حدیثی قابل تامل
امام حسین علیه السلام
یَا ابنَ آدَمَ! اُذکُر مَصرَعَکَ وَ فی قَبرِکَ مَضجَعَکَ وَ مَوقِفَکَ بَینَ یَدَیِ اللهِ، تَشهَدُ جَوارِحُکَ عَلَیکَ؛
ای فرزند آدم! یاد کن مرگ خویش را، و خوابیدن خود را در قبرت، و ایستادن خود در برابر خدا را،
در حالی که اعضایت علیه تو شهادت می دهند.
ارشادالقلوب، ج 1، ص 29
نهضت حسینی را زنده کردن، حرف روز است!
آیت الله جوادی آملی دامت برکاته:نهضت حسینی را زنده کردن، حرف روز است، حرف تمام آزادی خواهان عالم است، حرف هر انسان آزاده ای است که با کسی که «لا اَیمانَ له» [یعنی به عهد و پیمان خود وفادار نیست] نمی شود زندگی کرد و کنار آمد.
در محضر استاد!
حسین بن علی در عاشورا فرمود شما نه صبغه الهی دارید، نه صبغه انسانی، نه از خدا و قیامت می هراسید، نه اصول انسانی و آزادی را رعایت می کنید، برای اینکه من با شما در نبردم، شما با من در جنگید، به زن و بچه من چهکار دارید؟ «فَکُونُوا اَحْراراً فی دُنْیاکُمْ».
مبنای قرآنی این جمله سالار شهیدان همان است که خدای سبحان فرمود با گروهی که اهل رعایت قطع نامه و پیمان و صلح نامه و کنوانسیون و اینها نیستند مبارزه کنید، فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾؛[1] فرمود شما با رهبران کفر صلح نکنید و با آنها مبارزه کنید، نه برای اینکه کافرند، کفار فراوان در زمین زندگی می کنند، با شما زندگی مسالمت آمیز دارند، کاری هم با شما ندارند، شما هم کاری با آنها ندارید، می شود با کافر کنار آمد، رفت و آمد تجاری داشت، رفت و آمد سیاسی داشت، رفت و آمد اجتماعی داشت، رفت و آمد درمانی داشت، رفت و آمد اقتصادی سالم داشت، با کافر می شود کنار آمد، ولی با مستکبر نمی شود کنار آمد، فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکفْرِ﴾ چرا؟ چون ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾ نه «لا ایمان لهم»، نفرمود چون اینها ایمان ندارند بجنگید، فرمود: اینها «أیمان» ندارند؛ یعنی یمین، سوگند، قطع نامه، تفاهم نامه را محترم نمیشمارند.
:نهضت حسینی را زنده کردن، حرف روز است، حرف تمام آزادی خواهان عالم است، حرف هر انسان آزاده ای است که با کسی که «لا اَیمانَ له» [یعنی به عهد و پیمان خود وفادار نیست] نمی شود زندگی کرد و کنار آمد.
[1] . سوره توبه، آیه 12.
آیت الله العظمی جوادی آملی: سخنرانی محرم
تاریخ: 1384/11/11
تفاوت تنفیذ با تحلیف چیست؟
تنفیذ و تحلیف دو مرحله مهم در آغاز به کار رئیسجمهور در جمهوری اسلامی ایران هستند که هرکدام معانی و مراحل متفاوتی دارند:
تنفیذ:
تنفیذ به معنای تایید رسمی انتخاب رئیسجمهور توسط مقام رهبری است.
این مراسم توسط رهبر معظم انقلاب انجام میشود و در آن حکم ریاستجمهوری به منتخب مردم ابلاغ میشود.
این مرحله نشانهای از تأیید مقام رهبری به انتخاب مردم و آغاز به کار رسمی رئیسجمهور منتخب است.
تحلیف:
تحلیف به معنای سوگند خوردن رئیسجمهور در برابر نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.
این مراسم در مجلس شورای اسلامی برگزار میشود و رئیسجمهور منتخب در آن سوگند یاد میکند که وظایف و مسئولیتهای خود را به بهترین نحو انجام دهد و به قانون اساسی و قوانین کشور وفادار باشد.
تحلیف بهنوعی تعهد رسمی رئیسجمهور به مردم و نمایندگان آنها است.
اسماعیل هنیه کیست؟
رئیس دفتر سیاسی و یکی از مشهورترین رهبران حماس به شهادت رسید. اما او که بود؟
بامداد روز چهارشنبه، دهم مرداد 1403 روابط عمومی کل سپاه با صدور اطلاعیهای از شهادت اسماعیل هنیه خبر داد؛ رویدادی که در محل اقامت وی در تهران رقم خورده است.
به گزارش تابناک، اسماعیل عبدالسلام احمد هنیه (به عربی: إسماعيل عبد السلام أحمد هنية) ملقب به ابوالعبد اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس است که بعد از طراحی و اجرای عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 و حمله به صهیونیست ها در سرزمینهایی که به اشغال درآوردهاند، به چهرهای شناخته شده تر در جهان بدل شد.
او که متولد سال ۱۹۶۳ است، مدتی (از ۲۹ مارس ۲۰۰۶ تا ۱۴ ژوئن ۲۰۰۷) نخستوزیر دولت خودگردان فلسطین بوده و از ۶ مه ۲۰۱۷ به عنوان رئیس جدید دفتر حماس، جایگزین خالد مشعل شد.
اسماعیل هنیه که تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در اردوگاه الشاطی در نوار غزه و در مدرسهای در زیرمجموعه سازمان اونروا (اونروا یا آنروا یا UNRWA، مخفف “آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک است)، تحصیلات دبیرستان را در دانشسرای دینی الازهر کامل کرد و در سال ۱۹۸۱ برای تحصیل در رشته زبان عرب وارد دانشگاه اسلامی غزه شد.
وی که با ورود به دانشگاه به عضویت انجمن اسلامی این دانشگاه در آمده بود، از سال ۱۹۸۳ (تا ۱۹۸۴) عضو شورای دانشجویی دانشگاه شد و از سال ۱۹۸۵ (تا ۱۹۸۶) ریاست شورای دانشجویی دانشگاه را بر عهده داشت. فعالیتهایی که در ادامه به عضویت وی در گروه های مقاومت فلسطینی و در نهایت تبعید وی به همراه ۴۱۵ نفر از رهبران و فعالان حماس و جهاد اسلامی به مرج الزهور در جنوب لبنان منجر گردید.
اسماعیل هنیه پیشتر هم هدف ترور قرار گرفته است از جمله در سال ۲۰۰۳. ترور نافرجامی که خود وی این گونه روایتش کرده است:
«در تاریخ ۶/۹/۲۰۰۳ م. همراه شیخ احمد یاسین به دیدار دکتر مروان ابو راس رفته بودیم. وقتی ناهار را در منزل ایشان میل کردیم، ناگهان یک هواپیمای اف ۱۶ محلی را که در آن بودیم بمب باران کرد. سقف فرو ریخت و همه جا را دود و گرد و خاک فرار گرفت. به شکرانه پروردگار موفق شدیم از منزل خارج شویم و خداوند ما و خانواده دکتر ابو راس را نجات داد.»
از سوایق کاری و فعالیتهای اسماعیل هنیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دبیر پیشین هیئت امنای دانشگاه اسلامی غزه
مسئول پیشین امور اداری دانشگاه اسلامی غزه
مدیر سابق علمی دانشگاه اسلامی غزه
عضو سابق منای دانشگاه اسلامی غزه
عضو کمیته عالی گفتگوی حماس با بقیه گروههای فلسطینی و تشکیلات خودگردان
عضو کمیته عالی پیگیری انتفاضه به نمایندگی از حماس
رئیس دفتر شیخ احمد یاسین
عضو رهبری سیاسی جنبش حماس
عضو سابق هیئت مدیره جمعیت اسلامی غزه
رئیس باشگاه جمعیت اسلامی غزه به مدت ۱۰ سال
حدیث روز | سه عمل برتر
امام محمد باقر علیه السلام در روایتی به معرفی سه عمل برتر پرداختند.
امام محمد باقر علیه السلام:
ثَلاثةٌ مِنْ أفْضَلِ الاَعْمالِ: شِبْعـَةُ جُوْعـَةِ المُسْلِمِ وَ تَنْفیسُ کُرْبَتِهِ وَ تَکْسُو عَوْرَتَهُ
سه چیز از برترین اعمال است:
سیر کردن گرسـنگی مسلمـان، زدودن غم مسلمان، پوشاندن زشتی و عیب او.
مصادقة الأخوان، ص ۴۴
ربلا سرزمین عاشقان و آینه بلند عشق الهی
آیت الله جوادی آملی دامت برکاته: حدیث نورانی که وجود مبارک امام صادق از حضرت ختمی نبوت پیغمبر (علیهما آلاف التحیة و الثناء) نقل کردند این بود که «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَة»؛ فاضل ترین و برجسته ترین مردم، کسی است که به عبادت عشق بورزد.
سالار شهیدان حسین بن علی بن ابی طالب (علیهما الصلاة و علیهما السلام) همه برنامه های عبادی آن حضرت عاشقانه بود و جریان نهضت کربلا هم، این گونه بوده است.
▫️ وقتی وجود مبارک علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) سالیان متمادی قبل از قیام حسینی و قبل از نهضت کربلا، از کربلا گذشتند، در تبیین خصوصیت #سرزمین_کربلا فرمودند اینجا «مَصَارِعُ عُشَّاق»؛ اینجا آرامگاه و قتلگاه و جایی است که عاشقان الهی می آرمند.
طبق بیان پیغمبر آن طوری که مرحوم کلینی از امام صادق نقل کرده است، «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَة» و طبق بیان نورانی امیرالمؤمنین، کربلا #آرامگاه_عاشقان است.
▫️ گرچه هر کسی در جریان کربلا زحمتی بکشد، اشکی بریزد، خدمتی بکند و عرض ارادتی بکند، ثواب مسلّمی دارد؛ اما ثواب ها یکسان نیست، درجات یکسان نیست، مراتب یکسان نیست.
امیرمؤمنان فرمود اهل بیت را با افراد دیگر یکسان ندانید؛
قرآن مطالبی که دارد آن قله معارف قرآنی برای #اهل_بیت است، مصادیقی دارد که عالی ترین درجات آن برای اهل بیت است، مفاهیم تحلیلی دارد که لطیف ترین مفهوم برای اهل بیت است که «فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآن».
👈 این یک خط مشی است یعنی اگر خواستید درباره اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) سخن بگویید، آنها را با افراد عادی نسنجید آنها را از منظر خود نبینید، آنها را #از_منظر_قرآن ببینید، ببینید قرآن درباره آنها چه سخنی گفته است؛ آنها را از منظر و از زبان رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) ببینید.
▫️ بنابراین اگر امام صادق از وجود مبارک پیغمبر (علیهما الصلاة و علیهما السلام) نقل کرد که «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَة»، وجود مبارک امیرمؤمنان، مصداق این حدیث نورانی را بیان کرد فرمود:
کربلا #سرزمین_عاشقان است و عشق، آینه بلند نور خداست و شهوت و امثال آن از عشق دور است.
🔻 بالاتر از همه «أفضل الناس من عشق المعبود» چون عبادت وسیله است تا انسان به لقای معبود به لقای رحمت معبود و ثواب معبود برسد.
ـ سالار شهیدان حسین بن علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه)، هم طبق بیان نورانی پیغمبر جزء #أفضل_الناس بود،
ـ هم طبق بیان نورانی امیر مؤمنان(سلام الله علیه) مضجع او و قتلگاه او #مصرع_عاشقان بود که فرمود: «مَصَارِعُ عُشَّاق».
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
#حماسه_و_حکمت_حسینی
#محرم
📚 ویژه برنامه محرم
تاریخ: 1388/09/28
لینک کوتاه:
حکمت های حسینی - تو همان روزهایی هستی که سپری می کنی
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
یَا ابنَ آدَمَ! اِنَّما اَنتَ اَیّامٌ، کُلَّما مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُک؛
ای فرزند آدم! تو همان روزهایی هستی که سپری می کنی. هر روزی که می گذرد، بخشی از وجود تو از دست می رود.
ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۴۰
شرح حدیث:
از سفارشهای مهم فرزانگان و حکیمان، استفاده از فرصت و غنیمت شمردن عمر و توجه دادن به گذشت سریع زمان است.
«سرمایه عمر» بسیار ارزشمند است.
برخی این درّ گرانمایه و گوهر کمیاب را به راحتی از دست می دهند و در آینده، حسرت می خورند و احساس ندامت می کنند که چرا قدر عمر را ندانستند و آن را بیهوده تلف کردند.
امام حسین(علیه السلام) در این حدیث، حقیقت آدمی را همان روزها و فرصتهایی می شمارد که به نام «عُمر» در اختیار دارد و هر روز که می گذرد، بخشی از وجود انسان از دست می رود و همچون شمعی است که به تدریج می سوزد و آب می شود، تا به آخرین شعله برسد و خاموش گردد.
بسیارند کسانی که در آخر عمر، با حسرت و پشیمانی می گویند:
«عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی
چه توانی که ز کف دادم مفت؟!
من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت
قدرت عهد شباب،
می توانست مرا تا به خدا پیش برد
لیک، بیهوده تلف گشت جوانی، هیهات…».(اسلام و آبی تازه اش باید، نسرین صاحب.)
پند آن حضرت این است که عمر را یک سرمایه بدانیم و گذشت آن را جدی بگیریم و بکوشیم از لحظه لحظه ی آن بهره ببریم.
سعادت اخروی ما، در گرو استفاده درست از عمر دنیوی ماست.
وقتی فرصت از دست رفت، به هیچ قیمتی این آب رفته، به جوی برنمی گردد.
از گنج و گهر عمر، بیشتر مراقبت کنیم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
«آفتاب در سجده» به کتابفروشیها آمد
کتاب «آفتاب در سجده» نوشته سمیه مصطفی پور به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب برشهای کوتاهی از زندگی و زمانه امام سجاد (ع) است و ششمین جلد از مجموعه چهارده جلدی «چهارده خورشید، یک آفتاب» محسوب میشود.
نویسنده اینکتاب سعی کرده با تکیه بر احادیث و روایات در قالب ۱۰۰ برش کوتاه، زندگی امام زین العابدین (ع) را روایت کند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
مدتها میگذشت از عاشورا. غذا که میآوردند برایش، نمیخورد. گریه میکرد، میگفت: «بابایم گرسنه بود که شهیدش کردند.» خدمتکارش گفت: «آقا وقتش نرسیده که دیگر گریه را کنار بگذارید؟»
گفت: «یعقوب یک یوسف بیشتر نداشت، آن قدر برای همان یکی گریه کرد که چشمهایش سفید شد. من جلوی چشم خودم، هجده یوسف را دیدم که یکی یکی افتادند زمین.»
گریه کرد. خدمتکارانش هم.
از دیگر کتابهای این مجموعه میتوان به «تا همیشه آفتاب»؛ برشهایی کوتاه از زندگی و زمانه امام زمان (ع) نوشته فرشته سعیدی؛ «آفتاب آخرین»؛ اثر مهدی قزلی درباره زندگی پیامبر گرامی اسلام (ص)، «آفتاب بر نی»؛ روایت داستانی از زندگانی امامحسین (ع) نوشته زینب عطایی، «آفتاب در محراب»؛ روایت داستانی از زندگانی امامعلی (ع)، «آفتاب دانش»؛ روایت داستانی از زندگانی امام محمد باقر (ع) نوشته بهزاد دانشگر؛ «مادر آفتاب»؛ روایتی داستانی از زندگی حضرت فاطمهزهرا (س) بهقلم مهرالسادات معرکنژاد و «به شرط آفتاب»؛ روایتی از زندگی و زمانه امامرضا (ع) نوشته لیلا شمس اشاره کرد.
برای مردم، خوب بخواهید
آیت الله فاطمی نیا:
نقل شده است روزی “معروف کرخی” نشسته بود .
عدّهای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر میدادند.
چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند: آقا آنها را نفرین کن، چه جوانهای بدی هستند!
معروف دستهای خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم میدهم کسانی را که در این دنیا اینقدر خوشحال کردی، در آخرت هم همینطور آنها را خوشحال کن!
آنها به معروف اعتراض کردند : ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین میگویی؟ چرا یک عدّه که مشغول گناه هستند را نفرین نکردی و برای آنها دعا کردی؟
معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید ، من آنها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال باشند ، باید در این دنیا توبه کنند . این دعا یعنی خدا به آنها توبه عنایت کند.
آبروی مردم را نبرید!
آیت الله فاطمی نیا:
در زمان ما هیاتیها، مسجدیها و مقدسها آبرو میبرند
خدمت آیتالله بهاءالدینی رسیدم. گفتم: آقا! راز مقام و رتبه سیدالسکوت (که بزرگان پیش ایشان میرفتند) چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد. خدا شاهدست الان مردم خیلی دست کم گرفتهاند آبروبردن را.
ببینید خدا چند گناه را نمیبخشد:
۱- عمدا نمازنخواندن
۲- به ناحق آدمکشتن
۳- عقوق والدین
۴- آبروبردن
این گناهان این قدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمیشوند. پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف میکرد: «به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه میگویی؟» میگفت: پدرم سرش را انداخت پایین. بعد سرش را بالا آورد و گفت: «آبروی کسی را نبر!»
الان در زمان ما هیاتیها، مسجدیها و مقدسها آبرو میبرند. عزیز من! اسلام میخواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟ دقت کنید که بعضیها با زبانشان میروند جهنم. روایت داریم که میفرماید اغلب جهنمیها، جهنمیزبان هستند. فکر نکنید همه شراب میخورند و از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مومن مقدس را میآورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیات بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت مینشینند آبرو میبرند.
امیرالمومنین به حارث همدانی میفرماید: اگر هر چه را میشنوی، بگویی، دروغگو هستی.
مستحب با جایز فرق دارد. مستحب یعنی وقتی انجامش دادی یک چیزی هم گیرت میآید. حالا یکی از مستحبات قاضی که در مسند قضا نشسته این است که اگر متهمی را پیش او آوردند، دید موضوع اتهام از حقوق مردم است، باید ساکت شود شواهد را جمع و حکم کند. اما اگر قضیه از حقوق خدا بود، مستحب است. یعنی مثل نماز نافله میماند که قاضی حرف در دهان متهم بگذارد. مثلا متهمی را بیاورند که این شراب خورده است. قاضی بگوید: کی؟ نه! یک داروهایی هست برای درد دندان که بوی بدی میدهند. این بنده خدا از آنها استفاده کرده است. قاضی باید اینها را بگوید. اگر دین این چیزی بود که در کوچه خیابان میدیدیم، صرف نمیکرد امام حسین در راهش شهید بشود.