از كجا بفهميم ما ناجی هستیم؟
الكافي عن المفضّل الجُعفيّ عن الإمام الصادق عليه السلام، قال: قُلتُ لَهُ:
فَبِمَ يُعرَفُ النّاجي مِن هؤُلاءِ جُعِلتُ فِداكَ ؟
قالَ: مَن كانَ فِعلُهُ لِقَولِهِ مُوافِقا فَأَثبِت لَهُ الشَّهادَةَ بِالنَّجاةِ ، ومَن لَم يَكُن فِعلُهُ لِقَولِهِ مُوافِقا فَإِنَّما ذلِكَ مُستَودَعٌ .(۱)
الكافى ـ به نقل از مفضّل جُعفى ـ :به امام صادق عليه السلام گفتم :
قربانت گردم! [حال كه ايمان، گاهى پايدار است و گاهى عاريتى ،] پس، از كجا دانسته مىشود كه چه كسى از ايشان نجات مىيابد ؟
فرمود : «كسى كه كردارش با گفتارش سازگار باشد، اين خود، گواه بر نجاتْ يافتن اوست و كسى كه كردارش با گفتارش سازگار نباشد، ايمانش عاريتى است» .
الكافي : ج ۲ ص ۴۲۰ ح ۱ و ج ۱ ص ۴۵ ح ۵ نحوه ، المحاسن : ج ۱ ص ۳۹۳ ح ۸۷۸ ، الأمالي للصدوق : ص ۴۴۰ ح ۵۸۳
تا وقتی طلبهها خانه نخریدهاند، خانه نمیخرم
در وصف احوالات و زندگی آیت الله شهید محمد باقر صدر به زبان شیخ محمدرضا نعمانی، اینچنین نقل شده است:
شهید سیدمحمدباقر صدر درحالی شهید شد که هیچ خانه و ملکی نداشت.
گاهی افرادی از ایشان درخواست میکردند که اجازه بدهد آنها از اموال شخصی خودشان و نه از وجوه شرعی، برای ایشان خانه بخرند.
یکی از این پیشنهادها از طرف تاجری بصری که از علاقهمندان شهید صدر بود به ایشان داده شد.
او متوجه شد خانه کنار منزل شهید صدر به فروش گذاشته شده و تصمیم داشت آن را برای شهید صدر بخرد و به او اطلاع داد که پول خرید خانه را از دارایی شخصی خودش پرداخت میکند، نه از وجوه شرعی.
اما شهید صدر این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت: «اگر این خانه را بخری من آن را برای سکونت طلاب وقف میکنم و هیچ وقت خودم در آن زندگی نخواهم کرد».
شخصی که داوطلب خرید خانه شده بود، گفت: «من میخواهم خودتان آنجا زندگی کنید».
شهید صدر جواب داد: «من تا وقتی همه طلبهها خانه نخریدهاند، خانه نمیخرم. وقتی همه طلبهها خانهدار شدند، من آخرین کسی هستم که اقدام به خرید خانه میکند».
منبع: شهید الأمة و شاهدها، ج١، ص٢١٣.حوزه نیوز
شما فرصت سوز هستید یا فرصت ساز؟
فرصت های در پیش روی زندگی شما قرار میگیرد که اگر به درستی و در فرصت مناسب از آنها استفاده شود باعث پیشرفت و موفقیت شما خواهد شد. اما اگر کوچکترین کم کاری از طرف شما رخ دهد باعث پشیمانی و حسرت شما میشود….
دوران جوانی یکی از آن فرصت های ارزشمندی است که استفاده نکردن و یا کوتاهی کردن در آن میتواند آینده تلخی را برای شما در پی داشته باشد.
مقدمه
بسیاری از ما در زندگی خودمان حسرت روزها و فرصت های را می خوریم که ای کاش، بهترین استفاده ها را از آن می کردم و میتوانستم موفقیت های بیشتری را کسب کنم. بله! فرصت ها صبر نمیکنند تا ما تصمیم خودمان را بعد از مدتی اعلام کنیم و او منتظر ما بماند، فرصت ها را اگر در زمان خودش بتوانیم شکار کنیم کار مهمی انجام داده ایم اما اگر بگذاریم تا زمان بگذرد، امر مهمی را از دست داده ایم. چون فرصت ها محدود هستند و از بین رفتنی و شما نمیتوانید فرصت ها را در گاو صندوق منزل خودتان ذخیره کنید و هر وقت دلتان خواست استفاده کنید.
شما فرصت سوز هستید یا فرصت ساز؟
فرصت ها در زندگی تمام افراد وجود دارند
نمیتوانیم بگوییم که در زندگی من هیچ فرصتی وجود نداشته تا من از آنها استفاده کنم و تبدیل به فرد موفقی شوم. چون این حرفها بهانه ای بیش نیست و نمیتواند توجیه از دست دادن فرصت ها باشد. در زندگی تمام افراد این فرصت وجود داشت تا انتخاب بهتری داشته باشند و از فرصت های بوجود آمده بهترین استفاده را ببرند و زندگی خودشان را متحول سازند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند؛ خدا در زندگی تان، نسیم های حیات بخشی را جای داده، با آمادگی فراوان، آن فرصت ها را دریابید و از آنها استفاده کنید. [1]
این شما هستید که باید از فرصت ها استفاده کرده و خودتان را از خواب غفلت بیدار کنید تا چشمان شما باز شود و فرصت های که در اطراف تان پرسه میزنند را ببینید. تمام توان خودتان را صرف این کنید که در دنیا و آخرت تبدیل به فرد موفقی شوید. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند؛ مومن باید از نیرویش به نفع خود و از دنیایش برای آخرتش و از جوانی، پیش از پیری اش و از زندگی، پیش از مرگش بهره بگیرد. [2]
فرصت ها مانند ابر هستند
فردی که در زندگی خودش نظم و برنامه ریزی نداشته باشد، زندگی او سراسر سردرگمی خواهد شد. وجود این آشفتگی ها باعث خواهد شد تا چشمان فرد نتواند، فرصت ها را خوب ببیند. و زمانی به خودش خواهد آمد که خبری از فرصتها نخواهد بود. چون فرصت ها همانند ابر در حال حرکت هستند و از کنار ما عبور میکنند و اگر بتوانیم در زمان خودش از آنها استفاده کنیم کار مهمی را انجام داده ایم، اما اگر غافل باشیم، فرصت ها فرار خواهند کرد. امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) فرمودند: فرصت مانند ابر از افق زندگی میگذرد، هرگاه فرصت های خیری پیش میآید غنیمت بشمارید و از آنها بهره بگیرید.[3]
نکته: با وجود بی برنامگی و نامنظم بودن، شما نمیتوانید وجود فرصت ها را درک کنید. زمان کوتاه تر از آن چیزی است که فکرش را میکنیم، پس زمان خودمان را مدیریت کنیم تا بتوانیم از فرصت های بوجود آمده بهترین استفاده را ببریم. این فرصت ها دوباره به سراغ شما نمی آید و زمان زیادی را برای بازگشت آن باید انتظار بکشید. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: فرصت (مناسب) زود میگذرد و دیر بر میگردد. [4]
بزرگترین هنر زندگی
بزرگ ترین هنر زندگی، استفاده از فرصت های بی نظیری است که بر ما می گذرد و زمان استفاده از آنها نیز محدود است. اگر آینده برای شما مهم است و دوست دارید که آینده درخشانی در انتظار شما باشد باید هنرمند خوبی باشید و از فرصت های بوجود آمده بهترین استفاده را ببرید و هنر خود را به فرصت های بوجود آمده نشان دهید. کوتاهی و کم کاری را کنار بگذارید تا فرصت های بوجود آمده را بهتر ببینید. امام باقر (علیه السلام) فرمودند؛ از کوتاهی کردن به هنگام فراهم بودن فرصت ها بپرهیز؛ زیرا این عرصه نوسانی را در بر دارد که برای صاحبانش زیانبار است.[5]
فرصت ها را دریابید
بهره گیری صحیح و دقیق از این فرصت ها، مایه رشد و غفلت و چشم پوشی از آن سبب خسارت است. برای پیشرفت خود باید لحظاتی را که در آن به سر می بریم، دریابیم؛ چرا که گذشته از بین رفته و آینده هم نیامده است و شما در حال زندگی میکنید. نگذارید این عمر ارزشمند شما در مسیر تباهی تمام شود چون پشیمان خواهید شد. امیرمومنان علی(علیهالسلام) فرمودند ؛ وقت اگر بیهوده بگذرد، مقْت (یعنی موجب خشم، بیزاری و تنفر) است. [6]
فرصت دوران جوانی
در مسیر پر پیچ و خم زندگی بشر موقعیت ها و فرصت های نابی در تمامی شئون مادی و معنوی پیش می آید که ناپایدار و زودگذر است و مانند ابر بهاری در حال گذر هستند و ممکن است بر اثر کمترین مسامحه و چشم بر هم زدنی، بزرگ ترین فرصت ثمربخش زندگی از کف برود و برای صاحبش، فقط شکست و ندامت باقی بماند و حسرتهای که هیچ فایده ای نخواهند داشت. دوران جوانی یکی از آن فرصت های ارزشمندی است که استفاده نکردن و یا کوتاهی کردن در آن میتواند آینده تلخی را برای شما در پی داشته باشد. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: جوانی که اهل تن پروری و در دوران سلامتی، سرمایه ای مهیا نکرده و در اولین فرصت های زندگی و نیرومندی درس عبرتی نگرفته و درخشنده ترین دوران عمر را به رایگان از کف داده، آیا میتواند در پیری جز شکستگی و ذلت انتظاری داشته باشد؟ [7]
پی نوشت :
[1] بحارالانوار، جلد 68، صفحه 221
[2] اصول کافی، جلد 2، صفحه 70
[3] نهجالبلاغه، حکمت 21
[4] غررالحکم ، صفحه 473
[5] تحفالعقول ،صفحه 286
[6] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد 11،صفحه 233
[7] نهج البلاغه، خطبه 83
منبع: راسخون
گزیده ای از بیانات رهبرمعظم انقلاب مدظله العالی
… ما نمیتوانیم در مسائل گوناگون سیاسیمان، اقتصادیمان و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدن مادی غرب باشیم. تمدن غربی البته مزایایی دارد؛ در این شکی نیست. از هر مزیتی در هر جای دنیا در غرب و شرق و دور و نزدیک، هر جا مزیتی هست که ما میتوانیم یاد بگیریم استفاده کنیم، باید بکنیم؛ در این تردیدی نیست. اما در مبانی آن تمدن نمیتوانیم تکیه کنیم، مبانی آن تمدن، مبانی غلطی است. مخالف با مبانی اسلامی است. ارزشهای آن تمدن، ارزشهای دیگری است. لذا شما میبینید خیلی راحت از لحاظ قانونی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ رسانهای، میرسند به چیزهایی که شما از فکر کردنش هم خجالت میکشید، شمای مسلمان و آشنای با قرآن. بنابراین نباید دچار «فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» بشویم.
شرح دعای روز اول ماه رمضان
بسمالله الرحمن الرحیم
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فیه صِیام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.
خدایا! روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار ده، و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی و مرا از خواب غافلان بیدار ساز و گناهم را ببخش ای معبود جهانیان و در گذر از من ای بخشنده گنهکاران.
پیامبر اسلام (ص) فرمودند: ای مسلمانان آگاه باشید چه بسیارند کسانی که از شبزندهداری و عبادت شبانه جز رنج بیداری در شب بهرهای دیگر ندارند و بسیارند کسانی که از روزه جز تحمل گرسنگی و تشنگی بهره دیگری ندارند.
لازم است که انسان به کیفیت روزه و عبادت خود در این ماه توجه کامل داشته باشد تا از این ماه بهره کامل ببرد.
حضرت رسول اکرم (ص) در ادعیه هر روز این ماه، از خداوند درخواستهایی دارند که موجب تعالی عبادت و بندگی در این ماه است.
روز اول ماه مبارک رمضان، مؤمن چه خواستهای باید داشته باشد؟
۱. از روزهداران واقعی باشد؛
۲. از شبزندهداران حقیقی باشد؛
۳. از خواب غفلت بیدار شود؛
۴. گناهان بخشیده شود؛
۵. گذشت و بخشش خداوند شامل حال او شود؛
«اللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ صِیامَ الصَّائِمِینَ»
روزه حقیقی روزهای است که ثمره آن فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نباشد بلکه انسان زبان را از دروغ نگه دارد، چشم را از دیدن هر چه حرام است بپوشاند، دعوا و منازعه را ترک نماید، حسادت ننماید، غیبت نکند، غضبناک نباشد، ترک دشمنی نماید، آزار و اذیت دیگران نکند و در کارهای خیر و عبادی و نوافل سستی ننماید تا روزهاش وسیله قرب به سوی خدا باشد.
«وَقِیامِی فِیهِ قِیامَ الْقائِمِینَ»
عبادت مرا عبادت واقعی قرار بده و شبزندهداریم را شب زنده داری حقیقی قرار بده که نتیجهاش تحمل بیداری شب نباشد بلکه رسیدن به مقام عبودیت و بندگی خدا باشد که اگر اینطور شود، به هدف خلقت رسیدهایم.
سوره ذاریات آیه ۵۶ میفرماید: وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند نیافریدیم)
در فرمایش امام صادق (ع) به عنوان بصری برای مقام عبودیت، ۳ علامت آمده است. یکی از آنها این است که بنده، خود را مالک چیزی نداند. بندگانی که در مرحله عبودیت خداوند هستند، به دنیا رغبتی ندارند و دنیا را مانند زندان میدانند (الدُنیا سِجْنُ المُؤمِن)
وقتی رغبت دنیا از قلبشان خارج شد، خداوند نوری را در قلب آنها جایگزین میکند که از هر عمل خلاف رضای خدا تنفر داشته و از باطل گریزان باشند.
«وَنَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلِینَ»
در منطق اهل ایمان، همه انسانها در حال سیر و سفر بهسوی حضرت حق هستند. در سوره انشقاق آیه ۶ میفرماید: یَا أَیُّهَا الإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلاَقِیهِ (ای انسان، یقیناً تو با کوشش و تلاشی سخت به سوی پروردگارت در حرکتی، پس او را [در حالی که مقام فرمانروایی مطلق و حکومت بر همه چیز ویژه اوست و هیچ حکومتی در برابرش وجود ندارد] دیدار میکنی)
انسان در حال سفر، هرچند سفر مادی باید در حالت بیداری و توجه کامل باشد تا به طرف مقصد حرکت کند. زاد و توشه مناسب بردارد، مرکب مناسبِ راه را داشته باشد، موانع راه را بداند. بدیهی است که با حالت خوابآلودگی و بیتوجهی و غفلت، سفرهای مادی سرانجام ندارد، چه رسد به سفر معنوی به سوی حق. به خاطر همین اهل معرفت، اولین مقام سلوک را یقظه (بیداری و توجه) میدانند و مقابل این حالت غفلت است و بیخبری.
در قرآن کریم غفلت از منکرات شمرده شده است.سوره اعراف آیه ۲۰۵ میفرماید: وَ لاَ تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ (و هرگز از غافلان مباش)
باید از غفلت دور بود. انسان غافل مانند کرم ابریشم دورِ خودش را در این دنیا میتند و گرفتار آن میشود و دیگر از زندان دنیا خلاص نمیشود. اگر از این پیلهای که خود درست کرده است رها نشود، از بین میرود، بدون اینکه به نتیجهای برسد که برای آن خلق شده است.
«وَهَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلهَ الْعالَمِینَ»
انسان سالک وقتی از غفلت و بیخبری دور شد متوجه میشود که برای رسیدن به مقصد و مقصود نیاز به یک شستشوی باطنی دارد و آن پاک شدن از گناهان است پس درخواست بخشش میکند.
«وَاعْفُ عَنِّی یَا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ»
سوره آلعمران آیه ۱۳۵ میفرماید: وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ (و آنان که چون کار زشتی مرتکب شوند یا بر خود ستم ورزند، خدا را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند؛ و چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزد؟)
انسان نیاز به طهارت و پاکی باطن دارد و این پاکی یا از گناه است یا از ظلم به خویش است. بر خویشتن ظلم کردهاند که چرا درون را از رذائل پاک نکردند، چرا درون را به فضائل آراسته ننمودهاند، چرا نور خدا در وجودشان جلوهگر نیست. بنابراین هم از ارتکاب معاصی طلب بخشش باید کرد و هم از ظلم بر خویش و این با دو عبارت از خداوند خواسته شده است: «یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ».
آبروی مومن امانتی الهی است
جلسه هفتگی درس اخلاق آیتالله العظمی جوادی آملی امروز (چهارشنبه) در مسجد اعظم قم بهصورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد.
در این جلسه، آیتالله العظمی جوادی آملی به شرح حکمت 159، 160 و 161 نهجالبلاغه پرداختند.
معظم له اظهار داشتند: حضرت امیرالمومنین در خطبه 159 نهج البلاغه می فرماید: «مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ، فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ»؛ یعنی کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید دیگران را به سوءظن نسبت به خود سرزنش کند.
ایشان بیان داشتند: حضور در موقعیتهای مشکوک و محل تهمت، از نظر دینی ناپسند است و ممکن است باعث خدشه به حیثیت فرد شود. همانگونه که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند، اگر کسی خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید از بدگمانی دیگران گلهمند باشد.
آیتالله العظمی جوادی آملی با تاکید بر اهمیت حفظ آبروی مؤمن اظهار داشتند: آبروی مومن امانتی الهی است؛ انسان نسبت به مالی که کسب میکند مالک است، اما آبروی او متعلق به خداوند است. آبروی مؤمن به سبب ایمان او بهدست میآید و امانت الهی محسوب میشود. ازاینرو، کسی حق ندارد به آبروی خود لطمه بزند، همانطور که جامعه اسلامی نیز نباید خود را خوار و ذلیل نشان دهد.
ایشان با اشاره به حدیثی از اصول کافی تصریح کردند: خداوند سبحان همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده، اما حفظ آبرو و عزت او را بر عهده خود مؤمن نگذاشته است؛ زیرا عزت، متعلق به خداوند است، همانطور که در قرآن کریم آمده است: ﴿العِزَّةُ لِلَّهِ جَمِيعًا﴾ بنابراین، انسان مؤمن، امین خداوند در حفظ حیثیت خود است و نباید اقدامی انجام دهد که به عزت ایمانی او خدشه وارد شود.
آیتالله العظمی جوادی آملی در ادامه به شرح حکمت ۱۶۰ پرداختند و بیان داشتند: حضرت می فرماید: «مَنْ مَلَكَ، اسْتَأْثَرَ»؛ یعنی کسی که مالک شود، میل به انحصار پیدا میکند.
ایشان با تبیین این سخن تأکید کردند که این انحصارطلبی میتواند در ابعاد مالی، سیاسی و اجتماعی ظهور کند.
معظم له بیان داشتند: اگر کسی به سرمایه دست پیدا کند، تلاش میکند بر حجم آن بیفزاید و اگر به قدرت برسد، سعی میکند سلطه خود را تحمیل کند و دیگران را تحت سیطره خود درآورد. این میل به انحصار در تاریخ بارها موجب استبداد شده است.
ایشان افزودند: برخی از مفسران، واژه “استئثار” را به استبداد معنا کردهاند و “ملک” را نه از ریشه “مالک"، بلکه از “ملوک” دانستهاند، اما در هر دو حالت، مفهوم اصلی این جمله تأکید بر خطر انحصارطلبی در قدرت و ثروت است.
معظم له در ادامه به حکمت ۱۶۱ اشاره کردند که امیرالمومنین میفرماید: « مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ، وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا.» یعنی کسی که فقط به رأی خود تکیه کند، هلاک خواهد شد. استبداد، خودرأیی و بیتوجهی به مشورت، فرد و جامعه را به نابودی میکشاند.
معظم له سپس به تبیین جایگاه عقل در منظومه معرفتی اسلام پرداختند و با استناد به کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در نهجالبلاغه، عقل را عامل تشخیص حق از باطل و معیار سنجش اعمال انسان دانستند.
ایشان با اشاره به ارتباط عقل نظری و عملی، تأکید کردند: سعادت انسان در گرو بهرهگیری صحیح از عقل و پرهیز از هوای نفس است. عقل، انسان را از جهالت و گمراهی نجات میدهد و او را به مسیر صحیح هدایت میکند.
نسبت علویان با تشیع و جایگاه آنها در دیدگاه مقام معظم رهبری
علویان به عنوان یک گروه مذهبی با ویژگیهای خاص خود در مناطق مختلف، به ویژه در ترکیه، سوریه، لبنان و عراق پراکندهاند. در این میان، مقام معظم رهبری بهطور مشخص نگاه ویژهای به علویان دارند که در این یادداشت علمی به آن پرداخته شده است.
خبرگزاری حوزه | در تحولات تاریخی و دینی جهان اسلام، نقش و جایگاه علویان، به ویژه در رابطه با تشیع و نگرشهای فقهی و اجتماعی آنها، مسئلهای مهم و قابل توجه است.
علویان به عنوان یک گروه مذهبی با ویژگیهای خاص خود در مناطق مختلف، به ویژه در ترکیه، سوریه، لبنان و عراق پراکندهاند. در این میان، مقام معظم رهبری بهطور مشخص نگاه ویژهای به علویان دارند که در این یادداشت علمی به آن پرداخته خواهد شد.
دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب
در سالروز قیام تاریخی مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶، صبح امروز (دوشنبه) جمعی از مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
اخبار و تصاویر متعاقباً منتشر خواهد شد.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
لازم میدانم یاد کنم از امام جمعهی شهید و فقیدمان مرحوم آقای آلهاشم که سال گذشته در همین جلسه در اینجا بیانات متین، با بیان فصیح و پر مغز بیان کردند. خداوند انشاءاللّه درجات ایشان را عالی کند و خوشا به سعادت خدمتگزارانی که پایان کارشان این چنین با این شیوه به ارادهی الهی انجام میگیرد.
همچنین یاد کنم از استاندار جوان و انقلابی و محبوب آذربایجان که ایشان هم جزو شهدای آن حادثه هستند و دیگر شهیدان عزیزی که در حادثهی تلخ گذشته از دست ملت ایران گرفته شدند.
تهدید نرمافزاری یعنی دستکاری کردن افکار عمومی مردم؛ یعنی ایجاد اختلاف؛ یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ یعنی ایجاد تردید در پایداری در مقابل دشمن. این کار را دارند میکنند. به فضل الهی تا امروز موفق نشدند؛ تا امروز وسوسه دشمن نتوانسته دل مردم ما را تکان بدهد و جوانان ما را از عزم و از حرکت باز بدارد.
نمونهاش همین راهپیمایی عظیم روز ۲۲ بهمن. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟ بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، روز پیروزی انقلاب را آحاد مردم و نه نیروهای مسلح نه مسئولین، بلکه تودهی مردم، آحاد مردم، بدنه ملت اینجور گرامی بدارند و با این حجم عظیم وارد میدان بشوند… با همه مشکلاتی که وجود دارد…
مردم مشکلاتی دارند، توقعاتی دارند، توقعات به حقی دارند اما اینها مانع نمیشود از اینکه از انقلابشان دفاع کنند. معنایش چیست؟ معناش این است که تهدید نرم افزاری دشمن تا امروز در این کشور و بر این ملت کارساز نبوده است.
نقش زبان در اخلاق نیک
حجت الاسلام والمسلمین همتیان:
امیرالمومنین علی علیه السلام در خطبه ۱۲۸ راجع به اهمیت اخلاق می فرمایند:
مردم بپرهیزید و دوری کنید از شکستن وخرد کردن اخلاق خود و بپرهیزید از اینکه در اخلاق خود تغییرات نامطلوب ایجاد کنید.
اگر اخلاق انسان بشکند ارزش و بهای انسان نیز پایین میآید.
امیرالمومنین میفرمایند: ای مومن! علم و ادب بهای جان توست و هر چه به علم و ادب خودت اضافه کنی به ارزش و بهای خود اضافه کرده اید
در جامعه مردم برای فردی ارزش قائل هستند که ادب داشته باشد.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند ارزش هر انسانی به مقدار همت او است
همت یعنی دید بلند و افق وسیع و تلاش خستگی ناپذیر برای رسیدن به هدفی
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: ارزش هر انسانی به آن چیزهایی است که او دوست می دارد.
انسانی که از ارزشهای اخلاقی و اخلاق پسندیده استفاده میکند،
انسان ارزشمندی میباشد و انسانی که فاقد اخلاق است، ارزش و جایگاهی ندارد.
اخلاق راه نجات انسان است.
شخصی که فاقد اخلاق ندارد انسانیت خود را هم از بین برده. صورت او به شکل انسان است ولی باطن او به شکل حیوان است.
پیامبر صلی الله علیه و اله وقتی میخواهند اسلام را معنی بکنند میفرمایند: الاسلام حسن الخلق.
هزینه کردن به اندازه وسع
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
إنَّ المُؤمِنَ یأخُذُ بِأَدَبِ اللّهِ عز و جل؛ إذا وَسَّعَ عَلَیهِ اتَّسَعَ، وإذا أمسَک عَلَیهِ أمسَک.
همانا مومن، به ادب خداوند عز و جل رفتار می کند؛ هر گاه خدا به [زندگی] او گشایش بدهد، او گشاده دستی می کند، و هر گاه بر او تنگ بگیرد، او نیز دست نگه می دارد.
الکافی: ج ۴، ص ۱۲