شرح دعای روز اول ماه رمضان
بسمالله الرحمن الرحیم
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فیه صِیام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.
خدایا! روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار ده، و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی و مرا از خواب غافلان بیدار ساز و گناهم را ببخش ای معبود جهانیان و در گذر از من ای بخشنده گنهکاران.
پیامبر اسلام (ص) فرمودند: ای مسلمانان آگاه باشید چه بسیارند کسانی که از شبزندهداری و عبادت شبانه جز رنج بیداری در شب بهرهای دیگر ندارند و بسیارند کسانی که از روزه جز تحمل گرسنگی و تشنگی بهره دیگری ندارند.
لازم است که انسان به کیفیت روزه و عبادت خود در این ماه توجه کامل داشته باشد تا از این ماه بهره کامل ببرد.
حضرت رسول اکرم (ص) در ادعیه هر روز این ماه، از خداوند درخواستهایی دارند که موجب تعالی عبادت و بندگی در این ماه است.
روز اول ماه مبارک رمضان، مؤمن چه خواستهای باید داشته باشد؟
۱. از روزهداران واقعی باشد؛
۲. از شبزندهداران حقیقی باشد؛
۳. از خواب غفلت بیدار شود؛
۴. گناهان بخشیده شود؛
۵. گذشت و بخشش خداوند شامل حال او شود؛
«اللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ صِیامَ الصَّائِمِینَ»
روزه حقیقی روزهای است که ثمره آن فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نباشد بلکه انسان زبان را از دروغ نگه دارد، چشم را از دیدن هر چه حرام است بپوشاند، دعوا و منازعه را ترک نماید، حسادت ننماید، غیبت نکند، غضبناک نباشد، ترک دشمنی نماید، آزار و اذیت دیگران نکند و در کارهای خیر و عبادی و نوافل سستی ننماید تا روزهاش وسیله قرب به سوی خدا باشد.
«وَقِیامِی فِیهِ قِیامَ الْقائِمِینَ»
عبادت مرا عبادت واقعی قرار بده و شبزندهداریم را شب زنده داری حقیقی قرار بده که نتیجهاش تحمل بیداری شب نباشد بلکه رسیدن به مقام عبودیت و بندگی خدا باشد که اگر اینطور شود، به هدف خلقت رسیدهایم.
سوره ذاریات آیه ۵۶ میفرماید: وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند نیافریدیم)
در فرمایش امام صادق (ع) به عنوان بصری برای مقام عبودیت، ۳ علامت آمده است. یکی از آنها این است که بنده، خود را مالک چیزی نداند. بندگانی که در مرحله عبودیت خداوند هستند، به دنیا رغبتی ندارند و دنیا را مانند زندان میدانند (الدُنیا سِجْنُ المُؤمِن)
وقتی رغبت دنیا از قلبشان خارج شد، خداوند نوری را در قلب آنها جایگزین میکند که از هر عمل خلاف رضای خدا تنفر داشته و از باطل گریزان باشند.
«وَنَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلِینَ»
در منطق اهل ایمان، همه انسانها در حال سیر و سفر بهسوی حضرت حق هستند. در سوره انشقاق آیه ۶ میفرماید: یَا أَیُّهَا الإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلاَقِیهِ (ای انسان، یقیناً تو با کوشش و تلاشی سخت به سوی پروردگارت در حرکتی، پس او را [در حالی که مقام فرمانروایی مطلق و حکومت بر همه چیز ویژه اوست و هیچ حکومتی در برابرش وجود ندارد] دیدار میکنی)
انسان در حال سفر، هرچند سفر مادی باید در حالت بیداری و توجه کامل باشد تا به طرف مقصد حرکت کند. زاد و توشه مناسب بردارد، مرکب مناسبِ راه را داشته باشد، موانع راه را بداند. بدیهی است که با حالت خوابآلودگی و بیتوجهی و غفلت، سفرهای مادی سرانجام ندارد، چه رسد به سفر معنوی به سوی حق. به خاطر همین اهل معرفت، اولین مقام سلوک را یقظه (بیداری و توجه) میدانند و مقابل این حالت غفلت است و بیخبری.
در قرآن کریم غفلت از منکرات شمرده شده است.سوره اعراف آیه ۲۰۵ میفرماید: وَ لاَ تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ (و هرگز از غافلان مباش)
باید از غفلت دور بود. انسان غافل مانند کرم ابریشم دورِ خودش را در این دنیا میتند و گرفتار آن میشود و دیگر از زندان دنیا خلاص نمیشود. اگر از این پیلهای که خود درست کرده است رها نشود، از بین میرود، بدون اینکه به نتیجهای برسد که برای آن خلق شده است.
«وَهَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلهَ الْعالَمِینَ»
انسان سالک وقتی از غفلت و بیخبری دور شد متوجه میشود که برای رسیدن به مقصد و مقصود نیاز به یک شستشوی باطنی دارد و آن پاک شدن از گناهان است پس درخواست بخشش میکند.
«وَاعْفُ عَنِّی یَا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ»
سوره آلعمران آیه ۱۳۵ میفرماید: وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ (و آنان که چون کار زشتی مرتکب شوند یا بر خود ستم ورزند، خدا را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند؛ و چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزد؟)
انسان نیاز به طهارت و پاکی باطن دارد و این پاکی یا از گناه است یا از ظلم به خویش است. بر خویشتن ظلم کردهاند که چرا درون را از رذائل پاک نکردند، چرا درون را به فضائل آراسته ننمودهاند، چرا نور خدا در وجودشان جلوهگر نیست. بنابراین هم از ارتکاب معاصی طلب بخشش باید کرد و هم از ظلم بر خویش و این با دو عبارت از خداوند خواسته شده است: «یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ».
آبروی مومن امانتی الهی است
جلسه هفتگی درس اخلاق آیتالله العظمی جوادی آملی امروز (چهارشنبه) در مسجد اعظم قم بهصورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد.
در این جلسه، آیتالله العظمی جوادی آملی به شرح حکمت 159، 160 و 161 نهجالبلاغه پرداختند.
معظم له اظهار داشتند: حضرت امیرالمومنین در خطبه 159 نهج البلاغه می فرماید: «مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ، فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ»؛ یعنی کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید دیگران را به سوءظن نسبت به خود سرزنش کند.
ایشان بیان داشتند: حضور در موقعیتهای مشکوک و محل تهمت، از نظر دینی ناپسند است و ممکن است باعث خدشه به حیثیت فرد شود. همانگونه که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند، اگر کسی خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید از بدگمانی دیگران گلهمند باشد.
آیتالله العظمی جوادی آملی با تاکید بر اهمیت حفظ آبروی مؤمن اظهار داشتند: آبروی مومن امانتی الهی است؛ انسان نسبت به مالی که کسب میکند مالک است، اما آبروی او متعلق به خداوند است. آبروی مؤمن به سبب ایمان او بهدست میآید و امانت الهی محسوب میشود. ازاینرو، کسی حق ندارد به آبروی خود لطمه بزند، همانطور که جامعه اسلامی نیز نباید خود را خوار و ذلیل نشان دهد.
ایشان با اشاره به حدیثی از اصول کافی تصریح کردند: خداوند سبحان همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده، اما حفظ آبرو و عزت او را بر عهده خود مؤمن نگذاشته است؛ زیرا عزت، متعلق به خداوند است، همانطور که در قرآن کریم آمده است: ﴿العِزَّةُ لِلَّهِ جَمِيعًا﴾ بنابراین، انسان مؤمن، امین خداوند در حفظ حیثیت خود است و نباید اقدامی انجام دهد که به عزت ایمانی او خدشه وارد شود.
آیتالله العظمی جوادی آملی در ادامه به شرح حکمت ۱۶۰ پرداختند و بیان داشتند: حضرت می فرماید: «مَنْ مَلَكَ، اسْتَأْثَرَ»؛ یعنی کسی که مالک شود، میل به انحصار پیدا میکند.
ایشان با تبیین این سخن تأکید کردند که این انحصارطلبی میتواند در ابعاد مالی، سیاسی و اجتماعی ظهور کند.
معظم له بیان داشتند: اگر کسی به سرمایه دست پیدا کند، تلاش میکند بر حجم آن بیفزاید و اگر به قدرت برسد، سعی میکند سلطه خود را تحمیل کند و دیگران را تحت سیطره خود درآورد. این میل به انحصار در تاریخ بارها موجب استبداد شده است.
ایشان افزودند: برخی از مفسران، واژه “استئثار” را به استبداد معنا کردهاند و “ملک” را نه از ریشه “مالک"، بلکه از “ملوک” دانستهاند، اما در هر دو حالت، مفهوم اصلی این جمله تأکید بر خطر انحصارطلبی در قدرت و ثروت است.
معظم له در ادامه به حکمت ۱۶۱ اشاره کردند که امیرالمومنین میفرماید: « مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ، وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا.» یعنی کسی که فقط به رأی خود تکیه کند، هلاک خواهد شد. استبداد، خودرأیی و بیتوجهی به مشورت، فرد و جامعه را به نابودی میکشاند.
معظم له سپس به تبیین جایگاه عقل در منظومه معرفتی اسلام پرداختند و با استناد به کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در نهجالبلاغه، عقل را عامل تشخیص حق از باطل و معیار سنجش اعمال انسان دانستند.
ایشان با اشاره به ارتباط عقل نظری و عملی، تأکید کردند: سعادت انسان در گرو بهرهگیری صحیح از عقل و پرهیز از هوای نفس است. عقل، انسان را از جهالت و گمراهی نجات میدهد و او را به مسیر صحیح هدایت میکند.
نسبت علویان با تشیع و جایگاه آنها در دیدگاه مقام معظم رهبری
علویان به عنوان یک گروه مذهبی با ویژگیهای خاص خود در مناطق مختلف، به ویژه در ترکیه، سوریه، لبنان و عراق پراکندهاند. در این میان، مقام معظم رهبری بهطور مشخص نگاه ویژهای به علویان دارند که در این یادداشت علمی به آن پرداخته شده است.
خبرگزاری حوزه | در تحولات تاریخی و دینی جهان اسلام، نقش و جایگاه علویان، به ویژه در رابطه با تشیع و نگرشهای فقهی و اجتماعی آنها، مسئلهای مهم و قابل توجه است.
علویان به عنوان یک گروه مذهبی با ویژگیهای خاص خود در مناطق مختلف، به ویژه در ترکیه، سوریه، لبنان و عراق پراکندهاند. در این میان، مقام معظم رهبری بهطور مشخص نگاه ویژهای به علویان دارند که در این یادداشت علمی به آن پرداخته خواهد شد.
دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب
در سالروز قیام تاریخی مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶، صبح امروز (دوشنبه) جمعی از مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
اخبار و تصاویر متعاقباً منتشر خواهد شد.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
لازم میدانم یاد کنم از امام جمعهی شهید و فقیدمان مرحوم آقای آلهاشم که سال گذشته در همین جلسه در اینجا بیانات متین، با بیان فصیح و پر مغز بیان کردند. خداوند انشاءاللّه درجات ایشان را عالی کند و خوشا به سعادت خدمتگزارانی که پایان کارشان این چنین با این شیوه به ارادهی الهی انجام میگیرد.
همچنین یاد کنم از استاندار جوان و انقلابی و محبوب آذربایجان که ایشان هم جزو شهدای آن حادثه هستند و دیگر شهیدان عزیزی که در حادثهی تلخ گذشته از دست ملت ایران گرفته شدند.
تهدید نرمافزاری یعنی دستکاری کردن افکار عمومی مردم؛ یعنی ایجاد اختلاف؛ یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ یعنی ایجاد تردید در پایداری در مقابل دشمن. این کار را دارند میکنند. به فضل الهی تا امروز موفق نشدند؛ تا امروز وسوسه دشمن نتوانسته دل مردم ما را تکان بدهد و جوانان ما را از عزم و از حرکت باز بدارد.
نمونهاش همین راهپیمایی عظیم روز ۲۲ بهمن. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟ بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، روز پیروزی انقلاب را آحاد مردم و نه نیروهای مسلح نه مسئولین، بلکه تودهی مردم، آحاد مردم، بدنه ملت اینجور گرامی بدارند و با این حجم عظیم وارد میدان بشوند… با همه مشکلاتی که وجود دارد…
مردم مشکلاتی دارند، توقعاتی دارند، توقعات به حقی دارند اما اینها مانع نمیشود از اینکه از انقلابشان دفاع کنند. معنایش چیست؟ معناش این است که تهدید نرم افزاری دشمن تا امروز در این کشور و بر این ملت کارساز نبوده است.
نقش زبان در اخلاق نیک
حجت الاسلام والمسلمین همتیان:
امیرالمومنین علی علیه السلام در خطبه ۱۲۸ راجع به اهمیت اخلاق می فرمایند:
مردم بپرهیزید و دوری کنید از شکستن وخرد کردن اخلاق خود و بپرهیزید از اینکه در اخلاق خود تغییرات نامطلوب ایجاد کنید.
اگر اخلاق انسان بشکند ارزش و بهای انسان نیز پایین میآید.
امیرالمومنین میفرمایند: ای مومن! علم و ادب بهای جان توست و هر چه به علم و ادب خودت اضافه کنی به ارزش و بهای خود اضافه کرده اید
در جامعه مردم برای فردی ارزش قائل هستند که ادب داشته باشد.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند ارزش هر انسانی به مقدار همت او است
همت یعنی دید بلند و افق وسیع و تلاش خستگی ناپذیر برای رسیدن به هدفی
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: ارزش هر انسانی به آن چیزهایی است که او دوست می دارد.
انسانی که از ارزشهای اخلاقی و اخلاق پسندیده استفاده میکند،
انسان ارزشمندی میباشد و انسانی که فاقد اخلاق است، ارزش و جایگاهی ندارد.
اخلاق راه نجات انسان است.
شخصی که فاقد اخلاق ندارد انسانیت خود را هم از بین برده. صورت او به شکل انسان است ولی باطن او به شکل حیوان است.
پیامبر صلی الله علیه و اله وقتی میخواهند اسلام را معنی بکنند میفرمایند: الاسلام حسن الخلق.
هزینه کردن به اندازه وسع
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
إنَّ المُؤمِنَ یأخُذُ بِأَدَبِ اللّهِ عز و جل؛ إذا وَسَّعَ عَلَیهِ اتَّسَعَ، وإذا أمسَک عَلَیهِ أمسَک.
همانا مومن، به ادب خداوند عز و جل رفتار می کند؛ هر گاه خدا به [زندگی] او گشایش بدهد، او گشاده دستی می کند، و هر گاه بر او تنگ بگیرد، او نیز دست نگه می دارد.
الکافی: ج ۴، ص ۱۲
مژده منجی
رهبر معظم انقلاب مدظله العالی:
«تبریک عرض میکنم ولادت باسعادت حضرت بقیّةاللهالاعظم (سلام الله علیه) را که حقیقتاً یک عید جهانی و بشری است. مژدهی عدالت، امید به استقرار عدالت، یکی از خواستهها و دلخوشیهای همیشهی بشر در طول تاریخ بوده. هیچ زمانی را شما در تاریخ بشر پیدا نمیکنید که انسانها در آنجا منتظر عدالت نباشند.»
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
تحلیل فرمایشات اخیر رهبرانقلاب
به پیوست تحلیل بیانات مهم سه دیدار اخیر مقام معظم رهبری مدظله العالی تقدیم میگردد
از چه ابزارهایی برای جذابیت سخنرانی استفاده کنیم؟
حجت الاسلام والمسلمین محمد باقر شریعتی سبزواری، از اساتید حوزه علمیه و از صاحبنظران فن خطابه و تبلیغ، در گفتوگویی با هفتهنامه افق حوزه، به بررسی ابعاد مختلف تبلیغ و هنر منبر پرداخت.
وی که آثار ارزشمندی چون «خطبه و خطابه در اسلام» و «دربارهٔ سخن و سخنوری» و «مناظره و تبلیغ» را در کارنامه علمی خود دارد، در این مصاحبه به نکات ظریف و کاربردی در زمینه تبلیغ و سخنرانی پرداخته که تقدیم نگاه شما فرهیختگان خواهد شد:
سؤال: چه عواملی باعث موفقیت یک سخنرانی از منظر قرآن میشود و چگونه میتوان این عوامل را در عمل به کار بست؟
“تبلیغ دین، امانتی است الهی که در فکر و قلب مبلغان قرار گرفته است. هر مبلغی در پیشگاه خداوند و مردم مسئول است که این امانت را به بهترین وجه به مردم برساند. همانطور که در آیه قرآن آمده است: “الَّذِینَ یبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیخْشَوْنَهُ وَلا یخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَکفَی بِاللَّهِ حَسِیبًا” (سوره احزاب، آیه ۳۹)، مبلغان دین باید با تقوای الهی و اخلاص کامل به تبلیغ دین بپردازند و در این راه، خوف و ترسی جز از خدا نداشته باشند. بدون شک رسالتهای الهی را باید از قرآن بگیریم و به مردم ابلاغ نماییم. هر آیهای، رسالتی از رسالتهای الهی را در بر دارد. حدیث برای تبیین آیهٔ قرآن است.
“قرآن در این زمینه راهنمایی کرده و ما نیز هیچگاه از قرآن تخطی نمیکنیم. هنگامی که منبریها را ارزیابی میکنیم، اگر محور سخنرانی شان قرآن نباشد و حدیث باشد، به آنها میگوییم که سخنرانی شما فاقد مبنای قرآنی است و نمیتواند مورد قبول قرار گیرد.”
البته ابتدا به آن ها تذکر می دهیم. اگر در مرتبه بعد همچنان در آغاز سخن حدیث نقل کنند و محتوای آن را شرح دهند، باید به یاد داشته باشند که روایت داریم: حدیث در گام اول باید حتماً به قرآن عرضه شود؛ اگر قرآن آن را پذیرفت، نقل شود وگر نه، «فَاضْرِبُوهُ عَلَی الْجِدَارِ»؛ یعنی به اصطلاح مودبانه، آن را کنار بگذارید و علمش را به خودشان بازگردانید.
امّا شیوۀ تبلیغ نیز در خود قرآن آمده است:
ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (سوره نحل، آیه ۱۲۵)
این بهترین و جامعترین آیه برای تعیین شیوۀتبلیغ، به شکل منبر و سایر راههای تبلیغ است و حتی مواردی مانند ارائهٔ فیلم در سینماها و رسانهها است. در آیه آمده است:
ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ.
قداست ازدواج در متون دینی
خانواده همواره در طول تاریخ وجود داشته و بشر هرگز گله وار زندگی نکرده است.
قداست ازدواج
هر پیوندی بر اساس ارزش هایی که کنش گر به آن معتقد است، شکل می گیرد. این ارزش ها گاه ذاتی و گاه عرضی هستند که هر کدام نوع خاصی از تعامل را در پی دارند. پیوندهایی که مبتنی بر ارزش های ذاتی هستند به خودی خود جذابیت دارند و به صورت طبیعی رخ می دهند.
در این گونه پیوندها فرد به دنبال سود نیست و این خود تعامل است که برای او موضوعیت و جذابیت دارد، اما در پیوندهایی که مبتنی بر ارزش های عرضی هستند، فرد به دنبال پاداش های دلخواه خود است و به همین خاطر به تعامل می زند و به برقراری پیوند رضایت می دهد.[1] منطق اسلام ازدواج را امری مقدس می داند و فراتر از آثار و فوائد دنیایی که بر آن مترتب می باشد، آن را دارای اجر و پاداش معنوی معرفی می کند
.
خانواده همواره در طول تاریخ وجود داشته و بشر هرگز گله وار زندگی نکرده است[2] بلکه با مقدس شمردن ازدواج، جایگاه ویژه ای نیز برای آن ترسیم می نموده است. در دیدگاه متون دینی نیز ازدواج محبوب خداوند و یک پیمان مقدس شمرده شده است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)درباره جایگاه ازواج می فرماید: «ازدواج کنید و دیگران را به ازدواج در آورید در این امر به آن ها کمک کنید، و بدانید که از خوشبختی فرد مسلمان، پرداختن هزینه ازدواج زن بی شوهر است و هیچ چیز را خدای بزرگ در اسلام بیش از خانه هایی دوست ندارد که با ازدواج آباد شوند».[3]
ازدواج سنتی الهی
ازدواج سنتی است که به دست سنت گذار حکیم بنیان گذاری شده است و برخاسته از اسطوره های کهن نیست. بنابراین در همه زمانها و مکان ها شایستگی و بایستگی خود را حفظ کرده و هیچ گاه کهنه و بی فایده نخواهد بود. پیروی از چنین سنتی، فرهنگی ناب را بر جامعه حاکم می کند و به آن هویتی الهی و دینی می بخشد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «ازدواج کنید، پس همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: کسی که دوست دارد از سنت من پیروی کند، همانا یکی از سنت های من ازدواج است».[4] ازدواج نه تنها مقدس است و به آن بسیار سفارش شده است، بلکه درباره یاری رساندن به دیگران در امر ازدواج نیز تاکیدهای فراوانی وجود دارد و برای این کار پاداش های بزرگی بشارت داده شده است.
رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «هر کس از راه حلال برای به ازدواج در آوردن دیگران تلاش کند تا خداوند آن دو را به هم برساند، خداوند او را به ازدواج حور العین در آورد و به جای هر قدمی که برداشته و کلمه ای که به زبان آورده باشد، پاداش عبادت یک سال به او تعلق می گیرد.»[5]
خلاصه سنت
از این روست که روایات دینی دست از تبیین صرف شسته و به بعد هنجاری مسأله نیز می پردازد و با سفارش های فراوان و موکد به تزویج و بقای این سنت ترغیب می نماید. اهمیت این سنت الهی به اندازه ای است که کامل ترین افراد و پاک ترین عارفان نیز حاضر نیستند شبی را خارج از چارچوب این سنت سپری کنند، حتی اگر در مقابل آن تمام دنیا را به دست آورند.
حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: «مردی نزد پدرم حضرت باقر (علیه السلام) آمد. ایشان فرمودند: همسر داری؟ آن شخص گفت: خیر. پدرم به او گفت: دوست ندارم دنیا و آنچه در آن است از من باشد و یک شب را بدون همسر به سر برم.»[6] با توجه به این روایات که ازدواج را محبوب خداوند، سنت رسول الله و سیره اهل بیت معرفی نموده و ازدواج را موجب تکمیل دین می داند، می توان گفت ازدواج بر ارزش های ذاتی استوار است و به عبارت دیگر خود این پیوند است که ارزشمند است، هر چند منافعی از جمله ایجاد آرامش، ارضای نیاز جنسی و اموری از این دست را نیز در پی دارد
.
بنابراین در جوامعی که ازدواج را مقدس می دانند، این پیوند به خودی خود انجام می گیرد و از دوام و پایداری بیشتری برخوردار است. حتی هنگامی که تعامل میان زن و شوهر یک سویه می شود؛ یعنی خدمات با مهربانی های زن یا شوهر بی پاسخ می ماند، این تعامل برقرار می ماند، هر چند ممکن است موجبات اندوه و ناراحتی طرف محروم را فراهم آورد.
آنچه گفتیم به این معنا نیست که در این جوامع هیچ مانعی بر سر راه ازدواج وجود ندارد و یا هیچ طلاقی رخ نمی دهد، بلکه به این معنا است که در فرهنگ هایی که ازدواج مقدس شمرده می شود، این پیوند طبیعی تر و بادوام تر از جوامعی است که این نگرش در آنها وجود ندارد. در این جوامع، فرد متاهل از منزلتی اجتماعی برخوردار است که فرد مجرد از آن بهره ای ندارد.
منزلت فرد متاهل و مجرد
هرچند در اسلام ازدواج واجب نیست؛ اما مقدس شمردن آن در فرهنگی دینی و سفارش های فراوان نسبت به آن موجب شده است که فرهنگ اسلامی نسبت به افرادی که با وجود امکانات و توان مورد نیاز از این سنت رویگردان هستند رویکردی تحقیر آمیز در پیش بگیرد.
این افراد باید مورد طرد و فشار فرهنگی قرار گیرند تا در پیروی از هنجارها سر تسلیم فرو آورند و در مقابل، تشویق و پاداش افرادی که بنابراین هنجار رفتار نموده اند، برخورداری بیشتر از تایید و منزلت اجتماعی است. وجود روایاتی که از افراد مجرد با برچسب هایی مانند اشرار و برادران شیطان یاد می کنند و روایاتی که فرد متأهل را محترم و عبادات او را با ارزش می شمارند، شاهدی بر این مدعاست. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «برگزیدگان امت من متاهلین و بدترین امت من مجردها هستند»[7]
و در روایاتی دیگر زحمات فرد مجرد در انجام عبادات کم ارزش دانسته شده در حالی که شخص متاهل به عنوان کسی که هنجارها را رعایت نموده است از منزلت بالایی برخوردار است و عبادات کم او ارزش بسیار دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «شخص متاهلی که در خواب باشد، نزد خدا با فضیلت تر از روزه دار مجردی است که شب را تا به صبح عبادت کرده باشد»[8]. و نیز می فرماید:«هر کس ازدواج کند نصف دینش به او اعطا شده است»[9]،
و این حدیث: «دو رکعت نماز شخمن متاهل از هفتاد رکعت نماز شخص مجرد با فضیلت تر است.»[10] نیز از فرمایشات امام صادق است
.
از آن جایی که پیروی نکردن از این هنجار خود زمینه ساز کجرویهای بسیاری است، به همین خاطر از افراد مجرد با برچسب هایی همچون برادران شیطان یاد شده است و حتی این بی منزلتی پس از مرگ هم گریبانگیر آنها است و پست ترین مردگان شمرده شده اند.
این برخورد اجتماعی، هزینه های روانی مجرد ماندن را افزایش می دهد و افراد مجرد تحت فشارهای فراوان اجتماعی وادار به پیروی از هنجارهای ازدواج می شوند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «مجردها پست ترین مردگان شما»[11] و«بدترین مردم و برادران شیاطین هستند».[12]
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور
پی نوشت:
[1] . ویلیام اسکیدمور، تفکر نظری در جامعه شناسی، ص 133.
[2] . ادوارد وستر مارک یکی از مخالفان سرخت تکامل خانواده به نقل از اعزازی، 1389، ص 15.
[3] . کافی، ج 5، ص 328.
[4] . وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸
[5] . بحارالانوار، ج 100، ص 127.
[6] . وسایل الشیعه، ج 14، ص 7.
[7] .بحارالانوار، ج 100، ص 221.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . تهذیب الاحکام، ج 7، ص 239.
[11] .همان.
[12] . بحارالانوار، ج 100، ص 221.
منبع: کتاب شاخص های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام
راسخون