قهرمان صبر
شگفت نیست که او را «امّ المصائب» ـ مادر ناگواریها و مصیبتها ـ لقب داده اند!
کوه کوه اندوه می آمد و زینب، صبورانه همه را تحمل می کرد. امواج سختیها و مصیبتها یکی پس از دیگری دریای دلش را به تلاطم می آورد، اما گام استوارش از راه خدا نمی لغزید و در راه ایمان، ذره ای نمی ترسید و نمی لرزید.
مگر مصیبت جدش رسول اللّه (ص)، ضربه کوچکی بر قلب نازنین او بود؟
مگر فقدان پر درد و داغ مادرش حضرت زهرا(س)، زلزله کوچکی در روح او بود؟
مگر داغ پدری همچون علی مرتضی(ع)، کم مصیبتی بود که زینب، شاهدش بود؟
مگر لبهای مسموم و جگر پاره پاره و پیکر تیرباران شده برادر مظلومش امام مجتبی(ع)، قضیه ساده ای بود؟
حادثه عظیم کربلا، شهادت برادرش حسین و عباس و دیگر آل ابی طالب و نیز فدا شدن دو پسرش «محمد» و «عون» در رکاب سیدالشهداء و پرپر شدن این دو گل و آن همه غنچه های پرپر دیگر در برابر چشمانش، در آن روز سرخ و آتشگون، مگر مصیبتی بود که با روح عادی بتوان تحملش کرد؟
این زینب بود که این همه داغ را دید، فردای آن عاشورای خونین، خودش همراه کودکان و زنان کاروان حسینی به اسارت به کوفه و شام برده شد. در مجلس «ابن زیاد»، او و دیگر اسیران را وارد جمع مردان و رجالگان ساخته و آن همه زخم زبان زدند و شماتت گفتند، آنگاه همراه با سرهای بر فراز نیزه ها تا دمشق رفت، در حالی که کاروان سالاری این داغدیدگان مظلوم و اطفال بی پناه و دلشکسته را داشت. و در همه حال، همچون کوه پا بر جا، همچون دریا آرام، همچون شیر دربند، پر خروش، همچون یک فاتح پیروز، سخنور و زبان آور، مردانه با آن نامردان صحبت می کرد و شجاعانه در جمع آن حرامیان و تیره دلان، به ایراد خطبه می پرداخت و رسوایشان می کرد.
چه صبری در دل او نهفته بود؟
پا به پای برادرش در صحنه های کربلا حضور داشت، پرستاری بیماران را عهده دار بود، لحظه به لحظه مراقب حال سیدالشهداء بود، دم به دم به او سخن می گفت و از رازها و حادثه ها و آینده ها و چه باید کردها می پرسید، به کار زنان و کودکان می رسید، در مجلس ابن زیاد، مدافع امام سجاد(ع) بود، در کاخ یزید، با صلابت سخن گفت و پایه های حکومتش را لرزاند.
در حماسه عاشورا، زینب به خاطر دین و عقیده و رهبر، حاضر شد از همسرش «عبداللّه جعفر» خداحافظی کرده و در رکاب برادرش، سفر پرماجرای کربلا را پیش گیرد. نه تنها خود، فدایی برادرش حسین(ع) بود، به دو پسرش محمد و عون هم ـ که در عاشورا شربت شهادت نوشیدند ـ سفارش می کرد که دست از دایی خودشان حسین(ع) نکشند و پیش روی او و در رکابش جهاد کنند. آری … بانویی که برادری همچون «حسین» دارد، سزاست که برادر را بر شوهر مقدم بدارد و دو فرزند خود را قربانی راه برادر کند.
امروز، مگر نه این است که در جامعه ما هم، زنان دلیر و صبور، که مادر و خواهر و همسر شهیدند، از «زینب» الگو و سرمشق می گیرند؟ مگر درسهای عاشورایی زینب، تمام شدنی است؟! کلاس زینب، هنوز و تا همیشه به روی آزادگان و حق جویان و شرف خواهان باز است و … «رهروان تازه می خواهد!»
ابوتراب یعنی چه؟
و چرا به حضرت علی علیه السلام لقب ابوتراب داده شده؟
ابوتراب به معنای پدر خاک، یا دمساز خاک، یا پدر و رئیس خاکیان است.
این لقب از محبوب ترین القاب در نزد امام علی علیه السلام و یکی از زیباترین القاب آن حضرت به شمار می آید.
شیخ علاء الدین سکتواری در محاضرة الأوائل (ص 113) گوید: نخستین کسی که به کنیه (ابوتراب) نامیده شد علی بن ابی طالب رضی الله عنه است، این کنیه را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او داد آن گاه که دید او بر روی زمین خوابیده و خاک بر پهلوی او نشسته است، از روی لطف و مهربانی به او فرمود: برخیز ای ابوتراب.
و این محبوب ترین القاب او به شمار می رفت، و از آن پس، به برکت نفس محمدی این کرامتی برای او گردید، زیرا خاک خبرهای گذشته و آینده تا روز قیامت را برای او باز می گفت. این را بفهم که رازی است بی پرده.[الغدیر - الشیخ الأمینی - ج 6 - ص 337 – 338]
عبایة بن ربعی گوید: به عبد الله بن عباس گفتم: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از چه رو علی علیه السلام را ابوتراب نامید؟ گفت: از آن رو که علی علیه السلام صاحب زمین و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست، و بقای زمین و آرامش آن به او است، و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم می فرمود: چون روز قیامت شود و شخص کافر پاداش و نزدیکی و کرامتی را که خدای متعال برای شیعیان علی آماده نموده ببیند گوید: (ای کاش من ترابی بودم) یعنی کاش از شیعیان علی (ابوتراب) بودم. و این است معنای این آیه که کافر گوید: کاش من تراب (خاک) بودم. [علل الشرائع - الشیخ الصدوق - ج 1 - ص 156]
علامه مجلسی رحمه الله در بیان این جمله گوید:
ممکن است ذکر آیه در اینجا برای بیان علت دیگری در نامگذاری آن حضرت به ابوتراب باشد، زیرا شیعیان او به جهت تذلل بیش از اندازه و تسلیم بودن در برابر فرمانهای حضرتش تراب نامیده شده اند؛ چنان که در آیه کریمه آمده - و چون آن حضرت صاحب و پیشوا و زمامدار آنهاست ابوتراب نام گرفته است.[بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج 35 - ص 51]
در این که پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم در چه زمانی این لقب مبارک را به امیر المؤمنین علیه السلام داده است، روایات متفاوتی نقل شده است. برخی از آن ها حاکی از آن است که این لقب در جمادی الأول یا جمادی الثانی سال دوم هجرت در غزوه العشیره به آن حضرت داده شده است. در برخی دیگر آمده است که در یوم التآخی؛ یعنی روزی که رسول خدا - صلی الله علیه وآله وسلّم- بین همه مسلمان عقد برادری بست و از بین تمام مردم علی را برای خود برگزید، به او داده شده است.
البته این روایات هیچ تعارضی باهم ندارند؛ چرا که ممکن است پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در موارد متعدد بارها و بارها آن را تکرار کرده باشد.
برای تحقیق بیشتر در این باره می توانید به کتاب الغدیر علامه امینی رحمت الله علیه، ج 6 - ص 334 – 338 مراجعه کنید.
منبع: سایت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف-بلاغ
عظمت عقیله بنی هاشم به چیه؟
در آستانه سالروز رحلت شهادت گونه حضرت زینب سلام الله علیها، سخنرانی کوتاه با موضوع عظمت حضرت زینب کبری سلام الله علیها تقدیم می گردد
حضرت زینب سلام الله علیها
بیایید مولودکعبه را بهتر بشناسیم
در آستانه سالروز ولادت مولود کعبه امیرمومنان مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام)، ده عنوان کتاب جهت شناخت هرچه بهتر شخصیت آن امام هُمام معرفی می کنیم
«آسیب شناسی حکومت دینی از دیدگاه امام علی (ع)»
ناکارآمدی نظام اداری، مهمترین و خطرناکترین آسیبی است که حکومت دینی را در حال حاضر تهدید میکند. غلامرضا پیشقدم در این کتاب بر آن است که با کمک از گفتار و سیره علوی آسیبهای حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، قضایی و سیاست خارجی را که منجر به ناکارآمدی نظام دینی میگردد ریشهیابی کند و راهکارهای پیشگیری و مقابله با آن را از سخنان امیر سخن علی (ع) نشان دهد.
«آموزههای عرفانی از منظر امام علی (ع)»
نزد همه مسلمانان، حضرت على (ع)، «امام العارفین» است. وى با دانش و بینشى عمیق و گسترده و با شناختى همهجانبه از انسان و هستى، آموزههاى عرفانى نابى را به بشر ارائه کرد و بدینسان، میراث سترگ و ماندگارى به جاى گذاشت. تحلیل این آموزههاى عرفانى، وظیفه مهم فکرى - فرهنگى است که بیش از گذشته باید بدان پرداخته شود. محمد امین صادقی ارزگانی در اثر حاضر در چهار فصل، گامى در این مسیر نهاده است: شناختشناسى عرفانى، هستیشناسى توحیدى، انسان کامل و ولایت الهى.
«فروغ ولایت»
کتاب فروغ ولایت اثر آیت الله سبحانی با تقسیم حیات نورانی حضرت امیرالمومنین (ع) به پنج دوره، مهمترین جریانات زندگی ایشان را ترسیم کرده است. ایشان در این اثر سعی کرده سیر زندگی ایشان را از طرفی گویا و روان حکایت کرده و از دیگر سو، کاملاً مبتنی بر منابع دسته اول تاریخی و روائی باشد. نکته متمایز این اثر، جامعیت آن است که از همان آغاز زندگی حضرت تا شهادت ایشان، تمام عرصهها زندگی ایشان را در کنار آیات و روایات مربوطه تشریح کرده و در هر مورد به تبیین بعدی از فضائل حضرت میپردازد.
«علی از زبان علی»
سیدجعفر شهیدی با آثار غنیّ و پرمحتوایی که در این زمینه از خود به جای گذاشته، توانسته به یکی از ماندگاران عصر تبدیل شود. وی در روایت جذاب زندگانی امیرالمؤمنین (ع) از بیان و گفتار خود حضرتشان استفاده کرده و برهههای گوناگون زندگانی امام را مانند زمان کودکی و مصاحبت با پیامبر، ایمان آوردن به ایشان به عنوان اولین مرد، اولین مرد نمازگذار با پیامبر، همراهی با نبی خدا در غزوات و مجاهىات بی نظر و دیگر وقایع مهم عصر نبوی تا رحلت و خاكسپاری ایشان و سپس امر غصب خلافت و مصائبی كه بر ایشان و اهل بیت وارد گشت را تشریح کرده است.
«المراجعات»
کتاب المراجعات حاصل نامههای دو عالم بزرگ شیعه و اهل سنت یعنی علامه شرف الدین و شیخ سلیم البشری المالکی رییس وقت دانشگاه الازهر مصر میباشد که در کمال ادب و صمیمیت مطرح گشته است. محتوای نامهها اختلاف اساسی میان دو مکتب یعنی مساله امامت میباشد. در این نامهها شیخ الازهر به ایراد برخی سوالات درباره اصل جانشینی حضرت علی (ع) و دلایل آن پرداخته است که علامه شرف الدین با استناد به منابع خود اهل سنت به سوالات او پاسخ داده و یکی از مهمترین کتب در اثبات حقانیت مذهب شیعه است.
«امام علی و خوارج»
این کتاب اثر سیدجعفر مرتضی عاملی است. از دیرباز تا امروز توسط مسلمانان و غربیان، کتابهای متعددی درباره این جریان نوشته شده؛ اما ویژگی ممتاز این اثر «جامعیت» آن، همسوییاش با مبانی تاریخی و کلامی تشیع و تحلیلهای عمیق و عالمانه نویسنده محقق است. خصوصیت دیگر کتاب تحقیق درباره آغاز شکل گیری آن و فراز و فرودهایش در طول تاریخ تا امروز و مهمتر از آن، ویژگیهای عقیدتی و احیاناً علمی و اندیشهای آنست. همچنین سیاستهای راهبردی امیرالمؤمنین علیه السلام در تقابل با این جریان منبعی غنیّ برای الگوگیری امروزین جوامع است که نویسنده به تشریح آن پرداخته است.
«دانشنامه امام علی (ع)»
«دانشنامه امام علی (ع)» با تلاش جمعی از محققین یکی از قویترین پروژههای پژوهشی در موضوع سیره و تاریخ را « دانشنامه امام علی علیه السلام» است که دایرةالمعارفی است موضوعی درباره شخصیت، سیره عملی و اندیشههای حضرتش. این اثر شامل یکصد و سی مدخل اصلی و حدود سه هزار مدخل فرعی است که با همکاری بیش از دویست تن از اساتید و پژوهشگران برجسته حوزه و دانشگاه تألیف شده است. کتاب در ده موضوع کلان سامان یافته است که عبارتند از: حکمت و معرفت، مبدأ و معاد، نبوت و امامت، اخلاق و سلوک، حقوق، سیاست، اقتصاد، تاریخ، سیره، مرجع شناسی. در هر جلد از این کتاب که یک موضوع را به خود اختصاص داده است، مقالات پژوهشی متعددی توسط اندیشمندان اسلامی ارائه شده که به مسألهای مبنایی و اساسی در آن موضوع پرداخته است.
«دولت آفتاب، اندیشه سیاسی و سیر حکومتی علی (ع)»
این کتاب که اثر مصطفی دلشاد تهرانی است با ارائه بخشهایی از اندیشههای سیاسی حکیمانه و سیره حکومتی پسندیده امیرالمومنان (ع)، پس از مروری بر شکل گیری دولت آن حضرت به بحث درباره دولت و بیعت، مفهوم، جایگاه، ماهیت و اهداف آنها پرداخته است.
«با علی (ع) در صحرا»
کتاب «با علی (ع) در صحرا» تدوین حجتالاسلام محمدرضا رنجبر» شرح و بسط دو حکمت از حکمتهای حکیمانه امیرالمؤمنین علی (ع) است که مشتمل بر لُبابِ معرفت است. حکمتِ نخست، در باب بیان سخنهای آن امام همام با جناب کمیلبنزیاد نخعی است و حکمت ثانی، در باب بیان علل و رازها درخصوص پارهای از احکام خداوند.
«آن است شیوه حکومت»
کتاب «آن است شیوه حکومت» ترجمه سیدمهدی شجاعی از عهدنامه و یا همان نامه معروف امام علی (ع) به مالک اشتر است. از نکات قابل توجه این کتاب مقدمهای است که شجاعی بر این اثر نوشته است. او در این مقدمه هدف از حکومت در اسلام و آن چه به عنوان خلافت و حکمرانی در این آئین بر مسلمانان رفته را مرور و درباره منشور حکومت علوی و اسلامی که برگرفته از نهج البلاغه است و در نامه حضرت امام علی (ع) به مالک اشتر متبلور میشود، نکاتی را بیان کرده است.
ایبنا
جوان خوش اخلاق
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در روایتی می فرماید: شابّ سخيّ حسن الخلق أحبّ إلى اللَّه من شيخ بخيل عابد سيّئ الخلق.
جوانی که سخاوتمند و دارای اخلاق خوب باشد از پیری که سالیان سال خدا را عبادت می کند ولی بخیل و بداخلاق است نزد خدا محبوب تر می باشد.
از این روایت استفاده می شود که صفات اخلاقی در عبادات اثر می گذارد. نباید گفت که عبادت جدا و این صفات جداست. مثلا نماز شب و حج جداگانه محاسبه می شود و بخل و اخلاق بد هم جدا. اخلاق بد عبادات را کم ارزش می کند و اخلاق خود عبادات کم را ارزشمند می سازد.
آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته