ترجمه کتیبه نصب شده در ارتباط تصویری رهبر انقلاب مدظله العالی
ترجمه کتیبه نصب شده در ارتباط تصویری رهبر انقلاب مدظله العالی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی
?فلَیسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلاَةِ : پس مردم اصلاح نمیشوند جز آن که زمامداران اصلاح گردند.
دو حامی ولایت در روزگار غربت
امروز 15 شوال به یاد ۲ تن از شخصیتهای بزرگ اسلام در دوران معصومین علیهمالسلام نامگذاری شده است. یکی از آن ۲ بزرگوار، اسد رسولالله حضرت حمزه سیدالشهداست که با بذل جان خود در حمایت از رسول گرامی اسلام، وفاداری خویش به اسلام و پیامبر اعظم را اثبات کرد. شخصیت عظیم دیگری که پس از عمری مجاهدت و تلاش علمی و عملی در راه مکتب اهل بیت در این روز رخت از دنیای فانی بست حضرت سیدالکریم عبدالعظیم حسنی است.
این ۲ شخصیت برجسته هر کدام در زمان خویش تکیهگاهی محکم و یاوری پاکباخته برای ولی زمان خویش بودند. حضرت حمزه(ع) در اوج مظلومیت حضرت محمد مصطفی(ص) در پشتیبانی از برادرزاده خود سنگ تمام گذاشت و نقشی مهم برای حفظ امنیت و جان رسولالله و بسیاری از مسلمانان داشت، به طوری که پس از شهادت این سردار رشید اسلام، پیامبر اکرم بسیار بر مصیبت او میگریستند و مسلمانان را به گریه بر او تشویق میکردند. حضرت فاطمه زهرا(س) به پیروی از پدر، هر هفته به زیارت مزار این مرد الهی میرفت و قبر او را با سنگچین مشخص کرده بود و حتی طبق نقل بعضی اسناد از خاک قبر وی تسبیحی ساخته و با آن ذکر میگفت. حمزه سیدالشهدا پس از دلاوریهای فراوان در راه اسلام و پس از حمایتهای بسیار از رسالت پیامبر اسلام، در جنگ احد به شهادت رسید و پیکر او توسط وحشی، غلام «هند» همسر ابوسفیان مثله شد. در روایتی که در طبقات الکبری آمده است، هند برای خوردن جگر حضرت حمزه نذر کرده بود لذا غلام وی جگر حمزه را نزد وی برد.
در عظمت و فضیلت این شخصیت بزرگ همین بس که اهلبیت عصمت و طهارت که خود فخر عالمین هستند، در احتجاج با مخالفان به خویشاوندی خود با حمزه مباهات میکردند. اما حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) نیز مانند حضرت حمزه نسبی هاشمی دارد. نسب او با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) میرسد. حضرت عبدالعظیم، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده و دین خود را محضر امام هادی(ع) عرضه کرده است.
ایشان خدمات شایانی در جهت حفظ احادیث و روایات اهل بیت کرده و راوی احادیث بسیاری از ائمه اطهار است. امام هادی(ع) خطاب به وی میفرمایند: «یا اباالقاسم! تو به حق ولی ما هستی… تو همان دینی را که پسندیده خداست، انتخاب کردهای… خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند». این محدث گرانقدر چنان جایگاهی نزد اهلبیت دارد که شیخ صدوق در باب فضیلت زیارت مرقد وی، روایتی را نقل میکند که فردی از اهالی ری بر امام هادی(ع) وارد شد و گفت: به زیارت حضرت سیدالشهدا مشرف شدم. امام(ع) فرمودند: ثواب زیارت قبر عبدالعظیم که نزد شماست مانند کسی است که قبر حسین بن علی(ع) را زیارت کرده است.
منبع: سرمقاله وطن امروز
عرضۀ اعتقادات حضرت عبدالعظیم بر اهل بیت علیهم السلام
عبدالعظیم بن عبداللّه بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام» مشهور به حضرت عبدالعظیم یا شاه عبدالعظیم، از محدثان بزرگ ابتدای قرن سوم هجری است. برای وی دو کتاب «خطب امیرالمؤمنین علیه السلام» و «الیوم و اللیلة» را بر شمرده اند.
تاریخ ولادت، مدت عمر و سال دقیق رحلت ایشان مشخص نیست. از وی احادیث بسیاری در موضوعات مختلف نقل شده است. در میان حدود 120 روایتی که وی نقل کرده است، مسائل فقهی و تاریخی بسیار نحیفی وجود دارد و موضوعات اعتقادی از فربهی و فراخی بیش تری برخوردار بوده، گویی دغدغه و دل مشغولی اصلی شخصیت وی نیز چنین بوده است.
از میان حجم بسیار روایاتی که از طریق ایشان رسیده است، حدیث «عرضة دین» از دیگران نامدارتر، درخشنده تر و دُردانه تر است. این روایت، چکیده ای از مهم ترین عقاید ضروری شیعی است. تاکنون کسانی در شرح و تفسیر این حدیث، قلم زده اند و از زاویه ها و روزنه های گونا گونی بدان نگریسته اند. البته می توان گمان برد که غالب این شارحان بر اساس مشرب و نوع اندیشة خویش (فیلسوفانه، عارفانه یا تفکیکانه) به این روایت و شرح آن پرداخته اند.
به هر حال اصل روایت چنین است: «عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ أَنْتَ وَلِيُّنَا حَقّاً قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَعْرِضَ عَلَيْكَ دِينِي فَإِنْ كَانَ مَرْضِيّاً أَثْبُتُ عَلَيْهِ حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ هَاتِ يَا أَبَا الْقَاسِمِ قُلْتُ إِنِّي أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ خَارِجٌ مِنَ الْحَدَّيْنِ حَدِّ الْإِبْطَالِ وَ حَدِّ التَّشْبِيهِ وَ إِنَّهُ لَيْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا صُورَةٍ وَ لَا عَرَضٍ وَ لَا جَوْهَرٍ بَلْ هُوَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ وَ خَالِقُ الْأَعْرَاضِ وَ الْجَوَاهِرِ وَ رَبُّ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ مَالِكُهُ وَ جَاعِلُهُ وَ مُحْدِثُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ لَا نَبِيَّ بَعْدَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْإِمَامَ وَ الْخَلِيفَةَ وَ وَلِيَّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ أَنْتَ يَا مَوْلَايَ [ علیهم السلام] فَقَالَ علیه السلام وَ مِنْ بَعْدِي الْحَسَنُ ابْنِي فَكَيْفَ لِلنَّاسِ لِلْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ يَا مَوْلَايَ قَالَ لَا يُرَى شَخْصُهُ وَ لَا يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً قَالَ فَقُلْتُ أَقْرَرْتُ وَ أقول [أَقُولُ ] إِنَّ وَلِيَّهُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ عَدُوَّهُمْ عَدُوُّ اللَّهِ وَ طَاعَتَهُمْ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مُبْغِضَهُمْ مُبْغِضُ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتَهُمْ مَعْصِيَةُ اللَّهِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْمِعْرَاجَ حَقٌّ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِي الْقَبْرِ حَقٌّ وَ إِنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِيزَانَ حَقٌ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْفَرَائِضَ الْوَاجِبَةَ بَعْدَ الْوَلَايَةِ الصَّلَاةُ وَ الزَّكَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْجِهَادُ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام يَا أَبَا الْقَاسِمِ هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثْبُتْ عَلَيْهِ ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَة؛ عبدالعظیم حسنی می فرماید: بر آقا و مولای خود، علی بن محمّد علیهما السلام وارد شدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمود: مرحبا به تو ای اباالقاسم! به راستی که تو از دوستان ما هستی. عبدالعظیم عرض کرد: ای پسر پیغمبر! می خواهم عقاید دینی خود را بر شما عرضه بدارم؛ اگر پسندیده باشد، بر آن ثابت باشم تا به لقای خداوند برسم.
امام علیه السلام فرمود: بگو ای ابالقاسم! عرض کردم: من معتقدم که خدا یکی است و مانند او چیزی نیست، و از دو حدّ ابطال و تشبیه بیرون است و جسم، صورت، عرض و جوهر نیست؛ بلکه اوست که اجسام را جسمیّت داده و صورتها را تصویر فرموده و اعراض و جواهر را آفریده است. او خداوند همه چیز و مالک و محدث اشیاء است. معتقدم که محمد صلی الله علیه وآله بنده و فرستادة او و خاتم پیغمبران است، و پس از وی تا روز قیامت پیغمبری نخواهد بود، و امام بعد از رسول صلی الله علیه وآله امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است، بعد از او حسن، سپس حسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و سپس شما هستید. امام هادی علیه السلام فرمود: پس از من فرزندم حسن امام است، لیکن مردم دربارة امام بعد از او چه خواهند کرد؟
عرض کردم: ای مولای من! مگر ایشان چگونه است؟ فرمود: امام بعد از فرزندم حسن، شخصش دیده نمی شود و اسمش در زبانها جاری نمی گردد تا خروج کند و زمین را از عدل و داد پر کند، همان طور که از ظلم و ستم پر شده.
عبدالعظیم می گوید: عرض کردم: به این امام غائب هم معتقد شدم و اکنون می گویم: دوست شما دوست خدا و دشمن شما دشمن خداست، طاعت شما طاعت پروردگار و معصیت و نافرمانی از شما موجب معصیت خداست. من عقیده دارم که معراج و پرسش در قبر و هم چنین بهشت و دوزخ و صراط و میزان حق اند، و روز قیامت خواهد آمد و در وجود آن شکی نیست، و خداوند مردگان را زنده خواهد کرد و نیز عقیده دارم که واجبات بعد از اعتقاد به ولایت و امامت عبارتند از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر. در این هنگام حضرت هادی علیه السلام فرمود: ای ابالقاسم! به خدا سوگند اینها دین خداست که برای بندگانش برگزیده است، بر این عقیده ثابت باش و خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد.»
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 144.
در سوگ سیدالکریم
مردم ستون دین
مهارت گفتگو در گروههای مجازی
?ميل غريزی انسان به گفتگو و ابراز وجود، شايد يكی از دلايل مهم انباشتگی اطلاعات در فضای مجازی است.
گفتگو كردن؛ روشی مهم و كارآمد برای تخليه روانی و رهايی از ناراحتی است.
?رشد سريع گروههای مجازی، بيانگر وجود نوعی نياز به ارتباط در فضايی است كه این امكان را به افراد ميدهد تا ضمن بيان دغدغهها، علائق و تجربيات خود، در خصوص تجربيات افراد ديگری كه گاهاً ناشناس نيز هستند، اطلاعاتی را كسب كنند.
?️دنیای مجازی فضایی برای ناخودآگاه فرد ایجاد میکند تا تمایلات، تعارضات و دغدغههای خویش را در قالب نوشته، عکس و استیکرها، بروز دهد و بنابراین باید مراقب این ترواش بی مهابای ناخودآگاه بود!
? متاسفانه چت كردن، مشاركت مجازی را جایگزین مشارکتهای عاطفی، خانوادگی، سياسی و معاشرت رو در روی اجتماعی كرده و نوعی رابطه غير حقيقی را بر فضای مناسبات ميان افراد حاكم كرده است كه اين امر پيامدهايی چون:
كاهش سرمايههای اجتماعی، انزوا و بريدگی از مشاركتهای محسوس و عينی را در بر داشته است.
? برای انتقال مناسب پیام در دنیای مجازی چه نکاتی را باید مد نظر داشت:
?1)کلام برای “منعقد شدن” به عناصر: زمان، موقعیت، شخص، شکل و محتوی سخن، صوت، لحن، تماس چشمی(بویژه)، زبان بدن و گفتگوی چهره به چهره نیاز دارد.
بهترین حالت برای “انعقاد کلام” این چنین است:
- انتخاب زمان مناسب
- لحاظ موقعیتی بجا و سنجیده
- گوینده آگاه به موضوع با بیان شیوا، سخن صحیح و در جریان گفتگویی پویا و البته کوتاه.
ماهیت دنیای مجازی، بصورتی است که اصولاً شکلگیری این پیوستار، امکان پذیر نیست!
بنابراین؛ بحث و جدل و مناظره در چنین فضایی ( که اصولاً در شرایط گفتگوی دنیای واقعی، امکان پذیر است) کاری ست بدون نتیجه! که عموماً باعث دلخوری و رنجش افراد میشود.
?2) ساختار دنیای چت موبایل، جایی است برای پستها، صوت، فیلم و کلیپهای کوتاه و اشاره به لینک و مآخذ مطالب عمیقتر و بلندتر. همچنین کاربرد مناسبی دارد برای تبلیغ و اطلاعرسانی و تبادل لینکهای سودمند.
?3) در دنیای مجازی حداکثر تمرکز آدمی، به اشارت و لمس انگشت یکی از دستانمان است!
یعنی: سرعت بالا، سیالی و زمان محدود و بنابراین مطالب کوتاه بهتر پاسخ میدهد.
?4)همچون دنیای واقعی “مدیریت زمان” یک ضرورت برای فضای مجازی ست.
متاسفانه اکثر کاربران در طول شبانه روز و در هر موقعیتی مطلب خود را بارگذاری میکنند!
در حالیکه کسی در رختخواب است! فردی دیگر در پشت میز کار، آقایی در حال رانندگی! و خانمی در کنار خانواده، همه در کلافی در هم تنیده به بحث و جدل و گفتگو مشغولند!
غافل از آنکه هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد..!
?5) در فضای مجازی در عرض ثانیهای، هزاران مطلب بیسند و مدرک در حال پخش است و کسی هم مسئولیت آن را قبول نمیکند!
مراقب باشیم ما نیز به اشاعه بیشتر شایعه دامن نزنیم!
?6) شکل و محتوی پستهای دنیای مجازی، منجر به یک ادراک منسجم و مفهوم از موضوع نمیشود. بلکه مجموعهای از مطالب مجزا و ناهماهنگ در کنار یکدیگر قرار میگیرد که نمیتواند دید کلی فراگیر و علمی را به کاربران بدهد و در این مورد مطلقا با “کتاب” قابل مقایسه نیست.
?7) گاهی سکوت در گروه، بهترین شکل پاسخ است.
?8) گاهی لازم است که خود را در شرایط گوینده یا نویسنده گذاشت تا با همدلی گفتگو ادامه یابد.
?9) یاد بگیریم که در مورد هر موضوعی اظهار نظر نباید کرد و ارائه نظر و پست قاعدتاً بر اساس نظر کارشناسی باشد.
?10) برخی چالشهای گفتگوهای مجازی:
- وجود اطلاعات غلط و گمراه کننده.
- اعتیاد آوری.
- عدم تحرک و بروز مشکلات جسمی و روانی.
- بروز هیجانات زیاد و استرس ناشی از آن.
- بیحوصلگی و اشکالات اجتماعی ناشی از ضعف تعامل با افراد در جامعه.
- سرعت بالای دنیای دیجیتال بطور کلی سبب گردیده است تا تمرکز و اندیشه ژرف در افراد دچار نقصان شود.
- تشدید پرخاشگری.
- فرو رفتن در دنیای مجازی و فاصله گرفتن