خشونت اجتماعی، و این بار علیه روحانیت!
مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است.
هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت.
گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از وکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد:
احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند.
با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد.
در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد.
-حجت الاسلام محمد تولایی، روحانی جوان مشهدی که چندی پیش مورد سوء قصد قرار گرفته بود، بامداد امروز در بیمارستان قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهد به لقاءالله پیوست.
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه
حرامخواری تنها خوردن از بیتالمال نیست
چه شد آنانی که امام را دعوت کردند، در روز عاشورا آب را بر اهل بیت بستند، معجرها را به غارت بردند. چه عواملی منجر به این تغییرات فجیح در تاریخ شد؟ اگر امروز روزی امام زمان (ع) ندای “انا المهدی” سر بدهند ما در خیمه امام میمانیم یا امام را تنها گذاشته و با او مقابله میکنیم؟
منشأ یکی از مهم ترین تحولات جهان اسلام وجود امام حسین است با قیام و حرکتی که نسبت به آن اقدام کردند.
مردم معاصر امام حسین (ع)در رابطه با امام و این تحول به 3 گروه تقسیم می شوند؛
گروه اول؛ مردم شام هستند. سپاهی که در مقابل سید الشهدا قرار گرفت و امام را شهید کرد یک نفر هم از مردم شام نبود.
مردم شام موجودات خاصی بودند این ها نه امام را می شناختند و نه به حرکتش اعتقادی داشتند و نه وضع موجود را وضع بدی می دانستند.
مردم شام مسلمان بودند اما نه مسلمان وحی، مسلمان معاویه ای، چرا که اینان هر چه معاویه می گفت می پذیرفتند و کمترین تردید نسبت به صحت صحبت های معاویه نداشتند.
آنان از هنگامی که شهر شام به قلمرو مسلمانان در آمده بود، تا عصر امام سجاد(ع) تنها حاکمان و فرمانروایان طائفه بنی امیه را در خود دیده بودند و لذا نه محضر پیامبر(ص) را درک کرده بودند و نه روش اصحاب صالح آن حضرت را.
و از طرفی هم معاویه در طول 40 سال زمامداری خود طوری عمل کرده بود که وقتی علی (ع) در محراب مسجد به شهادت رسیدند، مردم شام گفتند مگر علی نماز هم می خوانده است؟!! در حقیقت معاویه در این چند سال دین جدیدی را به مردم عرضه کرده بود؛ دینی که در آن امام علی (ع) کافر قلمداد می شود و معاویه به عنوان یک قدیس مورد پرستش قرار می گیرد.
نفوذ جریان تبلیغاتی معاویه در میان افکار عمومی به نحوی بود که مردم شام بدون هیچ گونه تردید و شبهه ای کلام معاویه را می پذیرفتند و در راه آن از هیچ وظیفه ای کوتاهی نمی کردند، چنانچه می بینیم وقتی معاویه نماز جمعه را 4شنبه خواند پذیرفتند و اعتراضی نکردند.
این سخن از معاویه معروف است که: سپاه من مردمی هستند که فرق بین شتر نر و ماده را تشخیص نمی دهند پس طبیعی است که این مردم همیشه به دنبال رهبرانشان باشند و همیشه مطیع آنان. این مردم در حماقت و جهالت بی نظیر بودند.
امروز هم چنین افرادی داریم که اسلام معاویه ای دارند، البته معاویه زمان. این کد را فراموش نکنیم ادعای معنویت مبتنی بر غیر منبع وحی؛ اسلام معاویه ای است .
حجه الاسلام ماندگاری-نقش خانواده امام حسین (ع) در کربلا
اشعار برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) – شب عاشورا
بیا که در غم دوری ماه گریه کنیم
ز داغ این سحر بی پگاه گریه کنیم
محرم است بیا زیر خیمه های عزا
بر این سر بی سرپناه گریه کنیم
کجایی ای نفست سوز روضه خوانی ها
ز سینه آه بکش تا ز آه گریه کنیم
مرا مسافر ایام اربعینت کن
که در کنار تو مابین راه گریه کنیم
شب عموست تو باید که روضه خوان باشی
که در عزای امیر سپاه گریه کنیم
چه میشد امشب ما نیز کربلا بودیم
برای فاطمه در قتلگاه گریه کنیم
با امامیم یا بَر امام ؟
گاهی با خودم فکر می کنم که آیا ما شیعیانی که امروز ادعای دوستی، محبت و پیروی اهل بیت را داریم، به امامان مظلوم خود خیر می رسانیم یا شر؟ خیرمان بیشتر است یا شر؟ اصلا خیری داشته ایم؟!…
« بسم الله الرحمن الرحیم »
کاروان اسرای اهل بیت وقتی به کوفه رسید، امام زین العابدین، حضرت زینب و برخی دیگر از خاندان امام حسین برای مردم سخنرانی کردند که شرح آن در مقاتل و کتاب های مختلف آمده است. مردم با شنیدن این سخنان تحت تاثیر قرار می گرفتند و به گریه می افتادند تا جایی که به امام سجاد گفتند: ای فرزند رسول خدا ما فرمانبرداریم! فرمان بده تا بجنگیم! امام در پاسخ گفتند: هیهات! ای بی وفایان مکار. میان ما و شما، شهوات حائل آمده. می خواهید با من همان کنید که با پدرانم کردید؟
امام سجاد در ادامه سخنانشان جمله ای خطاب به مردم کوفه گفتند که عجیب و عبرت آموز است: «خواهش من این است که نه با ما باشید و نه بر ما!» به عبارت دیگر، ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان.
اکثریت مردم کوفه شیعه بودند. مرید و محب اهل بیت. پیرو مذهب دیگری نبودند. سالها با امیرالمومنین و فرزندانش مانوس و همدم بودند. اما سرنوشتشان چه شد؟ چرا امام به آنها چنین هشداری دادند؟
اشکهای رهبر انقلاب با مداحی جان آقا سنه قربان آقا
اولین شب مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، با حضور هزاران نفر از مردم عزادار، جمعی از مسئولان و رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد.
این مراسم با مرثیهسرایی سید مجید بنیفاطمه و سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین کاظم صدیقی و مداحی منصور ارضی برگزار شد.
در ادامه این گزارش بخشی از مداحی سید مجید بنی فاطمه را ببینید. شما می توانید شعر کامل این مداحی را هم در ادامه بخوانید.
دل بی تاب اومده ، چشم پر از آب اومده
اومده ماه عزا ، لشکر ارباب اومده
لشکر مشکی پوشان سینه زن های ارباب
شب همه شب می خونند نوحه برای ارباب
جان آقا، سنه قربان آقا سید العطشان آقا
دل من در به در، درمون دردش سفر
یک نفر نیست که یه شب ما رو زیارت ببر
دست ادب رو سینه سینه زن های ارباب
با یه سلامت میرن پایین پای ارباب
جان آقا ، سنه قربان آقا سید العطشان آقا
آه حسرت می کشم ، بار مصیبت می کشم
وقتی که گریه ام نمیاد ، خیلی خجالت می کشم
پای علم می مونم ، پای علم می میرم
خواب دیدم آخر توی راه حرم می میرم
جان آقا ، سنه قربان آقا سید العطشان آقا
اولین کسی که به امام حسین (ع) خیانت کرد، چه کسی بود؟
محمد حسین رجبی دوانی کارشناس و پژوهشگر تاریخ اسلام؛ با موضوع نماد شقاوت و معرفی دشمنان امام حسین (ع)، به زندگی «شبث بن ربعی» یکی از دشمنان و خائنین به اهل بیت (ع) اشاره کرد و گفت: در بروز فاجعه کربلا شخصیتهایی بودند که از نخبگان و خواص کوفه به شمار میآمدند، اما نامی ننگین و سابقهای بسیار پست از خود در تاریخ به جای گذاشتند. «شبث بن ربعی» یکی از آن چهرههایی است که مورد اعتماد بسیاری از رجال زمانه خود بود و با توجه به آنکه مسجدی به نام خود داشت، فردی با تقوا، ایمان و با اخلاص شناخته میشد. اگرچه نام و طینت او برای افراد اهل معنا چهرهای ریاکار بود؛ ولی در حقیقت فردی متظاهر در کوفه شناخته می شد.
«شبث بن ربعی» در زمان خلفای پیش از امیرالمومنین (ع) دارای اعتبار بود. او پس از پیامبر اکرم (ص) مرتد شده بود؛ اما با رویکار آمدن خلیفه اول و مواجهه او با مرتدان، به سرعت رنگ عوض کرد و به اسلام بازگشت. البته با این بازگشت خود مورد احترام خلفا هم واقع شد.
روزهفتم به یاد حضرت علی اصغر- ماجرای شفا گرفتن فرزند مرحوم الهی قمشهای
روز هفتم ماه محرم به یاد شهید شش ماهه کربلا ،باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه عزاداری می کنیم
در ادامه مطلب فیلم، ماجرای شفا گرفتن فرزند مرحوم الهی قمشهای از زبان رهبرمعظم انقلاب مدظله العالی تقدیم می گردد
درباره «فتح خون»؛ کتابی که محمود کریمی این شبها میخواند
در میان کتابهای بسیاری که دربارة واقعة عظیم کربلا نگاشته شده اند، اندک هستند کتابهایی که نویسندگانشان کوشیده اند علاوه بر ابراز شیفتگی و بیان عظمت واقعه و مظلومیت سیدالشهدا و یارانش ، نقبی به حقیقت ماجرا بزنند و در حد توان خود، پرده از راز بزرگ کربلا بردارند. «فتح خون » سید مرتضی آوینی از این معدود کتابهاست .
متن کتاب ، از دو پاره کلی تشکیل شده است . پارة اول که متن اصلی کتاب است ، به شرح و بیان وقایع و توصیف ماجراهای پیش آمده از رجب سال 60 تا محرم سال 61 هجری می پردازد; و پارة دوم که از زبان «راوی » روایت می شود، تحلیل و رازگشایی همان وقایع و ماجراهاست و در واقع بخش برجستة کتاب نیز همین است .
راوی در «فتح خون » از موضع یک انسان عارف سخن می گوید که زمین را آینة آسمان می بیند و به ظواهر کفایت نمی کند و می کوشد در مخاطبه با انسان امروز، او را از پوستة واقعة عاشورا فراتر برد و چشم باطنش را باز کند، تا بتواند عمق واقعه را دریابد.
یکی از مفاهیم مورد توجه نویسنده در این کتاب ، فرازمانی و فرامکانی بودن عاشورا و کربلاست . آوینی از «اصحاب آخرالزمانی امام عشق » سخن می گوید و از این که هر انسانی کربلایی دارد و عاشورایی . او واقعة عاشورا را نه فقط به مثابه یک اتفاق تاریخی ، که به عنوان یک حقیقت کلی می بیند که می تواند برای هر انسان و در هر زمان و مکان تکرار شود.
عشق نیز از مفاهیم محوری «فتح خون » است . آوینی به تأسی از عرفای بزرگ ، عشق را مدار و محور هستی می داند و امام را تجلی تام و تمام این عشق ، عشقی که عقل نیز «اگر پیوند خویش را با چشمة خورشید نبرد» آن را تصدیق می کند. در حقیقت الگوی شهید آوینی برای تفسیر و تحلیل واقعة عاشورا، همین عشق آسمانی است .
شهید آوینی بخش اعظم «فتح خون » را در محرم سال 1366 به رشتة تحریر درآورد و در سالهای بعد، آن را ویرایش و تکمیل کرد. اما فصل دهم کتاب که باید به وقایع ظهر عاشورا می پرداخت ، ناتمام مانده است . گویی آوینی این فصل را در عمل و با شهادت خویش به پایان رسانده است .
فتح خون ، در ده فصل روایت می شود: آغاز هجرت عظیم ، کوفه ، مناظرة عقل و عشق ، قافلة عشق در سفر تاریخ ، کربلا، ناشئة اللیل ، فصل تمییز خبیث از طیّب (اتمام حجت )، غربال دهر، سیارة رنج و تماشاگه راز.
به مناسبت هفته دفاع مقدس|پادکست مجاز حقیقی از حاج حسین یکتا
روایت حاج حسین یکتا از شباهت های دفاع مقدس با نبرد جبهه فرهنگی در فضای مجازی برگرفته از سخنرانی ایشان در نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی در بهمن سال ۱۳۹۵خدمت شما افسران جنگ نرم تقدیم می گردد…
«بسم الله الرحمن الرحیم»
روایت حاج حسین یکتا از شباهت های دفاع مقدس با نبرد جبهه فرهنگی در فضای مجازی برگرفته از سخنرانی ایشان در نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی در بهمن سال ۱۳۹۵ را می توانید از لینک در ادامه مطلب دانلود فرمایید…