آیت الله مجتهدی_تهرانی(ره)
? هفت چیز پس از مرگ برای انسان جاری است(برای نوشتن ثواب، نامه عملش باز می ماند)
? پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود: هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است:
✅❶ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره مند شوند؛
✅❷ رودی به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛
✅❸ چاهی را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛
✅❹ درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛
✅❺ مسجدی بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛
✅❻ قرآن ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛
✅❼ فرزندی صالح از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید.
? نهج الفصاحه، ص ۳۶۶
ایران، طالبان و احمد مسعود
رفتار مردم افغانستان در مقابل طالبان نشان می دهد مردم افغانستان از جنگ خسته اند و تاب ایستادن در مقابل اسلام طالبانی با روحیه پشتونوالی را ندارند، لذا به نظر می رسد ورود ایران به جنگ در افغانستان و کمک به احمد مسعود، حتی به مصلحت مردم افغانستان نیست.
طالبان در کمتر از ده روز از قندهار به کابل رسید. هیچ گروه و حزبی در مقابل طالبان نایستاد و کابل با پنج میلیون جمعیت در کمتر از دو ساعت به تصرف طالبان درآمد. اکنون تنها فردی که در مقابل طالبان ایستاده است، احمد مسعود در دره پنجشیر است؛ لذا بسیاری از افراد در دوگانه حق طلبی و مصلحت اندیشی مانده اند که کدام را ترجیح دهند. به همین علت نکاتی تقدیم می گردد:
۱. ایران در دوران گذشته، از طالبان زخم های فراوانی خورده است؛ لذا هیچ کس در ایران علاقه ای به سرکار آمدن طالبان ندارد، اما در دوره جدید برخی رفتارهای طالبان هم تغییر کرده است.
قطعا این تغییر رفتار، تاکتیکی است، اما نمی توان آن را نادیده گرفت. باید بر این تاکتیک تاکید کرد و مطالبات مردم افغانستان را از این روزنه دنبال کرد و به یک روش همیشگی تبدیل کرد.
۲. حق طلبی ایران اقتضا می کند به احمد مسعود کمک کند، اما این سوال مطرح است که آیا از پنجشیر به سلامت بیرون می آید؟ آیا این حق طلبی باعث هرج و مرج بیشتر در افغانستان نمی شود؟ آیا آمریکا برای ایران نقشه نکشیده است؟ فضا غبارآلود است و بیم فتنه های فراوان می رود؛ لذا عقل حکم می کند تا احتیاط را شیوه رفتار خود کند.
۳. آمریکا بیست سال با آن همه امکانات و تجهیزات نتوانست کنترل افغانستان را به دست آورد، اگرچه همراهان متعددی هم داشت؛ بنابراین در این موقعیت حساس کنونی، ورود نظامی به افغانستان و کمک به احمد مسعود به هیچ وجه عاقلانه نیست، اما کمک های انسان دوستانه هم نباید فراموش شود. هم به مردم پنجشیر و هم به آوارگان لب مرز. امروز موکب های حسینی باید در مرزهای شرق ایران برپا شود. حسین اکنون آنجا ایستاده است.
۴. رفتار مردم افغانستان در مقابل طالبان نشان می دهد مردم افغانستان از جنگ خسته اند و تاب ایستادن در مقابل اسلام طالبانی با روحیه پشتونوالی را ندارند، لذا به نظر می رسد ورود ایران به جنگ در افغانستان و کمک به احمد مسعود، حتی به مصلحت مردم افغانستان نیست.
۵. به نظر می رسد میدان مبارزه در افغانستان تغییر کرده و به جای مبارزه مسلحانه، باید به صورت فرهنگی و سیاسی وارد شد. مثل محکومیت حمله طالبان به پنجشیر از سوی وزارت خارجه ایران یا بیانیه های شورای علمای شیعه افغانستان.
۶. ورود ما به جنگ در افغانستان هیچ توجیه بین المللی و قانونی ندارد؛ لذا همه کسانی که امروزه از احمد مسعود حمایت می کنند، قطعا با ورود ایران برای کمک به وی، به عنوان دخالت خارجی از آن یاد کرده و هجمه سنگین تبلیغات رسانه ای را علیه ایران به راه خواهند انداخت.
۷. باید رسانه ها این مطلب را به وضوح برای مردم توضیح دهند که ما نگران مردم افغانستان هستیم و از بسیاری از عملکردهای طالبان بیزاریم، اما باید در هر حال از جنگ پرهیز کنیم و راههای دیگر را دنبال کنیم.
۸. به همین دلیل در دوگانه حق طلبی و مصلحت اندیشی، باید از ورود به جنگی ناخواسته در افغانستان پرهیز کرد و از راه های قانونی و سیاسی و رسانه ای کار را پیگیری نمود.
۹. در پایان از هر دو طرف دعوا تقاضا داریم اسلحه ها را به زمین گذاشته و به یکدیگر یک فرصت جدید برای تفکر و اصلاح بدهند.
خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان
با این ۱۴ نکته جنها را بهتر می شناسیم
در عالم هستی برخی از موجودات غیرمحسوساند و با حواس طبیعی و عادی قابل درک نیستند. یکی از این موجودات جن است. جن که در اصل معنا و مفهوم «پوشیدگی» دارد، از چشم انسان پوشیده است. قرآن وجود این موجود را تصدیق کرده و سوره ای به نام «جن» نیز در قرآن وجود دارد.
به گزارش خبرگزاری حوزه، در عالم هستی برخی از موجودات غیرمحسوساند و با حواس طبیعی و عادی قابل درک نیستند. یکی از این موجودات جن است.
جن که در اصل معنا مفهوم «پوشیدگی» دارد، از چشم انسان پوشیده است. قرآن وجود این موجود را تصدیق کرده و سورهای به نام «جن» نیز در قرآن وجود دارد.
در قرآن گاهی از این موجود به «جان» تعبیر میشود.[۱] ماهیت و حقیقت این موجودات چندان برای ما روشن نیست ولی از پارهای آیات و روایات میتوان به برخی از مشخصات این موجود دست یافت، از جمله:
۱. از آتش آفریده شده و خلق آن پیش از خلق انسان است.[۲]
۲. جن نیز مانند انسان مکلف و مسؤول است.[۳]
۳. دستهای از آنها مؤمن و گروهی کافر، عدهای از آنها نیک کردار و برخی از آنها زشت کردارند.[۴]
۴. بعضی از آنها مرد و مذکر و پارهای دیگر زن و مؤنث هستند و تولید نسل نیز میکنند.[۵]
۵. آنها زندگی میکنند و میمیرند.[۶]
۶. دارای شعور و ارادهاند و میتوانند با سرعت حرکت کنند. مانند قصه حضرت سلیمان (علیهالسلام) و تخت بلقیس - ملکه سبا. [۷]
۷. مسخّر انسان میگردند؛ البته در این رابطه تنها در قرآن به قضیه حضرت سلیمان (علیهالسلام) اشاره شده است که علاوه بر پرندگان، وحوش و انسانها، جنها نیز در اختیار و به فرمان حضرت سلیمان (علیهالسلام) بودند.[۸]
۸. در روایات آمده است که جن مؤمن برای پیامبران و امامان (علیهمالسلام)، مسخر میشوند و خدمت میکنند و کسانی که به اذن الهی ولایتی دارند نیز میتوانند جنیان کافر را تحت فرمان خویش درآورند.[۹]
۹. از پارهای آیات قرآنی و روایات معلوم میشود که جنیان به پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) ایمان آوردهاند.[۱۰]
۱۰. خداوند در آیه ی ۲۷۵ سوره ی بقره میفرماید: «کسانی که ربا میخورند (در قیامت) برنمیخیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده (و تعادل خود را نمیتواند حفظ کند گاهی زمین میخورد و گاهی به پا میخیزد).
مرحوم علامهی طباطبایی در تفسیر این آیه میفرماید: اگرچه آیه دلالت ندارد که هرگونه جنون و دیوانگی ناشی از تماس شیطان باشد و لکن اشارهای است بر اینکه بعضی از دیوانگیها از ناحیه شیطان است و همینطور آیه دلالت بر این نمیکند که اینگونه تماس فعل خود شیطان باشد؛ برای این که شیطان به معنای شریر (شرور- مردم آزار) است که هم بر ابلیس اطلاق میگردد و هم بر انسانهای شریر و هم جنّیان شریر و ابلیس هم از طایفه جن است؛ اما آن چه یقینی است از دلالت آیه، این است که برای جنّ در این گونه تماس (که حاصل آن دیوانگی است) شأنی است ولو این که همهی آنها این گونه نباشند.[۱۱] اما اینگونه نیست که شیطان سلطهای قهری و غیراختیاری بر انسان داشته باشد، بلکه سلطه شیطان، همه سلطه فتنه و غرور است به این معنی که انسان را دعوت به آلودگی مینماید و به عبارت دیگر در راه هدایت دام میگستراند، به فرموده قرآن: «(ای شیطان) بر بندگانم تسلط نخواهی یافت مگر گمراهانی که از تو پیروی میکنند.»[۱۲]
۱۱. این که جن در کجای زمین قرار دارد؟ به طور واضح و مشخص مطرح نشده است؛ هر چند برخی از روایات به اماکنی که جنیان در آنجا حضور بیشتری دارند اشاره شده است. آنچه که مسلم است جن نیز مانند انسان موجودی است جسمانی با این تفاوت که انسان از خاک و جن از آتش است.
۱۲. منظور از ظهور جنّ و شیطان این نیست که از ماهیّت حقیقی خود خارج شوند و تغییر ماهیت بدهند بلکه به این معنی است که در قوّه حسّ و ادراک انسان به صورتهای مختلفی محسوس میشوند. به همین جهت، گاهی جنیان به صورت یک آدم، گاهی موجودات کوچک، گاهی موجودات بزرگ با بدنها و چشمها و موهای عجیب متمثّل میشوند و شیطان نیز بصورت یک پیرمرد، گاهی بصورت جوان ظاهر شده است.
در روایتی میخوانیم که شیطان انگشت پای مبارک امام سجاد (علیهالسلام) را در حال نماز نیش میزند و میخواهد حضرت را از توجه در نماز غافل سازد ولی امام با ذکر الهی از شرّ او نجات مییابد.
۱۳. آزار و اذیت جن به این معنا که الآن شایع هست و مردم از آن میگویند در مورد آزار و اذیت و یا اینکه به اشکال و چهرههای مختلف حضور پیدا میکند و انسانها را میترساند، نمیباشد، البته همانطور که قبلا اشاره شد جن وجود دارد اما وجود جن دو نوع خوب و بد دارند، یعنی بنابر آنچه در روایات آمده اجنه مثل انسانها دارای مؤمن و کافر میباشند، پس جن مؤمن با انسانهای مؤمن، خوب است و کاری با آنها ندارد اما جن کافر، انسانهای بد را ضرر میرساند و آنها را اذیت میکند.[۱۳]
با نگاه به برخی آیات بر میآید که اگر ما اجازهی ورود به جنیان ندهیم، از بسیاری از احوالات و افکار ما غافلاند و میتوان با وارد شدن در قلعهی شریعت الهی از تیررس حیلههای آنها به دور بود. پس این طور نیست که فکر کنیم حال که آنها ما را میبینند و ما آنها را نمیبینیم، آنها اجازه داشته باشند به راحتی وارد حریم شخصی ما شوند و با ما مقابله نمایند .
۱۴. شیاطین و جنیان هیچگونه تصرف و سلطه قهری و غیراختیاری بر انسان ندارند و هرگونه انحرافی از ناحیه آنها در مورد انسان صورت میگیرد همراه با اختیار آدمی است، اما این که بعضی سختیها در زندگی انسان از ناحیه شیاطین است شکی نیست که همه برای آزمایش و امتحان ماست. از این رو تفاوت است میان انحراف و سختی. انحراف برای مؤمنین نیست، اما چه بسا سختی برای آنها باشد.
پی نوشت:
[۱] . الرحمن، ۳۹؛ حجر، ۲۷.
[۲] . حجر، ۲۷؛ الرحمن، ۱۵.
[۳] . ذاریات، ۵۶.
[۴] . جن،۱۱ و ۱۴ و ۱۵؛ احقاف،۳۱.
[۵] . جن، ۶.
[۶] . احقاف، ۱۸.
[۷] . نمل، ۳۹ -۳۸.
[۸] . سبأ، ۱۴ _ ۱۲؛ انبیاء، آیه ۸۲.
[۹] . مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، چاپ دوم ۱۳۷۸ - ص ۳۱۲ – ۳۱۳.
[۱۰] . جن، ۱ ؛ احقاف، آیه ۳۲ – ۲۹.
[۱۱] . الرحمن ۳۹؛ حجر ۲۷.
[۱۲] الرحمن ۳۹؛ حجر ۲۷.
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
آیا ذبح با چاقوی أرّه ای جایز است؟
یکی از شرایط بریدن سر حیوان این است که با یک وسیله تیز که بریدن با آن متعارف باشد، انجام شود؛ پس با کارد و چاقو می توان سر حیوان را برید؛ اما با شیشه و امثال آن نمی توان این کار را انجام داد.
یکی از شرایط بریدن سر حیوان این است که با یک وسیله تیز که بریدن با آن متعارف باشد، انجام شود؛ پس با کارد و چاقو می توان سر حیوان را برید؛ اما با شیشه و امثال آن نمی توان این کار را انجام داد.
بعضی از مراجع تقلید نیز احتیاط کردند که وسیله بریدن سر حیوان باید از جنس آهن باشد.
اینکه سوال شده آیا با چاقوی أرّه ای می توان سر حیوان را برید یا خیر؟ باید گفت: چاقوی أرّه ای هم فلز است و اشکالی ندارد؛ البته حیوان نباید اذیت بشود و شکنجه ببیند؛ باید به نحوی باشد که به راحتی بتواند سر را ببرد؛ بنابراین باید از کارد و چاقو باشد؛ ولو اینکه برخی می فرمایند از جنس آهن هم لازم نیست و استیل هم باشد، مانعی ندارد.
بریدن سر حیوان با هرگونه کارد و چاقوی تیز و متعارف، کافی است و حلال است.
سخن نگاشت-ویژه اربعین
آدم خوب! هیچوقت عوض نشو...
?رفتم توی مغازه تعمیرات کامپیوتر و گفتم: ببخشید این تبلت من صفحهش یهویی تاریک شد.
مغازهدار گفت:
-بله حتما یه نگاهی بهش ميندازم، ممکنه ال سی دیش سوخته باشه، اگر سوخته بود عوضش کنم…؟
بله لطفاً، خیلی بهش احتیاج دارم
-فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین
?روز بعدش رفتم و تبلت را سالم بهم تحویل داد.
هزینهش را پرسیدم گفت: هیچی، چیز مهمی نبود، فقط کابل فلشش شل شده بود، سفت کردم همین.
تشکر کردم و اومدم بیرون…..
?نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد …
میتونست هر هزینهای را به من اعلام کنه…. خودم را آماده کرده بودم…
?کنار پاساژ، یک شیرینی فروشی بود.
یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش، گذاشتم رو پیشخون و بهش گفتم:
دنیا به آدمهایی مثل شما نیاز داره… هیچوقت عوض نشو
?از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد…
لبخندی زد و گفت: عین جمله پدرم را تکرار کردید…حیف که ماه پیش بخاطر کرونا از دنیا رفت…
تسلیت گفتم و ازش خداحافظی کردم…
? در راه برگشت به این فکر میکردم که تغییر در آدمها به تدریج اتفاق میافته، تنها چیزی که میتونه ما را در مسیر درستکاری و امانتداری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمونه…
?آدم خوب، هیچوقت عوض نشو…