ما به احمد یک حقیقت بدهکاریم، نه یک انتقام
«احمد بالدی»، در اعتراض به اجرای دستور تخلیه رستوران خانوادگیشان در پارک زیتون، خود را آتش زد و چند روز بعد بر اثر ۷۰ درصد سوختگی جان باخت.
🔸 این خبر، که ابتدا با روایتهای احساسی و نادقیق در شبکههای اجتماعی همراه شد، فوراً به یکی از نمادهای بحران ساختاری خوزستان تبدیل شد.
♦️ پیرو این ماجرا رئیس جمهور نماینده ویژه ای جهت بررسی ماجرا اعزام کرد و شهردار اهواز به توصیه برخی مقامات از سمت خود کناره گیری کرد.
🟥 امروز این متن خوب رو از سید راشد عدنانی ، دانش آموخته مدیریت و خط مشی گذاری عمومی دیدم… دلسوزانه ، روشنگرانه و حق مدار .
کاش گوش شنوایی باشد و به جای کار سیاسی و اقدامات نمایشی فکری برای اصلاح واقعی بکنیم قبل از اینکه “تراژدی منابع مشترک” اتفاق بیفتد.
🔻ما به احمد یک حقیقت بدهکاریم، نه یک انتقام
همه ما داغداریم. این درد، درد مشترک شهر است و هیچکس نمی تواند مرگ یک جوان را توجیه کند. اما در بحبوحه این اندوه و خشم، ما به عنوان شهروندان اهواز، به مرحوم احمد بالدی یک حقیقت کامل بدهکاریم، نه یک روایت ناقص.
اجازه ندهیم از این ماجرای عمیقا دردناک، قاعده و رویه ای برای باج گیری ساخته شود.
ماجرای احمد، آنطور که در ابتدا شنیدیم، داستان فقر مطلق و لقمه نان نبود. ماجرای احمد، داستان تلخ یک رانت بود که به بدترین شکل ممکن تمام شد.
بیایید کمی از شعارها فاصله بگیریم و فقط واقعیت های مستند این پرونده را کنار هم بگذاریم:
۱. محل کسب خانواده بالدی، یک دکه ساده در حاشیه شهر نبوده بلکه یک کافه رستوران در قلب پارک زیتون کارمندی بوده است، یک محله ی بزرگ مرفه نشین در کلانشهر اهواز.
۲. این مکان، اساسا متعلق به شهرداری بوده که طی قراردادی شبیه به قرارداد ترکمنچای، از تیرماه سال ۱۳۸۴ به مدت ۲۰ سال به پدر خانواده بالدی اجاره داده شده بود، با اجاره بهای ماهانه ۶۵ هزار تومان. تکرار می کنم: ماهی ۶۵ هزار تومان ثمن بخس در یکی از طلایی ترین نقاط شهر.
۳. قرارداد، پس از ۲ دهه، بالاخره در تیرماه ۱۴۰۴ به اتمام رسیده و همان اجاره بهای ناچیز هم طبق گزارش ها، از سال ۱۳۹۷ پرداخت نشده است.
آیا این رقم ناچیز ۶۵ هزار تومان، خودش بزرگترین بی عدالتی و توهین به هزاران جوان بیکار یا کاسب اهوازی نیست که برای یک متر جا، باید اجاره های میلیونی بپردازند؟
۴. شهرداری در این ۴ ماه، سه نقطه جایگزین را برای جا به جایی کافه+ پیشنهاد استخدام یکی از اعضای خانواده در خود شهرداری به پدر خانواده بالدی داده اما همه این پیشنهادات رد شده است. چرا؟ چون هیچ کدام به اندازه آن رانت سودآور نبوده است.
۵. فاجعه آن روز، یک اتفاق ناگهانی نبوده است. از تیرماه، تهدیدهای مستمر پدر خانواده به خودسوزی به عنوان اهرم فشار روی میز بوده و زمینه ی مساعد روحی و روانی را برای سوق دادن احمد به انجام این کار وحشتناک فراهم ساخته است. حتی گزارش شده که منزل شخصی بعضی از مدیران شهرداری، برای ارعاب احتمالا مسلحانه، شناسایی شده بود.
تراژدی واقعی اینجاست. احمد بالدی، قربانی شده است. اما او قربانی مامور شهرداری نبوده، بلکه قربانی سیستمی شده که اجازه داده یک امتیاز غیرمعمول، آنقدر ریشه بدواند که کندن آن به یک فاجعه ختم شود. او قربانی فشاری بوده که از اصرار بر حفظ آن رانت، ناشی شده است.
اگر عدالت این است که شهرداری در برابر تهدید به خودسوزی کوتاه بیاید و این رانت را تمدید کند، پس فردا، هرکس که امتیاز غیرقانونی اش در خطر باشد، می تواند یک گالن بنزین به دست بگیرد و قانون را به گروگان بگیرد.
دوستان گرامی! این دعوا، دعوای قومی و عرب و فارس نیست. این دعوای تمام شهروندانی است که در سکوت، قانون را رعایت می کنند اما می بینند که چگونه عده ای با تهدید، می خواهند بر رانت خود پافشاری کنند.
عزیزان! اجازه ندهیم خون احمد، به ابزاری برای مشروعیت دادن به باج گیری تبدیل شود. ما به احمد بدهکاریم که ریشه های واقعی این فاجعه را بخشکانیم: رانت، و استفاده از جان انسان ها به عنوان اهرم فشار.
او هیچگاه اینقدر زنده نبوده است
🔹️؛ یک سال از شهادت سیدحسن نصرالله گذشته، اما حقانیت او هر روز درخشانتر از پیش جلوه میکند. دشمنان گمان میکردند با حذف یک رهبر و یک فرمانده میتوانند شریان مقاومت را قطع کنند؛ اما تجربه یکسال گذشته نشان داد که خون او راه را نورانیتر کرده است و میراث فکری و سازمانیاش میدان را پررمقتر.
🔹️ اول: راهِ نصرالله، قبل از هر چیز مکتب مقاومت است. سیدحسن این مکتب را نه به شعار که به عمل و بالاتر از آن به یک سازمان کارآمد اجتماعی و محبوب بدل کرد؛ این مکتبِ اعتقادی، ریشه در اندیشهی امام بزرگوار(ره) دارد؛ آنجا که ایستادگی و عدم تسلیم را بهمثابه سرفصل یک حرکت تاریخساز معرفی کردند.
🔹️ دوم: میراث میدانی او «حزبالله» است؛ شجرهی طیّبهای که در سه دهه سختی، به برکت شجاعت و سیاستورزی او، از نهال به درختی تنومند بدل شد. حزبالله امروز تنها یک ساختار نظامی نیست بلکه تجسمی از مکتب مقاومت، سازماندهی مردمی و ظرفیت ملی برای دفاع و بازدارندگی دربرابر دشمن است. دشمن بارها آزمود و فهمید که مقابلهی صرف نظامی با این ارکان، نتیجهای جز تضعیف خودِ دشمن ندارد.
نگاه قدسی به فرزند
👶 فرزند در منطق قرآن و روایات، عطیهای الهی و نعمتی بیبدیل است. این باور، انگیزه درونی خانواده را برای پذیرش فرزند و پرورش او تقویت میکند. نگاه قدسی به کودک، او را صرفاً یک هزینهبر نمیبیند، بلکه او را منشأ رحمت و برکت میداند. در واقع والدین با این دیدگاه، فرزند را سرمایهای برای آخرت و استمرار نسل خویش میشمارند.
❇️ راهکار:
بازخوانی روایات مربوط به جایگاه فرزند و انتقال این نگاه به زوجهای جوان میتواند بستر روانی و معنوی فرزندآوری را محکمتر سازد.
اثر مرکب
در کتاب اثر مرکب، اثر دارن هاردی توضیح میدهد که کارهای بسیار ناچیزی که روزانه انجام میدهیم و در انجام دادن آنها استمرار میورزیم، در نهایت به یک نتیجه بزرگ میانجامند.
☘️ این کارها میتوانند عادتهای مثبت ما باشند و نتیجه خوبی در انتظار ما باشد و حتی برعکس میتوانند عادتهای بد ما باشند و عاقبت بدی در پی داشته باشند.
هنر حقیقی در نگاه دینی
🔻 اگر انسان شده ابدی، از آثار ابدی چیزی را در كارگاه خیالش می آورد و این را می پروراند، بعد خروجیش هم می شود جمال محسوس.
🎨 اینجا جای هنر است! وگرنه آن «بازی» است…
واقعاً هنرمندان ما حیف است كه كلمه بازیگر روی خودشان بگذارند؛ مگر اینكه خدایی ناكرده بازی بكنند.
🔹 اگر كسی خواست مثلاً جریانی كه برای وجود مبارک حضرت امیر(ع) در غزوه خندق پیش آمد عرضه كند:
در جنگ خندق، «عمرو بن عبدود» از لبه خندق پرید این طرف و با حضرت امیر درگیر شد.
📌 مولوی این قصه را نقل میكند:
وقتی امیرالمؤمنین(ع) او را بر زمین زد، در حساس ترین لحظه از سینه او برخاست! همه تعجب كردند كه: الآن برخاستن چرا؟!
❓ وقتی پرسیدند: چرا برخاستی؟
حضرت فرمود: او لج كرد و عصبانی شد، «او خدو انداخت بر روی علی»؛ من دیدم اگر سر او را جدا كنم، برای عصبانیت خودم است.
من كه نمیخواهم این كار را بكنم!
من «بنده حقم» ✨ و شمشیرم باید «قُربةً إلیالله» باشد.
🔹 خب! این میشود #هنر 🎭
چنین صحنهای را میشود هنرمندانه نشان داد.
💥 اما اگر كسی ماجرای صفین و مالك اشتر و دیگران را به خوبی عرضه كند، باز هم این هنر است نه بازی.
پس حیف است بگوییم: «بازیگر فلان صحنه فلان شخص بود»…
او #هنرمند است، نه بازیگر! 🌟
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 فلسفه هنر ـ جلسه 2
تاریخ: 1390/11/04
بدترين دشمن
📹آيت الله العظمی جوادی آملی:
«اين آمريکا و امثال آمريکا يکی از بدترين دشمنی هايی نسبت به اسلام دارند به خاطر همين است که اسلام آمده جلوی برده داری را گرفته است. حالا اينها افسارگسيخته شدند خيال ميکنند که اين آزادی را اينها آوردند! شما ببينيد ورق بزنيد همه جا کفاره، #آزاد کردن بنده است؛ در حج در منا در ساير موارد در روزه در هر جا هست عتق رقبه، عتق رقبه. و وجود مبارک امام سجاد(سلام الله عليه) در ماه مبارک رمضان برده ها را ميخريد با اخلاق و موعظه و دعا اينها را تربيت ميکرد و روز عيد فطر همه اينها را آزاد ميکرد.آنها با اين مکتب مخالف هستند.»
درس خارج فقه ۱۴۰۳/۱۰/۹
تکیه به ماشین دیگران بدون اجازه
⁉️ سؤال:
آیا تکیه دادن به ماشین یا دیوار خانه دیگران بدون داشتن اجازه از مالک آن (در صورتی که خسارتی وارد نشود)، جایز است؟
✍️ پاسخ:
🔹 جایز است مگر در صورتی که بداند مالک آن راضی نیست.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای.
📎
📎
اهميّت مسائل فرهنگى
قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله:
عَجَبا لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ مَخافَةً مِنَ الدّاءِ،
كَيْفَ لا يَحْتَمى مِنَ الذُّنُوبِ مَخافَةً مِنَ النّارِ.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:
شگفت از كسى كه از بيم مرض و بيمارى، از غذا پرهيز مى كند،
ولى از ترس آتش دوزخ، از گناه پرهيز نمى كند!
مكارم اخلاق، ص 147
نكته :باتوجه به این حدیث شریف، اهميّت مسائل فرهنگى و تربيتى، بيش از مسائل رفاهى و اقتصادى است.
مرگ دوستداشتنی
🔹 یکی از شیعیان به امام صادق علیهالسلام عرضه داشت:
خدا به شما توفيق دهد! آيا چنين است كه هر کسی که ملاقات با خدا را دوست بدارد، خدا نیز ملاقات با او را دوست می دارد، و هر كسی كه ديدار با خدا را دوست نداشته باشد، خدا نیز ميلی به ديدار با او ندارد؟
🔸 امام صادق علیهالسلام فرمودند:
آرى، چنین است .
🔹 آن شخص دوباره پرسید:
اگر چنین است، پس به خدا قسم که ما مرگ را دوست نداريم و این یعنی خدا نیز نمیخواهد با ما ملاقات کند؟
🔸 امام صادق علیهالسلام فرمود:
آن چنان نيست كه تو گمان برده اى. قطعا انسان هنگام رو در رو شدن با مرگ، یکی از این دو حالت را دارد:
1️⃣ اگر با صحنه اى روبهرو شود که دوست دارد و برايش محبوب تر از آن وجود ندارد و به گونه اى است كه خودش از آن استقبال میکند، پس خداوند نیز ملاقات با او را دوست می دارد، و آن مؤمن در اين هنگام ملاقات با خداوند را دوست خواهد داشت،
2️⃣ و اگر در هنگام مرگ صحنه اى را ببيند كه او را ناراحت میکند و از آن دلگیر میشود، در لحظه هیچ دشمنی برای او بدتر و بزرگتر از مرگ نیست، و خداوند نیز ديدار با او را دوست نمی دارد .
📚 پینوشت:
صدوق، محمد، معانی الاخبار، ص236، اسلامیة.
تثبیت نفس
🔸 در قرآن کریم دو نوع تثبیت داریم؛
➖ گروهی در راه حَسَن
➖ گروهی در راه قبیح
آنها که کار خیر انجام میدهند، قرآن میفرماید:
📖 هم ثواب میبرند (که آثار فقهی دارد: وجوب یا استحباب)
📖 و هم از بُعد اخلاقی، نفسشان #تثبیت میشود؛
﴿تَثْبِیتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾
✨ اخلاق فقط موعظه و سخنرانی نیست؛
✨ اخلاق، یک علم دقیق، عمیق و غنیتر از فقه است.
🔍 اخلاق یعنی:
• نفس را با تجرّد ثابت کند.
• قوای نفس را بشناسد و ثابت کند.
• تجرّد این قوا (برزخی یا عقلی) را تبیین کند.
• روابط فرهنگی این قوا را با هم تحلیل و تثبیت کند.
اینها نیاز به یک فنّ علمی دقیق دارد.
🔸 در قرآن آمده است:
﴿ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ﴾ ➝ بهشتها و درجات دارند ✅ (حکم فقهی)
اما تعبیر: ﴿تَثْبِیتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ یعنی:
🌱 هر کار خیری که انسان انجام دهد، #موقعیت_خودش را تثبیت میکند؛
• دیگر در حوادث نمیلغزد
• دیگر مردّد نمیشود
• با چند تکریم یا توهین، از جا در نمیرود ❗️
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
#جام_معرفت
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1396/10/07