آخرش، نتیجه انتخاباتِ آمریکا چی میشه؟
خدا کنه “تِرامپ” رأی بیاره!
خدا کنه “بایدِن” رأی بیاره!
بذارید یک داستان بَراتون بگم:
در روایتی از “صَفوان جَمّال” كه ازیاران امام كاظم علیه السلام بود ، نقل شده كه میگوید : روزی امام کاظم مرا دیدند.
امام فرمودند: ای صفوان! همه كارهای تو خوب است ، جز یك كار!
عرض كردم: فدایت شوم، چه كاری؟
امام فرمودند: چرا شُترانِ خود را به هارون كرایه میدهی؟
عرض کردم : فقط برای سفرِ حج در اختیارِ هارون گذاشتم.
امام فرمودند: آیا از او كرایه میگیری؟
عرض كردم: بله
امام فرمودند : آیا دوست داری كه هارون زنده بماند و بر سَرِ كار باشد تا باقیمانده ی كرایه اَت را بپردازد؟
عرض کردم : بله
امام فرمودند : كسی كه بَقایِ ظالم را دوست بدارد ، از آنهاست و هر كسی كه از آنها باشد ، در آتش جهنم خواهد بود.
صفوان میگوید : من نیز تمامِ شُترانم را فروختم.
پس حتی برای لحظه ای به بَقایِ حکومتِ ظالمان راضی نباشید ، حتی اگر در ظاهر به سودِ شما باشد.
?منبع : کتاب وسایل الشیعه
مقصود از «ذاتِ ظلمانیِ تمدّنِ غرب»
آیتالله خامنهای در سخنرانیِ اخیرِ خویش گفت تمدّنِ غرب، «ذاتِ ظلمانی و وحشی» دارد و «جاهلیّتِ مدرن» است، هرچند علم و فنّاوری را به آن میپوشانند و با تعبیراتِ آدموار و چهرۀ بهظاهر انسانوار، آنرا پنهان میکنند. این تمدّن، حتّی ملّتهای درونِ خودش را نیز بیچاره کرده است؛ چنانکه اکنون بعد از چند قرن که از رنسانس میگذرد، «نابرابری» و «فقر» و «بیعدالتی» و «افسارگسیختگیِ خجلتآورِ اخلاقی» در کشورهای اروپایی و در آمریکا، مشاهده میشود. «طبیعتِ» این تمدّن، همین است(آیتالله خامنهای، در سخنرانی بهمناسبتِ سالروزِ ولادتِ پیامبرِ اعظم و امام صادق، 13 آبان 1399).
[1]. «ظلمت» چیست؟ آیا در اینجا، به زبانِ مجاز سخن گفته شده است یا حقیقتی در میان است؟! تعابیرِ «ظلمت» و «نور»، در قرآنِ کریم نیز بهکار رفته و این کاربردها، در معنای مجازی نبودهاند. بهاینترتیب، غیرِ مؤمن در میانِ «ظلمتِ افکار»ى که از سوى «هواهاى نفسانى»، «خیالهاى باطل» و «احساساتِ شوم» بر او هجوم مىآورند، قرار دارد(تفسیرِ المیزان، ج2، ص439). بهبیاندیگر، باید گفت «طینتِ سعادت»، نور و «طینتِ شقاوت»، ظلمت است. قرآنِ کریم هم اغلب، «علم» و «هدایت» را نور مىنامد، همچنانکه «ایمان» را زندگى مىخواند. ازآنجمله مىفرماید(همان، ج8، ص130):
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ (بقره: 257)
خداوند، سرورِ كسانى است كه ايمان آوردهاند، آنان را از تاريكيها بهسوى روشنايى بهدر مىبرد؛ و[لى] كسانىكه كفر ورزيدهاند، سرورانشان [همان عصيانگران=] طاغوتند كه آنان را از روشنايى، بهسوى تاريكيها بهدر مىبرند.
[2]. تمدّنها، ظاهری دارند و باطنی. آنچه که در نظرِ نخست، نمایان است، «ظواهر» و «نمودها» و «تجلّیّات» هستند، درحالیکه این لایه، فرعِ بر «باطن» و «ذات» و «سرشت» است. باید از ظاهر عبور کرد و به باطن دست یافت. حکمِ حقیقی دربارۀ واقعیّتها، حکمی است که به باطن و ذاتِ آنها تعلّق میگیرند، وگرنه چهبسا احکامِ ظاهری، غلطانداز باشند.
[3]. حکمای اسلامیِ متقدّم نیز معتقد بودند که واقعیّتها، «طبع» دارند و بر حسبِ «طبعِ» خویش عمل میکنند. برایناساس، فهمِ حقیقیِ واقعیّتها نیز عبارت بود از فهمِ «طبعِ» آنها. تمدّنها نیز که شخصیّت دارند، از «طبع» برخوردارند و مطابقِ اقتضای طبعِ خویش عمل میکنند. نمودهای عینیِ تمدّنِ غرب که اکنون به آشکارترین صورت، محسوس شدهاند، از خصایص و اوصافِ طبعیِ تمدّنِ غرب حکایت میکنند.
[4]. پس تمدّنی که حاصلِ اعراض از ذکّرِ خدایمتعال است و به ارزشهای الهی، پشت کرده است، حقیقت و باطنِ ظلمانی دارد، نه نورانی. اگر پردۀ ظواهر را کنار زنیم و همهچیز را در «نسبتِ با خدایمتعال» مشاهده کنیم، به احکامی دست خواهیم یافت که لایههای ظاهری عبور کرده و بر «ذات» و «طینتِ» اشیاء و پدیدهها جاری میشوند. «نور» و «ظلمت»، اوصافِ «باطنِ» اشیاء است، نه «ظاهر»شان، و کسانیکه این مفاهیم و معارف را درک نمیکنند، انکارشان ریشه در حملِ این مقولات بر ظواهرِ اشیاء دارد.
[5]. تمدّن ِغرب، چیزی جز همین «ساختارهای اجتماعی» که در درونِ آن حاکم هستند، نیست. تمدّنِ غرب، یک تاریخِ چندصدساله است که اکنون بهصورتِ همین ساختارهای برساخته درآمده است و این ساختارها، «برآیند» و «نتیجۀ» عینیِ آن تحوّلات و تطوّرات هستند. این ساختارها، «مبادی» و «روحِ» واحد دارند و تکّههای به یکدیگر سنجاقشده نیستند. بهعبارتدیگر، در طولِ تاریخِ شکلگیریِ عالَمِ تجدُّد، اجزاء و عناصرِ مختلف، بهتدریج در کنارِ یکدیگر نشسته و واقعیّتهای ساختاریِ کنونی را بهوجود آوردهاند و این واقعیّتها نیز چون «آبشخور» و «خاستگاهِ» واحد داشتهاند، «کلّیّتِ واحد»ی را شکل دادهاند که امروز، «تمدّنِ غرب» خوانده میشود.
[6]. اینکه گفته شود تمدّنِ غرب، «ذاتِ ظلمانی» دارد، بدینمعنی خواهد بود که موضعِ ما در برابرِ آن، «نفی» و «انکار» است؛ چراکه ذاتِ واقعیّت از خودِ آن، «جداشدنی» نیست، بلکه چیزی جز آن نیست، و اگر دربارۀ تمدّنِ غرب، چنین حکمی داریم، بهناچار، نمیتوانیم با آن بر سرِ مهر باشیم و آن را از خویش بدانیم. آری، راه بر «گرفتن» و «اخذ» و «گزینش»، بسته نیست، امّا همۀ اینها، تنها معطوف به «عَرَضیّاتِ» این تمدّن هستند و نه «ذاتیّاتِ» آن.
[7]. امّا چگونه ممکن است بر «ذاتِ ظلمانی»، «عَرَضیّاتِ غیرظلمانی» مترتّب شوند؟! مگر ذات، هر عَرَضی را برمیتابد؟! و مگر نباید میانِ ذاتِ و عَرَض، تناسب و تقارنی برقرار باشد؟! هر چیز در هر خاکی نمیروید و هر درختی، هر میوهای نمیدهد، بلکه میانِ واقعیّتها، قاعدۀ سنخیّت جاریست. اساس، همین است که گفته شد، امّا نه با چنین اطلاق و عمومیّتی. ازاینرو، همواره چنین نیست که میانِ «اصلها» و «فرعها» یا «مبادی» و «نتایج»، رابطۀ هویّتیِ قهری برقرار باشد.
منبع: سایت بصیرت
پیام رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسه
پیام رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسه در پی اقدام توهینآمیز رئیسجمهور فرانسه درباره پیامبر اعظم(صلي الله عليه وآله)
اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهینآمیز به پیامبر اسلام صلواتاللهعلیهوآله، باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است. به همین علت حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسوی پیامی کوتاه صادر کردند. متن این پیام که به زبان فرانسوی در شبکههای اجتماعی منتشر شد، به شرح زیر است:
بسمه تعالی
جوانان فرانسه !
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت میکند و آن را آزادی بیان میشمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهرههای درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در اینباره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟
سیدعلی خامنهای
۷ آبان ۱۳۹۹
چند نكته از يك ازدواج مبارك به معناي واقعي
پیوند مبارک حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه(س) برای جوانان جامعه امروز در انتخاب درست همسر، نکات زیادی دارد
سبکزندگی پیامبر اسلام(ص) برای همه افراد تاریخ در گوشه و کنار جهان با هر سن، نژاد و … که هدف نهاییشان رستگاری در دنیا و آخرت است، بهترین و بینظیرترین الگو محسوب میشود. امروز یعنی دهم ربیعالاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا (ص) و حضرت خدیجه(س) است. درست 25 بهار از عمر گران بها و پربرکت پیامبر میگذشت که با بانوی 40 سالهای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگیمشترک را امضا کرد و فصل جدیدی در زندگیاش آغاز شد. این پیوند مبارک اگرچه به لحاظ فاصله سنی و درخواست حضرت خدیجه(س)، خاص و متفاوت بود اما تقوا و معنویت، عفت و پاکدامنی، صداقت و راست گویی، امانتداری و حسن رفتار نبیمکرم اسلام در جوانی، شخصیتی را به نمایش گذاشته بود که مورد علاقه این زن ثروتمند آن روز عرب واقع شد. در ادامه سعی میکنیم به ویژگیهایی از این پیوند مقدس اشاره کنیم که میتواند برای جوانان جامعه امروز در انتخاب درست همسر و ملاک قراردادن آن چه که زندگی مشترک را لذتبخش و سعادتمند می کند، کمک کننده باشد.
انتخاب همسر با شناخت و آگاهی
اولین ویژگی این پیوند فرخنده، شناخت و آگاهی دو طرف از یکدیگر قبل از گرفتن تصمیم نهایی بوده است. خدیجه(س)، پیامبر اسلام را بر اساس ارزشهای انسانی، رفتار، کردار، سلامت نفس و … انتخاب کرد. امروزه برخی به واسطه رفتار و کردار خارج از عرف و احساسات کنترل نشده و غرایز از اصل شناخت بر اساس ملاکهای انسانی دور شده اند و پس از ازدواج و دور شدن از شوق و ذوق اولیه متوجه نداشتن شناخت واقعی از یکدیگر و درک و توجه متقابل میشوند. بعد هم به مرور زندگی را به خود و اطرافیان زهر میکنند تا جاییکه آسیبهای زیادی را متوجه زندگی مشترکشان میکنند. پیامبر اسلام(ص) و خدیجه(س) با آگاهی و شناخت کامل از اخلاق، رفتار و خانواده همدیگر ازدواج کردند.
دنبال رفاه دنیوی نبودن
ویژگی درسآموز دوم در این ازدواج، بی توجهی بیش از حد به مسئله مالی و رفاه غیرمعمول دنیوی در دو طرف است. درست است که حضرت خدیجه(س) از لحاظ مالی جزو طبقه بالای زمان خودش محسوب می شد اما هدف اش از این ازدواج، کسب رفاه دنیوی نبود. وضعیت مالی پیامبر(ص) برای زن ثروتمند عرب روشن بود بنابراین وقتی قدم پیش گذاشت و از پیامبر(ص) خواستگاری کرد، بنابر نقل مشهور، پیامبر(ص) راضی شدند تا با بزرگان خویش او را به صورت رسمی از پدرش خواستگاری کنند. سپس حضرت خدیجه(س)، خود شرایط را فراهم و موانع مالی را رفع کرد تا به آن چه انتخاب با ارزش خویش بود، برسد. در پاسخ به این شبهه که چون حضرت خدیجه(س) متمکن بود به این مسئله توجه نداشت و با این ازدواج موافقت کرد، باید بگوییم که اگر فرض چنین بود، چرا او تمام دارایی خود را در اختیار پیامبر(ص) گذاشت تا در راه اسلام و تقویت بنیه اقتصادی اسلام خرج شود تا جایی که زندگی معمولی و حتی فقیرانهای را البته با رضایت قلبی برگزید؟ پاسخ این است که رفاه دنیایی، مد نظر ایشان نبوده است.
مشورت با بزرگان و کمک گرفتن از واسطهها
ویژگی دیگر این پیوند مبارک، توجه به بزرگ ترها و مشورت با آنهاست. خدیجه(س) با وجود استقلال مالی و جایگاه خاص در آن روزگار از پیامبر(ص) میخواهد که او را از پدر و عمویش خواستگاری کنند تا آنها در جریان باشند. شایان ذکر است که پیامبر(ص) در این باره با عموی خود، ابوطالب مشورت کردند و او را واسطه قرار دادند. خدیجه(س) هم با عموی خود، ورقهبننوفل، صحبت کردند. آنان در مراسمی و با حضور بزرگان دو خانواده عقد ازدواج خود را برگزار کردند. حالا سوال این است که جوانان امروز تا چه اندازه در انتخاب و گزینش همسر با والدین و افراد آگاه و دلسوز مشورت میکنند؟
بی توجهی به مهریه سنگین و تجملات
مهریههای سنگین، تجملات و ریختوپاشهای بیهوده و توقعات خاص مالی از بزرگ ترین موانع ازدواج جوانان امروزی محسوب میشود که در این پیوند مبارک، جایگاهی نداشت. حضرت خدیجه(س) مهریه ازدواجش را از مال خودش قرار داد و ضامن مهر خود شد به طوری که عدهای به این موضوع اعتراض کردند. متاسفانه در برخی موارد که جوانان خود به مرحلهای از شناخت و عقل و درک رسیدهاند که می فهمند مهریه سنگین و توقعات غیرمالی معمول و معقول، ضمانتی برای بقای پیوند و کیفیت زندگی به لحاظ عاطفی نیست برخی از خانوادهها، مانعتراشی و سنگاندازی می کنند. در این پیوند مبارک، خدیجه(س) با اینکه زنی شناخته شده و ثروتمند در روزگار خویش بود، در منزل و در رفتار با همسرش نبی مکرم اسلام با تواضع و فروتنی و روی گشاده برخورد میکرد و سابقه اجتماعی و اقتصادیاش در روابط زن و شوهری دخیل نبود و تاثیر سوء نداشت. حال آنکه امروزه مواردی مشاهده می شود که زوج ها شرایط و جایگاه اجتماعی و اقتصادی خود یا خانواده شان را دستمایه فخر به یکدیگر و تحقیر دیگری قرار می دهند و فضای گرم خانه را به سردی و بیتوجهی به عواطف و احساسات سوق میدهند.
نویسنده : جواد رستمی| کارشناس مذهبی
چرا به پیامبر اسلام (ص) در کشورهای غربی اهانت میشود؟
اهانت به مقدسات دینی مسلمانان با اینکه امری مذموم، نکوهیده و برخلاف مصالح و منافع و حقوق بشری است، اما در کشورهای غربی به یک پدیده رایج تبدیل شده است. فرانسه که خود را مهد دموکراسی و مدنیت در دنیا میپندارد، لیکن در زمینه توهین به مقدسات دینی ید طولایی دارد. به طوری که در هفتهها و روزهای اخیر یکبار دیگر شاهد اهانت به مقدسترین انسان تاریخ بشر و پیشوای بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان در این کشور بودیم؛ کشوری که پیشینهای دیرینه در زمینه اسلامستیزی و اقدام علیه مسلمانان دارد.
اینکه ماجرای اهانت به پیامبر عظیمالشأن اسلام در فرانسه از کجا نشأت گرفته و اصلاً ماجرا چگونه و به چه شکلی و با چه اهدافی آغاز شده است، گزاره اصلی نوشتار حاضر نیست، چه بسا موضوع قابل بحثی هم نباشد، چرا که اهانت به مقدسات دینی همچنان که نوشته شده، یکی از رفتارهای رایج در غرب است؛ رفتاری که از نظر هویتی و رواشناختی اساساً ریشه در «خود برتر پنداری» جوامع و کشورهای غربی دارد.
اما آنچه که مهم است، «چرایی» استمرار این پدیده مذموم در بین دولتهای غربی است؛ بنابراین پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا در بین دولتهای غربی و نه فقط در فرانسه، همواره شاهد هتک حرمت مقدسات دینی مسلمانان و شخص پیامبر اسلام (ص) هستیم؟ پاسخ به این پرسش به مراتب مهمتر و ضروریتر از روندشناسی، رفتارشناسی و جریانشناسی داخلی دولتهای غربی در مواجهه با توهین به مقدسات دینی و اسلامی مسلمانان است.
اگر از درون جهان اسلام بخواهیم به این پرسش یک پاسخ دقیق و واضح دهیم، باید تأکید کنیم که «دو عنصر» و عامل مهم که یکی «داخلی» و دیگری «خارجی» است، در بقاء پدیده اهانت به مقدسات دینی مسلمانان مؤثر است: ۱- غفلت، تفرقه، ضعف و سستی در بین کشورهای اسلامی که همچنان ساری و جاری است. ۲- رویکرد اسلامستیزی که در راستای سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا و اروپا قرار داشته و در صدد است تا با استفاده از نقاط ضعف و منابع کشورهای اسلامی مسیر تحقق منافع بینالمللی و منطقهای خود را هموار سازد.
عامل و عنصر دوم آن قدر گویاست که نیاز به توضیح ندارد. اما در خصوص عنصر اول که به جهان اسلام برمیگردد، باید قدری مسئله را شفاف کرد و آن را شکافت.
در این راستا باید توضیح داد، آنچه که بیشازپیش باعث گستاخی و جسارت دولتها، نشریات و محافل رسانهای و سیاسی غربی در خصوص توهین به مقدسات دینی مسلمانان و هتک حرمت مقام متعالی و الهی پیامبر اکرم (ص) میشود، وجود پدیدهای زشت به نام رژیمهای سرسپرده و خودباخته در جهان اسلام است که جز برای منافع آمریکا و اروپا کار نمیکنند؛ رژیمهایی که به جای دست دوستی به دولتهای اسلامی، دست ذلت و خواری به سمت کشورهای غربی دراز کردهاند؛ حکام فاسد و مستبدی که با خیانت آشکار به آرمان فلسطین که روزگاری جزو مقدسات اسلامیشان بود، مسابقه رابطه با رژیم غاصب اسرائیل راه انداخته و هر یک در تلاش برای ربودن گوی سبقت از دیگری برآمدهاند؛ رژیمهایی که نه از پشت بلکه از مقابل خنجر در پیکرد فلسطین مظلوم که همکیشان و برادران دینی و مذهبیشان هستند، کردهاند.
از رژیمی که خود خادم حرمین شریفین و قبر مطهر پیامبر و خانه کعبه میداند و مینامد، ولی به یک عنصر مخل نظم و امنیت در جهان اسلام مبدل گشته و دنیای اسلام را از اتحاد و یکپارچگی دور ساخته و در خفا دست به سینه در مقابل شیاطین عالم و اسرائیل و آمریکا سر تعظیم فرود آورده، چه انتظار است که در مقابل اهانت به پیامبر اسلام (ص) فریاد بر آورد.
جهان اسلام امروز بزرگترین منابع انرژی جهان را در اختیار دارد و جزو بزرگترین و پردرآمدترین بازارهای مصرف تولیدات غربی در دنیا است. تنها کافیست که برای چند ساعت مسیر انتقال انرژی به اروپا و آمریکا بسته شود و برای چند روز کالاهای غربی در این گستره وسیع که بیش از یک و نیم میلیارد نفر جمعیت دارد مصرف نشود؛ این اقدام و حرکت به چنان درس عبرتی برای کشورهای غربی تبدیل میشود که دست و پای شهروندان مسلمان در کشورهای خودشان را میبوسند، چه رسد به اینکه بخواهند به مقدسات دینیشان توهین کنند. اما افسوس که در حال حاضر چنین ارادهای وجود ندارد.
متأسفانه بر اثر «غفلت» اکثر کشورهای اسلامی از ضرورتها و نیازها و مصالح عالی خود و همچنین «توطئه» قدرتها و بازیگران توسعهطلب خارجی، جهان اسلام تا حدود زیادی در مقابله با حتی اهانتهای غربی، خلع سلاح شده است. ضمن این ملتهای مسلمان نیز در این سالها عمدتاً بر اثر غفلت و عدم هوشیاری و دچار شدن به روزمرگی آنگونه که شایسته است، نتوانستهاند در مسیر مصالح راهبردی اسلامی حرکت کنند. اگر ملتهای مسلمان، آن روز که اعلام شد رژیمهای عربی در امارات و بحرین و سودان و … به عادیسازی و علنیسازی رابطه با اسرائیل غاصب روی آوردهاند و صهیونیستها راست راست در کشورهای اسلامی دارند میچرخند، سیلی محکمی به گوش دولتها و حکام و رهبرانشان میزدند، دیگر در دنیا کسی جرأت نمیکرد، مسلمانان و آداب و سنن و مقدسات او را هتک حرمت کند و کشورهای اسلامی را تحقیر نماید.
اهانت به مقدسات دینی در فرانسه، یک تلنگر است که جهان اسلام باید با اجتناب از هرگونه اختلاف و تفرقه و از طریق بازگشت به عناصر قدرت نرم خود که «اتحاد و یکپارچگی» در رأس آنها قرار دارد، به مقابله با توسعهطلبان اروپایی – آمریکایی – اسرائیلی برخیزد که به دولتها و کشورهای اسلامی به عنوان ابزاری برای پیشبرد و تحقق منافع و اهداف استراتژیکی خودشان نگاه میکنند.
به قول رهبر حکیم و فرزانه انقلاب که میفرمایند «امروز دشمنان غربی، علیه اسلام و مسلمانان، شمشیر را از رو بستهاند … مسلمانها باید به عناصر قدرت خودشان برگردند و در درون خودشان عوامل اقتدار و توانایی را روزبهروز افزایش دهند. یکی از مهمترین عوامل اقتدار، همین اتحاد و اتفاق است». اتحاد و اتفاقی که باید مهمترین نقطه ایجاد آن، وجود مقدس نبی بزرگ اسلام حضرت محمد مصطفی (صلي الله عليه واله) است.
زمانی هتک حرمت مقدسات مسلمانان در غرب پایان مییابد و زمانی دولتهای غربی گوش هتاکان به مقدسات اسلامی را میپیچند و با آنها برخورد میکنند که کشورهای اسلامی یک صدا و هماهنگ و به دور از هرگونه اختلاف و تفرقه، قدرت و اقتدار خود را در مقابل خطوط قرمز خود نشان دهد. لازمه این مهم در گام اول روشنگری در سطح افکار عمومی کشورهای عربی و اسلامی و دوم تقویت روحیه مطالبهگری در خصوص صیانت از ارزشهای اسلامی از فلسطین گرفته تا موضوعات دیگر، در بین مردمان عربی و اسلامی از حکومتهایشان است.
سايت بصيرت
چالش مومو پدیدهای نوظهور در ایران
لزوم نظارت جدی والدین بر نحوه استفاده فرزندانشان از فضای مجازی
?پس از گسترش چالش نهنگ آبی که منجر به مرگ تعدادی از جوانان ایرانی شد، حالا چالش مومو در کمین کاربران ایرانی است.
?چند سال پیش بود که چالش نهنگ آبی در فضای مجازی مطرح شد، این بازی متشکل از چند بازی در شبکه اجتماعی بود که مدیران آن، انجام این چالشها را برای بازیکنان در طول ۵۰ روز میسر کرده بود و در پایان چالش نهنگ آبی، بازیکن باید خودکشی میکرد که در کشور ما نیز متاسفانه عده زیادی از جوانان با انجام این بازی جان خود را از دست دادند.
?به تازگی چالش مومو که یکی از بازیها در شبکههای مجازی است به سر زبانها افتاده و در کشور ما نیز عدهای را مورد توجه خود قرار داده است.
?مومو یکی از بازیهای محبوب در شبکه مجازی واتساپ و فیسبوک است که پس از گذراندن چند مرحله آنلاین، کاربر یک تماس ناشناس را دریافت میکند و در این مرحله چالش کسی که با کاربر تماس میگیرد، کاربر را پس از مدتی مجبور به انجام کارهای خشونت آمیز و در نهایت خودکشی میکند.