شعر ویژه ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام
حجِّ دل
از صیام تا قیام 5 – غلامرضا سازگار
ای حــج دل بــر گــرد حائـر تـو وی چـــارده معصــوم، زائـر تــو
گنج خــدا پنهان بــه سینۀ قم! معصومـــه! زهــرای مدینـۀ قم!
درّ یتیـــم گنــجِ مهـــر عصمت! انسیهالحــورا، سپهــر عصمت!
ســــر تـــا قـــدم آیینـــۀ ولایت قـــــرآن روی سینـــۀ ولایــــت
زهــرای مرضیــه است مـادر تو مریــم توســل جستـه بر در تو
جبـــریل اگــر رو جـانب قــم آرد بـــر تـــو یریـــدالله عنکــــم آرد
آینـــــۀ روی امـــــام هفتــــــم روح دو پهلـــوی امـــام هفتـــم
فیضیه را بر تربتت سجود است فیضیـــۀ تـــو عالـم وجـود است
ریحانـــه الــــروح محمـدی تــو سیب بهشت هشت احمدی تو
زهــرا کتـــاب الله، کوثـرش تــو قم مسجـدالحرام و هاجـرش تو
نـــور جهانتـــاب ائمـــهای تـــو معصــومهای بــاب ائمـــهای تو
بــا آن که در قلب زمیــن نهانی بــابالمــــراد اهــــل آسمانـی
زهــرا و زینب تــو یــک جمـالید مــرآت حسـن ذات ذوالجلالیــد
توحیـــد دریــا و تــو دُر نـــابش زهـراست خورشید و تو آفتابش
عصمت گلـی از نقش دامـن تو پیــراهن زهـــراست بــر تـن تو
بـالای هـر گلـدستۀ تــو جبریل زیبـد که بگشایـد زبان به تهلیل
بایــد در ایــوان تــو بــا حــلاوت روحالامیـن قــرآن کنــد تــلاوت
صحنین تــو برتــر ز عـرش اعلا قبـر تـو قبـر زینب است و زهــرا
ایوان تــو ای دخت پـاک موسی دارالسلام مریم است و عیسی
شفیعـــۀ فــردای محشـری تو نایبــــۀ عمّــــه و مـــادری تـــو
خورشیــد را نـور رخت وضـو داد ذیقعـــده را میـــلادت آبــرو داد
آیینـــــۀ بـــــرادری و بـابــــی یـک مـــاه در بیـــن دو آفتـــابی
در سیــر مصحف رخـت بـــرادر یـــاد آرد از قــدر و جـــلال مادر
جــلال تـو ــجلال کبریـاییست شایستـۀ سیده النساییست
پدرکه چون جان به برت کشیده بوی بهشت از سینهات شنیده
زیبـد که ای یـاس بهشت طاها گویــد پــــدر دربـــارهات فـداها
بستــان علــم و حکـمت ائمــه شـایستـــۀ تــو عـصمت ائمــه
بــاغ جنــان تقــدیم تـار مــویت فردوس و رضوان دو گدای کویت
مـدح تــو از نطـق بشـر نیـــاید جــــز از بــــرادر و پـــدر نیـــاید
باید ز طــوس آیـد امـام هشتم وصف تــو را گویـــد به مردم قم
بالاتـری از وصف خلـق عالـم
قدر و جلال تو کجا و «میثم»؟
******
در مدح حضرت معصومه سلام الله علیها
صیام تا قیام 4 – غلامرضا سازگار
ای کوثـــرِ کوثـــر رســـولالله زهــــرای مکــــررِ رســـولالله
هم سوره ی نورموسی جعفر هم پــاره ی پیکــر رســولالله
معصومـه ی خانـوادۀ عصمت صدیقـــه ی دیگــر رســولالله
جایـی که تـو در حضـور بابایی زهراست به محضـر رسولالله
سرچشمه گرفته روح پاک تو از روح مطهـــــر رســــولالله
تو بعـد ائمـه یـک امـام استی
شایستۀ اینچنین مقام استی
ای روح و روان عتــرت و قــرآن در جسم تو جان عترت و قرآن
چون آینـه پیش دیـدهات پیـدا اســرار نهــان عتــرت و قـرآن
از یمـن تــو ای کریمــۀ عترت قم گشته جهان عترت و قرآن
روی تـو چـراغ مکتـب عصمت نطـق تــو زبــان عتـرت و قرآن
برخیزوبخوان خطابه چون مادر ای روح بیــان عتــرت و قـرآن
قرآن بـه جـلالت تو مینازد
عترت به اصالت تو مینازد
تــو وارث معجــــز امامــــانی تو دختـــر عترتــی و قرآنـــی
تو شـوی نکـرده مـادرِ هستی تو در تــن خــود روان ایمــانی
محبــوبه ی چـــارده ولــیالله معصومـه به کنیه و به عنوانی
تو فاطمهای و فاطمی عصمت تو عالمــه ی علــوم ماکانــی
توحجب وحیا وزهد وعصمت را در مکتــب اهــلبیت، میزانی
زهد و شرف ائمه را داری
ظرفیت صبر عمـه را داری
ای سـورۀ نـور موسـی جعفر ممـدوحۀ هـلاتی پس از مادر
مهر تـو مـدال سینه ی مـریم کوی تـو بهشت سـاره و هاجر
قــم از قـدمت مدینـةالزهــرا قبــر تــو مــزار دخـت پیغمبـر
معصومهای وبه چارده معصوم همه عمه وخواهری وهم دختر
هم میبالد جـواد از ایـن عمه هم مینازد رضا به این خواهر
بـر جـان تو دختـر کـلامالله
از زینب و فاطمه سلامالله
تو حــق حیـات بــر امم داری یک فردی و یک جهان کرم داری
شد گرچه به قم نزول اجلالت در چشم جهانیــان قــدم داری
هـم در عربــی کریمـۀ عترت هم سایه به کشور عجم داری
هم در حــرم ائمــه مدفونی هم در دل اهـل قم حرم داری
ما ذره و تــو هزارها خورشید مـا قطــره و تــو هـزار یم داری
در شهر ائمــه تا درخشیدی
قم را شرف مدینه بخشیدی
ممدوحــۀ ذات کبریایــی تـو معصومه و عصمت خدایـی تو
الحق که میان آن همه خواهر آیینــۀ حضـــرت رضـــایی تــو
باآنکه به شهر قم مکان داری در ملک وجــود، رهنمــایی تو
ماننــــد دوازده امــــام مــــا از کار همــه گرهگشــایی تــو
بالله قسم ای کریمۀ عتــرت برتــر ز ثنــا و مــدح مایــی تو
«میثم» به ثنات اگر گهر بارد
دریـــای کــرامت تـــو را دارد
******
ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر قم
بهار امامت3- غلامرضا سازگار
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
تــو کــــوثـر مقـدس کوثری
فــــاطمــۀ دوم پیغمبـــــری
تو دختر موسی بن جعفری
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
ای به دل و دیدۀ ما جای تو
صــورت مـا خاک کف پای تو
قــم شـده دریــای تجلّای تو
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
قم حرمالله و تو صاحب حــرم
شهر شده رشک بهشت ارم
ما همه لبتشنه، تو بحر کـرم
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
قم شده لبریز از این زمزمه
ای به قدومت صلـوات همه
فاطمه یا فاطمـه یا فاطمه
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
قم حرم امن و امان آمده
عمۀ صـــاحبالزمان آمده
فاطمه در بـاغ جنان آمده
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
قدر تو از وصف همه برتر است
مـدح تـو و مــادر تـو کوثر است
ناقـۀ تـــو بـــراق پیغمبــر است
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
تـا کـــه ورودت بــه قم آغاز شد
باب بهشت از سوی قم باز شد
قــم بــه قــدوم تـو سرافراز شد
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
ای بـه سـرت چادر زهرا بیا
آینـــــۀ زینـب کبـــــری بیـــا
اخت رضا، دختر موسی بیا
عمّـــۀ ســـادات علیـــکالســلام
خوش آمدی به شهر خون و قیام
صفحات: 1· 2