چهار نون راهگشا
گاهے آدم هنگام گرسنگے با یک #نون مشڪل را حل میڪند.
حالا با چهار تا «نون» میشود جلوے خیلے از مشڪلات را گرفت و به آرامش رسید.
این “چهار نون” راهگشا :
■ نبین ■ نگو ■ نشنو ■ نپرس
? اول: “نَبین”
•عیب مردم را “نَبین”
•مسائل جزئے در زندگیِ خانوادگے را “نَبین”
•ڪارهاے خوب خودت را ڪه براے دیگران انجام مےدهے “نَبین”
•گاهے باید وانمود ڪنے ڪه ندیدے (اصل تغافل)
? دوم : “نگو”
•هرچه شنیدے “نَگو”
•به ڪسے ڪه حرفت در او تأثیر ندارد ڪلمهاے “نگو”
•سخنے ڪه دلے بیازارد “نگو”
•هر سخن ِراست را هر جا “نَگو”
•هر خیرے ڪه در حق دیگران ڪردے، “نَگو”
•راز را “نَگو” حتے به نزدیڪترین افراد
? سوم: “نَشنو”
•هر سخنے ارزش شنیدن ندارد، “نَشنو”
•وقتے دو نفر آهسته سخن مےگویند، سعے ڪن “نَشنوی”
•غیبت را “نَشنو”
•گاهے وانمود ڪن ڪه نشنیدے. «اصل تغافل» (خود را به نشنیدن بزن)
? چهارم : ” نَپرس”
•آنچه را ڪه به تو مربوط نیست “نپرس”
•آنچه ڪه میدانے شخص از گفتنش شرم دارد “نپرس”
•آنچه باعث آزار شخص مےشود “نپرس”
•آن پرسشے ڪه در آن فایدهاے نیست، “نپرس”
•آنچه ڪه موجب اختلاف و نزاع مےشود را “نپرس”
نامه ها برنامه ها
✳️در قرآن كريم آمده است “وللاخرة اكبر درجات و اكبر تفضيلا"
?اگر ظاهر را آفتي رسيد جمال و زيبايي ظاهر از انسان مي رود ، اگر خوي هاي ناپسند در باطن نشيند سيرت انسان را كه همان حقيقت انسان است به صورتهاي زشت در مي آورد و با همان صورت ها كه هيئات اعمال اوست محشور ميشود والان هم با آنها محشور است .
?هميشه انسان با خودش محشور است وخودش اعمال خودش است
?و اعمال او خود اوست همه جا دوش بدوشند مكافات و عمل .
⬅️نامه ها برنامه ها
⬅️علامه حسن زاده آملي
به وقتانتظار
گفت :
انتظار امام زمان یعنی چه؟
گفتم :
انتظار یعنی
چشمت به در باشد و دستت به کار…
که خودت،خانه ات،وسایل پذیرایی ات
همه و همه
آماده ی آمدن میهمانت باشد .
آقا ببخشید که ما هنوز آماده نیستیم
معرفي برخي از كتابها در مورد جوادالائمه
کتاب های زیادی درباره این امام همام(ع) و کرامات ایشان به رشته تحریر در آمده اند که برخی از مهم ترین این تألیفات در سال های اخیر عبارتند از:
◄زندگانی امام محمدتقی(ع)/ منصور کریمیان/ اشرفی/ 1381
◄حضرت امام محمد تقی(ع)/ سیدمهدی آیت اللهی، علی مظاهری/ جهان آرا/ 1381
◄زندگانی حضرت امام محمد تقی(ع)، گزیده ای از منتهی الامال محدث قمی/ رضا استادی/ دفتر نشر برگزیده/ 1382
◄صحیفه امام جواد(ع)/ جواد قیومی اصفهانی/ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی/ 1382
◄تاریخ اسلام در عصر امامت امام رضا و امام جواد علیهماالسلام/ علی رفیعی/ تحسین/ 1382
◄زیارتنامه امام موسی بن جعفر و امام جواد(ع)/ مهدی الهی قمشه ای/ نصایح / 1382
◄لالایی معصومین 11، امام جواد(ع)/ فرشته منعمی، رضوان داستانپور/ ایران نگین/ 1383
◄داستان زندگی امام جواد(ع)/ محمدحسین صلواتیان، امیرمهدی مرادحاصل، رضا شیرازی/ پیام نور/ 1383
◄بیست و پنج درس زندگی از سیره عملی حضرت امام جواد الائمه(ع)/ حمیدرضا کفاش، نعمت الله کاظمی فرامرزی/ عابد/ 1383
◄زندگانی چهارده معصوم، امام محمد تقی(ع) و امام علی النقی(ع)/ علی نوری/ جهانتاب/ 1383
◄زندگانی حضرت امام محمد جواد(ع)/ میرداوود سیدحسینی/ زرین رود/ 1383
◄معجزات امام جواد علیه السلام/ حبیب الله اکبرپور (به اهتمام)/ الف/ 1384
◄تحلیلی بر زندگی امام جواد(ع)/ عباسعلی کامرانیان/ مجنون / 1384
◄جوان ترین رهبر؛ حضرت امام جواد(ع)/ مهدی مرادحاصل، شهرام عظیمی (نقاش)، زهرا شهبازی (ویراستار)/ منادی تربیت / 1384
◄قصه های مهربانی؛ مهربان یازدهم امام جواد(ع)/ مجید ملامحمدی، محمدحسین صلواتیان (تصویرگر)/ پیام آزادی/ 1385
◄یکصد و ده حدیث از امام جواد و امام هادی(ع)/ محمدحسین مجاهد (گردآورنده)/ فقه/ 1385
◄نخل های بی قرار؛ چهل حکایت از زندگی امام جواد(ع)/ ناصر نادری/ پیام محراب/ 1386
◄چهل حدیث از امام محمد جواد(ع)؛ گهرهای تقوی(ع)/ محمدحسین فلاح زاده/ معروف/ 1386
◄آشنایی با زندگانی امام جواد علیه السلام/ حسین فریدونی/ نبا / 1386
◄بخشنده پاک؛ امام جواد علیه السلام/ مهدی وحیدی صدر (شاعر)/ جامعه القرآن الکریم / 1386
◄عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام جواد(ع)؛ اثبات حقانیت تشیع/ واحد تحقیقاتی گل نرگس(عج)/ شاکر/ 1386
◄درختی که بال درآورد؛ داستان هایی از زندگی امام جواد(ع)/ مجید ملامحمدی/ بوستان کتاب قم/ 1386
◄عزیزترین یادگار؛ حکایتی از زندگی امام جواد(ع)/ مهدی وحیدی صدر، طیبه توسلی (تصویرگر)/ عروج اندیشه/ 1387
◄حیات پاکان؛ داستان هایی از زندگی امام رضا، امام جواد و امام هادی(ع)/ مهدی محدثی/ بوستان کتاب قم / 1387
◄امام جواد(ع)/ مهدی وحیدی صدر، منقذ موسوی (تصویرگر)/ عروج اندیشه/ 1387
◄بخشنده ترین پدر دنیا؛ امام جواد(ع)/ علی عباسی/ منتظران ظهور/ 1387
◄امام جواد(ع)؛ غنچه ای که پژمرد/ سپیده خلیلی، سعید رزاقی (تصویرگر)/ لوح دانش/ 1387
◄چهل داستان و چهل حدیث از امام جواد(ع)/ عبدالله صالحی/ مهدی یار / 1387
◄امام محمد تقی (ع)/ مهدی وحیدی صدر، فرشته منعمی (تصویرگر)/ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) / 1387
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
محرم خانه بود و نامحرم اسرار.
امـــام جــواد آن شه ملک جود که بُد عالم علم غیب و شهود
ز تقوا تقى بود آن نور پاک ز بخشش جــواد آن مه تابناک
جوان بود و جوانه امامتش، بهاری ترین تصویر روزگار، مولایی که در کودکی، اعجاز امامت را به تصویر کشید و بالیدن بی وقفه اش، خار چشم دشمنان شد.
چنان عطر و بوی آسمان داشت که زمین، مدهوش تماشایش بود.
چشمه چشمه حکمت و الهام از سینه اش می جوشیدو هر چه ناپاکی را در زلال عصمتش می شست.
مناظره های جاهلان را عالمانه پاسخ می داد و سد انحرافی معتزله ها را به پایداری می شکست.
نقشه های دقیق مأمون را نقش بر آب و کاخ پوشالی اعتبارش را بر سرش خراب می کرد.
مأمون، سنگ بر سنگ کینه می نهاد و معتصم، آتش بر آتش انتقام.
حادثه ای در راه بود.
محرم خانه بود و نامحرم اسرار.
از اهالی خورشید نبود؛ با نور غریبه بود. می خواست حلقه اتصال توطئه ای شوم شود. در دستانش گدازه های آتش زبانه می کشید، وقتی زهر را به جان آسمان می ریخت.
سالیانی است کاظمین، غنچه جوان ولایت را میهمان است و ما با حلقه حلقه اشک های چشم مان، دل هامان را به ولایتش پیوند می دهیم.
حال که مجال رفتن به کاظمین نداریم، در دیاری نزدیک تر، به پابوس پیشوای هشتم می رویم؛ غریبی در دیاری آشنا.
آقا سیاه پوش و عزادار، به تسلی آمده ایم با همه کبوترانه های نوحه و ندبه.
در سوگ جوادالائمه
در میان حجره یا رب کیست غوغا میکند
شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا میکند
همسرش از فرط شادی و شعف کف میزند
زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا میکند
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد