گشایش غیرمنتظرهای که برای آیتالله حقشناس اتفاق افتاد
به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) مشرف شدم و موضوع اجاره را با آن بانوی کریمه در میان گذاشتم. پس از مدتی در حالت زیارت، خواب بر من غلبه کرد. در عالم رؤیا، کریمه اهل بیت (س) به من فرمودند: «میرزا! چرا برای این مسائل کوچک به ما متوسل میشوی؟ از ما حاجتهای بزرگ طلب کن! برای حل این موضوع، به زیارت مرقد میرزای قمی برو!»
به گزارش خبرگزاری حوزه، در راستای بهرهمندی نسل جوان از سیره عملی مرحوم آیت الله حق شناس از اساتید اخلاق و عرفان، خاطرهای که از زندگی پربرکت ایشان تقدیم شما فرهیختگان میشود.
برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم مشرف شدم.
آن زمان شهریهی یک طلبه تقریباً ۳۰ تومان بود و من باید تمام این مبلغ را برای اجارهخانه به صاحبخانه پرداخت میکردم و دیگر پولی برای گذران زندگی نمیماند.
برای رهایی از این وضعیت، خیلی دنبال خانهای با اجاره بهای ارزانتر گشتم.
در این ایام شخصی به من مراجعه کرد و گفت ما منزلی داریم که اجارهبهای آن نصف قیمت منزلی است که در آن ساکن هستید (۱۵ تومان).
اما به جای باقیماندهی اجاره، اهل بیت شما باید کمک عیال ما کند و کارهای خانه را انجام دهد.
نگران شدم که چگونه این پیشنهاد را برای اهل بیتم مطرح کنم. (خانواده ایشان از یک خانوادهی محترم و ثروتمند بودند و در منزلشان خدمتکار داشتند.)
از این جریان خیلی دلگرفته شدم؛ به همین دلیل به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و موضوع را با آن بزرگوار مطرح کردم.
در حرم خوابم برد.
در عالم رؤیا حضرت معصومه (س) فرمودند: «میرزا چرا برای این موضوعات کوچک به ما مراجعه میکنی؟! از ما کارهای بزرگ بخواه!؛ برای پیدا کردن خانه سر قبر میرزای قمی برو!»
سر قبر میرزای قمی رفته و مشغول خواندن سورهی یاسین شدم.
آخر سورهی یاسین بود که یکی از دوستان، کنارم نشست و گفت برای یکی از آقایان مسئلهای پیش آمده و میبایست برای انجام کاری به تهران برود و مدت طولانی در آنجا بماند.
دنبال شخصی میگردد تا به او اعتماد داشته باشد و خانهاش را در قم به صورت رایگان به او بسپارد.
منبع: کتاب از داستانها باید آموخت، ص
پیام به سیویکمین اجلاس سراسری نماز
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به سیویکمین اجلاس سراسری نماز، ضمن تقدیر از اقدامات مخلصانهی حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، نمازگزاران را به اقامه نماز اوّل وقت و حفظ توجه و حضور قلب، برای اثرگذاری نماز در دل و جان و عمل فردی و اجتماعی آنان توصیه کردند و جوانان را بیش از سایرین مخاطب این سخن دانستند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خدا را شکر که سلسلهی مبارک اجلاسهای نماز در طول سالیان ادامه یافت و این اقدام مخلصانهی جناب آقای قرائتی (دامت افاضاته) برکت کرد و چنان که انتظار میرفت، ادامه یافت و امید است برکات آن همچنان ادامه داشته باشد.
توصیهی موکّد اینجانب، اوّلاً اقامهی نماز در اوّل وقت است، و ثانیاً سعی در حفظ توجّه و حضور قلب؛ نمازگزار بداند با مخاطبی سخن میگوید که مالک همهی عالم وجود و ملِک روز رستاخیز است. نماز با این دو خصوصیّت در دل و جان نمازگزار و آنگاه در عمل فردی و اجتماعی او اثر میگذارد. جوانان بیش از دیگران مخاطب این توصیهاند. امید است توفیق الهی شامل حال آنان باشد.
والسّلامعلیکمورحمةالله
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۱۰/۵
چرا مردان ناراحتی خود را بیان نمی کنند ؟
بهترین و تاثیرگذار ترین راه، شناخت مناسب مردان و احترام گذاشتن به عواطف و احساسات آنها می باشد.
مقدمه
برای بسیاری این سوال پیش می آید که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند؟ به طور کلی، همگان بر این موضوع اشراف دارند که مردان تمایلی به نشان دادن ناراحتی خود نداشته و خیلی به ندرت این کار را انجام می دهند. حتی در شرایط و موقعیت های سخت و دشوار نیز مردان در ابراز ناراحتی خود مقاومت نشان می دهند. در باب این سوال که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، باید خاطر نشان کرد که در مواقع ناراحتی، قطره اشکی از چشم مردان سرازیر نمی شود. در این شرایط مردان به جای گریه کردن، شیوه هایی نظیر سکوت، پرخاشگری و خشم را در پیش می گیرند.
بطور کلی، نشان ندادن ناراحتی مردان، می تواند ریشه در عوامل و دلایل مختلفی داشته باشد. بر همین اساس، از جمله دلایل حائز اهمیت و مهمی که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، مکانیزم بقا، حفظ و محافظت از غرور مردانه و تفاوت های مغزی می باشد. بهترین راهکار مناسب و مثمر ثمر در اینکه چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، شناخت ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی مردان و احترام قائل شدن برای تفاوت های میان مردان و زنان می باشد.
مقدمه ای بر مقوله چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند؟
در این مقوله که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، باید خاطر نشان کرد که معمولاً مردان به جای ابراز ناراحتی خود، به راه های جایگزین آن مانند سکوت و خشم پناه می برند. بر اساس تحقیقات انجام شده، زنان هیچگونه مشکلی در ابراز ناراحتی ها و احساسات خود نداشته و ناراحتی خود را با متوسل شدن به گریه بروز می دهند.
در سوی مقابل، مردان به جای گریه، راه سکوت را بر می گزینند. ناگفته نماند که سکوت کردن مردان در مواقع ناراحتی حاکی از بی احساسی و عدم احساسات آنها نمی باشد. چراکه مردان نیز همانند زنان احساسات داشته و ناراحت شده و ناراحتی، اندوه و غم را به میزان زنان حس می کنند.
ما تفاوت بارز مردان و زنان در این مسئله، عدم توانایی مردان در ابراز ناراحتی و اندوه خود و پیوسته تلاش کردن در جهت مخفی نگه داشتن آن می باشد. بر این اساس و در باب این سوال که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، باید عنوان نمود که یکی از موارد حساس و چالش برانگیز برای مردان، ابراز احساسات می باشد. آنها در این مواقع ترجیح می دهند احساسات خود به ویژه ناراحتی و اندوه را بر زبان جاری نسازند.
بررسی مهمترین دلایل ابراز نکردن ناراحتی توسط مردان
همانطور که اشاره شد، در مقوله چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، علل و مؤلفه های متعددی وجود دارد. تفاوت های مغزی یکی از دلایل عدم ابراز ناراحتی مردان است. بطور کلی، مسئول عواطف و احساسات، نیمکره راست و مسئول منطق، نیمکره چپ مغز می باشد. ارتباط و تعامل نیمکره های راست و چپ مغز در زنان قوی تر است که در نتیجه آن تعادل میان احساسات و عقل به خوبی صورت می گیرد.
در مردان تعادل برقرار کردن میان احساسات و منطق به سختی انجام می پذیرد. بر همین اساس، ابراز ناراحتی و احساسات در مردان امری سخت و دشوار تلقی می گردد. از دیگر دلایل مهم، غرور مردانه می باشد. از عنفوان کودکی این حرف را آویزه گوش پسرها می کنند که مرد هرگز گریه نمی کند.
فراگیری و تلقین این آموزه ها باعث شرم و خجالت مرد در مواقع ابراز ناراحتی و غم می شود. چرا که مردان تصور می نمایند در صورت نشان دادن ناراحتی و اندوه خود، غرور مردانه آنها بشدت تحت شعاع قرار می گیرد. بر این اساس و بمنظور از بین نرفتن غرور مردانه و حفظ شخصیت مردانه خود، در برابر بیان ناراحتی، سکوت اختیار می کنند.
مکانیزم بقا، از دیگر علل مهم در مقوله چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، تلقی می شود. مردان هنگام قرار گرفتن در موقعیت های ناراحت کننده، علاوه بر کم حرف و ساکت شدن، اقدام به ترک محیط و شرایط ناراحت کننده می نمایند. این امر یک عمل کاملاً غریزی در مردان است که بر احساسات آنها، تاثیر بسزایی از خود بر جای می گذارد. ناگفته نماند که مردان در موقعیت های احساسی، بسیار آسیب پذیر بوده و احتمال بروز خطراتی نظیر حمله قلبی و فشار خون در آنها زیاد می باشد.
نحوه برخورد صحیح با عدم ابراز ناراحتی مردان
بهترین و تاثیرگذار ترین راه، شناخت مناسب مردان و احترام گذاشتن به عواطف و احساسات آنها می باشد. بطور معمول، بسیاری از مردان در مواقع بیان ناراحتی خود، مقاومت نشان داده و گارد می گیرند. در این شرایط، احترام گذاشتن به خواسته مرد و خلوت کردن او با خویش، بسیار تاثیرگذار و راهگشا می باشد. برخی از مردان نیز در مواقع ناراحتی، منتظر یک اشاره برای ابراز ناراحتی و تخلیه خود هستند. به همین جهت، آگاهی از روحیات، عواطف و شخصیت مردان، در این زمینه کمک شایانی می کند.
سوالات متداول
1. چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند؟
در مواقع ناراحتی، قطره اشکی از چشم مردان سرازیر نمی شود. در این شرایط مردان به جای گریه کردن، شیوه هایی نظیر سکوت، پرخاشگری و خشم را در پیش می گیرند.
2. تفاوت بارز میان مردان و زنان در موضوع ناراحتی چیست؟
تفاوت بارز مردان و زنان عدم توانایی مردان در ابراز ناراحتی و اندوه خود و پیوسته تلاش کردن در جهت مخفی نگه داشتن آن می باشد.
3. نحوه برخورد صحیح با عدم ابراز ناراحتی مردان چیست؟
شناخت مناسب مردان و احترام گذاشتن به عواطف و احساسات آنها، بهترین روش برخورد است.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب - مهرداد ابراهیمی- راسخون
دوران جوانی، دوران شور و بی نظمی
دوران جوانی، دورانی است که جوان با بی نظمی های خودش سرخوش است و در مقابل این صفت خودش هم کاری نمیکند و عمرش به بطالت می گذرد. جوان، خودش را با دنیای استعداد میبیند اما توانایی ندارد که به آنها نظم ببخشد.
نماز، تمرین نظم و وظیفه شناسی است، جوانی که به نمازهای روزانه پای بند باشد، لا اقل خود را به انجام یک وظیفه مقید کرده و عادت داده است. همین عادت مقدس و پاک، مانعی دربرابر بی بند و باری و سهل انگاری او نسبت به وظایف دیگر و کمک به پیشرفت او در زندگی است. با نماز خواندن از کسالتی ها، سستی ها، بی نظمی ها و سهل انگاری ها جلوگیری کنید.
نماز وسیله دریافت امداد الهی
عبادت و در راس آن نماز، وسیله ای برای دریافت الطاف الهی است. حضرت موسی (علیه السلام) برای دریافت کتاب آسمانی تورات، چهل شبانه روز در کوه طور به عبادت پرداخت. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) برای دریافت وحی، مدت های طولانی را در غار حرا به عبادت مشغول بود.
(3) تمام بزرگان، توفیقات خود را مدیون عبادت و در راس آن، نماز میدانند. جوان با داشتن روح لطیف و انعطاف پذیر میتواند با نماز و عبادت روح خود را متعالی کند.
جوانان و سرمایه ی اجتماعی
جوانان، سرمایه های عظیم یک جامعه، آینده سازان نظام و افتخار آفرین مردم اند. جامعه شناسان معتقدند جامعه ای سالم است که جوانانی سالم داشته باشد.
یکی از راه های مهم تربیت سالم، آشنایی جوانان با آموزه های دینی و بایدها و نبایدهاست. بایدها و نبایدهای دین به مثابه نسخه دکتر است که انسان را از بیماری ها نجات می دهد و نتیجه آن، ایجاد جامعه ای قانون مند، متمدّن و سالم است.
اگر در برخی روایات از پیامبر(ص) به طبیب یاد شده، درست بدین معناست، زیرا حضرت با نسخه دین، بیماری های روحی را درمان می کند و مردم را به دین مداری فرا می خواند.
از این رو بایسته است همه مردم به ویژه جوانان با دین بیش تر آشنا شوند. البته همه مردم به طور فطری، دین گرا هستند، ولی این امر در اثر برخی عوامل، کم رنگ و گاهی در برخی موارد فراموش می گردد.
در این میان آشنایی جوانان با دین اهمیت بیش تری دارد، زیرا فتح قله های موفقیت و طی مسیر پر فراز و نشیب زندگی، با دین گرایی امکان پذیر است.
جان.بی.کایزل می گوید: «بی ایمانی به خصوص از این لحاظ رنج آور است که دنیا و هر چه را که در اوست در نظر ما لغو و بیهوده و ناپایدار جلوه می دهد، در صورتی که صاحب ایمان در آفرینش و در زندگانی، منظور و مقصودی می بیند
منبع: راسخون
پرخاشگری در کودکان و شیوه درمان
پرخاشگری در کودکان جزئی از احساسات آنهاست ولی کودکان معمولا با نشانه های خشم آشنا نیستند، برای کنترل خشم کودک بهتر است ابتدا نشانه های کودک پرخاشگر را بشناسید و بعد راهکارهای کنترل آن را به کودک بیاموزید….
کودکان پرخاشگر معمولا در خانواده هایی زندگی می کردند که روابط عاطفی ضعیفی در آنها وجود داشته است.
مقدمه
پرخاشگری در کودکان جزئی از احساسات آنهاست ولی کودکان معمولا با نشانه های خشم آشنا نیستند، برای کنترل خشم کودک بهتر است ابتدا نشانه های کودک پرخاشگر را بشناسید و بعد راهکارهای کنترل آن را به کودک بیاموزید. پرخاشگری در کودکان رفتاری است که هدف آن آسیب رساندن به خود و دیگران است. براساس تحقیقات روانشناسان پرخاشگری دو گونه است. گونه اول معمولا با درد شروع می شود. این شکل از پرخاشگری هیجانی است و هدفش آسیب است. مثلا دعوا با خواهر و برادر و کتک کاری این نوع پرخاشگری است. نوع دیگر پرخاشگری در کودکان به واسطه خشم ایجاد نمی شوند و به این دلیل به وجود می آیند که می خواهند چیزی را به دست بیاورند. مانند کودکی که برای به دست آوردن پاداش کودک دیگری را کتک می زند.
آیا نشانه های پرخاشگری در کودکان عادی است؟
پرخاشگری در کودکان و ستیزه جویی آنها تا حدی عادی است ولی به تدریج این موضوع برایش عادی می شود. شاید در این لحظه کودک شما به دلیل مشکلات عاطفی افسرده باشد. پرخاشگری شدید ممکن است به علت ناراحتی کودک در مقابل تبعیض والدین باشد.
نشانه های پرخاشگری در کودکان چیست؟
خشم در کودک به صورت های مختلف مانند گریه کردن، داد زدن، خود را به زمین کوبیدن، فحش دادن و کتک زدن خود و دیگران نمود پیدا می کند. نشانه های دیگر عبارت است از:
- کتک کاری
- فشردن دندان ها
- حمله به دیگران
- آسیب به خود و اعضای خانواده
- نگاه های تند و غضب آلود
- احساس خستگی بیش از حد کودک
- کاهش تمرکز
- گوشه گیری
- ایجاد مزاحمت برای دیگران
- به هم زدن نظم خانه و اجتماع
- سرزنش دیگران
نشانه های پرخاشگری در کودکان در پسران بیشتر است یا در دختران؟
پرخاشگری در دختران کمتر از پسران است. ولی بعضی تحقیقات تفاوتی در آنها قائل نمی شوند. زمانی که کودکان با مشکلات سختی مانند جدایی پدر و مادر روبه رو می شوند پرخاشگرند و پرخاشگری آنها در یک سطح است.
نقش خانواده در پرخاشگری کودکان
نبود ثبات تنبیه هدف دار در خانواده
زمانی که کودک پرخاشگر می شود گاهی والدین به آنها دامن می زنند. معمولا والدین این کودکان در زندگی مشکلات بزرگی داشتند. مادران این کودکان در برابر رفتارهای زشت کودک خود در اجتماع و یا فامیل هیچ گونه واکنشی از خود نشان نداده اند. و گاهی هم واکنش آنها بسیار سخت گیرانه بوده است. این بی ثباتی در کودک تاثیرات بسیار منفی خواهد گذاشت.
کمبود روابط عاطفی در خانواده
کودکان پرخاشگر معمولا در خانواده هایی زندگی می کردند که روابط عاطفی ضعیفی در آنها وجود داشته است. معمولا آنها کودکان طلاق بوده و به واسطه نبود یک خانواده محکم و خوب دچار افسردگی شده اند.
نقش جمعیت خانواده در پرخاشگری در کودکان
کودکان پرخاشگر معمولا در خانواده های پرجمعیت رشد می کنند و به آنها توجه کمتری می شود. این موضوع نه تنها باعث بی قراری در کودک می شود بلکه اعتماد به نفس آنها نیز پایین می آید. مسلما کودک نمی تواند رفتارهای پرخاشگرانه را به ارث ببرد اما چیزی که از طریق وراثت منتقل می شود ناتوانی در تجربه برانگیختگی است.
همچنین بعضی از کودکان به دلیل شرایط اجتماعی و محیط نامناسب، این رفتارهای بزهکارانه را ندارند و شاید از آنجایی که این کودکان قابلیت برانگیختگی نسبت به محرک های اجتماعی را به ارث برده اند به واسطه اجتماعی شدن از رفتارهای پرخاشگرایانه و اجتماعی دوری می کنند.
تاثیر مشکلات مغزی بر روی پرخاشگری در کودکان
براساس تحقیقات انجام شده مشخص شد بعضی از قسمت های مغز منجر به رفتارهای غیر عادی و پرخاشگرایانه می شود. این رفتارها در دوران کودکی نمود پیدا می کند. شدت این پرخاشگری ها ناشی از تحریک نواحی مختلف است.
نقش رسانه و شبکه های اجتماعی در پرخاشگری کودکان
ابزار های رسانه مانند ماهواره و موبایل و اینترنت و بازی های خشن رایانه ای نقش مستقیمی در پرخاشگری کودکان دارد. درواقع بسیاری از برنامه ها و کارتون ها با هدف ستیزه جویی کودکان ساخته می شود. به عنوان مثال، فیلم ها و کارتون های بتمن و مرد عنکبوتی در روحیه بسیاری از کودکان تاثیر گذاشته و آنها را پرخاشگر کرده است. سعی کنید این موضوع را مدیریت کنید.
تاثیر اجتماع بر روی پرخاشگری در کودکان
اجتماع نقش بسیار زیادی در تربیت کودک دارد. مدرسه یکی از مهمترین مکان ها برای تربیت کودک است. اما همین مدرسه می تواند قربانگاه کودک شما شود. بر روی مدرسه ای که کودک خود را می فرستید وسواس شدید داشته باشید. بر روی هم کلاسی های کودک و نوع روابط آنها با کودک شما نظارت کنید.
یکی از علت های پرخاشگری کودک در اجتماع می تواند ناشی از مسخره کردن کودک تان توسط دوستانش باشد. گاهی کودک شما علاوه بر مدرسه با دوست خود دائما در حال دعوا و کتک کاری است. به کودک خود یاد دهید تا حقش را از دیگران بگیرد و از لوازم خود محافظت کند. اگر به کودک شما در مدرسه زور بگویند و وسائل او را به زودی بگیرند و او را کتک بزنند و با او بازی نکنند کودک تان با افت تحصیلی مواجه شده و افسردگی شدید می گیرد و در خانه شروع به پرخاشگری می کند.
علائم دیگری که در پرخاشگری کودک نقش دارد
- اختلالات بینایی و شنوایی
- مشکلات هیپوتالاموس
- اختلال در ترشح مغزی
- ناکامی در ارضای نیازهای مختلف در کودک
- تنبیه شدید والدین
- مشکلات اخلاقی پدر و مادر
- نبود پدر و مادر در خانه به مدت طولانی
- تولد کودک جدید در خانواده
- ترس و دلهره بسیار زیاد
- عدم آگاهی از رفتار با دیگران
- پرخاشگر بودن پدر و مادر
- احساس ناامنی در کودک
- دخالت بیش از حد والدین در کارهای کودک
- دیدن فیلم های وحشتناک و خشن
- فقر اقتصادی خانواده
- اعتیاد پدر یا مادر
- رفتار زشت معلمان کودک
- عدم ثبات در تنبیه کودک
- دادن تکلیف بسیار در مدرسه و سپردن کار زیاد به کودک در خانه
- تحقیر کردن کودک توسط پدر و مادر یا خواهر یا برادر
- آزار و اذیت جنسی
- بی عدالتی در خانواده و اجتماع نسبت به کودک
- نبود یک برنامه منظم در خانواده
منبع:راسخون
آیا ازدواج مانع ادامه تحصیل دختران می شود؟
معمولا دختران جوان گمان می کنند با ازدواج کردن، برنامه تحصیلیشان به هم میخورد، اما این تصور صحیح نیست. چرا که در پرتو ازدواج، همسران جوان میتوانند یکدیگر را در این راه یاری کنند و به هم دلگرمی و امید ببخشند که این مسأله در موفقیت تحصیلی شان بسیار مؤثر است.
ازدواج دختران در جوانی، علاوه بر امکان استفاده مفید از بهار عمر، موجب ادامه تحصیل آنها با آسودگی خیال بیشتر می شود.
پسری که علاقمند به ادامهی تحصیل است در صورتی که احساس نیاز به ازدواج ندارد، بهتر است ازدواج را تأخیر بیندازد. ولی اگر فرد احساس کند نسبت به جنس مخالف دچار لغزش شده است، احساس میکند کنترل شهوات برایش سخت شده چه در برخورد با جنس مخالف، چه همجنس، چه در تنهایی، همین که این احساس را کرد، اینها همه نشانهی نیاز به ازدواج است و در این صورت نباید بخاطر تحصیلات ازدواج را عقب بیندازد. البته در مورد خانمها چه نیاز به ازدواج پیدا شد و چه نشد، اصل اوّلیه این است که دختر هر چه زودتر اگر امکان ازدواج فراهم بود، ازدواج کند.
چرا دختران باید هرچه زودتر ازدواج کنند؟
1ـ بخاطر انواع و اقسام مزاحمتها؛ دختر میخواهد درس بخواند، مرتّب برایش مزاحمت ایجاد میشود، چه با قصد منفی، چه به نیت خواستگاری که موجب میشود دغدغهی محیط و افراد را پیدا کند. اینها وقت زیادی از او میگیرد.
2ـ ذهنیتهای اطرافیان؛ دختری که دنبال کسب علم است و میخواهد به مرکزی یا نزد استادی برود و بحث کند، چون مجرّد است، همیشه یک ذهنیت منفی به دنبالش هست. این ذهنیتها مانع خیلی پیشرفتها میشود.
3ـ از دست دادن موقعیتهای مناسب؛ در این چند سال که دختر میخواهد به اهداف علمی خود برسد، خواستگارهای خوبی داشته و رد کرده و حالا مثلاً فوق لیسانس گرفته و در ضمن سنش هم بالاتر رفته ولی از آن طرف هم کمیت و هم کیفیت خواستگارها پائین آمده است و در ضمن توقعات او هم بالا رفته است. در این حالت دختر به یک تعارض میرسد که خودش لیاقتهای ویژهای دارد ولی طالبین او به این لیاقتها نرسیدهاند و احساس جفا از طرف جامعه میکند و مجبور است به خواستگاری کمتر از آنچه میخواست جواب مثبت بدهد که امکان دارد بعداً دچار مشکل بشود.
4ـ عدم سازگاری انسان؛ بطور طبیعی انسان هر چه سنّش بالاتر میرود، قوّهی سازگاری و انعطافپذیریش کمتر میشود. لذا چه دختر، چه پسر بهتر است زودتر ازدواج کنند.
5ـ عدم تناسب تحصیلی؛ میانگین سطح تحصیلی دخترها از پسرها بالاتر رفته است. بنابراین بخشی از دختران تحصیل کرده مجبورند با پسری ازدواج کنند که از نظر تحصیلی پایینتر از آنها هستند. بنابراین یا ازدواج نمیکنند و یا ازدواج میکنند و زندگی برای آنها سخت میشود.
آیا ازدواج مانع ادامه تحصیل دختران است؟
بنابراین توصیه میشود اگر شرایط مهیّاست، ازدواج کنید. اگر همهی شرایط در نظر گرفته شد، تحصیل مانع ازدواج نیست؛ اگر چه ازدواج کمّیت وقت را کم میکند، ولی برکتش را زیاد مینماید. ازدواج به کار، تحصیل و… برکت میدهد؛ به شرط آنکه متناسب و مناسب باشد. شرایط متناسب با ازدواج ضمن تحصیل، یعنی اینکه شما که الآن وضعیت آنچنانی ندارید، از طرف مقابل هم توقّع آنچنانی نداشته باشید. فرد مناسب، منظور فرد ایدهآل نیست؛ مگر خود شما ایدهآل هستید که میخواهید طرف مقابل ایدهآل باشد؟
منظور از مناسب، یعنی به خود، خانواده و فرهنگت نگاه کن و انتخاب کن. پس ازدواج مانع تحصیل نیست؛ امّا نوع انتخاب مانع تحصیل است. موضوع این نیست که کسی را انتخاب کنیم که همانند ما درس بخواند، بلکه گاهی همسر با آنکه خود نتوانسته است ادامه تحصیل دهد، ولی واقعاً احساس علاقه به تحصیلات همسرش دارد و این را میتوان در زندگی دید. عشق به تحصیل، بعضی اوقات در وجود فردی هست ولی به خاطر شرایط زندگی نمیتواند برود دنبال تحصیل. این عشق را انتقال میدهد به وجود همسرش. این افراد زوجهای موفّقی هستند.
یک نکتهی اساسی برای خانمها این است که یک دختر تا ازدواج نکند، خیلی چیزها برایش دغدغه است. مثلاً پدر و مادرش، دوستان، تحصیلات، کار و… و نمیتواند از آنها جدا بشود. ولی طبیعت دختران این طور است که یک دختر به محض ازدواج دغدغهی اصلی و کانون توجّهش همسرش میشود. حال، اگر شوهر او رغبت به ادامهی تحصیل همسرش داشته باشد، کانون توجّه خانم به ادامهی تحصیل منتقل میشود. امّا اگر خدای ناکرده طوری شود که این خانم از شوهرش سرد شود، ولی فردی باشد که مزاحم او نباشد و همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند، باز این دختر میرود سراغ درسش. چون دغدغهاش شوهرش نیست. امّا اگر به شوهرش علاقمند باشد و او به درس علاقمند نباشد، این زن دیگر نمیتواند در تحصیل موفّق باشد. بنابراین دختر خانمها به این نکته توجه داشته باشند که اگر فرد مناسبی برای ازدواج پیدا شود، آنچه مقدم میباشد ازدواج است نه تحصیل. البته با در نظر داشتن این نکته که در حال سپری کردن مقاطع حساس تحصیلی (کنکو و …) نباشند.
فکر نکنید با ازدواج کردن برنامه تحصیلیتان به هم میخورد بلکه در پرتو ازدواج، شما و همسرتان میتوانید یکدیگر را در این راه یاری کنید و به هم دلگرمی و امید دهید که این مسأله در موفقیتتان در تحصیلات علمی بسیار مؤثر است.
توجّه داشته باشید در ماههای اوّل ازدواج تحصیلات فرد تحتالشعاع قرار میگیرد و گاهی دچار تزلزل میشود که با توجه به روحیهی خانمها، این امر در آنها بیشتر است؛ پس شروع ازدواج نباید با مقاطع حساس تحصیلی همراه باشد. به طور کلی راه حل خروج از تشویش ذهنی در این زمینه، بررسی زندگی کسانی است که ازدواج کردهاند و تحصیلاتشان را نیز ادامه دادهاند. اگر نهایتاً مسیر ازدواج در حین تحصیل را برگزیدید و نگران مشکلاتی هستید که با آن مواجه میشوید، به راهحلهای زیر توجه کنید:
ازدواج در حین تحصیل و راهکارهایی برای مواجهه با مشکلات
ـ میتوانید با مقدمات ساده و بدون تشریفات عقد شرعی کنید، اما زندگی مشترک را به تأخیر بیندازید. اصطلاحاً ازدواج نیمه مستقل داشته باشید.
ـ کار کردن همگام با تحصیل، میتواند در کاهش مشکلات اقتصادی شما تأثیرگذار باشد.
ـ وقتی زندگی ساده و قانعی داشته باشید، آرامش فکری و روحی بیشتری خواهید داشت؛ در این صورت راحتتر میتوانید در مسائل علمی، پژوهشی و صنعتی پیشرفت کنید.
ـ حمایتهای والدین میتواند در کاهش مشکلات دوران تحصیل مؤثر باشد.
ـ وقتی هر دو زوج یا یکی از زوجین محصل باشد، انجام کارهای منزل به طور مشترک صورت میگیرد که این مسأله علاوه بر محبت و دلگرمی، اجر اخروی را هم به دنبال دارد.
ـ با توافق یکدیگر تا پایان تحصیل، از بچهدار شدن جلوگیری کنید و با آسودگی بیشتری به تحصیل بپردازید.
ازدواج جوانان و راهکارهایی برای مواجهه با مخالفت نامعقول والدین
گاهی اوقات والدین ادامهی تحصیل فرزندانشان را مانع ازدواج آنها میدانند و با ازدواج آنها مخالفت میکنند در این صورت از طریق افراد بانفوذ باید به آنها گوشزد کرد که گاهی فرزندان به خصوص دختران از ابراز نیاز به ازدواج خجالت میکشند و یا حتی ممکن است جواب منفی هم بدهند؛ در صورتی که درونشان غوغایی برپاست. اشکالتراشی و سنگ انداختن بیجای والدین باعث میشود فرزندان به آنها بدبین شوند و از آنها کینه به دل بگیرند.
بنابراین فرزندان برای از بین بردن اشکالتراشیهای غیرمنطقی و نامعقول بهتر است راهکارهای زیر را به کار بندند:
ـ صحبت مستقیم، معقول، مؤدبانه، منطقی و همراه با احترام به والدین و گوشزد کردن اشکالات آنها و توجیه آنها نسبت به غیرمنطقی بودن شیوهی برخوردشان.
ـ در صورت شرم و حیا و یا تأثیرگذار نبودن صحبت مستقیم، واسطه کردن افرادی که حرف آنها در والدینشان مؤثر واقع میگردد.
سخن آخر
یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج تحصیلات است که ازدواجهای دانشجویی علاوه بر کاهش تنشهای روحی جوانان از بالا رفتن سن ازدواج نیز جلوگیری میکند و همچنین از مزایای جشنهای ازدواج دانشجویی صرفهجویی اقتصادی برای زوجین است.
منبع:
مطلع مهر، امیرحسین بانکی پور (1396)، انتشارات حدیث راه عشق، اصفهان، چاپ شصت و هشتم.