مردم را از دست مدیران اشرافی نجات دهیم!
انقلاب اسلامی چندی است که با آفتی جدی به نام «اشرافیت مدیریتی» و شکلگیری طبقه «مدیران اشرافی» مواجه شده است. این آفت نشانههایی دارد که از جمله آن «جدا شدن مسئولان از عامه مردم»، «پیگیری خواستههای طبقه خاص و ممتاز»، «بیتوجهی به اقشار محروم و مستضعف»، «افتادن در ورطه مسابقه کسب ثروت» و نهایتاً «سبک زندگی تجملی، اشرافی و به دوراز مردم مستضعف» می باشد
مبارزه تبعیض و اشرافیگری مسئولان از جمله مهمترین دغدغههای امام راحل عظیمالشأن (رحمه الله علیه) و رهبر معظم انقلاباسلامی (مدظله العالی) بوده و رهبران انقلاباسلامی بارها در بیانات خود به اهمیت این نکته سفارش و توصیه کردهاند. اما در مقطع زمانی اخیر این مهم در سخنان رهبر معظم انقلاباسلامی بسامد بیشتری یافته بهگونه ای که در بازه زمانی یک ماه اخیر در دو سخنرانی مختلف نسبت به خطر اشرافیت مسئولان هشدار دادهاند. ازاین رو به نظر می رسد در شرایط کنونی کشور بیش از گذشته از این ناحیه آسیب پذیر بوده و لازم است ابعاد این مسئله موردبررسی قرار گیرد.
واکاوی شرایط کشور نشان میدهد انقلاباسلامی چندی است که با آفتی جدی به نام «اشرافیت مدیریتی» و شکلگیری طبقه «مدیران اشرافی» مواجه شده است. این آفت نشانههایی دارد که از جمله آن «جدا شدن مسئولان از عامه مردم»، «پیگیری خواستههای طبقه خاص و ممتاز»، «بیتوجهی به اقشار محروم و مستضعف»، «افتادن در ورطه مسابقه کسب ثروت» و نهایتاً «سبک زندگی تجملی، اشرافی و بهدوراز مردم مستضعف» برخی از علائم این بیماری است. عجیب نیست که در سالهای اخیر بیشتر مدیران مناطق شمال تهران و بعضاً ویلانشینی در اطراف تهران را برای سکونت گزیدهاند، همزمان با مسئولیت دولتی، از ثروتاندوزی در کسبوکارهای شخصی دست نکشیدهاند و فرصتهای ویژهای(!) برای آقازادههای خود فراهم آوردهاند. نمیتوان از مدیری که باوجود کهولت سن هموغم خود را معطوف به کسبوکار و شرکتهای خانوادگی واردات، برجسازی و. . . کرده است، انتظار توجه به معیشت جامعه داشت و نباید توقع داشت مدیری که کالا و خودروی لوکس خارجی را مصرف میکند، دغدغه بیکاری کارگر و مهندس جوان ایرانی را داشته باشد. شرح این قصه پرغصه فراتر از مجال محدود این سطور است، اما با تلخی باید بپذیریم که تعداد متنابهی از مدیران دولتی بهرغم ممنوعیت صریح در اصل 141 قانون اساسی همزمان به مدیریت در بخش خصوصی مشغولاند.
ناگفته پیداست که نمیتوان از مدیری که خوشنشینی در خانه 45 میلیاردی در ولنجک را برگزیده یا سرگرم دل مشغولی های اقتصادی شخص خود و خانوادهاش است، انتظار داشت که درد حاشیهنشینان بیبضاعتی را بفهمد که کل امیدشان به یارانه ناچیز ماهانه است، یا حال زن سرپرست خانواری را درک کند که برای خرجی خود و فرزندانش، خود را به مشقت فراوان میاندازد، یا حس پدری را بفهمد که چند فرزند بیکار و فارغالتحصیل دانشگاه دارد یا مصائب مردم رنجدیده جنوب غرب کشور بر اثر ریزگردها را اندکی متوجه شود.
نفوذ اشرافیت در میان مدیران کشور که به شکلگیری طبقهای جدید انجامید، چیز تازهای نیست، قدمت آن به حدود سه دهه پیش بازمیگردد؛ زمانی که در دوره موسوم به سازندگی صراحتاً از مانور تجمل سخن به میان آمد، به بهانه پذیرایی از مهمانان خارجی، کاخهای رژیم ستمشاهی گشوده شد و تجملگرایی در سبک زندگی شخص و نیز دکوراسیون اتاقهای مدیران ظهور و بروز پیدا کرد. این زمان بود که مسابقه اشرافیت میان برخی از مدیران به راه افتاد و روزبهروز آنها را از جامعه دور کرد. اما نسلی از مدیران که چند سالی بهواسطه گردش نخبگانی، از قدرت دور بوده و در بخش خصوصی مشغول فعالیت بودهاند و احتمالاً نیز در همین دوره ثروت میلیاردی خود را چندبرابر کردند، چندسالی است - باز به همان دلیل گردش نخبگانی به سویی دیگر- راهی میز و صندلیهای پیشین خود شده و سکاندار مسئولیتهای مهم اجرایی شدهاند. این دسته از مدیران که دیگر به سبک زندگی تاجرمآبانه و سرمایهداری عادت کردهاند، گویی فراموش کردهاند که مسئولیتی که به آنها سپرده میشود ماحصل خون نزدیک به 300 هزار شهید گلگونکفن است و خزانه بیتالمال غیر از حساب شرکتهای خصوصی مایملک خودشان است. اگر تا دیروز در بخش خصوصی که در مالکیت تام و تمام خودشان بوده، به صندوق دخل بنگاه خود بهعنوان جیب شخصی خود و خانوادهشان نگریستهاند، باید بپذیرند که خزانه کشور و دارایی ملت، اینچنین نیست و ریال به ریال آن در دو دنیا مورد سؤال قرار میگیرد.
بعید است که کسی از مدیرانی که فیشهای نجومیشان مردم را در بهت و حیرت فروبرد این واقعیتها را نداند، پس چگونه با چنین دریافتیهایی مواجهیم. در پاسخ باید گفت دلیل را باید در جدیتر شدن خطر «اشرافیت» در میان نخبگان و مسئولان دانست. زمانی که فرهنگ و الگوی اشرافیت در نظام مدیریتی کشور حاکم شود، اولاً مسابقه زراندوزی میان دستاندرکاران به راه میافتد، ثانیاً فرهنگ تکنوکراتیک لیبرال که فساد را لازمه پیشرفت میداند غلبه پیدا میکند، مسئولان نسبت به اقشار مستضعف و محروم جامعه بیتفاوت میشوند و نهایتاً طبقهای از مدیران اشرافی مسلک در مصدر امر قرار میگیرند که تنها منافع قشر خاصی از سرمایهسالاران و مرفهین بیدرد را پیگیری میکنند. نمونه تام و تمام چنین ساختاری را در کشورهای غربی دارای نظام سرمایهداری میتوان دید که حاکمیت یک درصد اشراف، 99درصد مابقی را به واکنش وامیدارد.
اکنون به کشور خود نگاه کنیم. چهار دهه پیش در این کشور انقلابی رخ داد که پیشبرنده اصلی آن مستضعفان بودند و نظام برخاسته از آن مردم را ولینعمت مدیران میانگاشت. اکنون مدیرانی – هرچند قلیل شمار- یافت میشوند که تفرعنآمیز به مردم مینگرند و خزانه بیتالمال مسلمین را تأمینکننده «هزینههای اوقات فراغت فرزندان خود» میانگارند. روشن است که هیچ نسبتی میان این دسته از مدیران با گفتمان انقلاباسلامی وجود ندارد، اما معالأسف هزینههای آن بهپای نظام مقدس جمهوری اسلامی میرود. دلیل آن نیز وجود نگاهی خطرناک است که به دنبال تغییر هویت جمهوری اسلامی است بهگونهای از این نظام، تنها نامی بهظاهر باقی بماند. همگی شنیدهایم که امام راحل عظیمالشأن چگونه در برابر اشرافیت دولتی هشدار داد و فرمود: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیسجمهور ما خداینخواسته، از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خداینخواسته، و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.»
باری، صدای پای اشرافیت این بار بلندتر شنیده میشود و خطر آن بهمراتب جدیتر است. اگر تا دیروز اشرافیت خود را مزورانه پنهان میکرد، این بار آشکارا و بیمحابا در اتاق، خودرو، منزل و فیشهای حقوقی مدیران اجرایی لانه کرده و این بیماری روزبهروز دامن تعدادی بیشتر را میگیرد. اینک نیاز است که عزم ملی و مجاهدتی مخلصانه به میدان آید تا طومار مدیران اشرافیتگرا و طبقه مدیریت اشرافی مسلک را درهم پیچد.
منبع: سرمقاله روزنامه جوان-28/12/96
چرا او؟
دیگر بار چشمه سار كوثر محمّد صلی الله علیه و آله در جویباران فضیلت و عفاف به یكدیگر رسیدند تا مرجان های معرفت و مرواریدهای درخشان امامت را به چشمان منتظر و دل های آرزومند هدیه كنند…
بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله حوادث تلخ و ناگواری برای جهان اسلام و اهل بیت علیهم السلام پیش آمد كه موجب شد امام علی علیه السلام به مدّت بیست و پنج سال خانه نشین گردد و مردم نتوانند از دانش آن امام بهرۀ لازم را ببرند. در دورۀ پنج سالۀ حكومت آن حضرت ناكثان (عهدشكنان) ، قاسطین (معاویه و اصحاب او) و مارقین (خوارج نهروان) نیز با جنگ های خود فرصت تعلیم گسترده را از آن امام سلب نمودند.
امام مجتبی علیه السلام نیز پس از دورۀ حكومت كوتاه خود، همین مشكلات و تنگناها را داشته و خفقان حاكم اموی و تبلیغات مسموم آنان راه های روی آوری مردم بسوی آن حضرت را سد نموده بود. این خفقان در دوران امام حسین علیه السلام به اوج خویش رسید. به طوری كه هر گونه امكان تبلیغ و بیان فروعات احكام را از ابی عبداللّه علیه السلام سلب نمودند.
اگر روایات فقهی را مورد مطالعه و دقّت قرار دهیم مشاهده می كنیم كه روایات امام حسین علیه السلام در این زمینه اندك است، تازه همان روایات نیز از طریق فرزندان معصومش علیهم السلام به ما رسیده است.
این خفقان در كربلا به اوج خود رسید و پس از شهادت آن حضرت تا پایان عمر امام زین العابدین علیه السلام نیز سایه سنگین و شوم استبداد بر امّت اسلامی گسترده بود امّا در زمان امام باقر علیه السلام وضعیت به گونه ای دیگر شده بود. از یك سو فرقه های مختلف و مكتب های گوناگون سؤالات زیادی را در ذهن ها پدیدار ساخته بود كه جواب و تحقیق دربارۀ آن را دنبال می كردند كه مناظرات امام علیه السلام گواه آن است و از سویی دیگر مظلومیت اهل بیت علیهم السلام برای جامعۀ اسلامی به صورت روشن تری پدیدار شده بود و موجب توجّه و جذب دل های مستعدّ بسوی آن بزرگواران شده بود و این در حالی بود كه ضعف حكومت اموی و قیام های مختلفی كه در مملكت اسلامی علیه آنان انجام می گرفت فرصت پرداختن و ایجاد حسّاسیت نسبت به اهل بیت را از آنان گرفته بود.
در این زمان بود كه امام باقر علیه السلام در صحنۀ علمی ظهور یافت و علوم دینی و الهی را فرا راه حقّ جویان قرارداد و با تبیین درست و اصیل دیدگاه دین، جلوۀ زیبایی از دانش و آگاهی و معرفت را ترسیم نمود و انسان های دور افتاده از ساحل را به آب های زلال حقیقت رهنمون شد. او بار دیگر اعجاز علمی نسل كوثر را متجلّی ساخت و گل واژه های علم و آگاهی را از بوستان قرآن و سنّت به دل های حق جو هدیه نموده تا همچنان به عنوان باقرالعلوم آل محمّد بر تارك قرون و اعصار هرچه شكوهمندتر بدرخشد.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 9.
پایه گذاری نهضت بزرگ علمی
سه عامل بسیار مهم سبب شده بود تا ائمه قبل از امام باقرعلیه السلام نتوانند آن گونه كه شایسته آنها است علوم خود را گسترش دهند و قوانین حیات بخش اسلام را به صورت كامل برای مردم بیان كنند. این عوامل عبارتند از:
الف) اوضاع سیاسی: در زمان امامت ائمه پیش از امام باقرعلیه السلام تبلیغات سوئی بر علیه خاندان عترت و طهارت صورت می پذیرفت، چنان كه به دستور معاویه - لعنة الله علیه - بر منابر به امیرالمؤمنین علی علیه السلام دشنام می دادند و چنان بر علیه این خاندان دروغ پردازی می كردند كه بعد از شهادت آن حضرت در محراب نماز، مردم در خارج از كوفه گفتند: مگر او نماز هم می خوانده است. علاوه بر این روابط مردم با این خاندان تحت كنترل شدید حكام بنی امیه بود و پیروان آنان دستگیر و سپس شكنجه و زندانی می شدند و یا به قتل می رسیدند، از این رو شرایط به گونه ای بود كه تبیین احكام و مبانی اسلامی توسط ائمه به آسانی ممكن نبود.
ب) منع كتابت و نقل حدیث: بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام، خلفا و حاكمان، به بهانه حفظ قرآن و مخلوط نشدن آیات الهی با احادیث نبوی و با شعار «كفانا كتاب الله؛ كتاب خدا ما را كفایت می كند»، از نوشتن و نقل احادیث به شدت ممانعت می كردند و هر كس كه حدیثی را نقل می كرد او را توبیخ می كردند، حتی خلیفه دوم احادیثی را كه نوشته شده بود جمع آوری كرد و آنها را سوزاند. (1) این امر سبب شد كه ائمه نتوانند سنت پیامبرصلی الله علیه وآله را برای مردم بیان كنند. این دستور در زمان امام باقرعلیه السلام توسط «عمر بن عبد العزیز» لغو شد و لذا آن حضرت فرصت یافت تا به احیای سنت نبوی بپردازد.
ج) جهل و نادانی مردم: این عامل سبب شده بود كه مردم از چراغهای فروزنده و روشنی بخش بی بهره بمانند به حدی كه وقتی حضرت علی علیه السلام فرمودند: «فاسالونی قبل ان تفقدونی؛ (2) قبل از اینكه مرا از دست بدهید هر چه می خواهید از من سؤال كنید»، سعد بن ابی وقاص گفت: بگو موهای ریش من چقدر است. این جهل و نادانی حسرت تمام اندیشمندان جهان را برانگیخته است كه ای كاش ما مخاطب چنین شخصیت بزرگی بودیم و از محضر او بهره مند می شدیم.
اما در زمان امام باقرعلیه السلام كه اوضاع سیاسی كمی آرامتر شده بود و كتابت و نقل حدیث آزاد شده و مردم تا حدودی به ماهیت پلید حكام بنی امیه پی بردند، آن حضرت بزرگ ترین نهضت علمی جهان اسلام و تشیع را بنا نهادند و عالم اسلام را از علوم سرشار خود سیراب ساختند. در این عصر بود كه تدوین فرهنگ شیعه شامل فقه، تفسیر و اخلاق آغاز شد. این رشد علمی موجب شد كه درباره امام باقرعلیه السلام گفته شود: «ولم یظهر من ولد الحسن والحسین من العلوم ما ظهر منه من التفسیر والكلام والاحكام والحلال والحرام؛ (3) آنچه از دانشهایی همچون تفسیر، كلام، احكام و حلال و حرام از امام باقرعلیه السلام ظاهر گشت از هیچ یك از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام ظاهر نگردید..»
از این رو رجال و شخصیتهای بزرگ علمی آن روزگار از محضر امام باقرعلیه السلام كسب فیض می كردند و شاگردان زیادی در این دانشگاه بزرگ اسلامی تربیت یافتند. شخصیتهایی همچون «جابر بن یزید جعفی.» ، «كیسان سجستانی.» ، «ابن مبارك.» ، «زهری.» ، «اوزاعی.» ، «هشام ابن حكم.» ، «هشان ابن سالم.» و حتی برخی از بزرگان اهل سنت مانند «ابو حنیفه.» ، «مالك.» و «شافعی.» از آثار علمی آن حضرت بهره مند شده و سخنان ایشان را بی واسطه وگاه با چند واسطه نقل نموده اند. همچنین علاوه بر مورخین و محدثین شیعه، بسیاری از مورخین و علمای اهل سنت همچون طبری، بلاذری، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی و زمخشری، سخنان درر بار آن امام بزرگ را بیان نموده اند و در كتب آنها جمله: «قال محمد بن علی.» و یا «قال محمد الباقر» فراوان دیده می شود. (4)
1) الطبقات الكبری، ابن سعد، دارصادر، ج 5، ص 188؛ سیراعلام النبلاء، همان، ج 5، ص 89.
2) نهج البلاغه، خطبه 93.
3) مناقب ابن شهر آشوب، همان، ص 372؛ بحارالانوار، ج 46، ص 294.
4) سیره پیشوایان، همان، ص 307.
مهمترین و بهیادماندنیترین جملهی رهبر انقلاب در سال ۹۶ کدام است؟
به نظر شما مهمترین و بهیادماندنیترین جملهی حضرت آیتالله خامنهای در سال ۹۶ کدام جمله است؟ جملهی مورد نظر خود را در ذیل همین مطلب یا طریق این آدرس ارسال کنید. برای سهولت در انتخاب میتوانید از صفحات «بیانات»، «پیامها» و جستجو، در سایت KHAMENEI.IR عبارت مورد نظر خود را بیابید. نتیجه این نظرسنجی بیست و نهم اسفندماه اعلام خواهد شد.
براي اطلاعات بيشتر اين قسمت كليك نماييد
محورهای پژوهشی و تبلیغى ماه رجب
كلیاتی پیرامون ماه رجب
ماه رجب، ماه خدا
اعمال و آداب حضور معنوی در ماه رجب
سیره معصومین علیهم السلام و بزرگان در ماه رجب
ماه رجب و فرصت ها
مناسبت ها
اول رجب، ولادت امام باقرعلیه السلام (57 ه. ق)
فرمول زندگی معصومین علیهم السلام
امام باقرعلیه السلام و شرایط زمانه
چرا امام باقرعلیه السلام را شكافنده علوم می خوانند؟
سیره امام باقرعلیه السلام در برخورد با خلفاء
سیره امام باقرعلیه السلام در برخورد با علماء، شاگردان، زنادقه
سیره اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، خانوادگی و فردی امام باقرعلیه السلام
یاران و شاگردان مكتب امام باقرعلیه السلام
با توجه به تغییر شرایط زمانه و فاصله زیاد زمانی، ما چگونه می توانیم پیرو سیره امام باقرعلیه السلام باشیم؟
سوم رجب؛ شهادت امام هادی علیه السلام (42 سالگی، 254 ه. ق)
خلفای عصر امام هادی علیه السلام و شیوه برخورد آن ها با حضرت
چرا امام هادی و امام عسكری علیهما السلام را عسكریین علیهما السلام می نامند؟
فضائل و مناقب و كرامات حضرت هادی علیه السلام
ابعاد مختلف سیره امام هادی علیه السلام (سیاسی، اجتماعی، علمی، فردی، خانوادگی)
عنصر تقیه، وكالت و نیابت در عصر امام هادی علیه السلام
امام هادی علیه السلام و زمینه سازی برای غیبت امام زمان علیه السلام
امام هادی علیه السلام و زیارت جامعه كبیره (درس امام شناسی)
سامرا و تاریخچه سیاسی، دینی و علمی آن
مواعظ و كلمات حضرت هادی علیه السلام
دهم رجب؛ ولادت امام جوادعلیه السلام
چرا مأمون، دختر خود را به ازدواج امام جوادعلیه السلام در آورد؟
زمانه امام جوادعلیه السلام و اقدامات حضرت
امام جوادعلیه السلام و امامت در سن 9 سالگی
پای سخنان امام جوادعلیه السلام
كرامات، مناقب و فضائل حضرت جوادعلیه السلام
تربیت یافتگان مكتب امام جوادعلیه السلام
نظری به سیره امام جوادعلیه السلام در ابعاد مختلف
سیزدهم رجب
آغاز ایام البیض
ماه رجب، بركات و آداب آن
ایام البیض چیست و چه فضائلی دارد؟
اعتكاف، آداب و آثار آن
نگاهی به سنت های فراموش شده
ولادت امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام و ولادت در كعبه
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله و چگونگی تربیت امام علی علیه السلام
جایگاه فاطمه بنت اسد در پیشگاه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
فضائل، مناقب و كرامات امام علی علیه السلام
صبر علی علیه السلام و مصلحت اسلام
امام علی علیه السلام در زمان خلفا و حكومت های غاصبان
پای درس امام علی علیه السلام در نهج البلاغه
كاربرد نهج البلاغه در تبلیغ
امام علی علیه السلام و حضرت زهراعلیها السلام چگونه به تربیت اولاد پرداختند؟
امام علی علیه السلام، قبل از بعثت، بعد از بعثت، در زمان خلافت و زمان حكومت
پانزدهم رجب؛ وفات حضرت زینب علیها السلام (در 56 سالگی)
زینب كبری و صدیقه صغری
عالمه غیرمعلّمه، فهیمه غیرمفهّمه
زینب علیها السلام و حسین علیه السلام دو واژه همیشه با هم
فضائل، مناقب و كرامات حضرت زینب علیها السلام
زینب علیها السلام، پیام آور عاشورا
زینب علیها السلام در مقاطع مختلف
زمانه پیامبرصلی الله علیه وآله
امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام
امام حسن علیه السلام
امام حسین علیه السلام
امام سجاد علیه السلام
پای سخنان علی وار زینب علیها السلام
محورهای تبلیغی خطبه های حضرت
تربیت یافتگان مكتب زینب علیها السلام
بیست و چهارم رجب؛ فتح قلعه خیبر (توسط امام علی علیه السلام)
یهود و مبارزه با اسلام
پیامبرصلی الله علیه وآله و سه دسته از دشمنان
كفار و مشركین
یهود
منافقین
نقش امام علی علیه السلام در جنگ ها (به ویژه خیبر)
ناگفته هایی از فتح قلعه خیبر
نقش جهاد در پیشبرد اهداف مكتب اسلام
بیست و پنجم رجب؛ شهادت امام كاظم علیه السلام (55 سالگی)
امام كاظم علیه السلام و شیوه مبارزاتی حضرت
منشور خردگرایی (مواعظ امام كاظم علیه السلام به هشام)
فضائل، مناقب و كرامات حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام
سیره تربیتی امام كاظم علیه السلام
امام كاظم علیه السلام و زندان های مختلف
فرزندان و تربیت یافتگان امام كاظم علیه السلام
بهترین بهره برداری از مجالس ذكر مصیبت چیست؟
شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام، علل، زمینه ها و آثار
بیست و ششم رجب؛ وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (10 بعثت)
نقش ابوطالب در موفقیت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
چرا سال دهم بعثت عام الحزن نامیده شد؟
خفتگان در قبرستان ابوطالب علیه السلام
بیست و هفتم رجب؛ بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
علل، زمینه ها، عوامل و آثار بعثت
آیا هر جاهلیتی، بعثتی نو و جدید می طلبد؟
انقلاب اسلامی ایران در راستای بعثت پیامبرصلی الله علیه وآله
بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله در مقایسه با بعثت انبیاء الهی
ما و بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
جزیرة العرب و جهان در آستانه بعثت
علل و عوامل موفقیت سریع بعثت
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 21 .
ویژگی های عاطفی و گرایش معنوی در زنان یک سرمایه است
حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت پور مدیر حوزه های علمیه خواهران با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با اشاره به تفاوت مبنایی دیدگاه اسلام و غرب در خصوص مقام و منزلت زن، بیان داشتند: قرآن کریم، برای «انسان» نازل شده است، چه مونث باشد و چه مذکر! این معنایش این است که روح انسان مجرد است لذا روح، نه مذکر است و نه مونث.
ایشان ادامه دادند: دیدگاه غرب این است که زن و مرد با هم مساویاند چراکه همه حقیقت انسان همین جسم مادی است و لذا زن و مرد با هم مساویاند، اما دیدگاه اسلام این است که زن و مرد مساویاند چون این بدن و جسم اصلا اهمیتی ندارد و بر اساس برابری روح، این دو مساویاند! بین این دو دیدگاه بسیار تفاوت است.
معظم له خاطرنشان کردند: این خصوصیت و ویژگی های عاطفی و گرایش معنوی در زنان یک سرمایه است، و به زنان کمک می کند که پیمودن مسیر معنویت برای آنها آسانتر باشد؛ و سریع تر به «تنفجر ینابیع الحکمة مِن قلبه علی لسانه» دست پیدا کنند، همانگونه که در صدر اسلام زنان بسیاری بودند که پیش از مردانشان اسلام آورده بودند.
حضرت آیت الله جوادی آملی تاکید داشتند: این عاطفه که از بهترین نعمات است اگر هدایت بشود به سمت مناجات می رود و می شود «سلاح البکاء»؛ این مسیر باز است که آه و اشک سلاح مبارزه انسان علیه دشمن درون باشد.
ایشان در بخش پایانی سخنان خود حمایت از طلاب نخبه و هدایت طلاب به آموختن مهارت های نگارشی را توصیه نموند.
در ابتدای این دیدار مدیر حوزه های علمیه خواهران گزارشی از برنامه های علمی، آموزشی و فرهنگی حوزه های علمیه خواهران خدمت معظم له ارائه نمود.