بزرگترین مصیبت؛ لذت نبردن از مناجات با خدا
بزرگترین مصیبت برای انسان این است که از مناجات با خدای خویش لذّت نبرد. حضرت موسی«علیهالسّلام» برای مناجات با خدا میرفت، یک بیادبی به او گفت: از طرف من به خدا بگو: چقدر گناه کنم و تو کیفر نکنی؟! حضرت موسی«علیهالسّلام» رفت، مناجات کرد و قصد بازگشت داشت که از سوی خدای متعال خطاب شد: چرا پیام بندهام را نمیرسانی؟ گفت: خدایا تو میدانی او چه گفت. خداوند فرمود: به او بگو: بالاترین بلا را بر تو نازل کردهام و تو نمیفهمی! بلا و کیفر تو این است که از مناجات با من لذّت نمیبری و تو توجّه به این مصیبت نداری.
آرامش پایدار، در پرتو ارتباط با خدا
آیت الله مظاهری دامت برکاته:
ماه رجب مربوط به خداوند، ماه شعبان مربوط به پیامبر گرامی«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ماه رمضان مربوط به امّت پیامبر است. در این سه ماه باید در جهت تقویت ارتباط عاطفی با خدای متعال کوشش فراوانی داشته باشیم.
اگر انسان با خدای خویش رابطه عاطفی نداشته باشد، در دنیا و آخرت سقوط میکند و راه نجاتی نخواهد داشت. رابطۀ عاطفی از طریق انس با قرآن، دعا و توسّل، میتواند انسان را از افسردگی، ضعف عصب و سایر مشکلات زندگی روزمرّه رهایی بخشد و آدمی را به جایی برساند که وقتی قرآن میخواند، بیابد که خدا در حال حرف زدن با اوست. وقتی در دل شب استغفار میکند و دعا میخواند، بیابد که در حال حرف زدن با خدا است. قرآن، کلام نازل و دعا، کلام صاعد است و هر دو مکالمه و معاشقه با خداوند سبحان است.
نماز، نوعی مکالمه با خداست. در حمد و سوره خدا با انسان و در سایر اذکار، انسان با خدا مکالمه میکند. و این مکالمه برای اهل معرفت، معاشقه است. بالاترین لذّت آنان در دل شب، مکالمه و معاشقه با خدا از طریق نماز شب و خواندن قرآن است.
«الرَّکعَتانِ فِی جَوفِ اللَّیلِ اَحَبُّ الَیَّ مِنَ الدُّنیَا وَ مَا فیِهَا»
اولیای الهی به دنیا و آنچه در آن است، پشت پا میزنند تا بتواند دو رکعت نماز شب بخوانند. در نظر ایشان دنیا هیچ ارزشی ندارد و صرفاً وسیلهای برای صعود است و لذا به دنیا و مادیّات، هیچگونه تعلّق و دلبستگی ندارند و دل آنان فقط به خداوند متعال وابسته است.
در غزه علم زمین نمیماند
شهروند| عصر پنجشنبه حوالی ساعت 16:00به وقت غزه بود که منابع منطقهای به نقل از رسانههای اسرائیلی مدعی شهادت یحیی رئیس دفتر سیاسی حماس و فرمانده نظامی این نیروی مقاومت در غزه شدند. مطابق اخبار اولیه سنوار در تونلی حوالی منطقه تل السلطان رفح واقع در جنوب باریکه غزه با همراهی دو تن دیگر از نیروهای حماس توجه نیروهای ارتش تروریست اسرائیل را جلب میکنند و با شلیک از سوی آنان مجبور به پناه بردن به ساختمانی در همان حوالی میشوند. پس از آن با شلیک گلوله تانک بهسوی این ساختمان، سنوار دچار مجروحیت شده و با پرتاب نارنجک بهسوی اشغالگران آنان را وادار به عقب نشینی میکند اما با ادامه حملات تانکها و بر اثر شدت آوار ساختمان و خونریزی ناشی از جراحت، به شهادت می رسد. انتشار ویدئویی منسوب به سنوار در لحظات آخر در ساختمان مورد اشاره و تصویر منسوب به پیکر وی و شباهت زیاد آن با سنوار، گمانه شهادت او را قریب به یقین کرد. در نهایت ساعت 15روز جمعه خلیل الحیه از اعضای ارشد حماس رسما در یک سخنرانی تلویزیونی شهادت سنوار را تأیید کرد. صهیونیستها با انتشار ویدئویی از انتقال پیکر شهید سنوار به اراضی اشغالی خبر دادند که بهگفته تحلیلگران، احتمالا برای فشار بر حماس در مذاکرات مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
یحیی سنوار که بود؟ از اسارت تا فرماندهی و شهادت
«یحیی ابراهیم حسن السنوار» ازجمله رهبران بزرگ فلسطینی بود که در سال 1962در اردوگاه پناهندگان غزه واقع در خان یونس متولد شد. وی از از سنین نوجوانی فعالیت علیه اشغالگران را آغاز و در 18سالگی چندین بار بهعلت مبارزات خود دستگیر شد. سنوار در 20سالگی به تحصیل در دانشگاه غزه پرداخت در 1987یعنی 25سالگی به جنبش حماس پیوست و نقش مهمی در شناسایی جاسوسان و نفوذیهای اسرائیل ایفا کرد و بعدها در قالب سرویس «مجد» این برنامه را بهعنوان تشکیلات امنیتی حماس ادامه داد. سنوار در 1988توسط اشغالگران دستگیر و به چهار بار حبس ابد بهمدت 426سال محکوم شد اما در نهایت در سال 2011و همراه با قریب هزار اسیر فلسطینی دیگر با یک نظامی صهیونیست مبادله و پس از 23سال از زندان آزاد شد. او در دوران زندان نیز دست از فعالیت برنداشت و مشهور است که در همین دوران زبان عبری آموخت و در آن تسلط یافت و به نگارش چندین کتاب پرداخت. با آزادی از زندان عضو دفتر سیاسی حماس در غزه شد و از سال 2017بهعنوان رئیس حماس در غزه به فعالیت پرداخت و با شهادت اسماعیل هنیه در حدود دو ماه و نیم قبل بهعنوان جانشین وی و مسئول سیاسی حماس انتخاب شد. نقش آفرینی در نبردهای 51روزه و 11روزه غزه در سالهای 2014و 2021، ارتقای توان موشکی و تسلیحاتی حماس در غزه، تقویت چشمگیر توان رزم حماس با وجود محاصره غزه و تربیت هزاران نیروی عملیاتی ازجمله اقدامات درخشان یحیی سنوار …
عبایی که رهبر معظم انقلاب به شهید بیاضیزاده اهدا کرد
حوزه/ وقتی از حجتالاسلام سعید بیاضیزاده نخستین شهید مدافع حرم استان کرمان خواستند تا عبای اهدایی رهبر معظم انقلاب اسلامی را به خانواده نشان دهد، گفته بود که خود را لایق آن عبا ندانسته و آن را به استادش هدیه داده است.
، حجتالاسلام سعید بیاضیزاده نخستین شهید روحانی مدافع حرم استان کرمان است. او پنجم تیر سال ۱۳۷۳ در روستای حجت آباد از توابع بخش مرکزی شهرستان انار در استان کرمان دیده به جهان گشود.
دوران ابتدایی را در همان روستا گذراند. از ۱۱ سالگی برای گذراندن مقطع راهنمایی به مدرسه نمونه دولتی و خوابگاه در شهرستان انار رفت. وی با روحانیونی که در مدرسه نماز میخواندند درباره ادامه تحصیل صحبت کرد و تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود.
اصغر بیاضیزاده پدر این شهید مدافع حرم گفت: وقتی سعید گفت میخواهد برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود، ما که علاقه داشتیم فرزندمان لباس پیامبر بپوشد، قبول کردیم. او پس از گذراندن چند مرحله آزمون، مصاحبه و قبولی در امتحانات، برای ادامه تحصیل به قم رفت. پایه اول را به جای ۶ سال در پنج سال تمام کرد. پایه بعد را هم سه ساله خواند. درس خارج را شروع کرده بود که شهید شد.
وی درباره خصوصیت اخلاقی فرزندش اظهار داشت: پسرم از کودکی منضبط و با اخلاق بود؛ از ۱۰ سالگی دعای توسل و زیارت عاشورا را حفظ بود و به مسجد میرفت. سعید واقعا دوست داشتنی و خوش اخلاق بود به طوری که همه شیفته اخلاق و رفتارش میشدند.
بیاضیزاده با بیان اینکه سعید همیشه از مادر و خواهرانش میخواست؛ پیرو راه حضرت زینب (س) باشند، افزود: او ارادت خاصی به رهبر معظم انقلاب داشت و تاکید میکرد باید به حرفهای حضرت آقا عمل کنیم؛ چرا که ایشان نائب امام زمان (عج) هستند.
پدر این شهید مدافع حرم گفت: سعید یک روز با جمعی از نخبگان برای دیدار مقام معظم رهبری دعوت شد. او که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او یک عبا هدیه دادند. وقتی به خانه آمد از او خواستیم عبای اهدایی رهبر را به ما نشان دهد که او گفت «من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم هدیه کردم».
بیاضیزاده درباره انگیزه حجت الاسلام بیاضیزاده برای اعزام به سوریه گفت: سعید وقتی به حوزه میرفت، راوی دفاع مقدس بود و سه سال به عنوان راوی به راهیان نور اعزام شد. به کربلا هم زیاد میرفت، حتی در ماه رمضان سال ۹۴ با رزمندگان عراقی در سامرا یک ماه جبهه بود. او همیشه از شهدا صحبت میکرد و وقتی از عراق بازگشت با ما صحبت کرد و گفت باید به سوریه بروم.
وی افزود: با اینکه میدانستم احتمال شهادت سعید وجود دارد، مخالفت نکردم. چون برادر و پسر برادرم در دروان دفاع مقدس به شهادت رسیدند. خودم هم زمان جنگ به درجه جانبازی نائل شدم، اما مادر سعید نگران بود. وقتی سعید با مادرش درباره امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) صحبت کرد و گفت «قصد دارد به وظیفه خود عمل کند» او هم راضی شد که به سوریه برود.
پدر این شهید مدافع حرم گفت: اولین باری که سعید به سوریه رفت، بعد از اتمام ماموریت برای ماموریت دوم هم آنجا ماند و ۴۵ روز بعد به خانه برگشت. در این مدت چند روز در منزل بود. با هم به مشهد رفتیم و بعد به یک اردوی جهادی رفت. بعد از آن هم برای دعای عرفه به کربلا سفر کرد و هنگامی از کربلا بازگشت گفت «میخواهم به سوریه بروم».
بیاضیزاده ۲۶ شهریور سال ۱۳۹۵ برای بار آخر به عنوان روحانی تبلیغی تیپ فاطمیون راهی سوریه شد و در چنین روزی در سال ۹۵ در منطقه حمات سوریه از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره نیروهای تکفیری قرار گرفت و به شهادت رسید. دشمن حتی خودروی آنها را با لودر واژگون کرد تا از شهادت آنها مطمئن شود، اما دو نفر از همراهان او زنده ماندند. پیکر مطهر این شهید پس از برگزاری مراسم تشییع در گلزار شهدای روستای محمد آباد ساقی از توابع شهرستان انار به خاک سپرده شد.
حوزه نیوز
این روحانی برای دفاع از شهر سر داد
شیخ شریف از اوایل هجوم دشمن با حضور در صحنه نبرد خرمشهر به انحاء مختلف، با تشکیل گروه اللهاکبر، جمعآوری نیروهای پراکنده و فرستادن آنها به خطوط درگیری، تشویق و تشجیع رزمندگان، شرکت مستقیم در مقابله با دشمن، یکی از نامآوران این میدان شده است.
در بیست و سومین روز از جنگ تحمیلی، در محور آبادان، عراقیها از (پل) «مارد» بهطرف آبادان در حال پیشروی هستند و تنها راه ارتباطی (جاده ماهشهر-آبادان) زیر آتش شدید قرار دارد.
اهواز از دو سمت جنوب و غرب زیر آتش توپخانه قرار گرفت و نیروهای دشمن در ۳۰ کیلومتری جنوب اهواز مستقر شدند.
در این روز بستان دیگر سقوط کرد و به تصرف دشمن در آمد و عراقیها حرکت خود را به سوسنگرد ادامه دادند.
در جبهه میانی رزمندگان اسلام با پیشروی در ارتفاعات کوره موش (محور سر پل ذهاب)، ضرباتی به دشمن وارد کردند
نیروهای بسیج روستایی مسلح به تفنگ برنو، طی درگیریهایی با دشمن در جبهه دزفول، تعدادی عراقی را کشته و چند کلاشینکف و بیسیم غنیمت گرفتهاند.
حضرت معصومه(سلام الله علیها) بانوی شفاعت
نام حضرت معصومه(س)، فاطمه است، او را معصومه گویند، این لقب را که بیانگر مقام عصمت و اوج طهارت او است، بنا به روایتی، حضرت رضا(ع) به خواهرش حضرت معصومه(س) داده، آن جا که فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی؛ کسی که معصومه را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است».
می دانیم که کمال و شخصیت انسان بستگی به علم و پاکی او دارد، او هرقدر در این راستا به پیش رود، کاملتر و ممتازتر خواهد بود، چنان که در قرآن می خوانیم: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛[1] همانا گرامی ترین شما در پیشگاه پروردگار، پاکترین شما است.» و نیز می خوانیم: «یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات؛[2] خداوند کسانی را که ایمان آورده اند، و کسانی را که علم به آنان داده شده، درجات عظیمی می بخشد.»
کمالات حضرت معصومه(س) در حدی است که از فرازهای زیارتنامه اش که از حضرت رضا(ع) نقل شده فهمیده می شود که او دختر روح و جسم پیامبر اکرم(ص) و حضرت زهرا(س) و خدیجه کبری(س) و امامان معصوم(ع) است.
و در فرازی از این زیارتنامه آمده است:«یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه، فان لک عندالله شأنا من الشأن؛ ای فاطمه! مرا در بهشت شفاعت کن، چرا که برای تو در پیشگاه خداوند، مقامات و درجات بسیار ارجمند است.»[3]
و در فرازی از زیارتنامه غیر معروفه آن حضرت، که آن هم از معصومین(ع) نقل شده، خطاب به آن حضرت می خوانیم: «السلام علیک ایتها الطاهره الحمیده البره الرشیده التقیه النقیه الرضیه المرضیه؛ سلام بر تو ای پاک سرشت و پاک روش، ای ستوده، ای نیکوکار، ای بانوی رشد یافته و پاک و پـاکیـزه، و ای بـانوی شایسته و پسندیده.»[4]
در این فراز، حضرت معصومه(س) با هشت لقب، که هر کدام بیانگر یکی از ابعاد شخصیت اوست، تمجید شده است.
و نیز در فرازی از همین زیارتنامه آمده است: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه؛ سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) و حجت و امین موسی بن جعفر(ع).»[5]
جالب این که با این که نام حضرت معصومه(س)، فاطمه است، او را معصومه گویند، این لقب را که بیانگر مقام عصمت و اوج طهارت او است، بنا به روایتی، حضرت رضا(ع) به خواهرش حضرت معصومه(س) داده، آن جا که فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی؛ کسی که معصومه را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.»[6]
جالب تر این که امام صادق(ع) سالها قبل از ولادت حضرت معصومه(س) سخن از قم به میان آورد، و آن را به عنوان حرم امامان(ع) ستود، آن گاه فرمود: «تقبض فیها امراه من ولدی اسمها فاطمه بنت موسی، و تدخل بشفاعتها شیعتی الجنه باجمعهم؛ در قم بانویی از فرزندان من که نامش فاطمه دختر موسی(ع) است از دنیا می رود، بانویی که به شفاعت او همه شیعیانم داخل بهشت می گردند.»[7]
پی نوشت ها
[1] حجرات (49) آیه13.
[2] مجادله (58) آیه11.
[3] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج102، ص267.
[4] شیخ محمد علی بن حسین کاتوزیان، انوار المشعشعین، ج1،ص211.
[5] همان.
[6] شیخ ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، ج5، ص35.
[7] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج60، ص228.
منبع: سایت حوزه نت
ارزیابی نحوه خبررسانی درباره وضعیت سلامتی سردار قاآنی؛
حملات اخیر اسرائیل به ضاحیه جنوبی لبنان و شایعات گستردهای که درخصوص شهادت سردار قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه و سیدهاشم صفیالدین، از چهرههای برجسته حزبا…، منتشر شد، فضای رسانهای و افکار عمومی را در چند روز گذشته به شدت تحت تأثیر قرار داده است. از همان ساعات ابتدایی این حملات، رسانههای عبری و عربی تلاش کردند با انتشار اخبار تأیید نشده، شرایط جنگی منطقه را پیچیدهتر کنند و افکار عمومی را در هالهای از ابهام فرو ببرند. با وجود این هجمه رسانهای، منابع رسمی جمهوری اسلامی ایران سکوت پیشه کردند و به شایعات پاسخ روشنی ندادند. تا این که پس از گذشت سه روز، سردار ایرج مسجدی، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه، در سخنانی اعلام کرد که حال سردار قاآنی خوب است و مشغول فعالیتهای نظامی خود است اما نکتهای که در این میان جای سؤال دارد، صادر نشدن بیانیه رسمی از سوی نهادهای مربوط و تأکید سردار مسجدی بر این که «نیازی به صدور بیانیه نیست» بود. همچنین در برنامه اخیر اجلاس بین المللی همبستگی کودکان و نوجوانان مجری برنامه اعلام کرده بود: «سردار قاآنی ضمن ابلاغ سلام محضر یکایک حاضران در همایش از این که به دلیل جلسهای مهم فرصت حضور نیافتند، عذرخواهی کردند.» این رویکرد رسانه ای مورد انتقاد برخی از فعالان رسانه ای و سیاسی قرار گرفت.
بهتر است خواهران طلبه مُبلغه باشند تا اینکه کفایه و مکاسب بخوانند
مرجع تقلید شیعیان با اشاره به توانمندی طلاب خواهر در تبلیغ دین بین بانوان، گفت: اگر برنامهریزی برای این بانوان بهگونهای باشد که بیش از ۹۰ درصد آنها مبلغه شوند، بسیار بهتر آن است که مشغول خواندن کفایه و مکاسب شوند.
آیتالله جعفر سبحانی در دیدار مدیر جامعهالزهرا(س) با اشاره به تاریخچه این مؤسسه علمی ـ آموزشی اظهار داشت: مرحوم سید حسین مکی در آبادان مدرسهای علمیه به نام فاطمیه(س) داشت که در آن تعدادی از خواهران مشغول تحصیل بودند، بنده نیز ماههای محرم و صفر هرسال برای تبلیغ به آبادان میرفتم و در ضمن تبلیغ، برخی مباحث علمی را نیز برای این خواهران تدریس میکردم.
مرجع تقلید شیعیان افزود: خواهران طلبه این مدرسه علمیه پس از مدتی به حدی رسیدند که احساس کردند در آبادان امکان پیشرفت ندارند ازاینرو من پیشنهاد دادم تا برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کنند. مرحوم سید حسین مکی پنج نفر از این طلاب ازجمله بانو «گلگیری» و بانو «صفاتی» را به قم فرستاد که همین پنج نفر، هسته اولیه جامعهالزهرا(س) را در سال 51 ـ 1350 شکل دادند.
وی ادامه داد: در آن زمان آقای برقعی منزلش را در اختیار این بانوان قرار داد و در همانجا کلاسهای درس برپا شد. مسئولیت این جمع هم با بنده بود و برای برگزاری کلاسها یک پرده بین آنها و استاد قرار داده بودیم تا رعایت تقوا شود و برای این کار جدیدی که برای نخستین بار در حوزه اتفاق میافتاد، اشکالتراشی نشود. مرحوم آیتالله مشکینی و آیتالله حقی نیز برای آنها تدریس داشتند.
آیتالله سبحانی با اشاره به اینکه در این زمان که هجمه دشمن، اعتقادات مردم بهویژه جوانان را نشانه رفته، وجود جامعهالزهرا(س) یک ضرورت دینی است، گفت: در قرآن برای تبلیغ دین، عبارت «من انفسکم» آمده که میتوان از آن اینطور برداشت کرد که اثر گفتار همجنس بر همجنس بهتر و بیشتر است، ازاینرو توصیه میکنم این بانوان طلبه را برای تبلیغ دین تربیت کنید.
مرجع تقلید شیعیان با اشاره به توانمندی طلاب خواهر در تبلیغ دین بین بانوان تصریح کرد: اگر برنامهریزی برای این خواهران بهگونهای باشد که بیش از 90 درصد آنها مبلغه شوند، بسیار بهتر آن است که مشغول خواندن کفایه و مکاسب شوند، ازاینرو تلاشتان این باشد که این خواهران با خواندن تاریخ انبیا، قرآن و تفسیر، کلام و حدیث، بتوانند اهلقلم، ترجمه، منبر و سخنرانی شوند.
آیتالله سبحانی به اهمیت و تأثیر منبر در تبلیغ دین اشاره و بیان کرد: اینکه گفتهشده «الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقا» نشان از اهمیت تبلیغ، سخنرانی و منبر در گسترش و حفظ دین دارد.
حوزه نت
نکات اخلاقی مرحوم آیتالله ناصری درباره حُسن خلق
مرحوم آیت الله ناصری به تشریح «خوش اخلاقی و گذشت و مدارا با بندگان الهی به عنوان بهترین و مهم ترین علامت تبعیت از معصومین علیهم السلام» پرداختند.
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «حسن و خلق و آثار و برکات آن در زندگی شخصی و اجتماعی انسان ها» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
شخصی می گفت که اگر از شما پرسیدند که خدا را دوست داری چیزی نگویید . اگر بگویی دوستش دارم دروغ میگویی زیرا هیچ وقت عاشق در حق معشوق خود این خیانت را نمی کند و مخالفتش را انجام نمیدهد. اما ما گناه می کنیم و گناه نیز دشمنی با خداست اگر بگویی دوستش داری دروغ گفتی و اگر بگویی دوستش ندارم کافر شدی.
امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: هرکس بگوید که خدا را دوست دارد و گناه انجام بدهد دروغ می گوید. محال است دوستی و مخالفت یک جا جمع گردد. کسی که دیگری را دوست دارد طبق میل معشوق خود عمل می کند.
امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند : چند چیز است که اگر انسان انجام بدهد محبتش به خدا زیاد می شود. اول؛ حسن خلق داشتن و دوم مدارا کردن با انسان ها.
خَلق صورت ظاهری است. روایات بسیاری داریم که هنگام ظاهر شدن در جامعه مرتب و آراسته ظاهر شوید.
خُلق صفات باطنی است. خُلق موجود روحانی باطنی است، صفت خوش خُلقی یک صفت باطنی در وجود انسان ایجاد میکند که مطلوب و مورد رضایت خداست. هر کسی هم صفات نیک و هم صفات ناپسند و رذیله در وجودش دارد که اگر صفات نیک غلبه کند صورت برزخی شخص زیبا می شود و برعکس این مسئله هم صادق است.
امام سجاد علیه السلام در مسجد الحرام بودند کسی از محبان ایشان نزد او آمد و پرسید یا بن رسول الله این همه افراد که در مسجد هستند و مشغول نماز و قرآن خواندن هستند چون شما را قبول ندارند جهنمی هستند؟ حضرت چشم برزخی فرد را باز کرد و گفت حال نگاه کن،، آن وقت همه را با چهره حیوانی دید و حضرت فرمود همه اینها ظاهرشان آن است که تو می بینی باطن و اعمالشان حالات حیوانی آن هاست.
انسان اخلاقش را با خدا و ائمه و جامعه و خانواده و همسر درست کند تا صورت باطنی اش نیز درست شود. صورت باطنی انسان برای خودش قابل فهم نیست، آنهایی که می بینند میدانند باطن انسان چگونه هست.
در کتاب کافی، امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: کسی که خوش خُلق و حق شناس است متکبر نیست و این شخص ایمانش کافی است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «اِنَّ صاحِبَ الْخُلْقِ الْحَسَنِ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ الصّائِمِ الْقائِمِ».دارنده حسن خلق پاداشی همچون روزه دار شب زنده دار دارد.
امام صادق (ع) می فرمیاند: «اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدِّیارَ وَ یَزیدانِ فِیالاعْمارِ».نیکوکاری و حسن خلق، خانه ها را آباد می کند و عمرها را افزایش می دهد.
پیامبر (ص) می فرمایند:« أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِیَ الْجَنَّةَ تَقْوَی اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ». بیشترین چیزی که امت من را به بهشت میبرد، تقوا و حسن خلق است.
از صفات بارز اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام حُسن خُلق است ، این بزرگواران گذشت داشتند و کسی را به اشتباه بزرگ و کوچک مواخذه نمی کردند. مدارا با افرادی که اخلاق خوبی ندارند هنر است.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «مُداراةُ النّاسِ نِصفُ الإیمانِ». مدارا کردن با مردم نصف ایمان است
به گزارش خبرگزاری حوزه،
این نماز خیلی می ارزد!
در ارتفاعات سخت کردستان بودیم که به ما اطلاع دادند شهید محراب آیت الله مدنی «رضوان الله علیه» برای بازدید منطقه به محل استقرار ما می آید. هنگام بازدید، رزمنده ی نوجوانی جلو آمد و با حیایی خاص بعد از سلام و احوال پرسی گفت: الآن نُه روز است که آب پیدا نکرده ایم و نمازهایم را با تیمّم خوانده ام، تکلیف نمازهای من چه می شود؟!
شهید مدنی وقتی نگرانی او را دیدند در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود گفتند: حاضری یک معامله با من بکنی؟!
آن رزمنده گفت: چه معامله ای؟!
آیت الله مدنی گفتند: من حاضرم تمام عبادت هایم را به تو بدهم و در عوض تو این نُه روز نمازت را به من بدهی!!
به نقل از حوزه نیوز