تحلیل پیام های قرآنی در ماه مبارک رمضان «قسمت دوم»
پیام دوم قرآنی: تقوا
تقوا پیام و منزل دوم سلوک عرفانی، قرآنی است که 17 بار ماده آن و 200 بار مشتقات آن در قرآن آمده است، و مردم توصیه و سفارش به آن شده اند ، برای اینکه برداشت همه جانبه ای از (تقوا) این پیام ودرس قرآنی داشته باشیم بیان چند نکته لازم و ضروری است:
اول: اهمیت و ارزش کاربردی تقوا
میزان و درجه اهمیت و جایگاه ((تقوا)) را از تعبیراتی که قرآن کریم نسبت به این مقوله اخلاقی وعرفانی دارند می توان فهمید و درک نمود:
1 - تقوا ملاک قبولی اعمال: میزان و ملاک قبولی اعمال صالحه به کثرت یاقلت، کم یا زیاد اعمال صالحه نیست هر چند ساختن مسجد باشد. بلکه ملاک امیختگی((اعمال باتقوا)) و خالی بودن از ریاء کاری است، از همین روست درایه (27) سوره می فرماید:((وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ :اى پيامبر!) داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آنگاه كه (هر يك از آن دو) قربانى پيش آوردند، پس از يكى (هابيل) پذيرفته شد و از ديگرى (قابيل) قبول نگشت. (قابيل) گفت: حتماً تو را خواهم كشت، (هابيل) گفت: خداوند، تنها از متّقين قبول مىكند.))
چرا که ملاک قبولی تقرب بود نه قربانی کردن قربانی قابیل قبول شد ولی هابیل ردگردید. در روايات آمده است كه هابيل، دامدار بود و بهترين گوسفند خود را براى قربانى آورد و قابيل، كشاورز بود و بدترين قسمت زراعت را براى انفاق در راه خدا برگزيد.:كافى، ج 8، ص 113))
2- خیرالزاد:قران کریم ما ادمیان را مکلف می کند برای اخرت خویش زاد و توشه آماده و مهیا کنیم ولی نکته لطیف قرآنی آنست که بهترین زاد و توشه را ((تقوا)) دانسته و در ایه (197) سوره بقره می فرماید:((الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ:موسم عمره و) حج (در) ماههاى معيّنى است (شوّال، ذىالقعده، ذىالحجة)، پس هر كه در اين ماهها فريضهى حج را ادا كند، (بداند كه) آميزش جنسى و گناه و جدال در حج روا نيست و آنچه از كارهاى خير انجام دهيد خدا مىداند. و زاد و توشه تهيه كنيد كه البتّه بهترين زاد و توشه، پرهيزگارى است. اى خردمندان! تنها از من پروا كنيد.))
توصیه به تقوا در ضمن اعمال مناسک حج شاید از این جهت باشد همان گونه که انسان در سفر حج نیازمند توشه مادی کافی و مناسب است، در عزیمت به آخرت نیز محتاج اندوخته معنوی تقواست و چون انسان در سفر پرمخاطره حج به ضرورت زاد و نیاز مبرم به آن پی می برد، به خوبی می تواند دریابد سفر آخرت نیز بی توشه تقوا میسّر نیست و از آنجا که حرکت به سوی آخرت بسی پر مخاطره تر از سفرهای دنیایی و رحلتی جاودانه است، نیاز انسان به توشه آخرت بسیار بیشتر و اساسی تر است.
3- تقوا ملاک کرامت آدمیان: میان مرد و زن ، عرب و عجم و گروه ها، قبائل مختلف و نژادهای گوناگون انسان فرقی نیست چرا که همه از خاک آفریده شدند و همه از یک پدر و مادرند که آدم و حوا باشند پس از این جهت بر یکدیگر برتری ندارند و برتری فقط در رعایت تقواست و با تقواتر در پیشگاه خداوند گرامی تر است،از اهمین رو درایه(13) سوره حجرات آمده است((أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ :اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد، همانا گرامىترين شما نزد خدا، با تقواترين شماست، همانا خدا داناى خبير است.))
دوم: معنا و مفهوم تقوا
تقوا در اصل از ماده “وقی یقی وقایه” به معناى قرار دادن خویش در پناهگاه است و در اصطلاح شرع، به معناى خویشتن دارى در برابر گناهان است.(مفردات راغب ج1، ص881) ولی دراصطلاح علمای اخلاق وعرفان تقوا عبارت از یک نیروى بازدارنده ای باطنی است که به صورت یک ملکه نفسانی و نیروی درونی در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر طغیان شهوات و ارتکاب کارهای خلاف واکسینه و حفظ می کند از همین رو بعضى از بزرگان، تقوا را به حالت کسى تشبیه کردهاند که از یک سرزمین پر از خار عبور مى کند، سعى دارد دامن خود را کاملا برچیند و با احتیاط گام بردارد مبادا نوک خارى در پایش بنشیند، و یا دامنش را بگیرد. این تشبیه به خوبى استفاده مى شود که تقوا به این نیست که انسان انزوا و گوشه گیرى انتخاب کند، بلکه باید در دل اجتماع باشد و اگر اجتماع آلوده بوده خود را حفظ کند:(تفسیر نمونه، ج 1، ص 80، )
سوم: مراتب تقوا
درباره ی مراتب و معنای تقوا به یک روایت نورانی در شرح و توضیح تقوا اکتفا می کنیم که از امام صادق(ع) حکایت شده، تقوا بر سه گونه است:
نوع اول، تقوای بالله فی الله است؛ یعنی در راه خدا و برای خدا از هر چه غیر خدا است، گذشتن. هر کس به این مرتبه رسید، به واسطه ترس از افتادن به دام حرام و شبهه، حتی از بعضی کارهای حلال نیز پرهیز می کند. این مرتبه، بالاترین مرتبه تقوا است که به آن، تقوای خاص الخاص هم می گویند.
نوع دوم، تقوای من الله است که به معنای گذشتن از شبهه به واسطه خوف از حرام است و این، تقوای خواص می باشد.
نوع سوم، تقوای از جهنم و عذاب است؛ یعنی به سبب ترس از عذاب و عقاب ترک حرام می کند و این، تقوای عوام الناس است.
سپس حضرت می فرماید:
تقوا و پرهیزکاری، مانند آبی است که در نهری روان باشد و این سه مرتبه تقوا، مانند درختانی هستند که بر لب آن نهر، غرس شده باشند که به قدر لطافت و ظرفیت خود، از آن نهر آب استفاده می کنند و خلق هم از این درختان به طور مختلف بهره مند می شوند:شرح مصباح الشریعه، عبدالرزاق گیلانی، ، ص ۵۰۳)) از همین روست استاد حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله تعالی در این خصوص می فرمایند : پرهیزکاران از نظر تعظیم شعائر ( تکریم اوامر و نواهی الهی ) سه گروه اند :
گروه اول کسانی هستند که در مقام عمل, متقی هستند . این ها از جهنم نجات پیدا کرده به بهشت می رسند ؛ اما تقوی دل چیز دیگری است . گاهی انسان خود را بزرگ دانسته و محبوب می دارد و برای نجات جان خود از عذاب دست به آلودگی دراز نمی کند . چنین شخصی , گر چه اوامر الهی را انجام داده , و از نواهی پرهیز کرده اما در حقیقت او خود را بزرگ می دارد ؛ نه دستورهای الهی را او متقی است اما تقوای بدنی دارد نه تقوای دل و در مرحله عمل , با تقوی و طهارت است .
گروه دوم که از گروه اول بالاترند , کسانی هستند که شعائر الهی را بزرگ می شمارند , یعنی آنچه را که خدا به آن امر کرده , چون فرمان الهی است گرامی می دارند و به آن عمل میکنند و از آنچه خدا نهی کرده , چون نهی خداست پرهیز میکنند . این گروه نیز از دوزخ میرهند و به بهشت میرسند و تقوای آنان نیز تقوای قلب است ؛ زیرا دستورات الهی را , از آن جهت که دستور الهی است گرامی میدارند نه از آن جهت که ضامن نجات از دوزخ و مایه وصول به بهشت است .
کسی که برای نجات از جهنم تلاش و کوشش میکند عبد النجاه من النار و آن کس که برای رسیدن به بهشت کوشش می کند عبد الفوز بالجنه است نه عبد الله ! او پس از نجات از جهنم و ورود به بهشت , مانند مزدوری است که اجرتش را بعد از کار, از کارفرما میگیرد , دیگر رابطه ای با کارفرما ندارد .
گروه سوم که از گروه اول و دوم بالاترند , کسانی هستند که اوامر و نواهی الهی را تکریم می کنند , واجب ها و مستحب ها را انجام می دهند , حرام ها و مکروه ها را ترک می کند , نه برای رهیدن از جهنم و رسیدن به بهشت و نه برای اینکه امر و نهی خداست , بلکه از این جهت که خدا محبوب بالاصاله و عظیم و اعلای بالذات است , آنچه از ناحیه او و به او منسوب باشد نیز از عظمت و حرمت برخوردار است .(تفسیر موضوعی /علامه جوادی آملی /ج ۱۱)
چهارم: کارکرد واثارعملی تقوا
باتامل پیرامون آیات قرآنی می توان اثارعملی وکار کرد های فراوانی را برای ((تقوا)) فهرست کرد ولی ازباب ((مالایدرک کله لایترک کله)) چند آثار وکار کرد برجسته عملی تقوا را دراینجا می اوریم:
1- بصیرت و تشخیص حق از باطل
همان طورى که تفکر راهى است که انسان را به حقایق جهان هستى آشنا مى کند. تقوا هم طریقى است که انسان را قادر به مشاهده حقایق و اسرار عالم مى گرداند، هر قدر خواهش هاى مادى کمتر باشد و دل آدمى متوجه معبود گردد، معرفت فطرى شکوفاتر و عبادت درونى نمود بیشترى مى یابد، لذا متقى معارف دینى را آشکارا مشاهده کرده و مى یابد. اما انسان بى تقوا آن چنان در تاریکى فرو مى رود که اگر همه آیات الهى را به او ارائه دهند، چیزى نمى بیند. از این رو اگر انسان راه تقوا و پاکى نفس را طى کرد هم اسرار عالم را مى بیند و هم صراط مستقیم را به آسانى مى پیماید. چنانچه حضرت حق مى فرماید: «إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا؛(2) اگر با تقوا بودید خداوند توان فرق نهادن بین حق و باطل را نصیب شما مى کند.» اگر چه عقل آدمى براى درک حقایق آماده است، اما گاهى هوس ها و محبت هاى پوچ و حرص هاى بى مورد، چونان غبارى مانع دید عقل مى گردند لذا شناخت حق از باطل، نیک از بد و راه و چاه در مسیر حرکت انسان مشکل مىگردد و این تقوا و تهذیب نفس است که نورانیتى ایجاد کرده و غبار راه را مى نشاند.
2- گشایش و برکت زندگی
بهرهمندى از روزى و برکات آسمان و زمین
خداوند سبحان بندگان خود را آنچنان ظریف روزى مى دهد که کس را بر آن وقوفى نیست. در هاى خزائن الهى را طورى مى گشایند که مشهود کسى نمى باشد.
از این رو کسى شایسته روزى الهى است که در کارهاى خود، ظریف و دقیق باشد و ظرافت در سیر و سلوک، همان تقواى اعتقادى، اخلاقى و عملى است. لذا درسوره طلاق آیه (2-3) مىفرماید: «مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ:هر که تقوا پیشه کند، خداوند براى او راه خروج از تنگنا قرار مىدهد و از آنجائى که گمان نمى برد به او روزى عطا کند.»
3- نجات از سختى ها و خروج از بن بست ها
چنان چه گذشت، فرد متقى از تعلیم الهى برخوردار بوده و توان تشخیص حق از باطل نصیب او شده است لذا او در دشوارى هاى زندگى فردى و اجتماعى خود درمانده نمى گردد و در تنگنا نمى ماند. او صاحب دید نیرومندى است که او را در مصائب و سختى ها یارى مى رساند چنانچه درسور طلاق ایه(2) فرموده: «مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا: هر که تقوا بورزد خداوند راه گشایش در سختى ها به او عطا مى کند.)) آن گونه که طبق بیان نورانى رسول اکرم(ص) حتى اگر آسمان ها و زمین براى فرد متقى در هم پیچیده شود، خداوند براى او راه گشایش و فرج را مىنمایاند. و نیز درایه(بحار، ج70، ص286) مىفرماید: «مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا:هر که تقوا بورزد، خدا کار را بر او آسان مى گرداند» از دیگر سوى این فرقان و تعلیم الهى، هشیارى و فراستى به فرد پارسا مىدهد که در برابر دشمنان و حیله گران نیز خود را نمى بازد و در تنگنا قرار نمى گیرد چرا که او با نور خداوندى مى نگرد لذا حضرت حق درایه(120) سوره آل عمران وعده مى دهد که «إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیًْا: اگر صبر کرده تقوا پیشه کنید، مکر و حیله آنان به شما ضررى نمى رساند.»
4- پاداش اخروی و آمرزش گناهان
آنچه از بهشت و پاداشهاى اخروى، براى انسان ها وعده داده شده است، همه در سایه تقوا و انجام واجبات الهى و پرهیز از محرّمات است، بهشت برین با تمامى نعمت هاى بى پایانش براى پارسایان مهیا گردیده است که «أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ؛(31/ق) بهشت را به اهل تقوا نزدیک سازند» اما آنچه که براى پرهیزکاران، چشمروشنى بزرگ است آن است که خداوند را با صفت رحمانیتش مشاهده خواهند نمود که فرمود «یَوْمَ نَحشر الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْدًا؛(35/مریم) روزى که متقین را به سوى خداى رحمان به اجتماع محشور گردانیم» پس آنان در جایگاهى بس رفیع و منیع به محضر ربوبى راه یابند «فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرِ؛ در جایگاه صدق نزد مالک مقتدر» به وصال معشوق حقیقى برسند.»
و همچنین گناهانى که از آدمى سر مى زند به مرور او را از درگاه الهى دور و دورتر مى گرداند و قلبش را تاریک مى سازد، اما خداى مهربان که پذیراى توبه بندگان است، در عین آنکه وعده آمرزش و محو گناهان مى دهد. آنان را به رعایت حرمت اوامر خویش فرا مىخواند : «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیَِّاتِهِ؛(5/طلاق) هر که تقواى الهى پیشه سازد، گناهان او را بپوشد و بیامرزد» از دیگر سوى آیه شریفه از بین رفتن گناهان و آثار آنها را از پاداشهایى بر مىشمرد که بر پرهیزگارى مترتب مىگردد. پس هر آنکه به مقام والاى تقوا نایل آید و سعى در جبران گذشته خود نماید، با نور عبادت و اطاعت خالق خویش، تاریکى ها را از دلش برطرف ساخته و قدم در سعادت و رستگارى مىنهدکه فرمود «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّهَا(1۰/شمس) براستى رستگار شد آنکه نفس خویش را پاک گرداند»، از اینرو خداى سبحان بندگان را به اجتناب از معاصى دعوت مى کند تا آنان در سایه پارسایى به فلاح و رستگارى دست یابند چنانچه درایه(200) سوره آل عمران فرموده است:يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ:اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در برابر مشكلات و هوسها) استقامت كنيد و (در برابر دشمنان نيز) پايدار باشيد (و ديگران را به صبر دعوت كنيد) و از مرزها مراقبت كنيد و از خداوند پروا داشته باشيد، شايد كه رستگار شويد.))
دلایل ادامه زندگی در هنگام بروز طلاق عاطفی
طلاق عاطفی زمانی اتفاق میافتد که زن و مرد در کنار هم به سردی زندگی می کنند ولی تقاضای طلاق قانونی نمیکنند. ترس از نگاه دیگران میتواند دلیل عدم طلاق قانونی باشد. در این نوشتار به بررسی بقیه علل می پردازیم.
طلاق عاطفی یعنی زندگی زناشویی ای که در آن علاقه ای نیست.
چکیده: طلاق عاطفی زمانی اتفاق میافتد که زن و مرد در کنار هم به سردی زندگی می کنند ولی تقاضای طلاق قانونی نمیکنند. ترس از نگاه دیگران میتواند دلیل عدم طلاق قانونی باشد. در این نوشتار به بررسی بقیه علل می پردازیم.
آغاز سخن
« از زندگی با او خسته شده ام و دیگر از زندگی ام لذتی نمی برم ؛ اصلا ادامه این زندگی چه فایده ای دارد و حتی لحظه های خلوت زناشویی مان نیز دیگر رضایت بخش نیست؛ راستی که نمی دانم چه بر سر زندگی مان آمده است؟» این ها عبارات و جمله هایی است که بارها و بارها زوجین در مراجعه به مشاوران و گاه در خلوت خود بر زبان می آورند و زمانی که از آنها پرسیده می شود: آیا می خواهید از هم جدا شوید و طلاق بگیرید؟ آنها پاسخ می دهند: خیر!
اکنون جای طرح این پرسش است که اگر زن و شوهر نسبت به هم توجهی ندارند و ملاطفت و ابراز عشق در میانشان مرده است و اگر لوازمات طلاق عاطفی زندگی آنان را به تقابلی یکسره و بدون لذت و آرامش مبدل کرده است:
« پس چرا این همسران به این زندگی بی رمق در کنار هم ادامه می دهند؟»
در پاسخ این سؤال، می توان عوامل زیادی را بررسی کرد:
ترس از نگاه دیگران
آن روزها، همیشه می شنیدید که دیگران از زندگی تان تعریف می کنند: چقدر زندگی خوبی دارند… چقدر به هم می آیند… خوشا به حالشان؛ اما زمانی که طوفان سرد زندگی ورزیدن گرفت و آن همه آرزوهای درخشان و زیبا را تکه تکه کرد، مهربانی و عشق خاطراتی فراموش شده شدند و طلاق عاطفی همچون علف هرز خرمن دوستی ها را به باد نیستی کشاند. طلاق عاطفی، گستن دوستی ها، علقه ها و علاقه هاست و معمولا در بی خبری دیگران رخ می دهد، حتی ممکن است اقوام و آشنایان زندگی این زن و شوهر را خوب و مثال زدنی بدانند، از این رو چنین زن و شوهری فکر می کنند با طلاق گرفتن مورد نکته سنجی مردم قرار می گیرند و نمی دانند که با حرف مردم چه کنند. چنین همسرانی برای عدم پاسخگویی به پدر و مادرشان و همچنین همکاران، دوستان و حتی همسایه ها همه چیز را کتمان می کنند تا در نگاه دیگران همچنان زندگی خوب و خوش آنها مثال زدنی باشد و به نظر برسد عاشقانه در کنار هم زندگی می کنند.
این محاکات درونی مخصوصا زمانی بیشتر خواهد بود که دختر و پسر - با مخالفت والدین - خود همسرشان را انتخاب کرده باشند؛ در چنین حالتی همسران، تصورات دیگری به ذهنشان خطور خواهد کرد و با خود خواهند گفت این انتخاب خودم بوده و دیگران دخالت نداشتند؛ حتی برخی به من گفتند: این فرد مناسب تو نیست! اکنون چطور و چگونه به این شکست - اعتراف کنم … آری، گاه زن و شوهر به دلیل سرزنش و سخن دیگران، نگاه سرزنش آمیز اطرافیان و سؤال و جواب های مکرر، سال های سال و گاهی برای همیشه این وضعیت بحرانی و این زندگی بی روح و پر از جدل را تحمل می کنند و رسما از یکدیگر جدا نمی شوند.
نداشتن امکانات مالی
از دیگر دلایل ادامه دادن زندگی های بی حاصل و سوختن و ساختن ها، آن است که خانم ها اغلب دارای استقلال مالی نیستند و گاه مورد حمایت خانواده شان قرار نمی گیرند؛ بنابراین ترجیح میدهند که با شرایط نامناسب زندگی مشترک به هر ترتیب بسازند و لب به سخن نگشایند؛ زیرا از تنهایی و نداشتن حامی بسیار در هراس اند.
در مردان نیز ممکن است، یکی از سبب های جدانشدن و ماندن به پای زندگی زناشویی نامطلوب، با وجود تمام مشکلات عدم استطاعت مالی در پرداخت مهریه و حق و حقوق همسر باشد.
مسائل اجتماعی
جایگاه ویژه بعضی افراد در اجتماع و داشتن شهرت به عناوین مختلف همچون مسئولیت های سیاسی- اجتماعی، داشتن سمت های مذهبی، هنرمند بودن و به سبب می شود که از انگشت نما شدن به هر طریقی پرهیز کنند؛ زیرا دوست ندارند جایگاه اجتماعی شان متزلزل شود؛ بنابراین چنین افرادی از جدا شدن رسمی و طلاق گرفتن دوری می کنند.
به عنوان مثال یک استاد روان شناسی با مشاور، از مشکلات ارتباطی در خود و خانواده اش چشم پوشی می کند و سعی می کند، علی رغم تجربه کردن یک زندگی سرد و بی روح با مدارا آن را ادامه دهد؛ زیرا با طلاق جایگاه شغلی و اجتماعی اش در جامعه متزلزل می شود، چنین زندگی ای در مدار طلاق عاطفی در حرکت است، اگرچه که طلاق رسمی در آن رخ ندهد.
نکته مهم آنکه، اصولا مدارا کردن افراد خانواده و به فکر راه چاره ای برای حل مشکلات عاطفی بودن، کاری درست و شایسته است؛ اما اگر این تحمل برای فرار از سرزنش ها و از دست ندادن موقعیت اجتماعی و شغلی بود و حل مشکلات را به همراه نداشته باشد، کاری نسنجیده خواهد بود.
وجود فرزندان
از دیگر عوامل تحمل ادامه زندگی با وجود معزل طلاق عاطفی، مسئول پدر و مادری است؛ نقشی که سبب می شود گاه پدر و مادر نتوانند از فرزند یا فرزندان خود بگذرند و با ایثار خود و تمایلات و آرزوهایشان زندگی نامناسبی را ادامه دهند و خود را چنان به آن سرگرم کنند که حتی به تصور آینده ای بهتر و با ثبات تر، گاه به تعداد فرزندان نیز بیافزایند.
امید به آینده
بعضی افراد از سر مثلا دلسوزی به پیوند چنین همسرانی اصرار می کنند و معمولا به آنان توصیه می کنند که زندگی شان به مرور زمان درست خواهد شد و با این عبارت که: «همه زندگی ها دچار چنین مشکلاتی است … شما خیلی حساس هستید و …» سعی می کنند به آنان برای همراهی بیشتر امید دهند و زن و شوهرانی که از طلاق رسمی و جدایی در هراس اند؛ خود را با این جمله امیدوار نگه می دارند که بالاخره گذر زمان همه چیز را درست خواهد کرد.
گاهی همسران، عواملی چون مشکلات اقتصادی با خانوادگی را تنها دلیل طلاق عاطفی خود می پندارند، از این رو امیدوارند که با برطرف شدن این مشکلات، زندگی آنان نیز به مسیر عشق و صفای واقعی خود بازگردد؛ بنابراین صبر را پیشه می کنند و همچنان به زندگی سرد و بی روحشان ادامه می دهند.
منبع : کتاب «صمیمانه با همسران»
شرح دعای روز اول ماه رمضان
بسمالله الرحمن الرحیم
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فیه صِیام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.
خدایا! روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار ده، و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی و مرا از خواب غافلان بیدار ساز و گناهم را ببخش ای معبود جهانیان و در گذر از من ای بخشنده گنهکاران.
پیامبر اسلام (ص) فرمودند: ای مسلمانان آگاه باشید چه بسیارند کسانی که از شبزندهداری و عبادت شبانه جز رنج بیداری در شب بهرهای دیگر ندارند و بسیارند کسانی که از روزه جز تحمل گرسنگی و تشنگی بهره دیگری ندارند.
لازم است که انسان به کیفیت روزه و عبادت خود در این ماه توجه کامل داشته باشد تا از این ماه بهره کامل ببرد.
حضرت رسول اکرم (ص) در ادعیه هر روز این ماه، از خداوند درخواستهایی دارند که موجب تعالی عبادت و بندگی در این ماه است.
روز اول ماه مبارک رمضان، مؤمن چه خواستهای باید داشته باشد؟
۱. از روزهداران واقعی باشد؛
۲. از شبزندهداران حقیقی باشد؛
۳. از خواب غفلت بیدار شود؛
۴. گناهان بخشیده شود؛
۵. گذشت و بخشش خداوند شامل حال او شود؛
«اللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ صِیامَ الصَّائِمِینَ»
روزه حقیقی روزهای است که ثمره آن فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نباشد بلکه انسان زبان را از دروغ نگه دارد، چشم را از دیدن هر چه حرام است بپوشاند، دعوا و منازعه را ترک نماید، حسادت ننماید، غیبت نکند، غضبناک نباشد، ترک دشمنی نماید، آزار و اذیت دیگران نکند و در کارهای خیر و عبادی و نوافل سستی ننماید تا روزهاش وسیله قرب به سوی خدا باشد.
«وَقِیامِی فِیهِ قِیامَ الْقائِمِینَ»
عبادت مرا عبادت واقعی قرار بده و شبزندهداریم را شب زنده داری حقیقی قرار بده که نتیجهاش تحمل بیداری شب نباشد بلکه رسیدن به مقام عبودیت و بندگی خدا باشد که اگر اینطور شود، به هدف خلقت رسیدهایم.
سوره ذاریات آیه ۵۶ میفرماید: وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند نیافریدیم)
در فرمایش امام صادق (ع) به عنوان بصری برای مقام عبودیت، ۳ علامت آمده است. یکی از آنها این است که بنده، خود را مالک چیزی نداند. بندگانی که در مرحله عبودیت خداوند هستند، به دنیا رغبتی ندارند و دنیا را مانند زندان میدانند (الدُنیا سِجْنُ المُؤمِن)
وقتی رغبت دنیا از قلبشان خارج شد، خداوند نوری را در قلب آنها جایگزین میکند که از هر عمل خلاف رضای خدا تنفر داشته و از باطل گریزان باشند.
«وَنَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلِینَ»
در منطق اهل ایمان، همه انسانها در حال سیر و سفر بهسوی حضرت حق هستند. در سوره انشقاق آیه ۶ میفرماید: یَا أَیُّهَا الإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلاَقِیهِ (ای انسان، یقیناً تو با کوشش و تلاشی سخت به سوی پروردگارت در حرکتی، پس او را [در حالی که مقام فرمانروایی مطلق و حکومت بر همه چیز ویژه اوست و هیچ حکومتی در برابرش وجود ندارد] دیدار میکنی)
انسان در حال سفر، هرچند سفر مادی باید در حالت بیداری و توجه کامل باشد تا به طرف مقصد حرکت کند. زاد و توشه مناسب بردارد، مرکب مناسبِ راه را داشته باشد، موانع راه را بداند. بدیهی است که با حالت خوابآلودگی و بیتوجهی و غفلت، سفرهای مادی سرانجام ندارد، چه رسد به سفر معنوی به سوی حق. به خاطر همین اهل معرفت، اولین مقام سلوک را یقظه (بیداری و توجه) میدانند و مقابل این حالت غفلت است و بیخبری.
در قرآن کریم غفلت از منکرات شمرده شده است.سوره اعراف آیه ۲۰۵ میفرماید: وَ لاَ تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ (و هرگز از غافلان مباش)
باید از غفلت دور بود. انسان غافل مانند کرم ابریشم دورِ خودش را در این دنیا میتند و گرفتار آن میشود و دیگر از زندان دنیا خلاص نمیشود. اگر از این پیلهای که خود درست کرده است رها نشود، از بین میرود، بدون اینکه به نتیجهای برسد که برای آن خلق شده است.
«وَهَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلهَ الْعالَمِینَ»
انسان سالک وقتی از غفلت و بیخبری دور شد متوجه میشود که برای رسیدن به مقصد و مقصود نیاز به یک شستشوی باطنی دارد و آن پاک شدن از گناهان است پس درخواست بخشش میکند.
«وَاعْفُ عَنِّی یَا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ»
سوره آلعمران آیه ۱۳۵ میفرماید: وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ (و آنان که چون کار زشتی مرتکب شوند یا بر خود ستم ورزند، خدا را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند؛ و چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزد؟)
انسان نیاز به طهارت و پاکی باطن دارد و این پاکی یا از گناه است یا از ظلم به خویش است. بر خویشتن ظلم کردهاند که چرا درون را از رذائل پاک نکردند، چرا درون را به فضائل آراسته ننمودهاند، چرا نور خدا در وجودشان جلوهگر نیست. بنابراین هم از ارتکاب معاصی طلب بخشش باید کرد و هم از ظلم بر خویش و این با دو عبارت از خداوند خواسته شده است: «یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ».
تحلیل پیام های قرآنی در ماه مبارک رمضان «قسمت اول»
هرچند سیر سلوک، تهذیب و تزکیه نفس و همچنین تامل و درنگ در پیام های قرآنی زمان خاصی ندارد و انسان بایست پیوسته درحال مراقبه، تهذیب و تزکیه نفس، و در حال تامل پیرامون پیام آیات قرآنی باشد…
هرچند سیر سلوک، تهذیب و تزکیه نفس و همچنین تامل و درنگ در پیام های قرآنی زمان خاصی ندارد و انسان بایست پیوسته درحال مراقبه، تهذیب و تزکیه نفس، و در حال تامل پیرامون پیام آیات قرآنی باشد، ولی از آنجایی که ماه رمضان در همان حال که ((ماه ضیافت الله)) است، ماه ((ربیع القرآن)) و نزول دفعی حقیقت ملکوتی قرآن، بر قلب پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله است، از این فرصت نورانی و استثنایی استفاده کرده به تحلیل و تفسیر پیام و موضوع قرآنی که جنبه عرفانی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی، داشته و از موضوعات روز جامعه است می پردازیم:
پیام اول قرآنی: ضرورت تزکیه نفس
پیام اول قرآنی در سلوک و صعود معنوی و عرفانی ((تهذیب و تزکیه نفس))، مهار کردن تمایلات غریزی ونفس سرکش کاست، برای اینکه این پیام قرآنی به درستی تحلیل شده باشد بیان چند نکته لازم و ضروری است.
******
نکته اول: به دلایل متعدد قرآنی و روایی، گام اول در سلوک، ((تهذیب و تزکیه نفس)) است:
دلیل اول: بر اینکه پله اول از سلوک و صعود و پیدا کردن به عالم معنا و عالم قدس ((تهذیب و تزکیه نفس)) آیات یکم تا یازدهم از سوره شمس است که در این آیات خداوند یازده بار((قسم)) خورده است((الشَّمْسِ وَ ضُحاها (1) وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها (2) وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها (3) وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها (4) وَ السَّماءِ وَ ما بَناها (5) وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها (6) وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (7) فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها (9) وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها (10):به خورشيد و گسترش نورت آن سوگند، (1) و به ماه هنگامى كه بعد از آن درآيد، (2) و به روز هنگامى كه صفحه زمين را روشن سازد، (3) و به شب آن هنگام كه زمين را بپوشاند، (4) و قسم به آسمان و كسى كه آسمان را بنا كرده، (5) و به زمين و كسى كه آن را گسترانيده، (6) و قسم به جان آدمى و آن كس كه آن را (آفريده و) منظّم ساخته، (7) سپس فجور و تقوا (شرّ و خيرش) را به او الهام كرده است، (8) كه هر كس نفس خود را پاك و تزكيه كرده، رستگار شده (9) و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است! (10)
دلیل دوم: بر اینکه از منظر قرآن راه صعود به عالم معنا تهذیب و تزکیه نفس است، این است با وجود اینکه حق تعالی نعمت زیادی دراختیار بشر قرار داده که انسان بتواند ادامه حیات بدهد که برخی ازاین نعمت ها چون ((مغز، قلب)) آنچنان حیاتی است که اگر ازانسان سلب شود ادامه حیات از انسان گرفته شود زندگیش مختل می شود ولی با این همه از درجه اهمیت در هیچ آیه ای برانسان منت ننهاده است ولی درآیه(164) مبارکه از سوره بقره(آل عمران) است بعثت انبیاء را به دلیل فلسفه بعثت که تهذیب و تزکیه آنان است منت نهاده و می فرماید:((164» لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ:همانا خداوند بر مؤمنان منّت گذاشت كه در ميان آنها پيامبرى از خودشان برانگيخت، تا آيات او را بر آنها تلاوت كند و ايشان را پاك كرده و رشد دهد و به آنان كتاب و حكمت بياموزد، هر چند كه پيش از آن، قطعاً آنها در گمراهى آشكار بودند.))
دلیل سوم: بر اینکه تهذیب و تزکیه نفس نخستین پله اول ملاقات است آنست ((تهذیب وتزکیه نفس)) هدف و غرض فلسفه بعثت همه انبیاءاست، چرا که در ایه(2) سوره جمعه آمده است :((هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ:اوست كه در ميان مردم درس ناخوانده، پيامبرى از خودشان مبعوث كرد تا آيات الهى را بر آنان بخواند و آنها را رشد و پرورش داده (از آلودگى شرك و تفرقه پاك سازد) و كتاب آسمانى و حكمت به آنان بياموزد و همانا پيش از اين در انحراف و گمراهى آشكار بودند.))
دلیل چهارم: بر اینکه گام اول در سیر سلو ک((الی الله)) تهذیب وتزکیه نفس است روایاتی است که در این روایات جهاد بادشمن جهاد اصغر ولی تهذیب و تزکیه نفس به منزله ((جهاد اکبر)) دانسته شده است ازهمین رو در روایات آمده است:
1-علی علیه السلام روایت می کند كه :
((اِنّ رَسُولَ اللّهِ بَعَثَ بِسَريّةٍ فَلَمّا رَجَعُوا. قالَ (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مَرْحَبا بِقُومِ قَضَوُا الجَهادَ الاَصْغَر وَ بَقِى الجَهادَ الاَكبَرَ قيلَ يا رَسُولُ اللّهِ وَ مَا الجَهادَ الاَكبَرْ؟ قالَ: جَهادُ النَّفسِ. ثُمَّ قالَ (صلّى الله عليه وآله وسلّم): اَفْضَلُ الْجَهادِ مَنْ جاهَدَ النَّفْسَ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْهِ.(71)
رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) گروهى را به جنگ فرستاد. زمانى كه آنان برگشتند، پيامبر فرمود: آفرين بر مردمى كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر مانده است. سؤال شد: ، جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس و سپس فرمود: برترين جهاد، جهاد كسى است كه با نفسى كه در ميان كالبد اوست، مبارزه كند.
******
نکته دوم: تهذیب و تزکیه نفس اگر بخواهد منتج به نتیجه باشد و خروجی متفاوت با ردی داشته باشد زمینه و بستر سلوک الله فراهم بشود امکان پذیر نیست مگر آنکه به صورت تدریجی یا دفعی سه منزل از منازل سلوک و سه پله ازپله های تزکیه نفس طی شود.
1- تخلیه: مقصود از منزل((تخلیه)) آن است تمام رزائل اخلاقی همچون((حسد، تکبر، بخل، حقد، نمامی، پرحرفی، چشم چرانی وهرزگی، غیبت، دروغ، …))که هریک به تنهایی موجب تباهی انسان، و مانند موشی درانبانند که می توانند عمل صالحی که به دست آمده حبط و خالی نمایند و موجب دوری از حق تعالی شوند به تدریج یا همچون بشر حافی یک باره متحول شده باطنش را از این آلودگی ها تصفیه، تطهیر و پاک نماید چرا که درباره بشر امده است:
((بشر حافى فردى متمكن و مرفّه بود. املاك و غلامان و كنيزان بسيارى داشت. اكثر اوقات خود را با تفريح و خوش گذرانى سپرى مى كرد. روزى امام هفتم، حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) از كنار منزل او مى گذشت. ساز و آواز درون خانه بشر به گوش حضرت رسيد. از كنيزكى كه دم در منزل ايستاده بود، پرسيدند: اين منزل از آن كيست؟ پاسخ دادند: از آن مولايم بشر. پرسيدند: او بنده است يا آزاد؟ كنيزك گفت: بنده نيست، بلكه صاحب بندگان فراوان است. حضرت فرمود: آرى اگر بنده بود، اين اندازه بى بندوبار نبود. بنده بايد بسته به حق باشد، نه رسته از حق. بنده بايد گوشش به پيام معبود باز باشد، نه به نواى ساز و آواز. اين بفرمود و بفرت. كنيزك به درون خانه شتافت و جريان را با بشر در ميان گذاشت. بشر از شنيدن اين سخنان به خود پيچيد و بلرزيد و از پى حضرت روان شد، تا به حضرت رسيد و توبه نصوح نمود و ديگر دامنش را به گناه نيالود. به همين جهت، تا آخريش لحظات عمر خود كفش نپوشيد. از اين رو، به بشر حافى ـ يعنى پاى برهنه ـ ملقب شد. اين گونه بازگشت، همان تخليه دفعى است كه بشر حافى توفيق آن را يافت و در عرصه تهذيب نفس موفق و پيروز شد.:منهاج الکرامه، ص۵۹))
2- تجلیه: مقصود و منظور از تجلیه آن ست انسان به موازات اینکه باطن و درونش از رزایل اخلاقی سبعیت، بهیمیت، شیطنت تطهیر وپاک می نماید بایست خودرا به فضائل اخلاقی همچون((تواضع، حسن معاشرت، ایثار ودستگیری از محرومین، ادب و نزاکت اخلاقی آراسته وزینت بدهد و متخلق به اخلاق الهی شود.
3_ تحلیه: مقصود از تحلیه آنست برای اینکه موتور سلوک معنوی شتاب پیداکند ودر پروازبه عالم قدس ولاهوت خاموش نشود، ازنقشه راهی که شرع برای سلوک تعریف کرده حرکت کند ومتشرع به همان آدابی باشد که شارع در برابرش قرار داده است.
یگاه اطلاع رسانی بلاغ| تحلیل پیام های قرآنی درماه مبارک رمضان «قسمت اول»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
احکام روزه1
وقت نیت روزه
همه مراجع: وقت نیت روزه رمضان از شب تا قبل از اذان صبح میباشد و نیت روزه لازم نیست به زبان جاری شود همینکه بداند میخواهد برای انجام فرمان خداوند متعال روزه بگیرد کافی است.
نیت نکردن روزه
اگر کسی قبل از اذان صبح عمداً نیت روزه نکند، حکم روزه وی چیست؟
همه مراجع: روزهاش باطل است.
تذکر: کسی که عمداً نیت روزه نکرده است باید امساک کند (کارهایی که روزه را باطل میکند، انجام ندهد) و در این صورت فقط قضای روزه بر او واجب است و کفاره ندارد.
روزه یومالشک
همه مراجع: روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، واجب نيست روزه بگيرد و اگر بخواهد روزه بگيرد چنانچه روزه قضا دارد نيت روزۀ قضا کند و الا نیت روزه مستحبی و… بنمايد؛ چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مىشود.
تاثیر فضای مجازی بر زندگی مشترک
امروزه همسرانی هستند که زیر یک سقف زندگی می کنند و با چند قدم فاصله از یکدیگر حرف خود را در تلگرام به یکدیگر می زنند. فاصله گرفتن از فضای واقعی با همه ابعادش و غرق شدن در فضای مجازی پایه های بسیاری از مشکلات زناشویی است. در این مطلب تاثیر فضای مجازی به ایجاد مشکلات زناشویی اشاره خواهیم کرد.
فرد مبتلا به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نه می تواند نیازهای عاطفی همسرش را ببیند و برآورده کند و نه می تواند در حل مشکلات زندگی مشترک سهمی داشته باشد.
آیا به راستی فضای مجازی روابط خانواده ها را بهبود می بخشد؟
احتمالاً شما هم از آن دسته آدم هایی هستید که به جای گفتگوهای واقعی با اطرافیان تان، بیشتر سرتان در گوشی های موبایل، تبلت، لپ تاپ و… است. اخبار را مرور می کنید. توئیت می کنید. اینستاگرام خود را چک می کنید. به فیس بوک تان سر می زنید. تلگرام تان را لحظه به لحظه چک می کنید. عضو انواع گروه های دوستانه، خانوادگی، اجتماعی، شغلی، کاری هستید. با دوست و غریبه مدام در حال چت کردن هستید و… شاید هم مخالف این حرف باشید که فضای مجازی احتمال خیانت به همسر را افزایش می دهد.
شاید هم خیلی به خودتان مطمئن هستید و فکر می کنید مرغ همسایه غاز است. و خیانت به همسر فقط برای دیگران اتفاق می افتد. به خیلی از کسانی که بیشتر وقت خود را در فضای مجازی می چرخند اعتراض که می کنید می گویند، دنیای امروز یعنی تکنولوژی. مگر می شود زبان دنیای امروز را نیاموخت و هم پای آن پیش نرفت؟ می گویند تکنولوژی کمک کرده است دامنه مراودات اجتماعی گسترش پیدا کند و اتفاقا کارها بهتر پیش می رود و بیشتر از دوست و خانواده خبر داریم.
فضای مجازی یکی از عوامل اصلی خیانت به همسر
هر چند ظاهراً به نظر می رسد که فضای مجازی فاصله خانواده ها را کمتر کرده است. اما موجب شده است تا فاصله اعضای خانواده از غریبه ها نیز کمتر و کمتر شود. در حالی که به نظر می رسد هر روز دامنه تسلط فضای مجازی در افراد گسترده تر می شود. باید شکافی که حضور افراد در فضای مجازی در میان اعضای خانواده ایجاد کرده را جدی گرفت. چرا که در جلسات مشاوره خیانت، دلیل بسیاری از طلاق ها یا خیانت به همسر، فضای مجازی اعلام شده است.
شاید به نظر دور از ذهن بیاید اما امروزه همسرانی هستند که زیر یک سقف زندگی می کنند و با چند قدم فاصله از یکدیگر حرف خود را در تلگرام به یکدیگر می زنند. فاصله گرفتن از فضای واقعی با همه ابعادش و غرق شدن در فضای مجازی پایه های بسیاری از مشکلات زناشویی است. فضای مجازی به حدی در زندگی های مشترک رسوخ کرده و روابط زناشویی را تضعیف کرده است که بسیاری از مشاوران و روانشناسان به این واقعیت رسیده اند که هر کدام از زوجین که بیش از اندازه وقت خود را در سپری می کند دچار نوعی خیانت به چارچوب زندگی زناشویی شده است.
آسیب های فضای مجازی به زندگی مشترک
مسلم است فرد مبتلا به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نه می تواند نیازهای عاطفی همسرش را ببیند و برآورده کند و نه می تواند در حل مشکلات زندگی مشترک سهمی داشته باشد. از سوی دیگر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آنقدر فریبنده هست که به راحتی افراد را به دام خیانت می اندازد. سهولت در دسترس بودن افراد در فضای مجازی و این فریب که دو کلمه حرف زدن با فلان همکار و دوست و حتی غریبه به جایی بر نمی خورد، فضا را برای ارتباط های گسترده تر باز می کند.
یا نهایتا فرد را به تنوع طلبی و غرق شدن در خیالات یک ارتباط مجازی می اندازد. و این تنوع دقیقاً ریشه ی برقراری خیلی از روابط خارج از چارچوب ازدواج و خیانت به همسر است. فریبندگی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به حدی است که کم کم با برقرار کردن ارتباط نوشتاری و کلامی، نوعی شیفتگی و علاقه بین طرفین ایجاد می کند. و چه بسیارند افراد سودجو و بیمار که در حریم خانواده ها رسوخ می کنند. و زمینه را برای انواع جرایم و اعمال نامتعارف فراهم می کنند. اعمالی که نهایتاً زندگی مشترک را به تباهی می کشند. بر خیانت به همسر و نهایتاً طلاق دامن می زنند.
راه حل برای جلوگیری از آسیب های فضای مجازی چیست؟
برای اینکه از آسیب های مخرب فضای مجازی مثل خیانت به همسر، طلاق، اخلال در زندگی مشترک و… در امان باشید، باید یاد بگیرید که بر استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی کنترل داشته باشید. تمرین اینکه حضور در فضای مجازی را در منزل و خصوصاً نزد همسر و فرزندان محدود کنید، بهترین روش برای تقویت زندگی مشترک و حفظ تعادل شخصیتی است. از سوی دیگر اگر شما می بینید همسرتان زیادی سرش در گوشی فرو رفته می توانید با ایجاد جذابیت بیشتر در فضای واقعی او را به دنیای واقعی بکشانید.
این نکته را نیز توجه داشته باشید که سرکوفت زدن و تحقیر و سرزنش همسرتان کار را خراب تر می کند. از سوی دیگر به کار بردن این دفاع که شما هم در تلافی سرتان را با گوشی مشغول نگه دارید دیگر آب پاکی را روی دست زندگی مشترک تان می ریزد. همیشه بهترین راه حال را می توان در سنتی ترین راه ها جستجو کرد. برای همسرتان در واقعیت جذاب باشید. و راه را برای جذابیت دنیای مجازی ببندید. برای اینکار باید خود را آماده کنید. باید آموزش ببینید و راهکارهای علمی و کاربردی را استفاده کنید. به همین خاطر پیشنهاد می کنیم که هیچ وقت جلسات مشاوره خانواده را نادیده نگیرید.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب - راسخون
راهکارهای موثر برای شاد زیستن
ترویج احساس شادی و خوشبختی، تأثیر به سزایی بر داشتن زندگی شاد دارد. برای ترویج شادی، مشاوران پیشنهاد می کنند که خود را از قضاوت نکنید و توجه خود را به سمت رفتارها و عادت هایی که به احتمال زیاد شما را شادتر می کنند، جلب کنید. از دیدگاه روانشناسی شادی در ارتباط با زندگی معنا می یابد و به همین دلیل، تمام روابط مستلزمِ توجه منظم و پرورش آن می باشد. در این مطلب به راهکارهای موثر برای شاد زیستن اشاره خواهیم کرد.
مشاوران و روانشناسان معتقدند میزان شاد بودن ما به میزان عادت ما به شرایط مثبت یا منفی و بازگشت به سطح شادی عمومی بستگی دارد.
راهکارهای موثر برای شاد زیستن
ما می توانیم آستانه شاد بودن مان را تغییر دهیم
خیلی از افرادی که به مشاور خانواده و روانشناس مراجعه می کنند، افسرده هستند. در واقع بلد نیستند شاد باشند. بلد نیستند شادی نمایند و شاد زندگی کنند. افراد متقاضی مشاوره، در خیلی از موارد مشکلات زندگی را آن قدر زیاد می دانند که فرصتی برای شاد کردن پیدا نمی کنند. انگار که برای شادی کردن باید وقت خالی داشته باشند تا بتوانند شاد زندگی کنند. از نظر ما مشاوران و روانشناسان، شادی باید در زندگی افراد جاری باشد. افراد باید بتوانند شاد زندگی کنند، نه اینکه که برای شادی، زمان خالی کنند و یا اینکه صرفاً شادیِ خود را محدود کنند به مسافرت، سینما و…
باید توجه داشت که حتی در سختی ها هم می شود شاد بود، شاد زندگی کرد و زندگی شیرینی داشت. منتها ابتدا باید شاد زندگی کردن را یاد گرفت، تا بتوان آن را در زندگی پیاده کرد. خیلی وقت ها وقتی از افراد خواسته می شود تا اولویت شماره یک خود را نام ببرند، بیشتر، روابط شخصی، سلامت جسمانی خوب، شغل پر درآمد، سرمایه، خانه ی راحت، اوقات فراغت کافی را در اولویت زندگی خود قرار می دهند. در این میان، وجه مشترک اکثر افراد این است که می خواهند شاد باشند. با این حال بسیاری از ما نگرانیم که خوشبخت نیستیم. یا در مورد چیزی که شادی را به ارمغان می آورد، دچار سوءتعبیر می شویم.
افراد شاد و خوشبخت طیف کاملی از احساسات را دارند
تجربه مشاوران روانشناسی نشان می دهد افراد شاد تلاش می کنند از هر لحظه ی بیداری خود لذت ببرند: در هر چیزی جنبه ای طنزآلود می بینند. یا با صدای بلند آواز می خوانند. در واقع افراد شاد این کارها را به صورت عالی انجام می دهند و در نهایت هم برای شان تبدیل به یک امر بی معنی شود. زندگی چالش برانگیز است. از دیدگاه روانشناسی و طبق تجربه ی مشاوران افرادی که به تمام حوادث توجه می کنند و نگران همه چیز هستند، کمی از واقعیت فاصله گرفته اند. مثلاً اگر شما یک موضوع غم انگیز را تجربه کرده باشید و دوست شما توصیه کند که آن موضوع را فراموش کرده و با او همراه شوید، احتمالا فکر می کنید که دوست تان بی احساس است.
چرا شما می خواهید با خودتان به این شیوه رفتار کنید و احساسات خود را نادیده بگیرید؟ وقتی که ما در حال زندگی کنیم و به آنچه در اطراف و درون ما می گذرد دقت نماییم، احساسات ما دقیق و متناسب با موقعیت خواهند بود. مشاوران روانشناسی معتقدند افرادی که خود را خوشحال و شاد در نظر می گیرند، در پاسخ به مسائل به شیوه انعطاف پذیر و سازگارانه پاسخ می دهند. خوب عمل می کنند و خود را به خاطر احساس ناراحتی، عصبانیت یا ترس سرزنش نمی کنند.
استفاده از کلمات برای بیان احساسات می تواند سطح خوشحالی و خوشبختی ما را افزایش دهد
مشاوران روانشناسی پیشنهاد می کنند حتی اگر موقعیتی که در آن قرار دارید دلپذیر نیست، از کلمات خوب برای بیان احساسات (که ذهن آگاهی می تواند برای این کار موثر باشد) استفاده کنید. به لحاظ روانشناسی این کار به شما کمک می کند تا احساسات تان را با کنجکاوی و دقت نظر تحلیل کرده و دچار قضاوت اشتباه درباره ی آن احساسات نشوید. در نتیجه، اگر متوجه شدید که عصبانی هستید به جای اینکه عصبانیت تان را بروز دهید، تمرکزتان را روی توصیف احساسی که دارید متمرکز کنید. تجربه مشاوران روانشناسی نشان می دهد این تمرین کمک می کند تا بین خودتان و احساسات تان کمی فاصله ایجاد کنید و در احساسات تان غرق نشوید. در غیر این صورت ممکن است از کوره در بروید و رفتاری را انجام دهید که در نهایت موجب پشیمانی شما شود.
افراد به شکل های متفاوتی شادی و خوشبختی خود را ابراز می کنند
به لحاظ روانشناسی افراد ویژگی ها متفاوتی دارند. مشاوران توصیه می کنند که در برخورد با دیگران سعی نکنید شبیه دیگران باشید. در مورد خودتان صادق باشید. باطن خود را با ظاهر دیگران مقایسه نکنید. در هیچ چیز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. مشاوران روانشناسی معتقدند فقط به این دلیل که شما در راهروی دفتر همهمه و سرو صدا نمی کنید و یا اینکه با صدای بلند مثل همکار سبک مغزتان نمی خندید دلیل نمی شود که شما شاد و خوشحال نیستید. خودتان را و راهی که شما را شادی و خوشحال می کند، بشناسید.
درگیری های ذهنی تان را کم کنید تا شاد و خوشحال تر باشید
تجربه مشاوران روانشناس نشان می دهد که همه افراد تمایل دارند بخش زیادی از زندگی شان را به شکل مفروض در نظر بگیرند و ذهن خود را درگیر موضوعات کوچکتر بکنند. راهکار مشاوران روانشناسی برای مقابله با این گرایش چنین است که چیزی که به آن فکر می کنید را در نظر بگیرید و از خودتان بپرسید که آیا این چیز می تواند در زندگی شما یا عزیزان تان (همسر شما، اعضای خانواده یا حتی یک شکلات) خللی ایجاد کند؟ جزئیات زندگی خود را بدون این عامل مهم بررسی کنید. فرصت را غنیمت بشمارید و نسبت به آنچه می توانید برای عزیزانتان انجام دهید شکرگزار باشید.
پول خرج کردن برای دیگران شما را شاد می کند
در یکی از مطالعات روانشناسی مشخص شد که پس از دریافت جایزه سالیانه، شادترین افراد کسانی بودند که پول را برای دیگران و یا برای موسسات خیریه صرف کردند. در این تحقیقات روانشناسی این نتیجه به دست آمد افرادی که مقدار کمی پول (5 دلار یا 20 دلار) دریافت کرده بودند و از آن ها خواسته شد که پول را خرج دیگران کنند، شادتر از افرادی بودند که پول را برای خود خرج کردند.
طبق این تحقیق روانشناسی مشخص شد، سهیم کردن پول خود با دیگران و انفاق و صدقه، همه افراد را در نتیجه کار که همان احساس شادی و خوشحالی است شریک می کند. تأثیر این کار وقتی بیشتر می شود که شما خودتان به اختیار حاضر شوید به صورت مستقیم با افراد دریافت کننده ی پول، تعامل داشته باشید. به عنوان مثال، وقتی که شما تصمیم می گیرید از طریق یک موسسه خیریه، پولی را به یک کودک یتیم بدهید، اگر شما و کودک مذکور با استفاده از نامه با هم در ارتباط باشید، احساس معنارداری بین شما شکل خواهد گرفت و احساس شادی خواهد کرد.
شادی فقط یک احساس نیست بلکه چیزی است که ما انجام می دهیم
به گفته ریچارد دیویدسون، دانشمند عصب شناس، احساس رفاه، از طریق اقدامات ما و انتخاب های آگاهانه ما در مورد چگونگی مشاهده یک وضعیت به وجود می آید و نه فقط از طریق احساسات ما. تجربه ی مشاوران و مطالعات روانشناسی نشان می دهد ذهن افراد در مواجهه با حوادث به صورت طبیعی به سمت جهت گیری های منفی و تمرکز بر تهدید تمایل دارد و کمتر به سوی یک تجربه ی دلپذیر کشیده می شود.
مشاوران روانشناس معتقدند ترویج احساس شادی و خوشبختی، تأثیر به سزایی بر داشتن زندگی شاد دارد. برای ترویج شادی، مشاوران پیشنهاد می کنند که خود را از قضاوت نکنید و توجه خود را به سمت رفتارها و عادت هایی که به احتمال زیاد شما را شادتر می کنند، جلب کنید. از دیدگاه روانشناسی شادی در ارتباط با زندگی معنا می یابد و به همین دلیل، تمام روابط مستلزمِ توجه منظم و پرورش آن می باشد.
ما می توانیم آستانه شاد بودن مان را تغییر دهیم
مشاوران و روانشناسان معتقدند میزان شاد بودن ما به میزان عادت ما به شرایط مثبت یا منفی و بازگشت به سطح شادی عمومی بستگی دارد. اگر ما از این اصل آگاه نباشیم، ممکن است دیگران را به خاطر احساسات شان سرزنش کنیم. یا حتی این احتمال وجود دارد که طلاق بگیریم، شغل را کنار بگذاریم یا حتی ترک تحصیل کنیم. روانشناسان بر این باورند که اگر افراد توجه بیشتری به این روابط داشته باشند، می توانند با رویکرد سازنده تری به کار و اعمال خود بپردازند. آن ها را بهتر پرورش دهند و شادتر باشند.
منبع:راسخون
15 ویژگی آدم های موفق
با توجه به اینکه انسان های موفق روی کارهای مهم تمرکز دارند، در این مقاله قصد داریم شما را با 15راهی که طرز فکر افراد موفقرا با دیگران متفاوت می سازد، آشنا سازیم.
برای آنکه طرز فکرتان مثل افراد موفق باشد این موارد را رعایت کنید:
1 . بر روی آنچه مهم است تمرکز کنید:
تنها 24 ساعت در روز وجود دارد، اما در آن ساعت ها، کجا وقتی را برای خودتان صرف کنید؟ مردم موفق می دانند که در امروز و روز بعدشان چه اتفاقی می افتد. قبل از تماشای ویدیوهای یوتیوب ویروسی کار لازم را انجام دهید.
2. لیست های بی پایان :
لیست کارهای موجود وجود دارد، اما آنها تنها شامل پروژه های برتری هستند که امروز باید رویشان کار کنید. معمولا تکمیل سه عنصر کلیدی در روز به این معنی است که روز تولیدی و خوبی داشتید اگر آنها را تکمیل کنید، می توانید به پروژه های دیگرتان ادامه دهید. نگاه کردن به فهرست نامحدود کارها چیزی نیست که مردم فکر کنند. لیست وظایفتان را راحت قابل کنترل و قابل انجام کنید.
3. ایده هایتان با دیگران مطرح کنید:
آیا یک ایده عالی دارید که می خواهید راه اندازی کنید؟ خوب، آن را مخفی نگه ندارید. شروع به به اشتراک گذاری ایده تان با دیگران در صنعت خود، دوستان، غریبه ها، مردم در کافی شاپ کنید. ببینید بازخورد آنها به این ایده چیست؟ شاید آنها چیزی را که قبل از آن هرگز فکر نکرده اید، مشخص کنند و به ایده شما بیافزایند.
4. از قانون 80/20 استفاده کنید:
اصل پارتو این است که 80% از نتایج شما از 20% مورد از تلاش های شما حاصل می شود. آن 20% را شناسایی کنید و بر آن تمرکز کنید.
15 ویژگی آدم های موفق
5. یاد بگیرید که ذهنتان را آرام کنید:
مراقبه برای افراد موفق ضروری است. زمانی بین 5 د یا 30 دقیقه طول می کشد تا ذهن شما پاک شود و روزتان را در راه درستش قرار دهد. ما در اطلاعات غرق شده ایم و ذهن باید راهی برای پاک کردن همه سر و صدا ها داشته باشد.
6. داشتن چشم انداز خوش بینانه :
فکر کردن به تمام راه ها و پروژه و ایده هایی که کار نمی کنند و موفق نمی شوند را کنار بگذارید و به سراغ آنچه جواب می دهد، بروید.هنگامی که مثبت فکر می کنید، پروژه شما احتمال بیشتری دارد که موفق شود ؛ افکار منفی ذهن و همه کارهای شما را نابود می کند.
7. نگران غیر متعارف ها نباشید:
تفکر مردمی همیشه به نتیجه مورد انتظارشان منجر نمی شود ممکن است زیاد طول بکشد و ریسکی برای به دست آوردن نتیجه ای که شما می خواهید را داشته باشد. اگر تفکری متعارف منجر به نتیجه مورد نظر شما نشد، ممکن است زمان شروع برای کاری متفاوت باشد.
8. راه را دنبال کنید:
مردم موفق همیشه راه را پیروی می کنند. اگر می گوئید که قصد انجام کاری دارید، آن کار را انجام دهید فرد یا سازمانی دیگر این را تشخیص می دهد و شما در بالای جمعیت قرار می دهد.
9. همکاری با دیگران:
آیا یک پروژه عالی دارید که می خواهید آن را راه اندازی کنید؟ شاید همکاری با کسی برای آنکه بهتر انجامش دهید و راحت تر به هدفتان برسید، بتواند یک دنیا تفاوت را برایتان ایجاد کند. بسیاری از افراد موفق می دانند که پروژه هایشان می توانند از جرقه خلاقیت دیگران بهره بگیرد ؛ شاید شما یک عکاس هستید که همکاری با یک هنرمند گرافیتی را قطع کرده اید و یا یک نویسنده برای نوشتن یک پروژه شگفت انگیز هستید.
10. می دانید که می توانید آن را انجام دهید:
اگر فکر می کنید که می توانید، پس ممکن است همه چیز با اعتقاد به خودتان آغاز می شود اگر می خواهید بهترین نویسنده باشید، ابتدا باید باور کنید که شما یک نویسنده هستید ، بدانیدکه اعتقاد کلید موفقیت شماست.
15 ویژگی آدم های موفق
11. افکار خود را پیشرفت دهید:
یک ایده عالی ممکن است یک شبه اتفاق بیافتد. این ایده تمایل و زمان را برای توسعه اش می خواهد پروژه یک روزه نیست که منجر به راه اندازی موفقیت آمیز شود، اما صبر می خواهد تا این ایده به طور کامل توسعه یابد و شما باید 150% تلاش خود را بکنید تا انجامش دهید، صبور باشید.
12. متفاوت باشید:
همان کارهایی را انجام دهید که مانند فراد بالا و خوبی که دوست دارید باشید متفاوت نباشید، نه بهتر. کپی دقیقی از شخصی نباشید خودتان و منحصر به فرد باشید. مدل منحصر به فرد خودتان باشید.
13. پای چیزی که به آن اعتقاد دارید بایستید:
افراد موفق تمایل دارند که در مقابل چیزی که به آن اعتقاد دارند، یک ارتش بسازند شما همیشه ارتشی حمایتگر از خودتان را ندارید، اما می توانید بدو عقب نشینی پای عقاید و ایده های خود بایستید.
14. همه چیز را درج کنید:
نه، ما در اینجا بازی پوکر بازی نمی کنیم، بلکه در عوض، بازی با زندگی می کنیم. شما باید کاری که به آن تمایل دارید را با در نظر گرفتن تمام ریسک هایش انجام دهید.آیا هر بار این قضیه کار می کند؟ نه. با این حال، شما ممکن است از آنچه اتفاق افتاده درس بگیرید. شما هرگز نمی دانید که آیا آن کار خواهد کردیا نه، مگر اینکه آن را امتحان کنید.
15. از شکست ها درس بگیرید:
آیا کار می کند یا خیر، باید وضعیت را پس از آن تحلیل کنید.
چه چیزی خوب پیش نمی رود؟
چه چیزی را می توان بهبود داد؟
افراد موفق همیشه پس از انجام پروژه ها از طرح شان عقب می روند و به نتایج نگاه می کنند و از شکست هایشان درس می گیرند تا دوباره اتفاقی نیفتند.
نتیجه گیری
متفاوت بودن ممکن ایت در مقابل “معمولی بودن” قرار بگیرد، معمولی بودن چیزی است که مردم آن را می سازند هنگامی که شما شروع به فکر کردن و متفاوت بودن می کنید، افق وسیع تر را می بینید و به موفقیت نزدیک خواهید شد
راسخون
معضلی به نام وابستگی به موبایل
امروزه مطمئنا در اطرافیان خود افراد بسیار زیادی را مشاهده کرده اید که به تلفن همراه خود وابسته هستند. وابستگی به تلفن همراه مشکلی همگانی در بسیاری از جوامع امروزی می باشد. امروزه وابستگی به تلفن همراه و فضای مجازی، در بین مردم گسترش یافته و بر زندگی روزمره افراد تاثیرات زیادی گذاشته است. با ما همراه باشید.
اکثر جوانان به تلفن همراه خود اعتیاد دارند و باید آن را در دسترس خود قرار دهند و همچنین نوموفوبیا را تجربه کرده اند.
مقدمه
مطمئنا در اطرافیان خود افراد بسیار زیادی را مشاهده کرده اید که به تلفن همراه خود وابسته هستند. وابستگی به تلفن همراه مشکلی همگانی در بسیاری از جوامع امروزی می باشد. امروزه وابستگی به تلفن همراه و فضای مجازی، در بین مردم گسترش یافته و بر زندگی روزمره افراد تاثیرات زیادی گذاشته است. شاید شما نیز از آن دسته از افرادی باشید که در طول شبانه روز بارها به تلفن همراه خود سر می زنند و حتی هنگام خواب آن را در جایی نزدیک به خود قرار می دهند و اگر آن را در خانه جا گذاشته باشند، به سرعت باز می گردند و بدون آن، بیرون نمی روند.
امروزه یکی از مهمترین ابزاری که انسان با آن در ارتباط است، همین تلفن همراه می باشد که نگرانی نبود آن به دیگر نگرانی های بشر افزوده است. نگرانی حاصل از فراموش کردن و جا گذاشتن تلفن همراه، موضوعی است که حدود بیش از 50 درصد افرادی را که از تلفن همراه استفاده می کنند، درگیر خود نموده است. این اضطراب را به تازگی به اصطلاح نوموفوبیا می شناسند که تلفیقی از سه واژه no، mobile و phobia است. این کلمه به معنای ترس نداشتن تلفن همراه یا به عبارتی جدایی از آن است. شاید برای تان جالب باشد که بدانید علت این ترس می تواند پیش زمینه ای در دوران کودکی داشته باشد.
یک روانپزشک انگلیسی به نام جان بالبی که به دلیل نظریاتش در مورد دل بستگی مشهور شده است، نقل قول جالبی در این باره دارد: «انسان در هنگام تولد میل به حفظ میزانی از وابستگی به سایرین دارد». یکی از رفتارهای انطباقی برای حفظ بقا در کودک و در نخستین سال های زندگی او، ایجاد دلبستگی به والدین و سرپرست و اطرافیان خود است. البته این رفتار ممکن است که تا بزرگسالی حفظ شود و باقی بماند که می توان نوموفوبیا را در همین دسته قرار داد.
طبق نظر جان بالبی یکی از احساساتی که در هنگام برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد دلبستگی به وجود می آید، احساس امنیت است که به نوعی برای انسان ضروری می باشد. در صورتی که از طریق رابطه صحیح حاصل نگردد، انسان دچار مشکل می شود و به سراغ روش های دیگری مانند «وابستگی استرس زا» (کوشش برای ارتباط گرفتن با دیگران به صورت وسواسی) یا «فرار از رابطه» (دوری از دیگران) می رود. بنابراین اگر فرد نتواند بطور عادی با اطرافیانش ارتباط برقرار نماید و از این طریق احساس امنیت نکند، ناچارا به استفاده از ابزاری چون اسباب بازی، جانوران و چیزهای جایگزین روی می آورد. اگر بخواهیم تلفن همراه و شبکه های مجازی را نیز به عنوان یک نمونه دیگر در نظر بگیریم، آنگاه در می یابیم که چرا برخی از افراد، تلفن همراه خود را جایگزین برقراری رابطه واقعی با سایرین کرده اند و به شدت زیاد وابسته آن شده اند.
چرا وابستگی به تلفن همراه رو به افزایش است؟
ضمن ترویج و گسترش استفاده از تلفن همراه، دلایل دیگری نیز برای وابستگی به شبکه های اجتماعی و تلفن همراه وجود دارد:
تسهیل برقراری ارتباط: رسانه های اجتماعی و پیام های صوتی، تصویری و نوشتاری امکان برقراری ارتباط با اطرافیان را تسهیل نموده و امکان دسترسی به اعضای خانواده و دوستان را ساده تر نموده است.
شخصی سازی اطلاعات: تلفن همراه های هوشمند روز به روز در حال پیشرفت هستند و امکانات جدیدی را به مخاطب می دهند. از جمله این موارد می توان به ذخیره کردن عکس، فیلم و موسیقی و همچنین شخصی سازی اطلاعات بر اساس سلیقه فرد اشاره کرد. قابلیت شخصی سازی امکاناتی را همچون انتخاب عکس مورد علاقه به عنوان پس زمینه، محدود کردن دسترسی به برنامه ها و … در اختیار کاربرد قرار می دهد و به سبب همین ویژگی است که میزان وابستگی افراد به تلفن همراه افزایش یافته است.
یکی از تحقیقات صورت گرفته در زمینه وابستگی به تلفن همراه، پژوهشی بود که بر روی 175 داوطلب جوان صورت گرفت و نتایج و قسمت های مختلف این مطالعه در ادامه بیان شده است.
مدت زمان استفاده از تلفن همراه
در بخش اول این آزمون از داوطلبین خواسته شد که مدت زمانی را که برای فعالیت های معمول و روزانه خود مانند پیام دادن، بازی کردن، صحبت کردن و چک کردن شبکه های اجتماعی مصرف می کنند، تعیین نمایند و با اعداد به میزان استفاده خود از هر کدام امتیاز بدهند.
میزان اعتیاد به تلفن همراه
برای بررسی میزان وابستگی افراد به گوشی، از آنان خواسته شد که در دو بخش، نوموفوبیا و تمایل داشتن برای دسترسی آسان به تلفن همراه سوالات این قسمت را پاسخ دهند. لذا دو جمله برای آنان مطرح گردید و از آنان خواسته شد که مشخص کنند تا چه اندازه جملات ذیل برای آنان نیز صادق است:
- برای مطرح کردن موضوعاتی که برایم خوشایند نیستند، ترجیح می دهم به جای رو در رو شدن با شخص مورد نظر، بصورت تلفنی با او صحبت کنم که می تواند مشکلات ناشی از نبود اعتماد به نفس باشد.
- تلفن همراه هم در همه اوقات حتی در هنگام خواب، نزدیک و در دسترس من است که می تواند ناشی از نظریه دلبستگی بالبی باشد.
بررسی میزان و زمینه وابستگی
در قسمت سوم این پرسشنامه، میزان وابستگی فرد و همچنین موارد وابستگی های غیر طبیعی که پیشتر نیز ذکر شد، مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. از شرکت کنندگان خواسته شد که یک سری جملات را مطالعه کنند و به میزان انطباق آن ها با خودشان نمره بدهند. برای نمونه دو مورد از این جملات را در زیر مشاهده خواهید کرد:
- بسیاری از اوقات که به وجود و حضور اطرافیانت نیاز داری، از آنها کاری ساخته نیست.
- از اینکه کسی خیلی گرم و صمیمی با من برخورد کند متنفرم.
- نتیجه حاصل از این قسمت افراد را در دو گروه وابستگی استرس زا و فرار از رابطه جای می دهد.
نتیجه کلی
در این بررسی مشاهده شد که اکثر جوانان به تلفن همراه خود اعتیاد دارند و باید آن را در دسترس خود قرار دهند و همچنین نوموفوبیا را تجربه کرده اند. این وابستگی به تلفن همراه بر اثر قابلیت برقراری ارتباط آسان با سایرین نیست و پیش زمینه هایی در دوران کودکی دارد.
یکی دیگر از نتایج جالبی که در این پژوهش مشاهده شد این بود که نوموفوبیا می تواند نشان دهنده تمایل زیاد شخص برای برقراری رابطه با اشخاص باشد. افرادی که در این آزمون بالاترین نمره وابستگی به تلفن همراه را اخذ نموده بودند، اذعان داشتند که بهترین حسن تلفن همراه، خاصیت برقراری آسان رابطه با اشخاص دیگر است. اکثر شرکت کنندگان این آزمون به یک میزان تلفن همراه خود را نزدیک خود قرار می دادند. اما افرادی که دچار وابستگی استرس زا بودند، به میزان بیشتری تلفن همراه خود را در دسترس قرار می دادند.
آخرین نتیجه به دست آمده از این آزمون، نشان دهنده وجود رابطه بین استفاده از تلفن همراه و وابستگی استرس زا بود. چنین افرادی استفاده از برنامه ها و فضاهای مجازی را غالبا جایگزین مکالمه های مستقیم از طریق تلفن همراه کرده بودند و احتمالا همین موضوع یکی از دلایل کاهش مکالمات تلفنی در سنوات اخیر محسوب می گردد.
زنان یا مردان؟ کدام یک به تلفن همراه خود وابسته ترند؟
بطور کلی مردان بیشتر برای اموری چون بازی کردن و دستیابی به اخبار و مطالب جدید از تلفن همراه خود استفاده می کنند و زنان بیشتر برای چت کردن و صحبت کردن با دیگران. بنابراین از آنجایی که زنان با هدف اجتماعی و ارتباط گرفتن با دیگران از تلفن همراه خود استفاده می کنند، لذا نسبت به مردان وابستگی بیشتری به تلفن همراه دارند تا بتوانند ارتباط برقرار کنند.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب - راسخون
نقش زبان در اخلاق نیک
حجت الاسلام والمسلمین همتیان:
امیرالمومنین علی علیه السلام در خطبه ۱۲۸ راجع به اهمیت اخلاق می فرمایند:
مردم بپرهیزید و دوری کنید از شکستن وخرد کردن اخلاق خود و بپرهیزید از اینکه در اخلاق خود تغییرات نامطلوب ایجاد کنید.
اگر اخلاق انسان بشکند ارزش و بهای انسان نیز پایین میآید.
امیرالمومنین میفرمایند: ای مومن! علم و ادب بهای جان توست و هر چه به علم و ادب خودت اضافه کنی به ارزش و بهای خود اضافه کرده اید
در جامعه مردم برای فردی ارزش قائل هستند که ادب داشته باشد.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند ارزش هر انسانی به مقدار همت او است
همت یعنی دید بلند و افق وسیع و تلاش خستگی ناپذیر برای رسیدن به هدفی
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: ارزش هر انسانی به آن چیزهایی است که او دوست می دارد.
انسانی که از ارزشهای اخلاقی و اخلاق پسندیده استفاده میکند،
انسان ارزشمندی میباشد و انسانی که فاقد اخلاق است، ارزش و جایگاهی ندارد.
اخلاق راه نجات انسان است.
شخصی که فاقد اخلاق ندارد انسانیت خود را هم از بین برده. صورت او به شکل انسان است ولی باطن او به شکل حیوان است.
پیامبر صلی الله علیه و اله وقتی میخواهند اسلام را معنی بکنند میفرمایند: الاسلام حسن الخلق.