تقویم تاریخ؛
☀️ #شمسی
➕ رحلت عالم مجاهد و متفكر بزرگ مسلمان آيت الله “شيخ محمد مهدی شمس الدين” (1379 ش)
➕ شهادت مصطفی احمدی روشن (1390 ش)
? #قمری
➕ تولد شيخ “محمدتقی بهلول” از دانشمندان معاصر (1328 ق)
➕ ارتحال عالم جليل القدر “شرف الدين عاملی” (1377ق)
❄️ #میلادی
➕ پيروزی نيروهاي اسلام بر “يزدگرد سوم” و انقراض سلطنت ساسانی (642م)
➕ مرگ آریل شارون ، یازدهمین نخست وزیر اسرائیل (2014 م)
————————————————————————————————————————————
◼️ رحلت عالم مجاهد و متفكر بزرگ مسلمان آيت اللَّه “شيخ محمد مهدي شمس الدين” (1379 ش)
✍️ عالم مجاهد، متفكر و انديشمند بزرگ مسلمان، آيتاللَّه شيخ محمد مهدي شمس الدين، در نيمه شعبان سال 1353 ق برابر با 1312ش در نجف اشرف چشم به جهان گشود و پس از دوران كودكي، مقدمات علوم ديني را فرا گرفت و پس از پشت سرگذاشتن سطوح عاليه، در درس خارج حضرات آيات: سيد محسن حكيم و سيد ابوالقاسم خويي به مقامات بالاي علمي دست يافت.
?وی همزمان با تحصيل به تدريس و تألیف پرداخت و با قلم شيوا، در بسياري از مجلات علمي و ادبي نجف مقالاتي نگاشت. او همچنين در تأسيس مؤسسه مُنتدي النّشر در راستاي گسترش فرهنگ اسلامي شركت داشت و در دانشكده فقهِ نجف نيز به تدريس مشغول بود.
? او در 36 سالگي براي ياري مردم لبنان راهي اين كشور شد و با كمك امام موسي صدر، بنيادها و مؤسسات خيريه و علمي متعددي پايهگذاري كرد. ايشان بعدها به عنوان نايب رييس و سپس رييس مجلس اعلاي شيعيان لبنان برگزيده شد و منشأ خدمات مفيدي براي مردم گرديد. وی علم و فقاهت را با جهاد و استقامت درهم آميخت و در عرصه پيكار با غاصبان صهيونيستي پيشگام بود.
? از اين متفكر مسلمان آثار متعددي بر جاي مانده كه ثورة الحسين، انصار الحسين، شرح عهد الاشتر و الغدير و… از آن جملهاند. او سرانجام در 21 دي ماه 1379 ش برابر با نيمه شوال 1421 ق در 67 سالگي بدرود حيات گفت و در مسجد امام صادق(ع) كه توسط معظم له در بيروت تأسيس شده بود به خاك سپرده شد.
به مناسبت سالروزقتل میرزاتقی خان امیرکبیر
آیت الله اراکی (ره) فرمودند:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (علیه السلام) است! گفتم چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید. ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم!
?همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست. جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود.
?منبع: کتاب آخرین گفتار
چهارچوب کلی بیانات رهبر انقلاب مدظله العالی در دیدار تصویری با مردم قم
*⬇️[الف]. غیرتِ دینی:⬇️*
[۱]. انقلاب ایران، یک «انقلابِ دینی» بود، نه «انقلابِ سکولار».
[۲]. «عالِم دینی» میتواند مردم را بسیج کند، نه «روشنفکر غربی».
[۳]. دشمن با «اسلام سیاسی»، مخالف است، نه «اسلام سکولار».
[۴]. «عامل نجات کشور» در بزنگاههای مختلف، غیرت دینیِ مردم بوده است.
[۵]. «غیرت دینی»، به معنی «خشونت نامعقول» نیست.
[۶]. آیتالله مصباح هم در «غیرت دینی» و هم در «عقلانیّت»، در اوج بود.
[۷]. اهل فکر و قلم باید در مقابل «حسّاسیّت/ حمیّت/ غیرتزدایی از مردم نسبت به اصول/ مبانی/ بیّناتِ انقلاب» بایستند.
[۸]. پایبندی به «اصول انقلاب»، موجب «پیشرفت» میشود.
[۹]. «حقیقت/ هویّت/ باطنِ مردم ایران» در «زیر تابوت شهید سلیمانی» آشکار شد، نه در «نظرسنجیها».
*⬇️[ب]. جنگِ نرم:⬇️*
[۱]. یک «جنگِ نرمِ وسیع و متنوّع» در جریان است.
[۲]. دشمن، افراد «بیارزش» و «کممایه» و «پُرمدّعا» را که اصول انقلاب را زیرسئوال میبرند، برجسته میکند.
[۳]. در این جنگ، بیّنات انقلاب از قبیلِ «حاکمیّت دین»، «تسلیمنشدن در برابر دشمن مستکبر»، «استقلال»، «مبارزه با فساد و بیعدالتی» و … نفی میشود.
[۴]. نباید موفقیّتهای جمهوری اسلامی، «مکتوم» بماند.
[۵]. کارهای عقبافتاده ناشی از «فساد»، «اشرافیگری» و «نگاه غیرانقلابی» است.
[۶]. باید «امید نسبت به آینده» را در جوانان تقویّت کرد.
⬇️ *[ج]. وحدت:* ⬇️
[۱]. نباید «اختلاف سلیقهها/ روشها/ منشها»، موجب «جبههگیریِ تقابلی» شود.
[۲]. در مقابل کسانیکه مقابل انقلاب میایستند، انقلاب «چارهای جز ایستادن» ندارد.
[۳]. برای حفظ وحدت، نباید مسألههای اختلافی را «کِش/ ادامه» داد.
*۱۴۰۰/۱۰/۱۹*
جهت مطالعه متن کامل بیانات اینجا را کلیک نمایید
فحش دادن کودک
❓سوال: فرزندم چند تا فحش یاد گرفته و گهگاهی به زبون میاره خیلی نگرانیم چطور با اون برخورد باید کرد.
?پاسخ روانشناس : شما پدر مادرها فحش بلدید؟ همه گفتند بله خیلی زیاد
روانشناس : پس خیلی بی ادبید که انقدر فحش بلدید.
?بچه ها فحش یاد میگیرن ولی نمی دونن که بده. وقتی فحش میدن اصلا حساسیت نشون ندید چون تا بفهمن شما حساس شدی باهاتون در می افتن. می فهمن این کلمه که نمیدونن چیه باعث جلب توجه شما میشه. اصلا انگار نه انگار چیزی گفته.
هر وقت فحش داد فضا رو عوض کنید اگه گفت مرض بگید مرض یا مگس؟ تبدیل به شوخی و بازی کنید و فضا رو منحرف کنید. اگه گفت آشغال بگید آره باید آشغالا رو بریزیم سطل آشغال بعد ببریم بذاریم سرکوچه.
قیامت این چیزها را نمیداند!
مرحوم شیخ مرتضی زاهد اواخر عمر دیگر نمیتوانستند با پای خود جایی بروند و چون وسیلههای امروزی نبود، ناچار کسی ایشان را کول میگرفت و به این طرف و آن طرف میبرد. این کار مشکلی برای کسی نداشت چون بدن ایشان در آن ایام لاغر و نحیف شده بود.
یک روز جایی میرفتند. در کوچهی شترداران کسی که ایشان را کول کرده بود، ظاهرا خسته میشود و مرحوم شیخ مرتضی را کنار کوچه به زمین میگذارد. بدن ایشان به دیوار کاهگلی خانهی مجاور برخورد میکند و کمی خاک و پر کاه روی زمین میریزد. ایشان با نگرانی درب آن خانه را میکوبند. صاحبخانه در را که باز میکند شیخ مرتضی را میشناسد. شیخ مرتضی میگویند من به دیوار خانهی شما تکیه دادهام و کمی از خاک و کاهگل دیوار به زمین ریخته. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحبخانه که به شیخ مرتضی ارادت داشت، میگوید اختیار دارید. منزل من متعلق به شماست. آقا در جواب میگویند #قیامت این چیزها را نمیداند. یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری».
? کتاب سیره_و_خاطرات_علما-ص ۴۸