رجزخوانی کافی است

محسن فخری زاده، دانشمند کمنظیر حوزه هستهای و دفاعی کشورمان و رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع به شهادت رسید. ضمن عرض تبریک و تسلیت شهادت جانسوز ایشان به محضر مقام معظم رهبری، ملت شریف ایران، خانواده و همکاران او، نکات زیر قابلبیان است:
یک. ترور دانشمندان، بینه روشنی از ضعف و استیصال دشمنان این مرزوبوم در توقف روند پیشرفت برنامههای صلحآمیز دفاعی و موفقیتهای علمی است. محسن فخریزاده، علاوه بر پژوهش و نوآوری، طی سالیان، شاگردان بسیاری تربیتکرده که راه او را ادامه خواهند داد.
دو. خط ترور معمولا زمانی تقویت میشود که دشمن زبون بهواسطه اختلافات یا ناکارآمدیهای داخلی، از خلأ اشراف اطلاعاتی بهره برده و نسبت به حمله به سرمایههای ملت ایران ترغیب و تشجیع میشود.
ترور دانشمندان شهید هستهای یعنی مسعود علیمحمدی، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن و داریوش رضایینژاد در فاصله کمی از ایام فتنه ۸۸ بهوقوع پیوست، همان روزهایی که رئیس دستگاه اطلاعاتی انگلستان از کُند کردن برنامه هستهای ایران با اقدامات نامتعارف سخن میگفت و هماکنون در فاصله یک سال از بیتدبیری مفرط بنزینی دولت و غائله آبان ۹۸، فرمانده سپاه قدس و دانشمند هستهای ما ترور شدهاند. همه ارکان و اجزای بیتدبیری، بهاندازه خود در بیثباتسازی و دامن زدن به آن وضعیت که نتیجه امروز را داشته، مقصرند.
سه. هرگونه مذاکره در هر سطحی، با کسانی که عامل یا حداقل شریک این جنایات وحشتناکاند، نشانگر بیعقلی، ضعف، زبونی و بیاطلاعی نسبت به اصول روابط بینالملل و پا نهادن بر خون دانشمندان شهیدمان است.
چهار. انتقام این ترور بزدلانه، در دو حوزه اتفاق خواهد افتاد. بعد از این ترور، شرایط باید از حالت رجزخوانی و اعلامی وارد فاز تازه و اجرایی شود. سیاستهای این سالها ما را به سربازی که تیر مشقی میزند مبدل کرده و مطالبه تجدیدنظر در این سیاست چه در داخل کشور و چه در همپیمانان منطقهای و بینالمللی ما ضروری است. دوستان و حتی دشمنان ایران میدانند که ظرفیت و توان مقابله با چنین ضرباتی در کشور وجود دارد و منتظر اقدامات عملی هستند. در این راستا انتقام اول باید عاجل، سخت و پشیمان کننده باشد که چنین عملی، دشمن را از رذالتهای بعدی بازدارد. انتقام بزرگتر، تکمیل و تکثیر فعالیتها و اقدامات دانشمندان شهیدمان است که سلطه علمی استکبار را به زیر کشد، انشاءالله
منبع: روزنامه رسالت –8 اذر 99
جلوه های مدیریتی حضرت معصومه(سلام الله عليها)

آن بانوی پرهیزکار زمانی حرکت خود را از مدینه آغاز کرد که مامون با احضار امام رضا(ع) به مرو و واگذاری ولایت عهدی به او قصد اجرای اهداف شوم و مغرضانه ای را نسبت به آن حضرت و تنها ماندن او و در نتیجه جلوگیری از تدارک قیام سیاسی- نظامی داشت و نیز از جمله اهداف او در نظر گرفتن دقیق و همه جانبه آن امام همام(ع) و مخدوش ساختن چهره معنوی و الهی آن حضرت(ع) بود تا به مردم اینگونه القا شود که امامان شما هم دنیا خواه هستند و اگر دنیا به آنها رو کند، آنها نیز بی میل و رغبت به دنیا نیستند و حضرت فاطمه معصومه(س) با در نظر گرفتن شرایط دشواری که برادر او در آن قرار گرفته بود، تصمیم گرفت به یاری او بشتابد و اهداف خبیثانه ماموران را نقش بر آب کند. اینکه حضرت معصومه(س) با شماری از پیروان و دوستداران اهل بیت(ع) به طرف مرو حرکت کرد، جز برای یاری رساندن به برادر بزرگوارش نبود و این حرکت او بی شباهت به رسالت فاطمه زهرا(س) در حمایت از امام علی(ع) پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) نیست. فاطمه معصومه(س) در مسیر حرکت خود با گفتار روشنگرانه مردم مناطق مختلف را با مبانی عمیق اسلام و آراء و افکار اهل بیت(ع) آشنا می کرد و با نقل احادیث خاندان عترت و طهارت مردم را از میان ظلمت های گمراه کننده حکام عباسی به طرف نور و روشنایی هدایت و رهنمون می کرد و این ندای بلند و رسای او بود که در گوش مردم طنین می افکند.
در وصف امام عسکری سلام الله علیه

ای که خورشید فلک محو لقای تو بود/ماه را روشنی از نور ضیای تو بود
تویی آن آینه حسن خداوند کریم/که عیان نور الهی زلقای تو بود
معدن جود و سخایی تو که از فرط کرم/دو جهان ریزه خور خوان عطای تو بود
ولی حق حسن العسکری ای آن که قضا/مجری امر تو و بنده رای تو بود
حجت یازدهم نور خداوند جلی/ای که ایجاد دو عالم ز برای تو بود
من کجا مدح و ثنای تو توانم گفتن/که به قرآن خدا مدح و ثنای تو بود
رشحاتی از کلام نورانی امام حسن عسکری علیه السلام

حضرت امام حسن عسگری، علیه السلام،درباره فرزند دلبند خویش، نور آل محمد، امام عصر، علیه السلام،فرمودند: «…والله لیغیبن غیبة لاینجوفیها الا من ثبته الله عز و جل علی القول بامامته و وفقه للدعاء بتعجیل فرجه» به خدا سوگند مهدی آن گونه نهان خواهد گشت که هیچ کس در زمان غیبت او از گمراهی و هلاکت نجات نخواهد یافت; مگر آنان که خدای عزوجل بر اعتقاد به امامت آن حضرت پایدارشان دارد و در دعا برای تعجیل فرج مقدسش، موفقشان فرماید. در این حدیث شریف، دعا برای تعجیل در فرج عدالت گستر جهان، «توفیق خاص» از جانب خداوندبزرگ، و عامل هدایت و نجات ازضلالت و گمراهی در زمان غیبت به شمار رفته است و اگر به مفهوم انحصار در آن توجه شود، اهمیت این عمل بیش از پیش آشکار خواهدگشت. به بیان روشنتر، در این روایت فقط نجات و رستگاری کسی درزمان غیبت تضمین شده است که بالطف الهی، به دو امر توفیق یابد: یکی اعتقاد به امامت و ولایت امام عصر، ارواحنافداه. و دیگر توفیق برای دعای تعجیل در فرج آن حضرت.
السلام علیک یا اباالمهدی

ضمن تبریک میلاد باسعادت امام حسن عسکری سلام الله علیه به نور دیده اش عجل الله تعالی فرجه الشریف، جهت مطالعه ویژه نامه اینجا را کلیک نمایید
حکومت جهانی اسلامی

امام_خمینی (رحمه الله)
باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست باید هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد
شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب میتوان اسلام را فاتح جهان نمود
هفته_بسیج گرامی باد
بسیج فقط حاصل جنگ تحمیلی نیست
هفته بسیج، بزرگ داشت جان فشانی هایی است که برای سربلندی این سرزمین صورت گرفته است. گمان غلطی است اگر بسیج را حاصل جنگ تحمیلی یا انقلاب اسلامی بدانیم. بسیج، فهم درست اتحاد، اراده و اخلاص مسلمانان است که با ظهور اسلام تولد یافته و در ملت های مسلمان رشد کرده است. هوشمندی حضرت امام خمینی رحمه الله و عدالت خواهی میلیون ها انسان باایمان، تنها، تبلور دوباره بسیج در عصر حاضر بود.

هر كس كه در دل براي سرنوشت خود، سرنوشت اين ملت و آينده ايران اسلامي ارزش قائل است آن كسي كه براي استقلال و هويت ملت خود ارزشي قائل است، آن كسي كه از تسلط قدرتهاي بيگانه بيزار است، آن كسي كه برايش آينده اين كشور و اين ملت و آينده دنياي اسلام يك هدف بزرگ محسوب مي شود، آن كسي كه از رنج هاي ملت فلسطين دلش خون است … آن كسي كه مايل است بيش از يك ميليارد مسلمان دنيا قدرت عجيبي را تشكيل بدهند كه بشريت را به سمت كمال هدايت كنند و خودشان در قله كمال قرار بگيرند، آن كسي كه اين احساسات و اين دركها را دارد و حاضر است در اين راه قدمي بردارد او بسيجي است.
ویژه نامه هفته بسیج

ضمن گرامیداشت هفته بسیج، جهت مطالعه مقالات ویژه نامه اینجا را کلیک فرمایید
حکایت «نور بالا زدن» بسیجیها در جبهه

یک جوان دانشجوی کمسال با یک مجموعهی معدودی که خودش اسم آن را گذاشته تیپ – صد نفر آدم یک تیپند؟! صد و پنجاه نفر آدم یک تیپند؟! او خودش میگوید تیپ!
– میرود به غرب کشور یا جنوب، با این تیپ مؤمن و مخلص، در مقابل جبههی دشمن با یک واحد رزمیِ مجهز و یک فرماندهیِ سابقهدار میجنگد.
این ابزاری ندارد، جز همین ابزارهای ابتدائی، اما او به برترین ابزارها مجهز است؛ این تجربهی فرماندهی ندارد، اما او به قدر عمر این، فرماندهی کرده.
اینها در مقابل هم قرار میگیرند، این بر او غلبه پیدا میکند؛ تانک او را مصادره میکند، امکانات او را مصادره میکند، پیروز برمیگردد. این با خودسازی به وجود میآید. بدون خودسازی نمیشود وارد این میدانها شد.
بعضیها میترسیدند. بعضیها از پیش قضاوت میکردند که نمیشود – اصلاً میگفتند نمیشود – هرجا هم حضور بسیجی بود، مخالفت میکردند.
من میدیدم مردان مؤمنِ باصلاحیتِ ارتشِ منظمِ آن روز ما استقبال میکنند از این که مجموعهی بسیج با آنها و همراه آنها باشد؛ این را من خودم در دوران جنگ مکرر دیدم؛ در پادگان ابوذر، در جنوب، در شمال غرب. خود فرمانده ارتشی اصرار داشت که مجموعهی بسیجی با او همراه باشند؛ دوست میداشت، استقبال میکرد؛ اینجا در تهران یک عدهای نشسته بودند، نق میزدند که آقا چرا اینها وارد شدند؟ چرا بدون اجازه رفتند؟ چرا فلان اقدام را کردند؟
از حضور بسیجی ناراحت بودند.
چون امید نداشتند، مأیوس بودند، میگفتند نمیشود کاری کرد؛ اما وقتی که وارد شدند، دیدند این ورود، امیدآفرین است؛ همهی این استعدادها را جوشش میدهد.
خود حضور بسیجی در عرصهی نبرد، به او یک نورانیتی میبخشد.
معروف بود در دوران دفاع مقدس میگفتند فلانی نور بالا میزند، روشن است؛ یعنی بزودی شهید خواهد شد.
این نورانیتِ حضور بسیجی بود؛ این را من خودم مشاهده کردم؛ نه یک بار و دو بار. یک موردی که مربوط به همین استان شماست، بد نیست عرض کنم. یک سرگرد ارتشی که بعد ما فهمیدیم ایشان اهل آشخانه است – سرگرد رستمی – به میل خود، به صورت بسیجی آمده بود در مجموعهی گروه شهید چمران، آنجا فعالیت میکرد.
بنده مکرراً او را میدیدم؛ میآمد، میرفت. یک شبی با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کارهائی که فردا داشتیم، صحبت میکردیم؛ در باز شد، همین شهید رستمی وارد شد.
چند روزی بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گلآلود است؛ این پوتینها گلآلود، بدنش خاکآلود، صورتش خسته، ریشش بلند؛ اما چهره را که نگاه کردم، دیدم مثل ماه میدرخشد؛ نورانی بود.
روزهای قبل، من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقهی عملیاتی، آنجا فعالیت زیادی کرده بود؛ حالا آمده بود، میخواست گزارش بدهد. او بعد از چندی هم به شهادت رسید. ارتشی بود، اما آمده بود بسیجی وارد میدان شده بود؛ فعالیت میکرد، مجاهدت میکرد، حضور فداکارانه داشت – در همان مجموعهی بسیجیِ شهید چمران – بعد هم به شهادت رسید. این نورانیت را خیلیها دیدند؛ ما هم دیدیم، دیگران هم بیشتر از ما دیدند. این ناشی از همان حضور فوقالعاده است.
بیانات در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
ای بسیجی! رزمت پیروز

ای بسیجی! رزمت پیروز، عزمت استوار، حرمتت روز افزون، و بزمت با ملکوتیان باد…
بسیج تندیس پایداری و رمز جاوید مبارزه ومخاصمه با بیدادگران است و بسیجیان بلند همتانی که به دور از وسوسه های دنیا و بی رغبت به جاذبه های زندگی در سایه ایمان خالص و عمل صالح جامه جهاد بر تن کردند و در صف مجاهدان فی سبیل الله قرار گرفتند و بدین سان به حیاتی طیبه دست یافتند.
بسیج یک منظومه فکری است که در همه عرصههای سیاسی، نظامی، اقتصادی، علمی و فرهنگی، نیل به اهداف بلند قلههای رفیع عزت و افتخار را هموار میسازد.
بسیجیان از جان گذشتگانی هستند که در هولناکترین لحظات زندگی , بی اعتنا به نام و نان , از مال و منال بریده و از دامنه هراس گذشته و دشت خطر را در نوردید و با مدد خون، بیرق سه رنگ پیروزی را در مرتفع ترین آسمان ایثار به اهتزاز درآوردند.
خروش جهانی بیداران عالم ثمره استقامت زنان و مردانی است که بسیج در مدرسه عشق طریق جانبازی و دفاع از عقیده را به آنها آموخته است .