ساخت حرم و بارگاه برای بزرگان در «قرآن»
اولین و مهمترین منبع تشریع اسلامی، قرآنکریم است. پایه همه احکام فقهی را باید در قرآنکریم جستوجو کرد؛ هرچند تفصیلات آن احکام در منابع دیگر بیان شده است. از این رو به صورت منطقی باید مسأله جواز یا عدم جواز ساختن بارگاه و حرم خواندن مراقد امامان را نخست در قرآنکریم بررسی کنیم. در قرآن آیاتی وجود دارد که از آن میتوان جواز ساخت حرم و بارگاه را برای بزرگان استخراج کرد که در اینجا به یکی از آن ها اشاره خواهد شد: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ»؛ در خانههایی که خداوند اذن داده والا مرتبه باشد و در آن نام او برده شود؛ صبحگاهان و عصرگاهان در آن خانهها تسبیح او کنند!» (نور: ۳۶).
بنا به روایاتی که ذیل آیه مذکور وارد شده، مراد از «بُیوتٍ» در این آیه خانههای انبیاست. در روایاتی چنین آمده است: «یکی از صحابه از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) پرسید: «ای رسولخدا! مراد از آن بیوت چیست؟ پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: مراد خانههای انبیاء است. ابوبکر پرسید: «آیا خانه علی و فاطمه هم جزو خانههای انبیاست؟ پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «آری! از بافضیلتترین آن خانههاست!» (سیوطی، [بیتا]، ج ۲، ص ۲۰۳).
در تبیین معنای «تُرْفَعَ» روایات زیادی از طرق مختلف وارد شده است. ابنعباس و مجاهد بر این باورند که مراد از «تُرْفَعَ» برافراشته شدن بنا و برآمدن ساختمان آن خانههاست: «ترفع، ای تُبنی و تُعلی؛ ساختمانهایی بر آن خانهها بنا شود و بنای آن برافراشته گردد» (اندلسی، ۱۴۲۲ ق، ج ۱، ص ۵۲۸). حسن بصری و ضحاک گفتهاند که مراد از ترفع، محترم و گرامی داشتن آن خانههاست (جوزی، ۱۴۲۲ ق، ج ۳، ص ۲۹۸) و از آنجا که ساختن بارگاه و نظافت و مراقبت از آن برای عبادت، یکی از مصادیق مهم تکریم است، ساختن بارگاه بر خانهها و قبور اولیای الهی مجاز و مباح بلکه مستحب خواهد بود.
زمخشری نیز در تفسیر آیه مینویسد: «رفع بیوت، یا به معنای بنای بیوت است؛ همانند آیه شریفه «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ» و یا به معنای تعظیم بیوت و بالا بردن قدر و منزلت بیوت است» (زمخشری، [بیتا]، ج ۳، ص ۲۴۷).
منبع: شفقنا
کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم
کاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
کاش با نغمه حسین حسین
این حرم مثل کربلا بشود
شاعر : مجید تال
با وجود گذشت بیش از یک قرن از تخریب بقیع، این مکان مقدس در سایه ممنوعیتها و ویرانیها مدفون، و بازسازی حرم ائمه بقیع به حسرتی برای مسلمانان تبدیل شده است.
روز هشتم شوال هر سال زخم عمیقی بر دل مسلمانان تازه میشود؛ زخم تخریب بقیع.
مکانی که نهتنها چهار امام معصوم شیعه، بلکه شمار زیادی از صحابه و بزرگان صدر اسلام در آن آرام گرفتهاند. ۱۰۰ سال قبل در چنین روزی نیروهای وهابی به رهبری آلسعود، قبرستان تاریخی بقیع در مدینه را به طور کامل تخریب کردند. پیش از این نیز در سال ۱۲۲۰ قمری نخستین موج تخریب توسط نیروهای وهابی رخ داده بود، اما با بازپسگیری حجاز توسط امپراتوری عثمانی بناها بازسازی شدند.با قدرت گرفتن دوباره آل سعود و تأسیس پادشاهی عربستان سعودی، آنان تحت تأثیر آموزههای افراطی محمد بن عبدالوهاب که هرگونه احترام به قبور را «شرک» میدانست، تصمیم گرفتند همه آثار تاریخی اسلامی را که بهنوعی زیارتگاه محسوب میشدند، ویران کنند. بقیع، قربانی این تفکر شد.در نگاه وهابیان، تجلی ظاهری ایمان در قالب نمادهایی همچون مقابر، گنبدها و بارگاهها، انحراف از توحید ناب محسوب میشد. این نگرش افراطی، سبب تخریب بسیاری از اماکن مقدس در حجاز شد. اما بقیع، از جهتی دیگر نیز هدف قرار گرفت؛ زیرا مزار چهار امام شیعه امام حسن مجتبی (ع)، امام زینالعابدین (ع)، امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) در آن قرار داشت.
نسبت علویان با تشیع و جایگاه آنها در دیدگاه مقام معظم رهبری
علویان به عنوان یک گروه مذهبی با ویژگیهای خاص خود در مناطق مختلف، به ویژه در ترکیه، سوریه، لبنان و عراق پراکندهاند. در این میان، مقام معظم رهبری بهطور مشخص نگاه ویژهای به علویان دارند که در این یادداشت علمی به آن پرداخته شده است.
خبرگزاری حوزه | در تحولات تاریخی و دینی جهان اسلام، نقش و جایگاه علویان، به ویژه در رابطه با تشیع و نگرشهای فقهی و اجتماعی آنها، مسئلهای مهم و قابل توجه است.
علویان به عنوان یک گروه مذهبی با ویژگیهای خاص خود در مناطق مختلف، به ویژه در ترکیه، سوریه، لبنان و عراق پراکندهاند. در این میان، مقام معظم رهبری بهطور مشخص نگاه ویژهای به علویان دارند که در این یادداشت علمی به آن پرداخته خواهد شد.
دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب
در سالروز قیام تاریخی مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶، صبح امروز (دوشنبه) جمعی از مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
اخبار و تصاویر متعاقباً منتشر خواهد شد.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
لازم میدانم یاد کنم از امام جمعهی شهید و فقیدمان مرحوم آقای آلهاشم که سال گذشته در همین جلسه در اینجا بیانات متین، با بیان فصیح و پر مغز بیان کردند. خداوند انشاءاللّه درجات ایشان را عالی کند و خوشا به سعادت خدمتگزارانی که پایان کارشان این چنین با این شیوه به ارادهی الهی انجام میگیرد.
همچنین یاد کنم از استاندار جوان و انقلابی و محبوب آذربایجان که ایشان هم جزو شهدای آن حادثه هستند و دیگر شهیدان عزیزی که در حادثهی تلخ گذشته از دست ملت ایران گرفته شدند.
تهدید نرمافزاری یعنی دستکاری کردن افکار عمومی مردم؛ یعنی ایجاد اختلاف؛ یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ یعنی ایجاد تردید در پایداری در مقابل دشمن. این کار را دارند میکنند. به فضل الهی تا امروز موفق نشدند؛ تا امروز وسوسه دشمن نتوانسته دل مردم ما را تکان بدهد و جوانان ما را از عزم و از حرکت باز بدارد.
نمونهاش همین راهپیمایی عظیم روز ۲۲ بهمن. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟ بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، روز پیروزی انقلاب را آحاد مردم و نه نیروهای مسلح نه مسئولین، بلکه تودهی مردم، آحاد مردم، بدنه ملت اینجور گرامی بدارند و با این حجم عظیم وارد میدان بشوند… با همه مشکلاتی که وجود دارد…
مردم مشکلاتی دارند، توقعاتی دارند، توقعات به حقی دارند اما اینها مانع نمیشود از اینکه از انقلابشان دفاع کنند. معنایش چیست؟ معناش این است که تهدید نرم افزاری دشمن تا امروز در این کشور و بر این ملت کارساز نبوده است.
تحلیل فرمایشات اخیر رهبرانقلاب
به پیوست تحلیل بیانات مهم سه دیدار اخیر مقام معظم رهبری مدظله العالی تقدیم میگردد
مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمیپذیرند
دولت ترکیه از سال 1390/ 2011 که بحران امنیتی سوریه شروع شد تا امروز در این کشور نقش اساسی و منحصر به فرد ایفا کرده است و به نظر میآید این نقش امنیتی تا سالهای آینده استمرار داشته باشد. دولت ترکیه در این دوره 15 ساله علاوهبر حمایت نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مالی از همه گروههای نظامی مخالف دولت سابق سوریه، بخش زیادی از شمال این کشور را به اشغال نظامی خود درآورده و اخیراً بر حجم آن افزوده است. ترکیه از سال 1393 ـ دو سال پس از آغاز بحران امنیتی سوریه ـ به بهانه مقابله با تهدیدات گروههای مسلح کردی علیه ترکیه در حالی که توانایی تهدید این کشور را نداشتند، به خاک سوریه تجاوز کرد و حاکمیت این کشور را زیر پا گذاشت. این در حالی بود که سوریه و ایران بارها به اطلاع مقامات آنکارا رسانده بودند که عدم تعرض گروههای مسلح کردی به خاک ترکیه را تضمین میکنند. کمااینکه در طول این 15 سال هیچ گزارشی مبنی بر تعرض کردهای سوریه به خاک ترکیه و حتی شلیک یک تیر به سمت آن منتشر نشده است. پس کاملاً پیداست که دولت ترکیه از آشوبهای سوریه برای در دست گرفتن بخشهایی از سرزمین آن استفاده کرده است. گزارشها بیانگر آن است که ارتش ترکیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه اقدام به راهاندازی دورههای آموزش زبان ترکی و جایگزین کردن لیر خود به جای پول رسمی سوریه کرده که از نیات ترکیه در اشغال دائمی سرزمینهای سوریه و الحاق آن به ترکیه خبر میدهد.
براساس اسناد و مدارک فراوانی که از حمایت گسترده و طولانی دولت ترکیه از گروههای شبهنظامی معارض دولت سوریه حکایت میکند و شامل حمایت همهجانبه از «جیشالحر»، «داعش»، «النصره» و در سالهای اخیر از تحریرالشام و احرارالشام میشود، این دولت در همه جنایاتی که طی 15 سال اخیر علیه مردم سوریه اتفاق افتاده، سهم اساسی دارد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در طول این 15 سال حتی حمایت رسمی از تروریستها را مخفی نکرده و در مواقع مختلف از جمله در جریان برگزاری نشستهای آستانه که از بهمن ماه 1395 شروع شد، بهطور رسمی نمایندگی جریانات مسلح سوریه را بهعهده داشته است.
پس از آنکه دولت سوریه به همراه دوستان منطقهای خود توانست بر تروریسم غلبه کرده و اکثر مناطق تحت اشغال تروریستها را آزاد کند و در دهم دی ماه 1395 آتشبس برقرار نماید، نشستهای آستانه با مشارکت ترکیه شروع شد. در این میان دولت ترکیه تلاش کرد تا مانع فروپاشی کامل گروههای مسلح معارض سوریه شود. بهعنوان مثال در جریان نشستهای آستانه، ترکیه تضمین داد که بدون نیاز به درگیری نظامی، گروههای مسلح معارض در ادلب را خلع سلاح کرده و این استان را به دولت سوریه تسلیم میکند و برای این کار شش ماه زمان خواست اما در طول این مدت، دولت ترکیه امکانات نظامی و مالی بیشتری در اختیار تروریستها قرار داد و با استمهال پیدرپی، مانع بازگشت این منطقه به دولت سوریه شد. در طول این سالها، ادلب عملاً به صورت یک استان تحت اداره ترکیه درآمد در حالی که پایگاه اصلی حضور تروریستها بود.
صفحات: 1· 2
رهبر انقلاب دلیل حضور ایران در سوریه را تبیین کردند.
بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مردم به شرح زیر است:
* در قضیهی فتنهی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطهی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.
* ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکاییها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهلبیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت.
* یک علت دیگر مسئلهی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند میآید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یک چیز معمولی نبود.
امنیت؛ ارمغان بسیج
بسیج، فهم درست اتحاد، اراده و اخلاص مسلمانان است که با ظهور اسلام تولد یافته و در ملت های مسلمان رشد کرده است. هوشمندی حضرت امام خمینی رحمه الله و عدالت خواهی میلیون ها انسان باایمان، تنها، تبلور دوباره بسیج در عصر حاضر بود. این مقاله، شامل پیام هایی است که هر کدام گوشه ای از برنامه ها، ویژگی ها و آرمان های بسیج را به همراه دارند.
تفکر بسیج؛ روحی در کالبد نظام
در هر مجموعه منظم و هدفمند، افزون بر پیشرفت اجزا، هماهنگی و هم گرایی میان آنان نیز ضروری است تا خواسته های مجموعه تحقق یابد. فراگیر شدن تفکر بسیجی که همان اخلاص، ایمان به هدف، بالندگی و رشدآفرینی است، در ذهن همه افراد جامعه، حرکتی هم سو را به دنبال دارد. فعالیت های اقتصادی، پیشرفت های نظامی، دستاوردهای علمی و…، هر کدام بخشی از بدنه جامعه را ترمیم می کند، ولی روح حاکم بر تمام بخش ها، تفکر بسیجی است. تفکر بسیج، ارتباط ناگسستنی میان اجزای نظام اسلامی را رقم می زند؛ چرا که یک پارچگی اعضای گوناگون جامعه، ناشی از یگانگی افکار آن هاست.
بسیج عمومی
خودمحوری ها، کج روی ها و ترجیح خواسته های شخصی یا گروهی بر نیاز جامعه، آسیب جبران ناپذیری بر بدنه اجتماع وارد می آورد. نظام اسلامی با برخورد قاطع، از فردگرایی جلوگیری می کند تا مبادا سلیقه های فردی و حزبی بر صلاح ملت ترجیح داده شود.
در پرتو این تفکر، بسیج خود را حزبی سیاسی یا گروهی نظامی یا اقتصادی نمی داند. بسیج، حاصل فهم همگانی مردم از نیکی هاست که یکایک آنها نقش حساسی در اجرای آن بر عهده دارند. هر کس با توانایی های خود، نیرویی از بسیج است که برای رساندن مملکت به جایگاه حقیقی و آرمانی اش تلاش می کند
مخالفت دشمنان با تحقق اندیشه های اسلامی، برپایی حکومت عدل را با مشکلات فراوانی روبه رو می کند؛ شیطنت ها و مزاحمت هایی که سلامت جامعه را به خطر می اندازد. نخستین گام برای گسترش مبانی دینی در کشور، ایجاد بستر مناسب و امنیت است. آرامش روانی و آسایش خاطر، عرصه را برای حاکمیت خدا و قانون او فراهم می آورد.
یکی از حیاتی ترین وظایف بسیج، حفظ امنیت کشور است. شرکت پرشور در جنگ تحمیلی، نمونه برجسته ای از حضور موفق بسیج در صحنه امنیت ملی بوده است. اکنون نیز نیروهای بسیجی با گذراندن دوره های گوناگون نظامی، خود را در برابر تهاجم دشمنان خارجی و توطئه های داخلی آماده می سازند.
منبع: حوزه نت
۱۷ جنایت آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران
به مناسبت تسخیر لانه جاسوسی؛
سفارت آمریکا، از اوّلین روزهای شروع انقلاب، مرکز توطئه علیه کشور و انقلاب بوده. دشمنی آمریکا ربطی به تسخیر لانهی جاسوسی ندارد. مسئله آنجوری نیست که یک عدّه سادهلوحانه میگویند:«آقا! علّت اینکه شما میبینید یک قدرتی مثل آمریکا اینقدر علیه جمهوری اسلامی فعّالیّت میکند، این است که شما فلان وقت رفتید سفارت اینها را گرفتید»؛ نه، قضیّه این نیست.
به مناسبت سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، گزیدهای از بیانات رهبری در مورد علت دشمنی آمریکا و فهرست جنایات این رژیم فاسد در اختیار شما فرهیختگان قرار داده میشود.
مشکل ما با آمریکا چیست؟ خود آمریکاییها دشمنیهای خودشان با ملّت ایران را به مسئلهی سفارت منسوب میکنند.
ببینید، این [مطلبی] که عرض میکنم از روی توجّه و اطّلاع از کارهایی است که دارد میشود و میخواهند بکنند.
میخواهم شما جوانهای عزیز توجّه داشته باشید ــ کسانی هم به تَبَع آنها همین را تکرار میکنند؛ یعنی چه؟
یعنی میگویند «آقا! علّت اینکه آمریکا ایران را تحریم میکند، با ایران بدی میکند، در ایران اغتشاش راه میاندازد، مشکلات درست میکند، علّت این دشمنیهای آمریکا با ایران این است که دانشجویان شما رفتند سفارت آمریکا را تسخیر کردند».
این را، هم آمریکاییها میگویند، هم مَنتَبَع آنها در داخل کشور میگویند.
در دورهی ریاست جمهوری بنده هم یک خبرنگار و مصاحبهگرِ معروفِ آن روزِ آمریکا در نیویورک با من مصاحبه کرد، اوّلین حرفش همین بود که اختلاف ما و شما از ورود شما به سفارت ما و تسخیر سفارت ما است.
صفحات: 1· 2
ای علمای اسلام به داد اسلام برسید
عدهای از شما علمای ربانی، بیدارید و دلیرانه، در کنار تدریس و تحقیق، پرچم جهاد تبیین را به دوش کشیدهاید و سینه سپر کردهاید تا حقیقت دین خدا بر همگان آشکار شود. اما آیا همه شما چنین کردهاید؟ یا برخی، غافل از درد و نیاز جامعه، همچنان در کنج انزوا، سرگرم مباحث کمکاربرد و دور از نیاز روز هستید؟
ای علمای اسلام، فریاد دادخواهی دین خدا به گوش شما رسیده است؛ به یاری برخیزید و در برابر هجوم بیامان دشمنان، چون سدِ آهنین بایستید.
امروز، در طوفان سهمگینی زندگی میکنیم که هر لحظه، موجهای بیامانش بر پیکره ایمان جوانان ما کوبیده میشود. دشمنان با ترفندهای نو و ابزارهای دیجیتال، به قصد محو هویت و اصالت اسلام، زهر شبهه را در ذهنها میریزند.
سامریهای این دوران، با دغلبازی و فریب، گوسالههای زرین خود را در برابر دیدگان جوانان ما برافراشتهاند، آنان که بر شبکههای اجتماعی حکومت میکنند، زهر تردید و پوچی را در دلهای پاک میکارند. به اصل دین می تازند، به مذهب تشیع می تازند، به اصول دین و فروع می تازند، به ولایت فقیه می تازند، به ارزشهای دینی می تازند و… .
فرعونها و نمرودهای عصر ما در لباسهای نوین، به سیاست یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم مشغولاند؛ ذبح این بار نه از جنس خون، که ذبح معنوی است، خنجرهایشان بر گلوگاه ایمان و اندیشه جوانان ما مینشیند، و با شستشوی ذهنی، آنان را به بیراهه و بیهدایتی سوق میدهند.
استحیای زنان هم، نه از سر لطف، بلکه در قالب بیحیایی و بیعفتی است؛ با فرهنگ بیارزش برهنگی و آرایشهای پوشالی، روح پاک و عزتمندشان را به اسارت میکشند و ریشههای جامعه را میپوسانند. کنیزی مدرن راه انداخته اند.
در این دوران تاریک، ولی امر جامعه فریاد برآورده و حکم جهاد تبیین را صادر کرده است. این جهاد، همان نوری است که میتواند پردههای سیاه جهل و گمراهی را بدرد و حقایق نورانی دین را آشکار سازد. لذا ای علمای حوزه، به راستی چقدر از شما این ندا را لبیک گفتید؟ چقدر از شما پرچم جهاد را بر افراشتید و به ستیز با تیرهای زهرآگین شبهات رفتید؟ چقدر از شما همچنان در متون قدیمی کتابها، ساعت ها وقت می گذارید روی یافتن یک مرجع ضمیر ! آیا مرجع تولید شبهات و ذهن شویی ها و بی هویت سازی جوانان مان را نیز پیدا می کنید یا نه ؟!
آری، عدهای از شما علمای ربانی، بیدارید و دلیرانه، در کنار تدریس و تحقیق، پرچم جهاد تبیین را به دوش کشیدهاید و سینه سپر کردهاید تا حقیقت دین خدا بر همگان آشکار شود. اما آیا همه شما چنین کردهاید؟ یا برخی، غافل از درد و نیاز جامعه، همچنان در کنج انزوا، سرگرم مباحث کمکاربرد و دور از نیاز روز هستید؟ آیا این گونه به فرار یونسوار از جامعه خویش دست زدهاید و از رسالت بزرگ خود در هدایت مردم فاصله گرفتهاید؟!
ای علمای بزرگوار حوزه های علمیه، این مسیر شماست؛ رسالتی بس سنگین که تنها در پیروی از فرمان جهاد تبیین و لبیک به ندای ولی جامعه، به سرمنزل مقصود میرسد. این سکوت و بیتفاوتی، طفره روی و عدم زمان شناسی، شایسته مقام و منزلت شما نیست و در پیشگاه خداوند و وجدان بیدار انسانها، هیچ توجیهی نخواهد داشت.
موسی آقایاری-خبرگزاری حوزه |