایران اسلامی، فرمودند: بنده معتقدم گره ها تدریجا از کار مردم گشوده می شود و اگر ما متوسل به امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشیم لطف ایشان هم شامل حال خواهد بود.
منبع: پايگاه اطلاع رساني دفتر معظم له
بر سر در خانه پرچم بزنيد...
انقلاب اسلامی با مردم ایران چه کرد
تحول روحی مردم در انقلاب اسلامی
در طول تاریخ ایران، مردم همیشه از حکومت و قوای نظامی هراس داشته اند اما در دوران رژیم شاه، این هراس تا داخل خانه ها و محافل خصوصی نیز رفت و همه می ترسیدند که مبادا پدر، برادر یا دوستش ساواکی باشد و برای او دردسر درست کند..
شجاعت بی نظیر امام خمینی در مبارزه 17ساله خود، به تدریج مردم ایران را نیز شجاع کرد. امام در سخت ترین و خطرناک ترین شرایط، یک قدم دیگر به سوی خطر بر میداشت و ظرفیت درونی مردم را افزایش می داد.
رفتن امام به فیضیه پس از حمله مزدوران رژیم به آنجا(که امکان حمله به امام هم وجود داشت)، سخن گفتن علیه شاه و اسرائیل، موضع گیری علیه آمریکا، شجاعت به خرج دادن در ماجرای دستگیری و تبعیدش، ورود شجاعانه به ایران علی رغم وجود خطرهای مختلف و دهها نمونه دیگر که در مقابل دیدگان مردم بود، آنها را ملتی نترس و شجاع بار آورد.
امام در طول جنگ تحمیلی حاضر به رفتن به پناهگاه یا مکانی امن نشد با اینکه موشک ها و بمباران های عراق در تهران مرسوم بود.
تربیت اعتقادی و سیاسی امام، مردم را طوری بار آورد که زن و مرد از تانک و سلاح های سنگین دشمن ترسی نداشتند. القای شجاعت به مردم در کنار متحد کردن آنان، از رموز پیروزی انقلاب اسلامی بود.
امام خمینی(ره) در این باره در آبان57، در پاریس فرمودند:
اگر یک پاسبان وارد می شد در بازار و به آنها می گفت که باید بیرق کذا بیرق کذا بزنید، هیچ تخلفی نبود. کسی در مخیله اش نمی آمد که با پاسبان می شود مخالفت کرد! پاسبان…]
هیچ در ذهن مردم وارد نمی شد با پاسبان بشود یک مخالفتی کرد،…حالا قضیه این که به حکومت نظامی و سرنیزه و حکومت شاه و حکومت کذا، ابدا مردم دیگر اعتنا نمی کنند! …الان شما ملاحظه میکنید که حکومت نظامی در چند شهر ایران هست و هیچ کدام اعتنا نمی کنند. می ریزند بیرون.
انقلاب اسلامی به نوعی نقطه مرکزی در ذهنیت جمعی جامعه ایرانی بدل شد. با انقلاب بهمن 57 جامعه ایرانی بر خلاف همیشه خود را در موضع فاعلیت دید. به تجربه ای دست زد و به بازی دراماتیک تاریخ وارد شد.
ترس و ضعف، تنها در میان مردم نبود بلکه نخبگان جامعه و حتی بخش اعظم روحانیون نیز به آن گرفتار بودند. امام خمینی که در حوزه نجف، شاهد روحیه خودکم بینی علما بود، در سخنانی فرمود:
این تبلیغات سوء چند صد ساله استعمار است که در اعماق قلوب نجف، قم و مشهد و دیگر حوزه ها وارد شده و باعث افسردگی گردیده و نمی گذارد رشدی داشته باشیم و مرتب عذرخواهی می کنیم که این کارها از ما ساخته نیست. (نهضت امام خمینی ج2 ج724.)
تحول روحی عمیق ملت ایران نتیجه انحصاری انقلاب خمینی است اما مشکل این کشور، باقی ماندن عده ای در فضای رعب از آجان و سرباز آمریکاست که اگر قابل هدایت نباشند، توسط مردم شجاع، دور ریز خواهند شد
در #دهه_فجر بر سر در هر خانهای پرچم جمهوری اسلامی بزنید.
استفتاء- پوشيدن لباس مشکی در ایام فاطمیه
پیشنهاد كتاب براي مطالعه در ایام فاطمیه
کتاب “فدک در تاریخ“
اثر بینظیر نابغهی جهان تشیع، علامه شهید آیتالله سید محمدباقر صدر
30 جمادی الاول: سالروز رحلت دومین نائب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
از تبار عمّار
محمد بن عثمان دوّمین نایب از «نوّاب اربعه» امام زمان- علیه السلام- فرزند نایب اوّل، عثمان بن سعید است.
کنیه اش«ابوجعفر» و چندین لقب برای او بیان شده است؛که عبارتند از: «عمری»، «اسدی»، «کوفی«، «سمّان»
محمدبن عثمان عمری، از نوادگان عمار یاسر است و نسب او به اولین صحابی و یار باوفا و شهید در راه حق می رسد. محمد عثمان از نسل پاک این صحابی بزرگ و فداکار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علی السلام بود و فرزندان فداکار عمار یاسر، عثمان بن سعید و محمدبن عثمان در موقعیتهای سخت، یاور و پشتیبان فرزندان رسول الله بودند.
محمدبن عثمان به رغم مخالفت هایی که مدعیان دروغین نیابت، با وی کردند و فشارهایی که خلفای آن دوران وارد می ساختند، توانست وظایف نیابت ولی عصرعلیه السلام را به نیکی انجام دهد و نگذاشت غُلات با ترفندهای دروغین، شیعیان را متوجه خود سازند و نیابت او را متزلزل کنند. دوستداران ائمّه علیهم السلام هیچ گاه دربارة نیابت و وثاقت او دچار شکّ و تردید نشدند.
نایب دوم بیشترین مدت را در سمت نمایندگی امام زمان علیه السلام به خود اختصاص داد و 38 سال نایب و رابط امام زمان علیه السلام و شیعیان بود.
سرانجام در آخرين روز جمادی الاول در سال 305 و به قولي سال 304 قمري وفات يافت و طبق سفارش او كه برگرفته از توقيع شريف ناحيه مقدسه بود، ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي جانشنين وي گرديد.
شفاعت حاج قاسم به روايت رهبرانقلاب-14سال پيش
در منزل شهید محمدرضا عظیم پور در سال ۱۳۸۴
داماد بزرگ خانواده، جواد روحاللهی، از رهبر انقلاب درخواست میکند: که انشاءالله فردای قیامت همه ما را که اینجا هستیم شفاعت کنید.
امام خامنهای میگویند: ما چهکارهایم که شما را شفاعت کنیم؟
پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کند.
… ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول شفاعت خوبانی از قبیل: این شهدا و امثال اینها باشیم.
بعد رهبر انقلاب خم میشوند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی میگویند: این آقای حاج قاسم هم از آنهاییست که شفاعت میکند انشاءالله….
حاج قاسم سلیمانی سر پایین میاندازد و با دو دست صورتش را میپوشاند.
- بله! از ایشان قول بگیرید، به شرطی که زیر قولشان نزنند!
همه میخندند، همه به جز سردار سلیمانی که خجالتزده سر به زیر انداخته.
رهبر انقلاب ادامه می دهند : چون امکانات ایشان، امکانات قول دادن و شفاعت کردنشان، الان خیلی خوب است.(یعنی حالت مجاهدت او در جهاد اصغر و اکبر) اگر همین را بتوانند نگه بدارند، مثل همین چهل، پنجاه سالی که نگه داشتهاند؛ خیلی خوب است.
این هم یک هنریست که ایشان دارند…
بعضیها خیال میکنند که در دوره پیشرفته و سازندگی و توسعه و نمیدانم فلان و فلان، دیگر باید آن قید و بندهایی که اول کار داشت را رها کنند. نفهمیدند که هر دوره ای که عوض میشود، تکلیفها و نوع مجاهدت عوض میشود؛ اما روحیه مجاهدتی که آن روز بوده، آن نباید عوض بشود. روحیه مجاهدت اگر عوض شد، آدم میشود مثل آدمهایی که وقتی جنگ بود، در خانههایشان پای تلویزیون نشسته بودند فیلم خارجی تماشا میکردند.))
لحظاتی سکوت میشود و جمعیت حاضر به فکر میروند.
جواد روحاللهی [داماد خانواده]میگوید:
چند ماه بعد از آن دیدار، ماه رمضان، در مراسم افطاری هرساله حاج قاسم به بچه های جبهه و جنگ همان جلویِ در از ایشان قول شفاعت خواستم. حاجی میخواست دست به سرم کند، که گفتم: حاجی! والله اگر قول ندهی، داد میزنم و به همه مهمانها میگویم آقا درباره تو آن روز چه گفتند؟ حاج قاسم که دید اوضاع ناجور میشود؛ گفت: باشد، قول میدهم؛ فقط صدایش را در نیاور!
منبع ؛
کتاب «کریمانه» روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای استان کرمان انتشارات صهبا نشر ۱۳۹۵
درنگى در سيره اخلاقى حضرت فاطمه(س)
روايات متعددى از حضرت فاطمه(ع) نقل شده اند كه نشان دهنده توجه عميق ايشان به مسائل اخلاقى است. گزارش هاى فراوانى نيز هستند كه نشان از تحقق آن مسائل اخلاقى در زندگى حضرت فاطمه دارند. در ادامه برخى از ابعاد اخلاقى حضرت فاطمه(ع) را بر مى شماريم.[۱]
۱. تاب آورى و شكيبايى
نگاهى اجمالى به زندگى سراسر محنت حضرت فاطمه(ع)، نشان مى دهد كه ايشان كوه صبر و استقامت بوده است. صفتى كه رأس ايمان است و در همه بزرگان تاريخ ديده مى شود و بدون آن، بزرگى تحقق نمى يابد. حضرت فاطمه(ع) در خردسالى، سه سال گرسنگى ناشى از تحريم اقتصادى را همراه پدر و مسلمانان در شعب ابى طالب تاب آورد. سپس به فاصله اندكى، مادرش را از دست داد. توهين ها و فشارهاى مكيان را به پدر بزرگوارش ديد و همه را تحمل كرد. در نوجوانى سفرى چهارصد كيلومترى را در حاشيه كوه هاى تفتيده حجاز و صحراى سوزان عربستان از مكه به مدينه به پايان برد. سفرى پر خطر و آميخته به تهديد حراميان راه و بيم بازگردانده شدن به مكه، ولى با اين حال، و يا نداشتن مادر محروم بودن از همراهى پدر هجرت كرد، آن هم با قافله اى كوچك كه تنها مردش جوانى حدود ۲۳ ساله بود كه بعدها همسرش شد. رادمرد يگانه اى كه بايد يك تنه در برابر گروه هاى مسلح اعزام شده از سوى قريش بايستد و مانع از به بند كشيده شدن آنها و بازگرداندانشان به مكه شود.
فاطمه(ع) در همه عرصه ها، صبور و پر شكيب بود. بانويى كه در كنار فرزنددارى و در غيابِ همسرِ به كارزار رفته، ناگزير است يك تنه كارهاى داخلى خانه را بر دوش كشد. كارهاى سخت و طاقت فرساى آن روزگار كه معمولى ترين آنها آب كشيدن از چاه، آسياب كردن گندم و جو با دستاس، جارو كردن خانه خاكى و بر افروختن آتش براى پختن نان و غذا بود.[۲]اينها مى توانند جلوه اى از سختكوشى حضرت فاطمه(ع) را نيز به تصوير كشند ؛ صفتى كه در همه پويندگان راه كمال ديده مى شود و بدون آن نمى توان در هميشه زندگى و در همه عرصه ها موفق بود.