#صهبای_رشد/مباهله
داستان مباهله
رسول خدا در راستای مکاتبه با پادشاهان مراکز مذهبی جهان، نامهای به اسقف نجران نگاشتند و او و ساکنان آن منطقه را به آیین اسلام دعوت کردند. به همین سبب بزرگان نجران دور هم جمع شدند تا درباره این مسئله چاره اندیشی کنند. از میان پیشنهادات گوناگونی که در آن جلسه مطرح شد، پیشنهاد دیدار و گفتوگو با پیامبر(ص) پذیرفته شد و گروهی برای دیدار با پیامبر(ص) عازم شهر مدینه شدند.
وقتی پیامبر(ص) برای بار دوم آنان را به پذیرفتن اسلام دعوت کرد، ایشان در پاسخ گفتند: «ای ابوالقاسم، به جز یک نشانه، تمامی صفاتی را که در کتاب الهی از ویژگیهای پیامبر پس از عیسی بیان شده است در تو یافتهایم.» رسول خدا(ص) پرسیدند «کدام نشانه را در من نیافتهاید» و آنان در جواب گفتند: «یکی از اوصاف پیامبر پس از عیسی در انجیل، این است که او مسیح را تصدیق میکند و به او ایمان میآورد؛ ولی تو به او ناسزا میگویی و او را تکذیب میکنی و گمان میکنی که او بنده خدا است.»
پیامبر(ص) در پاسخ فرمودند: «من او را صادق میدانم، او را تصدیق میکنم و به او ایمان دارم و گواهی میدهم که او پیامبری بود که از سوی پروردگارش فرستاده شده بود؛ اما میگویم او بنده خداست و هرگز اختیار سود و زیان و قدرت و مرگ و زندگی و برانگیخته شدن خود را ندارد.» در اینجا گفتوگوی مفصلی میان پیامبر اسلام(ص) و نصارای نجران بر سر موضوع الوهیت حضرت عیسی درگرفت و پیامبر(ص) به رد اعتقادات مسیحیان مبنی بر الوهیت عیسی(ع) پرداخته و او را بنده خدا معرفی کردند.
اعمالی برای روز مباهله
۱- غسل
۲- روزه
۳- دو رکعت نماز
در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و ۱۰ مرتبه سوره «توحید»، ۱۰ مرتبه «آیة الکرسی» و ۱۰ مرتبه سوره «قدر» همچنین روایت شده است که نمازگزار بعد از نماز ۷۰ مرتبه استغفار کند.
۴- خواندن دعای مباهله
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ بَهائِکَ بِأَبْهاهُ وَکُلُّ بَهائِکَ بَهِیٌّ، اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِبَهائِکَ کُلِّهِ. اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِأَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَ جَلِیلٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ. اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِأَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمِیلٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بَجَمالِکَ کُلِّهِ. اللّٰهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَما أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَما وَعَدْتَنِی.
خدایا از تو میخواهم از زیباییات بهحق برترین مرتبه زیباییات و همه مراتب آن زیباست، خدایا از تو میخواهم به همه مراتب زیباییات. خدایا از تو میخواهم از بزرگیات بهحق برترین مرتبه بزرگیات و همه مراتب بزرگیات بزرگ است، خدایا از تو میخواهم به همه مراتب بزرگیات. خدایا از تو میخواهم از جمالت، بهحق برترین مرتبه جمالت و همه مراتب جمال تو جمیل است، خدایا از تو میخواهم به همه مراتب جمالت. خدایا تو را میخوانم چنانکه فرمان دادی، پس اجابتم کن چنانکه وعده فرمودی،
صفحات: 1· 2
به مناسبت مباهله..
يكى از اوقات مهم و روزهاى شريف ماه ذی الحجه،روز بيست و چهارم این ماه مى باشد.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در چنين روزى آماده مباهله با مسيحيان شده و
حوادثى اتفاق افتاد كه موجب خوارى آنان شده و مجبور شدند به جزيه دادن همراه با ذلت
تن در دهند.خداى متعال آيه مباهله را در اين روز نازل كرده و به رسول خود دستور داد
تا بهمراه على،امير المؤمنين،فاطمه - سرور بانوان جهانيان- و فرزندانش،حسن و حسين
-سروران تمامى جوانان بهشتى -با كفار مباهله نمايند. و بدين ترتيب با خوار نمودن
مسيحيان،اسلام را عزت بخشيد. و از طرف ديگر در اين آيه شريفه على عليه السّلام
را نفس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم معرفى نمود كه اين امر خود دليلى بر حقانيت شيعه است.
مباهله؛ درس حقانیت نبوت و اهل بیت شناسی
همه میدانیم، واقعه مباهله نص آیه قرآن است [آل عمران/۶۱] که به دستور خداوند صورت گرفت. موضوع مباهله میتواند به عنوان یکی از محورهای تقریب و اتحاد و همبستگی و انسجام اسلامی، مورد استفاده قرار گیرد چون جریان مباهله، فضیلت اسلام و حقانیت آن و ارزش و جایگاه اهل بیت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را به تصویر میکشاند که خوشبختانه اهل بیت پیامبر، میراث مشترک همه فرق اسلامی هستند و این حقیقت تاریخی را که یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ اسلام است، میتوان تولدی دیگر در اثبات حقانیت اسلام و شخص پیامبر دانست.
شرکت در مباهله شرطی داشت، که جز اهل بیت پیامبر اکرم کسی آن را نداشت و آن، تأثیر آمین همراهان در استجابت دعا یا تأثیر همراهان ویژه در اطمینان طرف مقابل نسبت به حق بودن پیشنهاد دهنده مباهله بود. غرض آنکه، محور و مسئول اصلی مباهله، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بود و همراهان برای گفتن آمین به صحنه مباهله آمده بودند، نه برای دعا یا دعوت. البته آمین همراهان در استجابت دعا مؤثر بود، زیرا هر کس آمینش اجابت شود، دعایش نیز مستجاب است .[۱]
طبق روایت، پیامبر اکرم با عزیزترین و گرامیترین خویشان خود به صحنه مباهله آمد. قطعاً اگر غیر از اینها افراد دیگری افضل بودند به مباهله به همراه آنها امر میکرد؛ و چون اکرم و افضل از اهل بیت وجود نداشت، خداوند به مباهله با همراهی اهل بیت پیامبر اکرم امر کرد .[۲] با تفقه و درایت در آیه مباهله، شناخت و درسی حاصل میشود:
درس حقانیت نبوت و اهل بیت شناسی
چون در شناختن شخصیت عظیم رسول الله و اهل بیت ایشان، افراد زیادی همچون غیر مسلمانان و بعضی مسلمانان، به خطا رفتند و سعی در این دارند که ایشان را بشری عادی و عاری از ویژگی خاص جلوه دهند، در حالیکه طبق کتب اهل سنت و شیعه، پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) اهلبیتش را جمع کرد و به دنیا نشان داد که در بین اصحاب من در درگاه خدا، احدی جز اهل بیتم آن آبرو را ندارد که دست به دعا بلند کند و هر چه گفت بشود! و این یعنی برتری اهل بیت پیامبر اکرم.
عالمان اهل سنت در این زمینه، به این برتری اهل بیت و حقانیت پیامبر اکرم تصریح کردند؛ مانند زمخشری که میگوید: «این قضیه «مباهله» دلیلی است، بر برتری اصحاب کساء (اهل بیت)، که هیچ دلیلی قویتر از آن دلیل نیست و برهانی است بر نبوت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله ).[۳] قاضی بیضاوی نیز در تفسیر خود بعد از نقل و شرح قضیه مباهله میگوید: «این قضیه دلیلی است بر دو چیز؛ یکی بر نبوت و دیگری بر برتری اهل بیت پیامبر اکرم، اصحاب کساء .»[۴]
پینوشت
[۱]. تفسیر تسنیم، جوادی آملی، ج ۴، ص ۴۴۸، مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۷ ه-ش.
[۲]. ینابیع المودة لذوی القربی، القندوزی، ج٢، ص٢٦٦، ح ۷۵۵، دار الاسوة للطباعة والنشر المطبعة: اسوه، «لو علم الله تعالی أن فی الأرض عبادا أکرم من علی وفاطمة والحسن والحسین لأمرنی (فی) أن أباهل بهم، ولکن أمرنی بالمباهلة مع هؤلاء، وهم أفضل الخلق، فغلبت بهم (الیهود و) النصاری.»
[۳]. زمخشری محمود، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل، تفسیر اهل سنت، دار الکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۷ ق، ج ۱، ص ۳۶۸- ۳۶۹. «وفیه دلیل لا شیء أقوی منه علی فضل أصحاب الکساء علیهم السلام، و فیه برهان واضح علی صحة نبوة النبی صلی اللَّه علیه و سلم لأنه لم یرو أحد من موافق و لا مخالف أنهم أجابوا إلی ذلک.»
[۴]. بیضاوی، عبد الله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تفیسیر کلامی اهل سنت، دار احیا التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ ق، ج ۲، ص ۲۰-۲۱ «و هو دلیل علی نبوته و فضل من أتی بهم من أهل بیته.»
خبرگزاری مهر
تبیین اخلاق اجتماعی شیعه در روایتی از امام علی(علیه السلام)
شیعه آن چه را نیاز ندارد جمع نمیکند. وَ لَا یَطْمَعُ طَمَعَ الْغُرَابِ. وَ لَمْ یَسْأَلِ النَّاسَ وَ إِنْ مَاتَ جُوعاً؛ در بعضی از روایات آمده که شیعیان از دشمنان ما چیزی نمیخواهد.
زندگی انسان ساحتهای مختلفی دارد که انسان مؤمن همانطور که از اسمش پیداست باید در هر کدام از آنها ایمان خود را ظهور و بروز دهد. در ساحتهای فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، اعتقادی، اخلاقی، علمی، اقتصادی و جسمی. بروز ایمان نیز در این ساحتها چیزی نیست جز تقوا. یعنی فرد در همه این ابعاد زندگی نظر خدا و رضایت او را محور قرار دهد. امام صادق (ع) درباره وظیفه شیعیان فرموده است: «کونوا لنا زینا ولا تکونوا لنا شیناً» زینت و سبب افتخار ما باشید نه اینکه باعث شرمندگی ما باشید. در این راستا حضرت علی (ع) میفرماید: «اعیونی بورع واجتهاد و سداد» سعی کنید تقوا و ورع داشته باشید. در این راه تلاش کنید و استقامت داشته باشید.
آنچه پیش رو دارید گزیدهای از سخنان آیت الله مصباح یزدی؛ در دفتر مقام معظم رهبری است که در سال ۸۷ ایراد کرده اند. بخش دهم آن را باهم میخوانیم:
صفحات: 1· 2