پنج درس آموزنده و ارزشمند از امام صادق علیه السلام
1. مرحوم قطب الدّين راوندى روايت كرده است:
روزى از امام جعفر صادق عليه السلام سؤ ال كردند: روزگار خود را چگونه سپرى مى فرمائى؟
حضرت در جواب فرمود: عمر خويش را بر چهار پايه و ركن اساسى سپرى مى نمايم:
مى دانم آنچه كه روزى براى من مقدّر شده است، به من خواهد رسيد و نصيب ديگرى نمى گردد.
مى دانم داراى وظائف و مسئوليّت هائى هستم، كه غير از خودم كسى توان انجام آن ها را ندارد.
مى دانم مرا مرگ در مى يابد و ناگهان بدون خبر قبلى مرا مى ربايد؛ پس بايد هر لحظه آماده مرگ باشم.
و مى دانم خداى متعال بر تمام امور و حالات من آگاه و شاهد است و بايد مواظب اعمال و حركات خود باشم.(1)
2. در روايات متعدّدى وارد شده است:
هرگاه كه امام جعفر صادق عليه السلام در باغستان و مزرعه، بيل در دست داشته و مشغول كشاورزى و كارگرى مى بود؛ و اصحاب و دوستان، حضرت را با آن حالت مشاهده مى كردند، عرضه مى داشتند: ياابن رسول اللّه! چرا در اين موقعيت خود را به زحمت انداخته ايد؟!
اجازه فرمائيد تا ما كمك كنيم و شما استراحت نمائيد؟
حضرت در جواب مى فرمود: مرا به حال خود وا گذاريد، من علاقه مندم كه خداوند مرا در حالتى مشاهده نمايد كه با دست خود زحمت مى كشم و كار مى كنم و جسم خود را براى بدست آوردن روزى حلال به زحمت و مشقّت انداخته ام.(2)
3. بعضى از بزرگان همانند مرحوم إ ربلى حكايت كرده اند:
روزى مگسى بر صورت منصور دوانيقى نشست و منصور با دست خود آن را دور ساخت، مگس بار ديگر برگشت و بر همان جاى اوّل نشست و باز منصور آن را دور كرد.
و اين كار چند مرتبه تكرار شد تا آن كه منصور به خشم آمد، در همان حال، امام جعفر صادق عليه السلام وارد شد.
منصور گفت: ياابن رسول اللّه! خداوند متعال براى چه مگس را آفريده است؟
حضرت در پاسخ فرمود: براى آن كه به وسيله آن، جبّاران را ذليل و متواضع گرداند.(3)
4. مرحوم نراقى در كتاب ارزشمند خود آورده است:
شخصى نزد امام جعفر صادق عليه السلام حضور يافت؛ و عرضه داشت: ياابن رسول اللّه! پدرم پير و ضعيف گشته است به طورى كه همانند بچّه كوچك بايد در خدمت او باشم؛ و نيز او را براى قضاء حاجت بغل مى كنم.
حضرت فرمود: چنانچه توان داشته باشى بايد اين كار را ادامه دهى؛ و نيز بايد با كمال ملاطفت و مهربانى برايش لقمه بگيرى و دهانش بگذارى.
و انجام اين امور فرداى قيامت، راه ورود به بهشت را برايت آسان مى گرداند.(4)
5. صفوان جمّال حكايت كند:
روزى در خدمت آن حضرت بودم، كه فرمود: اى صفوان! آيا تعداد سفيران و پيامبرانى را كه خداوند متعال براى هدايت بندگان؛ مبعوث گردانيده است، مى دانى؟
عرض كردم: خير، نمى دانم.
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند يك صد و بيست و چهار هزار پيغمبر بر انگيخت و به همان تعداد نيز وصىّ و جانشين منصوب و معرّفى كرده، كه تمامى آن ها اهل صدق حديث و اداى امانت و زاهد در امور دنيا بوده اند.
سپس حضرت در ادامه فرمايش خود افزود: خداوند متعال پيغمبرى بهتر و با فضيلت تر از حضرت محمّد مصطفى صلى الله عليه و آله نفرستاد.
و نيز جانشينى بهتر و با فضيلت تر از جانشين آن بزرگوار يعنى؛ حضرت اميرالمؤ منين امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام معرّفى نكرده است.(5)
1. مستدرك الوسائل : ج 12، ص 172، ح 15.
2. كافى : ج 5، ص 76، بحارالا نوار: ج 47، ص 57، وافى : ج 17، ص 30 و 36.
3. كشف الغمّة : ج 2، ص 373.
4.جامع السّعادات : ج 2، ص 265.
5.بحارالا نوار: ج 16، ص 352، به نقل از اختصاص شيخ مفيد.
منبع:
چهل داستان وچهل حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی-پایگاه اطلاع رسانی معارف اهل بیت علیهم السلام
معارف ثقلین-152
باید خودت را زیاد کنی
غمها را نمیتوان کم کرد، باید خودت را زیاد کنی …
[استاد علی صفایی حائری؛ تطهیر با جاری قرآن جلد ۳؛ صفحه ۸۰]
#صهبای_رشد؛درمحضرآیت الله خوشبخت
#صهبای_رشد؛
جوانان و سرمایه ی اجتماعی
جوانان، سرمایه های عظیم یک جامعه، آینده سازان نظام و افتخار آفرین مردم اند. جامعه شناسان معتقدند جامعه ای سالم است که جوانانی سالم داشته باشد.
یکی از راه های مهم تربیت سالم، آشنایی جوانان با آموزه های دینی و بایدها و نبایدهاست. بایدها و نبایدهای دین به مثابه نسخه دکتر است که انسان را از بیماری ها نجات می دهد و نتیجه آن، ایجاد جامعه ای قانون مند، متمدّن و سالم است.
اگر در برخی روایات از پیامبر(ص) به طبیب یاد شده، درست بدین معناست، زیرا حضرت با نسخه دین، بیماری های روحی را درمان می کند و مردم را به دین مداری فرا می خواند.
از این رو بایسته است همه مردم به ویژه جوانان با دین بیش تر آشنا شوند. البته همه مردم به طور فطری، دین گرا هستند، ولی این امر در اثر برخی عوامل، کم رنگ و گاهی در برخی موارد فراموش می گردد.
در این میان آشنایی جوانان با دین اهمیت بیش تری دارد، زیرا فتح قله های موفقیت و طی مسیر پر فراز و نشیب زندگی، با دین گرایی امکان پذیر است.
جان.بی.کایزل می گوید: «بی ایمانی به خصوص از این لحاظ رنج آور است که دنیا و هر چه را که در اوست در نظر ما لغو و بیهوده و ناپایدار جلوه می دهد، در صورتی که صاحب ایمان در آفرینش و در زندگانی، منظور و مقصودی می بیند
والدین بخوانند...
این نکات را بخوانید و به آنها توجه کنید;چرا که در تربیت فرزندانتان بسیار مثرثمر است.
1- گوش دادن به آنچه که آنها میگویند و کمتر حرف زدن و جدی گرفتن آنها، هنگامی که آنان جدی هستند.
2 -سعی در درک و شناخت این که آنها چگونه موقعیت خود را میبینند و انگیزه رفتاری آنها چه بوده است.
3- احترام گذاشتن به آنها هنگام صحبت کردن.
4- پذیرش احساسات آنها.
5- تشویق آنان برای حل مشکلات خویش و ندادن پند و اندرز به آنان.
6- توجه به این که آنها دقیق و با صداقت باشند و اشتباه ها و خطاهای خود را پذیرند.
7- کمک به رشد علایق و استعدادهای آنان.به طور کلی نوجوانان، نخست به یک رابطه صمیمانه، مطمئن و امن نیاز دارند و سپس مایلند بزرگسالان، و به ویژه والدین، آنها را درک کنند، علت احساسات و رفتارشان را بشناسند و در برابر اشتباه ها و خطاهای آنان صبورانه و منطقی برخورد نمایند.
نوجوانان برای تغییر رفتار خود بیش از انتقاد، سرزنش و تحقیر، به ستایش نیاز دارند.آنان والدینی را دوست دارند که عواطف فرزندان خود را بشناسند و از روی منطق با آنان برخورد کنند.
آنها به والدین و مربیانی احتیاج دارند که با جدیت و قاطعیت خود در زمینههای بهداشتی، تندرستی و امنیتی، اطاعت از نظم و قانون، پرورش منطق و اعمال اصول مربوط به آن، آنها را راهنمایی کنند و در صورتی که صداقت ببینند، هرگز مقاومت نمیکنند.
چند راهکار مهم برای تشویق بیشتر فرزندان به مطالعه
1-خرید کتاب صوتی برای کودکان:
بله؛ شنیدن کتابهای صوتی نیز مطالعه محسوب میشود و به کودکان شما کمک میکند تا به کتاب علاقهمند شوند. یک مادر که چهار فرزند دارد و همچنین معلّم مقطع دبستان است معتقد است: شنیدن صدای کسی که با گرمی، لطافت، شیوایی و روایی خاصی کتابی را میخواند و توانایی بسیار زیادی در بیان مطالب دارد میتواند کودکان را به مطالعه علاقهمند سازد.
یکی از شیوههایی که این مادر برای علاقهمند کردن فرزندان استفاده میکرده، پخش صدای یکی از گویندگان مطرح رادیو و تلویزیون در هنگام نقل و انتقال فرزندان به باشگاه و مدرسه بوده است. به والدین فرزندان توصیه میشود کتابهای الکترونیکی را از کتابخانهها تهیه یا از کتابفروشیها بخرند.
2-مدل مطالعه عاشقانه:
بله، کودکان نیز به دست بزرگسالان خود نگاه میکنند و از آنها سرمشق زندگی میگیرند. هنگامیکه تغذیه شما از مواد غذایی مضر باشد، و مواد غذایی مضر و بی خاصیت اطراف شما را احاطه کند، شما آنها را بیشتر و بیشتر دوست خواهید داشت و شکل و شمائل شما نیز به مانند آن غذاها خواهد شد و هنگامیکه محیط اطراف شما را کتاب احاطه کند، به کتاب علاقهمند خواهید شد.
خانمی خانه دار به نام «آنت یوآنا» که مادر دو فرزند بیعلاقه به کتاب و کتابخوانی بود میگوید:
من همیشه سعی میکردم تا هنگامیکه در منزل بیکار هستم در جلوی چشمان فرزندانم به مطالعه کتاب بپردازم و با هیجان وصف ناشدنی در مورد موضوع کتابها با فرزندانم به گفتوگو و بحث میپرداختم.
این هیجان نشان دهنده لذّت و شادی بود که من از طریق مطالعه کسب میکردم. این موضوع باعث علاقهمندی بیشتر فرزندانم به مطالعه کتاب شد.
3-یک جای دنج و محصور با زمینهای زیبا:
داشتن مکانی امن، دنج، محصور، آرام، راحت و پُر از کتاب، بایدهایی است که والدین بایستی برای ترغیب بیشتر فرزندان به مطالعه مهیا کنند. یک متخصص مطالعه در دبستان ابتدایی و مادر سه فرزند معتقد است: بچّهها عاشق قلعه هستند؛ فقط کافی است دو صندلی مزیّن به پارچههای رنگی و یک قوطی داشته باشید که نقش میز را بازی کند.
آنوقت است که فرزندانتان را آنجا خواهید دید که لم دادهاند و مطالعه میکنند. برای ترغیب آنها باید گاهی با آنها همراه شد. نظرتان راجع به تهیه یک تم یا زمینه از «ساحل» چیست؟ مثلاً حولهای بر روی زمین، چتر رنگی ساحلی در کنار دیوار، پوستری از اقیانوس، و سطلهای شن و ماسه برای قرار دادن کتابها. یا شکل دادن اتاقی دنج با زمینه زیبایی از کشتی دزدان دریایی یا سفینه فضایی.
4-تلاش برای آوردن کتابها به زندگی:
مسائل مطالعه شده و یا الهام گرفته شدهاز کتابهای خوانده شده را به هر شکلی در زندگی واقعی با فرزندانتان تجربه و آنها را بیان دارید. اگر فرزند سه ساله شما از مطالعه کتاب «سه بچه شیر» لذّت برده، او را به دیدن شیرهای باغ وحشِ شهرتان ببرید.
اگر کودکتان در مورد ستارگان و یا سیّارهها مطالعهای انجام داده، او را به افلاک نما ببرید تا از نزدیک با چشمان زیبایش ستارگان را مشاهده کند. یا اگر در شهر شیراز بودید و کودکتان پیش از این با اشعار یا زندگانی حافظ شیرازی آشنا شده، او را به حافظیه ببرید.
5-تجلیل از بزرگان در مقابل فرزندان:
به دلایل گوناگون و در مناسبت های مختلف از نویسندگان برجسته، شاعران شهیر و چهرههای ماندگار حتّی در منزل تجلیل کنید و فرزندانتان را با نام و آوازه آنها آشنا سازید. گرامیداشت سالروز و یادبود زندگانی اشخاصِ برجسته در ترغیب فرزندان به مطالعه کمک زیادی میکند.
6-کتاب را بخوانید و سپس فیلم را تماشا کنید:
یک کتاب کلاسیک خوب پیدا کنید که فیلم آن نیز ساخته شدهاست. مثلاً مطالعه فیلمنامۀ کتاب«شام آخر» و سپس تماشای فیلم آن، بسیار جالب و جذاب خواهد بود. یک معلّم ابتدایی میگوید: این روش، یکی از راهکارهای بسیار کاربردی برای فرزندانی است که به مطالعه و خواندن مطالب علاقهای ندارند.
چگونه فرزندان را به خواندن کتاب تشویق کنیم؟
آیا تاکنون فکر کردهاید که چگونه فرزندانتان را به مطالعه علاقمند و چگونه آنها را به خواندن کتاب تشویق کنید؟
بین ساختار خانوادگی و موفقیت کودک در خواندن و زبان، روابط دو جانبهای وجود دارد که یکی از مهمترین آنها در حیطه تعامل با بزرگسالان است.بچههایی که به خانوادههای گسترده تعلق دارند، به طور مرتب با اعضای بزرگتر فامیل ملاقات میکنند با بزرگسالان به گردش و مسافرت میروند و به انجام فعالیتهای مختلف میپردازند، این دسته از فرزندان نسبت به بچههایی که دسترسی کمتری به افراد بزرگسال دارند، در مطالعه کردن پیشرفته ترند.
این خبر برای شما، خبر خوبی است;زیرا تواناییهای زبانی فرزندانتان و توانایی آنها در خواندن، تنها به شما بستگی ندارد.اگر میخواهید بچههایی بار بیاورید که هم عاشق خواندن و هم مطالعه کنندگان موفقی باشند، ایجاد ارتباط بین آنها و بزرگسالان دیگر، میتواند کمی از بار را از دوش شما بردارد.
اگر والدینتان مهمان شما هستند، از آنها بخواهید در آیین قصهخوانی شبانه شرکت کنند.گهگاهی از والدین یا از همسایههای مسنتر درخواست کنید هنگامی که از منزل بیرون میروید، از کودکانتان مراقبت کنند و مطالب خواندنی را که در اختیار آنها قرار دادهاید، با بچهها بخوانند.
به بچهها بگویید که خوانندگان مختلف، یک ترانه واحد را به صورتهای مختلفی میخوانند و هنرپیشههای متفاوت، یک نقش واحد را بهصورتهای متفاوتی اجرا میکنند.اگر کسی برای بار اول بخواهد برای فرزندتان قصه بخواند، بهتر است کتابی را بخواند که مورد علاقه بچههاست و داستان آن را از حفظ میدانند.