اخلاق گفتگو در مناظرات امام رضا علیه السلام
یکی از برجسته ترین و ماندگارترین میراث های ارزشمند و سترگ دوران امامت حضرت رضا (ع) و سایر ائمه اطهار (ع) مناظراتی است که میان ایشان و علمای بلاد، عالمان سایر ادیان و مذاب و نیز ملحدان به وقوع می پیوست. در واقع ایشان در این مناظرات علاوه بر اینکه حقانیت دین مبین اسلام و مکتب تشیع و آموزه های مختلف آن را برای مخاطبان و برای تاریخ بیان دارند، تلاش می کردند تا سنت برقراری دیالوگ و مناظره و بحث مفید و جدال احسن را نیز برای همگان به منصه ظهور و بروز برسانند.
تمرین برای گفتگوی علمی؛ تلاشی در جهت اعتلای فکر
بی تردید یکی از مهم ترین مؤلفه ها و مقوله های رنگ باخته در جامعه اسلامی در ادوار مختلف و به خصوص دوران کنونی، موضوع گفتگو و مناظره و بحث منطقی، مستدل و علمی است.
موضوع مناظره دو جنبه دارد؛ یکی محتوای مناظره و میزان بهره مندی مناظره گران از قدرت و قوت علمی است که بیتردید می تواند در پیروزی آنها بر حریف علمی و اثربخشی مقاصد معرفتی و آموزه های فکری که مدنظر آنها بوده مؤثر باشد؛ اما یک سوی دیگر که به اعتقاد نگارنده بسیار مهم است و اثر و تأثیرش از آن جنبه اولی کمتر نیست، موضوع اصل منش و شیوه مناظره و رویکرد دیالوگ برقرار کردن و نشستن در مقابل هم و بحث کردن است.
جامعه امروز ما به شدت نیازمند سیره علمی امام رضا (ع) است
این همان موضوع اساسی و حیاتی است که امروزه جامعه ما و نیز جامعه جهانی به شدت به آن نیاز دارد و شیوه و منش و سیره امام رضا به عنوان مبدع این گونه مناظرات در کنار سایر ائمه اطهار همچون امام جعفر صادق (ع) می بایستی مورد توجه همه اهل فضل و نخبگان علمی جامعه اسلامی به عنوان یک میراث فکری و انسانی قرار گیرد.
اگر در جامعه ای گفتگو جای خود را به ستیزه گری و درهم آمیزی خشمگینانه بدهد، اگر به جای کلام و نوشتار، مشت و ناسزا و بدگویی در یک جامعه منتشر گردد، اگر دو طرف یک ماجرا، از دو عالم گرفته تا دو عامی، از دو سیاستمدار گرفته تا دو صاحب کار و… از هر طیف و صنف و گروه و دسته ای، به جای گفتگو کردن و سخن راندن و تمرین منطق و استدلال نمودن، در جهت تشنج زایی و ارعاب و هوچی گری و فحاشی و… گام بردارند، بی تردید آنچه برای مردمان آن جامعه باقی خواهد ماند، نه رشد علمی و معرفتی و اعتلای فکری و آموزشی و تربیت صحیح، بلکه درگیری و تشنج و ناسزاگویی و ناسزاشنوی خواهد بود.
حتی با ملحدین هم می توان نشست و مناظره کرد اگر…
حقیقت آن است که انتخاب این نکته و ویژگی از سیره و سلوک عالم آل محمد امام رضا (ع) برای این نوشتار و این مجال، برای همین تذکر و تنبه بود. یادآوری این نکته که امام(ع) حتی در برابر ملحدین هم پای مناظره علمی می نشست و با قدرت استدلال و منطق و معرفت خویش، بر آنها تفوق می یافت و این تفوق هم نه به معنای برتری جویی امام رضا(ع) بر کسی، بلکه به معنای نشر و اعتلای معارف دین مبین اسلام و مکتب جعفری بود که امام (ع) تمام همّش را در این راه مصروف می داشت.
حال اگر نگاهی به جامعه امروز بیاندازیم، باید از خود بپرسیم که آیا براستی در فضای جامعه امروز ما و حتی در عرصه های علمی و فضاهای نخبگانی و موقعیت هایی که فضلا و برجستگان در آن نفس می زنند آیا چنین سیره و سلوکی جاری و ساری است؟
کرسیهای آزاد اندیشی؛ ضرورتی مغفول مانده برآمده از عمق الگوی کهن دینی
فاصله میان جامعه علمی امروز ما با آنچه امام رضا (ع) سالک طریقش بود
در طول سال های گذشته گاه شاهد بوده ایم که عالم بزرگواری با پیشینه ای بسیار در عرصه علوم مختلف دینی، گاه نظری شاذ یا غیر شاذ را مطرح نموده و برایش استدلال هم داشته است، اما متأسفانه طرح این نظرها، به جای اینکه موجب برقراری مناظره های سودمند و ارتقا دهنده علمی و طرح مباحث در فضای باشکوه و مفید و پربرکت علمی شود، متأسفانه در هوچی گری رسانه ای و درهم آمیزی تشنج زا و درگیری های کودکانه گم می شد و به جای ایجاد و تزریق روحیه نشاط علمی و بالندگی فضای فکری، به رخوت و رکود بیش از پیش می انجامید.
جا دارد در همین مجال و به مناسبت طرح همین موضوع مناظرات امام رضا (ع) اشاره داشته باشیم به یکی از مهم ترین و جدی ترین دغدغه های مقام معظم رهبری که با عنوان کرسی های آزاد اندیشی سال ها پیش مطرح گردید و متأسفانه چونان دیگر نصایح خیرخواهانه و طرح های عالمانه ایشان، آنچنان که باید و شاید شکل نگرفت و بر زمین ماند.
کرسی های آزاداندیشی نمونه ای امروزین از مناظرات علمی امام رضا(ع)
در حقیقت می توان طرح موضوع کرسی های آزاد اندیشی را ادامه ای دانست بر همان مناظرات عالمانه ای که امامان شیعه و بخصوص امام صادق (ع) و امام رضا (ع) پی افکندند و با اجرای آن موجبات نشاط علمی جامعه، طرح صحیح و آزادانه منطق مستحکم اسلامی و سبب سازی برای هدایت و کشش آزادانه مردم به سمت نور اصالت اسلام و مکتب اهل بیت (ع) را فراهم کردند.
این حرکت و سیره ارزشمند، به خصوص در زمانه ما که دوره استیلای شبکه های مجازی و انفجار اطلاعات در همه عرصه های فکری است و دیگر هیچ اندیشه ای را نمی توان در هیچ پستویی صیانت کرد، بلکه باید به قلب حادثه زد و با واکسینه کردن عالمانه و آزاداندیشانه فکر و خرد، با حرکت های پیشروانه و دوری از انفعال، در خط مقدم سنگرهای علمی و معرفتی به تلاش های اصیل و اساسی مبادرت ورزید، بسیار قابل توجه و تأمل است.
باری؛ اگر مناظرات امام رضا (ع) را به دقت مطالعه کنیم شاهد خواهیم بود که سیره ایشان در مناظرات دقیقاً مبتنی بر آزاداندیشی و نه برتری دادن خویش بلکه استعلای اندیشه اسلامی و نشر و اشاعه هویتی دینی است.
حرکت پیشروانه امام (ع) در روزگاری که افکار و آرای مختلف آزادانه در طیران بودند
از ویژگی های زمان و زمانه حضرت رضا (ع) این بود که افکار و اندیشه های مختلف فلسفی و در میدان علمی آن روز حضور داشتند و مأمون هم با یک ژست آزاداندیشانه تلاش میکرد موقعیت را برای طرح این موضوعات فراهم آورد. شاید حتی بتوان موضوع پذیرش منصب ولایتعهدی مأمون توسط امام رضا (ع) را استفاده بهینه و بهتر و بیشتر آن حضرت از موقعیت علمی به وجود آمده دانست.
کرسیهای آزاد اندیشی؛ ضرورتی مغفول مانده برآمده از عمق الگوی کهن دینی
در تنوع مناظرات آن حضرت که با همراهی مأمون و مشاورت فضل بن سهل، صروت پذیرفته و صاحبان نحله ها و جرگه های مختلف علمی از جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی) گرفته تا رأس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان) و از روِسای صائبین و هربذ اکبر (پیشوای بزرگ زرتشتیان) گرفته تا نسطاس رومی (عالم بزرگ نصرانی) به طور متناوب و در جلسات مختلفی حضور داشته اند، می توان گستره وسیع و مشرب منعطف و تسلط لدنی آن حضرت را بر علوم و فنون مختلف و آرا و نظریات گوناگون و منابع و مراجع مختلف علمی شاهد بود.
مناظرات علمی امام (ع)؛ تهدیدی که به فرصت تبدیل شد
در تاریخ آمده است که غرض شوم و پلید مأمون از ترتیب دادن این مناظرات به پندار خام او، پایین آوردن منزلت علمی و مقام علمی امام (ع) بود، اما زهی خیال باطل که حضرت ثامن الحجج (ع) به علوم لدنی و معانی آسمانی و حقایق کائنات و زمان و زمان آگاه بوده و چونان بنیانی مرصوص در برابر این موجها ایستاده بود، اما در بحث مناظرات علاوه بر آن دو نکته که در ابتدا اشاره کردیم که همان ارزش و اهمیت و اثربخشی سلوک مناظره و نیز محتوای غنی و اثرگذار آموزه های طرح شده در آن بود، می توان نکات دیگری را نیز در بستر این میراث عظیم و ارزشمند رضوی یاد کرد.
حضرت رضا (ع) علاوه بر قدرت منطق و استدلال با گفتار و رفتار و حرکات و سکنات مؤمنانه و اخلاقی خویش، مردم را به سوی ولایت الهی فرا میخوانده و بذر توحید را در زمین دل و فطرتشان می کاشت.
برای اثربخشی، علاوه بر قدرت علمی، صداقت معنوی هم لازم است
نکته ای که در اینجا از آن استفاده می شود این است که آن چیزی که اثر بخشی یک نفر را در مواجهه علمی و منطقی با دیگران بیشتر و مفیدتر می کند، علاوه بر قدرت علم و بیان و کلام او، مبتنی بودن رفتارش بر حقایق عاطفی و علایق فطری انسان هاست که همگی یک سرمنشأ دارد و از یک آبشخور نشأت میگیرد. این بسیار مهم است که یک عالم دینی به حرفی که می زند اعتقاد داشته باشد یا نه و در زندگی شخصی و جمعی خویش به عقایدی که بر زبان جاری میکند، در دل هم ایمانی داشته باشد یا نه. در حقیقت باید گفت مخاطب در مواجهه با افراد و مکاتب گوناگون شاید بیش و پیش از آن که به قدرت منطق نگاه کند، به صداقت و ربانیت او نظر می اندازد.
نکته دیگری که در مناظرات امام رضا (ع) مورد توجه قرار می گرفته بحث فراهم آمدن اشتراکات فکری و منطقی است که بایستی در یک بحث مشترک میان دو طرف گفتگو وجود داشته باشد. یکی از نکات قابل تأمل و عبرت آموز در بحث مناظرات امام رضا (ع) این است که ایشان در واقع «تهدید» برگزاری مناظره توسط مأمون را تبدیل به «فرصت» ی برای نشر معارف دینی و آموزه های مکتب اهل بیت (ع) کرد و از این رهاورد موقعیت بسیار نابی برای هدایت و گرایش مردم به سمت این مکتب نورانی فراهم کرد.
نمونه ای از مناظرات امام رضا (ع) در مواجهه با یک ملحد
خدمتگزار امام رضا علیهالسّلام می گوید یکی از زنادقه در حالی که جماعتی نزد آن حضرت بودند، خدمت امام رسید، امام رو به او نمود و فرمود: اگر فرضاً نظریه شما، در رابطه با مبدأ و معاد صحیح باشد - و حال آنکه چنین نیست - آیا قبول داری که در نهایت ما و شما یکسان هستیم و نمازها و روزه ها و زکات های ما و اعتراف ما به مبدأ و معاد برای ما زیانی ندارد؟ زندیق که پاسخی نداشت، سکوت اختیار کرد.
امام ادامه داد و فرمود: اگر نظریه ما در رابطه با مبدأ و معاد صحیح باشد - در حالیکه چنین هم هست - آیا قبول داری که شما هلاک شده اید و ما نجات یافته ایم؟ زندیق که باز پاسخی نداشت، سخن را به جای دیگر کشید و گفت: خدا رحمت کند تو را، به من بگو که او (خدا) چگونه است و کجا است؟ امام: وای بر تو، راه را اشتباه رفتی، او «کجا» را به وجود آورد، او بود و «مکانی» نبود، و نیز او «چگونگی» را ایجاد کرد، او بود و «چگونگی» وجود نداشت، خداوند با کیفیت و مکان شناخته نمی شود و با حواس، قابل درک نیست و او را با هیچ چیز نمیتوان مقایسه نمود. زندیق گفت: بنابراین او چیزی نیست، چون با هیچیک از حواس قابل درک نمی باشد.
امام: وای بر تو، چون حواس نمی تواند او را ادراک کند منکر او می شوی، و ما درست بر عکس، بدلیل اینکه حواس ما از ادراک او ناتوان است یقین می کنیم که او پروردگار ما است، و شباهتی با سایر موجودات ندارد.
زندیق گفت: به چه دلیل می گویی که او هست؟ امام فرمود: به دلیل اینکه وقتی به خویش می نگرم می بینم که نمی توانم در طول و عرض، چیزی به خود اضافه کنم و یا کم نمایم و نمی توان ناخوشی ها را از خویش دفع و منفعت را به سوی خود جلب کنم، روی این حساب فهمیدم که بنیاد هستی من بنایی دارد و لذا به او اعتراف کردم. علاوه بر این با روِیت پدیده ابرها و گردش بادها و جریان خورشید و ماه و ستارگان و غیره که آیات شگفت انگیز و متقن آفرینش هستند، دانستم که این امور تدبیر کننده و پدید آورندهای دارند.
زندیق گفت: پس حد و مرز او را برای من بیان کن. امام فرمود: او بی نهایت است، حد و مرزی ندارد.
زندیق: چرا؟ امام پاسخ داد: چون هر چه محدود باشد، نهایت دارد و احتمال محدودیت مساوی است با احتمال زیاده و نقصان. بنابراین او محدود نیست و زیاده و نقصان نمی پذیرد؛ قابل تجزیه نمی باشد و به وهم نمی آید. زندیق گفت: توضیح بدهید، اینکه می گویید خداوند لطیف، شنوا، بینا، دانا و حکیم است، آیا شنیدن جز با گوش و دیدن جز با چشم، و ظریف کاری جز با دست و حکمت جز با سازندگی امکان پذیراست؟
امام فرمود: مقصود از اینکه می گوییم خداوند لطیف و ظریف کار است این که او در پدید آوردن مصنوعات، ظرافت و دقت دارد. نمی بینی وقتی شخصی در اخذ چیزی ظرافت و دقت به خرج می دهد، میگویند فلانی چقدر با لطافت کار می کند، بنابراین چرا این معنی به آفریننده با شکوه جهان گفته نشود؟… و اینکه ما می گوییم خداوند شنوا است، برای این است که هیچ صدایی از او پنهان نیست… و در تشخیص هیچ لغتی اشتباه نمی کند، بنابراین او شنوا است ولی نه به وسیله گوش و گفتیم او بینا است زیرا او جای پای مورچه ریز سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه را می بیند، او حرکت مور را در شب قیرگون مشاهده می نماید… بنابراین او بینا است ولی نه به وسیله چشم همانند آفریده های خود.
این مناظره آنقدر طول کشید، تا اینکه در همان جلسه، زندیق اسلام اختیارکرد.
(بخش انتهایی مطلب به عنوان نمونه مناظره برگرفته از کتاب احتجاج طبرسی ج 2 ص 173 الی 171.)
ماجرای سروده شدن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده»
مرحوم حبیبالله چایچیان متخلص به «حسان» دار فانی را در سن 94 سالگی وداع گفت. او که در زمینه شعر آیینی سالهای عمرش را صرف کرده بود سراینده اشعار مشهوری چون «آمدم ای شاه پناهم بده» در مدح حضرت رضا(ع) است.
این شاعر در گفتوگویی به ماجرای سروده شدن این شعر اشاره کرده بود که به بهانه درگذشت این شاعر آن را بازنشر میدهیم.
«مادرم در آخرین لحظاتی که خدمت شان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود متاسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم. و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتواست برود. خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است. یکی از خادمین اهل بیت(ع) که آذریزبان هست این شعر را خوب و عالی خوانده است.»
شعر کامل به شرح زیر است:
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند
بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
استاد عنصری اساسی در تربیت طلبه است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، آیت الله اعرافی شامگاه چهارشنبه در اجلاسیه اساتید سطح یک حوزه علمیه قم که در مجتمع فقهی ائمه اطهار(عليهم السلام) قم برگزار شد، گفت: در این جلسه قبل از گفتن هر مطلبی، باید از استادان گرامی حوزه و مهندسان شخصیت طلاب، به ویژه در پایههای نخست طلبگی، قدردانی و تجلیل کنم.
وی با بیان اینکه استاد عنصر اساسی در تربیت طلبه است، عنوان کرد: مدیران و کارگزاران نظام حوزه، ریلگذار این مسیر هستند ولی آن کسی که پرچم تربیت و ساختن شخصیت طلبه را بر دوش گرفته است، استادان حوزه هستند و خداوند، شأن بزرگی را به آنان عنایت کرده است.
مدیر حوزههای علمیه گفت: ما وظیفه خود میدانیم که تا حد توان به سخنان استادان گوش فرا دهیم و به نقدها توجه کنیم و تمام توان خود را برای اصلاح نظام حوزه به کار گیریم.
وی تصریح کرد: مدیریت حوزه با کمال تواضع و بدون ادعایی تلاش میکند بر خشتهایی که پیشینیان نهادهاند خشتی نهد و به هیچ وجه درصدد تخریب ساختمانهای استوار نیست، ولی در عین حال برای تعالی حوزه، دهها طرح را پیگیری میکند.
آیت الله اعرافی بیان کرد: برای تعالی پیام وحی و ارزشهای متعالی انقلاب و اسلام در جهان پرغوغای امروز، نیازمند هستیم دستبهدست هم دهیم تا حوزه در جایگاهی رفیعتر از گذشته که رسالت ما نیز هست، قرار گیرد.
وی گفت: حوزه، هم امتیازات بزرگ و هم، رشد روزافزون را تجربه کرده است و قابلمقایسه با حوزه قبل از انقلاب نیست، اما نباید این پیشرفتها، ما را از دیدن کاستیها و ضعفهای راهبردی و تاکتیکی در ساحتهای مختلف باز دارد.
مدیر حوزههای علمیه افزود: ما با ضعفهای بسیاری هم روبهرو هستیم و اگر خود را با عطش بیپایان دنیای امروز و رقابتها و دشمنیها بسنجیم، کاستیهای ما بیشتر خود را نشان میدهد.
وی گفت: استاد در نظام تاریخی حوزه همزمان چند نقش ترکیبی را ایفا میکرده و تغییرات برنامهریزی نباید استاد را از ترکیب این نقشها جدا کند.
آیتالله اعرافی تصریح کرد: در نظام سنتی ما، استاد نقشهای آموزشگر، برانگیزنده روح تحقیق، هدایت و تربیت، مشاور ، راهنما و الگو در همه ابعاد را داشته است.
وی عنوان کرد: استادی که این نقشها را به صورت جامع و ترکیبی داشته باشد، میتواند شخصیتی متوازن تربیت کند؛ در برنامهریزیها باید نگران این باشیم که استاد از این سنت ایفای چندنقش فاصله نگیرد.
مدیر حوزههای علمیه گفت: عشق، جوش و خروش تربیت به معنای کامل باید در استاد حوزه موج بزند و اگر اینها نباشد، هیچ کدام از نقشها در استاد متبلور نمیشود.
وی بیان کرد: نظام آموزشی پژوهش محور دارای عناصر و مؤلفههایی است که یکی از عناصر مهم در این نظام، خودِ استاد است.
آیت الله اعرافی گفت: استاد، وقتی میتواند آموزش را پژوهشمحور کند که مجموعهای از صفات را داشته باشد از جمله اینکه خود استاد محقق باشد؛ امکان ندارد استاد، محقق باشد و این روح تحقیق به شاگردانش منتقل نشود.
مدیر حوزههای علمیه ابراز داشت: مطالعه جامع و وسیع، روحیه پرسشگری و ارائه نکات نو برای برانگیختن طلبه از ویژگیهای استاد در نظام پژوهشمحور است. متن دروس در نظام پژوهشمحور باید وزانت و وقار لازم را داشته باشد؛ اگر متن را خیلی ساده بنویسیم، روح تحقیق را بر نمی انگیزد.
آیت الله اعرافی عنوان کرد: در نظام پژوهشمحور، پرسش و پاسخ باید در ارتباط استاد و شاگرد موج بزند و ارتباط علمی خاصی بین استاد و شاگرد ایجاد شود.
وی در ادامه به تعدادی از طرحهای مطرح شده و در حال بررسی در حوزه اشاره کرد و گفت: نظام جامع استادی، بازنگری نظام امتحانات شفاهی، طرح هدایت تربیتی و تحصیلی، برنامه جدید، انتخاب متن، تحدید محدودهها، آموزشهای کاربردی مهارتی، نظام جامع اندیشه اسلامی، حق انتخاب استاد، استعدادهای برتر، جشنواره و مسابقات، نشریات مدرسهای، آشنایی با تاریخ و هویت حوزه، آشنایی با انقلاب، حوزه بینالملل، زبان عربی، مشاوره، اخلاق و تربیت، مواجهه عالمانه با آسیبها، کرسیهای آزاداندیشی و هنر و رسانه، بخشی از موضوعاتی هستند که طرحهایی در مورد آنها در حال بررسی و پیگیری است.
منبع: خبرگزاري رسمي حوزه| تاریخ مخابره :۱۳۹۶/۹/۲۲ -
حجت خدا بر همه برای تبلیغ در عرصه بین الملل تمام است
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری با بیان این که مقام معظم رهبری پشتیبان بین المللی شدن حوزه علمیه هستند گفت: حوزه برای تربیت مبلغ در عرصه بین الملل و کشورهایی که مسلمان نیستند باید برنامه داشته باشد.
حجت الاسلام والمسلمین قمی امروز در همایش «حوزه بین الملل حوزه تمدن ساز» که در مدرسه علمیه امام کاظم(عليه السلام) در قم برگزار شد گفت: برگزاری اجلاس حوزه بین الملل، حوزه تمدن ساز، نشان از تحولاتی در لایه های زیرین حوزه می دهد.
وی افزود: اگر ده ها سال قبل چنین اجلاسی قرار بود برگزار شود از آن سوال می شد؛ ولی شرایط امروز ضرورت این مساله را مورد تاکید قرار می دهد؛ امروز در شرایطی به سر می بریم که جامعه بشری از یک نوع سرخوردگی نسبت به مکاتب بشری رنج می برد.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: از یک سو، مکتب سوسیالیسم با شعار عدالت به موزه تاریخ رفته و لیبرالیسم با شعار آزادی به گواه خاص و عام، مفتضح شده و این روند را ادامه می دهد.
وی گفت: بشر به این نتیجه رسیده است که به همان اندازه که دنیا در حوزه تکنولوژی پیشرفت کرده است در عرصه ظلم و انسان کشی نیز به فجایع غیر قابل تصور رسیده است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: بشر، امروزه به دنبال یک منجی می گردد و بر خلاف گذشته، حتی مراکز پژوهشی و علمی نیز نسبت به ضرورت حضور علم و اخلاق و دیانت در مراکز خود احساس نیاز می کنند.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: در عین حال فلسفه های بشری نیز به یاس و ناامیدی رسیده است، ولی حدود چهل سال است که انقلاب اسلامی با رویکرد تمدنی شکل گرفته است و توانسته است ظرفیت های خود رابه اثبات برساند.
وی گفت: تصمیم نابخردانه اخیر ترامپ جمعیت های انسانی و بشری در مقام ترامپ ایستاد و خودش فهیمد که چقدر منزوی است و این پیام بزرگ، آن بود که جهان بدون آمریکا چقدر جهان آرام تری است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد:سرمایه بزرگ ما وجود رهبری است که بین المللی زندگی کرده، بین المللی می اندیشد و در عرصه بین المللی رهبری می کند؛ عمرالبشیر خدمت رهبری رسیدند و در مورد آقای محمد مرسی صحبت می کند؛ رهبر انقلاب فرمود، سالها پیش در بغداد با اخوان از نزدیک آشنا شدم و با این گروه آشنا هستم.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: بسیاری از نخبگان در کشورهای دیگر به داشتن چنین رهبری غبطه می خورند؛ پوتین و کرودی و… اظهارات خاصی در این عرصه بیان کردند و جایگاه رهبر ایران را در عرصه بین الملل معرفی کردند.
وی گفت: این رهبر به این فرهیختگی، پشتیبان بین المللی شدن حوزه است؛ امروز بحمدالله در حوزه نیز مدیری به سان آیت الله اعرافی داریم که سوابق درخشانی در این عرصه داشته اند؛ امروز حجت خدا برای ما تمام است که زمینه کار برای ما از هر جهت فراهم است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: نکته دوم آن است که علاوه بر این مساله، مکتب اسلام را داریم که دارای یک غنا و محتوای ذاتی است و از محتوای پرباری برخوردار است که برای مشکلات بین المللی راه حل دارد.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: ما از قرآن حکیم و کریم و یک فقه جامع و پربار و یک فلسفه غنی برخوردار هستیم و عرفانی داریم که می تواند تشنگان معنویت را سیراب کند.
وی گفت: امروزه ارزش هایی چون عدالت از مهمترین نیازهای بشریت است؛ راشد المغشی بیان می کند که تفاوت بین انقلاب امام و سایر جریان های اسلامی را در این می بینم که جریان های اسلامی در ابتدای کار حداکثر به دارالکفر و دارالایمان پرداختند، ولی امام فراتر از اینها فکر کردند و شعار قرآنی جنگ فقر و غنا را شعار خود قرار داد و تمام مستعضفان جهان را مورد خطاب قرار داد؛ حدود یک میلیارد نفر در جهان غذای کافی ندارند و میلیون کودک گرسنه به مدرسه می روند و بیش از 65 میلیون آواره در جهان زندگی می کنند.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: 93 درصد درآمد آمریکا برای 2 درصد مردم آمریکا است؛ بر اساس اعتقادات اسلامی بیان می شود که انبیای الهی برای قسط و عدالت مبعوث کردیم یعنی شعار انبیا و اوصیای الهی، عدالت است.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: نکته دیگر آن است که علاوه بر اینکه مکتب غنی اسلامی داریم، از امکانات سخت افزاری نیز برخوردار هستیم، 400 میلیون مسلمان در کشورهای غیر مسلمان حضور دارند و 1 و نیم میلیارد نفر نیز مسلمان در 57 کشور جهان حضور دارند؛ تنگه های استراتژیک و منابع عظیم ثروت مادی در کشورهای اسلامی قرار داردو از همه مهمتر میلیون ها جوان عاشق خدا و اسلام هستند که در کشورهای اسلامی زندگی می کنند.
وی گفت: علما و بزرگان ما در عرصه بین الملل منشا خدمات فراوان بوده اند؛ زندگی نامه این بزرگان باید مورد توجه واقع شود و باید از این بزرگان درس بگیریم و تجربیات بین المللی آنها را مورد توجه قرار دهیم.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: شهید بهشتی، آیت الله آصفی، مرحوم موسوی لاری ،شهدای صدر، حجت الاسلام زکزاکی و پور حسینی در پاکستان و… از جمله علمایی هستند که منشا خدمات گسترده ای در عرصه بین الملل بوده اند؛ افرادی چون کربن و روژه گارودی و… افرادی که در حوزه ترویج اسلام گام های خوبی برداشته اند.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: حوزه برای تربیت مبلغ در عرصه بین الملل و کشورهایی که مسلمان نیستند باید برنامه داشته باشند؛اید برای آموزش زبان هایی که مخاطب میلیونی دارند برنامه داشته باشیم؛ 95 درصد آموزش ها روی زبان انگلیسی است.
وی گفت: زبان برای تبلیغ خارج از کشور یک شرط لازم است، ولی فراتر از زبان، آشنایی و اطلاع کافی از معارف اسلامی شرط بسیار مهمی است که باید بیش از پیش به آن توجه کنیم.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: زبان شناسی و مخاطب شناسی از مهمترین ابعاد تبلیغ بین المللی است؛ عنصر مهم دیگر، جریان سازی است، یعنی باید جوی های جاری را باید به یک رودخانه بزرگ و پرخروش مبدل کنیم؛ باید فعالیت های متفرقه شخصی و دولتی و غیر دولتی را باید بر اساس یک نگاه راهبردی و واحد، اتحاد خود را حفظ کنند و نقش خود را در اعتلای کلمه الله داشته باشند.
جایگاه مادری و معلمی کمتر از آیتاللهی نیست
حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی امروز در جلسه درس اخلاق طلاب جامعهالزهرا(سلام الله عليها) که در تالار بیداری اسلامی برگزار شد، تصریح کرد: نیت بانوان طلبه از ابتدای طلبگی باید این باشد که دین را بیاموزند، به آن عمل کنند و به مردم آموزش دهند.
محقق و پژوهشگر علوم و معارف قرآن کریم با بیان اینکه بانوان طلبه باید معلم دین شوند، اظهار کرد: معلمی شغل نیست، بلکه انتخابی صحیح و مسئولیتی سنگین است، یک معلم میتواند کار پنج مهندس را انجام دهد، مهندس میتواند در یکی از کارهای کشف معدن، استخراج از معدن، ذوب فلزات، قطعه سازی یا اتصال و مونتاژ قطعات فعالیت کند، در حالی که معلم همه این کارها را با هم انجام میدهد.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور ادامه داد: معلم وقتی میخواهد انسان را بسازد، باید ابتدا شاگرد را کشف کند، سپس به استخراج او از ظلمات، ذوب شاگرد و خارج کردن ناخالصیها از او بپردازد و در نهایت، شاگردان را متحد کند تا یک جامعه سالم را تشکیل دهند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی خطاب به بانوان طلبه با بیان اینکه معلمی را از همین امروز آغاز کنید، تأکید کرد: اگر در ابتدای دوران طلبگی و در جوانی مفید باشید، در آینده هم مفید خواهید بود.
وی با اشاره به کتاب «داستان راستان» اثر شهید مطهری(ره)، یادآور شد: شما برای آغاز کار معلمی میتوانید از این کتاب استفاده کنید و این کتاب را برای خانواده خود بازخوانی کنید.
استاد قرائتی، به اهمیت دروس آموزشوپرورش و حوزه و دانشگاه اشاره کرد و بیان داشت: دروسی که در مراکز آموزشی تدریس میشود، باید در زندگی مفید باشد. از این رو باید از تدریس و آموزش مطالب غیرمفید اجتناب کرد.
وی با اشاره به فراز «اللهم اعوذ بک من علم لاینفع» از پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله)، تصریح کرد: در مراکز علمی و آموزشی باید مطالبی ارائه شود که واجب یا مستحب باشد و مشکل فرد یا جامعه را حل کند، بنابراین علوم غیرمفید نباید در این مراکز تدریس شود.
نیاز آموزشی بانوان طلبه با طلاب برادر متفاوت است
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با تصریح بر اینکه من، معلمی را با هیچ شغلی عوض نمی کنم، اظهار داشت: باید بانوان طلبه را به گونه ای تربیت کنیم که مجهز شوند و مهارتهای معلمی را بیاموزند تا بتوانند به دختران و بانوان جامعه آموزش دهند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی با اشاره به اینکه تربیت دختران با پسران متفاوت است، گفت: نیاز بانوان طلبه و مخاطبان آنان متفاوت است، بنابراین مطالبی که در حوزه علمیه خواهران تدریس میشود، باید متفاوت از حوزه علمیه برادران باشد.
اهمیت رفتار و گفتار معلم و آثار اخلاقی و تربیتی او بر مخاطب
رئیس ستاد اقامه نماز کشور در ادامه به تفاوتهای مهندس و معلم اشاره کرد و افزود: مهندس سالن میسازد، اما سالن، سالن نمی سازد، در حالی که معلم انسان میسازد و همین انسان میتواند افراد دیگری را تربیت کند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی با اشاره به اهمیت رفتار و کردار معلمان به ویژه معلمان طلبه، ادامه داد: معلم همه حرکاتش درسآموز است، از این رو گاهی یک کار ساده معلم، اثر اخلاقی و تربیتی مهم و ماندگاری بر شاگرد دارد.
وی با اشاره به اهمیت صرفهجویی و مدیریت در وقت، تصریح کرد: فعالیتها و حضور ما در هر مکانی باید به گونه ای باشد که رشد فکری، علمی، اخلاقی، بدنی و اجتماعی برای ما داشته باشد.
مفسر قرآن کریم به داستانی از رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) اشاره کرد که در بیابانی خشک توقف کردند و به اصحاب فرمودند: هیزم تهیه کنید، اصحاب گفتند در این بیابان هیزم نیست، اما حضرت فرمودند که هرکس به اندازه ای که میتواند، هر چند اندک، هیزم جمع آوری کند؛ اصحاب، هیزمها را آوردند و پشته ای بزرگ از هیزم جمع شد، پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: گناهان نیز این گونه جمع میشود.
استاد قرائتی با بیان اینکه باید صحنههای مختلف را به صحنههای علمی تبدیل کرد، یادآور شد: پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در بیابان خشک، کلاس درس برپا و یاران خود را پژوهشگر و اخلاقمدار تربیت میکردند.
وی با بیان اینکه معلمان نباید منتظر امکانات باشند، تصریح کرد: معلم، کسی است که بدون امکانات هم بتواند به مخاطبان خود علم بیاموزد.
آموزش تحمیلی اثری ندارد
رئیس ستاد اقامه نماز کشور به رفتارهای معلمان اشاره کرد و بیان داشت: معلم باید با نشاط سخن بگوید و شاگردان باید در کلاس درس نشاط داشته باشند؛ یعنی آموزش تحمیلی نباید داشته باشیم و کلاس باید نشاط داشته باشد تا اثرگذار باشد.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی با بیان اینکه معلم باید به قدری سخن بگوید که باعث کسالت مخاطبان خود نشود، به یکی از سخنرانیهای یک دقیقهای خود در مراسم ازدواج اشاره کرد و گفت: در قرآن کریم سه نوع رابطه وجود دارد، رابطه پیامبر با مردم که رحمت است(وَما اَرْسَلْناكَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمينَ)؛ رابطه مردم با پیامبر مودت است(قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى) و رابطه عروس و داماد که رابطه مودت و رحمت است(وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً).
جایگاه مادری و معلمی کمتر از آیتاللهی نیست
مفسر قرآن کریم با اشاره به ضرورت یادداشت مطالب مفید و آموزنده، اظهار داشت: همواره کاغذ و قلم به همراه داشته باشید و اگر جملات زیبایی دیدید یا شنیدید، یادداشت کنید، خندههای حلال خود و جملات زیبا بر پشت ماشینها را یادداشت و در مکان مناسب بیان کنید.
استاد قرائتی با بیان اینکه ما باید تشنه آموختن و علم آموزی باشیم، تصریح کرد: بانوان طلبه نمی توانند حجتالاسلاموالمسلمین، آیتالله و مرجع تقلید شوند، اما میتوانند مادر و معلم نمونه باشند و جایگاه مادری و معلمی، کمتر از آیت اللهی نیست.
منبع: خبرگزاري رسمي حوزه-۱۳۹۶/۹/۲۲ -
عملی که عمر را زیاد میکند
امام صادق علیه السلام در روایتی یکی از عوامل آبادانی سرزمین ها و زیاد شدن عمرها را معرفی کردند.
قال أبو عَبدِ اللَّهِ(عليه السلام): حُسنُ الجِوارِ يُعَمِّرُ الدِّيَارَ وَ يَزِيدُ فِي الأعمَارِ.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: حُسن همسایگی موجب آبادانی سرزمینها و زیاد شدن عمرها میشود.
وافی، فیض کاشانی، ج5، ص517