حديث فجر: عامل پيروزي انقلاب
روی خورشید هم مگر میشود سایه فکند؟
فقط چند روز مانده بود تا دوره ریاستجمهوری پر از دردسرش تمام شود که دقودلی موفق نشدن در انتخابات را با تحریمهای جدید خالی کرد؛ دورهای که شر آن نه تنها دامن ملت خودش را گرفت بلکه کل دنیا را هم درگیر کرده بود.
ترامپ در آخرین روزهای حضور در کاخ سفید و استیصال از به دست گرفتن قدرت در دوره جدید ریاستجمهوری، انگار راه خلاص شدن از فشارهای روانی را در تحریمهای دقیقه نودی علیه ایران و چند کشور دیگر دید.
رئیس جمهور آمریکا که طی ۴ سال گذشته ۱۵۰۰ تحریم را علیه ایران اعمال کرده بود، در آخرین لحظات قدرتش در ۲۴ دی ماه، اسم ۲ فرد و ۱۶ نهاد را به فهرست «اتباع و افراد خاص تحریم شده» (SDN) وزارت خزانهداری آمریکا اضافه کرد.
آستان قدس رضوی یکی از ۱۶ نهادی هست که به فهرست تحریمیها اضافه شده است. بعد از انتشار این خبر موجی از واکنشها توسط مردم ایجاد شد که بخشی از آن از ساعت ۲۱ تا ۲۳ دوشنبه ۲۹ دی ماه در قالب هشتگ «همه خادم الرضاییم»، طوفان توئیتری به پا کرد و ظرف ۸ ساعت، از هشتگهای داغ توئیتر با ۶۶۷ توئیت شد.
انگار وزارت خزانهداری خبر نداشت که حرم رضوی، فارغ از تمام گرایشهای سیاسی، در دل و جان مردم ایران ریشه دارد و نمیدانست که با تحریم آستان قدس رضوی، امام رضا (علیه السلام) را محبوبتر میکند! و این تحریم برای عاشقان و خادمان امام رضا (ع) حکم مدال افتخار را دارد…
قصهها و روایتهای ایرانیها از امام رئوف هر کدام دنیای خودش را دارد؛ از شفا گرفتن مریضی چند ساله پای سقاخانه و گریههای دلهای شکسته کنار پنجره فولاد گرفته تا آرام گرفتن بیقراریها. از شروع زندگیهای مشترک کنار ضریح گرفته تا قرارهای عاشقانه ماه به ماه و سال به سال دلدادهها با آقای مهربانیها؛ قراری که سوای از همه هیاهوی دنیا، کنج حیاط حرم خلوت کنند و اقیانوس پر از تلاطمشان را لحظهای آرام کنند.
همین چند ماهی که کرونا بین زائران و ضریح، دیوارِ جدایی کشیده، لحظه شماریِ قدم زدن زائران روی فرشهای لاکی رنگ کف شبستان بیشتر شده و عکسها و فیلمهای حرم است که مرهم دلهای بیتاب است؛ با همه این اوصاف، ترامپ و وزارت خزانهداری فکر کردند میتوانند با تحریم آستان قدس، بین عاشق و معشوق جدایی بیاندازند؟!
علاوه بر جای داشتن عشق امام رضا (ع) در دل مردم، پیشرو بودن ظرفیتهای حرم مطهر رضوی در عرصه خدمت رسانی به مردم در دوران کرونا و زمان زلزله و سیل، باعث شده که نقش آستان قدس خیلی بیشتر از قبل در نگاه مردم پررنگ شود و این تحریم در نگاه مردم، نشان دهنده ترس آمریکا از عملکرد آستان قدس در مواقع بحرانی کشور است.
منبع: پایگاه خبری جهان نیوز + کمی ویرایش
تمجیدهای مکرر و بی مانند رهبر انقلاب از مصباح انقلاب
بدون تردید در طول مدت رهبری بابرکت حضرت آیت الله خامنه هیچ شخصیتی همچون علامه محمد تقی مصباح یزدی مورد تمجید و تایید رهبر انقلاب قرار نگرفته است.دقت و تامل در جنس تعابیر معظم له در مورد آیت الله مصباح نشان میدهد ایشان جایگاه یگانه ای برای آیت الله مصباح در فضای فکری و سیاسی کشور قائل هستند. مقام معظم رهبری تاکنون بارها و بارها در تجلیل از شخصیت آیت الله مصباح سخنانی را بیان داشته اند.بازخوانی مطلب زیر عنایت ویژه آقا به فیلسوف بصیر انقلاب را ثابت میکند:
برای دعوت از آقای مصباح اصرار کنید!
رهبر انقلاب در مورخ 9 بهمن 1370 در حکم انتصاب آیت الله مصباح به عضویت شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت (ع) ایشان را در شمار برجستگان رجال علمی و چهره های برجسته ی عالم تشیع نام می برند. همچنین پس از راه اندازی رادیو معارف صدای جمهوری اسلامی، در اولین دیدار اعضای این گروه با معظم له، درخصوص استفاده ی رادیو معارف از شخصیت های برجسته ی دینی در برنامه های خود، درخصوص شخصیت علمی آیت الله مصباح می فرمایند:
«از لحاظ معارف عقلانی و فلسفی اسلامی، ما امروز چه کسی را داریم؟ مثلاً آقای مصباح و آقای جوادی آملی را در قم داریم آنچه شما ارایه می دهید، باید از سطح اینها کمتر نباشد.» (در دیدار با اعضای گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی، 13 اسفند 1370) در ادامه ی این دیدار، مقام معظم رهبری با اشاره به فضل و دانش آیت الله مصباح، لزوم مشاوره با ایشان را لازم می شمارند و حتی بر استفاده از شاگردان ایشان نیز تاکید می ورزند:
«شما باید یک گروه مشاوره ی محتوایی از مناسب ترین شخصیت هایی که امروز می توانید پیدا کنید، داشته باشید مثلاً از آقای مصباح دعوت کنید و اصرار هم بکنید یا مثلاً از شاگردان آقای مصباح دعوت کنید خوشبختانه یکی از موفقیت های آقای مصباح یزدی در قم، این است که ایشان برخلاف خیلی از فضلای ما که فضلشان در خودشان منحصر مانده، فضلش در شاگردان خوب سرریز شده.» (همان)
برکت ماندگار حوزه علمیه
رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین در هفتم مهر 1374 در حکم انتصاب حضرت آیت الله مصباح یزدی به ریاست موسسه ی امام خمینی (ره) چنین می نگارند:
«اکنون که بحمدالله موسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی – اعلی الله مقامه – در سایه ی تلاش پیگیر و موفق جنابعالی رسمیت یافته و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است، جنابعالی را که از برکات ماندگار حوزه ی علمیه ی قم و از چهره های موصوف و معروف به علم و عمل و جد و ابتکار می باشید به ریاست و مدیریت این موسسه منصوب می کنم … با توجه به احاطه و نکته دانی آن جناب، خود را از توصیه به کارهای بایسته بی نیاز می دانم و شما و همه ی همکاران هوشمند و دلسوزتان را به لطف و هدایت و فضل مستمر پروردگار متعال می سپارم.» (ر.ک. اندیشه ی ماندگار، ص 211).
فراق برادر عزیز
بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را میشناسم و به ایشان به عنوان، یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام ارادت دارم.
اگر خدای متعال به نسل کنونی ما، این توفیق را نداد که از شخصیتهایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر میکند.
4 روز تا..
چرا مالک اشتر الگوی سلحشوران شیعه است؟
پس از شهادت حاج قاسم همهجا صحبت از این بود که سردار ما مالک اشتر زمان است، اما در هیچ منبعی به بررسی تطبیقی شخصیت سردار با مالک اشتر نپرداخته بودند.
چرا مالک اشتر الگوی سلحشوران شیعه است؟
به گزارش جهان نيوز به نقل از مهر، متفکران آزاده در کشورهای متعدد پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به زعامت و رهبری امام خمینی (ه)، این انقلاب را احیا کننده اسلام در عصر حاضر دانسته و با این ویژگی آن را معرفی کردند. استنادات تئوریک این انقلاب به قرآن و سیره اهل بیت (ع) بوده و هست. پس از پیروزی انقلاب بود که تاریخ اسلام مورد توجه جدی پژوهشگران و مورخان قرار گرفت تا واکاوی آنها طرحی نو در توجه امروزین ما به اسلام دراندازد.
توجه به صدر اسلام و دقت در سیره پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) و همچنین طریق سیر و سلوک اصحاب پیامبر و اصحاب خاص حضرت امیرالمومنین (ع) باعث شد تا بسیاری از شخصیتها در عصر جدید نیز الگوی معرفتی خود را از میان اصحاب پیامبر (ع) و حضرت امیر (ع) برگزینند. مالک اشتر نخعی یکی از این شخصیتهاست.
مالک اشتر به مثابه یک الگو
مالک از سرداران رشید اسلام و از سرسپردهترین یاران امیرالمومنین بود که ولایتمداری او شهره تاریخ است. به شهادت شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (جلد ششم) سردار سلحشور اسلام آنقدر در پذیرش ولایت و سرسختی نسبت به دشمنان ولایت (اسلام) استوار بود که حضرت درباره او در نامهای به محمدبن ابیبکر نوشت: «… مردی را که به ولایت و حکمرانی مصر فرستاده بودم (مالک اشتر) مردی بود که خیرخواه ما و نسبت به دشمنانمان قاطع و سرسخت بود. خدای رحمتش کند که روزگارش را به پایان رساند و به دیدار حق شتافت. ما از او راضی هستیم. خداوند از او راضی باشد و ثواب دو چندان به او بدهد.»
توجه به صدر اسلام و دقت در سیره پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) و همچنین طریق سیر و سلوک اصحاب پیامبر و اصحاب خاص حضرت امیرالمومنین (ع) باعث شد تا بسیاری از شخصیتها در عصر جدید نیز الگوی معرفتی خود را از میان اصحاب پیامبر (ع) و حضرت امیر (ع) برگزینند اعتماد امیرالمومنین به مالک اشتر و ویژگی سرسپردگی و ولایتپذیری این چهره تابناک در تاریخ تشیع، آنچنان زیاد بود که حضرت همیشه در مواقع بحرانی و حساسترین برههها مالک را به میدان میفرستاد. در این باره سندی در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید وجود دارد: «امام پس از ماجرای حکمیت در جنگ صفّین، در نامهای خطاب به مالک اشتر نوشت: «انّک ممّن استظهر به علی اقامة الدّین… تو از کسانی هستی که پشت گرمی من در استوارسازی دین هستند و سرکوبی غرور تبه کاران و نگهبانی مرزهای پر خطر به عهده توست.»
شیخ مفید در «الاختصاص» نیز نامه حضرت به مردم مصر را درج کرده است: «یکی از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در ایام خوف و هراس، نمیخوابد و در لحظات دشوارِ مقابله با دشمن، از نبرد روی بر نمیگرداند. کسی که بر تبه کاران فاجر، از شعلههای آتش، سختتر و سوزانتر است؛ یعنی مالک اشتر را. پس گوش به فرمان او باشید و در راه حق از او اطاعت کنید، چرا که او یکی از شمشیرهای برّان الهی است که نه کند میشود و نه از اثر میافتد…»
ولایتپذیری مالک
مالک اشتر مدام در مأموریتهای مهمی بود که از طرف حضرت به او محول میشد. اینکه حضرت به خطاب به دیگران فرمود که کاش دو نفر مثل مالک را داشتم به دلیل قلت یارانی چون او بود. مأموریت مصر که در نهایت به شهادت مالک انجامید نیز به دلیل فتنه عظیمی بود که در آن دیار اتفاق افتاد که تنها به دست توانای مالک حل میشد. فرمانی که حضرت در پی اعزام او به مصر نوشت و اکنون به نام «عهدنامه مالک اشتر» مشهور است از مهمترین منابع درباره آداب حکومت از دیدگاه اسلام است.
همچنین در منابع داریم که پس از رسیدن خبر شهادت مالک اشتر به امیرمومنان امام علی (ع) ایشان بسیار محزون شدند و سخن مهمی را بیان کردند که در حکمت ۴۴۳ کتاب شریف نهج البلاغه آمده است: «و آن حضرت هنگامی که خبر مرگ مالک اشتر (رحمه الله) به او رسید، فرمود: مالک، مالک چه بود! به خدا سوگند، اگر کوه بود کوهی بلند و بیهمتا بود و اگر صخره بود صخرهای سخت بود که هیچ ستوری بر آن برنمیآمد و هیچ مرغی به اوج آن نمیرسید… فراق ابدی او، پارهای از وجودم را قطع کرد.»
ادامه دهندگان راه مالک اشتر
قصه سرسپردگی مالک به ولی زمان و رشادتهایش در طول تاریخ سرخ شیعه نقل محافل بود و حتی مادران شیعی کودکان خود را از هنگام طفولیت با قصه این سردار آشنا میکردند تا مگر آنکه نوری از مالک نیز در فرزندان آنها تابیده شود. به همین دلیل نیز مالک الگوی بسیاری از سلحشوران شیعه بود. در عصر حاضر نیز سردار سلیمانی را با مالک اشتر مقایسه کرده و او را تکرار کننده مالک دانستهاند. شاید خود سردار سلیمانی نیز مالک اشتر را الگوی خود قرار داده بود، به هر روی این ایده در پژوهشها، خاطرات و اشعار شاعران درباره سردار مشهود است.
یکی از کتابهایی که توانسته به همسنجی شخصیت دو سردار بزرگ اسلام یعنی مالک اشتر و قاسم سلیمانی بپردازد، «مالک زمان: داستانهایی برگرفته از سخنان امیرالمومنین علی (ع) به مالک اشتر و خاطرات سرباز اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی» است. این کتاب با ایده پردازی و تألیف و تدوین محمد جواد عمادی برای نخستین بار در پاییز امسال (۱۳۹۹) با شمارگان ۱۰ هزار نسخه، ۱۲۰ صفحه قطع پالتویی و بهای ۱۲ هزار تومان توسط نشر شهید ابراهیم هادی منتشر شد و پس از مدت کوتاهی به چاپهای مجدد رسید.
در این کتاب بیشتر از ۴۰ خاطره از سردار سلیمانی (خاطرات بیان شده توسط خود سردار و یا خاطرات دیگران درباره او) روایت شده است. خاطره اول تا پنجم پس از پنج روایت تاریخی مشابه از مالک اشتر ارائه شدهاند و خاطرات بعدی نیز هرکدام با بخشی از فرمانهای حضرت امیرالمومنین به مالک و یا دیگران و همچنین برخی از سخنان حضرت مورد همسنجی قرار گرفتهاند.
کتاب بدون آنکه زبان غامض و یا روش و رویکرد پژوهشی پیچیدهای داشته باشد، به خوبی توانسته با همسنجی طریق سیر و سلوک مبارزاتی سردار سلیمانی با مالک اشتر نخعی، یک صورتبندی کاربردی از «مکتب سلیمانی» را برای عموم مخاطبان، بویژه نوجوانان و جوانان ارائه دهد.
محمدجواد عمادی درباره ایده این کتاب به مهر گفت: سال گذشته، همزمان با ایام ترور و شهادت سردار سلیمانی، در حوزه امتحانی را درباره فرمان حضرت امیرالمومنین (ع) به مالک اشتر داشتیم. در آن روزها همه جا صحبت از این میشد که سردار سلیمانی مالک اشتر زمان بودند، اما چرا این سخن برای مردم تبیین نشده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم با پژوهش روی شخصیت مالک و بیان ویژگیهایش و همسنجی آنها با شخصیت سردار سلیمانی نشان دهم که ویژگیهای مالک اشتر در شخصیت سردار نیز تبلور یافته است. به همین دلیل شروع به جمع آوری خاطرات سردار سلیمانی کردم.
نظامیان طراز اسلامی
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا فقط پنج خاطره از سردار با روایتهای زندگی مالک اشتر تطبیق داده شده است، اشاره کرد: پژوهش زیادی در منابع تاریخی کردم و تقریباً اکثر منابعی را که درباره تاریخ زمان امیرالمومنین (ع) بود دیدم، اما صرفاً همین روایتها را از مالک پیدا کردم. متأسفانه روایتهای چندانی از مالک اشتر در منابع وجود ندارد. همین پنج روایت را با خاطرات حاج قاسم سلیمانی تطبیق دادم و به نتایج شگفت آوری رسیدم.
در ایام شهادت سردار همه جا صحبت از این میشد که سردار سلیمانی مالک اشتر زمان بودند، اما چرا این سخن برای مردم تبیین نشده بود عمادی اضافه کرد: من برای نگارش کتاب «مالک زمان» عموم کتابها و پژوهشهای منتشر شده درباره سردار سلیمانی را مطالعه کردم. دنبال منبعی بودم که بگوید فرماندهان امیرالمومنین چه طرازی دارند و واجد چه خصوصیاتی هستند، اما کمتر به آن برخوردم. جای خالی یک کتاب که به بررسی تطبیقی زندگی سردار با اتفاقات صدر اسلام و بویژه دوران حیات امیرالمومنین (ع) بپردازد، خالی بود و به همین دلیل من این بررسی تطبیقی را انجام دادم. ایده کار هم پس از مطالعه نهج البلاغه و نامه حضرت (ع) به مالک به ذهنم رسید و تألیف کتاب نیز ۹ ماه زمان برد. خدای را شاکرم که به نظر مخاطبان کار متفاوتی درباره حاج قاسم سلیمانی بود و اکنون نیز پس از گذشت سه ماه از چاپ نخست، این کتاب به شمارگان ۴۰ هزار نسخه رسیده است.
خاطرات سردار را با دقتی علمی انتخاب کردم
عمادی در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این سوال که «خاطرات سردار را چگونه انتخاب کرده و آیا نقل قولها درباره سردار سلیمانی را بدون چون چرا پذیرفته است یا خیر؟» اشاره کرد: خاطرات حاج قاسم را از مستنداتی که پس از شهادت سردار منتشر شدند، انتخاب کردم. بیشتر این خاطرات از زبان شخصیتهای نزدیک به سردار از جمله حسین امیرعبداللهیان و همچنین همرزمان و نزدیکان او در جبهههای جنگ نقل شدهاند. تعدادی از خاطرات را نیز نپذیرفتم و از آنها استفاده نکردم. از جمله اینکه پس از شهادت سردار یکی از خبرگزاریها خاطرهای را کسی نقل کرده بود مبنی بر اینکه سردار در فتنه ۸۸ به عنوان مأمور امنیتی حضور داشت، اما همه مستندات نشان میداد که مأموریت حاج قاسم سلیمانی فقط خارج از کشور بود و شخصیتهای موثق نیز بر این امر صحه گذاشته بودند. دانش و بینشهای حوزه تاریخ شفاهی را در انتخاب خاطرات سردار به کار بردم.
منبع: جهان نیوز