رهبرانقلاب: عاملان و آمران جنایت را مجازات کنید
پیام رهبر انقلاب درپی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید محسن فخریزاده
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی مدظله العالی در پی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید، دکتر محسن فخریزاده پیامی صادر کردند.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
دانشمند برجسته و ممتاز هستهئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخریزاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوتپیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همهی دستاندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همهی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعهی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۸ آذرماه ۹۹
رجزخوانی کافی است
محسن فخری زاده، دانشمند کمنظیر حوزه هستهای و دفاعی کشورمان و رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع به شهادت رسید. ضمن عرض تبریک و تسلیت شهادت جانسوز ایشان به محضر مقام معظم رهبری، ملت شریف ایران، خانواده و همکاران او، نکات زیر قابلبیان است:
یک. ترور دانشمندان، بینه روشنی از ضعف و استیصال دشمنان این مرزوبوم در توقف روند پیشرفت برنامههای صلحآمیز دفاعی و موفقیتهای علمی است. محسن فخریزاده، علاوه بر پژوهش و نوآوری، طی سالیان، شاگردان بسیاری تربیتکرده که راه او را ادامه خواهند داد.
دو. خط ترور معمولا زمانی تقویت میشود که دشمن زبون بهواسطه اختلافات یا ناکارآمدیهای داخلی، از خلأ اشراف اطلاعاتی بهره برده و نسبت به حمله به سرمایههای ملت ایران ترغیب و تشجیع میشود.
ترور دانشمندان شهید هستهای یعنی مسعود علیمحمدی، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن و داریوش رضایینژاد در فاصله کمی از ایام فتنه ۸۸ بهوقوع پیوست، همان روزهایی که رئیس دستگاه اطلاعاتی انگلستان از کُند کردن برنامه هستهای ایران با اقدامات نامتعارف سخن میگفت و هماکنون در فاصله یک سال از بیتدبیری مفرط بنزینی دولت و غائله آبان ۹۸، فرمانده سپاه قدس و دانشمند هستهای ما ترور شدهاند. همه ارکان و اجزای بیتدبیری، بهاندازه خود در بیثباتسازی و دامن زدن به آن وضعیت که نتیجه امروز را داشته، مقصرند.
سه. هرگونه مذاکره در هر سطحی، با کسانی که عامل یا حداقل شریک این جنایات وحشتناکاند، نشانگر بیعقلی، ضعف، زبونی و بیاطلاعی نسبت به اصول روابط بینالملل و پا نهادن بر خون دانشمندان شهیدمان است.
چهار. انتقام این ترور بزدلانه، در دو حوزه اتفاق خواهد افتاد. بعد از این ترور، شرایط باید از حالت رجزخوانی و اعلامی وارد فاز تازه و اجرایی شود. سیاستهای این سالها ما را به سربازی که تیر مشقی میزند مبدل کرده و مطالبه تجدیدنظر در این سیاست چه در داخل کشور و چه در همپیمانان منطقهای و بینالمللی ما ضروری است. دوستان و حتی دشمنان ایران میدانند که ظرفیت و توان مقابله با چنین ضرباتی در کشور وجود دارد و منتظر اقدامات عملی هستند. در این راستا انتقام اول باید عاجل، سخت و پشیمان کننده باشد که چنین عملی، دشمن را از رذالتهای بعدی بازدارد. انتقام بزرگتر، تکمیل و تکثیر فعالیتها و اقدامات دانشمندان شهیدمان است که سلطه علمی استکبار را به زیر کشد، انشاءالله
منبع: روزنامه رسالت –8 اذر 99
اینفوگرافیک | چرا استاد فخریزاده!؟
دانشمند هستهای کشورمان عصر دیروز جمعه 7 آذر 99، مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید. اما شاید دلیل این اقدام کثیف برای شما هم سوال باشد. در این اینفوگرافیک به این سوال پاسخ داده شده است.
جلوه های مدیریتی حضرت معصومه(سلام الله عليها)
آن بانوی پرهیزکار زمانی حرکت خود را از مدینه آغاز کرد که مامون با احضار امام رضا(ع) به مرو و واگذاری ولایت عهدی به او قصد اجرای اهداف شوم و مغرضانه ای را نسبت به آن حضرت و تنها ماندن او و در نتیجه جلوگیری از تدارک قیام سیاسی- نظامی داشت و نیز از جمله اهداف او در نظر گرفتن دقیق و همه جانبه آن امام همام(ع) و مخدوش ساختن چهره معنوی و الهی آن حضرت(ع) بود تا به مردم اینگونه القا شود که امامان شما هم دنیا خواه هستند و اگر دنیا به آنها رو کند، آنها نیز بی میل و رغبت به دنیا نیستند و حضرت فاطمه معصومه(س) با در نظر گرفتن شرایط دشواری که برادر او در آن قرار گرفته بود، تصمیم گرفت به یاری او بشتابد و اهداف خبیثانه ماموران را نقش بر آب کند. اینکه حضرت معصومه(س) با شماری از پیروان و دوستداران اهل بیت(ع) به طرف مرو حرکت کرد، جز برای یاری رساندن به برادر بزرگوارش نبود و این حرکت او بی شباهت به رسالت فاطمه زهرا(س) در حمایت از امام علی(ع) پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) نیست. فاطمه معصومه(س) در مسیر حرکت خود با گفتار روشنگرانه مردم مناطق مختلف را با مبانی عمیق اسلام و آراء و افکار اهل بیت(ع) آشنا می کرد و با نقل احادیث خاندان عترت و طهارت مردم را از میان ظلمت های گمراه کننده حکام عباسی به طرف نور و روشنایی هدایت و رهنمون می کرد و این ندای بلند و رسای او بود که در گوش مردم طنین می افکند.
در دنیا افتخارم این است که خود بسیجیام
در دنیا افتخارم این است که خود بسیجیام و بسیج قلب من است؛ امام خمینی (ره)” ؛
آری بسیج تنها عینیت واقعی کلمه قرآنی قوه است که تمام وجود خویش را متوجه نبرد حق علیه باطل میکند.
تکیهگاه بسیج خداوند است و بسیجی نه به مادیات و وسایل و تجهیزات وداشتههای خود؛ بلکه تنها به خدای خود میبالد؛ بسیج تنها نیرویی است که خواب راحت از دیدگان ابرقدرت جهانی؛ آمریکای خونخوار و هم پیمانانش ربودهاست و امروزه آنان درمعادلات نظامیشان حساب جداگانهای برای عنصر بسیج بازکردهاند.
آنچه که امروزه در عراق و سوریه و کشورهای آزادی خواه جهان اتفاق افتاده و میافتد و ایجاد مقاومت اسلامی کردهاست؛ همین نشآت گرفته از عنصر بسیج و داشتن روحیه بسیج و بسیجی است؛ شهادت و شکست ظاهری و پیروزی و غلبه ظاهری هردو برای او یکی است؛ چرا که او فقط برای انجام وظیفه و تکلیف شرعی عمل میکند.
بسیج نه برای آب وخاک و نه برای عناصر پست مادی؛ بلکه برای اجرای عدالت اسلامی کار و تلاش میکند؛ بسیج حافظ ره آوردهای انقلاب جهانی اسلام است؛ بسیج سلاحش ایمان و منطقش قسط و عدالت اسلامی است؛ شجره بسیج به فاتح خیبر؛ اول امام علی بن ابیطالب(ع) میرسد.
شجره بسیج به یاران با وفای اباعبدالله در کربلای معلا، میرسد؛ بسیج انتظار میکشد تا غرقاب خون حق را برباطل غالب نماید تا زمینه حکومت آخرین ذخیره ولایت فراهم گردد وبه دنبال آن زمینه انتقام از قاتلین کربلا فراهم گردد؛ بسیج طلایهدار آخرین نبرد جهانی اسلام ناب محمدی(ص) با اسلام آمریکایی است؛ مگر میشود بسیجی را با کلمات تعریف کرد؟! جایی که حضرت امام (ره) خود را بسیجی میخواند و دست بوس بسیجی بودن را برای خود افتخار میدانست و خواهان حشر با بسیجیها بود؛ بسیجی تربیت شده آخرین و کاملترین مکتب آسمانی است؛ بسیج جسم مادی خویش را برای آزادی همنوعان خود فدا میکند.
بسیجی تابع بی چون وچرای ولی امرمسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) است و برای عمل به فرامین ودستورات او از هیچ تلاشی مضایغه نمیکند و نهایت تلاش و کوشش خود را میکند؛ بسیجی پیراسته از رذیلتهای اخلاقی و آراسته به سجایا و فضیلتهای اخلاقی است.
نامحرمان و حرامیان را بر دل بسیجی راهی نیست؛ بسیجیان سالکانی هستند که هفت منزل عشق را یک شبه طی میکنند تا آنجایی که درمیدان مصاف با اهریمن صفتان ندای آسمانی” یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی” را با گوش دل شنیدن و جان به جان آفرین تسلیم مینمایند.
بسیجی از امام حسین(ع)، بلال حبشی و اویس قرنیکه همه از هابیلانند ؛ سرمشق والگو میگیرد؛ بسیجی عینیت واقعی بندگان و این؛ آن انسانی است که میگفتند چرا میآفرینی؟
افتخار بسیجیان این است که مکتبشان اسلام و راه میانبری به نام شهادت آنان را به ” عندربهم یرزقون” میرسانند؛ بسیجیها؛ آنان که در وادی عشق چون شمع میسوزند؛ آنانند که برآسمان نیلگون پر میگشایند؛ هم آنان که قامتی به بلندای عرش اعلی گرفتند؛ بسیجیان روزتان مبارک.
ایرنا
حکومت جهانی اسلامی
امام_خمینی (رحمه الله)
باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست باید هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد
شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب میتوان اسلام را فاتح جهان نمود
هفته_بسیج گرامی باد
بسیج فقط حاصل جنگ تحمیلی نیست
هفته بسیج، بزرگ داشت جان فشانی هایی است که برای سربلندی این سرزمین صورت گرفته است. گمان غلطی است اگر بسیج را حاصل جنگ تحمیلی یا انقلاب اسلامی بدانیم. بسیج، فهم درست اتحاد، اراده و اخلاص مسلمانان است که با ظهور اسلام تولد یافته و در ملت های مسلمان رشد کرده است. هوشمندی حضرت امام خمینی رحمه الله و عدالت خواهی میلیون ها انسان باایمان، تنها، تبلور دوباره بسیج در عصر حاضر بود.
هر كس كه در دل براي سرنوشت خود، سرنوشت اين ملت و آينده ايران اسلامي ارزش قائل است آن كسي كه براي استقلال و هويت ملت خود ارزشي قائل است، آن كسي كه از تسلط قدرتهاي بيگانه بيزار است، آن كسي كه برايش آينده اين كشور و اين ملت و آينده دنياي اسلام يك هدف بزرگ محسوب مي شود، آن كسي كه از رنج هاي ملت فلسطين دلش خون است … آن كسي كه مايل است بيش از يك ميليارد مسلمان دنيا قدرت عجيبي را تشكيل بدهند كه بشريت را به سمت كمال هدايت كنند و خودشان در قله كمال قرار بگيرند، آن كسي كه اين احساسات و اين دركها را دارد و حاضر است در اين راه قدمي بردارد او بسيجي است.
ویژه نامه هفته بسیج
ضمن گرامیداشت هفته بسیج، جهت مطالعه مقالات ویژه نامه اینجا را کلیک فرمایید
حکایت «نور بالا زدن» بسیجیها در جبهه
یک جوان دانشجوی کمسال با یک مجموعهی معدودی که خودش اسم آن را گذاشته تیپ – صد نفر آدم یک تیپند؟! صد و پنجاه نفر آدم یک تیپند؟! او خودش میگوید تیپ!
– میرود به غرب کشور یا جنوب، با این تیپ مؤمن و مخلص، در مقابل جبههی دشمن با یک واحد رزمیِ مجهز و یک فرماندهیِ سابقهدار میجنگد.
این ابزاری ندارد، جز همین ابزارهای ابتدائی، اما او به برترین ابزارها مجهز است؛ این تجربهی فرماندهی ندارد، اما او به قدر عمر این، فرماندهی کرده.
اینها در مقابل هم قرار میگیرند، این بر او غلبه پیدا میکند؛ تانک او را مصادره میکند، امکانات او را مصادره میکند، پیروز برمیگردد. این با خودسازی به وجود میآید. بدون خودسازی نمیشود وارد این میدانها شد.
بعضیها میترسیدند. بعضیها از پیش قضاوت میکردند که نمیشود – اصلاً میگفتند نمیشود – هرجا هم حضور بسیجی بود، مخالفت میکردند.
من میدیدم مردان مؤمنِ باصلاحیتِ ارتشِ منظمِ آن روز ما استقبال میکنند از این که مجموعهی بسیج با آنها و همراه آنها باشد؛ این را من خودم در دوران جنگ مکرر دیدم؛ در پادگان ابوذر، در جنوب، در شمال غرب. خود فرمانده ارتشی اصرار داشت که مجموعهی بسیجی با او همراه باشند؛ دوست میداشت، استقبال میکرد؛ اینجا در تهران یک عدهای نشسته بودند، نق میزدند که آقا چرا اینها وارد شدند؟ چرا بدون اجازه رفتند؟ چرا فلان اقدام را کردند؟
از حضور بسیجی ناراحت بودند.
چون امید نداشتند، مأیوس بودند، میگفتند نمیشود کاری کرد؛ اما وقتی که وارد شدند، دیدند این ورود، امیدآفرین است؛ همهی این استعدادها را جوشش میدهد.
خود حضور بسیجی در عرصهی نبرد، به او یک نورانیتی میبخشد.
معروف بود در دوران دفاع مقدس میگفتند فلانی نور بالا میزند، روشن است؛ یعنی بزودی شهید خواهد شد.
این نورانیتِ حضور بسیجی بود؛ این را من خودم مشاهده کردم؛ نه یک بار و دو بار. یک موردی که مربوط به همین استان شماست، بد نیست عرض کنم. یک سرگرد ارتشی که بعد ما فهمیدیم ایشان اهل آشخانه است – سرگرد رستمی – به میل خود، به صورت بسیجی آمده بود در مجموعهی گروه شهید چمران، آنجا فعالیت میکرد.
بنده مکرراً او را میدیدم؛ میآمد، میرفت. یک شبی با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کارهائی که فردا داشتیم، صحبت میکردیم؛ در باز شد، همین شهید رستمی وارد شد.
چند روزی بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گلآلود است؛ این پوتینها گلآلود، بدنش خاکآلود، صورتش خسته، ریشش بلند؛ اما چهره را که نگاه کردم، دیدم مثل ماه میدرخشد؛ نورانی بود.
روزهای قبل، من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقهی عملیاتی، آنجا فعالیت زیادی کرده بود؛ حالا آمده بود، میخواست گزارش بدهد. او بعد از چندی هم به شهادت رسید. ارتشی بود، اما آمده بود بسیجی وارد میدان شده بود؛ فعالیت میکرد، مجاهدت میکرد، حضور فداکارانه داشت – در همان مجموعهی بسیجیِ شهید چمران – بعد هم به شهادت رسید. این نورانیت را خیلیها دیدند؛ ما هم دیدیم، دیگران هم بیشتر از ما دیدند. این ناشی از همان حضور فوقالعاده است.
بیانات در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
تصویر «خانه» ای که نمی خواهند «امن» باشد
مجاهدان بیشماری هستند که در اوج گمنامی و بدون اینکه حتی خانواده شان بدانند که آن ها چه کاره هستند و چه شغلی دارند، از شرف و عزت این مملکت، با اقتدار دفاع می کنند.
همیشه موضوعاتی مثل جاسوسی و یا ژانرهای معمایی، برای مخاطبان فیلم و سریال و کتاب جذاب بوده است؛ آثاری که به جز سرگرمی، ذهن بیننده و یا خواننده را نیز درگیر کرده و به فکر فرو می برد.
سریالی هم که مدتی است از شبکه اول سیما پخش می شود از این موضوع مستثنی نیست، با این تفاوت که هر چند در ابتدای این سریال نوشته شده است «که تشاهبات اسمی کاملا اتفاقی است» با این حال همه بینندگان به خوبی می دانند که اتفاقاتی از این قبیل برای کشورشان رخ داده و اتفاقا مجاهدان بیشماری هستند که در اوج گمنامی و بدون اینکه حتی خانواده شان بدانند که آن ها چه کاره هستند و چه شغلی دارند، از شرف و عزت این مملکت، با اقتدار دفاع می کنند.
فیلمنامه ای خوب با شخصیت پردازی قوی
«خانه امن» در این مدت توانسته با وجود تمام ضعف هایش بینندگان زیادی را پای تلویزیون بنشاند. این سریال که به خوبی عملیاتهای ضدجاسوسی و ضد تروریسم را در منطقه نشان می دهد، از ماجراهایی شبه واقعی پرده بر می دارد تا نشان دهد آن زمان که با امنیت و آرامش در خیابان های شهرهایمان قدم می زنیم، مردانی با تمام قوا مشغول حفاظت از جان و مالمان هستند.
این سریال خیلی خوب توانسته است گوشهای از قدرت اطلاعاتی ایران را به رخ بکشد و اتفاقا فیلمنامهاش هم تا حدی خوب نوشته شده که به جز مواردی، به راحتی می توان با داستان پیش رفت و آن را باور کرد.
انتخاب بازیگرانی مانند حمیدرضا پگاه آنچنان به جا و شایسته بوده که توانسته بُعد قهرمانی افرادی مانند «کمال» را نیز در فیلم پرورش دهد و این نکته شاید، همان چیزی باشد که بیش از هر چیز دیگر الان مورد نیاز جامعه است؛ اینکه در کشاکش مسائل روزمره زندگی، حواسمان باشد و بدانیم قهرمانان واقعی کشورمان نه آن سلبریتی های پرحاشیه، بلکه مردانی هستند که با حضور و وجودشان خیالمان از بسیاری ناامنی ها راحت است.
داستانهای فیلم به خوبی در کنار هم چیده شده، از جریان های تروریستی گرفته تا ربط دادنش به جریانهای پولشویی و مفاسد اقتصادی، شخصیت پردازی ها دقیق و به جاست.
سریال تا اینجای داستان، بدون ایجاد حاشیه مخاطب را با خود همراه کرده است، حتی اختلافات بین نیروهای اطلاعاتی و امنیتی با یکدیگر، از جمله تفاوت نظرهایی که در مورد دستگیری شخصیت «ثمین هدایت» بین امین زندگانی و حمیدرضا پگاه ایجاد شده بود، کاملا معقول به نظر می آید و در آن هیچ افراط و تفریطی وجود ندارد.
نقدهای جزئی
البته برخی ضعف ها در مورد بعضی از شخصیت پردازیها وجود دارد، به طور مثال شاید برای مخاطب این سوال پیش بیاید که چه طور ممکن است فردی ضعیف و ترسو و عاشق پیشه مانند «پیام»، برای یک عملیات مهم به عنوان نفوذی انتخاب شود، اما با این حال قوت کل فیلمنامه باعث می شود تا بیننده از این ضعف ها چشم پوشی کند.
و یا ارتباط یک مورد از پرونده های قاضی سریال، آن چنان ساده و پیش پاافتاده است، که قطعا نمی تواند آن طور که باید و شاید بیننده را اقناع کند، مانند رشوه دادن به قاضی پرونده و یا تهدید کردن خانواده اش، آن هم با مراجعات پی در پی به در خانه قاضی! قطعا در سال های اخیر آن چنان مناسبات باندهای مفاسد اقتصادی پیچیده است که مانند گذشته با روش های ساده این چنینی خود را در معرض اتهام های بیشتر قرار نمی دهند و این ساده انگاری بیشتر شبیه این است که بیننده باهوش امروزی را جدی نگیریم.
تجربه موفق دیگر، پس از «گاندو»
در کنار تمام ضعف ها و قوتهایی که این سریال چه در بحث فیلمنامه و چه از لحاظ ساختاری در دل خود جا داده، آنچه مهم است این است که یکی از جذابیتهای این گونه ژانرها در هیجاناتی است که در دل کار وجود دارد؛ خانه امن نیز به خوبی توانسته از عهده این کار برآید.
ساخت چنین سریال های موفقی در حوزه های امنیتی، باعث می شود تا سطح آگاهی جامعه نسبت به آنچه در کشورش می گذرد و واقعیتهای پیرامونی اش، بالاتر رفته و عزت و اقتدار یک کشور که بخش مهمی از آن به مسائل امنیتی بازمیگردد به تصویر کشیده شود و حتی در برخی موارد، از ترسیم شخصیتهایی مانند شخصیتی که پگاه نقش آن را بازی می کند، قهرمان پروری شکل بگیرد.
این نتایج ارزشمند، گاهی در سریالی جذاب با موضوع واقعی مانند «گاندو» به دست می آید، با آن همه حرف و حدیثش و گاهی هم در گرو ساخت سریالی بی حاشیه اما جذاب مانند «خانه امن» نهفته است، که هر دو شایسته قدردانی هستند.
یکی از موضوعات دیگری که در فیلمنامه به وضوح و بسیار پررنگ به چشم می آید، مطرح کردن مسائل روز است، مسائلی که جامعه و افراد مصلح جامعه با آن درگیر هستند و برای پیشرفت نیاز است تا به این مسائل پرداخته شود تا به سوی حل آن پیش برویم.
مسائلی از جمله پولشویی، رشوه، مفسده های اقتصادی و درگیری خانواده های بعضی از افراد مسئول با پرونده های این مفاسد. قطعا به یقین نیز در این برهه برای پرداخت و بررسی این مسائل هیچ چیز به اندازه تولید آثار مناسب نمی تواند نقشی جدی را ایفا کند
منبع: سایت بصیرت