ریشه های افکار و تصورات منفی
منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری…
اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند.
مقدمه
بدون تردید، منفی نگری، از جمله چالش های جدی ابعاد شخصیتی انسان ها به شمار می رود. منفی نگری، تفکر فرد را بشدت درگیر خود ساخته و در صورت ادامه یافتن این روند، بستر مناسب برای شکل گیری اختلالات روانی مانند افسردگی را فراهم می آورد. در حال حاضر و متاثر از مشکلات و معضلات موجود در بدنه اقتصادی کشور، شاهد موجی فراگیر از افکار و باورهای منفی در ابعاد مختلف جامعه هستیم.
با شیوع و گسترش شبکه های مجازی، به ویژه شبکه های اجتماعی و موج منفی به راه افتاده به لطف این شبکه ها، توده های بیشتری از مردم با این معضل دست به گریبان هستند. بدون اغراق، نداشتن اعتماد به نفس، اضطراب، بی اعتمادی و برخورداری از افکار تیره و تار، به مثابه یک آفت سمی و مهلک تلقی می شود. هجوم افکار منفی و عدم کنترل و مدیریت آن، همانند بختک بر روی تمام ابعاد زندگی فرد سایه می افکند.
شایان ذکر است که در صورت بروز فکر منفی در ذهن انسان، برای از بین بردن این فکر، نیاز به تولید چهار فکر مثبت می باشد. در غیر این صورت، افکار منفی همچون ویروسی آلوده در سریع ترین زمان، تمام وجود فرد را به سیطره خود در می آورد. شیوع تصورات منفی علاوه بر تحت شعاع قرار دادن زندگی شغلی و کاری فرد، سبب سوق پیدا کردن نگاه او به سمت منفی نگری می شود.
بدون اغراق، همه افراد در معرض افکار منفی قرار می گیرند. تصورات منفی به صورت غیرارادی یا ارادی، به ذهن فرد خطور پیدا می کنند و سبب آزار دادن و اذیت شخص می شوند. بر همین اساس، تصورات منفی و منفی نگری، فکر و جسم فرد را تحت شعاع خود قرار می دهد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه یابی منفی نگری و تصورات منفی
بطور کلی، منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری الگوی رفتاری و شخصیت انسان، متاثر از افکار موجود در ذهن او می باشد.
در شکل گیری و تعیین ذهنیت افراد مؤلفه های مختلفی نظیر دوستان، خانواده، ژن و هرگونه عامل اکتسابی و وراثتی دیگر، تاثیر گذار و مؤثر هستند. افکار منفی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و وجود این افکار در ذهن فرد با ایجاد بسیاری از اختلالات روحی و روانی ارتباط مستقیم دارد. تفکر منفی علاوه بر کاهش اعتماد به نفس فرد، مهارت های ذهنی و عملکرد شخص را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
تصورات منفی با رخنه کردن به ادراک فرد ضمن آسیب رساندن، اثرات مخربی را بر روی ذهن فرد از خود برجای می گذارند. به همین جهت، تصورات منفی در وجود فرد بیش از پیش بسط و گسترش پیدا می کند. برای رها شدن و نجات یافتن از منفی نگری، تشخیص آن یکی از راهکارهای مؤثر درمانی به شمار می آید. تصورات منفی به عنوان نوعی از بیماری های فکری، با مراجعه به روانشناس متخصص درمان می شود. بطور معمول، روانشناس ضمن ریشه یابی علل منفی نگری فرد، با استفاده از روش های تشخیصی، علل و عوامل اصلی آن را شناسایی نموده و راهکارهای درمانی مناسب و مثمر ثمر را به شخص ارائه می نماید.
مقاومت در برابر افکار منفی، سبب تقویت الگوی تفکر فرد شده که نتیجه آن تقویت منفی نگری می شود. غالباً هنگامی که فرد تلاش می نماید که به مسئله خاصی فکر نکند، در حقیقت به فکر کردن در مورد آن موضوع بیشتر می پردازد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه های اصلی منفی نگری و افکار منفی
در ایجاد تفکر منفی و منفی نگری، عوامل و مؤلفه های مختلفی نقش دارند. اما اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند. اگر در رفتار کودکان دقیق شده باشیم، درمی یابیم که تجارب منفی در ذهن آنها هیچ محلی از اعراب نداشته و کودکان غالباً در افکار خود تصاویر مثبت و عاری از منفی حک می نمایند.
با گذشت زمان و به وجود آمدن تجارب ناراحت کننده و اتفاقات ناگوار، افکار مرتبط با اتفاقات رخ داده در ذهن فرد حک شده و با هر بار اهمیت دادن به آن، علاوه بر پر رنگ تر شدن، ذهن فرد را بیشتر به خود مشغول می سازد. اضطراب شدید، افسردگی، تنگناهای مالی، فشارهای خانوادگی، شکست های عاطفی، برخورداری از ذهنیت منفی در مورد زندگی، شکست های تحصیلی و شغلی، از دیگر عوامل اصلی منفی نگری به شمار می روند.
ریشه های افکار و تصورات منفی
راهکارهای پاکسازی ذهن از منفی نگری
یکی از راهکارهای مفید برای دوری از منفی نگری، استفاده از تکنیک توقف فکر می باشد. این تکنیک بوسیله روانشناس به فرد آموزش داده می شود. در این روش، در ابتدا فرد به صورت ارادی در جهت تولید افکار منفی بر می آید تا بدین طریق میزان اضطراب خود را افزایش دهد. سپس با استفاده از یک نشانه مانند برخورد خودکار به میز، بی درنگ افکار مثبت را بر افکار منفی غالب می سازد. با ادامه این روند، فرد ضمن از بین بردن منفی نگری، افکار مثبت و سازنده را در ذهن خود جاری می سازد. خلاقیت به خرج دادن فرد، دور شدن از محیط های منفی و قدم زدن نیز در برطرف ساختن منفی نگری بسیار مؤثر است.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب
راسخون
عوامل تأثیرگذار بر از خودبیگانگی شغلی
عواملی چون رشد برونزا، افزایش مهاجرت از روستا به شهر، تحولات سریع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه، نوسازی پر شتاب در دهه های اخیر و پیامدهای آن از جمله عوامل تاثیرگذار بر از خودبیگانگی شغلی است. با ما همراه باشید تا با دیگر عوامل آشنا شوید.
بیگانگی ممکن است ناشی از صورتهای دیگری از تجربه ی اجتماعی باشد، که در محیط کار نیز روی می دهند.
عوامل تأثیرگذار بر از خودبیگانگی شغلی
همانطور که بیگانگی از سوی حوزه های مختلف علوم به ویژه جامعه شناسی و روانشناسی مورد بحث و تدقیق قرار گرفته در بروز ظهور آن در کشور ما عوامل اقتصادی، فرهنگی، روانی و شخصی و …مؤثّر است.
عواملی چون رشد برونزا، افزایش مهاجرت از روستا به شهر، تحولات سریع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه، نوسازی پر شتاب در دهه های اخیر و پیامدهای آن، حالت گذار (برخورد ارزشها و هنجارهای سنتی با ارزشها و هنجارهای نوین) باعث شده است که این دوگانگی در قالب تضاد، بحران و تنش، در ابعاد گوناگون بروز نماید و میتواند عامل و محور اساسی به وجود آورندة بیگانگی باشد.
بیگانگی از کار نه تنها ممکن است ناشی از شرایط کار خانه باشد، و یا ناشی از تجربیات شغلی بوده، بیگانگی ممکن است ناشی از صورت های دیگری از تجربه ی اجتماعی باشد، که در محیط کار نیز روی می دهند و یا مشترکاً با آن عمل می کنند (مثلاً تجارب زندگی خانوادگی و یا فرهنگی) (حسین زاده و دیگران، 1390).
1) ساختار سازمانی
سازمانها دارای انواع مختلفی از ساختار هستند که برحسب نیاز و با توجه به شرایط آن سازمان بکار میرود. به اعتقاد برنز[1] و استاکر[2] مؤثرترین ساختار، ساختاری است که با الزمات محیط انطباق دهد. در یک طبقه بندی کلی ساختار سازمان ها به دو نوع ساختار مکانیکی و ساختار ارگانیکی تقسیم بندی می شوند.
ساختار مکانیکی،سازمان به وسیله ویژگی هایی نظیر پیچیدگی و رسمیت زیاد، تمرکزگرایی، رفتارهای برنامه ریزی شده و در قالب مقررات شناخته میشود. در این ساختار مدیر متکی به خط مشی ها سازمان بوده و در واکنش به رویدادهای پیش بینی نشده عمل می کند.
از سوی دیگر، ساختار ارگانیکی منعطف بوده و میزان نفوذ افراد در آن براساس مهارت و دانش است و وظایف در این ساختار انعطاف پذیر بوده و تأکید بر مبادله وجود دارد. ویژگیهای اختیارات غیرمتمرکز، قوانین و مقررات کمتر، شبکه ارتباطات غیررسمی و توجه به خودکنترلی شرایط تطبیق بیشتری ساختار ارگانیک با محیط را فراهم میسازد وجود تفاوت در انواع ساختارهای سازمانی ناشی از تفاوت در ابعاد و مولفه های آن است.
بر اساس پژوهش رابینز در خصوص ابعاد ساختار با سه مؤلفه پیچیدگی، رسمیت و تمرکز به واسطه قدمت و پیشتوانه علمی بالا ملاک مطالعه ساختار سازمانی در بسیاری از تحقیقات می باشد (رابینز، 1392).
2) ویژگی های شغلی
مهداد (1390) بیان می دارد کارکنان از خودبیگانه به عنوان بزه دیدگان سازمانی تلقی می گردند که در آن سازمان ها، افراد دارای مشاغلی ساده، تکراری، بی اهمیت و بدون اختیار هستند و به عبارتی فاقد ویژگی های شغلی چون تنوع مهارت، هویت وظیفه، اهمیت وظیفه، اختیار و بازخورد هستند.
تنوع مهارت
طبق تئوری کلی و مهم راجع به انگیزانندگی شغل توسط هاکمن و الدهم، مهارتهای لازم برای انجام یک کار باید متنوع باشد. منظور از تنوع مهارت، درجه نیازمندی شغل به فعالیت های متنوعی است که لازمه آن داشتن مهارت ها و استعدادهای گوناگون است. تنوع، وظایف و فعالیت های بیشتری را به شغل اضافه می کند به گونه ای که شغل مورد نظر خسته کننده نباشد. از سویی دیگر در سازمانی که انجام وظایف به صورت یکنواخت و تکراری است، انسان ها به مهره های بدون احساس و عاطفه مبدل می شوند (شرفی و همکاران، 1392).
هویت وظیفه
به نحوی که فرد هیچ گاه نتیجه کار خود را مشاهده نمی کند.
اهمیت وظیفه
که فرد هیچ گاه متوجه نقش و اهمیت نوع شغل و فعالیت خویش در زندگی خود و رفاه مردم نیست.
بازخورد
به نحوی که کارکنان هیچ اطالعاتی در رابطه با اثربخشی کیفیت عملکرد شغلی ندارند.
اختیار
سازمان هایی که در آنها کارکنان استقلال کافی برای انتخاب وظایف کاری خود ندارند و مجاز به شرکت در تصمیم گیری های سازمان نیستند؛ به احتمال زیاد درجات بالایی از بیگانگی شغلی در آن دیده میشود. به عبارت بهتر رابطه معکوسی بین بیگانگی از کار و مشارکت در تصمیم گیری وجود دارد (سیلان و همکاران، 2011).
3) تناسب ارزش های فرد- سازمان
با در نظر گرفتن نظریه عدم تناسب ارزش های فرد- سازمان منطقی است اگر فرض شود که ادراک کارکنان از شرایط کاری تا حد قابل توجهی از ارزیابی های آنان در مورد ارزش های سازمان اثر می پذیرد. بنابراین ارزش های فردی آنان باید خواست ها و انتظارات نهایی آنان در مورد شرایط کاریشان را برانگیزد.
مغایرت ارزشی کارکنان با سازمان به افزایش احساس از خودبیگانگی شغلی می انجامد و به طور مشخص تر احساس ناتوانی، بی معنایی و از خود بیزاری را افزایش می دهد. می توان ادعا کرد که حس مغایرت میان ارزش های فردی کارکنان و ارزش های کاری در بافت سازمانی باعث احساس از خودبیگانگی در کارکنان می شود (نادی و همکاران، 1392).
4) کیفیت روابط کاری
برای بسیاری از کارکنان و اعضای سازمان، گروه مهمترین منبع ارتباطات اجتماعی(روابط متقابل یا تعامل) است. ارتباطاتی که در درون گروه کاری صورت می گیرد نمایانگر ابراز نفرت، درجه استیصال یا رضایت فرد و نوع احساسات اوست. بنابراین ارتباطات خوب موجب تخلیه انسان از فشار روانی می شود و در راه تأمین نیازهای اجتماعی به وی کمک می کند. بنابراین برقراری ارتباطات خوب، برای عملکرد سازمان در سطح عالی و کسب بیشترین سود ضروری است. ارتباط مؤثر با کارکنان و درک انگیزه های ارتباطی آنان در توفیق مدیران در دستیابی به اهداف طراحی شده سازمان عامل مؤثری است (گودرزوند چگینی و دیگران، 1393).
5) عدالت سازمانی
شواهد تجربی زیادی دلالت بر اهمیت نقش عدالت در اقدامات و روابط کارکنان در سازمان دارند. بسیاری از محققان اعتقاد دارند که اگر کارکنان، تصمیمات سازمانی و اقدمات مدیریت را متعصبانه و ناعادلانه درک کنند، به احتمال بیشتری احساس رنجش، تخطی، و حتی عصبانیت می کنند.
از جمله راه های واکنش کارکنان به نابرابری ادارک شده در سازمان تالش برای کاهش درون دادها از طرف کارکنان می باشد. این می تواند توسط تاکتیک هایی انجام شود که به طور مستقیم با کاهش دروندادها ارتباط داشته باشد. مثالی از این تاکتیک ها، غیبت در کار و حتی ترک خدمت می باشد. تاکتیک های دیگر برای مقابله با بی عدالتی، تاکتیک های غیر مستقیم و دفاعی هستند. یکی از مهمترین تاکتیک های دفاعی غیر مستقیم، انتخاب نگرش منفی نسبت به سازمان است. انتخاب نگرش بدبینانه ممکن است به عنوان تاکتیکی توسط کارکنان برای مقابله غیر مستقیم با سازمان استفاده شود (حقیقی کفاش و دیگران، 1390).
پی نوشت:
[1] Burns
[2] Stalker
راسخون
تربیت دینی فرزندان
داشتن فرزند خوب است، اما بهتر از آن داشتن فرزندی است که تربیت دینی داشته باشد. باید فضای خانواده خود را آرام و محیطی امن برای تربیت فرزندتان قرار دهید تا بتوانید راحت تر اعتقادات دینی را به فرزند خود آموزش دهید.
تربیت دینی برای فرزندان، سعادت و عاقبت بخیری را به دنبال دارد و ثواب آن برای والدین نیز خواهد بود.
مقدمه
فرزندان، شیرینی زندگی و نعمت بزرگ خداوند برای انسانها هستند که زندگی پدر و مادر را سرشار از عشق و علاقه میکنند، به شرطی که در امر تربیت آنها کوشا باشند. این فرزندان حقوقی دارند که پدر و مادر وظیفه دارند آنها را رعایت کنند. یکی از مهمترین حقوق ها این است که فرزند را با خداوند و اهل بیت آشنا سازند.
فطرت وجودی فرزندان (تمام فرزندان عالم) پاک است و مانند یک پارچه سفید هستند که رفتارهای پدر و مادر باعث میشود این فطر آلوده شود یا اینکه تمیز و پاک بماند. چون پدر و مادر هستند که با اعتقادات خود باعث شکل گرفتن اعتقادات و باورهای فرزندشان میشوند. امام سجاد (علیهالسلام) در رابطه با وظیفه پدر و مادر می فرمایند: تو (پدر) نسبت به فرزند خود مسئول هستی که او را نیکو تربیت نمایی و او را به سوی پروردگارش رهنمون سازی.. [1]
توجه: خوب تربیت کردن فرزندان به معنای این است که برای راحتی خودتان دارید سرمایه گذاری میکنید. از هر پدر و مادری سوال کنیم که آیا دوست دارید در زمان پیری(آن زمانی که نیاز به محبت دارید) فرزندتان به شما بی محلی کند و احترام نگذارد؟ قطعا جوابها این خواهد بود که دوست نداریم….
فرزندانی که خوب تربیت شده باشند و تربیت آنها از نوع دینی باشد، رفتارهای بهتری با والدین خود دارند. تربیت دینی برای فرزندان، سعادت و عاقبت بخیری را به دنبال دارد و ثواب آن برای والدین نیز خواهد بود.
روزی پیامبر و یارانش از قبرستان بقیع میگذشتند که پیامبر فرمود شتاب کنید. در برگشت هم یاران خواستند شتاب کنند که حضرت فرمود عجله نکنید. زیرا در هنگام رفتن، مرده ای را عذاب میکردند ولی در وقت برگشت عذاب را از او برداشتند. زیرا او فرزندی به جای گذاشت و در این فرصت به تعلیم علم دینی (بسم الله الرحمن الرحیم) پرداخت و بخاطر همین، خداوند او را بخشید. [2]
نکته: عزت و احترام در دنیا و آخرت را میتوانید در خوب تربیت کردن فرزند تان داشته باشید. در دنیا با رفتارهای خوب خودش سبب سرافرازی شما میشود و در وقت گرفتاری هم کمک کار شما و عصای روز پیری شما خواهد بود. بعد از مرگ شما هم ذخیره ای است تا ثمرات کارهای خوب او برای شما هم ارسال گردد. پس در تربیت دینی فرزندتان کوشا باشید.
زمان شناس باشید:
اگر توانستید در زمان کودکی این نهال نو پا را رشد دهید، دیگر مشکل چندانی ندارید. اما برای کسانی که به سن بالاتر رسیدن باید بگوییم که بهترین زمانها را برای انتخاب تربیت دینی داشته باشید و آن زمان زمانی است که فرزند شما شاداب و سرحال است.در این حالت احتمال پذیرش بیشتر است تا زمانی که فرزند شما خشمگین و ناراحت است. امام رضا (علیه السلام) فرمودند :همانا برای دلها روی آوردن و پشت کردنی است؛ نشاط و فترتی است؛ پس زمانی که قلبها روی میآورند، بصیر هستند و میفهمند و زمانی که پشت میکنند، ملول و خسته میشوند. پس در هنگام نشاط و اقبال آنها را در یابید و در هنگام پشت کردن و فترت رها کنید. [3]
موضوع شناس باشید:
بعد از اینکه زمان مناسبی را برای صحبت کردن انتخاب کردید باید در همان فرصت مناسب، مسائل دینی مرتبط با هر موضوعی را به او آموزش دهید. مثلا؛ زمانی که فرزند شما غیبت کرد و میخواهید او را از این کار منع کنید. نباید در مورد مال مردم خوردن صحبت کنید. بلکه درباره همان موضوع در زمان مناسب با او صحبت کنید. و زمانی که شاد است به او بگویید که برای این شاد بودنش از خداوند تشکر کند.
توجه: باید به اقتضای سن فرزندتان توجه داشته باشید و با او مانند یک دانشمند علوم دینی رفتار نکنید.
آغاز تربیت کودک از چه زمانی است؟
میتوان دوران تربیت کودک را به چند بخش تقسیم بندی کرد:
دوره اول: قبل از انعقاد نطفه که بستگی به پدر و مادر دارد که دارای چه روحیات و خلقیات بودند.
دوره دوم: زمان بارداری مادر است که در این دوران از چه غذاهای تغذیه میکند و چه رفتارهای نشان میدهد، چون تمام این ها روی رفتار فرزند او نمایان خواهد شد.
دوره سوم: از ابتدای خلقت که در روایت ها بیان شده در گوش راست او اذان بگویید و در گوش چپ او اقامه بگویید و کام او را با تربت کربلا یا آب فرات باز کنید. همه این سه دوره ای که گفتیم به صورت غیر مستقیم، بیان کننده آموزش دینی است که در ضمیر ناخودآگاه او تاثیر میگذارد.
دوره چهارم: از سن 2،3 سالگی شروع میشود که این دوران به صورت مستقیم در امر تربیت او تاثیر گذار است. امیرالمومنین درباره آغاز تربیت به امام حسن می فرماید: هنگامی که کودک و دارای نیت سالم و پاک بودی، بر ادب آموختن تو همت گماشتم. [4]
توجه: کودکانی که در دوران کودکی، با ایمان به خداوند و باورهای دینی تربیت میشوند، آزاده قوی و نیرومند تری نسبت به دیگران دارند؛ در هنگام مشکلات کمر خم نمیکنند و خود را بازنده نمیدانند، بلکه تلاش میکنند و با توکل به خداوند از آن مشکل پیروز بیرون میآیند. فرزندانی که تربیت دینی داشته باشند برای آرامش والدین خود تلاش میکنند و همیشه سعی دارند تا آنها را خوشحال سازند.
پی نوشت :
[1] مکارم الاخلاق، صفحه 421
[2] محمدعلی کریمینیا، الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان (رهنمودهای مهم تربیتی در قالب تمثیل و حکایت) قم: پیام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سال چاپ: 1376، چاپ دوم، صفحه 206
[3] مستدرک الوسائل ،جلد 3،صفحه 55
[4] نهج البلاغه، نامه 31، صفحه 338
راسخون
بخشهای سه گانه ارتباطات گفتاری را بشناسید
کلامی
واضح است که ادای کلمات در قالب گفتار روی میدهد. به همین دلیل بیشتر مردم فقط بر عنصر کلامی ارتباط متمرکز هستند؛ در صورتی که ارتباط کلامی تنها بخشی از کل پیام است.
آوایی
این بخش در ارتباطات بسیار مهم است و شامل لحن گفتوگو، افت و خیز آن و تشدید آوا در گفتوگو است.
بصری
این بخش شامل حرکت، زبان بدن و صورت است. تصاویر بصری، پیامهای آگاهانه و ناخودآگاهی را منتقل میکنند. زبان بدن هم میتواند باعث افزایش اثربخشی کلام و یا تضعیف آن شود.
از سکوت هوشمندانه استفاده کنید
در ارتباط با دیگران سعی نکنید گفتوگوی پیوسته و مداوم داشته باشید. وقفه گهگاهی میتواند شما و فرد مقابل را به تفکر درباره گفتوگو و ارتباط وادار کند. از سوی دیگر، بعضی افراد برای فرار از سکوت اقدام به صحبت کردن بدون فکر میکنند که این مسئله میتواند باعث ناراحتی و سوء تفاهم در ارتباط شود. پس گاهی سکوت نجات دهنده است.
تمرکز بر گفتوگو و جلوگیری از پرت شدن حواس از بهترین راهها برای ارتباط موثر است
مسائل را حل نشده باقی نگذارید
باقی ماندن مسائل پیچیده و حل نشده ممکن است باعث بروز سوء تفاهم و اختلال در رابطه شود. اگر نمیتوانید فورا یا طی یک جلسه مسائل و سوء تفاهمهای ایجاد شده را برطرف کنید، سعی کنید برای رفع آنها قرار ملاقات بعدی بگذارید. باقی ماندن مشکلات حتی ممکن است باعث شود که حرفهای صادقانه و درست طرف مقابل دچار سوء برداشت شود.
بدانید که همه چیز وابسته به شما نیست
فراموش نکنید که شما فقط یک سوی ماجرا هستید و همه چیز وابسته به شما نیست. ممکن است شما صراحت و آگاهی کافی را در رابطه داشته باشید، اما طرف مقابل فاقد آنها باشد. در چنین شرایطی تلاشهای شما برای برقراری ارتباط موثر بیفایده خواهد بود و فقط باعث آزار و خستگی شما خواهد شد. بهترین رابطهها آنهایی هستند که بر مبنای شفافیت و صداقت شکل گرفته و تداوم پیدا میکنند.
نکات: اگر متوجه شدید کسی با دیگران بد رفتاری می کند، به او تذکر دهید. مبارزه با ظلم و امر به معروف و نهی از منکر بهترین کار است. هر زمان که واجب بود، این کار را انجام دهید.
مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمیپذیرند
دولت ترکیه از سال 1390/ 2011 که بحران امنیتی سوریه شروع شد تا امروز در این کشور نقش اساسی و منحصر به فرد ایفا کرده است و به نظر میآید این نقش امنیتی تا سالهای آینده استمرار داشته باشد. دولت ترکیه در این دوره 15 ساله علاوهبر حمایت نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مالی از همه گروههای نظامی مخالف دولت سابق سوریه، بخش زیادی از شمال این کشور را به اشغال نظامی خود درآورده و اخیراً بر حجم آن افزوده است. ترکیه از سال 1393 ـ دو سال پس از آغاز بحران امنیتی سوریه ـ به بهانه مقابله با تهدیدات گروههای مسلح کردی علیه ترکیه در حالی که توانایی تهدید این کشور را نداشتند، به خاک سوریه تجاوز کرد و حاکمیت این کشور را زیر پا گذاشت. این در حالی بود که سوریه و ایران بارها به اطلاع مقامات آنکارا رسانده بودند که عدم تعرض گروههای مسلح کردی به خاک ترکیه را تضمین میکنند. کمااینکه در طول این 15 سال هیچ گزارشی مبنی بر تعرض کردهای سوریه به خاک ترکیه و حتی شلیک یک تیر به سمت آن منتشر نشده است. پس کاملاً پیداست که دولت ترکیه از آشوبهای سوریه برای در دست گرفتن بخشهایی از سرزمین آن استفاده کرده است. گزارشها بیانگر آن است که ارتش ترکیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه اقدام به راهاندازی دورههای آموزش زبان ترکی و جایگزین کردن لیر خود به جای پول رسمی سوریه کرده که از نیات ترکیه در اشغال دائمی سرزمینهای سوریه و الحاق آن به ترکیه خبر میدهد.
براساس اسناد و مدارک فراوانی که از حمایت گسترده و طولانی دولت ترکیه از گروههای شبهنظامی معارض دولت سوریه حکایت میکند و شامل حمایت همهجانبه از «جیشالحر»، «داعش»، «النصره» و در سالهای اخیر از تحریرالشام و احرارالشام میشود، این دولت در همه جنایاتی که طی 15 سال اخیر علیه مردم سوریه اتفاق افتاده، سهم اساسی دارد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در طول این 15 سال حتی حمایت رسمی از تروریستها را مخفی نکرده و در مواقع مختلف از جمله در جریان برگزاری نشستهای آستانه که از بهمن ماه 1395 شروع شد، بهطور رسمی نمایندگی جریانات مسلح سوریه را بهعهده داشته است.
پس از آنکه دولت سوریه به همراه دوستان منطقهای خود توانست بر تروریسم غلبه کرده و اکثر مناطق تحت اشغال تروریستها را آزاد کند و در دهم دی ماه 1395 آتشبس برقرار نماید، نشستهای آستانه با مشارکت ترکیه شروع شد. در این میان دولت ترکیه تلاش کرد تا مانع فروپاشی کامل گروههای مسلح معارض سوریه شود. بهعنوان مثال در جریان نشستهای آستانه، ترکیه تضمین داد که بدون نیاز به درگیری نظامی، گروههای مسلح معارض در ادلب را خلع سلاح کرده و این استان را به دولت سوریه تسلیم میکند و برای این کار شش ماه زمان خواست اما در طول این مدت، دولت ترکیه امکانات نظامی و مالی بیشتری در اختیار تروریستها قرار داد و با استمهال پیدرپی، مانع بازگشت این منطقه به دولت سوریه شد. در طول این سالها، ادلب عملاً به صورت یک استان تحت اداره ترکیه درآمد در حالی که پایگاه اصلی حضور تروریستها بود.
صفحات: 1· 2
ریشه های افکار و تصورات منفی
منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری…
اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند.
مقدمه
بدون تردید، منفی نگری، از جمله چالش های جدی ابعاد شخصیتی انسان ها به شمار می رود. منفی نگری، تفکر فرد را بشدت درگیر خود ساخته و در صورت ادامه یافتن این روند، بستر مناسب برای شکل گیری اختلالات روانی مانند افسردگی را فراهم می آورد. در حال حاضر و متاثر از مشکلات و معضلات موجود در بدنه اقتصادی کشور، شاهد موجی فراگیر از افکار و باورهای منفی در ابعاد مختلف جامعه هستیم.
با شیوع و گسترش شبکه های مجازی، به ویژه شبکه های اجتماعی و موج منفی به راه افتاده به لطف این شبکه ها، توده های بیشتری از مردم با این معضل دست به گریبان هستند. بدون اغراق، نداشتن اعتماد به نفس، اضطراب، بی اعتمادی و برخورداری از افکار تیره و تار، به مثابه یک آفت سمی و مهلک تلقی می شود. هجوم افکار منفی و عدم کنترل و مدیریت آن، همانند بختک بر روی تمام ابعاد زندگی فرد سایه می افکند.
شایان ذکر است که در صورت بروز فکر منفی در ذهن انسان، برای از بین بردن این فکر، نیاز به تولید چهار فکر مثبت می باشد. در غیر این صورت، افکار منفی همچون ویروسی آلوده در سریع ترین زمان، تمام وجود فرد را به سیطره خود در می آورد. شیوع تصورات منفی علاوه بر تحت شعاع قرار دادن زندگی شغلی و کاری فرد، سبب سوق پیدا کردن نگاه او به سمت منفی نگری می شود.
بدون اغراق، همه افراد در معرض افکار منفی قرار می گیرند. تصورات منفی به صورت غیرارادی یا ارادی، به ذهن فرد خطور پیدا می کنند و سبب آزار دادن و اذیت شخص می شوند. بر همین اساس، تصورات منفی و منفی نگری، فکر و جسم فرد را تحت شعاع خود قرار می دهد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه یابی منفی نگری و تصورات منفی
بطور کلی، منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری الگوی رفتاری و شخصیت انسان، متاثر از افکار موجود در ذهن او می باشد.
در شکل گیری و تعیین ذهنیت افراد مؤلفه های مختلفی نظیر دوستان، خانواده، ژن و هرگونه عامل اکتسابی و وراثتی دیگر، تاثیر گذار و مؤثر هستند. افکار منفی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و وجود این افکار در ذهن فرد با ایجاد بسیاری از اختلالات روحی و روانی ارتباط مستقیم دارد. تفکر منفی علاوه بر کاهش اعتماد به نفس فرد، مهارت های ذهنی و عملکرد شخص را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
تصورات منفی با رخنه کردن به ادراک فرد ضمن آسیب رساندن، اثرات مخربی را بر روی ذهن فرد از خود برجای می گذارند. به همین جهت، تصورات منفی در وجود فرد بیش از پیش بسط و گسترش پیدا می کند. برای رها شدن و نجات یافتن از منفی نگری، تشخیص آن یکی از راهکارهای مؤثر درمانی به شمار می آید. تصورات منفی به عنوان نوعی از بیماری های فکری، با مراجعه به روانشناس متخصص درمان می شود. بطور معمول، روانشناس ضمن ریشه یابی علل منفی نگری فرد، با استفاده از روش های تشخیصی، علل و عوامل اصلی آن را شناسایی نموده و راهکارهای درمانی مناسب و مثمر ثمر را به شخص ارائه می نماید.
مقاومت در برابر افکار منفی، سبب تقویت الگوی تفکر فرد شده که نتیجه آن تقویت منفی نگری می شود. غالباً هنگامی که فرد تلاش می نماید که به مسئله خاصی فکر نکند، در حقیقت به فکر کردن در مورد آن موضوع بیشتر می پردازد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه های اصلی منفی نگری و افکار منفی
در ایجاد تفکر منفی و منفی نگری، عوامل و مؤلفه های مختلفی نقش دارند. اما اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند. اگر در رفتار کودکان دقیق شده باشیم، درمی یابیم که تجارب منفی در ذهن آنها هیچ محلی از اعراب نداشته و کودکان غالباً در افکار خود تصاویر مثبت و عاری از منفی حک می نمایند.
با گذشت زمان و به وجود آمدن تجارب ناراحت کننده و اتفاقات ناگوار، افکار مرتبط با اتفاقات رخ داده در ذهن فرد حک شده و با هر بار اهمیت دادن به آن، علاوه بر پر رنگ تر شدن، ذهن فرد را بیشتر به خود مشغول می سازد. اضطراب شدید، افسردگی، تنگناهای مالی، فشارهای خانوادگی، شکست های عاطفی، برخورداری از ذهنیت منفی در مورد زندگی، شکست های تحصیلی و شغلی، از دیگر عوامل اصلی منفی نگری به شمار می روند.
ریشه های افکار و تصورات منفی
راهکارهای پاکسازی ذهن از منفی نگری
یکی از راهکارهای مفید برای دوری از منفی نگری، استفاده از تکنیک توقف فکر می باشد. این تکنیک بوسیله روانشناس به فرد آموزش داده می شود. در این روش، در ابتدا فرد به صورت ارادی در جهت تولید افکار منفی بر می آید تا بدین طریق میزان اضطراب خود را افزایش دهد. سپس با استفاده از یک نشانه مانند برخورد خودکار به میز، بی درنگ افکار مثبت را بر افکار منفی غالب می سازد. با ادامه این روند، فرد ضمن از بین بردن منفی نگری، افکار مثبت و سازنده را در ذهن خود جاری می سازد. خلاقیت به خرج دادن فرد، دور شدن از محیط های منفی و قدم زدن نیز در برطرف ساختن منفی نگری بسیار مؤثر است.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب
گشایش غیرمنتظرهای که برای آیتالله حقشناس اتفاق افتاد
به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) مشرف شدم و موضوع اجاره را با آن بانوی کریمه در میان گذاشتم. پس از مدتی در حالت زیارت، خواب بر من غلبه کرد. در عالم رؤیا، کریمه اهل بیت (س) به من فرمودند: «میرزا! چرا برای این مسائل کوچک به ما متوسل میشوی؟ از ما حاجتهای بزرگ طلب کن! برای حل این موضوع، به زیارت مرقد میرزای قمی برو!»
به گزارش خبرگزاری حوزه، در راستای بهرهمندی نسل جوان از سیره عملی مرحوم آیت الله حق شناس از اساتید اخلاق و عرفان، خاطرهای که از زندگی پربرکت ایشان تقدیم شما فرهیختگان میشود.
برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم مشرف شدم.
آن زمان شهریهی یک طلبه تقریباً ۳۰ تومان بود و من باید تمام این مبلغ را برای اجارهخانه به صاحبخانه پرداخت میکردم و دیگر پولی برای گذران زندگی نمیماند.
برای رهایی از این وضعیت، خیلی دنبال خانهای با اجاره بهای ارزانتر گشتم.
در این ایام شخصی به من مراجعه کرد و گفت ما منزلی داریم که اجارهبهای آن نصف قیمت منزلی است که در آن ساکن هستید (۱۵ تومان).
اما به جای باقیماندهی اجاره، اهل بیت شما باید کمک عیال ما کند و کارهای خانه را انجام دهد.
نگران شدم که چگونه این پیشنهاد را برای اهل بیتم مطرح کنم. (خانواده ایشان از یک خانوادهی محترم و ثروتمند بودند و در منزلشان خدمتکار داشتند.)
از این جریان خیلی دلگرفته شدم؛ به همین دلیل به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و موضوع را با آن بزرگوار مطرح کردم.
در حرم خوابم برد.
در عالم رؤیا حضرت معصومه (س) فرمودند: «میرزا چرا برای این موضوعات کوچک به ما مراجعه میکنی؟! از ما کارهای بزرگ بخواه!؛ برای پیدا کردن خانه سر قبر میرزای قمی برو!»
سر قبر میرزای قمی رفته و مشغول خواندن سورهی یاسین شدم.
آخر سورهی یاسین بود که یکی از دوستان، کنارم نشست و گفت برای یکی از آقایان مسئلهای پیش آمده و میبایست برای انجام کاری به تهران برود و مدت طولانی در آنجا بماند.
دنبال شخصی میگردد تا به او اعتماد داشته باشد و خانهاش را در قم به صورت رایگان به او بسپارد.
منبع: کتاب از داستانها باید آموخت، ص
پیام به سیویکمین اجلاس سراسری نماز
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به سیویکمین اجلاس سراسری نماز، ضمن تقدیر از اقدامات مخلصانهی حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، نمازگزاران را به اقامه نماز اوّل وقت و حفظ توجه و حضور قلب، برای اثرگذاری نماز در دل و جان و عمل فردی و اجتماعی آنان توصیه کردند و جوانان را بیش از سایرین مخاطب این سخن دانستند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خدا را شکر که سلسلهی مبارک اجلاسهای نماز در طول سالیان ادامه یافت و این اقدام مخلصانهی جناب آقای قرائتی (دامت افاضاته) برکت کرد و چنان که انتظار میرفت، ادامه یافت و امید است برکات آن همچنان ادامه داشته باشد.
توصیهی موکّد اینجانب، اوّلاً اقامهی نماز در اوّل وقت است، و ثانیاً سعی در حفظ توجّه و حضور قلب؛ نمازگزار بداند با مخاطبی سخن میگوید که مالک همهی عالم وجود و ملِک روز رستاخیز است. نماز با این دو خصوصیّت در دل و جان نمازگزار و آنگاه در عمل فردی و اجتماعی او اثر میگذارد. جوانان بیش از دیگران مخاطب این توصیهاند. امید است توفیق الهی شامل حال آنان باشد.
والسّلامعلیکمورحمةالله
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۱۰/۵
آموزش آداب معاشرت عید نوروز به کودکان-1
سلام و احوالپرسی خوب
رفتار و گفتار فرزند شما در دقایق اولیه دیدار بر ذهن مخاطب بسیار تاثیرگذار است. یک سلام و احوالپرسی خوب و معقول نشان دهنده اعتماد به نفس و پختگی رفتار کودک است. به فرزندتان بیاموزید هنگامیکه میخواهد به کسی سلام دهد حتما نام او را خطاب کند و به چشمان او نگاه کند. شما میتوانید این کار را با فرزندتان تمرین کنید.
شما نقش میزبان را بازی کنید و از او بخواهید با شما مودبانه سلام و احوالپرسی کند. با این کار میتوانید ایرادات او را قبل از قرار گرفتن در شرایط واقعی برطرف کنید. همچنین به فرزندتان بگویید که او باید بزرگسالان را با عنوان «خانم» یا «آقا» خطاب کند و از نام فامیل آنها استفاده کند، مگر اینکه غیر از این از او خواسته شود. با اینکار نوعی حریم و احترام متقابل بین کودک و بزرگسال ایجاد میشود.
دست دادن و روبوسی کردن
در جامعه ما باید با برخی افراد دست داد و با برخی دیگر روبوسی کرد. به فرزندتان بگویید که انتظار میرود او با کدام یک از اعضای فامیل دست دهد و با کدام یک روبوسی کند. همچنین دست دادن روش خاصی دارد که همه افراد، حتی برخی بزرگسالان نیز با آن آشنا نیستند. معمولا افراد با دست راست با یکدیگر دست میدهند.
اگر فرزند شما چپ دست است، دست دادن با دست راست را به او آموزش دهید. همچنین هنگام دست دادن، نباید دست طرف مقابل را بیش از حد فشار داد، اما فشار دست نیز نباید خیلی کم باشد. در این مورد باید تعادل رعایت شود. دست دادن میتواند بسیار تاثیرگذار باشد و پیامهای گوناگونی را به مخاطب منتقل کند. برخی با دست دادن میخواهند خوشحالی خود را از دیدن فرد مقابل اظهار کنند، در حالیکه برخی دیگر قصد نوعی جلب توجه را دارند.
استفاده از دو واژه ارزشمند
«لطفا» و «متشکرم»… این دو واژه امروزه از ارزش معنایی بالایی برخوردارند و استفاده از آنها نشان دهنده ادب و تربیت افراد است. اگر شما قصد آموزش استفاده از این دو واژه را به فرزند خود دارید، قبل از هر چیز باید خودتان از آنها استفاده کنید و تقریبا روزی هزار بار به آنها یادآوری کنید این دو کلمه را به کار گیرند.
علت اهمیت استفاده از این دو کلمه را بگویید. همه افراد دوست دارند از آنها به نوعی قدردانی شود. همچنین استفاده از واژه لطفا میتواند اوامر را به نوعی خواهش تبدیل کند. در این صورت فرد مقابل انجام آن کار را به نوعی اختیاری میداند و احساس نمیکند مجبور است.
استفاده از این دو کلمه جادویی یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده ادب و تربیت افراد است. در دنیای امروز، والدین و فرزندان در تعامل با یکدیگر و دیگران بسیار کم از این دو واژه استفاده میکنند. بهترین راه آموزش به فرزندان این است که خود شما به عنوان پدر یا مادر از این دو واژه در امور روزمره خود استفاده کنید. فراموش نکنید که شما بزرگترین الگوی فرزندتان هستید!
راسخون
رهبر انقلاب دلیل حضور ایران در سوریه را تبیین کردند.
بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مردم به شرح زیر است:
* در قضیهی فتنهی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطهی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.
* ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکاییها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهلبیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت.
* یک علت دیگر مسئلهی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند میآید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یک چیز معمولی نبود.