معنای خاتمیت از منظر قرآن
«ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين 1) »
با پايان يافتن حجة الوداع در سال ده هجری و بازگشت پيامبر، مدينه خود را برای وداعی ديگر آماده می كرد; وداعی جانسوز با رسول اكرم صلی الله عليه و آله آخرين فرستاده الهی و پايان بخش سلسله پيامبران.
اين انتظار تلخ در 28 صفر سال 11 هجری به سرانجام رسيد و امت اسلامی را به داغی ابدی نشاند. در ميان چنين غم و اندوهي، يگانه عاملی كه می توانست جامعه مسلمانان را از هجران فقدان رسول خدا برهاند و به آينده ای اطمينان بخش اميدوار سازد، بشارت های خداوند و رسول اكرم صلی الله عليه و آله مبنی بر جاودانه بودن دينی بود كه پيامبر خاتم آورده بود. اينك كه در آستانه سالروز رحلت رسول خاتم قرار گرفته ايم، مناسب است با نظاره خورشيد بی غروب دين اسلام، پرده از راز خاتميت محمد مصطفی صلی الله عليه و آله كنار بزنيم و دل های اندوهگين خود را با ترسيم آينده ای درخشان برای اسلام تسلی بخشيم.
پايان يافتن سلسله پيامبران با بعثت رسول اكرم صلی الله عليه و آله از ضروريات اسلام است و ازاين روی نياز به استدلال ندارد. با اين حال می توان هم به آيات و هم به روايات در اين مورد استناد كرد. صريح ترين آيه عبارت است از:
«ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين » ; 2) «محمد صلی الله عليه و آله پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولی رسول خدا و پايان بخش انبياء است ». البته در مورد اين آيه دو اشكال مطرح شده است كه عبارتند از:
1- خاتم به معنای انگشتری است.
2- انبيا پايان يافته اند نه رسولان.
در پاسخ بايد گفت: خاتم به معنای وسيله پايان بخش به چيزی است 3) و هر پيامبری كه مقام رسالت داشت، نبی هم هست و با پايان يافتن سلسله انبياء، سلسله رسولان هم پايان می يابد و هر چند مفهوم نبی اعم از رسول نباشد اما از حيث مورد، نبی اعم از رسول است.
شهيد مطهری رحمه الله در ذيل اين آيه می نويسد:
«لحن آيه مورد بحث خود می رساند كه قبل از نزول اين آيه نيز پايان يافتن نبوت به وسيله پيامبر اسلام در ميان مسلمين امری شناخته شده بوده است. مسلمانان همان طوری كه محمد را رسول الله می دانستند، خاتم النبيين نيز می شناختند. اين آيه فقط يادآوری می كند كه او را با عنوان پدر خوانده فلان شخص نخوانيد. او را با همان عنوان واقعی اش كه رسول الله و خاتم النبيين است بخوانيد. در اين آيه به جوهر و هسته مركزی انديشه ختم نبوت اشاره می كند.» 4)
پی نوشت :
1) احزاب / 40.
2) احزاب / 40 در مورد فرزند خواندگی زيد بن حارثه است.
3) نمونه اين نوع استفاده سوره يس، آيه 65 است.
4) مجموعه آثار شهيد مطهري، ج 3، ص 156.
ما در این غم با مردم دلاور و مرزبانان دلیر استان کرمانشاه شریک هستیم.
حضرت آیت الله خامنهای(مدظله العالي) رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب (سهشنبه1396/8/23) در جلسهای با حضور رؤسای قوای سهگانه و تنی چند از مسئولان کشور با ابراز تأسف عمیق از حادثه بسیار تلخ زلزله کرمانشاه و با تقدیر از حضور مسئولان در مناطق زلزلهزده و همدردی با مردم تأکید کردند: این همدردیها باید در عرصه عمل و کمک به مردم با قوت ادامه پیدا کند تا از مشکلات و رنج مردم بکاهد.حضرت آیت الله خامنهای(مدظله العالي) با اشاره به دادغدار شدن مردم کرمانشاه در این حادثه گفتند: ما در این غم با مردم دلاور و مرزبانان دلیر استان کرمانشاه شریک هستیم.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: مصیبت و فقدان عزیزان تلخ و سخت است اما امیدواریم خداوند متعال سکینه و آرامش خود را بر دلهای خانوادههای داغدار نازل، و چشمان آنان را به لطف و رحمت خود روشن کند.
ایشان، جاریشدن خون محبت و همیاری در رگهای جامعه اسلامی را از تأثیرات اینگونه حوادث دانستند و گفتند: این حوادث همه را به حضور در صحنههای همیاری وارد میکند و امیدواریم در اثر این محبت و برادری، برکات الهی شامل حال مردم دلاورِ سرزمین پهلوانپرور کرمانشاه و همه ملت ایران شود.
حضرت آیت الله خامنهای(مدظله العالي)، حادثه تلخ اخیر را آزمایشی الهی و میدانی برای ادای وظیفه مسئولان برشمردند و افزودند: در این دو روز مسئولان از جمله رئیسجمهور محترم با حضور در میان مردم مصیبتزده با آنان همدردی کردند و امیدواریم این همدردیها در عرصه عمل و کمک به مردم نیز با قوت ادامه یابد و از مشکلات و درد و رنج مردم با توجه به هوای سرد و در پیشبودن فصل دشوار سرما بکاهد.
منبع: پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري-۲۳ /آبان/ ۱۳۹۶
چرا انسان ها پس از اسلام به پيامبر جديد نياز ندارند؟
خداوند متعال در آیه چهلم از سوره احزاب رسول گرامی اسلام را خاتم پیامبران معرفی کرده است؛ حال این سؤال پیش می آید که چرا انسان ها پس از اسلام به پیامبر جدید نیاز ندارند که در این نوشتار به بیان دلیل آن خواهیم پرداخت.
«ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً/ محمّد، پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست، بلكه رسول خدا و خاتم پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است. «احزاب/ 40»
* نکته ها
در اين آيه هم كلمه «رسول» و هم كلمه «نبىّ» آمده است. «رسول» صاحب كتاب و «نبىّ» خبر دهنده است، يا آنكه «رسول» پيامآور و «نبىّ» انجام دهنده رسالت است. «1»
«خاتَمَ» به معناى نگين انگشتر است كه در قديم با حك كردن نام خود بر روى آن، پايان نامهها و دستورها را با آن مُهر مىكردند. خاتم و در اينجا كنايه از آخرين پيامبر بودن است.
گرچه در قرآن آيات فراوانى بيانگر جهان شمولى و جاودانگى آيين حضرت محمّد صلى الله عليه و آله است، مانند: «لِلْعالَمِينَ نَذِيراً» «2»، «لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ» «3»، «كَافَّةً لِلنَّاسِ» «4» و در روايات، حديث متواتر «لا نبى بعدى» و حديث معروف «حلال محمد حلال ابدا الى يوم القيامة» «5» و دهها حديث ديگر بر اين مطلب تأكيد كردهاند، ولى اين آيه روشنترين دليل بر خاتميّت پيامبر اسلام است.
اين آيه تنها آيهاى است كه هم نام پيامبر و هم رسالت پيامبر را در قالب دو عنوان ذكر كرده است: «مُحَمَّدٌ»، «رَسُولَ اللَّهِ»، «خاتَمَ النَّبِيِّينَ»
* چند سؤال
1. چرا پس از اسلام انسانها به پيامبر جديد نياز ندارند؟
پاسخ: دليل اصلىِ تجديد نبوّتها و آمدن پيامبران جديد، دو چيز بوده است: يكى تحريف دين سابق، به گونهاى كه از كتاب خدا و تعاليم پيامبر پيشين امور بسيارى تحريف شده باشد و ديگرى تكامل بشر در طول تاريخ كه مقتضى نزول قوانين جامعتر و كاملتر بود.
امّا پس از پيامبر اسلام، اين دو امر واقع نشده است. زيرا اوّلًا قرآن، بدون آنكه كلمهاى از آن تحريف شود، در ميان مردم باقى است و ثانياً جامعترين و كاملترين قوانين در آن مطرح شده و بر اساس علم خداوند، تا روز قيامت هيچ نيازى براى بشر نيست، مگر آنكه حكمش در اسلام بيان شده است.
2. چگونه نيازهاى متغيّر انسان با خاتميّت دين سازگار است؟
پاسخ: انسان در مراحل تحصيلى خود تا درجهى اجتهاد و دكترى به استاد نياز دارد، پس از آن به مرحلهاى مىرسد كه مىتواند بدون استاد، نيازهاى خود را از مطالبى كه آموخته به دست آورد. باب اجتهاد باز است و مىتوان قوانين مورد نياز را از قواعد كلّى استنباط كرد. البتّه بر اساس اصولى كه فقها براى استخراج احكام تدوين نمودهاند.
3. چرا رابطه بشر با عالم غيب قطع شد؟
پاسخ: وحى نازل نمىشود ولى رابطه با غيب همچنان باقى است، امام معصوم عليه السلام حضور دارد و فرشتگان الهى بر او نازل مىشوند، «6» امدادهاى غيبى به انسانهاى شايسته مىرسد؛ حتّى افراد عادى اگر متّقى باشند نور الهى پيدا مىكنند و خداوند راه حقّ را به نحوى به آنان نشان مىدهد. اتَّقُوا اللَّهَ … يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً «7»
* پیام های آیه
1- پسرخوانده هرگز پسر نيست و پدرخوانده نيز پدر نيست تا ازدواج او با همسر مطلّقهى پسرخواندهاش جايز نباشد. «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ»
2- حكم مادرى همسران پيامبر براى مردم، (كه در آيه 6 مطرح شد) دليل حكم پدرى آن حضرت نيست. ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ …
3- خاتميّت پيامبر اسلام، بر اساس علم و حكمت الهى است. «خاتَمَ النَّبِيِّينَ- اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً»
پاورقی:
1. معجمالفروق اللغوية.
2. فرقان، 1.
3. انعام، 19.
4. سبأ، 28.
5. كافى، ج 1، ص 58 یا جلد 7 - صفحه 376
6. بنگريد به اصول كافى بحث امامت.
7. حديد، 28.
منبع: تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 377
انتهای پیام 313/35
پنج توصیه تربیتی از رهبر معظم انقلاب مدظله العالي
* بچههای کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند
«در منزل خودِ من، همهی افراد، بدون استثناء هرشب در حال مطالعه خوابشان میبرد. خود من هم همینطورم. نه اینکه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه می کنم؛ تا خوابم میآید، کتاب را می گذارم و می خوابم. همهی افراد خانهی ما، وقتی می خواهند بخوابند حتماً یک کتاب کنار دستشان است. من فکر می کنم که همهی خانوادههای ایرانی باید اینگونه باشند. توقّع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچهها را از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتّی بچههای کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند. باید خریدِ کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود.» ۱۳۷۴/۲/۲۶
* فرزندان در سنین پایین باید عادت به کتابخوانی کنند
«آنچه که همیشه برای انسان می ماند، کتابخوانی در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه می توانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راه های مختلف، مطلبی یاد بگیرند. البته از هرزهگردی در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئلهی بعدی است؛ مسئلهی اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند.» ۱۳۹۱/۷/۲۰
* مسئولان از خوابشان هم خواهند زد …
«حقیقتاً باید بگویم که اگر مسئولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسألهی کودک و نوجوان را آنچنان که هست، مورد اهتمام قرار دهند، من خیال می کنم خیلی از آنهایی که مسئولند، از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسأله بپردازند.» ۱۳۷۷/۲/۲۳
*تهاجم فرهنگی حقیقتی در میان جوان، نوجوان و حتی کودک ایرانی
«تهاجم فرهنگی یک حقیقتی است که وجود دارد؛ می خواهند بر روی ذهن ملت ما و بر روی رفتار ملت ما -جوان، نوجوان، حتی کودک- اثرگذاری کنند. این بازیهای اینترنتی از جملهی همین است؛ این اسباببازیهایی که وارد کشور می شود از جملهی همین است … الان آموزش زبان انگلیسی خیلی رواج پیدا کرده… همهی کتابهای آموزش که خیلی هم با شیوههای جدید و خوبی این کتابهای آموزش زبان انگلیسی تدوین شده، منتقلکنندهی سبک زندگی غربی است.» ۱۳۹۲/۹/۱۹
*دسترسی بیگانگان به کودکان ما جای نگرانی است
«در واقع دسترسی کودک ما، یک منبع فرهنگی نیست؛ بلکه با دید درست، دسترسی مراکز هدایتکنندهی فرهنگ در سرتاسر دنیا برای القای مقاصد استعماری به کودک ماست… ناگهان مشاهده می کنید دسترسی یک نفر که حداقل بیگانه است به این بچه، از راه همین کالاهای فرهنگىِ متداول و رسانههای گوناگون خبری و فرهنگی، بیشتر از شماست! این، جای نگرانی است و امروز این وجود دارد؛ چه من و شما بخواهیم، چه نخواهیم!» ۱۳۷۷/۲/۲۳
تسلیت مدیر حوزههای علمیه خواهران به مصیبتدیدگان زلزله غرب کشور
به گزارش پایگاه خبری اطلاع رسانی حوزه های علمیه خواهران، متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثه تلخ و اندوهبار زلزله در کشورهای عراق و ایران که موجب درگذشت تعدادی از مردم مسلمان و مصدومیت جمعی از آن ها گشت را تسلیت عرض میکنم.
انشاءالله صبر و شکیبایی در این حادثه از سوی مصیبتدیدگان و ایثار و مجاهدت سایر مردم و نهادهای مربوطه در کمک و مساعدت به آسیبدیدگان در پیشگاه حضرت حق ماجور خواهد بود.
بیشک تمام دستگاههای مسئول و مردم شریف ایران اسلامی در لبیکگویی به خواست مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به یاری این عزیزان خواهند شتافت.
محمودرضا جمشیدی
مومنین مجاز هستنداز سهم امام (عليه السلام) به مردم زلزله زده کمک کنند
پیام حضرت آیت الله صافی گلپایگانی بمناسبت حادثه دردناک زلزله در ایران و عراق به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
“الذین إذا أصابتهم مصیبة قالوا إنّا لله وإنّا إلیه راجعون”
حادثه دردناک زلزله در بخش بزرگی از کشور ما و عراق، موجب تأسف و تأثر فراوان گردید.
متأسفانه در این مصیبت غمبار تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان، جان خود را از دست داده و به لقاءالله پیوستند.
مصیبت بسیار سنگین است و فقط لطف و فضل الهی میتواند آن را جبران نماید.
اینجانب با تسلیت این واقعه اندوهبار به خانوادههای مصیبت دیده و مردم شریف استان کرمانشاه، از خداوند متعال، رحمت و غفران برای جان باختگان، و شفای کامل برای مجروحان مسئلت دارم، و از دولت محترم و نهادهای مردمی و انقلابی و مردم شریف ایران میخواهم با هر وسیلهی ممکن، مصدومان و گرفتاران این حادثه را کمک و یاری نمایند، و مؤمنین مجاز هستند از سهم مبارک امام علیه السلام کمک کنند.
ان شاء الله تعالی همه در پیشگاه خداوند متعال مأجور باشند.
لطف الله صافی
۲۴ صفر ۱۴۳۹ ه.ق
انقلاب اسلامى ایران متأثر از قیام امام حسین و فرهنگ عاشورا
عاشورا و انقلاب اسلامى
به چه دلیل ادعا مى کنید که انقلاب اسلامى ایران متأثر از قیام امام حسین و فرهنگ عاشورا است؟ نقش آن در پیدایش، پیروزى و تداوم انقلاب اسلامى چیست؟
از دیدگاه بسیارى از اندیشمندان و متفکرانى که در زمینه تبیین علل و عوامل پیروزى انقلاب اسلامى ایران، نظریه پردازى نموده اند، عامل مذهب از قوى ترین و اصلى ترین عواملى است که در پیدایش و پیروزى انقلاب اسلامى نقش بسزایى ایفا نموده است.[110]
میشل فوکو فیلسوف مشهور فرانسوى و نظریه پرداز پست مدرنیسم، در تحلیل و بررسى عوامل انقلاب اسلامى از «معنویت گرایى سیاسى» نام مى برد.
به نظر او، روح انقلاب اسلامى در این حقیقت یافت مى شود که ایرانیان از خلال انقلاب خود در جست و جوى ایجاد تحوّل و تغییر در خویش بودند. هدف اصلى آنان ایجاد یک تحول بنیادین در وجود فردى و اجتماعى، حیات اجتماعى و سیاسى و در نحوه تفکر و شیوه نگرش بود…
آنان راه اصلاح را در اسلام یافتند. اسلام براى آنان هم دواى درد فردى و هم درمان بیمارى ها و نواقص جمعى بود.[111]
آصف حسین در کتاب «ایران اسلامى: انقلاب و ضد آن» بر این نکته تأکیددارد که باید مطالعه انقلاب با توجه به عنصر ایدئولوژى، نقش اپوزیسیون اسلامى، مشروعیت، آموزش ها و خصوصاً رهبرى صورت گیرد.[112]
حامد الگار نیز در کتاب «ریشه هاى انقلاب اسلامى»؛ سه عامل «تشیع، رهبرى امام خمینى(ره) و طرح اسلام به عنوان یک ایدئولوژى» را به عنوان ریشه هاى انقلاب مطرح مى کند.[113]
از سوى دیگر مرورى بر ادبیات سیاسى رایج در روند وقوع انقلاب اسلامى، شعارها، سخنرانى ها و بیانیه هاى انقلابیان و رهبران نهضت، بیانگر این واقعیت است که از میان عناصر مذهبى، «فرهنگ عاشورا و نهضت امام حسین»، نقش بسزایى در این زمینه ایفا نموده است. مؤلفه هاى فرهنگ و تعالیم عاشورا عبارت اند از:
1. فرهنگ شهادت،
2. فرهنگ مبارزه مستمر حق با باطل،
3. فرهنگ طاغوت ستیزى و طاغوت زدایى،
4. اصل پیروى از رضاى خدا و مصالح مسلمین،
5. فرهنگ پیشگیرى از جرم و فساد قبل از وقوع آن در فرهنگ نظارت عمومى و امر به معروف و نهى از منکر.[114]
این مؤلفه ها در پیدایش و پیروزى انقلاب اسلامى، نقش و تأثیر بسزایى داشته و حفظ و تداوم انقلاب اسلامى نیز در گرو حرکت در این چارچوب مى باشد. اکنون جهت آگاهى بیشتر بحث را در چند محور با کمى تفصیل بیشتر پى مى گیریم:
یک. تأثیر فرهنگ عاشورا در پیدایش انقلاب اسلامى
1. تأثیر بر اهداف و انگیزه هاى انقلابیان
هدف و انگیزه مردم ایران از انقلاب اسلامى، نابودى ظلم، استبداد و استکبار و بر پایى حکومت عدل الهى و اجراى احکام اسلامى به عنوان «معروف» و جلوگیرى از وابستگى به اجانب و بیگانگان به عنوان «منکر» بود. اینها همان انگیزه و هدف امام حسین از قیام عاشورا بود آنجا که مى فرماید: «انما خرجتُ لطلب الاصلاح فى امة جدّى ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر و اسیر بسیرة جدّى و ابى على ابن ابى طالب ».
اگر یزید بن معاویه تجاهر به فسق و فجور داشت، خاندان پهلوى نیز همان گونه عمل مى کردند و به عنوان نمونه باید گفت: اسلام زدایى را تا آنجا رساندند که به طور رسمى تاریخ هجرت پیامبر اکرم را به تاریخ شاهنشاهى تبدیل کردند:
امام راحل(ره) درباره تأثیر عاشورا بر اهداف و انگیزه هاى انقلاب اسلامى مى فرماید: «حضرت سید الشهدا به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد»[115].
برخى از علماى اسلامى بر این عقیده اند که مهم ترین انگیزه امام حسین از این قیام، ایجاد حکومت اسلامى بوده است. امام خمینى(ره)، در این زمینه مى فرماید: «زندگى سیدالشهدا، زندگى حضرت صاحب، زندگى همه انبیاى عالم، همه انبیا – از اول، از آدم تا حالا – همه شان این معنا بوده است که در مقابل حکومت جور، حکومت عدل را مى خواستند درست کنند».[116]
ازاین رو یکى از مهم ترین شعارهاى انقلابیون انقلاب، این بود:
«نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»
2. تأثیر بر رهبرى انقلاب
وجود رهبرى حسین گونه همچون امام خمینى، یکى از مهم ترین تأثیرات نهضت عاشورا در پیدایش انقلاب اسلامى بود.
مردم ایران، صلابت، شهامت، شجاعت، قاطعیت، سازش ناپذیرى و روح حماسى حضرت امام حسین را در شخصیت امام خمینى(ره) متجلى مى دیدند و شرایطى که امام حسین براى رهبر و حاکم جامعه اسلامى توصیف مى نمود، در او مى یافتند.
شعار انقلابیان «خمینى، خمینى تو وارث حسینى» مبیّن این امر است.
3. تأثیر بر شیوه مبارزه
در فرهنگ مکاتب مادى نباید مشت به نبرد با درفش برود؛ اما مردم ایران تحت تأثیر نهضت عاشورا، روحیه شهادت طلبى امام حسین و اصحابش را در خاطره ها مجددا تکرار مى کردند. هنگامى جوانان انقلابى با شعارهاى «اللّه اکبر» و «توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد …» با تانک ها و مسلسل هاى رژیم ستم شاهى مقابله مى نمودند، امام راحل مى فرمود:
«کیفیت مبارزه را اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدرى که همه جا را در دست دارد، با یک عده معدود باید چه طور باشد، اینها چیزهایى است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است».[117]
مردم از فرد ستیزى به دور بوده و تحت تأثیر رأفت اسلامى و با الهام از سیره امام حسین با دشمنان خود (مانند حر بن یزید ریاحى و…) با شعار «گل در مقابل گلوله»، فریاد مى زدند: «ارتش ایران حسینى شده، رهبر ایران خمینى شده».[118]
4. تأثیر از طریق ایام و اماکن عزادارى
ایام عزادارى امام حسین و اماکن – از قبیل مساجد، تکایا و خیمه هاى عزادارى امام حسین- به عنوان مهم ترین زمان و مکان براى فعالیت نیروهاى انقلاب و بیدارى مردم از مفاسد حکومت پهلوى و سازمان دهى آنان براى راهپیمایى، تظاهرات و فعالیت هاى انقلابى، محسوب مى گردید.
اساساً در طول دو ماه محرم و صفر در سال اوج گیرى انقلاب اسلامى، نقطه اوج آن؛ یعنى، همان تاسوعا و عاشوراى حسینى بود که به کلى پایه هاى اسلامى رژیم ستم شاهى لرزید.
سران ساواک در تحلیل هاى درون سازمانى خود گفته بودند: اگر ما بتوانیم ماه محرم را به خوبى پشت سر بگذاریم، رژیم پهلوى ماندنى است و همه دیدیم که بعد از اربعین حسینى در سال 1399 ه.ق رژیم 2500 ساله شاهنشاهى در کمتر از یک ماه ساقط شد.[119]
دو. تأثیر فرهنگ عاشورا در پیروزى انقلاب اسلامى
با مرورى بر مقاطع سرنوشت ساز در پیروزى انقلاب اسلامى، مشخص مى شود که نقطه آغازین آنها از ایام عزادارى امام حسین و با الهام از آموزه هاى نهضت عاشورا بود:
1. قیام 15 خرداد – که نقطه عطفى در تاریخ انقلاب شمرده مى شود – به دنبال سخنرانى شدیداللحن حضرت امام(ره) در بعدازظهر عاشورا (13 خرداد 1342) به وقوع پیوست. ایشان در مورد قیام 15 خرداد فرمود:
«ملت عظیم الشأن در سالروز این قیام فاجعه انفجارآمیزى که مصادف با 15خرداد 42 بود، با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمى و شور انفجارى آن نبود، معلوم نبود چنین قیامى بدون سابقه و سازماندهى، واقع شود».[120]
2. 17 شهریور نیز یکى از مقاطع مهم انقلاب بود که تحت تأثیر عاشورا و فرهنگ آن شکل گرفت: «17 شهریور مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا و شهداى ما مکرر شهداى کربلا و مخالفان ملت ما مکرر یزید و وابستگان او هستند».[121]
3. اعلامیه تاریخى امام خمینى(ره) در روز 21 بهمن 1357 مبنى بر شکستن کودتا و حکومت نظامى رژیم – که تصمیم داشتند رهبران اصلى انقلاب را دستگیر کرده، و به زعم خویش به انقلاب براى همیشه پایان دهند – عملاً نوعى حماسه عاشورایى محسوب مى شد.
مردم تحت تأثیر اعلامیه و فرمان حسین زمان خویش، به خیابان ها ریخته و توطئه هاى رژیم را درهم شکستند.
امام راحل در این زمینه مى فرماید:
«اگر قیام حضرت سیدالشهدا نبود، امروز هم ما نمى توانستیم پیروز بشویم. تمام این وحدت کلمه اى که مبدأ پیروزى ما شد، براى خاطر این مجالس عزادارى مجالس سوگوارى و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد».[122]
سه. تأثیر فرهنگ عاشورا بر حفظ و تداوم انقلاب اسلامى
فرهنگ عاشورا نه تنها عامل پیدایش اصل انقلاب و زمینه ساز پیروزى آن در مراحل مختلف بوده است؛ بلکه همین فرهنگ عامل اساسى حفظ و تداوم انقلاب اسلامى نیز محسوب مى گردد.
اگر انقلاب اسلامى بخواهد بر مبناى آن فرهنگى که شکل گرفته است تداوم یابد؛ باید توجه مستمرى به همان فرهنگ داشته باشد: روحیه شهادت طلبى، آزادگى و شرف، عزت نفس، مبارزه با فروع ظلم و ستمگرى، مخالفت با تخطّى از احکام اسلام و … در عرصه هاى مختلف سیاست خارجى و روابط با دیگر کشورها و نیز عرصه سیاست داخلى – از سیاست گذارى در ابعاد مختلف اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و غیره گرفته تا بخش هاى اجرایى و … .
همه باید پایبند به آموزه هاى نهضت امام حسین و فرهنگ عاشورا باشند. اگر انقلاب اسلامى توانسته است از کلیه توطئه ها جان سالم به در برد؛ اگر جنگ تحمیلى هشت ساله – که از سوى تمامى قدرت هاى جهانى پشتیبانى مى شد – نتوانست این انقلاب مردمى و اسلامى را از پاى درآورد؛ اگر تهدیدهاى دشمنان اسلام، امپریالیسم تبلیغاتى، محاصره اقتصادى، کودتاى نظامى و … هیچ کدام کوچک ترین خللى در عزم و اراده نظام اسلامى وارد نکرده است، همه و همه به دلیل همان فرهنگ عاشورایى ملت ایران بوده است.[123]
امام خمینى(ره) در این زمینه مى فرماید:
«این محرّم را زنده نگه دارید. ما هر چه داریم از این محرم است. از این قتل سیدالشهدا است و شهادت او است. ما باید به عمق این شهادت و تأثیر این شهادت در عالم برسیم و توجه کنیم که تأثیر او هم امروز هم هست.
اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزادارى و اجتماعات سوگوارى نبود، کشور ما پیروز نمى شد. همه در تحت بیرق امام حسین قیام کردند. الان هم مى بینید که در جبهه ها وقتى که نشان مى دهند آنها را، همه با عشق امام حسین است که دارند جبهه ها را گرم نگه مى دارند».[124]
ایشان در جاى دیگر مى فرماید:
«فداکارى حضرت سیدالشهدا است که اسلام را براى ما زنده نگه داشته است … باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این نهضت ها را حفظ کنید».[125]
[110]. به عنوان نمونه ر.ک: زنجانى، عمید، انقلاب اسلامى ایران و ریشه آن؛ روحانى، سید حمید، نهضت امام خمینى ؛ محمدى، منوچهر، تحلیلى بر انقلاب اسلامى؛ دوانى، على، نهضت روحانیون ایران؛ کدیور، جمیله، رویارویى انقلاب اسلامى ایران و آمریکا و … .
[111]. میشل فوکو، ایرانى ها چه رؤیاى در سر دارند؟ ترجمه حسین معصومى همدانى.
[112]. به نقل از ضیافت هاى نظرى بر انقلاب اسلامى «مجموعه مقالات» عبدالوهاب فراتى، ص297.
[113]. همان.
[114]. هاشم هاشم زاده هریسى، اصول فرهنگ و تعالیم عاشورا، چکیده مقالات گنگره بین المللى امام خمینى(ره) و فرهنگ عاشورا؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى ، ص189.
[115]. قیام عاشورا در کلام و بیان امام خمینى ، ص55.
[116]. همان، ص38.
[117]. صحیفه امام، ج17، ص56.
[118]. کواکیان، مصطفى، هفت قطره از جارى زلال اندیشه امام خمینى ، ص 229.
[119]. راهپیمایى عظیم مردم ایران در روز اربعین برابر با 29/10/1357 بود که پس از 23 روز در 22/11/1357 انقلاب اسلامى پیروز شد.
[120]. صحیفه امام، ج16، ص 290.
[121]. همان، ص346.
[122]. صحیفه امام، ج 16، ص 346.
[123]. هفت قطره، همان، ص235.
[124]. صحیفه امام، ج 17، ص 58.
[125]. همان، ج 15، ص 331 و 230 و جهت مطالعه درباره تأثیرات فرهنگ عاشورا بر انقلاى اسلامى ر.ک: فراتى، عبدالوهاب، ضیافتى نظرى بر انقلاب اسلامى مجموعه مقالات، ص 91؛ فصلنامه حکومت اسلامى، سال هشتم، شماره اول بهار 82، (ش 28)، ص 396.
منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها «ویژه محرم»
پیام رهبر معظم انقلاب درپی حادثه تلخ و مصیبتبار زمینلرزه در غرب کشور؛
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف و اندوه فراوان خبر زمینلرزه در غرب کشور را که به جانباختن جمعی از هممیهنان عزیز و زخمی شدن جمعی بیشتر انجامیده و خسارات بسیاری پدید آورده است، دریافت کردم. وظیفهی مسئولان آن است که در همین اولین ساعات با همهی همّت و توان به یاری آسیبدیدگان بویژه در زیر آوار ماندگان بشتابند و با بهرهگیری سریع از همهی امکانات موجود، از افزایش تلفات جلوگیری کنند. ارتش و سپاه و بسیج، با نظم و سرعت به آوار برداری و انتقال مجروحان کمک کنند و دستگاههای دولتی چه نظامی و چه غیر نظامی همهی توان خود را برای یاری آسیب دیدهها و خانوادههای آنان به صحنه آورند. اینجانب از اعماق دل، این حادثهی تلخ و مصیببار را به ملّت ایران بخصوص به مردم عزیز استان کرمانشاه و بویژه به خانوادههای مصیبتزده تسلیت عرض میکنم و متضرعانه از خداوند متعال
میخواهم که این محنت و رنج را مایهی جلب رحمت و فضل خود قرار دهد و بر صبر و پایداری و مقاومت ملّت عزیزمان بیفزاید. از همهی کسانیکه میتوانند به نحوی در سبک کردن بار مصیبت و جبران خسارت مؤثر باشند درخواست میکنم که به یاری آسیبدیدگان بشتابند.
والسلام علیکم و رحمه الله
سیّد علی خامنهای
22 آبان 1396
ذکری واجب که روزانه 70 مرتبه تکرار می شود
«رحمت» كلمه اى كه واجب است در طول روز حداقل هفتاد مرتبه آن را بر زبان جاری کنیم. از«بسم الله الرحمن الرحيم» نماز تا «السلام عليكم و رحمه الله»و در مجموع پنج وعده نماز این صفت الهی هفتاد بار به صورت واجب تکرار می شود.
رحمت؛ لطف بی کران
خداوند متعال خود را در قرآن کریم با صفات زیادی به بندگان خویش معرفی کرده است؛ صفاتی که هر کدام جلوهای از جمال و جلال الهی را به نمایش می گذارند. صفت رحمت یکی از این صفات است که در بیش از 500 آیه از آن سخن به میان آمده است.
رحمت در لغت به نرمی و نرمخویی که اقتضای آن نیکی کردن به دیگران است،تفسیر شده است.(1) خداند متعال به این نکته اشاره دارد که «رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْء» (2) و بلکه «كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (3) لطف و عنایت نسبت به مخلوقات را بر خود واجب کرده است.
رحمت و مهر حق به همه موجودات و به ويژه انسان، حقيقتى است كه چون روز روشن و خورشيد تابناك در برابر ديد هر عاقل منصفى می باشد.
ايجاد موجودات ، رزق مخلوقات ، رشد و نمو نباتات ، كمال جمادات ، نزول آيات ، ظهور بيّنات ، بعثت پيامبران ، هدايت گمراهان ، راهنمايى گم گشتگان ، حيات جانداران ، پديد آمدن فرشتگان ، زنده شدن مردگان ، ثواب نيكوكاران ، مكافات بدكاران ، شايستگى مؤمنان ، ذلت كافران ، برپا شدن قيامت ، ظهور بهشت و دوزخ ، آمرزيده شدن عاصيان از اهل ايمان و آنچه كه در همه ى هستى براى همه چيز از خير و خوبى وجود دارد ، شعاعى از فيض عام و رحمت واسعه ى حضرت حق است .
اگر چه رحمت خدا وسيع است ولی در عین حال دريافت رحمت هم شرایطی دارد. نظیر اينكه اقيانوس مالامال از آب است، اگر توپی را در اقيانوس بياندازند و يك قطره آب وارد توپ نشود ، مشكل از آب نيست؛ مشكل در توپ می باشد که به جهت در بسته بودن از اين آب دريافتی ندارد.
مظاهر رحمت الهى
اموری كه خدا بر خود واجب نموده است، اصطلاحا سنت الهى نامیده می شوند. مثلًا «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» (4) يك عمل خیر و نیکی ده برابر پاداش داده می شود که در واقع يك رحمت محسوب می شود. در بعضى از موارد به هفتصد برابر اجر داده می شود.
قبول کردن توبه خطاکار از جانب خداوند لطف و رحمت نسبت به بندگان است تا دچار ناامیدی نشوند.
انسان اگر در طول مسير زندگى به سبب جهل يا غفلت يا نسيان يا عاملى ديگر دچار خطا و عصيان شود، با بازگشت به حق و توسل به توبه و انابه و جبران خطا و گناه به صورتى كه دستور داده شده، يقيناً مورد عفو و آمرزش و مغفرت و رحمت حق قرار مى گيرد .
قُل يا عِبادِىَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفورُ الرَّحيمُ(5)
« اى بندگانم ، اى كسانى كه بر خود اسراف روا داشتيد ، از رحمت خدا مأيوس و نااميد مشويد ، يقيناً خدا همه ى گناهان را مى آمرزد ، مسلماً او بسيار آمرزنده و مهربان است » .
یکی دیگر از مصادیق لطف بی پایان الهی پوشاندن عيوب بندگان است. خداوند آگاه به گناهانى از عباد است که اطلاع دیگران بر آنها موجب سقوط انسان می شود ولی به جهت رحمت واسعه این عیوب و سیئات را پوشانده است و بلکه خوبی ها را آشکار می کند. «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيح(6)» درواقع شفقت حضرت باری تعالی نسبت به اشرف آفریده های خود سبب سعادت انسان در دو سرا می باشد.
نقش رحمت در مراحل انسانيت
اگر رحمت و احسان خدا نبود طى کردن مراحل انسانيت و منازل آدميت امكان نداشت و انسان دائماً دچار خسارت و زيان بود و سيرت انسانى به شكل ديوى بسيار بدمنظر و غير قابل تحمل تغيير قيافه مى داد !
قرآن مجيد در ضمن آياتى به فضل و رحمت خدا و آثارش اشاره دارد و توجه عميق انسان را به صفت رحيميه حق كه درى به سوى خير دنيا و آخرت است معطوف مى دارد: فَلَوْ لاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (7) (و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، البته از زيانكاران مى شديد.)
وَلَوْ لاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنكُم مِن أَحَد أَبَداً وَلكِنَّ اللهَ يُزَكِّى مَن يَشَاءُ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(8)
( و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، هرگز احدى از شما از عقايد باطل و اعمال و اخلاق ناپسند پاك نمى شد ، ولى خدا هر كه را بخواهد پاك مى كند ; و خدا شنوا و داناست .)
افق رحمت خاص
قرآن مجيد بيان كننده اين حقيقت است كه افق طلوع رحمت خاص و فضل و احسان ويژه حق و محل ظهور اين واقعيت، ايمان و عمل صالح و اخلاق و توبه است كه همه آنها محصول پربركت اطاعت از خدا و پيامبر اوست.
انسانى كه دلش از ايمان خالى است و عملش عمل غير صالح است و از اخلاق حسنه و حالات انسانى تهيدست است و نمى خواهد به خدا بازگشت كند و به توبه آراسته گردد و گذشته فاسد خود را جبران نمايد ، هرگز رحمت رحيميه و فضل و احسان الهيه در او طلوع نخواهد كرد و راهى به رضايت حق و بهشت نخواهد يافت .
توقع دريافت رحمت خاص حق هنگامى توقعى صحيح و انتظارى بجاست كه وجود انسان به ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه آراسته باشد. آیه زیر بيانگر این است که ايمان و عمل صالح و اخلاق و سبب طلوع رحمت ويژه از افق وجود انسان است مى باشد :
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضَهُمْ أَولِياءُ بَعْض يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمْ اللهُ إِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(9)
(مردان و زنان با ايمان دوست و يار يكديگرند ; همواره به كارهاى نيك و شايسته فرمان مى دهند و از كارهاى زشت و ناپسند بازمى دارند و نماز را برپا مى كنند و زكات مى پردازند و از خدا و پيامبرش اطاعت مى نمايند; به زودى خدا آنان را مورد رحمت قرار مى دهد; زيرا خدا تواناى شكست ناپذير و حكيم است .)
قرآن و پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) و امامان معصوم (عليهم السلام) همواره مردم را به مطالعه و فهم و درك ظرايف خلقت خدا كه در حقيقت آثار رحمت اوست تشويق مى كرده اند تا از اين طريق بيش از پيش به توحيد گرايش پيدا كنند و به اين وسيله خود را به رحمت واسعه حق برسانند .
كتاب «توحيد مفضل» نمونه اى از آموزه هاى حضرت امام صادق (عليه السلام) در باب خداشناسى از راه آثار است، همچنين بخشى از خطبه هاى «نهج البلاغة» و يا دعاى عرفه امام حسين (عليه السلام) نمونه اى از اين قبيل است .
و در پایان از ژرفای دل فریاد می زنیم:
لا إله إلا أنت رب العرش العظيم أنت خير من سئل و أوسع من أعطى و أرحم من قدر و أحق من رحم و غفر و عفا و تجاوز و أنت أحق من تاب علي و قبل العذر(10)
پی نوشت ها:
1- مفردات ألفاظ القرآن ،ص : 347
2- الاعراف/156
3- الانعام/12
4- الانعام/ 160
5- زمر / 53
6- دعای کمیل
7- البقره/64
8- النور/21
9- التوبه/71
10- مصباح المتهجد ، ج2، ص497
وقتگذاری بیشتر از معمول برای خدمت به مردم، در قیامت سایهای خواهد شد بر سر شما
رهبرمعظم انقلاب: شما یک دلسوزیای میکنید، وقتگذاری میکنید، بیشتر از وقت معمول در محل کار میمانید و خدمت میکنید.
ممکن است هیچ کس هم نفهمد، اما خدا میداند.
زیاد اتفاق میافتد افرادی که بدون اینکه کسی مطلع شود، بدون اینکه حتّی مافوق آنها یا زیردست آنها یا همکار آنها بداند، به یک کاری دلسوزانه رسیدهاند. وقت کار اداری هم تمام شده، گفته نیم ساعت یا یک ساعت دیگر میمانم و این کار را تمام میکنم. هیچ کس هم ملتفت نشده، کسی هم از او تشکر نکرده. بدانید اینها پیش خدا باقی است.
آن روزی که چشمها و دلها همه محتاج لطف و رحمت و مغفرت الهیاند، اینها برای شما مایهی روشنی چشم و دل خواهد شد؛ اینها در آن روز سخت و هولناک قیامت، سایهای خواهد شد بر سر شما.
بنابراین اجر الهی خیلی بالاتر است؛ به این اجر توجه کنید.
بدانید هر خدمتی که به مردم میکنید، این در نزد خدای متعال مضبوط و محفوظ است. وقتی با این روحیه کار کنید، از کار خسته نمیشوید. کار، دیگر ما را فرسوده نمیکند. ۸۹/۸/۵