رهبر انقلاب دلیل حضور ایران در سوریه را تبیین کردند.
بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مردم به شرح زیر است:
* در قضیهی فتنهی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطهی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.
* ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکاییها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهلبیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت.
* یک علت دیگر مسئلهی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند میآید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یک چیز معمولی نبود.
غرض از امتحان و ابتلا چیست
بنا بر این در امتحان و ابتلاء فقط جنبه خبر یافتن لحاظ نشده بلکه مطلوبیّت نیز در آن ملحوظ است. یعنی امتحان و ابتلا فقط و فقط برای خبردار شدن نیست ؛ بلکه امتحان کننده می خواهد از راه امتحان ، شیء مطلوب و خالص را به دست آورد. وقتی کسی را شلاق می زنند مراد این است که او را اصلاح کنند لذا کلمه محن در این مورد به کار می رود. همچنین طلا و نقره را ذوب می کنند تا ناخالصی آن ظاهر شود و طلا و نقره خالص به دست آید ؛ لذا در این مورد نیز واژه امتحان به کار می رود.
امتحان سخن نیز برای این است که سخن ارزشمندی حاصل شود. دباغی پوست را نیز امتحان می گویند چون در اثر دباغی ، پوست نرم و لطیف می شود. معلّم هم که دانش آموز را امتحان می کند صرفاً برای آگاه شدن از میزان اطلاعات دانش آموز نیست ؛ بلکه غرض اصلی امتحان ، این است که دانش آموزان وادار به درس خواندن شوند و رشد کنند.
و کسانی به کلاس بالاتر روند که مراتب پایینتر را به خوبی یاد گرفته اند. لذا بسیاری اوقات معلّمین ، امتحان میان ترمی می گیرند و چه بسا شاگردان را تهدید می کنند که نمره میان ترمشان را در نمره ترم آنها دخالت خواهند داد ؛ ولی در عمل چنین نمی کنند. چون مقصودشان صرفاً تحریک نمودن دانش آموزان به درس خواندن است.
بنا بر این ، از آنجایی که با برهان اثبات شده که خداوند متعال کمال محض است و جهل در او راه ندارد ،لذا در امتحان او جنبه ی خبر گرفتن را باید کنار گذاشت. پس امتحان خدا فقط برای اغراضی است که به امتحان شونده بر می گردد نه به امتحان کننده. و این اغراض بسته به افراد مختلف، متفاوت است.
امتحان انبیاء و ائمه و اولیاء برای این است که کمالات وجودی آنها برای دیگران آشکار گردد. و برای مومنین عادی وسیله خالص شدن از شرکهای خفی است ؛ همانگونه که آتش با ذوب نمودن سنگ طلا ، ناخالصی آن را جدا می کند ، و در نهایت طلایی خالص حاصل می شود. امتحان الهی برای عدّه ای نیز مجازات است.
از شیوه جالب محاسبات خدا
تحلیل و برداشت آدم ها از یه موقعیت مشابه، به #زاویه دید اون ها بستگی داره. زاویه ای که میتونه گاهی باز، گاهی بسته و یا حتی گاهی از سر خیرخواهی باشه.
مرحوم #آیت_الله_فاطمی_نیا داستانی رو تعریف میکرد که:
«نقل شده است روزی “معروف کرخی” نشسته بود. عدّهای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند:
آقا آن ها را نفرین کن، چه جوان های بدی هستند! معروف دستهای خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت #قسم می دهم کسانی را که در این دنیا اینقدر خوشحال کردی، در آخرت هم همینطور آن ها را خوشحال کن!
آنها به معروف اعتراض کردند: ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول #گناه هستند را نفرین نکردی و برای آنها دعا کردی؟
معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید، من آن ها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال شوند، باید در این جا توبه کنند. این دعا یعنی خدا به آن ها توبه عنایت کند.»
آیت الله فاطمی نیا اینطور ادامه میداد:
«حالا ببینید، منِ رو سیاه که معروف نیستم، خاک پای او هم نمی شوم ، از کنار عروسی ها که عبور می کنم می بینیم بی بند و باری زیاد است. می گویم خدا آن ها را مبارک گرداند.
می گویند آقا شما چرا؟!
می گویم پس چه بگویم ؟
برکت مصادیق مختلف دارد. یعنی خدا آنها را متحوّل کند، به آنها آگاهی بدهد تا توبه کنند. آدم برادر و خواهر خود را نفرین می کند؟!
بگو خدا آنها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آن ها متحوّل می شوند.»
رفتارهای که زندگی را تباه میکند
داشتن یک زندگی آرام خریدنی نیست تا بتوانید با پول آن را بخرید، یا منتظر باشید تا کسی آن را به شما هدیه دهد، بلکه زندگی خوب را باید بسازید و از مارهای که زندگی را تباه میسازد دوری کنید. ما در این نوشتار…
اگر صداقت در بین زوجین نباشد آن زندگی رنگ آرامش را نخواهد دید.
صفحات: 1· 2
تولی و تبری در تربیت دینی
این هیئت ترکیبی «تولی و تبری» در مفاهیم دوستی خدا، دوستی با دوستان خدا، پیامبران، امامان معصوم و مؤمنان و دشمنی با دشمنان خدا و دشمنان انبیا و اولیای الهی و نیز اعتقاد به ولایت اهلبیت پیامبر علیهمالسلام و دوستی با آنان و دشمنی با دشمنان آنان استعمال میشود
آیا تا الآن پرندهای را دیدهاید که با یک بال پرواز کند؟ یقیناً نه! چون اصلاً پرواز با یک بال ممکن نیست. و اگر پرندهای فقط یک بال داشته باشد، همیشه از پرواز محروم میماند حالا آن یک بال هر قدر هم قوی و سالم و زیبا و همهچیز تمام باشد.
در دین ما هم مسائل زیادی وجود دارد که وجودشان با یکدیگر اثربخش است. یکی از معروفترین آنها تولی و تبری است که جزء فروع دین است. علامه طباطبایی در تفسیر ارزشمند خود، المیزان در تعریف این دو نوشته است:
این هیئت ترکیبی «تولی و تبری» در مفاهیم دوستی خدا، دوستی با دوستان خدا، پیامبران، امامان معصوم و مؤمنان و دشمنی با دشمنان خدا و دشمنان انبیا و اولیای الهی و نیز اعتقاد به ولایت اهلبیت پیامبر علیهمالسلام و دوستی با آنان و دشمنی با دشمنان آنان استعمال میشود[1].
صفحات: 1· 2
اساس تربیت دینی
یکی از مهمترین شرایط برای رسیدن به موفقیت در هر کاری، دقت در مراحل اولیه و اساسی انجام آن کار است. حالا چه تهیه یک غذا باشد که نقش مواد اولیه در کیفیتش کاملاً مشخص است. چه بنای یک خانه و ساختمان باشد…
یکی از مهمترین شرایط برای رسیدن به موفقیت در هر کاری، دقت در مراحل اولیه و اساسی انجام آن کار است. حالا چه تهیه یک غذا باشد که نقش مواد اولیه در کیفیتش کاملاً مشخص است. چه بنای یک خانه و ساختمان باشد و چه حتی برپا کردن یک چادر. در تمامی اینها، اگر اساس و پایه درست نباشد، تمامی تلاشها بیفایده و بیثمر خواهد بود و حتی گاهی باعث ضرر.
این اساس داشتن، صرفاً مربوط به امور مادی نیست، بلکه امور معنوی مانند اخلاق و حتی دین هم اساس خودشان را دارند که برای رسیدن به حد مطلوب در کسب این امور نیز باید به آنها توجه ویژه داشته باشیم.
صفحات: 1· 2