يه كتاب بسيار زيبا
همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد؛ من پشت در اتاق را می دیدم، برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود کنار در اتاق عمل و ذکر می گفت.کمی آن طرف تر، در داخل یکی از اتاق های بخش، یک نفر در مورد من با خدا حرف می زد!
من او را هم می دیدم؛ داخل بخش آقایان یک جانباز بود که روی تخت خوابیده و برایم دعا می کرد. یکباره احساس کردم که باطن تمام افراد را متوجه میشوم، نیتها و اعمال آنها را میبینم.
زمان اصلا مانند اینجا نبود، من در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را میدیدم! آن زمان کاملاً متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده، اما احساس خیلی خوبی داشتم!
از آن درد شدید چشم، راحت شده بودم. در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند؛ حالا داشتم این دو ملک را می دیدم، چقدر چهره آنها زیبا و دوست داشتنی بود، دوست داشتم همیشه با آنها باشم.
ما با هم در وسط یک بیابان کویری و خشک و بی آب و علف حرکت میکردیم، کمی جلوتر چیزی را دیدم!»
اینها قسمت هایی از کتاب «سه دقیقه قیامت» است که به تازگی چاپ و منتشر شده است.
کتاب «سه دقیقه تا قیامت»، بیانگر تجربههای نزدیک به مرگ است که خاطرات واقعی و هیجان انگیز حضور سه دقیقه در عالم دیگر را از زبان یکی از مدافعان حرم روایت می کند.
این کتاب به هر آنچه این پاسدار و مدافع حرم در ۳ دقیقه از دنیا می رود و در جهان برزخ می بیند، می پردازد.
این کتاب روایتی است از خاطرات یکی از مدافعان حرم که در جریان عمل جراحی برای لحظاتی از دنیا می رود و سپس با شوک در اتاق عمل، دوباره به زندگی برمی گردد؛ اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی سخت است.
کتاب «۳ دقیقه در قیامت»، بر اساس شرط راوی، بدون آشکار کردن نام و مشخصات روایتگر ماجرا نوشته شده و با اختصار گویی و حذف مواردی که ایشان راضی به بیانش نبوده، به رشته تحریر درآمده است.
این کتاب در موضوعات اصلی روانشناسی و ذهن و روح و در خصوص تجربه ای در عالم برزخ مطالب جذاب و خاطرات مستندی را بیان می کند.
«سه دقیقه در قیامت»، تجربه ای نزدیک به مرگ را به صورت بیان خاطرات، در کتابی با قطع پالتویی و ۹۶ صفحه روایت میکند.
حتما وقت بگذاريد دو ساعته مي توانيد كل كتاب را بخوانيد
كتاب چرا تغلب؟
در یکی از روزهایی که فتنه همچنان ادامه داشت، جلسهای با حضور سران قوا و برخی دیگر از مسئولین مرتبط با موضوع در حضور رهبر انقلاب تشکیل میشود؛ در آن جلسه آیتالله خامنهای رخدادهای پس از انتخابات را اینطور تحلیل مینمایند: این یک فتنهی عمیق است که توسّط یک مرکز فعّال و هوشمند هدایت میشود؛ این مرکز از گذشته وجود داشته و با نظام و انقلاب مشکل دارد؛ این مرکزیّت دنبال ضربه زدن بوده و از مسائل انتخابات حدّاکثر استفاده را هم کرده است. مسئلهی اینها، دولت و رئیسجمهور نیست، بلکه نظام است. این جریان میخواهد با نظام درافتد و نظام را به زانو درآورد. در این جلسه که رئیسجمهور هم حضور داشته، یکی دیگر از حاضران در جلسه که مواضع مناسبی نیز در آن ایّام نداشت، از دو حزب و سازمان ساختارشکن و منحلشده نام میبرد و میگوید: اینها مرکزیّت حوادث پس از انتخابات هستند؛ اگر با اینها برخورد شود قضیّه تمام میشود. آقا در پاسخ تأکید میکنند اینطور نیست که مرکزیّت جریان مقابله با نظام، این دو حزب و سازمان باشند؛ اینها حدّاکثر میتوانند پیادهنظام آن مرکزیّت باشند؛ طرّاحی، خیلی ریشهدارتر از این بحثها است؛ بخش عمدهی این مرکزیّت در خارج از کشور است؛ این مرکزیّت توانست حرفهای خود را از زبان بعضی چهرهها بزند، از زبان آقای …، از زبان آقای …، و تا حدودی از زبان آقای … ؛ این افراد و مجامعشان بلندگوی مرکزیّت فوق شدند. اگر این افراد و گروهها داخلِ کار نبودند مسائل تا این حد گسترش پیدا نمیکرد…
راستگویی از زاویه قال الباقر و قال الصادق (عليهماالسلام)
برداشت های اخلاقی
کتاب «واژه های اخلاقی از اصول کافی» اثری از مرحوم آیت الله علی مشکینی است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون مباحث مختلف اخلاقی آمده و «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می نماید.* راستگویی و أدای امانت
۱. امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر که زبانش راست باشد، کردارش پاک است.
۲. امام باقر (علیه السلام) فرمود: پیش از یاد گرفتن حدیث، راستگویی بیاموزید.
۳. امام صادق (علیه السلام) فرمود: نخستین کسی که شخص راستگو را تصدیق می کند، خداوند است که به راستگویی او واقف است و خودش هم خود را تصدیق می کند و می داند راستگوست.
۴. امام باقر (علیه السلام) فرمود: همانا مرد (پیوسته) راست می گوید، تا آنکه خداوند او را صدیق (بسیار راستگو) محسوب می دارد.
۵. امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند هیچ پیغمبری را مبعوث نفرمود، جز با راستگویی و ادای امانت نسبت به نیکوکار و بدکردار.
شرح:
مراد این است که هر پیغمبری راستگو و امانت دار بوده و یا آنکه -علاوه بر آن- اگر صاحب شریعت بوده این دو صفت در برنامه شریعت او نیز بوده است.
۶. امام صادق (علیه السلام) فرمود: همانا علی نزد رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - به سبب راستگویی و ادای امانت به آن مقام رسید.
۷. امام صادق (علیه السلام) فرمود: به روزه و نماز مردم فریفته مشوید، زیرا انسان به نماز و روزه شیفته می شود، تا آنجا که اگر ترک کند، به هراس می افتد، ولی آنها را به هنگام راستگویی و ادای أمانت بیازمایید.
شرح:
گاهی ترس از نارضایتی و اعتراض مردم یا انگیزه های دنیوی دیگر، موجب می شود که انسان بر نماز و روزه مداومت کند و آنها را ترک ننماید، پس نماز و روزه معیار کامل و همیشگی صلاح و ترس از خدا نیست.
تصاویر جلسه دفاع اولین پایان نامه به زبان اسپانیایی
با استعانت خداوند متعال و در ظلّ توجهات حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف جلسه دفاع اولین پایان نامه به سطح 3 به زبان اسپانیایی در حوزه های علمیه خواهران برگزار گردید
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز»
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز»، نوشته حجت الاسلام جابری، راهکارهای حل این نوع مشکلات را بررسی کرده است.
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز» طی پنج ماه با استقبال مخاطبان به چاپ پنجم رسید. این اثر به بررسی جوانب مختلف این مسأله میپردازد.
عواملی که باعث میشوند تا فریضههای عبادی همچون نماز برای کودکان و نوجوانان خوشایند و دلپذیر شوند در این کتاب مورد اشاره بوده است.
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز»، نوشته حجت الاسلام محمدعلی جابری، راهکارهای حل این نوع مشکلات را بررسی کرده است.
در فصل اول کتاب، به صورت مختصر از ضرورت دعوت فرزندان به نماز و نقش نماز در آینده زندگی آنان سخن به میان آمده است.
فصل دوم کتاب به بیان ۱۰ اصل تربیتی لازم در این مسیر و همچنین دوازده راهکار عمومی دعوت کودک و نوجوان به نماز اختصاص یافته است.
در فصل سوم کتاب با تقسیم دوران کودکی، به دوره کودکی اول و کودکی دوم، پس از بیان ویژگیهای اختصاصی هر دوره، به بیان راهکارهای ویژه آن دوره پرداخته شده است.
در فصل پایانی کتاب، پس از بیان یازده ویژگی نوجوان، دوازده راهکار برای دعوت نوجوانان به نماز بیان شده است.
همچنین در پایان کتاب، چهار گام اساسی برای دعوت نوجوانانی که نماز را کنار گذاشتهاند، تبیین شده است.
این کتاب را دفتر نشر معارف چاپ کرده و طی پنج ماه به چاپ پنجم رسیده است.
برشی از کتاب:
کودکان زیر هفت سال با تکرار دمخور و مأنوساند. آنها برخلاف کودکان دبستانی یا نوجوانان، از تکرار خسته نمیشوند و از آن لذت میبرند؛ برای مثال، کودک اگر صدبار چراغ را خاموش و روشن کند، خسته نمیشود. لذت بردن کودک از تکرار، فرصت مناسبی برای ایجاد عادت به نماز، حجاب و سایر دستورات دینی است. کودک علاوه بر علاقه داشتن به تکرار، بهشدت به تقلید علاقهمند است. برای تشویق کودک به تقلید نماز، باید چند گام برداشت:
خوشایندسازی نماز
بر اساس قانونی نانوشته، افراد از کارهای ناخوشایند پرهیز میکنند؛ بنابراین باید نماز را برای کودک دلپذیر ارائه کرد. باید کوشید تا خاطرهای ناخوشایند از نماز در ذهن کودک شکل نگیرد؛ زیرا خاطره ناپسند میتواند او را برای همیشه یا مدتی طولانی از نماز فراری دهد. راهکارهای زیر برای ایجاد حس خوشایند به نماز پیشنهاد میشود:
الف) معطر کردن فضای خانه در اوقات نماز: همزمانی خوشبو شدن خانه و اذان میتواند تداعی مثبتی از نماز در ذهن کودک ثبت کند.
ب) مراعات روحیه کودک: کودک در هفت سال نخست، خود را بر زمین و زمان امیر میداند و میکوشد از هر راهی به خواستهاش برسد. او در مسیر رسیدن به خواستهاش هرکس و هرچیز مزاحم را پس میزند، خواه نماز باشد یا غیر نماز. علاوه بر خوشایندسازی نماز، از تلخ کردن آن در کام کودک نیز باید اجتناب کرد. والدین باید فهرست کارهایی که نماز را برای کودک ناگوار میکنند، تهیه و از آنها دوری کنند.
نوزاد شیرخوار بیشباهت به خروس بیمحل نیست؛ زیرا چیزی به نام “زمان” نمیشناسد. شب، روز، وقت خواب، زمان نماز، هنگام مطالعه، موقع آشپزی و دیگر زمانها در نگاه او یکی هستند. مغز نوزاد بهمحض دریافت پیام گرسنگی، فرمان گریه میدهد و بلافاصله گریه شروع میشود. چهبسا تا پایان شیرخوارگی، بارها این گریه با نماز همزمان شود. بیتوجهی به کودک به بهانه نماز، آن را از همان ابتدا در کامش تلخ میکند.
وقتی نوزاد کشانکشان خود را به سجاده میرساند و مُهر را برمیدارد، نباید واکنش بد نشان داد؛ زیرا عصبانیت، اخم و کشیدن پا بهتدریج او را از نماز دلزده میکند. کودک در این دوران همهچیز و همهکس را به چشم اسباببازی میبیند. مهر، تسبیح، سجاده، چادر نماز و عبا در دیده کودک تقدّس ندارند و از بازی با آنها نیز نمیگذرد. کودک علاقه عجیبی به سواری گرفتن از دیگران دارد و معمولاً هنگام سجده سراغ والدین میآید. در این موقعیت باید کمی سجده را طول داد تا بهره کودک کامل شود.
کودکان کمطاقتاند و دلودماغ کارهای سخت و طولانی را ندارند. “کودکان در صورتی از چیزی تقلید میکنند که تقلید کردن از آن خیلی دشوار نباشد"؛ بنابراین باید نماز را بهگونهای خواند تا کودک بتواند از آن تقلید کند؛ برای مثال، میتوان در رکوع و سجده از ذکر «سُبْحَان اللَّه، سُبْحَان اللَّه، سُبْحَان اللَّه» بهره برد. علاوه بر این، گاهی همزمان با نماز مادر، کودک شروع به گریه میکند. در این موقعیت باید از مستحبات نماز چشم پوشید و به داد کودک رسید. روزی رسول خدا (ص) دو رکعت آخر نماز ظهر را سریعتر خواندند. پس از نماز، مردم با تعجب پرسیدند «آیا در نماز اتفاقی افتاد؟ فرمود: آیا گریه کودک را نشنیدید؟!»
برای تهیه کتاب به فروشگاههای «پاتوق کتاب» در سراسر کشور، کتابفروشیهای حرم امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران مراجعه کنید.
منبع خبرگزاری حوزه،
متن و صوت درس اخلاق جوادي آملي-21 آذر
امام علی(ع) در نامه به معاویه چه هشداری داد؟
تو همچنان به سوی زیانکاری، و جایگاه کفر ورزی حرکت میکنی، خواستههای دل تو را به بدیها کشانده، و در پرتگاه گمراهی قرار داده است، و تو را در هلاکت انداخته، و راههای نجات را بر روی تو بسته است.
مشرق - امام علی علیه السلام:
نسبت به آنچه در اختیار داری از خدا بترس، و در حقوق الهی که بر تو واجب است اندیشه کن، و به شناخت چیزی همّت کن که در نا آگاهی آن معذور نخواهی بود، همانا اطاعت خدا، نشانههای آشکار، و راههای روشن و راهی میانه و همیشه گشوده، و پایانی دلپسند دارد که زیرکان به آن راه یابند، و فاسدان از آن به انحراف روند، کسی که از دین سرباز زند، از حق روی گردان شده، و در وادی حیرت سرگردان خواهد گشت، که خدا نعمت خود را از او گرفته، و بلاهایش را بر او نازل میکند.
معاویه اینک به خود آی، و به خود بپرداز زیرا خداوند راه و سرانجام امور تو را روشن کرده است. امّا تو همچنان به سوی زیانکاری، و جایگاه کفر ورزی، حرکت میکنی، خواستههای دل تو را به بدیها کشانده، و در پرتگاه گمراهی قرار داده است، و تو را در هلاکت انداخته، و راههای نجات را بر روی تو بسته است.
متن حدیث:
و من کتاب له (علیه السلام) إلی معاویة:
فَاتَّقِ اللَّهَ فِیمَا لَدَیْکَ وَ انْظُرْ فِی حَقِّهِ عَلَیْکَ وَ ارْجِعْ إِلَی مَعْرِفَةِ مَا لَا تُعْذَرُ بِجَهَالَتِهِ فَإِنَّ لِلطَّاعَةِ أَعْلَاماً وَاضِحَةً وَ سُبُلًا نَیِّرَةً وَ مَحَجَّةً نَهْجَةً وَ غَایَةً مُطَّلَبَةً یَرِدُهَا الْأَکْیَاسُ وَ یُخَالِفُهَا الْأَنْکَاسُ مَنْ نَکَبَ عَنْهَا جَارَ عَنِ الْحَقِّ وَ خَبَطَ فِی التِّیهِ وَ غَیَّرَ اللَّهُ نِعْمَتَهُ وَ أَحَلَّ بِهِ نِقْمَتَهُ فَنَفْسَکَ نَفْسَکَ فَقَدْ بَیَّنَ اللَّهُ لَکَ سَبِیلَکَ وَ حَیْثُ تَنَاهَتْ بِکَ أُمُورُکَ فَقَدْ أَجْرَیْتَ إِلَی غَایَةِ خُسْرٍ وَ مَحَلَّةِ کُفْرٍ فَإِنَّ نَفْسَکَ قَدْ أَوْلَجَتْکَ شَرّاً وَ أَقْحَمَتْکَ غَیّاً وَ أَوْرَدَتْکَ الْمَهَالِکَ وَ أَوْعَرَتْ عَلَیْکَ الْمَسَالِکَ.
“نهج البلاغه، نامه ۳۰”
آثار آیت الله شهید دستغیب
جلوه های ماندگار دعوت به حق…
درآمد
معلم اخلاق و مهذب نفوس، شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب (قدس سرهالشریف) بیش و قبل از هر چیز در جامعه دینی ما مکانتی عرفانی دارد. او را به تقرب به خدا و دستگیری از بندگان او میشناسند و آثار ماندگارش که پس از سالها هنوز مورد مراجعه مشتاقان عرفان اسلامی است، شاهدی بر این مدعاست. آنچه در پی میآید معرفی جامعی است از این آثار ارجمند که توسط فرزند گرانمایهاش سید محمد هاشم دستغیب صورت گرفته است.
صلوه الخاشعین
این کتاب پر ارج نخستین اثر شهید محراب آیتالله دستغیب است که اولین چاپ آن به صورت چاپ سنگی در 45 سال قبل انجام گرفته است، در بحبوحه شور و شوق آن شهید به معنویات نوشته شده و همان طور که از نامش پیداست از آیه شریفه الهام گرفته که در سوره مؤمنون میفرماید: «قد افلح المومنون الذینهم فی صلواتهم خاشعون» هر آینه اهل ایمان رستگار شدند آنان که در نمازشان خاشع میباشند. سالیان دراز این کتاب نایاب بوده و مشتاقان از دور و نزدیک به سراغش میآمدند، اما مقدر چنین بود که پس از شهادتش این کتاب کیمیا اثر، در اختیار علاقمندان قرار گیرد.
این کتاب از مقدمه و چهار مطلب و خاتمه تشکیل شده است. در مقدمه آن مختصری از اصول عقاید و بخشی از روایاتی که درباره فضیلت نماز رسیده است سخن میرود که نماز مقبول موجب خاموش کردن آتشهای افروخته شده است و از هر صدقه و حج و عمرهای برتر است.
در مطلب اول در باره دلیلهای لزوم حضور قلب و شرح معنی خشوع و خضوع بحث میکند و نماز را برای برپا داشتن یاد خدا میداند و میفهماند که چگونه نمازگذار با پروردگارش مناجات کننده است و جز به مقدار حضور قلب از نماز پذیرفته نیست.
در مطلب دوم مقصود از حضور قلب و چگونگی تحصیل آن را تشریح می نماید و پیدا شدن حضور قلب را در ایجاد مقتضی و برطرف کردن موانع میداند و مقتضیات آن را مهم دانستن نماز میشمارد که در نتیجه فهمیدن فناء دنیا و بقاء آخرت و یقین به لذتهای معنوی میداند که نماز وسیله تحصیل آنهاست و خلاصه اساس غفلت را در دنیا دوستی میداند که به زینتهای واهی آن دلبسته و از یاد خدا بی خبر میسازد.
در مطلب سوم مانی افعال و اقوال نماز و مقدمات آن مورد بحث قرار میگیرد و برای طهارت معنوی که از مقدمات نماز مقبول است، پاکی از کبر و فخر و هوی حقد و حسد و عداوت ستم و متابعت و میل به شهوات، حب دنیا و غفلت از یاد حق را شرط میداند، لباس تقوا را برای پوشش در حقیقت نماز لازم میداند و به جا آوردن نماز را در خانه محبوب مؤثرتر میبیند. آنگاه در افعال نماز از قیام و رکوع و سجود و جلوس و اقوال نماز از حمد و سوره و ذکر رکوع و سجود و تسبیحات و تشهد و سلام، کلمات نغز و جملاتی پر معنی را همراه با آیات و روایات بیان میفرماید.
در مطلب چهارم از شرائط و معانی باطنی نماز و موانع قبولی آن سخن میرود و برای تحصیل حضور قلب راهنمائیهائی از بزرگداشت حق و تنظیم او همراه با شناختن پستی نفس خود مینماید و لازمه این دو معرفت را خشوع معرفی مینماید. از خوف و رجاء در نماز سخن میگوید و از پیدا شدن عجب میترساند و در آخر درباره حدیث مشهور معاذ برای پیشگیری از پیدا شدن موانع قبلی بحث مینماید.
خاتمه کتاب را بخشی از دستورات سیر و سلوک الیالله تشکیل میدهد که چگونه فکر و اندیشه را باید کنترل نمود و اوقات شبانهروز را تقسیم کرد و در هر حال از توشه آخرت غفلت ننمود.
متن کامل این نوشتار در لینک زیر قابل دانلود می باشد:
توريه خوب يا بد؟
توریه» (بر وزن توصیه) که گاهى از آن تعبیر به «معاریض» نیز مى شود، این است: سخنى بگویند که ظاهرى دارد، اما منظورِ گوینده، چیز دیگرى است، هر چند شنونده نظرش متوجه همان ظاهر مى شود، فى المثل کسى از دیگرى سؤال مى کند: کى از سفر آمدى؟ او پاسخ مى دهد: پیش از غروب، در حالى که پیش از ظهر آمده است، شنونده از ظاهر این کلام، کمى قبل از غروب را مى فهمد، در حالى که گوینده، قبل از ظهر را اراده کرده، چرا که آن هم قبل از غروب است!.
این نکته در کتب فقهى مطرح است که: آیا توریه دروغ محسوب مى شود یا نه؟ جمعى از فقهاى بزرگ از جمله «شیخ انصارى» (رضوان اللّه علیه) معتقد است: توریه جزء دروغ نیست، نه عرفاً کذب بر آن صادق است، و نه از روایات اسلامى الحاق آن به کذب استفاده مى شود، بلکه در پاره اى از روایات، عنوان کذب رسماً از آن نفى شده است.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «الرَّجُلِ یُسْتَأْذَنُ عَلَیْهِ فَیَقُولُ لِلْجَارِیَةِ قُولِی لَیْسَ هُوَ هَاهُنَا قَالَ(علیه السلام) لَا بَأْسَ لَیْسَ بِکَذِب»؛ (کسى دم در مى آید و اجازه ورود به خانه مى طلبد، صاحب خانه (که مانعى از پذیرش او دارد) به کنیز مى گوید: بگو: او اینجا نیست (و منظور از آن مثلاً همان پشت در خانه است) امام(علیه السلام) فرمود: این دروغ نیست).(1)
اما، حق این است که در اینجا باید تفصیلى داد، و به عنوان یک ضابطه کلى گفت: هر گاه لفظ از نظر مفهوم لغوى و عرفى قابلیت دو معنا دارد، ولى ذهنیات مخاطب آن را بر معنى خاصى تطبیق مى کند، در حالى که گوینده اراده معنى دیگرى را دارد، این چنین توریه اى دروغ نیست مثل این که لفظ مشترک را به کار برند، ذهن شنونده متوجه یک معنى شود در حالى که گوینده نظرش معنى دیگرى باشد.
فى المثل، در حالات «سعید ابن جبیر» آمده است: «حجاج» از او پرسید: نظر تو درباره من چگونه است؟ گفت: به عقیده من تو «عادل» هستى! اطرافیان، شاد شدند، «حجاج» گفت: او با این سخن حکم کفر مرا صادر کرد; زیرا یک معناى عادل عدول کننده از حق به باطل است! قرآن مجید مى گوید: «ثُمَّ الَّذِیْنَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ»(2)
اما اگر لفظ، از نظر مفهوم لغوى و عرفى تنها یک معنى دارد و گوینده آن را رها مى کند و به سوى معناى مجازى مى رود، بى آن که قرینه مجاز را ذکر کند، این چنین توریه اى بدون شک حرام است، و ممکن است با این تفصیل میان نظرات مختلف فقها جمع کرد.