نماهنگ/ در بند دلدادگی
چهار سفارش خداوند به حضرت موسی علیه السلام
خداوند متعال حضرت موسی را به چهار چیز سفارش کرد .
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام): قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمُوسَى (علی نبینا و آله و علیه السلام): يَا مُوسَى احْفَظْ وَصِيَّتِي لَكَ بِأَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ أَوَّلُهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُيُوبِ غَيْرِكَ وَ الثَّانِيَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى كُنُوزِي قَدْ نَفِدَتْ فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِكَ وَ الثَّالِثَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى زَوَالَ مُلْكِي فَلَا تَرْجُ أَحَداً غَيْرِي وَ الرَّابِعَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى الشَّيْطَانَ مَيِّتاً فَلَا تَأْمَنْ مَكْرَهُ.
امیرالمؤمنین(سلام الله علیها) فرمود: خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی(علی نبینا وآله و علیه السلام) چنین وحی کرد:
ای موسی چهار سفارش به تو دارم:
اول: تا زمانی که مطمئن نیستی گناهانت آمرزیده شده به عیوب دیگران مشغول مشو.
دوم: تا زمانی که مطمئن نیستی گنج های من تمام شده در مورد روزی خود اندوهگین مباش.
سوم: تا زمانی که از زوال پادشاهی من اطمینان نداری به کسی جز من امید مبند.
چهارم: تا زمانی که مطمئن نیستی شیطان مرده، از مکر او ایمن مباش.
خصال شیخ صدوق، ج1، ص217
برخی از مناسبت های مهم امروز
ارتحال عالم جليل القدر «شرف الدين عاملي» (1377ق)
سيدعبدالحسين شرف الدين عاملي در سال 1290 ق در كاظمين ديده به جهان گشود. سالهاي ابتدايى حيات خويش را در كنار پدر به فراگيري ادبيات عرب، صرف، نحو، لغت، معاني و… گذراند. آيات عظام شيخ الشريعه ي اصفهاني، آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي از جمله اساتيد ايشان بودند و مورد تاييد آنها قرار گرفت. شرف الدين در سال 1322 ق راهي جبل عامل لبنان گرديد و به ارشاد مردم و تدريس همت گماشت. وي در سال 1330 ق علما و رهبران جبل عامل را به قيام عليه فرانسويان فراخواند و فتواي جهاد صادر كرد. اين مبارزه، مشكلات فراواني براي او به وجودآورد كه ايشان در راه آرمان خويش، تحمل نمود. سرانجام روح قدسي سيدعبدالحسين شرفالدين در در 88 سالگي از حجاب تن رهايي يافت و به ملكوت اعلي پرواز كرد. بدن پاك ايشان با تجليل فراوان در كنار استادش، سيدمحمدكاظم يزدي، در صحن مطهر اميرالمؤمنين (علیه السلام) دفن گرديد. مهمترين كتاب شرفالدين «المُراجعات» در كلام و عقايد نام دارد.
رحلت حكيم و فقيه بزرگوار آيت اللَّه «ميرمحمد حسين شهرستاني» (1275ش)
آيت اللَّه سيدضياءالدين ميرمحمد حسين بن مير محمدعلي شهرستاني حائري، در حدود سال 1218ش (1256ق) در خاندان اهل علم و از سادات مرعشي مازندراني منتسب به امام سجاد (علیه السلام) در كرمانشاه به دنيا آمد. وي پس از طي مقدمات و سطوح عالي حوزوي، در حلقه درس شيخ محمد حسين اردكاني، فقه و اصول را فرا گرفت و پس از سالياني از استاد به دريافت اجازه اجتهاد نائل آمد. آيت اللَّه شهرستاني همچنين هيئت و نجوم را از ميرزا باقر يزدي و حساب و هندسه و عروض را از ميرزا عَلاّم هروي حائري آموخت و در اين علوم به تبحر رسيد. ايشان در پنجاه سالگي به زيارت مشهد رضوي رفت و چون به تهران آمد، مورد استقبال مردم واقع شد و تدريس در يكي از مدارس تهران به او واگذار شد. اما ايشان به كربلا بازگشت و علاوه بر تدريس و تاليف، مرجعيت جمعي از شيعيان را برعهده گرفت. اين محقق، اديب و شاعر امامي، از دوازده سالگي شروع به تاليف نمود و در طول حيات علمي خويش، در حدود هشتاد اثر ارزنده از خود به يادگار گذاشت كه برخي از آثار ايشان شامل كتب: الاستصحاب، اصل الاصول، تحقيقُ الاَدِلّة، تَذكِرَةُ النَّفس و لُبابُ الاجتهاد و… ميباشند. آيت اللَّه ميرمحمدحسين شهرستاني حائري سرانجام در ششم اسفند 1275ش (3 شوال 1315ق) در پنجاه و هفت سالگي بدرود حيات گفت و در رواق حسيني، نزديك ديوار شهدا به خاك سپرده شد.
شرط تبلیغ
امیرالمؤمنین علیه السلام آموختن و تربیت خویش را ارزشمندتر از آموزش و تربیت مردم دانستند .
وَ قَالَ علیه السلام مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- [فَعَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ] فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: هرکس خود را امام(پیشوای) مردم قرار دهد، پیش از آموزش دیگران باید از آموزش خود آغاز کند و [برای هدایت مردم نیز] باید تبلیغ رفتاری او پیش از تبلیغ زبانی او باشد
و کسی که خود را آموخته و تربیت کرده باشد، از کسی که [فقط] به مردم آموزش می دهد و آنها را تربیت می کند به احترام و تکریم سزاوارتر است.
نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص480
نماهنگ/ رو به آسمان
دعای رهبرانقلاب در انتهای مراسم ایام فاطمیه
متن دعای رهبر انقلاب
اللَّهُمَّ املَأ قُلوبَنا حُبّاً لَکَ، وَ خَشیَهً مِنکَ، وَ ایماناً و تَصدیقاً بِکَ، وَ فَرَقاً مِنکَ، وَ شَوقاً اِلَیکَ، یَا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ. اَللَّهُمَّ حَبِّب اِلَینا لِقَائَکَ، وَ اجعَل لَنا فِی لِقائِکَ خَیرَ الرَّحمَةِ وَ اَلبَرَکَةَ، و اَلحِقنا بِالصّالِحینَ، وَ لاَ تُؤَخِّرنا مَعَ اَلاَشرارِ، وَ اَلحِقنا بِصَالِحِ مَن مَضىٰ، وَ اجعَلنا مَعَ صَالِحِ مَن بَقِی، وَ خُذ بِنا سَبِیلَ اَلصّالِحینَ، وَ اَعِنَّا عَلىٰ أنفُسِنا بِمَا تُعینُ الصّالحینَ عَلیٰ اَنفُسِهِم، وَ لاَ تَرُدَّنا فِی سُوءٍ اِستَنقَذتَنا مِنهُ، یَا رَبَّ اَلعالَمِینَ. اللّهُمَّ اَعِنّا عَلیٰ ما فیهِ رِضاکَ و نَصرُک وَ اهدِنا اِلَیه، وَ استَعمِلنا لِما تَسئَلُنا غَداً عَنه.[۱]
پروردگارا! این توسّل را، این اظهار ارادت حقیرانهی ما را به خاندان اهل بیت (علیهم السّلام) و به حضرت صدّیقهی طاهره، به کرم و لطفت قبول بفرما. پروردگارا! آن کسانی که در تشکیل این جلسه کمک کردند و مؤثّر بودند، همه را بر سر سفرهی رحمت و فضل خود بنشان؛ آنها را به کرم خودت، از کرم خودت برخوردار بفرما؛ آنها را مشمول لطف بندهی برگزیدهات ــ فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) ــ قرار بده.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، دعاهایی که در این شبها شد ــ که بخش مهمّی از حاجات این ملّت و حاجات این مردم در همین دعاها است که در این شبها بر زبان گویندگان محترم یا خوانندگان محترم جاری شد ــ همهی این دعاها را به استجابت برسان. مانع استجابت دعا را از وجود ما مرتفع بفرما. گناهانی را که مانع استجابت دعای ما میشود بر ما ببخش و [ما را] بیامرز.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نظر لطف ولیّت و حجّتت حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) را شامل این جمع بفرما؛ شامل ملّت ایران بفرما؛ شامل شیعیان همهی جهان بفرما؛ شامل مسلمانان همهی عالم بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، به مردم بحرین، به مردم یمن، به گرفتاران در کشورهای گرفتار، به مردم نیجریه، به مظلومانی که در این کشورها گرفتار ظلم دشمنان هستند، همهی اینها را فرج کامل عنایت بفرما؛ گرفتاریهای آنها را برطرف بفرما.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، راههای صلاح و اصلاح را در مقابل ما قرار بده؛ ما را در پیمودن این راهها کمک بفرما، هدایت بفرما. دشمنان اسلام و مسلمین را مخذول[۲] کن؛ دشمنان جمهوری اسلامی را مخذول کن. آن کسانی که در حال طراحی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی هستند ــ که نمونههای کوچکش را شما گاهی در همین حوادث و اغتشاشات میبینید؛ اینها نمونههای کوچک توطئههای دشمن است ــ توطئهی آنها را خنثی کن، ابطال بفرما؛ آنها را به توطئهگران برگردان. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، کسانی که با همهی وجود، با همهی اخلاص، با همهی توان در مقابل این توطئهها میایستند، همهی آنها را مشمول لطف و رحمت خودت قرار بده، کمکشان بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نیروهای بسیج را، نیروی انتظامی را، سپاه و ارتش را، همهی کسانی را که در این راهها خدمتگزاری میکنند، کمک بفرما.
[۱]. خدایا قلوب ما را از محبّت به خودت، و خشیتت، و ایمان و تصدیق خودت، و هراس از خودت، و اشتیاق به خودت آکنده ساز؛ اى بزرگ و بزرگوار. خدایا ملاقاتت را برای ما دوستداشتنی قرار ده؛ و برای ما در ملاقاتت بهترین رحمت و برکت را قرار ده؛ و ما را به صالحین ملحق کن؛ و ما را به همراهی گناهکاران مینداز؛ و ما را به بندگان صالحِ گذشته ملحق کن؛ و ما را از شایستگان آینده قرار ده؛ و ما را بر راه صالحین نگاه دار؛ و ما را بر [مخالفت] نفسمان یاری کن آنگونه که صالحان را بر [مخالفت] نفسشان یاری کردی؛ و ما را به ورطهی بدیهایی که از آنها خلاصمان کردى برمگردان؛ اى پروردگار جهانیان. خدایا ما را بر آنچه رضایت و نصرت تو در آن است یاری کن و به آن سو هدایتمان فرما؛ و ما را به کارى که فردا از آن مورد سؤالمان قرار میدهى بگمار.
[۲]. خوارشده، ذلیل
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
برخی از مناسبت های مهم امروز
تخریب حرم عسکریین (علیهماالسلام) توسط تکفیریها (1384 ش)
…حرم مطهر حضرت امام هادی و حضرت امام عسکری علیهماالسلام مورد اهانت و تخریب قرار گرفت و داغی سنگین بر دل شیعیان و همهی مسلمانان ارادتمند به اهل بیت علیهم السلام نهاد. این جنایت که احتمالاً عوامل اجرایی آن از متعصبان متحجر و مزدوران بدبخت و غافل انتخاب شده اند، بی شک به وسیله ی تصمیم گیرانی توطئه گر و با نیات خبیث شیطانی طراحی شده است. این یک جنایت سیاسی است و سررشتهی آن را باید در سازمانهای اطلاعاتی اشغالگران عراق و صهیونیستها جستجو کرد. قدرتهای سلطهگر که اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق را با هدفهای سیطره جویانهی خود در تضاد می بینند، نقشه های شومی در سر می پرورانند که تشدید ناامنی و ایجاد اختلافهای مذهبی از جمله ی آنهاست.
جنایت امروز در سامراء، برگ دیگری بر پروندهی سیه کاریهای اشغالگران عراق افزود. حرم مطهر حضرات عسکریین علیهماالسلام بار دیگر به همت عاشقانهی ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام، با شکوهتر از گذشته قامت خواهد افراشت انشاءالله. ولی این جنایت بر پیشانی دشمنان اسلام و مسلمین لکهی سیاه دیگری ثبت کرد که تا مدتهای مدید پاک نخواهد شد.
اینجانب ضمن تسلیت به ساحت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و به پیشگاه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه، به خاطر این حادثهی فاجعه بار، به عموم شیعیان در سراسر جهان و به همهی مسلمانان غیور و آگاه و ارادتمندان به خاندان مطهر رسول خدا علیه و علیهم السلام، تسلیت عرض می کنم و یک هفته در کشور عزای عمومی اعلام مینمایم. لازم میدانم مؤکداً از مردم عزادار در ایران و عراق و سایر نقاط جهان درخواست کنم که از هرگونه عملی که به تعارض و دشمنی برادران مسلمان می انجامد جدا پرهیز کنند. یقیناً دستهایی در کار است که شیعیان را به تعرض به مساجد و مکانهای مورد احترام اهل سنت وادار کند. هرگونه اقدامی در این جهت کمک به مقاصد دشمنان اسلام و دشمنان ملتهای مسلمان و شرعاً حرام است.
والسلام علی عبادالله الصالحین- سیدعلی خامنهای- 3 / اسفند ماه / 1384
صدور پیام امام خمینی «منشور روحانیت» (1367 ش)
حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در پیامی که روز سوم اسفند ماه سال 1367 خطاب به روحانیون، مراجع، مدرسین، طلاب و ائمه جمعه و جماعات پیامی صادر کردند ضمن تعیین استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران رسالت حوزههای علمیه را برشمردند. در این پیام که به واقع به عنوان «منشور روحانیت» نام گرفت، بر نقش فقها و علما در بعد خدمات علمی، پشتیبانی و همنشینی با محرومین و مستضعفین، پیشتازی روحانیت در نبرد همیشگی حق علیه باطل، دشمنی استکبار و استعمار با روحانیت و حیلهها و ترفندهای گوناگون آن، صداقت و درستکاری، رعایت همیشگی زی طلبگی، اشاره به سیر مبارزاتی روحانیت بهویژه در انقلاب اسلامی، خطرات و آسیبهای فرا راه روحانیت همچون وجود روحانینماها، مقدسمآبها، متحجرین و کجفهمان، روحانیت درباری، لزوم حفظ وحدت و صمیمیت در عین اختلاف سلائق، نقش روحانیت در جنگ تحمیلی و غیره مطالبی مطرح شده است. این پیام در قالب عباراتی روان با ادبیاتی چنان فاخر و شعفانگیز بیان شده است که خواننده را به نهایت شور و اشتیاق میکشاند و با خود به دنیای علم و حکمت و عرفان و معرفت رهنمون میسازد. (روزنگار زندگی و تاریخ سیاسی اجتماعی امام خمینی، ص 391 و 392)
وفات «آقا نورالدین عراقی» (1301 ش)
مرحوم آخوند خراسانی (۱۲۵۵ ـ ۱۳۲۹هـ . ق) در اجازه اجتهاد ی که به آقا نورالدین داد، وی را این گونه معرفی کرد:
« … از کسانی که پیکر زیبای خود را به حلیه اجتهاد آراستهاند و چهره درخشان خویش را به نور استنباط پیراستهاند و زبده ارباب تدقیق، صاحب نفس زکیه و اخلاق پسندیده از برجستگان همگنان خود، سید بزرگوار و پرهیزگار سید نورالدین فرزند سید محمد شفیع عراقی است که غالب عمر گرانقدر خود را در راه تحصیل علوم شرعی گذرانیده است، تا به جایی که در اثر زحمات چندین ساله، واجد قوه استنباط شده و سزاوار است که در اخذ مسائل، طبق استنباط خود عمل کند و برای دیگران نیز شایستهتر است که در مسایل حلال و حرام به وی رجوع کنند».
آقا نورالدین در درس حاج میرزا حسین بن حاج میرزا خلیل تهرانی (متوفا: ۱۳۲۶ هـ . ق) شرکت کرد و تحت تأثیر زهد و پارسایی او قرار گرفت. استادش با وجود پیری و ناتوانی ناشی از سالخوردگی، اشتغالات علمی و تلاش های توانفرسا، در جهت تربیت شاگردان، از انجام مستحبات دریغ نمیورزید.
حاج میرزا حسین تهرانی در اجازه اجتهاد به آقا نورالدین، شاگرد خود را چنین وصف نمود:
« … از کسانی که به مقصود خود رسیده و دو مرتبه ی علوم عقلی و علوم نقلی را به هم ارتباط دادهاند و در عین حال به سعادت علم و عمل نایل گردیده و از دانش خود بهره گرفتهاند، دانشمند، محقق و فاضل متبحّر، دریای ذخیرههای علمی و چراغ فروزان دانش،خاتمة الفضلاء و المتبحّرین، مرد میدان تحقیق و سالک بزرگ راه تدقیق، سید بزرگوار شفیق سید نورالدین سلطان آبادی است، او به دلیل حسن ظنی که به من داشت، از من استجازه نمود، من هم به طریقی که از سابقین خود مجاز بودم، به وی اجازه نقل و تحقیق در مأثر مدوّن مذهب تشیع از کتب اربعه و غیر آن را دادم، امید است که مرا از دعا ی خویش فراموش ننماید».
منبع: پایگاه اطلاع رسانی انهار
وفات «ملاحسینقلی همدانی» (1272 ش)
روایتی از برخورد میرزا جواد آقای تبریزی با ملاحسینقلی همدانی
قدم اول در راه خدا، شکستن خویشتن و خود را فقیر و تهیدستِ مطلق دیدن است. یعنی انسان در عین قدرت و ثروت و علم و برخورداری از مزایا و محاسن و خصوصیات مثبت و در اوج دارایی و توانایی، واقعاً - نه به صورت تعارف - خود را در مقابل خدا، نیازمند و تهیدست و محتاج و کوچک و حقیر ببیند. این، آن روحیهی کمال انسانی است که البته باید با تمرین به اینجاها رسید.
شنیدم مرحوم حاج میرزا جواد آقای تبریزی معروف - که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحبدلِ زمان خودش بوده است - اوایلی که برای تحصیل وارد نجف شد، با اینکه طلبه بود، ولی به شیوهی اعیان و اشراف حرکت میکرد. نوکری دنبال سرش بود و پوستینی قیمتی روی دوشش میانداخت و لباسهای فاخری میپوشید؛ چون از خانوادهی اعیان و اشراف بود و پدرش در تبریز ملکالتجار بوده یا از خانوادهی ملکالتجار بودند. ایشان، طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آنکه توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانهی عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی - که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبلهی اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّی بزرگان میرفتند در محضر ایشان مینشستند و استفاده میکردند - راهنمایی شد.
روز اولی که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیأتِ یک طلبهی اعیان و اشراف متعین، به درس آخوند ملاحسینقلی همدانی میرود، وقتیکه میخواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلی همدانی، از آنجا صدا میزند که همانجا - یعنی همان دمِ در، روی کفشها - بنشین. حاج میرزا جواد آقا هم همانجا مینشیند. البته به او برمیخورد و احساس اهانت میکند؛ اما خودِ این و تحمل این تربیت و ریاضت الهی، او را پیش میبرد. جلسات درس را ادامه میدهد. استاد را - آنچنانکه حق آن استاد بوده - گرامی میدارد و به مجلس درس او میرود. یک روز در مجلس درس، او که در اواخر مجلس هم نشسته بود، بعد که درس تمام میشود، مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی، به حاج میرزا جوادآقا رو میکند و میگوید: برو این قلیان را برای من چاق کن و بیاور! بلند میشود، قلیان را بیرون میبرد؛ اما چهطور چنین کاری بکند؟! اعیان، اعیانزاده، جلوی جمعیت، با آن لباسهای فاخر! ببینید، انسانهای صالح و بزرگ را اینطور تربیت میکردند. قلیان را میبرد، به نوکرش که بیرون در ایستاده بود، میدهد و میگوید: این قلیان را چاق کن و بیاور. او میرود قلیان را درست میکند و میآورد به میرزا جوادآقا میدهد و ایشان قلیان را وارد مجلس میکند. البته این هم که قلیان را بهدست بگیرد و داخل مجلس بیاورد، کار مهم و سنگینی بوده است؛ اما مرحوم آخوند ملاحسینقلی میگوید که خواستم خودت قلیان را درست کنی، نه اینکه بدهی نوکرت درست کند.
این، شکستن آن منِ متعرض ِ فضولِ موجب شرکِ انسانی در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگبینی و خودشگفتی و برای خود ارزش و مقامی در مقابل حق قایل شدن را از بین میبرد و او را وارد جادهیی میکند و به مدارج کمالی میرساند که مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی به آن مقامات رسید. او در زمان حیات خود، قبلهی اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست. بنابراین، قدم اول، شکستن منِ درونی هر انسانی است که اگر انسان، دایم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت - همینطور ریاضتها - پَست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونی خواهد شد.
سخنرانی رهبرانقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم در روز بیستوسوم ماه مبارک رمضان-۱۳۶۹/۰۱/۳۰