منبر دو دقيقه اي ؛ موضوع: کبر و غرور
يك داستان مدرسهای دانشآموزان را با اتوبوس به اردو میبرد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک میشود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود: «حداکثر ارتفاع سه متر» پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت میشوند. پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیدهاند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره. اما هیچ کدام چارهساز نبود تا اینکه پسربچهای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من میدانم!» یکی از مسئولین اردو به پسر میگوید: «برو بالا پیش بچهها و از دوستانت جدا نشو!» پسربچه با اطمینان کامل میگوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتون باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی میآورد.» مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راهحل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت میتوانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.» پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.» پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد. خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی و نيل به سعادت مي شود. |
خداوند متعال میفرماید: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ. [لقمان/18)] و روى خود را از مردم (به تکبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیرا خداوند هیچ متکبّر فخر فروشى را دوست ندارد». |
امام صادق (علیه السلام) هم میفرماید: «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرٍ. داخل بهشت نمیشود، كسی كه در قلبش ذرهای از كبر و غرور باشد».[وسائل الشیعه، ج15، ص 375.] همچنین امام کاظم(علیه السلام)مےفرمایند: زراعت درزمین هموار می روید، نه برسنگ سخت! و چنین است که حکمت در دلهای متواضع جای می گیرد نه در دل های متکبر. خداوند متعال ،تواضع را وسیله عقل، و تکبر را وسیله جهل قرار داده است. تحف العقول،ص۳۹۶ |
کانون گرم خانواده
* مختصّات خانوادهی خوب
خانوادهی خوب یعنی، زن و شوهری که با هم مهربان باشند، با وفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند، مصالح همدیگر را گرامی و مهم بدارند، این در درجه اول.
بعد، اولادی که در آن خانواده به وجود میآید، نسبت به او احساس مسئولیت کنند، بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی سالم بزرگ کنند. بخواهند از لحاظ مادی و معنوی او را به سلامت برسانند، چیزهایی به او یاد بدهند؛ به چیزهایی او را وادار کنند، از چیزهایی او را بازدارند و صفات خوبی را در او تزریق کنند. یک چنین خانوادهای اساس همه اصلاحات واقعی در یک کشور است. چون انسانها در چنین خانوادهای خوب تربیت میشوند، با صفات خوب بزرگ میشوند. با شجاعت، با استقلال عقل، با فکر، با احساس مسئولیت، با احساس محبت، با جرئت، جرئت تصمیم گیری، با خیرخواهی - نه بدخواهی – با نجابت، خب وقتی مردم جامعهای این خصوصیات را داشته باشد، این جامعه دیگر روی بدبختی را نخواهد دید
خطبهی عقد مورخهی ۱۲/۹/۱۳۷۷
حدیث روز | ریشه بلاهای جدید از کجاست؟
امام رضا علیه السلام در روایتی به ریشه بلاهای جدید اشاره کرده اند.
کُلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ، أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْرِفُونَ.
هرگاه مردم به گناهانی تازه، که قبلاً به انجام آن نمی پرداختند، آلوده شوند، خداوند متعال آنان را به بلاهایی جدید که تاکنون نمی شناخته اند، مبتلا میسازد.
الکافی، ج۲، ص ۲۷۵
مدرسه اربعین
وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، به وضوح، احساس میکنیم که در پس همه بلاها و مصائبی که امام حسین علیه السلام در حرکت عظیم خود، به جان خریدند، هدف و انگیزه و آرمانی نهفته است؛ هدفی که درد شمشیرها و نیزهها بر سیدالشهدا و یارانش از بین برد همانگونه که آتش بر حضرت ابراهیم سرد و سلام شد.[1] هدفی که زشتی و تلخی مصیبت را به زیبایی مارأیتُ الا جمیلا و شیرینی اَحی مِن العَسَل[2] تبدیل میکند. چرا که فرمود: انّما الاعمال بالنّیّات [3] و نیت سید الشهدا علیه السلام از این قیام طلب اصلاح در امت جدشان بود. همچنین زیارت اربعین، از این طلب اصلاح اینگونه تعبیر کرده است که «بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقذَ عِبادکَ مِن الجَهاله و حَیرهِ الظلاله».
بنابراین؛ اگر بگوییم هدف از یادآوری مصائب عاشورا، توجه جامعه به علت تحمل این مصائب بوده است، گزافه نگفتهایم. چرا که اگر یادآوری مصائب و بلاهای اباعبدالله الحسین و یاران ایشان در روز دهم محرم، موجب (اگر چه ذرّهای) نفرت شنونده از غفلت و دنیاطلبی و ظلم نشود و او را به رهایی از جهالتها سوق ندهد؟ و صرفا گریه و غصه خوردن باشد، به نظر خیلی فایدهمند نبوده است. و اصلا برای رها شدن شنوندگان از این غفلتها و جهالتهاست که توجه به اتفاقات عاشورا، به طور ویژه مورد تاکید روایات ماست.
عزت و ذلت دست خداست
?کودکی که مادرش او را در رودخانه می اندازد اما به خانه پادشاه می رسد!
?کودکی دیگر هم برادرانش وی را در چاه می اندازند اما نجات می یابد و زندانی می شود سپس عزيز مصر می گردد!!
?پس بدان که تمام جهان اگر باهم همدست شوند تا ضرری به تو برسانند هرگز نمی توانند جز آنچه که خداوند متعال برایت مقدر ساخته است..
چهل حديث « تربیت کودک و نوجوان »
تربيت اسلامى فراهم كردن زمينه هاى رشد و شكوفايى دائمىِ همه استعدادهاى انسان در جهت كمالات الهى ـ انسانى است.
از اين رو، با توجه به اين تعريف، خواهيم دانست:
۱ ـ تربيت امرى تحميلى نيست، بلكه زمينه سازى است.
۲ ـ تربيت امرى موقت نيست، بلكه دائمى است.
۳ ـ تربيت امرى يك بُعدى نيست، بلكه چند بُعدى است.
۴ ـ تربيت امرى بى هدف نيست، بلكه هدفدار است.
همچنين مثلثِ مربى و مُتَرَبّى (فرد مورد تربيت) و تربيت نيز مستلزم چند چيز است:
أ. شناخت مربى از متربى؛
ب. شناخت مربى از محيطهاى تربيت؛
ج . شناخت مربى از عوامل و موانع تربيت؛
د. شناخت مربى از اصول، مراحل و روشهاى تربيت؛
ه . شناخت مربى از مشكلات و راه حلهاى تربيتى؛
و. پذيرش فكرى و عملى و عاطفىِ مربى از سوى متربى.
در اين ميان، پيشوايان دينى كه از سرچشمه فياض علم و حكمت خدا ـ اين آفريدگار آدميان و نخستين مربى مردمان ـ نوش كرده اند، مى توانند الگوى بسيار شايسته اى براى ما در امر تعليم و تربيت باشند و ما را در اين راه يارى دهند.
به همين جهت، چون دوران كودكى ونوجوانى از نخستين دوره هاى تعليم و تربيت انسانهاست، بر آن شديم كه ۴۰ حديث از سخنان پيشوايان دين در زمينه «تربيت كودك و نوجوان» را فراهم آوريم و به دوستداران مسائل تربيتى و پدران و مادران هديه كنيم تا با به كارگيرى مناسب و متناسب با زمان ومكان و مخاطبان ، از اين مجموعه بهره مند شوند.
اميد بر آن داريم كه اين كوشش اندك، عنايت خداى سبحان و مِهر نگاه امام زمان عليه السلام و قبول طبع خوانندگان را ارمغانهان دهد؛ اما:
گر خطا گفتيم اصلاحش تو كن
مُصلحى تو، اى تو سلطان سخُن
يازهرا
عبدالرحيم موگِهى (شميم)
قم مقدس ، بهار ۸۱
معرفي كتاب/ حکمتنامه کودک
پيش گفتار
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَ جِنَا وَذُرِّيَّـتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» . [ فرقان : آيه 74 . ]
فرزند شايسته ، خواسته طبيعى و فطرى همه انسان هاست . همه آرزو دارند فرزندانى سالم و صالح داشته باشند ؛ فرزندانى كه روشنى بخشِ ديده و شادى بخش جان آنها باشند . حتّى انسان هاى ناشايسته نيز دوست دارند فرزند آنها خوب و شايسته باشد .
امّا همّت پرورش يافتگان در مكتب قرآن ، از اين خواست طبيعى فراتر است . آنها مى خواهند نه تنها فرزندانشان خوب و شايسته باشند ؛ بلكه مى خواهند فرزندان آنها در كنار خانواده ، پيشوا و سرمشقِ انسان هاى شايسته بشوند . آنان ، در مقام نيايش به خداى مهربان چنين مى گويند :
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَ جِنَا وَذُرِّيَّـتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا .
پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان ، آن ده كه مايه روشنى چشمان ما باشد، و ما را پيشواىِ پرهيزگاران گردان» .
مسئله مهم اين است كه : چگونه مى توان به
اين آرزوى بلند ، دست يافت و زمينه اجابت اين دعا را در مورد فرزندان فراهم ساخت ؟
پاسخ اين است كه پرورش فرزند شايسته ، بر سه ركن اساسى استوار است . اين اركان عبارت اند از :
۱ . خانواده شايسته
۲ . رعايت حقوق كودك
۳ . وظيفه شناسى كودك .
روح الله زم چگونه دستگیر شد؟
سپاه مملو از شاهکارهاست. اما یکی از شاهکارهای کلیدی سپاه پاسداران، اقدام اخیر آن در بازداشت روح الله زم سرشبکه سایت و کانال شناخته شده آمدنیوز است که از نظر ارزش و اهمیت اطلاعاتی و امنیتی اگر بیشتر از سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته گلوبال هاوک نباشد، کمتر از آن نیست. آمدنیوز نه تنها یک رسانه بلکه یک مرکز آموزش جنگ خیابانی، بمبگذاری، عملیات انتحاری، آتش سوزی و شوروش و آشوب افکنی بود.
روح الله زم نه تنها یک روزنامه نگار معمولی یا یک فرد حقیقی با مختصات شناخته شد که اساساً یک ابزار حرفه ای و چاقوی تیز و نوک پیکان عملیات چندساله ای بوده است که از طریق اتصال به سازمان های اطلاعاتی و امنیتی اروپایی، آمریکایی، عربی و اسرائیلی و با استفاده از ابزار رسانه و فن آوری های نوین ارتباطی در خط مقدم یک جنگ فراگیر ادراکی علیه جمهوری اسلامی قرار داشته و حجم سنگینی از شبهه افکنی، دروغ پردازی، جنگ روانی و حملات نرم و هوشمندانه ای را بر علیه شخصیت های دلسوز و انقلابی و همچنین نهادها و سازمان های داخلی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته است که در طول چهل سال اخیر از هر نظر بی سابقه بود.
کبر , فخر در آیات و روایات اسلامی
در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد کبر , فخر بیان شده است آورده شده.
آیات
1. وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَیْنا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَریقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَریقاً تَقْتُلُونَ [1]
ما به موسى كتاب (تورات) دادیم و بعد از او، پیامبرانى پشت سر هم فرستادیم و به عیسى بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید كردیم. آیا چنین نیست كه هر زمان، پیامبرى چیزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبر كردید (و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید) پس عده اى را تكذیب كرده، و جمعى را به قتل رساندید؟
2. وَ إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ [2]
و هنگامى كه به آنها گفته شود: از خدا بترسید! (لجاجت آنان بیشتر مى شود)، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مى كشاند. آتش دوزخ براى آنان كافى است و چه بد جایگاهى است!
3. قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرینَ [3]
گفت: از آن (مقام و مرتبه ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بیرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى!
4. وَ الَّذینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ [4]
و آنها كه آیات ما را تكذیب كنند، و در برابر آن تكبّر ورزند، اهل دوزخند جاودانه در آن خواهند ماند
سبک زندگی اسلامی/دعایی برای اصلاح خانواده و جامعه
امام صادق علیه السلام
رَبِّ أصلِح لي نَفسي، فَإِنَّها أهَمُّ الأَنفُسِ إلَيَّ ، رَبِّ أصلِح لي ذُرِّيَّتي؛ فَإِنَّهُم يَدي وعَضُدي، رَبِّ وأصلِح لي أهلَ بَيتي فَإِنَّهُم لَحمي ودَمي، رَبِّ أصلِح لي جَماعَةَ إخوَتي وأخَواتي ومُحِبِّيَّ؛ فَإِنَّ صَلاحَهُم صَلاحي.
«خداوندا ! مرا اصلاح فرما؛ زيرا من مهم ترين كس در نزد خويشم. خداوندا ! فرزندانم را برايم اصلاح فرما؛ زيرا آنان دست و بازوى من هستند. خداوندا ! خانواده ام را برايم اصلاح فرما زيرا آنان گوشت و خون من هستند. خداوندا ! جماعت برادران و خواهران و دوستداران مرا برايم اصلاح فرما؛ زيرا صالح بودن ايشان، صالح بودن من است».
قرب الإسناد : ص 8 ح 26