#صهبای_رشد؛ سه درس از حضرت امیرالمومنین علیه السلام
نقش زن در آرامش خانه
سخنان آیت الله جوادی آملی دامت برکاته
💠 در تنظیم امور خانواده فرمود: ((مسکن)) را مرد باید تهیه کند، امّا (سکینت) و (آرامش) که بالاتر از مسکن است، به عهده زن است؛ این کار سنگین را قرآن به عهده زنها گذاشته است، چون زن را خدا طرزی آفرید که او قدرت بر رحم و مهربانی دارد. این مهربانی آن مَلات (نرم) است؛ درست است که مرد می تواند مهربان باشد، ولی این هنر در مرد کم است. فرمود: زندگی را، خانوادگی را، اساس جامعه را رَحم اداره می کند؛ ملکه رحم زنها هستند. (خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها)*. این عظمت زن است، این جلال زن است، این شکوه زن است، این حق شناسی خدا درباره زنهاست. این جلال و عظمتی که خدا در قرآن کریم به زنها داد، چه کسی داد؟!
ما مامور به صله اصلاب هستیم یا مامور به صله ارحام ؟ همه ما بالاخره یک پدری داریم، پدر بزرگی داریم؛ از اصلاب آمده ایم. امّا از اصلاب آن هنر ساخته نیست که خانواده را اداره کند، از ارحام ساخته است؛ آن رحم است، آن ادب است، آن مهربانی است. آنها که اهل اصول خانواده هستند، وقتی مادر را از دست می دهند احساس غربت می کنند؛ ولو سنّشان هفتاد و هشتاد باشد! این رحامت و این هنر را ذات اقدس اله به زنها داده است. ما مامور به صله ارحام هستیم، نه صله اصلاب! اصلاب آن هنر را ندارد که در ما رحم و رحامت ایجاد کند، این مادریِ مادر است که می تواند این کار را بکند؛ لذا فرمود: اساس خانواده این است.
ارتباط خاص با حضرت حجت عجلالله تعالی فرجهالشریف
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
یکی از امور مهم، بلکه از اهمّ امور این است که بدانیم چه کار کنیم تا مثل کسانی از علما و [یا افراد] متشرعه و صُلَحای تابع علما باشیم که فرج شخصی و ارتباط خاص با حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف داشته اند!
کتاب حضرت حجت(عج)، ص۳۱۳
مجموعه فرمایشات آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت حجت ، امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف
لزوم تکثیر کتب حدیثی منحصربهفرد
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
مقصود اینکه کفار، دشمن قرآن اند؛ چه رسد به کتب احادیث که بهمنزله شرح و تفسیر قرآن است.
لذا هرکس، هرکجا، کتاب حدیثی منحصربهفرد دید، باید آن را استنساخ کند تا از انحصار بیرون بیاید و تکثیر شود.
نمیشود گفت: «إِنَّ لِلْبَیتِ رَبّاً یحْمیهِ؛ خانه، خودْ پروردگاری و صاحبی دارد که از آن حمایت و نگهداری میکند» ؛ زیرا تکثیر آنها نیز از [اسباب] حمایتهای رَب است.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۲۱
مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ ضَاقَ رِزْقُهُ
از امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ ضَاقَ رِزْقُهُ؛[ غررالحکم و دررالکلم؛ ص 592.] کسی که بدخو باشد، روزیاش تنگ میشود». عوامل معنوی، نقش غیر قابل انکاری در وسعت یا تنگی رزق دارند.
نقل است مردى نزد امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمد و گفت: «بسیار گناه کرده و صحیفه اعمال خود را با آن سیاه کردهام. دعا کن خداوند مرا بیامرزد». حضرت فرمود: «برو استغفار کن». دیگرى آمد و گفت: «مزارع من به جهت کمى آب خشک شده. دعا کن خداوند باران بفرستد». فرمود: «برو استغفار کن». شخص سومی آمد و عرض کرد: «مردى فقیر هستم و از فقر بىطاقت شدهام. دعا کن تا خداوند مرا از فقر نجات دهد». باز هم فرمود: «برو استغفار کن». مرد چهارمى آمد و گفت: «ثروتم زیاد است، ولى فرزند ندارم. دعا کن تا خداوند متعال به من فرزندى بدهد». باز هم حضرت فرمود: «برو استغفار کن».
یکى دیگر برخاست و گفت: «یا سید الوصیین، باغ و بوستان من کم میوه مىدهد. دعا کن خداوند به باغ من برکت دهد». امام(علیه السلام) فرمود: «استغفار کن».
شخص دیگرى گفت: «یا على! در منطقه ما، چشمهها خشک شده و آب قناتها فرو رفته و قحطى شده است. از حضرتت التماس دعا دارم». فرمود: «استغفار کن».
ابنعباس مىگوید: من در خدمت آن حضرت بودم و عرض کردم: «یا امیرالمؤمنین! از شما تقاضاهاى مختلف کردند، ولی همه را یک پاسخ دادى و براى همه این بیماران یک دارو نوشتى».
حضرت فرمود: «اى پسر عمو! آیا این آیات را نشنیدهاى (که از زبان نوح) مىفرماید: به آنها گفتم:
«اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُم؛
هود: 52
از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوى او بازگردید، تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد؛ و نیرویى بر نیرویتان بیفزاید…».
[منهج الصادقین؛ ج10، ص19.]
#صهبای_رشد؛ اثر یک آه
ویژه نامه روز قدس
عناوین مقالات:
- قدس شریف، پاره تن اسلام
چرایی راهپیمایی روز قدس؟
روز قدس مظلومیتی بی مرز
اهمیت و دلایل حمایت از نهضت فلسطین
روز قدس جلوه گاه بیداری جهان اسلام
صهیونیسم و استکبار؛ دشمن اصلی جمهوری اسلامی
قدس و فلسطین دراندیشه بنيانگذار انقلاب اسلامي
بازخوانی بیانات امام خمینی(ره) درباره گرامیداشت روز قدس
جهت مطالعه اینجا را کلیک نمایید
سیره صالحان در شب های قدر
سیره رسول خدا (ص) سرمشق همه خلایق و حتی اسوه امامان معصوم (ع) بود. آن حضرت در شب های قدر، حال و هوای دیگری داشت. امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) در این باره میفرماید:
پیامبر اسلام خود و خاندانش در دهه آخر ماه مبارک رمضان، شب را احیا میکردند (و به خواب نمیرفتند).[فروع الکافی، ج4، ص155]
امام صادق (ع) سیره ایشان را چنین ترسیم میکند:
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ الْعَشْرُ الْأَوَاخِرُ شَدَّ الْمِئْزَرَ وَ اجْتَنَبَ النِّسَاءَ وَ أَحْیَا اللَّیْلَ وَ تَفَرَّغَ لِلْعِبَادَهٔ
چون دهه آخر ماه رمضان فرا میرسید، رسول خدا (ص) کمر همت میبست و از زنان خود دوری میجست، شب ها را احیا میداشت و تمام وقت به عبادت میپرداخت».[ مفاتیح الجنان، ص221،]
حضرت فاطمهٔ الزهرا (س) نیز چون پدر معصومش، شب های قدر را احیا میداشت نه تنها خودش، شب زنده دار بود بلکه کودکان و نوجوانان خانه را نیز با این سنت آشنا میساخت و شب های قدر که فرامیرسید به فرزندان خود، توصیه میکرد غذای کمتری بخورند تا بر اثر پرخوری زودتر به خواب نروند و برای شب زنده داری حال و نشاط بیشتری بیابند.[حسینی تهرانی، محمدحسین، مهرتابان، ص373]
همه ائمه (ع) از این سیره شایسته نبوی و فاطمی، تبعیت میکردند و عالمان و عارفان صادق نیز این سنت را تداوم میبخشیدند؛ برای نمونه حضرت علامه طباطبائی سیره استادش، سیدعلی قاضی طباطبایی را در شبهای قدر چنین توصیف میکند: روش قاضی طباطبایی این بود که در ماه مبارک رمضان، ساعت چهارِ شب در منزل خود، رفقای خود را میپذیرفتند و مجلس اخلاق و موعظه ایشان تا ساعت شش از شب، گذشته، طول میکشیده در دهه اول و دوم چنین بود، ولی در دهه سوم، ایشان مجلس را تعطیل میکرد و تا آخر ماه رمضان هیچ کس ایشان را نمیدید. چه بسا به مشاهد مقدس مشرف میشدند و به دور از دید مردم، همچنان به مجاهدت و تزکیه نفس و خودسازی ادامه میدادند.
امام خمینی (ره) نیز به محض طلوع ماه رمضان دیدار رسمی و عمومی با مردم و برخی از کارهای خود را تعطیل میکردند و به تفکرات تنهایی و به دعا و نیایش و عبادت و خودسازی میپرداختند و جان تازهای میگرفتند و پس از پایان ماه رمضان، با قدرت و توان و تأییدات مضاعف الهی و معنوی، در صحنه سیاست و کرسی قیادت حضور مییافتند.
این روش عالمان شیعی و فقیهان و عارفانِ سرآمد، ریشه در سیره پیامبر دارد؛ ایشان حتی پیش از بعثت، راهی کوه حرا میشدند و به دور از محیط جهل آلود مردم مکه عزلت میگزیدند؛ چونان حضرت موسی که به کوه سینا به مناجات با خدا میرفت.
آری حضور فعال و مثبت و موفقیتآمیز، در صحنههای سیاسی و اجتماعی و جهاد و انقلاب، حضور عرفانی در محضر معبود را میطلبد تا بدینسان در میدان عمل، قدرت روحی بیابند و بر شیاطین بیرونی ظفر یابند و این وعده صادقانه خداست که:
«وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ
و آنان که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعاً به راه های خود، هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است».[قرآن کریم، سوره عنکبوت]
چرا ما هر ساله با دهان روزه راهپیمایی میرویم!؟
با تامل در آموزه های قرآنی و سیره اهل بیت علیهم السلام و تحلیل رفتار وحشیانه اشغالگران قدس، می توان چندعلت را برای این حماسی بیان کرد؛
دلیل اول-((احساس وعاطفه انسانی))
ما پیش از اینکه مسلمان و یا ایرانی باشیم انسان هستیم که دارای احساس و عاطفه می باشیم و هرگز نمی توانیم مشکلات و سختی هم نوعان خود را ببینیم ولی بی تفاوت باشیم و از کنارش بگذریم بلکه ما انسان ها روح واحدیم در جسم های متعدد، از همین رو رنج و درد همنوعان رنج و درد ماست چراکه:
بنی ادم اعضای یکدیگرند که درآفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
سال ها است بیگانه ای با حمایت دولت های غربی و اروپایی وارد سرزمین فلسطین شده است مرد و زن، بزرگ و کوچک را بی رحمانه می کشد و سرمایه انها را غارت می کند ما به عنوان انسان نه مسلمان، نمی توانیم فریاد مظلومانه انها رابشنویم ولی بی تفاوت بمانیم. کمترین کار همین حمایت معنوی است که با راهپیمای انجام می دهیم.