حدیث روز؛ توکّل
صهبای انتظار-2
شاهکلید رشد انسانها در آیهای از قرآن
خداوند در آیهای از قرآن خصلتی از ابراهیم نبی علیهالسلام را مطرح میکند که شاهکلیدی برای رشد انسانها نیز محسوب میشود.داستانهایی که خداوند در قرآن از انبیاء و رسولان نقل میکند، منبعی بسیار عالی برای اصلاح و ارتقای سبک زندگی فردی و اجتماعی است؛ در این داستانها، خداوند خصلتها و ویژگیهایی از پیامبران خویش را نمایان میکند که در اصل، قلق رشد انسان برای رسیدن به رستگاری و فرجام نیک محسوب میشوند؛ از جمله پیامبرانی که خداوند بارها از زندگی و روش سلوک او و نیز لزوم الگوگیری انسانها از او سخن گفته، ابراهیم نبی علیهالسلام به عنوان یکی از رسولان اولوا العزم است؛ پیامبر بزرگواری که زندگی خود را در بین بتپرستان سرزمین بابل و در زمان حکومت نمرود بن کنعان آغاز کرد و به مرحلهای از رشد رسید که الگوی موحدان عالم شناخته شد.
خداوند در آیات 120 و 121 سورهی نحل درباره ایشان میفرماید «إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکینَ» به راستى ابراهیم، یک امت بود که نسبت به خداوند سر تسلیم داشت در حالی که حنیفانه رفتار میکرد و از مشرکان نبود. «شاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» [و] نعمتهاى او را شکرگزار بود. [خدا] او را برگزید و به صراط مستقیم هدایتش کرد. طبق این آیات، حضرت ابراهیم علیهالسلام زندگی حنیفانه یعنی زیستی کاملاً مبتنی بر فطرت الهی داشت. در این بین، خداوند خصلتی را از این رسول بزرگوار مطرح میکند که شاهکلیدی برای رشد انسانها نیز محسوب میشود؛ این شاهکلید، «شکر نعمت» است. در این باره میفرماید او ««شاکِراً لِأَنْعُمِهِ» بود و به این دلیل «اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»؛ خداوند او را گزینش کرد و بهسوی صراط مستقیم هدایت کرد؛ سپس «وَ آتَیْناهُ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحینَ»؛ یعنی به او در دنیا حسنه اتا کردیم و او در آخرت (نشئه بعد) از صالحان قرار گرفت.
ویژگی بارز ابراهیم نبی (ع) در اصلاح سبک زندگی
خداوند این چهار ثمره بزرگ برای ابراهیم نبی علیهالسلام یعنی مجتبی شدن، هدایت به صراط مستقیم، اتای حسنه در دنیا و بعد صالحیت را مرهون ویژگیِ شکر نعمت ایشان معرفی میکند که این مسئله حکایت از ارزش بالای «شکر نعمت» دارد؛ ضمن آنکه شکر نعمت برای هر فردی ثمرهی خاص خود را دارد؛ برای پیامبری همچون ابراهیم نبی که عمر خویش را در مسیر عبودیت خداوند قرار داد، ثمره شکر نعمت، رشد در درجات فضل تا رسیدن به مقام صالحیت است و برای عموم انسانها به تناسب رشد و سعیشان در حریم خداوند، ثمرهای دیگر را در پی دارد؛ در هر صورت شکر نعمت در هر مقام و رتبهای باشد، یک ثمره کلی دارد که همان ازدیاد نعمت است، همچنان که در آیه7 سوره ابراهیم میفرماید «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُم»؛ یعنی اگر شکر کنید، خداوند قطعاً بر (نعمت) شما میافزاید؛ شعر «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» از این آیه اقتباس شده است
نسیم
حدیث الآفات
آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته:
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در حدیثی در نهج الفصاحة در ضمن نُه جمله، آفات صفات اخلاقی را بیان کرده است و می توان نام این حدیث را «حدیث الآفات» گذاشت.
آفة الشّجاعة البغى و آفة الحسب الافتخار و آفة السّماحة المنّ و آفة الجمال الخيلاء و آفة الحديث الكذب و آفة العلم النّسيان و آفة الحلم السّفه و آفة الجود السّرف و آفة الدّين الهوى.[1]
1. آفت شجاعت این است که انسان به دیگری ظلم کند.
2. کسی که شخصیت خانوادگی دارد و دارای حسب و نسب خوبی است آفتش به این است که به این حسب افتخار کند.
3. آفت بخشش، منت گذارن است. منت گذاشتن بخشش را کالعدم می کند.
4. دیگر اینکه کسی دارای جمال و زیبایی است ولی مبتلا به خودپسندی می شود.
5. همچنین آفت حدیث، کذب است. اگر انسان در حدیثی دروغ اضافه کند او دیگر محدث خوبی نخواهد بود.
6. آفت علم هم به نسیان و فراموشی است. یعنی انسان باید کاری کند که اگر عالم به چیزی شد آن فراموش نکند به این گونه که یا آن را یادداشت کند و یا تکرار نماید و به هر حال آن را از دست ندهد.
7. آفت حلم و بردباری به این است که کارهای سفیهانه ای را انجام دهد.
8. آفت جود و بخشش به اسراف است. کسی که اسراف کند جود و بخشش خود را از بین می برد.
9. آفت دین نیز پیروی از هوای نفس است.
شرح این حدیث قطعا به اندازه ی یک کتاب بالغ می شود زیرا هم صفات اخلاقی را بیان می کند و هم صفات رذیله ای که آن ها را از بین می برند.
1399/09/03
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص155، حدیث 1
نماز اول وقت در سخنان آیت الله حق شناس (ره)
شیطان این دشمن دیرینه انسان، تمام تلاش خود را برای گمراه نمودن انسان انجام خواهد داد و لحظه ای از فعالیت دست نخواهد کشید.
نماز اول وقت ، بینی شیطان را که به خاطر سجده نکردن بر آدم از درگاه الهی مطرود گشت ، به خاک می مالد و موجب تقویت ایمان و دوری از شیطان می شود .
نماز اول وقت را جدّی بگیریم!
روز اوّل یک مقداری از درس او را فهمیدم، از آنجا که پروردگار راضی به این کار نبود، روز دوم چیزی از درس نفهمیدم ! ( پروردگار به لحاظ لطف لایتناهی سلب شوؤن از من کرد ) به استاد گفتم: آقا! اگر شما علامه دهر هم باشید ؛ بنده در این درس شرکت نخواهم کرد!
خدا می خواهد شما را امتحان کند . وقت نماز اول وقت یک مشتری می آید و شیطان شما را فریب می دهد ، هم مشتری از دست می رود و هم نماز اول وقت !
نماز اول وقت و مراقبه ، عوامل دوری شیطان
شیطان دائماً مراقب شماست ، ولی به کسانی که نمازشان را در اول وقت می خوانند ، کمتر نزدیک می شود. شیطان می فهمد که چه کسی در مقام مراقبه است و همین که ببیند از حالت مراقبه خارج شد ، به او نزدیک می شود . شیطان میفهمد که چه کسانی در مقام مراقبه هستند و چه کسانی از یاد خدا روی بر گردانند.
سایت دلدادگان
عاجزترین مردم
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم در روایتی کوتاه و پر معنا می فرماید: أعجز النّاس من عجز عن الدّنیا و أبخل النّاس من بخل بالسّلام.[1]
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دنیای خودش را سامان دهد و بخیل ترین انسان ها کسی است که در سلام کردن بخل بورزد.
از آنجا که معروف است انسان بهتر است تارک دنیا باشد و به قیامت اقبال داشته باشد بعضی راه افراط را طی می کنند و حال آنکه روایات متعددی وجود دارد مبنی بر اینکه تأمین دنیا از لوازم وجودی انسان است. بنا بر این چنین نیست که انسان طرفدار زهد که به معنای تارک دنیا بودن است باشد. انسان نباید تارک دنیا و تارک فعالیت برای دنیا باشد.
از جمله در روایتی آمده است که جمعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم تارک دنیا شدند و به عبادت روی آوردند. وقتی خبر آنها به حضرت رسید آنها را فرا خواند و فرمود برنامه ی دین من چنین نیست و انسان باید مشغول به کار باشد.
داستان معروف امیر مؤمنان ع با آن دو برادر هم جالب است که یکی از آن دو بیمار شده بود و حضرت نزد او رفت و دید خانه ی وسیعی دارد فرمود این بیش از نیاز توست ولی اگر محرومان به این خانه راه داشته باشند اشکالی ندارد. بعد او شکایت کرد که برادر من ترک دنیا کرده است. حضرت او را فرا خواند و با تعبیر تندی با او سخن گفت و فرمود: ای دشمن جان خود! اگر بر خودت رحم نمی کنی چرا به زن و فرزند خودت رحم نمی کنی: یَا عُدَیَ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِکَ الْخَبِیثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَک.[2]
و یا روایت است که معصوم علیه السلام می فرماید: لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لِدِینِهِ أَوْ تَرَکَ دِینَهُ لِدُنْیَاهُ.[3]
این روایات نشان می دهد که انسان باید هر دو جنبه را در نظر بگیرد و این گونه نباشد که مقدس مآب شود و زهد پیشه کند و فعالیت در زندگی را ترک کند. رهبانیّت جزء اسلام نیست.
ما نیز باید مردم را دعوت کنیم که راه افراط و تفریط را نپیمانند و تصور نکنند که آخرت به معنای رها کردن فعالیت و کسب و کار است. این در حالی است که کسب و کار، خود نوعی عبادت محسوب می شود و انسان با این کارها موجب تقویت اسلام و جامعه ی مسلمین می گردد و با همین فعالیت هاست که انسان ها از فقر و ناتوانی خلاص می شوند.
عبارت دوم در کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم این است که بعضی از افراد در سلام کردن یک سری قیود را در نظر می گیرند مثلا می گویند که کوچکتر ها باید به بزرگتر ها سلام کنند و یا شاگرد به استاد و یا فقیر به غنی. این قیدها در اسلام وجود ندارد. حتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم گاه به کودکان هم سلام می کرد. سلام یک نوع اظهار تواضع و ادب است و هیچ هزینه ای هم ندارد. حال اگر کسی از این کارِ راحت، سر باز زند از بخیل ترین افراد است زیرا گاه انسان از کاری که هزینه بردار است دوری می کند ولی اگر از کاری که هیچ هزینه و مؤونه ای ندارد بخل ورزد او دیگر خیلی بخیل است.
1399/11/06
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص219، حدیث 337.
[2] نهج البلاغه، صبحی صالح، ص324.
[3] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج78، ص321، ط بیروت.