کف روی آب
آنچه در روزهای اخیر در خیابانهای برخی شهرهای کشور رخ داده، عملیات شبکهای و نظاممندی است که با سوارشدن روی مطالبات مردمی درصدد انسداد فضای سیاسی، افزایش فشار اقتصادی بر اقشار فرودست و ناکام گذاشتن طیفهای میانی از دستیابی به اهداف خویش است. این اقدامات کور و البته سازماندهی شده که نشانههای محکمی از پیوندهای میان گروهکهای نفاق و تجزیه طلبان ایران در آن مشاهده میشود و هیچ داعیه مطالبات سیاسی درون کشوری ندارند، مانند هستههای کوچک اغتشاش فقط درصدد برهم زدن نظم و نظام عمومیاند. نکته قابل توجه، ناهمراهی مردمی با این وقایع است که در پایان یافتن برخی اعتصابهای کارگری یا صنفی یا مالی خود را نشان داده است. مردم نمیخواهند دغدغه خویش را به امیال پلیدی آغشته کنند که آتش زدن پرچم کشور را به نمایش میگذارند. آتش زدن پرچم، چه کسانی را خرسند میکند؟ آیا جز این است که رژیمهای متخاصمی نظیر عربستان، اسرائیل، انگلیس و آمریکا از دیدن این صحنهها به وجد میآیند؟ اغتشاشگران آشغالدوست که در اولین گام خدمات شهری را هدف قرار میدهند، پازل دشمن را تکمیل میکنند و هوشیاری نیروهای حافظ امنیت است که طرحهای مخوف آنها را که رییس جمهور آمریکا شنبه گفت که تماشا میکند و انتظار میکشد، نقش بر آب میکند. این کف روی آبی بیش نیست و آنچه بر جا میماند، واقعیتهای زندگی روزمره است که باید متولیان امر، برای آن تدابیری عاجل بیندیشند.
سرمقاله روزنامه صبح نو
پیامدهای فرهنگی و اقتصادی فاصله طبقاتی
فاصله طبقاتی یا گسل طبقاتی؟ خوب است انسان از بلایای طبیعی مانند سیل، خشکسالی و زلزله درس های را بگیرد. شاید گسل طبقاتی واژه ای ناموس باشد، اما اگر زلزله های اخیر در ایران را به یادآوریم شاهد هستیم که این گسل ها در صورت بی توجهی، چه خسارت هایی را می تواند برای ما در برداشته باشد.
به نظر می رسد بتوان دو نوع گسل را برشمرد؛ گسل زمین و گسل طبقاتی که اولی مربوط به جامعه زمین شناسی است و در زیر زمین روی می دهد و دوم مربوط به جامعه شناسی بوده و در سطح زمین روی می دهد که نادیده گرفتن آن خود می تواند پیامد گسل نوع اول را در بر داشته باشد.
با تسامح می توان گسل طبقاتی را به جای تضاد طبقاتی به کار برد. تضاد وقتی روی می دهد که اختلاف ها در سطحی از شناخت، و عینی باشد، اما گسل کلمه ای که بسیار عمقی تر بوده و حالتی ذهنی در بر دارد. در واقع گسل وقتی اتفاق می افتد که سطح تضاد ها بسیار زیاد بوده و در ذهن آدمی نیز خطور نکند، اما باید گفت که این اختلاف در جامعه اسلامی ما وجود دارد. بنابراین وقتی از تضاد طبقاتی صحبت به میان می آید در ابتدای امر اقتصاد به ذهن خطور می کند اما باید از عوامل، آثار و پیامدهای «فرهنگی» نیز نام برد، چرا که در علوم انسانی نمی توان بار معنایی واژه ها را به طور کامل تفکیک کرد، و وقتی صحبت از تضاد طبقاتی به میان می آید؛ عوامل، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در بر خواهد داشت به ویژه اگر این تضاد گسل مانند باشد که بار معنایی آن چند برابر خواهد شد. در اینجا به پیامدهای اقتصادی و فرهنگی تضاد طبقاتی می پردازیم.
در ابتدا باید گفت؛ وجود اختلاف بین انسان ها، امری بدیهی است که لازمه پیشرفت کار بشر می تواند باشد، اما اگر این اختلاف بیش از حد معمول باشد، جای تأمل دارد. همچنین از دو عامل انسانی و طبیعی در به وجود آمدن اختلاف های بین انسان ها می توان نام برد که عامل طبیعی؛ همانطور که از اسمش می آید طبیعت انسان است و چاره گریز از آن نیست و عامل انسانی، که البته برخی از اینگونه اختلاف ها لازمه اجتماع است که بستگی به تلاش انسان ها دارد و برخی دیگر می تواند حالتی افراطی در جامعه داشته باشد که به نظر، اخلاقی نمی توان تصور کرد و بی شک نوعی نقص برای جامعه به شمار می رود و مانند گسل در زمین شناسی عمل می کند و بعضاً عواقب آن بسیار برای جامعه انسانی خطرناک بوده و عدم بلوغ بشری را می رساند.
قرآن کریم جامعه ابتدایی را امتی واحد می داند(بقره/ آیه 213) که از آن تعبیر امت واحده می رود که پس از آن(امت واحده) شرایط و وضعیت اقتصاد نقش مهمی را در بردارد که سرچشمه آن می تواند زیاده خواهی برخی نسبت به دیگران باشد که این امر را می توان مهترین عامل اختلاف، تضاد و گسل طبقاتی برشمرد. در حقیقت ازیاد انواع اختلاف ها به صورت افقی و عمودی عاملی جز قدرت گیری برخی و زورگویی بر دیگران نمی توان برنشمرد. علامه طباطبایی با توجه به این مطلب در تفسیر گرانبار خود می آورد: فاصله طبقاتي زياد شد و زورمندان و اولادي كه داشتند حقوق ضعفا را پايمال كردند و زورگويان زيردستان خود را ضعيف شمردند و به دلخواه بر آن حكومت كردند.» (طباطبايي، 10، 248). بنابراین اختلاف و تضاد را صرفاً نمی توان اقتصادی دانست و دیگر عوامل نیز در آن بسیار دخیل هستندٍ، اما امروزه شاید مهترین عامل تضاد و اختلاف ها در سطح جامعه، عامل اقتصادی باشد چرا که با توسعه نظام سرمایه داری بسیاری از فرهنگ های سرمایه دارانه را نیز جایگزین فرهنگ های بومی کرد که پیامدهای فرهنگی و اقتصادی به دنبال خود در جوامع کمتر توسعه یافته پدید آورد.
پیامدهای اختلاف طبقاتی در جامعه
اولین پیامد اختلاف طبقاتی، فشارهای روانی است که از قیاس افراد نسبت به همدیگر سرچمشه می گیرد. در حقیقت افراد در پس ذهن خود، خواه یا ناخواه بسیاری از رفتارهای خود را با توجه به همنوعان خود بروز می دهند. بنابراین اگر فردی از نظر اختلاف فرهنگی در سطح پایین تری باشد، سعی می کند خود را به مرحله بالا برساند و در صورتی که نتواند به آن سطح برسد، پس خشونت می تواند یکی از خالی کردن ناتوانی خود در سطح جامعه باشد و نوعی بدرفتاری در اجتماع را به بار آورد.
اینگونه بدفتاری ها در جامعه سطح خشونت ها را در جامعه افزایش داده و می تواند عامل دوم یعنی بدبینی به فرهنگ بالاتر را پیش آورد و نوعی تلاش، سعی و کوشش خود را کم کند و دست به بی بند و باری بزند و باعث تحریک به سمت بسیاری از خلاف های اخلاقی، شرعی و قانونی حرکت کند.
پس بدبینی فرهنگی به همراه مقایسه ها و چشم و همچشمی ها خود می تواند باعث طلاق، اعتیاد، دزدی، تکدی گری، فسق و فجور باشد. در واقع باید گفت؛ این معضل های اجتماعی هم ناشی از عوامل اقتصادی است و هم عوامل فرهنگی و مرزبندی مشخصی نمی توان برای آن تعیین کرد. مثال های زیادی را می توان برای این عوامل برشمرد، اما ملموس ترین مثال که بعضاً در بین همه ما یا فامیل های ما می تواند وجود داشته باشد، بی توجهی هایی است که ناشی از پارتی بازی هایی می شود که در هرجایی تا حدودی می توان آن را لمس کرد. همچنین مثال دیگر؛ اینکه بسیاری از جوانان با اینکه دارای شغل هستند اما متاسفانه تورم بالا و دخل با خرج نخواندن درآمدها نیز خود عامل مهمی در تضادهای طبقاتی می تواند باشد، چرا که شخصی که پول و ثروت دارد و صاحب شرکت است اگر تورم بالا رود به آن اندازه نیز سود می برد، پس این شخص تورم را به آن صورت لمس نخواهد کرد، اما اگر شخصی که حقوق ماهیانه یک میلیون دارد، اگر نان شبش از 800 تومان به 1000 تومان افزایش پیدا کند، حتی در خرید این نان نیز دچار مشکل خواهد شد. پس بی دلیل نمی تواند باشد که بسیاری از معضلات اجتماعی ناشی از اقتصاد و بدبینی های فرهنگی باشد. بنابراین فاصله طبقاتی خود موجب کاهش کارایی افراد (به خصوص افراد کم درآمد) خواهد شد.
پس، همانطور که قبلا اشاره آن رفت، باید پذیرفت عامل اقتصادی مهترین عامل تضاد طبقاتی است که از جمله مهترین دلایل آن را می توان چنین برشمرد؛ عدم یکسانی توزیع منابع اقتصادی در سطح جامعه، فراهم نبودن شرایط برای رشد اقتصادی برای همه افراد جامعه در یک سطح، نامناسب بودن بسیاری از بخش های اقتصادی با توجه به نوع نیاز کشور، بی توجهی به خواسته ها و تقاضاهای مردمی، بی توجهی مرفهین به دردها که خود حاکی از نوعی بی اخلاقی در جامعه هست، بی توجهی به فرامین الهی و انسانی نزد بسیاری از مرفهین و در نهایت که گزینه مهمی هست، رفاه زدگی بین مسئولین کشوری است.
اما چاره کار چیست
شاید اولین کار این باشد که مسئولین کشوری به این حدیث یا ضرب المثل اعتقاد عملی داشته باشند که «الناس علی دین ملوکهم». به عبارتی؛ هرگاه مسئولی اعتقاد عملی به کاری داشت در صورتی حرف آن مقام به جان و دل می نشیند که قبل از گفتنش، خود، به آن جامه عمل بپوشاند و نه صرفاً لقلقه زبانی باشد.
دومین چاره، توجه به نیازسنجی های کشور طبق برنامه ریزی بلند مدت و هدفمند است که این امر خود می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند.
سومین چاره توزیع مناسب منابع بین ملت هست، زیرا اگر اینکار به صورت شفاف انجام شود، سطح توقع مردم به نوعی پایین می آید و در واقع فرهنگ کار و تلاش رونق خواهد گرفت.
چهارمین چاره اندیشی؛ تقویت، تبلیغ عملی و اعتقادی و گسترش فرهنگ های الهی، شرعی، اخلاقی، پسندیده و انسانی از جمله فرهنگ زکات، انفاق، هبه، خمس، صدقه، و… در جامعه است که به نظر می رسد در جامعه ما با توجه به وجود پیشنه ای اینگونه فرهنگ ها، شاید بتوان گفت، این چاره چهامی اگر به صورت دقیق در نزد افراد جایی بگیرد، بی شک بسیاری از مشکلات و معضلات جامعه رخت خواهد بست و گسل های طبقاتی به مرور به تضاد تبدیل شده و تضاد ها نیز به اختلاف های جزئی تبدیل خواهد شد که البته این کار در صورتی جامعه روی خواهد داد که همزمان با سه چاره جویی در سطح اعلی رخ دهد و گرنه اولاً نه «مجری» برای این چاره چهارم خواهد بود و نه کار به صورت دلسوزانه و همراه با تعهد پیش خواهد رفت و مشکلات یکی پس از دیگری رفع خواهد شد.
منابع:
قرآن کریم.
تفسیر المیزان.
روح شجاعت، فداکاری و ایمان مانع اعمال دشمنیِ دشمنان است
حضرت آيتاللهالعظمی خامنهای -مدظله العالي- رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهرديروز (سهشنبه 1396/10/12) در دیدار هفتگی با تعدادی از خانوادههای معظم شهیدان، عزت و امنیت و پیشرفت ملت ایران را مدیون فداکاری و از جانگذشتگی شهدا دانستند و با اشاره به حوادث اخیر و تلاش دشمنان برای ضربهزدن به نظام اسلامی، فرمودند: آنچه که مانع دشمن و اعمال دشمنیِ اوست، وجود روح شجاعت، فداکاری و ایمان در ملت است.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، خانوادههای معظم و مکرّم شهیدان دوران دفاع مقدس و شهیدان انقلاب. تا ابد این ملت مدیون فرزندان شماست. چون هر چه که این ملت در این سالها به دست آورده است، عزّت این ملت، امنیّت این ملت، پیشرفت این ملت، همه و همه مدیون این جوانهای عزیزی است که دل از خانه و خانواده و پدر و مادر و همسر و فرزند و اینها کندند و رفتند سینه سپر کردند در مقابل دشمن؛ آن هم دشمنی که همهی دنیا در مقابل ما از او حمایت میکردند، هم غرب، هم شرق، آن روز، هم ارتجاع منطقه، همه و همه از این دشمن خبیث بعثی ما حمایت میکردند. اگر جوانهای دلاور و شجاع و فداکاری وجود نداشتند مثل جوانهای شما که بروند و خودشان را مثل یک سپری، مثل یک سدّی در مقابل دشمن قرار بدهند، این دشمن پایش به داخل کشور میکشید و میرسید و به هیچ چیزی رحم نمیکرد.
شما الان ببینید در شمال آفریقا، در بعضی از کشورهای منطقهی غرب آسیا چه خبر است. آنچه که در ایران با حضور بعثیها اتفاق میافتاد، ده برابر بدتر از آن چیزی بود که امروز در لیبی هست، چند سال در سوریه بود، مدّتها در عراق بود و از این قبیل. کی مانع شد، کی جلو این خسارت عظیم تاریخی و ملی را گرفت؟ جوانهای شما، همین شهدا. و به نظر من ارزش خانوادههای شهدا، این پدری که سه شهید را از دست داده، مادری که سه شهید را از دست داده، بعضیها سه شهید، بعضی دو شهید، بعضیها پنج شهید، بیشتر، ارزش اینها کمتر از ارزش آن شهدا نیست. آن شهید جوان بود، احساسات بود، حماسه داشت رفتند جلو، این پدر و مادر این دستهگل را تربیت کرده بودند، زحمت کشیده بودند، بزرگ کرده بودند، به این حد رسانده بودند، جلوی چشمشان رفت و جسدش برگشت، گاهی جسدش هم برنگشت.
شجاعت پدرها و مادرها و فداکاری پدرها و مادرها به نظر من کمتر از جوانهایشان نیست و من مکرّر به خانوادهی شهدا میگویم که خدا سایهی خانوادهی شهدا را از سر این ملت کم نکند. خانوادهی شهدا خیلی حق دارد، خیلی برای این کشور ارزش دارند، شهدای عزیز هم که واقعاً همین جور. حالا جایگاهشان پیش خدای متعال که به جای خود، امّا تأثیرشان در کشور و وجودشان در کشور هم یک مسألهی بسیار مهمی است. دشمن منتظر یک فرصت است، منتظر یک رخنه است که از این رخنه وارد بشود.شما همین قضایای این چند روز را مشاهده کنید. همهی کسانی که با جمهوری اسلامی بدند، آنی که پول دارد، آنی که سیاست دارد، آنی که سلاح دارد، آنی که دستگاه امنیتی دارد، همه دست به دست روی هم میگذارند برای اینکه بلکه بتوانند برای نظام اسلامی و جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مشکل درست کنند.
حالا من انشاءاللّه حرفهایی دارم راجع به این قضایای این چند روز، با مردم عزیزمان حرف دارم من حرف خواهم زد انشاءاللّه در وقت خودش. یعنی دشمنی به جای خود باقیست. آن چیزی که میتواند جلو اعمال دشمنی را بگیرد، روح شجاعت و روح فداکاری و روح ایمان است که نمونهی کاملش این بچههای شما بودند، این جوانهای شما بودند و من اظهار ارادتم به خانوادهی شهدا یک اظهار ارادت واقعی است. قدر شهید و خانوادهی شهید و پدر مادر شهید و همسر شهید و فرزند شهید را میدانیم، میدانیم که اینها چه حق بزرگی به گردن کشور و انقلاب و نظام و تاریخ ما دارند. امیدواریم انشاءاللّه خداوند متعال همهی شماها را محفوظ بدارد و شهدایتان را با پیغمبر محشور کند.
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی-1396/10/12
امتحان بی دغدغه با چند راه ساده
برای اینکه از امتحانات نتیجه ی بهتری بگیرید ، بهتر است معلم خودتان باشید ، به آمادگی جسمی و روحی تان توجه کنید و دقت و تمرکزتان را بالا ببرید.
دوباره فصل امتحانات فرا رسیده و دانش آموزان مشغول درس خواندن و گرفتن نتیجه ی تلاششان هستند. برخی از دانش آموزان می توانند نتایج دلخواه خود و خانواده شان را بگیرند و برخی دیگر نمی توانند و نا امید می شوند. اما واقع علت این مساله چیست؟ چه اتفاقی می افتد که برخی دانش آموزان نمرات بهتری را نسبت به برخی دیگر کسب می کنند. دانش آموزانی که مهارتهای مطالعه و برنامه ریزی درسی را می دانند، بهتر می توانند درس بخوانند و درنتیجه موفقیت لازم را هم کسب می کنند.
برای اینکه بتوانید امتحانات تان را باموفقیت پشت سر بگذارید و با کمترین استرس در جلسه حاضر شوید و بیشترین نتیجه را بگیرید، بهتر است تا انتهای اتین مقاله ما را همراهی کنید.
برای خودتان معلم باشید
برای درس خواندن در شب های قبل از امتحان، بهتر است خودتان را در جایگاه یک معلم بگذارید. ببینید اگر معلم باشید کدام قسمت از درس مهم است و نکات مهم را مشخص کنید. اگر معلم باشید چه سوالاتی را در آن مبحث طرح می کنید؟ آن سوالات را هم بنویسید. در نهایت مباحث مربوطه را تدریس کنید. تصور کنید که دانش آموزان در کنار شما نشسته اند و به تدریس شما گوش می دهند.
اینگونه درس بخوانید!
یاد گیری یا ثبیت آموخته ها؟
مطالعه کردن در شب های قبل از امتحان نباید به معنای یادگیری مطالب جدید باشد بلکه شما باید از قبل و در طول سال تحصیلی مباحث تدریس شده را مطالعه کنید ویاد بگیرید و در شب قبل از امتحان فقط به یادآوری مطالعه یاد گرفته شده بپردازید. یکی از دلایلی که نسبت به این مبحث می توان گفت این است که در شب امتحان حجم مطالب و استرس شما بالا می باشد و همین مساله مانع از این می شود که بتوانید راحت به یادگیری مطالب جدید بپردازید.
از استرس به آرامش
همراه خوانی داشته باشید
هنگامی که می خواهید مطلب جدیدی را یاد بگیرید حتما از روی نکاتی که معلمتان در کلاس تدریس کرده است نیز، مطالعه کنید. این کار به شما کمک می کند که مطالب را بهتر یاد بگیرید. اگر برای درسی، نکات معلمتان را نداشتید، از کتاب های کمک درسی استفاده کنید.
آمادگی روحی و جسمی فراموش نشود
مسلما هر چقدر در زمان امتحانات و به ویژه شب قبل از امتحان، خواب، استراحت و تغذیه بهتری داشته باشید، آمادگی روحی و جسمی بالاتری هم دارید. سعی کنید شب قبل از امتحان غذای سبک و خانگی بخورید و 8 ساعت خواب شبانه را هم داشته باشید. خوردن صبحانه مناسب در صبح روز امتحان هم از الزامات پیدا کردن آمادگی جسمی است.
صبح روز امتحان
قطعا صبح روزی که قرار است امتحان بدهید، دلشوره و استرس دارید که این مساله کاملا طبیعی می باشد. حتما بعد از بیدار شدن و شستن دست و صورتتان، صبحانه مقوی مثل نان و پنیر و گردو، آب میوه طبیعی و میوه ها و … را بخورید. شب قبل هم وسایلی را که لازم دارید مرتب کنید و دم دستتان بگذارید که صبح هنگام رفتن به مدرسه لازم نباشد زمان زیادی را برای پیدا کردن آنها صرف کنید. سعی کنید روز امتحان کمی زودتر از منزل بیرون بیایید تا دچار استرس نشوید.
سوالات اضطراب انگیز ممنوع!
هنگامی که برای امتحان دادن به مدرسه میروید سعی کنید از دانش آموزان دیگر مداوم سوال نپرسید. زیرا اگر دانش آموزی جواب سوال را نداند و یا اشتباه بگوید شما را دچار درگیری ذهنی می کندو اضطرابتان نیز بیشتر می شود.
یادآوری نکته ها
در زمان مطالعه دروس، حتما نکته برداری کنید و یا در زیر نکات مهم در کتاب خط بکشید و قبل از ورود به جلسه امتحان آن نکات را مطالعه کنید. سعی کنید از روی نکته های دانش آموزان دیگر نخوانید تا دچار اضطراب نشوید. زیرا هر فردی با توجه به نوع یاگیری خودش نکته برداری می کند.
تند تند نوشتن دلیل بر درست نوشتن نسیت
در سر جلسه امتحان هیچ گاه به سرعت نوشتن دیگران دقت نکنید. این کار باعث ایجاد استرس و اضطراب در شما می شود. این نکته را بدانید، هیچ گاه تند تند نوشت دلیل بر این نیست که دوستتان به تمام سوالات پاسخ صحیح داده است.
دقت، تمرکز، تسلط
هیچ گاه در جلسه امتحان یکدفعه به تمامی سوالات نگاه نکنید زیرا ممکن است سوالات را با یکدیگر اشتباه بگیرید و همین مساله استرس شما را بالا می برد. در هنگام شروع جلسه اول یاد خدا را داشته باشید که به آرامش برسید و بعد با فرستادن چند صلوات یا شمردن اعداد 1 تا 10، به تمرکز برسید و سوالات را یکی یکی پاسخ بدهید. اگر جواب سوالی را نمی دانسید به خودتان مسلط باشید و وقت را از دست ندهید. کنار آن سوال یک علامت بگذارید و به بقیه سوالات پاسخ دهید در آخر دوباره به سوالاتی که علامت زده اید پاسخ بدهید. سعی کنید خونسردیتان را حفظ کنید و به سوالاتی که نتوانستید پاسخ بدهید فکر نکنید. فقط یک بار پاسخ تمام سوالات را دوره و مرور کنید زیرا مرور پی در پی جوابهایتان باعث ایجاد شک و تردید در شما می شود.
برنده «اغتشاش ها» کیست؟
«برنده قطعی اعتراض ها در شهرهای ایران، بنده هســتم.» فرض کنید، این جمله را همین امروز یا در همین دو سه روز، محمدبن سلمان ولیعهد سعودی بزند. همانی که چندهفته پیش به خیال خام خود وعده داده بــود که «به زودی نبرد را به داخل مرزهای ایران می کشانیم!» همین چند روز پیش انیمیشنی متوهمانه توسط سعودی ها ساخته شــد که به چندین زبان دنیا نیز منتشــر شد. بر اساس این تصاویر انیمیشنی، عربستان با موشک های موسوم به «بادهای شرق» نیروگاه هسته ای بوشهر و پایگاه های هوایی ایران را هدف قرار می دهد و سپس نیروهای عربستانی در عملیاتی هلی برن وارد خاک ایران می شوند و ســپس از آنجا تهران را تصرف می کنند. ناوهای ســعودی نیز به راحتی شــناورهای سپاه را غرق می کنند، بدون آنکه نیــروی دریایی ایران حتی یک گلوله شلیک کند! بر اساس این ویدیو، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، شخصاً عملیات علیه ایران را فرماندهی کرده و در یکی از سکانس های این فیلم تخیلــی، تصویــری از او در اتاق اصلی عملیات نشان داده می شود. در سکانسی دیگر نیز سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده شاخص ایرانی به دست نیروهای سعودی اسیر می شود. در نگاه اول، همه به این سطح از توهم می خندند، اما در واقعیت آن ها درباره ایران این چنین فکر احمقانه ای دارند. دلیل این تفکر احمقانه ســعودی ها درباره مردم ایران را در مشــاوران آن ها باید جست وجو کرد. گروهک مجاهدیــن خلق در کنار دســته ای از ســلطنت طلبان عصر قجری که سی سال پیش، صدام را نیز به این توهم رسانده بودند که می تواند تهران را ســه روزه فتح کند؛ حالا در همایش های پیدا و همنشینی های پنهانشان، گرای نارضایتی معیشتی مردم ایران را به ســعودی ها داده اند تا از این کلاه برای خود نمدی ســاخته و دلارهای نفتی را به جیب خود سرازیر کنند. به طور مثال، ترکی الفیصل رئیس پیشــین دستگاه اطلاعاتی عربستان یکی از کسانی است که آشکارا با گروهک منافقین در ارتباط و سخنران گردهمایی های آن ها نیز شده است. همچنین گزارش های متعددی از سوی رســانه های بین المللی درباره تأمین مالی بخشــی از هزینه های گروهک منافقین توسط سعودی ها منتشر شده اســت. به نظر می رسد، ســعودی ها تلاش می کنند، گروهک منافقین را همچون داعش در فضای ایران فعال کنند. از ســوی دیگر، ســعودی ها هم که قافیه برتری منطقه ای را در ســوریه، عراق، لبنان، قطر، اقلیم کردســتان و… به ایران باخته بودند و میلیاردها دلار ســرمایه گذاری آن ها دود شده بود، حالا به پروپاگاندای منافقین و سلطنت طلبان دل خوش کرده اند تا شــاید آن ها بتوانند با موج ســواری بر مطالبات مردم و با اســتفاده از اهرم شــبکه های اجتماعی، اتفاقی را به سود آن ها رقم بزنند. بر اســاس ارزیابی های منتشر شــده از وضعیت توییتــر، بیشــترین کاربرانی که اکنــون درباره اغتشــاش های تهران و چند شــهر دیگر فعال هستند، ساکن عربستان بوده اند. کشورهایی مانند انگلیس، فرانسه و آلمان که تجمع منافقین است، در کنار اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای عربی و حتــی آفریقانی منطقه نیــز در پله های بعدی بیشــترین فعالیت علیه ایران هستند. اما آیا منِ خبرنگار معترض به وضع معیشتی ام یا آن کارگر حقوق نگرفته کارخانه نیمه تعطیل یا آن سپرده گذار کاسپین، پدیده و… حواسش هست که گرگ هایی نشسته اند تا در میانه خاورمیانه پرآشوب، نیت شوم خــود را اجرا و ناامنی را نیز وارد ایران کنند؟ چه کســی از تبدیل «اعتراض» به «اغتشاش» و ایجاد ناامنی در فضای جامعه سود می برد؟ مردمی که دغدغه های اقتصادی دارند یا بیگانه ای که به فکر بهره برداری خود است؟
یادداشت روز ،روزنامه قدس
مطالبه به حق مردم
استناد میکنیم به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی که بارها و بارها به موضوع اقتصاد پرداخته و آن را یک مساله مهم دانستهاند که دولتمردان و همه مسئولین باید به آن اهتمام ورزند.
ایشان سال گذشته در تاریخ ۲۷ بهمنماه و در دیدار مردم آذربایجان شرقی که هر ساله به مناسبت حماسه ۲۹ بهمنماه مردم آذربایجان برگزار میشود، فرمودند؛ « این حضور مردمی در ۲۲ بهمن را به حساب گلایه نداشتن آنها از فعالیتهای ما مسئولین به حساب نیاورید. مردم گلهمندند، مردم با تبعیض میانهای ندارند، هرجا تبعیض ببینند، احساس ناراحتی میکنند. هرجا کمکاری ببینند همینجور، هر جا بیاعتنایی به مشکلات ببینند همین جور، هر جا پیش نرفتن کارها را ببینند همین جور، مردم گلهمندند. ۲۲ بهمن حساب خودش را دارد، ایستادگی مردم در مقابل دشمنِ کمین کرده برای بلعیدن ایران یک حرف است که این در ۲۲ بهمن ظاهر شد، اما توقعات آنها از ما مسئولین یک حرف دیگر است. مسئولین باید جدی بگیرند. مسئله بیکاری مهم است، مساله رکود مهم است، مساله گرانی مهم است، اینها مسائلی است که وجود دارد.»
رهبر معظم انقلاب سالها پیش درباره جنگ اقتصادی علیه ایران سخن گفتند و از همان زمان نسبت به وقوع چنین جنگی از سوی دشمنان هشدار دادند، سخنان ایشان در جمع مردم آذربایجان در سال گذشته نشان میدهد که مسئولین نسبت به مسائل اقتصادی بیتوجه یا کمتوجه بودهاند، اگر عملکرد اقتصادی مسئولین چه دولت، چه مجلس و چه قوه قضاییه در این زمینه مناسب میبود، ایشان آنگونه انتقادات تند از وضعیت اقتصادی کشور نمیکردند.
اینکه گفته شود مردم حق اعتراض و گلایه ندارند، واکنشی غیرمنطقی است، چراکه اعتراض مردم به مدیریت مسئولینی است که در حوزه کاری خود نتوانستهاند عملکرد مناسبی داشته باشند و اکنون زمان پاسخگویی آنها به مردم و نظام اسلامی است، چه آنهایی که در گذشته مسئول بودند و چه آنهایی که اکنون مسئول هستند، باید در قبال مسئولیت خود پاسخ دهند.
درست است که در میان اعتراضات به حق مردم نسبت به مشکلات اقتصادی افرادی پیدا میشوند تا از آن فضا بهرههای سیاسی خود را ببرند و قطعاً هدف آنها ایجاد آشوب و اغتشاش آن هم با سوءاستفاده از اعتراضات مردمی است که علیرغم گلایهمندی، به آرمانهای انقلاب پایبند است، اما نمیتوان اعتراضات انجام شده از سوی مردم را تنها بهانهای برای اعتراض دانست، مردم را باید از آنهایی که سوءاستفاده میکنند جدا کرد، مطالبه و اعتراض آنها سیاسی نیست، نمیتوان آنها را ضد انقلاب، آشوبگر و فتنهانگیز دانست، اگر طی سالهای گذشته به مطالبات مردم، مسائل اقتصادی و معیشتی آنها بیشتر توجه شده بود، اکنون شاهد اعتراضاتی از سوی آنها نبودیم که برخی عوامل فتنه هم در میان آنها حاضر شوند و یا از دور بر آتش آن بدمند تا گستردهتر شود.
اتفاقات در این مقطع که سیاستهای اقتصادی دولت باعث ایجاد نارضایتیهایی شده است، زمانی برای در کنار مردم بودن است، نه اینکه با سخنان و رفتارهایی باعث شد تا رنگ و بوی اعتراضات از سوی دشمنان تغییر کند و تبدیل به یک فتنهای دیگر شود.
زمانی که رهبر معظم انقلاب به مردم حق میدهند که به خاطر بیکاری فرزندانشان گلایهمند باشند، به گرانیها اعتراض داشته باشند و یا به وجود فساد و تبعیض انتقاد کنند، نباید کاری کرد که مسیر اعتراضات به انحراف کشیده شود. مسئولین اکنون باید پاسخگو باشند، مردم پاسخ منطقی و مستدل میخواهند که چرا شرایط اقتصادی اینگونه به وخامت کشیده شده است؟
مردم میخواهند بدانند آن همه وعدههای بزرگ به خاطر توافق هستهای چه شد؟ قرار بر این بود که توافق هستهای مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، اما بهتر که نشد، بدتر هم شد. آیا این حق مردم نیست که بداند چرا نسبت به مسائل اقتصادی کشور بیتوجهی شده است و ۴ سال از عمر دولت به موضوعی پرداخته شده که نتیجهای برای کشور نداشته است و چه بسا خسارات زیادی هم وارد کرده است؟
در هر صورت مطالبات و اعتراضات مردم را نباید به سوی انحراف هدایت کرد، باید فتنه و فتنهگر را از مردمی که به حق معترض شرایط اقتصادی هستند جدا کرد. مسئولین به ویژه دولتمردان محترم به بازخوانی سخنان رهبر معظم انقلاب درباره شرایط اقتصادی و جنگ اقتصادی طراحی شده از سوی دشمن بپردازند شاید متوجه اشتباهات خود در عملکردشان بشوند و اقداماتی را انجام دهند که شرایط اقتصادی اندکی رو به بهبودی برود.
اینکه از سوی مسئولین گفته شود دولت کارها و خدمات زیادی کرده است، پاسخ مناسبی برای اعتراضات مردمی نیست. مردم به وضعیت اقتصادی گلهمندند، نه به انقلابی که خود آن را به پیروزی رساندند. آدرس اشتباهی که از سوی برخی عوامل فتنه در داخل و خارج داده میشود، مردم به آن آدرس غلط بیاعتنا هستند. مردم، مسئول مردمی، دلسوز، انقلابی و پای کار میخواهند. خواسته مردم، فعالتر شدن مسئولین در میدان کار و تلاش است که مطالبه بیجایی نیست.
سرمقاله روزنامه سیاست روز-96/10/9