اثرپذیری انسان در معاشرتها
به مناسبت سالگرد ارتحال عالم ربانی آقا مجتبی تهرانی رحمه الله علیه:
تربیت، از عناوین قصدیّه نیست؛ بلکه چه بخواهی و چه نخواهی در ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی و عملی اثر میگذارد. چهبسا خود انسان متوجّه این اثرگذاری نشود و در مرور زمان ببیند شخصیّتش همرنگ افرادی شده است که با آنها مرابطه داشته است.
مسئلۀ کمّیت رابطه در محیطهایی که بستر سازندگی انسان هستند؛ یعنی محیط خانوادگی، تحصیلی، شغلی و رفاقتی مطرح است؛ لذا یکی از دلایلی که ثابت میکند اوّلین بستر، بستر خانوادگی است، کثرت رابطه در این بستر است. زمانی است که یک فرد میتواند شکل غیر را در رفتار، گفتار و ظاهر خود بهصورت ناخودآگاه دریافت کند. اسوه بودن والدین قهری است؛ لذا تأکید به محیط خانوادگی به دلیل این است که اوّلین بستر در سازندگی ابعاد مختلف وجود است.
البتّه این سخن به آن معنا نیست که اگر در محیط خانوادگی خراب شد، از دست رفته است. بسیاری افراد هستند که در محیطهای فاسد از نظر اخلاقی، اعتقادی و عملی بودهاند؛ امّا خودشان را رها کردهاند. در تاریخ از این نمونهها فراوان است. این مسئله جبری نیست چراکه گذشته از اینکه ریشههای درونی دارد و انسان از نظر اعتقادی، اخلاقی و عملی، مفطور به فطرت است، جنبۀ اکتسابی هم دارد. امّا متأسّفانه روی این فطریات کار نمیکنیم.
بحثی را آقایان به نام «مُنابهه و مُحاکات» مطرح میکنند. این بحث را قبلاً مطرح کردهام و الآن چون جایگاه دارد، مطرح میکنم. شخصی نسبتبهکاری به انسان التفاتی میدهد و انسان همان را منعکس میکند. این را منابهه و محاکات میگویند. مثالی میزنم که شاید خندهدار باشد. کنار هم نشستهاید و حرف میزنید. یک نفر از خستگی دهان درّه میکند؛ من هم دهان درّه میکنم. کار او «مُنابهه» است و کار من «مُحاکات» است.
قرآن کریم میفرماید: «وَهَدَیناٰهُ النَّجْدَیْنِ».[*] از نظر الهی در درون همه از طرفی نیروهای شهوت، غضب و وهم گذاشته شده است و از طرفی عقل و فطرت خداجویانه وجود دارد. هر دویِ اینها در وجود ما هست.
خلاصه بیانات رهبرمعظم انقلاب مدظله العالی
رهبر انقلاب در تحلیل حوادث آبانماه:
مردم مطالباتی دارند؛ در اغلب موارد هم حق با مردم است
اما مطالبات یک مسئله است و فتنهسازی دشمن کار دیگر
رهبر انقلاب مدظله العالی در دیدار پرستاران:
[دربارهی حوادث آبانماه] نکتهی بسیار مهمی وجود دارد که ملت ایران با بصیرتی که دارند، کاملاً توجه کردند که مردم مطالباتی دارند که در اغلب موارد هم حق با مردم است [اما] مطالبات مردم یک مسئله است، فتنهسازی از مطالبات یک مسئلهی دیگر است؛ دومی کار دشمن است.
دوست وقتی میبیند ماشین در سربالایی کُند حرکت میکند، کمک میکند؛ دشمن وقتی دید ماشین حرکت نمیکند، باد لاستیک را هم خالی میکند. دشمنان ما دائم از اول انقلاب در حال این کارها بودند.
در #آبان مردم مطالباتی داشتند؛ دشمن که افرادی را آماده کرده بود، از فرصت استفاده کرد و شروع به تخریب کرد. #بصیرت مردم اینجا بود که تا کار دشمن را دیدند، کنار کشیدند و فتنهگر تنها ماند. فتنهگر سعی میکند در میان مردم، خود را پنهان کند. بصیرت و #هوشیاری مردم، کار را خنثی کرد.
به نظر من آن کسانی که از مطالبات مردم سوءاستفاده میکنند غالباً کسانی هستند که با سرویسهای اطلاعاتی دشمن ارتباط دارند. آن کسانی که صورتشان را میبندند و به انبار بنزین و گندم حمله میکنند که آتش بزنند و در شهر، زیربناها را –چه متعلق به مردم، چه متعلق به دولت– تخریب میکنند، حالا بعضی شاید هیجانی این کارها را بکنند ولی گردانندگان با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه مرتبطند. ۹۸/۱۰/۱۱
درمان غم
درمان بیماری ها با ذکر «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند:
قولُ (لَا حَولَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ) ، فّیهِ شِفَاءٌ مِن تِسعَةٍ وَ تِسعِینَ دَاءً أَدنَاهَا الهَم.
گفتار و ذکر (لاحول ولا قوه الا بالله) درمانی برای نود و نه بیماری است که کمترین آن هم ّ و غم است.
منبع: قرب الاسناد، ص66
آثار و برکات
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست.
واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[۱] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[۲]
بنابر این، معنای عبارت فوق این است که: هیچ حرکت و قدرتی در جهان آفرینش جز به مشیت خداوند متعال و بزرگ وجود ندارد.
این ذکری است که خداوند در شب معراج به پیامبر اکرم(ص) هدیه داده است: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِنَبِیِّهِ لَیْلَةَ الْمِعْرَاجِ أَعْطَیْتُکَ کَلِمَتَیْنِ مِنْ خَزَائِنِ عَرْشِی لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ لَا مَنْجَى مِنْکَ إِلَّا إِلَیْک».[۳]
این ذکر آثار و برکات فراوانی دارد. امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکند: … هر کس فقر بر او فشار آورد، جمله «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّاباللَّه العلىّ العظیم» را زیاد بگوید که فقر را بر طرف میکند: «وَ مَنْ أَلَحَّ عَلَیْهِ الْفَقْرُ، فَلْیُکْثِرْ مِنْ قَوْلِ «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» یَنْفِی عَنْهُ الْفَقْرَ».[۴]
در روایت آمده است پیامبر اکرم(ص) به على (ع) فرمود: چون در ورطهاى هولناک افتى، بگو: «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الّا بالله العلىّ العظیم» که خداوند به وسیله این دعا بلا را بر میگرداند.[۵]
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»… ذکر افراد مؤمن و اولیای الهی است؛ آنان که حول و قوتى در مقابل قدرت و اراده و عظمت پروردگار متعال براى خود قائل نیستند، و در انجام وظایف بندگى و اوامر الهى پیوسته کوشا میباشند؛ از ظاهر و باطن، و در نهان و آشکار، عبادت و اطاعت خداوند متعال را به جا میآورند، و حالات بود و نبود، زیادى و کمى، مدح و ذم، و عزت و ذلت در نظر آنان برابر و یکسان است؛ زیرا همه این حالات مختلف از مبدأ واحد و از یک سر چشمه سرازیر میشود و جریان پیدا میکند.
آنان چون خداوند عزیز متعال را به عینه و از روی شهود، حاضر و محیط و ناظر و قیوم و مالک و سلطان دیده، و خود، بلکه همه موجودات جهان را در تحت نظر و احاطه و سلطنت و قیومیت او محو و فانى دیدند، قهراً و بیاختیار پیوسته در مقام عبودیت و بندگى و اطاعت بوده، و سراپا تسلیم و مطیع و خاضع شده، و هیچگونه حول و قوتى از غیر او نخواهند دید.
مژده بده حسین رو یار نگار اومده...
روز پنجم جمادی الاول ، سالروز ولادت بانوئی است که درس صبر و استقامت را به تمامی احرار و آزادی خواهان جهان داد، تا در راه تحقق اهداف مقدس و الهی خویش محکم بایستند و از آرمان های خویش پاسداری نمایند
و آنگاه این جمله زیباست :
اگر زینب نبود ، کربلا در کربلا می ماند .
?میلاد با سعادت حضرت زینب (سلام الله عليها) این معلم و مربی الهی و این اسوه تقوی و استقامت بر تمامی مسلمانان، خاصه زنان مسلمانی که در جهت اصلاح و ارتقاء جامعه تلاش می کنند مبارک باشد.
زنانی که با الگو قرار دادن آن بانوی فداکار، قصد دارند زمینه ساز ظهور امام مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشند.
مولودي مژده بده حسین رو یار نگار اومده، با نواي آقاي كريمي را در ادامه مشاهده نماييد
جامعه را با کمیته امداد اداره کردن کریمانه نیست
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به دهه بصیرت در سخنانی اظهار داشتند: وظیفه مردم این است که باید در صحنه باشند و نظام را کمک کنند و امثال ذلک، وظیفه مسئولین هم این است که امکانات مردم را در نظر بگیرند، امکانات شهر را ببینند، اصول مدیریتی را در نظر بگیرند، نیاز مردم را در نظر بگیرند، و مردم را کریمانه اداره کنند، نه فقیرانه!
حضرت آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به دهه بصیرت در سخنانی اظهار داشتند: خداوند در قرآن کریم یک اصل کلی را فرمود که ﴿لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ﴾؛ حق مردم را رعایت و ادا کنید! چیزی از حق مردم کم ندهید! مستحضرید که ایران جمعیتش یک صدم جمعیت دنیاست، اما تقریباً هفت یا هشت درصد ذخایر جهان در اختیار ایران است به همین دلیل هیچ جایی و هیچ تناسبی ندارد که خدای ناکرده انسان در صف انتخابات به دستور و راهنمایی علما و مراجع صف ببندد و مرتّب به یک عدّهای رأی بدهد آن وقت منتظر باشد که دوباره صفبندی کند، کمک و یارانه بگیرد! این شایسته این مردم نیست در نتیجه این ﴿لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ﴾ شامل همه موارد میشود؛ یعنی به مسئولان میگوید بکوشید درآمد کشورتان را ارزیابی کنید، نیاز کشورتان را ارزیابی کنید، حقوق مردم را ارزیابی کنید، تا خدای ناکرده حق مردم ضایع نشود.
ایشان با اشاره به وظایف متقابل مردم و مسئولین نسبت به یکدیگر، ابراز داشتند: وظیفه مردم این است که باید در صحنه باشند و نظام را کمک کنند و امثال ذلک، وظیفه مسئولین هم این است که امکانات مردم را در نظر بگیرند، امکانات شهر را ببینند، اصول مدیریتی را در نظر بگیرند، نیاز مردم را در نظر بگیرند، و مردم را کریمانه اداره کنند، نه فقیرانه! جامعه را با کمیته امداد اداره کردن کریمانه نیست! خدا فرمود ما انسان را کریم خلق کردیم، تنها بنابر این نیست که شکم مردم پر شود، بلکه بنابر این است که آبروی مردم محفوظ باشد، فرمود شما کریمانه جامعه را اداره کنید، این صف معیشتی، صف یارانهای و امثال ذلک، اینها با کرامت انسان سازگار نیست.
يه كتاب بسيار زيبا
همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد؛ من پشت در اتاق را می دیدم، برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود کنار در اتاق عمل و ذکر می گفت.کمی آن طرف تر، در داخل یکی از اتاق های بخش، یک نفر در مورد من با خدا حرف می زد!
من او را هم می دیدم؛ داخل بخش آقایان یک جانباز بود که روی تخت خوابیده و برایم دعا می کرد. یکباره احساس کردم که باطن تمام افراد را متوجه میشوم، نیتها و اعمال آنها را میبینم.
زمان اصلا مانند اینجا نبود، من در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را میدیدم! آن زمان کاملاً متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده، اما احساس خیلی خوبی داشتم!
از آن درد شدید چشم، راحت شده بودم. در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند؛ حالا داشتم این دو ملک را می دیدم، چقدر چهره آنها زیبا و دوست داشتنی بود، دوست داشتم همیشه با آنها باشم.
ما با هم در وسط یک بیابان کویری و خشک و بی آب و علف حرکت میکردیم، کمی جلوتر چیزی را دیدم!»
اینها قسمت هایی از کتاب «سه دقیقه قیامت» است که به تازگی چاپ و منتشر شده است.
کتاب «سه دقیقه تا قیامت»، بیانگر تجربههای نزدیک به مرگ است که خاطرات واقعی و هیجان انگیز حضور سه دقیقه در عالم دیگر را از زبان یکی از مدافعان حرم روایت می کند.
این کتاب به هر آنچه این پاسدار و مدافع حرم در ۳ دقیقه از دنیا می رود و در جهان برزخ می بیند، می پردازد.
این کتاب روایتی است از خاطرات یکی از مدافعان حرم که در جریان عمل جراحی برای لحظاتی از دنیا می رود و سپس با شوک در اتاق عمل، دوباره به زندگی برمی گردد؛ اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی سخت است.
کتاب «۳ دقیقه در قیامت»، بر اساس شرط راوی، بدون آشکار کردن نام و مشخصات روایتگر ماجرا نوشته شده و با اختصار گویی و حذف مواردی که ایشان راضی به بیانش نبوده، به رشته تحریر درآمده است.
این کتاب در موضوعات اصلی روانشناسی و ذهن و روح و در خصوص تجربه ای در عالم برزخ مطالب جذاب و خاطرات مستندی را بیان می کند.
«سه دقیقه در قیامت»، تجربه ای نزدیک به مرگ را به صورت بیان خاطرات، در کتابی با قطع پالتویی و ۹۶ صفحه روایت میکند.
حتما وقت بگذاريد دو ساعته مي توانيد كل كتاب را بخوانيد