یار همراه
امام مهدى عليه السلام :
إنّا يُحيطُ عِلمُنا بأنبائِكُم و لايعَزُبُ عَنّا شَىءٌ مِن أخبارِكُم؛
ما از همه خبرهاى شما آگاهيم و چيزى از خبرهاى شما از ما پنهان نيست.
بحار الأنوار : ج ۵۳ ، ص ۱۷۵
شیوه های ترغیب فرزند به حجاب
یکی از مشکلات جوانان امروز این است که در ارتباط با آنان بیشتر عامل دافعه به کار میرود نه جاذبه؛ در حالی که ارتباط بزرگترها با جوانان باید بر اساس جاذبهها برقرار شود، نه با عوامل دافعه. امروز همه به این واقعیت رسیدهایم که کشورهای پیشرفته، مغزهای متفکر و خلاق را میربایند.
بدیهی است که این ربایش در پرتو عوامل جذب و انجذاب انجام میگیرد نه با زور و تهدید. روی این اصل، پدران و مادران باید بکوشند با عوامل جذبی به سراغ جوانان بروند. باید اعتراف کنیم که در بسیاری از خانوادهها، رابطه بزرگترها با نوجوانان و جوانان تیره و تار است و علت آن هم این است که نوعا بزرگترها میکوشند با عوامل دافعه با آنان ارتباط برقرار میکنند. باید بدانیم بزرگترین عامل که نوجوانان و جوانان را از هدایت و ارشاد باز میدارد، زورگویی و تحمیل بزرگترها به آنان است.
در واقع باید گفت آن چه والدین باید به آن توجه کنند، شخصیت دادن به جوان است. لذا وقتی که با او حرف میزنید، نباید یک طرفه و دستوری سخن بگویید، زیرا در این دوره، پیام و حرف آمرانه اصلا نافذ نیست و بلکه عکس العمل منفی ایجاد میکند.
هدف خودسازی چيست؟
هدف خودسازی در یک کلام قرب و نزدیکی به خدای تبارک و تعالی است. تعبیراتی مانند به کمال رسیدن و به خدا رسیدن و به رنگ خدا درآمدن، خدایی شدن و حتی واژه ولایت در حقیقت به همین معنای قرب الی الله باز می گردد. برای پاسخ گویی به این سوال ابتدا مفهوم کلمات کلیدی هدف، خودسازی و قرب را توضیح می دهیم و سپس به توضیح هدف خودسازی خواهیم پرداخت.
معنای هدف:
هدف از نظر لغت به معنای سیبل یا نشانه ای است که به سوی آن تیر می اندازند و در اصطلاح ، آن چیزی است که برای رسیدن به آن تلاش و کوشش میشود(فرهنگ بزرگ سخن، ج8، ص 8/83، دکتر حسن انوری). و نیز گفتهاند: هدف، عبارت است از آن حقیقت مطلوب که اشتیاق وصول به آن، محرک انسان است به انجام کارها و انتخاب وسیلههایی که آن حقیقت را قابل وصول مینماید(ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج1، ص80، علامه محمدتقی جعفری).
معنای خودسازی :
در معنای خودسازی می توان گفت: هماهنگ ساختن تمام نیروها و توانایی های شناختی و احساسی و عملی انسان برای رسیدن به قرب الهی را خودسازی می گویند. البته بنابر این دیدگاه که انسان مظهر خدا است، خودسازی به معنای ظرفیت سازی و ایجاد شرایط رفع موانع برای ظهور کمالات الهی در انسان است.
حجاب هدیه خداست نه صرفا یک تکلیف
حفظ حجاب موجب پاک شدن گناهان و بخشش و بهره مندی از رحمت خاصه الهی می شود.
خداوند در آیه 59 سوره احزاب می فرماید:
« يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً »
اى پيغمبر (گرامى) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند، كه اين كار براى اينكه آنها (به عفّت و حرّيت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نكشند بسيار نزديكتر است و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
خداوند در ابتدای تمام سوره های قرآن خود را به دو صفت «الرحمن» و «الرحیم» وصف نموده است . این دو صفت گر چه هر دو رحمت خدا را نشان می دهند اما یک تفاوت عمده با هم دارند : صفت «رحمن» رحمت عام خدا را که شامل حال همگان می گردد بیان می کند و «رحیم» رحمت خاص خدا را که تنها شامل حال مؤمنین است بیان می دارد .
حال اگر کمی در آیه فوق دقت کنید متوجه خواهید شد که بر اساس این آیه ، حجاب از «رحمت رحیمیه» خداست. این مطلب از دو جای آیه بر می آید :
یکی اینکه خداوند حجاب را به واسطه پیامبر(ص) در درجه اول به همسران و دختران آن حضرت و سپس به زنان مؤمنین پیشکش کرده است و از کس دیگری هم جز آنان در این آیه نام نبرده است. گویی خداوند اراده کرده است که چتر حجاب را روی سر بانوان خواص خودش پهن کند. و در این مورد هم خانواده پیامبر(ص) را مقدم داشته و بقیه را پس از آن شامل این موهبت نموده است.
دیگر اینکه در پایان آیه خدا خود را به دو صفت « غفور و رحیم » نام برده است و چنین ترکیبی را خدا تنها در جایی به کار می برد که سخن از رحمت خاصی شامل به حال مؤمنین یعنی خواص خداست.
فواید چتر حجاب برای بانوان :
بر اساس قرآن فواید این چتر حجاب به این ترتیب است:
1. زنان مؤمنین در جامعه لباس خاص پیدا می کنند و با پوشاندن همه بدن - که به تعبیر آیه به شناخته شدن به اينكه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزديكتر است - همه می شناسند که آنها اهل عفافند. (ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ)
2. از اذیت در امان می مانند:
وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمى شوند، يعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمىگردند. (فَلا يُؤْذَيْنَ)
3. خداوند آنها را مورد غفران قرار میدهد چرا که در پایان آیه خدا خود را به صفت «غفور » یعنی بسیار بخشنده نام برده است.
4. خداوند چیزهایی به آنان می دهد که به بقیه نداده است چرا که خدا خود را به صفت «رحیما » نام برده است که در بین آنچه می دهد برترین آنها سلام اوست که بر آنهاست:
« سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ » (یس/58)
رحمت رحیمیه خدا در این آیه شامل حال مردان مؤمن نیز هست. چرا که «نساء المؤمنین» یک ترکیب اضافی است به معنای «زنانِ مردانِ مؤمن» و نام بردن زنان مؤمن به این صورت با اینکه در آیه دیگر مربوط به حجاب یعنی آیه 31 سوره نور آنها را به «المؤمنات» خطاب کرده است، لطافت بسیاری دارد.
اشاره به این مطلب دارد که خداوند به زنهایی که وابستگی به مؤمنین دارند، جایگاهی در حد زنان پیامبر(ص) داده است و تأکید دارد پوشش زنان مؤمنین جوری باشد که شأن آنها را نشان دهد همانگونه که پوشش همسران و دختران پیامبر(ص) باید به گونه ای باشد که در شأن وابستگی آنها به پیامبر(ص) است. پس در این آیه لطف الهی شامل حال مردان هم شده است. که از این مطلب احترام بالای خداوند به مؤمن نیز برداشت می شود.
بنابراین، دستور حجاب هدیه است نه صرفا تکلیف !
منبع: سایت اطلاع رسانی معارف اهل بیت علیهم السلام
نهج البلاغه: اعمالی که باعث زیاد شدن روزی می شود
1-صدقه دادن:
امام (ع) می فرماید: اذا أملقتم فتاجروا الله بالصدقه؛ هر گاه تنگدست شدید با دادن صدقه با خدای تعالی سودا کنید (کلمات قصار 250)
فرمایش امام است که فرمود: استنزلوا الرزق بالصدقه؛ روزی را با صدقه دادن فرود آورید (کلمات قصار 132)
2- امانتداری:
امام علی (ع) می فرماید: اداء الامانه مفتاح الرزق؛ امانتداری کلید روزی است (شرح نهج البلاغه: 318/20 ح 650)
و نیز می فرماید: و الامانه تجر الرزق و الخیانه تجر الفقر؛ امانتداری روزی به دنبال دارد و خیانت مایه فقر و تنگدستی است (تحف العقول: 255)
3- استغفار:
امام علی (ع) می فرماید: و خداوند استغفار (آمرزش خواستن) را سبب فراوانی روزی قرار داده است (خطبه ها 143).
4- اخلاق پسندیده:
سعه الاخلاق کیمیاء الارزاق؛ اکسیر روزی در خوش اخلاقی است (شرح نهج البلاغه: 339/20 ح 884).
چرا این چهار عمل باعث افزایش روزی می شود؟
گرچه معمولا ما نمی توانیم با فکر خود به تمام حکمت مطالب بیان شده در احادیث برسیم اما گاهی با اندکی تفکر تفکر می توان به برخی از آنها دست یافت . در مورد این چهار مورد نیز که امیرالمونین علیه السلام انها را سبب افزایش روزی می دانند می توان موارد زیر را به عنوان حکمت این روایات حدس زد:
صدقه دادن: صدقه هرچند اندک باشد خدای تعالی وعده افزایش آن را داده است : مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَه له (حدید/11) : كيست آنكس كه بخداوند وام دهد وام نيكوئى (يعنى از مال خود را در راه خدا خرج و انفاق كند) تا خدا آن را برای او زیاد کند .
امانتداری: انسان امانتدار در جامعه محبوب است و همه دوست دارند در کارها با او مشارکت داشته باشند زیرا هیچ گاه به مال و ناموسشان خیانت نمی کند. معامله و معاشرت بیشتر مردم با شخص نیز به خودی خود باعث می شود خیر و منفعت بیشتری از ناحیه مردم نصیب او شود.
استغفار: مطابق با روایات دیگر انسان با گناهانی که مرتکب می شود از روزی محروم می گردد و تنها با استغفار و توبه می تواند از این بند آزاد گردد.
اخلاق پسندیده: این مورد نیز همچون امانتداری سبب دوستی مردم می گردد و باعث می شود رغبت در معامله با او کنند اگر از اهل معامله باشد.
منبع: سایت معارف اهل بیت علیهم السلام
چکونه بد بینی خود را درمان کنیم ؟
برای مداوای این اخلاق بد که گاه در جان آدمی ریشه می دواند لازم است به نکات زیر دفت شود :
1- ذهن و ضمیر ما همچون ظرفی بزرگ و بهتر بگوییم مثل کامپیوتری پیچیده، اطلاعات، تجربیات و اخبار را در خود جای داده، آن ها را پردازش نموده و دستورات لازم را صادر می کند. آدم بدبین به دلیل دیدن و شنیدن مکرر و مداوم بدی ها و شکست و ناکافی های فراوان، اطلاعاتی منفی و سیاه از محیط در مخزن ذهن خود بایگانی نموده و تحت تأثیر آن ها به مرور به تجربه و تحلیل ورودی ها می پردازد. اگر چه انسان میتواند بر خلاف اطلاعات عمل کند و با اراده و اعتقاد خویش در برابر تمامی تحمیلات و تلقینات و تعلیمات بایستد، امّا این گروه جزو اقلیت بسیار ناچیز قرار می گیرند. اکثریت مطلق افراد بشر بر اساس فرایند تعلیم و تربیت عمل نموده و تحت تأثیر وراثت و داده های محیطی، رویکرد و عملکردشان همآهنگ با این دو عنصر هم تربیتی می شود.
بنابراین برای معالجه و درمان ریشه ای سوءظن و بدبینی می بایست ورودی های ذهن و ضمیر خود را کنترل کنید چشم و گوش و دهان سه شاهراه مهم ورودی های ذهن ما می باشند، لذا مراقب دیدنی ها و شنیدنی ها و خوردنی ها باشید و سلامت آن ها را تضمین کنید، تا داشته ها و وردی های سالم ذهن، موجب نظر و خروجی های سالم آن شود. فراموش نکنید، نگاه و عمل مثبت محصول نظر و اندیشه مثبت می باشد.
احترام به شخصی که نسبت به او بدبین هستید و نیز دعا برای توفیقات روزافزون او و عدم خوشنودی از عمل زشت دیگران از پیش نیازهای اصلی ریشه کن نمودن بدبینی و سوء ظن می باشد
رفتار مردمی پيامبر اکرم در قرآن
در اين واقعيت نمي توان ترديد كرد كه پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) از چهره هاي محبوب جهان بشريت بود، هم در حيات و هم بعد از ارتحالش.
او آنچنان محبوب بود كه به هنگام وضو، مسابقه بود براي گرفتن زيادي آب وضوي پيامبر و گاه كار به زد و خورد می كشيد. (1) در ماجراي صلح حديبيّه “عروة بن مسعود” كه به نمايندگي از قريش براي مذاكره با پيامبر(ص) آمده بود. به سران قريش چنين گزارش داد:
“من شاهان بزرگ را ديده ام، قدرتهاي بزرگي مانند قدرت كسري قيصر روم، سلطان حبشه را مشاهده كرده ام و موقعيت هيچكدام را ميان قوم خود مانند «محمّد» نديده ام. من با ديدگان خود ديدم كه ياران او نگذاشتند قطره آبي از وضوي او به زمين بريزد و براي تبرك آن را تقسيم نمودند. اگر موئي از محمّد بيفتد فوراً آن را بر می دارند بنابراين سران قريش بايد در اين موقعيت فكر و تأمّل كنند."(2) اين تنها نمونه اي اندك از محبوبيت گسترده پيامبر(ص) در زمان حياتش بود.
بعد از ارتحال نيز روزبروز بر محبوبيتش افزوده شده تا آنجا كه امروز بيش از يك ميليارد و پانصد ميليون انسان با كمال افتخار خود را پيرو حضرت دانسته و هر روز چند بار شهادت به رسالت او می دهند.
حداقل برای فرج خودمون از مشکلات دعا کنیم..
امروز باید در جهت حکومت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) کار و تلاش کنیم
ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان(علیه الاف التحیة و الثناء و عجلالله تعالی فرجه) تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم.
مظهر عدل پروردگار، امام زمان(عج) است و میدانیم که بزرگترین خصوصیت امام زمان(علیهالصلاةوالسلام) - که در دعاها و زیارات و روایات آمده است - عدالت میباشد: «یملأ الله به الارض قسطا و عدلا».
رابطهی قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه میدارد.
بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم ۱۳۶۸/۱۲/۲۲
خورشید مبرقع قم را بیشتر بشناسیم
موسی مبرقع(ع) فرزند امام جواد(ع) و برادر امام هادی(ع) می باشد که به سبب پوششی که روی صورت خود می افکند نسبت مبرقع به ایشان داده اند.
موسی مبرقع کیست؟
حضرت موسی مبرقع فرزند امام جواد علیه السلام در مدینه به دنیا آمد. مورخّین، ولادت ایشان را در حدود سال ۲۱۴ هجری قمری، دو سال بعد از ولادت امام هادی علیه السلام دانسته اند. مادر ارجمند ایشان سمانه مغربیه، بانویی است که امام هادی علیه السلام در شأن ایشان فرمود:
أُمِّی عَارِفَهٌ بِحَقِّی، وَ هِیَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ، لَا یَقْرَبُهَا شَیْطَانٌ مَارِدٌ، وَ لَا یَنَالُهَا کَیْدُ جَبَّارٍ عَنِیدٍ، وَ هِیَ مَکْلُوءَهٌ بِعَیْنِ اللَّهِ الَّتِی لَا تَنَامُ، وَ لَا تَتَخَلَّفُ عَنْ أُمَّهَاتِ الصِّدِّیقِینَ وَ الصَّالِحِینَ.( دلائل الامامه، طبری: ص۴۱۰)
مادر من، بانویی است که حق من را می شناسد. او از اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود و مکر جبار عنود به او راه نیابد. او همواره مورد نظر لطف خداوندی است که هرگز خواب ندارد و تخلف نمی کند. ( او) در ردیف مادران صدیقان و صالحان است.
امام هادی علیه السلام و موسی مبرقع علیه السلام از مصادیق صدیقان و صالحان می باشند که خدای متعال در آیه ۶۹ سوره نساء، ایشان را بهترین همنشین و دوست معرفی کرده است. ( حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً).
هجرت به قم
حسن بن محمد بن حسن قمی، از معاصرین شیخ صدوق در کتاب تاریخ قم که نگاشته سال ۳۷۸ هجری قمری است؛ درباره موسی مبرقع می نویسد: اول کسی که از سادات رضویه به قم آمد، ابوجعفر موسی بن محمد بن علی الرضا بود که در سنه ۲۵۶ هجری به قم وارد شد و پیوسته بر صورت خود برقع و نقاب می گذاشت از این رو او را موسی مبرقع گویند. و چون وارد قم شد بزرگان عرب او را از قم بیرون کردند و به کاشان رفت، چون به کاشان رسید احمد بن عبد العزیز بن دلف عجلی او را اکرام کرد و هدایای بسیار به او بخشید. پس ابوالصدیم حسین بن علی بن آدم اشعری، یکی از رؤسای عرب اشعری، اهل قم را به سبب بیرون کردن موسی بن محمد بن علی توبیخ کرد و رؤسای عرب را به نزد ابی جعفر موسی فرستاد و ایشان نیز خدمتش شتافتند و از او عذر خواهی کردند و او را با احترام به قم آوردند و او را گرامی داشتند. پس از آن دختران وی، زینب( ام محمد، اولین کسی است که بر مزار حضرت معصومه علیها السّلام قبّه ای بنا کرد) میمونه و بریهه به نزدش آمدند و تمام ایشان در قم وفات یافتند و نزد فاطمه علیها السّلام مدفون شدند.
عبادتی که بیشتر از سایر عبادات به آن سفارش شده است
در مفاتیح مرحوم محدث قمی در هر مناسبتی و به هر بهانهای روزه مستحب است، ثوابش هم خیلی بالاست. معلوم میشود که روزه خصوصیّتی دارد. ثواب بالای آن هم استحقاقی نیست.
حضرت آیت الله مظاهری، سلسله دروس اخلاقی با موضوع «شرح چهل حدیث اخلاقی» داشته اند که مطالب شنیدنی و خواندنی این استاد اخلاق حوزه تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.
پاداش روزه حقیقی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید: «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزَی بِه».[۱]
این حدیث که علاوه بر منابع شیعیان، در منابع اهل سنّت نیز نقل شده [۲]، به سه شکل معنا شده است:
معنای اوّل؛ همین معنای ظاهری است که در میان مردم مشهور شده: «روزه مال من است و من پاداش آن را میدهم». کسانی که این معنا را قبول دارند، میگویند: خداوند برای تأکید بر ارزش روزه و برکات آن، فرموده است که خودم پاداش آن را میدهم.
در اینجا ایراد وارد میشود که چرا دربارۀ سایر عبادات نظیر نماز، جهاد و حج، چنین حدیثی نداریم؟ مگر پاداش آن عبادتها را خداوند سبحان نمیدهد؟ پس معلوم میشود، این روایت باید معنای دیگری داشته باشد.