داستان خیلی جالب پند آموز
تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه افتاد…
او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد و اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذارند، اما کسی نمی آمد.
سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و داراییهای اندکش را در آن نگه دارد.
اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشتن دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. متاسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه جیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه درجا خشک اش زد………… فریاد زد: ‘’ خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟'’
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد.
مرد خسته، از نجات دهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید که من اینجا هستم؟
آنها جواب دادند: ما متوجه علائمی که با دود می دادی شدیم.
وقتی که اوضاع خراب می شود، ناامید شدن آسان است. ولی ما نباید دلمان را ببازیم……….
چون حتی در میان درد و رنج دست خدا در کار زندگی مان است.
پس به یاد داشته باش ، در زندگی اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن علائمی باشد که عظمت و بزرگی خداوند را به کمک می خواند…!
نماز اول وقت
وقتی شاه رفت، امام در نوفل لوشاتو بودند. نزدیک به سیصد الی چهارصد خبرنگار اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختی گذاشتند و امام روی آن نشستند.تمام دوربینها کار می کرد.
قرار بود هر چند نفر خبرنگار یک سؤال بکنند. دو یا سه سؤال از امام پرسیده شد که صدای دلنشین"اذان” برخاست. امام بلافاصله
آنجا را ترک کردند و فرمودند: «وقت فضیلت #نماز_ظهر می گذرد».
تمام حاضرین از اینکه امام در ظاهر،
بی جهت صحنه را ترک کردند متعجب شدند. شخصی از امام خواهش کرد که: چنین موقعی کمتر پیش می آید و شما اکنون می توانید صدای خود را به جهان برسانید، بسیار مناسب است که حداقل به چهار پنج سؤال دیگر پاسخ دهید. امام با قاطعیت فرمودند: «به هیچ وجه نمی شود» و به سوی مصلای خود رفتند.
(به نقل از سید احمد خمینی)
?منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، چاپ اول، صفحه 56
بازی رسانه ای
آغازفتنه
ماجرای آتش سوزی عمدی دراین چند روز چیست؟!!
?آتشافروزیهای سریالی در خرداد پرحادثه
۴ خرداد: جنگلهای زاگرس گچساران
۴ خرداد: مجتمع پتروشیمی بندر امام
۴ خرداد: مجتمع تجاری زیتون تهران
۴ خرداد: نیروگاه حرارتی تبریز
۱۱ خرداد: بوستان ولایت تهران
۱۲ خرداد: پارک جنگلی چیتگر تهران
? دنبال خلقِ یک جرقهی اجتماعی به قصدِ ایجادِ بحران هستند یا دنبال حواسپرتی از اعتراضات آمریکا؟
هدف چیست!؟
امانت خمینی
شهید سید مرتضی آوینی:
امام رفت …
اکنون ،این ماییم و امانت او .
دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول الله ظهر حکومت اسلام به غروب خونین شهادت حسین بن علی و «شب بی قمر غیبت » انجامید ، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار بشارت که خداوند اراده کرده است تا حزب الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.
?کتاب آغازی بر یک پایان / ص ۱۷
صدا و تصویر ماندگار
حال امام خمينی مساعد نيست. براي سلامتی ايشان دعا کنيد…
?اطلاعيه دفتر امام(ره) در خبر ۲۱ سيما با صدای ماندگار قاسم افشار
جملهای که هیچوقت نباید به بچهها گفت
ریختوپاش نکن
کودکان، ریختوپاش را دوست دارند، نمیتوانید به او بگویید یک کار لذتبخش را انجام ندهد. او از این کار لذت میبرد. وقتی سعی میکنید او را از کاری لذتبخش دور کنید، با کودکی متمرد روبهرو میشوید. بهجای این کار برای او محدوده مشخص کنید؛ بالکن، اتاق خودش، فلان قسمت از اتاق که میتوانید با الگوهای خودش مرز آن را مشخص کنید و… . در قدم بعد جمعکردن اسباببازیها را که کاری خستهکننده است، به کاری لذتبخش تبدیل کنید مثل مسابقه جمعکردن اسباببازیها با شعر و آواز و بازی. خلاصه اینکه کار سخت باید تبدیل به تفریحی لذتبخش شود.
اطلاع رسانی برنامه ها و مسابقات و اشاعه فرهنگ اسلامی