پنج سفارش ماندگار باقرالعلوم علیه السلام
پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت، در اولین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت از دو سو منتسب به رسولالله(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود؛
امام محمد باقر(ع) میفرماید: تو را به پنج چیز سفارش میکنم: اگر مورد ستم واقع شدی، ستم مکن! اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن! اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو! اگر مدحت کردند، شاد مشو! و اگر نکوهشت کردند، بیتابی مکن!
پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت، در اولین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت از دو سو منتسب به رسولالله(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود؛ از ناحیه پدر به امام حسین(ع) و از ناحیه مادر به امام حسن(ع) انتساب داشت.
روزی امام صادق(ع) از جدّه بزرگوار خویش (مادر امام باقر) یاد کرد و فرمود: «کانت صدیقه لم یدرک فی آل الحسن مثلها؛ جدهام صدّیقه بود و در آل حسن زنی به درجه و مرتبه او نرسید.» (بحار الانوار، ج۴۶، ص ۲۱۵)
آن حضرت در سن چهار سالگی در کربلا و واقعه عاشورا حضور داشت و در سفر کاروان اسرا به کوفه و شام، همراه پدر، همه ماجراها را میدید و بر اساس فرهنگ عاشورا تربیت شد.
اسم شریف حضرت، محمّد، کنیه ایشان ابوجعفر، و القاب ایشان باقر، شاکر و هادی بود که مشهورترین لقب ایشان باقر العلوم یعنی شکافنده علوم بود.
از جابر جعفی یکی از شاگردان آن حضرت سؤال شد، چرا آن حضرت را «باقر» نامیدند؟ پاسخ داد: «لانّه بقر العلم بقراً ای شقّه شقاً و اظهره اظهاراً؛ زیرا که او شکافت علم را، شکافتنی! و آشکار و ظاهر ساخت آن را ظاهر ساختنی که از غیر او ساخته نبود.» (معانی الخبار، ص۶۵)
زُراره، مشهورترین صحابی امام باقر(ع) در حدیثی از ایشان روایت میکند که امام در تشریح مبانی اسلام فرمود: «بنی الاسلام علی خمسة اشیاء، علی الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایة؛ اسلام بر پنج چیز استوار است، بر نماز و زکات حج و روزه و ولایت». زراره میگوید: عرض کردم کدام یک از این مبانی برتر است؟ حضرت فرمود: «الوِلایَةُ اَفْضَل؛ لِاَنَّها مِفْتاحُهُنَّ. وَالوالیُ هُوَ الدَّلیلُ عَلَیهِنَّ؛ ولایت و رهبری برتر است. زیرا کلید و راهگشای مبانی دیگر است و این رهبر؛ راهنمای مبانی دیگر است.» (فروع کافی، ج ۴ ص ۶۲، ح ۱)
امام باقر علیه السلام با بیشتر حاکمان زمان خود مناظره کرد و در همه آنها ولایت امیرالمؤمنین را اثبات فرمود؛ از جمله با هشام بن عبدالملک که در بعضی از آن مجالس، رنگ صورت هشام تغییر میکرد. هشام کینه امام را به دل گرفته بود تا بالاخره به ابراهیم بن ولید دستور داد به امام سم کشندهای بدهد. امام باقر(ع) با خوردن آن سم در بستر بیماری افتاد و طولی نکشید که جان به جان آفرین تسلیم کرد.
این اتفاق ناگوار نوزده سال و ۱۰ ماه پس از شهادت امام زینالعابدین(ع)، یعنی در هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری در مدینه رخ داد. امام باقر(ع) هنگام شهادت ۵۷ سال داشتند.
هشامبن سالم درباره شهادت امام باقر(ع) میگوید: امام باقر علیه السلام در شب شهادتش فرمود: «امشب همان شبی است که به من وعده داده شده است.» سپس به ظرف آب وضو که کنار دستش بود، اشاره کرد و فرمود: «آن را دور بریزید.» ما گمان کردیم این سخن از روی شدت تب است ولی بعد دیدیم موشی در آن آب افتاده است.» (بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۱۳)
* صلوات خاصه امام باقر(ع)
در صلوات خاصه امام باقر که از امام حسن عسکری منقول است، میخوانیم: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﺎﻗﺮ ﺍﻟﻌﻠﻢ ﻭ إﻣﺎﻡ ﺍﻟﻬﺪﯼ ﻭ ﻗﺎﺋﺪ أﻫﻞ ﺍﻟﺘﻘﻮﯼ ﻭ ﺍﻟﻤُﻨﺘﺠﺐ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﮎ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﮐَﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻪ ﻋﻠﻤﺎً ﻟﻌﺒﺎﺩﮎ ﻭ ﻣﻨﺎﺭﺍً ﻟﺒﻼﺩﮎ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺩﻋﺎً ﻟﺤﮑﻤﺘﮏ ﻭ ﻣﺘﺮﺟﻤﺎً ﻟﻮﺣﯿﮏ ﻭ أﻣﺮﺕ ﺑﻄﺎﻋﺘﻪ ﻭ ﺣﺬّﺭﺕ ﻣﻦ ﻣﻌﺼﯿﺘﻪ ﻓﺼﻞّ ﻋﻠﯿﻪ ﯾﺎ ﺭﺏ أﻓﻀﻞ ﻣﺎ ﺻﻠّﯿﺖ ﻋﻠﯽ أﺣﺪ ﻣﻦ ﺫﺭیة أﻧﺒﯿﺎﺋﮏ ﻭ أﺻﻔﯿﺎﺋﮏ ﻭ ﺭُﺳﻠﮏ ﻭ أﻣﻨﺎﺋﮏ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ.
منبع:سایت معاونت تبلیغ حوزه های علمیه
چهل حدیث « خوب و بد را بشناسیم »
قرآن کريم :اِنْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُمْ لاَِنْفُسِكُمْ وَ اِنْ اَسَاْتُمْ فَلَها؛[سوره اسراء ، آيه ۷]
اگر خوبى كنيد، به خودتان كرده ايد و اگر بدى كنيد باز هم به خود كرده ايد.
۱ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلْعِلْمُ رَأسُ الْخَيْرِ كُلِّهِ، وَ الْجَهْلُ رَأسُ الشَّرِّ كُلِّهِ ؛
دانايى سرآمد همه خوبى ها و نادانى سرآمد همه بدى هاست.[بحارالأنوار، ج۷۷، ص ۱۷۵، ح ۹]
۲ پيامبر صلي الله عليه و آله :تَـكَـلَّـفُوا فِعْلَ الْخَيْرِ وَ جاهِدوا نُفوسَكُمْ عَلَيْهِ، فَاِنَّ الشَّرَّ مَطْبوعٌ عَلَيْهِ الاِنْسانُ؛
در كار خير، خود را به زحمت اندازيد و در اين راه با هوا و هوس خود مبارزه كنيد، زيراطبيعت انسان به بدى تمايل دارد.[تنبيه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۰]
۳ پيامبر صلي الله عليه و آله :لا ضَرَرَ وَ لا اِضْرارَ فِى الاِْسْلامِ، فَالاِسْلامُ يَزيدُ الْمُسْلِمَ خَيْرا وَ لايَزيدُهُ شَرّا؛
در اسلام هيچ ضررى نيست و ضرر زدن به ديگران نيز ممنوع است، پس اسلام بهمسلمان خير مى رساند و شر نمى رساند.[الفقيه، ج ۴، ص ۳۳۴، ح ۵۷۱۸]
۴ پيامبر صلي الله عليه و آله :صِفَةُ الْعاقِلِ اَنْ يَحْلُمَ عَمَّنْ جَهِلَ عَلَيْهِ وَ يَتَجاوَزَ عَمَّنْ ظَـلَـمَهُ وَ يَتواضَعَلِمَنْ هُوَ دونَهُ وَ يُسابِقَ مَنْ فَوقَهُ فى طَلَبِ البِرِّ وَ اِذا اَرادَ اَنْ يَتَـكَلَّمَ تَدَبَّرَ فَاِنْ كانَ خَيْراتَـكَلَّمَ فَغَنِمَ وَ اِنْ كانَ شرّا سَكَتَ فَسَلِمَ وَ اِذا عَرَضَتْ لَهُ فِتْنَةٌ اِستَعصَمَ بِاللّهِ وَ اَمْسَكَيَدَهُ وَ لِسانَهُ وَ اِذا رَاْى فَضيلَةً اِنتَهَزَ بِها لا يُفارِقُهُ الحَياءُ وَ لا يَبْدو مِنْهُ الْحِرْصُ فَتِلْكَعَشْرُ خِصالٍ يُعْرَفُ بِهَا الْعاقِلُ؛
ويژگى عاقل اين است كه در برابر رفتار جاهلانه بردبارى كند، از كسى كه به او ظلمكرده درگذرد، در برابر زير دست خود متواضع باشد، با بالا دست خود در طلب نيكى رقابت كند، هرگاه بخواهد سخن بگويد بينديشد، اگر خوب بود بگويد و سود برد و اگر بدبود سكوت كند و سالم ماند، هرگاه با فتنه اى روبه رو شود به خدا پناه برد، دست و زبانخود را نگاه دارد، هرگاه فضيلتى ببيند آن را غنيمت شمارد، شرم و حيا از او جدا نشود وحريص نباشد، اينها ده خصلت اند كه عاقل با آنها شناخته مى شود.[تحف العقول، ص ۲۸]
۵ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِذا بَلَغَ الرَّجُلُ اَرْبَعينَ سَنَةً وَ لَمْ يَغْلِبْ خَيْرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّيطانُ بَيْنَعَيْنَيْهِ وَ قالَ: هذا وَجْهٌ لا يُفْلِحُ؛
هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى اوبوسه مى زند و مى گويد: اين چهره اى است كه روى رستگارى را نمى بيند.[مشكاة الأنوار، ص ۲۹۵]
۶ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلْخَيْرُ عادَةٌ وَ الشَّرُّ لَجاجَةٌ؛
خوبى عادت است و بدى لجاجت.[سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۸۰ ، ح ۲۲۱]
۷ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلا اِنَّ شَرَّ الشَّرِّ شِرارُ الْعُلَماءِ وَ اِنَّ خَيْرَ الخَيْرِ خيارُ الْعُلَماءِ؛
بدانيد كه بدترين بدها، علماى بدند و بهترين خوبان علماى خوبند.[منية المريد، ص ۱۳۷]
۸ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِنَّ اَحْسَنَ الْحَديثِ كِتابُ اللّه ِ وَ خَيْرَ الْهُدى هُدى مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آلهوَ شَرَّ الاُْمورِمُحْدَثاتُها؛
بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلي الله عليه و آله و بدترين اموربدعت هاست (پديده هاى مخالف دين).[بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۲۲، ح ۲۳]
۹ پيامبر صلي الله عليه و آله :مَنْ قالَ: اِنّى خَيْرُ النّاسِ فَهُوَ مِنْ شَرِّ النّاسِ وَ مَنْ قالَ: اِنّى فِى الْجَنَّةِفَهُوَ فى النّارِ؛
هر كس بگويد: من از همه مردم بهترم، او بدترين مردم است و هر كس بگويد: منبهشتى هستم، او جهنمى است.[النوادر للراوندى، ص ۱۰۷]
۱۰ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِذا ماتَ اَحَدُكُمْ فَقَدْ قامَتْ قيامَتُهُ، يَرى ما لَهُ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ؛
هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود و خوبى ها و بدى هاى خود را مى بيند.[كنزالعمّال، ح ۴۲۱۲۳]
۱۱ پيامبر صلي الله عليه و آله :خَيْرُ القُلوبِ اَوعاها لِلخَيْرِ وَ شَرُّ القُلوبِ اَوعاها لِلشَّرِّ، فَاَعلَى القَلبِالَّذى يَعِى الخَيْرَ مَمْلُوٌّ مِنَ الْخَيْرِ اِن نَطَقَ نَطَقَ مَأجورا و اِنْ اَنْصَتَ اَنْصَتَ مَأجورا؛
بهترين قلب ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى خوبى دارد و بدترين قلب ها،قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى بدى دارد، پس عالى ترين قلب، قلبى است كهخوبى را در خود دارد و لبريز از خوبى است. اگر سخن بگويد، سخنش در خور پاداشاست و اگر سكوت كند، سكوتش درخور پاداش است.[جعفريات، ص ۱۶۸]
۱۲ پيامبر صلي الله عليه و آله :خَيْرُ ما اُعْطىَ الرَّجُلُ الْمُؤْمِنُ خُلْقٌ حَسَنٌ وَ شَرُّ ما اُعْطِىَ الرَّجُلُ قَلْبُسوءٍ فى صورَةٍ حَسَنَةٍ؛
بهترين چيزى كه به مؤمن داده شده خوش اخلاقى و بدترين چيزى كه به انسانداده شده دلى بد در چهره اى زيباست.[كنزالعمّال، ح ۵۱۷۰]
۱۳ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلا اِنَّ خَيْرَ عِبادِ اللّه ِ التَّقىُّ النَّقىُّ الخَفىُّ وَ اِنَّ شَرَّ عِبادِ اللّه ِ المُشارُ اِلَيْهِبِالاَصابِـعِ؛
آگاه باشيد، بدرستى كه بهترين بندگان خدا كسى است كه با تقوا، پاك و گمنام باشد وبدترين بندگان خدا كسى است كه انگشت نما باشد.[بحارالأنوار، ج ۷۰، ص ۱۱۱، ح ۱۲]
۱۴ پيامبر صلي الله عليه و آله :ما اَسَرَّ عَبْدٌ سَريرَةً اِلاّ اَلْبَسَهُ اللّه ُ رِداءَها اِنْ خَيْرا فَخَيْرٌ وَ اِنْشَرّا فَشَرٌّ؛
هيچ كس نيتى را در دل پنهان نمى كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار وكردار او) همانند لباس ظاهر مى كند، با نيت خوب ظاهر خوب و با نيت بد ظاهر بدخواهد داشت.[كنزالعمّال، ح ۵۲۷۵]
۱۵ پيامبر صلي الله عليه و آله :دَعْ ما يُريبُكَ اِلى ما لا يُريبُكَ، فَاِنَّ الخَيْرَ طُمَأْنينَةٌ وَ الشَّرَّ ريبَةٌ؛
آنچه تو را به شك و ترديد مى اندازد رها كن و به سراغ آنچه تو را به شك و ترديدنمى اندازد برو؛ زيرا خوبى مايه آرامش و بدى مايه تشويش و دودلى است.[كنزالعمّال، ح ۷۳۰۸]
۱۶ پيامبر صلي الله عليه و آله :نيَّةُ الْمُؤمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ نيَّةُ الْكافِرِ شَرُّ مِنْ عَمَلِهِ وَ كُلُّ عامِلٍ يَعْمَلُعَلى نيَّتِهِ؛
نيت مؤمن بهتر از عمل او، و نيت كافر بدتر از عمل اوست و هر كس مطابق نيت خودعمل مى كند.[كافى، ج ۲، ص ۸۴ ، ح ۲]
۱۷ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِنَّ اَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوابا البِرُّ وَ اِنَّ اَسْرَعَ الشَّرِّ عِقابا البَغْىُ؛
پاداش نيكوكارى زودتر از هر كار خوب ديگرى مى رسد و كيفر ستم و تجاوز زودتر ازهر كار بد ديگرى گريبان مى گيرد.[خصال، ص ۱۱۰، ح ۸۱]
۱۸ امام على عليه السلام :جَليسُ الْخَيْرِ نِعْمَةٌ، جَليسُ الشَّرِّ نِقْمَةٌ؛
همنشين خوب نعمت و همنشين بد، بلا و مصيبت است.[غررالحكم، ح۴۷۱۹ و ۴۷۲۰]
۱۹ امام على عليه السلام :ما خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الجَنَّةُ وَ كُلُّ نَعيمٍ دونَالْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقورٌ وَ كُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافيَةٌ؛
خيرى كه به دنبال آن آتش باشد، خير نيست و شرى كه به دنبال آن بهشت باشد،شر نيست. هر نعمتى جز بهشت ناچيز است و هر بلايى جز آتش، سلامتى.[نهج البلاغه، حكمت ۳۸۷]
۲۰ امام على عليه السلام :مَنْ لَبِسَ الْخَيْرَ تَعَرّى مِنَ الشَّرِّ؛
هر كس جامه «خوبى» به تن كند از «بدى» برهنه مى گردد.[غررالحكم، ح ۸۰۸۵]
اطلاعیه مراسم زیارت عاشورا
اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه
اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه
اگه گنه کاری بگو یا جواد الائمه
اگه دوسش داری بگو یا جواد الائمه
کار من همین گداییِ کار تو گره گشاییِ
اسم تو براش مقدسِ هر کسی امام رضاییِ
کرم تو آبروی رو سیاها حرم تو سر پناه بی پناها
آقام آقام یا جواد الائمه….
اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه
اگه گنه کاری بگو یا جواد الائمه
اگه دوسش داری بگو یا جواد الائمه
یا جوادالائمه
کار من همین گداییِ کار تو گره گشاییِ
اسم تو براش مقدسِ هر کسی امام رضاییِ
کرم تو آبروی رو سیاها حرم تو سر پناه بی پناها
بمیرم آقا از غمت یا جواد الائمه
چه غریبونه است ماتمت یا جواد الائمه
قاتل تو بود محرمت یا جواد الائمه
هر نفس برا تو مشکلِ روبه روت خنده ی قاتلِ
ای امون صدای ناله هات گم شده میون هلهله
فدای تو ای غریب توی خونه بدن تو رو زمین نیمه جونه
آقام آقام یا جواد الائمه….
اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه
اگه گنه کاری بگو یا جواد الائمه
اگه دوسش داری بگو یا جواد الائمه
یا جوادالائمه
کار من همین گداییِ کار تو گره گشاییِ
اسم تو براش مقدسِ هر کسی امام رضاییِ
کرم تو آبروی رو سیاها حرم تو سر پناه بی پناها
آقام آقام یا جواد الائمه….
جونی نمونده تو تنت یا جواد الائمه
اگه تو غربت کشتنت یا جواد الائمه
نشده غارت پیرهنت یا جواد الائمه
کربلا ولی امون نبود کربلا به غیر خون نبود
جدتون سه روز به روی خاک کربلا یه سایه بون نبود
سر حسین از تن پاکش جدا شد
تن حسین بین خاک و خون رها شد
حسین….
پیوندجلال علوی جمال فاطمی
ویژه سالروز پیوند آسمانی امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها
حضرت رضا از پدران بزرگوارش، از اميرالمؤمنين على (عليه السلام) روايت كند كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) به من فرمود:
اى على ! عده اى از بزرگان قريش مرا در مورد فاطمه سرزنش كرده گفتند: ما فاطمه را از تو خواستگارى كرديم و موافقت ننمودى و او را به على دادى ؟
به آنان گفتم : به خدا سوگند، من از پيش خودم خوددارى نكردم و به نظر شخصى خودم او را به همسرى با على درنياوردم ، بلكه خداوند با ازدواج شما مخالفت و با ازدواج على موافقت فرمود. جبرئيل بر من نازل شده و گفت :
اى محمد! همانا خداوند مى فرمايد: اگر على را نمى آفريدم ، براى دخترت فاطمه همتا و همسرى در روى زمين وجود نداشت ، از آدم گرفته تا پايين تر از او(1)
فاطمه (س)، امانتى نزد امام علی (ع)
شبى كه صديقه طاهره ، فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را براى زفاف به جانب منزل على (عليه السلام) مى بردند، رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) در پيش روى و جبرئيل در سمت راست و ميكائيل در سمت چپ و هفتاد هزار فرشته در پشت سر حركت مى كردند و خداى بزرگ را تسبيح و تقديس مى نمودند.
رسول گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم ) حضرت على (عليه السلام) را فرا خواند و فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را نيز فرمان داد تا پيش او برود. آن گاه دست فاطمه (سلام الله عليها) را گرفت و در دست على (عليه السلام) نهاد و فرمود:
خدا دختر رسولش را بر تو مبارك فرمايد. اى على ! اين فاطمه امانت من نزد توست . اى على ! اين فاطمه بهترين همسرى است كه مى توانستى انتخاب كنى .و اى فاطمه ! اين على برترين شوهرى است كه امكان داشت نصيب تو گردد.
پروردگارا! نيكى هاى خود را در آن دو، و بر آن دو، براى آن دو، در دو فرزندشان قرار بده
پروردگارا! اين دو محبوب ترين مخلوق تو در نزد من مى باشند،
پس خدايا آن دو را دوست بدار و از سوى خود بر آنان نگهبانى بگمار
من آن دو را به تو مى سپارم و فرزندان آنان را نيز از شر شيطان رانده شده در پناه تو قرار مى دهم .
آن گاه رسول مكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) آب خواست ، جرعه اى بر گرفت و به دهان برد و مضمضه كرد و بعد آن جرعه را از دهان به داخل كاسه اى بيرون ريخت و آن گاه آن آب را بر سر و سينه و بين دو كتف فاطمه (سلام الله عليها) افكنده و على (عليه السلام) را نيز صدا كرد و همين عمل را با او هم انجام داد.(2)
❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆❄❅❆
پی نوشتها :
(1)بحارالانوار، ج 43، ص 154.
(2) فاطمه زهرا(سلام الله عليها) از ولادت تا شهادت ، ص 170 و 171.
منبع: ۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)،عباس عزيزى-ضیاالصالحین
تحلیل کمی و کیفی فرمایشات رهبرانقلاب مدظله العالی
بیانات سالیانه رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي
امام خامنه اي مدظله العالي در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام (ره) شامل مهم ترين نظرات ايشان درباره شناخت حضرت امام خمیني (ره) و راه و هدف ايشان است. با توجه به اهمیت مباحث مطرح شده در فرمايشات مقام معظم رهبري مدظله العالي ، با انجام تحليل محتواي كمي و كيفي فرمايشات ايشان در سي وچهارمين مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(رحمهالله)، محور بیانات، جملات منتخب، مفاهیم پر بسامد و … استخراج و به پیوست جهت هرگونه بهره برداري تقديم حضور مي گردد.
دوام توفیقات جناب عالي را از درگاه ايزد متعال مسئلت دارم