سه دقیقه منبر در خصوص امام محمد باقر(ع)
معرفی اجمالی امام
امام محمد باقر(علیه السلام) امام پنجم شیعیان معروف به باقرالعلوم(علیه السلام) ملقب به ابو جعفر(علیه السلام) نام پدر علی (علیه السلام) نام مادر بزرگوارشان فاطمه دختر امام حسن(علیه السلام)[1] محل ولادت مدینه منوره تاریخ ولادت در روز جمعه اول ماه رجب سال 57 و 58 قمری[2] مدت امامت 19 سال و مدت عمر 57 سال سال شهادت 7 ذیحجه سنه 114 هجری[3]محل شهادت مدینه منوره و محل دفن بقیع.[4]
جایگاه و منزلت امام محمد باقر نزد فریقین:
امام پنجم در علم و زهد، فضایل اخلاقی سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود و مقام بزرگ علمی و اخلاقی آن حضرت مورد تصدیق و اعتراف دوست و دشمن قرار داشت به اندازه ای روایات و احادیث در زمینه های فقهی، تفسیر، تاریخ اسلام و انواع علوم، از آن حضرت به یادگار مانده است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) به جا نمانده بود.[5] کتب و تألیف های دانشمندان بسیاری از اهل سنت همچون طبری، بلاذری، سلامی، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی، و همچنین مکتوبات همچون مؤطأ مالک، سنن ابن داود، مسند ابی حنیفه، مسند مرزوی، تفسیر زمخشری، و کتب بی شمار دیگری گر است از سخنان ارزشمند امام پنجم و همه جا «قال محمد بن علی» و قال محمدالباقر» به چشم می خورد.[6]
ان حجر هیتمی در خصوص دریای فضایل و کمالات امام محمد باقر(علیه السلام) می نویسد: محمد باقر به اندازه ای گنجهای پنهان و معارف و دانشها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمتها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز بر عناصر بی بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست که وی را شکافنده و جامع علوم و بر افرازنده پرچم دانش خوانده اند.[7]
اوصاف ویژگی های اخلاقی امام محمد باقر(ع)
امام محمد باقر(علیه السلام) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بودند، سیرت و صورتش ستوده بود. پیوسته در زندگی فردی و اجتماعی خود لباس تمیز و نو می پوشید. و جامع کمالات عبادی و اخلاقی به شمار می آمدند:
1-امام باقر(ع) فاتح قله عبودیت و بندگی:
از جمله اوصاف و ویژگی های عالی امام محمد باقر(علیه السلام) که همچون ستاره ای درخشان در زندگی این امام همان نور افشانی می کند عبودیت و بندگی ایشان می باشد که حتی علمای اهل سنت نیز به آن اعتراف داشته اند: ابن عساکر از مدائنی نقل می کند: «در حالی محمد بن علی بن الحسین در آستانه کعبه ایستاده بود، شخصی اعرابی بر ایشان وارد شد و به حضرت عرضه داشت: آیا هنگامی که خدا را عبادت می کنی مشاهده نموده ای؟ حضرت و کسانی که دور او بودند، سرها را به زیر افکندند. آنگاه حضرت سر خود را بلند کرده و به او فرمود: من خدایی را که نبینم را عبادت نمیکنم: او عرض کرد چگونه او را دیده ای؟ حضرت فرمودند: دیده ها با چشمانشان او را ندیده است، بلکه قلبها به حقایق ایمان او را دیده است. خداوند به حواس درک نمی شود و به مردم قیاس نمیگردد. به نشانه ها معروف و به علامات توصیف شده است. و در قضاوتش ظلم نمیکند از اشیاء جدا و اشیاء نیز از او جداست. هیچ چیز همانند او نیست. این است آن خدایی که به جز او خدایی نیست. اعرابی گفت: خداوند داناتر است که کجا رسالتش را قرار دهد».[8]
2-جود و سخاوت امام محمد باقر(ع):
یکی از مهمترین و بارز ترین صفات و اوصاف الهی و طلایی امام محمد باقر(علیه السلام) جود و سخاوت است. سخاوت و گشاده دستی یکی از ویژگی اخلاقی و قرآنی مهمی است که بار ها در آیات متعددی مورد و سفارش قرار گرفته است، « مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛[بقره/261] مثَل آنان كه مال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، مثَل دانهاى است كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشهاى صد دانه باشد. خدا پاداش هر كه را كه بخواهد، چند برابر مىكند. خدا گشايشدهنده و داناست». به اذعان و اعتراف حتی عالمان اهل سنت امام محمد باقر(علیه السلام) به خوبی معدن این ویژگی اخلاقی بودند: اسود بن کثیر می گوید: نزد محمد بن علی(علیه السلام) از فقر و جفای برادران شکایت نمودم. حضرت فرمودند: بد برادری است کسی که تو را در حال بی نیازی رعایت نموده و حال فقر تو را رها می نماید: آنگاه به غلام خود دستور داد تا کیسه ای که در آن هفتصد درهم بود آورد و به فرمود: این را خرج کن و هرگاه تمام کردی مرا خبر ده….»[9]
سخن آخر:
امامان معصوم(علیهم السلام) بخصوص امام محمد باقر(علیه السلام) در قله کمالات و فضایل اخلاقی بودند به طوری که نه تنها دوستان و شیعیان ایشان بلکه حتی کسانی که پیرو عقیده و مسلک ایشان نبودند نیز به دریای کمالات ایشان اعتراف داشتند.
پی نوشت ها:
[1]. المفید، الارشاد: ج۲، ص۱۵۵.
[2]. بحار الأنوار:،ج46،ص212.
[3]. فرق الشیعة: ص۶۱.
[4]. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی: ص305.
[5]. همان: ص306.
[6]. همان.
[7]. همان: به نقل از الصواعق المحرقه: ص 201.
[8]. مرجعیت دینی اهل بیت(علیه السلام) علی اصغر رضوانی: به نقل از تاریخ ابن عساکر، ص 147و 148.
[9]. صفه الصفوه: ج2، ص112.
پنجمین نور درخشان آسمان امامت و هدایت
تنها تر ین غر یب دیار مدینه بود او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود
صد باب علم از کلماتش گشوده شد در بین عالمان به خدا بی قرینه بود
پنجمین نور درخشان آسمان امامت و هدایت ، امام محمد باقر علیه السلام ،ملقب به « باقر العلوم» یعنی شکافنده دریچه های علم بود.القاب ديگرى مانند صابر و شاکر و هادى نيز براى امام محمّد باقر (عليه السلام ) ذكر شده كه هريك نشان دهنده ی صفتى از آن امام بزرگوار بوده است .
دروصف گستره مقام علمی و دانش ان امام بزرگوار، همواره همه راویان و تاریخ نویسان اظهار عجز و ناتوانی کرده اند.برتری دانش و علم این امام بزرگوار به گونه ای بود که کسی توان رویارویی با وی را نداشتند . بسیاری از دانشمندان برای بحث، مجادله و مناظره با وی پیش قدم می شدند، اما پس از مقابله با ایشان به علم و دانش ایشان اعتراف می کردند و در برابر آن حضرت سر فرود می آوردند.
امام محمّد باقر (عليه السلام ) از بين برادرانش ، جانشین پدرش امام سجّاد (عليه السـلام ) بـود و بـعـد از ایشان بـه مـقـام امـامـت نایل گردید .حضرت امام محمد باقر (عليه السلام ) پس از شهادت پدر بزرگوارش 19 سال و ده ماه زندگى كردند و در این مدت به انجام وظیفه بزرگ امامت , تعليم شاگردان , رهبرى اصحاب و مردم, تبليغ فرهنگ اسلامى و …پرداختند .
ایشان همچون گذشتگان و اجداد بزرگوار خود، معدنی از صفات نیکو و اخلاق پسندیده بود.از نظر ايشان بهترين شيوه مطلوب برخورد با قشرهاي مختلف مردم بايد اين گونه باشد: «با منافق به زبان خوش، سازگاري كنيد و اگر يهودي با شما همنشيني كرد، با وي نيكو مجالست نمائيد. اما محبت قلبي خود را براي مؤمنان، خالص گردانيد.»(1)
سرانجام این امام بزرگوار در هفتم ذيحجه سال 114 هجری در سن 57 سالگی با توطئه هشام مسموم شد و در مدينه به شهادت رسید . این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینهاش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی میجوشید و از زبانش باران حدیث میبارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.
پيکر مقدس این بزرگوار را در قبرستان بقيع کنار مرقد پدرش امام سجاد(عليه السلام ) و عموی پدرش حسن بن علی(عليه السلام ) به خاک سپردند. آری! بقیع، این نماد مظلومیت شیعه در همیشه ی تاریخ، زیارتگاه دلهای عاشقی است که قرار خود را در پس دیوار آن جستجو میکنند؛ آن جا که اشک، اجتناب ناپذیر است و سوختن ناگزیر.
سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین،نور دیده زهرا، سپهر دانش و بینش،امام محمد باقر(عليه السلام ) تسلیت باد
پی نوشت:
1) تحف العقول، حسن بن علي حراني، ص-301
بلاغ
پنج سفارش ماندگار باقرالعلوم علیه السلام
پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت، در اولین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت از دو سو منتسب به رسولالله(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود؛
امام محمد باقر(ع) میفرماید: تو را به پنج چیز سفارش میکنم: اگر مورد ستم واقع شدی، ستم مکن! اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن! اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو! اگر مدحت کردند، شاد مشو! و اگر نکوهشت کردند، بیتابی مکن!
پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت، در اولین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت از دو سو منتسب به رسولالله(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود؛ از ناحیه پدر به امام حسین(ع) و از ناحیه مادر به امام حسن(ع) انتساب داشت.
روزی امام صادق(ع) از جدّه بزرگوار خویش (مادر امام باقر) یاد کرد و فرمود: «کانت صدیقه لم یدرک فی آل الحسن مثلها؛ جدهام صدّیقه بود و در آل حسن زنی به درجه و مرتبه او نرسید.» (بحار الانوار، ج۴۶، ص ۲۱۵)
آن حضرت در سن چهار سالگی در کربلا و واقعه عاشورا حضور داشت و در سفر کاروان اسرا به کوفه و شام، همراه پدر، همه ماجراها را میدید و بر اساس فرهنگ عاشورا تربیت شد.
اسم شریف حضرت، محمّد، کنیه ایشان ابوجعفر، و القاب ایشان باقر، شاکر و هادی بود که مشهورترین لقب ایشان باقر العلوم یعنی شکافنده علوم بود.
از جابر جعفی یکی از شاگردان آن حضرت سؤال شد، چرا آن حضرت را «باقر» نامیدند؟ پاسخ داد: «لانّه بقر العلم بقراً ای شقّه شقاً و اظهره اظهاراً؛ زیرا که او شکافت علم را، شکافتنی! و آشکار و ظاهر ساخت آن را ظاهر ساختنی که از غیر او ساخته نبود.» (معانی الخبار، ص۶۵)
زُراره، مشهورترین صحابی امام باقر(ع) در حدیثی از ایشان روایت میکند که امام در تشریح مبانی اسلام فرمود: «بنی الاسلام علی خمسة اشیاء، علی الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایة؛ اسلام بر پنج چیز استوار است، بر نماز و زکات حج و روزه و ولایت». زراره میگوید: عرض کردم کدام یک از این مبانی برتر است؟ حضرت فرمود: «الوِلایَةُ اَفْضَل؛ لِاَنَّها مِفْتاحُهُنَّ. وَالوالیُ هُوَ الدَّلیلُ عَلَیهِنَّ؛ ولایت و رهبری برتر است. زیرا کلید و راهگشای مبانی دیگر است و این رهبر؛ راهنمای مبانی دیگر است.» (فروع کافی، ج ۴ ص ۶۲، ح ۱)
امام باقر علیه السلام با بیشتر حاکمان زمان خود مناظره کرد و در همه آنها ولایت امیرالمؤمنین را اثبات فرمود؛ از جمله با هشام بن عبدالملک که در بعضی از آن مجالس، رنگ صورت هشام تغییر میکرد. هشام کینه امام را به دل گرفته بود تا بالاخره به ابراهیم بن ولید دستور داد به امام سم کشندهای بدهد. امام باقر(ع) با خوردن آن سم در بستر بیماری افتاد و طولی نکشید که جان به جان آفرین تسلیم کرد.
این اتفاق ناگوار نوزده سال و ۱۰ ماه پس از شهادت امام زینالعابدین(ع)، یعنی در هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری در مدینه رخ داد. امام باقر(ع) هنگام شهادت ۵۷ سال داشتند.
هشامبن سالم درباره شهادت امام باقر(ع) میگوید: امام باقر علیه السلام در شب شهادتش فرمود: «امشب همان شبی است که به من وعده داده شده است.» سپس به ظرف آب وضو که کنار دستش بود، اشاره کرد و فرمود: «آن را دور بریزید.» ما گمان کردیم این سخن از روی شدت تب است ولی بعد دیدیم موشی در آن آب افتاده است.» (بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۱۳)
* صلوات خاصه امام باقر(ع)
در صلوات خاصه امام باقر که از امام حسن عسکری منقول است، میخوانیم: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﺎﻗﺮ ﺍﻟﻌﻠﻢ ﻭ إﻣﺎﻡ ﺍﻟﻬﺪﯼ ﻭ ﻗﺎﺋﺪ أﻫﻞ ﺍﻟﺘﻘﻮﯼ ﻭ ﺍﻟﻤُﻨﺘﺠﺐ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﮎ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﮐَﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻪ ﻋﻠﻤﺎً ﻟﻌﺒﺎﺩﮎ ﻭ ﻣﻨﺎﺭﺍً ﻟﺒﻼﺩﮎ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺩﻋﺎً ﻟﺤﮑﻤﺘﮏ ﻭ ﻣﺘﺮﺟﻤﺎً ﻟﻮﺣﯿﮏ ﻭ أﻣﺮﺕ ﺑﻄﺎﻋﺘﻪ ﻭ ﺣﺬّﺭﺕ ﻣﻦ ﻣﻌﺼﯿﺘﻪ ﻓﺼﻞّ ﻋﻠﯿﻪ ﯾﺎ ﺭﺏ أﻓﻀﻞ ﻣﺎ ﺻﻠّﯿﺖ ﻋﻠﯽ أﺣﺪ ﻣﻦ ﺫﺭیة أﻧﺒﯿﺎﺋﮏ ﻭ أﺻﻔﯿﺎﺋﮏ ﻭ ﺭُﺳﻠﮏ ﻭ أﻣﻨﺎﺋﮏ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ.
منبع:سایت معاونت تبلیغ حوزه های علمیه
تحلیل کمی و کیفی فرمایشات رهبرانقلاب مدظله العالی
بیانات سالیانه رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي
امام خامنه اي مدظله العالي در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام (ره) شامل مهم ترين نظرات ايشان درباره شناخت حضرت امام خمیني (ره) و راه و هدف ايشان است. با توجه به اهمیت مباحث مطرح شده در فرمايشات مقام معظم رهبري مدظله العالي ، با انجام تحليل محتواي كمي و كيفي فرمايشات ايشان در سي وچهارمين مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(رحمهالله)، محور بیانات، جملات منتخب، مفاهیم پر بسامد و … استخراج و به پیوست جهت هرگونه بهره برداري تقديم حضور مي گردد.
دوام توفیقات جناب عالي را از درگاه ايزد متعال مسئلت دارم
کرامتی از باب الحوائج
«شيخ مفيد(ره)» از محمد بن حسان از على بن خالد نقل كرده است که:
من در سامراء بودم که گفتند مردى را از شام آورده و زندان انداخته اند چون ادعا كرده كه من پيغمبرم! اين سخن بر من گران آمد و خواستم او را ببينم. با زندانبانان رفاقت كردم تا اجازه دادند پيش او بروم. بر خلاف شايعه اى كه راه انداخته بودند، ديدم آدم وارسته و عاقلى است. گفتم: درباره تو مى گويند كه ادعاى نبوت كرده اى و علت زندان رفتنت همين است؟ گفت: حاشا كه من چنين ادعايى كرده باشم، جريان من از اين قرار است:
من در شام در محلى كه گويند: رأس مبارك امام حسين(ع) را در آن گذاشته بودند مشغول عبادت بودم، ناگاه ديدم شخصى نزد من آمد و به من گفت: برخيز برويم، من برخاسته و با او به راه افتادم، چند قدم نرفته بوديم كه ديدم در مسجد كوفه هستم، فرمود: اين جا را می شناسى؟ گفتم: آرى، مسجد كوفه است، او در آن جا نماز خواند، من هم نماز خواندم، بعد با هم از آن جا بيرون آمديم، مقدارى با او راه رفتم ناگاه ديدم كه در مسجد مدينه هستيم . به رسول خدا (ص) سلام كرد و نماز خواند، من هم با او نماز خواندم، بعد از آن جا خارج شدم، مقدارى راه رفتيم ناگاه ديدم كه در مكه هستيم، كعبه را طواف كرد، من هم طواف كردم. بعد ازآن جا خارج شدم چند قدم نرفته بوديم كه ديدم در جاى خودم كه در شام مشغول عبادت بودم، هستم. آن مرد رفت، من غرق تعجب بودم كه خدايا او چه كسى بود و اين چه كار؟! يك سال از اين جريان گذشت كه ديدم باز همان شخص آمد، من از ديدن او شاد شدم، مرا دعوت كرد كه با او بروم، من با او رفتم، و مانند سال گذشته مرا به كوفه و مدينه و مكه برد و به شام برگردانيد. و چون خواست برود گفتم: تو را قسم می دهم به آن خدايى كه بر اين كار قدرت داده بگو تو كيستى؟! فرمود: من محمد بن على بن موسى بن جعفر هستم.
من اين جريان را به دوستان و آشنايان خبر دادم، قضيه منتشر گرديد تا به گوش محمد بن عبدالملك زيات رسيد. او فرمان داد مرا به زنجير كشيده به اين جا آوردند و اين ادعاى محال را به من نسبت دادند، گفتم: جريان تو را به محمد بن عبدالملك زيات برسانم؟ گفت: برسان.
من نامه اى به محمد بن عبدالملك وزير اعظم معتصم عباسى نوشته، جريان او را باز گفتم، وزير در زير نامه من نوشته بود: احتياج به خلاص كردن ما نيست، به آن كس كه تو را از شام به كوفه و از كوفه به مدينه و از مدينه به مكه برد و باز به شام برگردانيد و همه را در يك شب انجام داد، بگو تا تو را از زندان آزاد كند.
على بن خالد گويد: من از ديدن جواب نامه، از نجات او مأيوس شدم، گفتم: بروم و به او تسلى بدهم و چون به زندان آمدم ديدم مأموران زندان همه غرق در حيرت اند و بى خود به اين طرف و آن طرف مى دوند، گفتم: جريان چيست؟!
گفتند: آن زندانى در زنجير و مدعى نبوت، از ديشب مفقود شده، درها بسته قفلها مهر و موم است، ولى معلوم نيست به آسمان و يا به زير زمين رفته و يا مرغان هوا او را ربوده اند؛ على بن خالد، زيدى مذهب بود، از ديدن اين ماجرا معتقد به امامت گرديد و اعتقادش خوب شد.
منبع: الارشاد مفيد: ص 305. همچنین «مرحوم كلينى» این ماجرا را در كافى: ج 1 ص 492 باب مولد أبى جعفر محمد بن على الثانى(ع) و «علامه مجلسى» آن را در بحارالانوار: ج 50 ص 38 - 40 نقل کرده اند.
نامه به فرزند
امام رضا (ع) از خراسان برای فرزندش امام جواد (ع) نامه ای نگاشته و به پسر دلبند خود سفارشات مهمی نمود. بخشی از آن در مورد خدمت به مردم و انفاق و احسان بود. امام هشتم در فرازی از آن می نویسد:
پسرم خدا تو را نگهدارد و از دشمنانت پناه دهد، عزیزم پدرت فدایت باد! من در مورد اموال دنیوی ام به تو توضیح داده ام در حالی که زنده و سرپا هستم. آن اموال را من در اختیار تو گذاشتم تا به بستگانت صله رحم نمائی! به خدمتگزاران پدرم موسی بن جعفر و جدم امام جعفرصادق (ع) احسان و نیکی بکنی![1]
آن حضرت در نامه ی دیگری نیز چنین مینگارد: ای ابوجعفر! به من اطلاع داده اند که خادمان تو هنگام خروج از منزل تو را از در کوچک و پشتی میبرند و این به خاطر بخل و تنگ نظری آنهاست که از تو به نیازمندان خیری نرسد. پسرم به حقی که بر گردن تو دارم از تو میخواهم که هنگام ورود و خروج از در اصلی و عمومی رفت و آمد کنی و هنگامی که از منزل بیرون میآیی با خودت طلا و نقره و پول بردار و هر کس از تو چیزی خواست او را دست خالی بر مگردان! اگر عمو هایت از تو کمک مالی خواستند کمتر از پنجاه دینار عطا نکن و بیشتر از آن را خود دانی! و اگر عمه هایت از تو چیزی طلب کردند کمتر از بیست و پنج دینار مده و بیشتر از آن به اختیار توست. این توصیه های من بخاطر بلندی مقام تو در نزد خدای تعالی است. پس به دیگران انفاق و احسان و خدمت نما و از خدای صاحب عرش ترس فقر و تنگدستی نداشته باش![2]
پی نوشت ها
[1] تفسير عياشى، ج 1، ص. 131
[2] مشكاة الانوار، ص 233-
منبع : پاک نیا، عبدالکریم؛ ویژگی های امام رضا (ع)، الخصائص الرضویة، ص: 48 ,
از این اشک ها خجالت بکشید!
سروان «شهید محمد قنبری» از کارکنان فراجا در شهرستان ایذه روز یکشنبه 21 خرداد 1402 توسط راننده تیبا به عمد زیرگرفته شد و به شهادت رسید.
لعنت بر مسئولانی که در برخورد بافتنه گران مماشات میکنند
چرا باید با مادر کیان پیرفلک بابت جنایت امروز (1402/3/22) برخورد شود؟
🔹پس از ماجرای چند ماه پیش در ایذه که به فوت کیان پیرفلک منجر شد، علیرغم همهی پیگیریهای صورت گرفته توسط بخشهای مختلف کشور برای مجازات قاتلین کیان، امّا خانم ماه منیر مولایی راد، مادر کیان، یکی از آتشبیاران و معرکهسازان اصلی بوده که بی توجه به عاملین آن جنایت، فضای نامعقولی را تمهید کرده است.
🔹او نه تعادلی در گفتار دارد و نه طی این مدت روند معقولی را برای پیگیری ماجرای کشتهشدن کیان دنبال کرده است. در عوض، او به بازیچهای برای آشوب طلبان و ویرانی طلبان تبدیل شده و حتی به حمایت از تروریستها نیز کشانده شده است.
🔹در ماجرای امروز ایذه، محمد قنبری از نیروهای انتظامی شهر با اقدام تروریستی پویا مولایی، پسر عموی خانم ماهمنیر مولایی به شهادت رسید.
🔹شهید قنبری، دارای ۵ فرزند است که چهار تن از آنها دخترند.
سلوک سیاسی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
سبک و مدل و سیره سیاسی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بسیار حکیمانه و هوشمندانه بود و انچنان مأمون را که یکی از مقتدرترین تنها عالم از بین خلفاء عباسی بود مات کرد که نتوانست بیش از این حضرت را تحمل کند تصمیم به حذف فیزیکی حضرت گرفت و به شهادت رساند، چرا که مأمون به دلیل کیاستی که داشت برای اینکه امام علیه السلام را ترور شخصیتی کرده باشد و بدون هیچ هزینه ای امام علیه السلام خراب شده باشد و مانع در مقابل قدرت وی نباشد دو گام را برداشت و امام علیه السلام با ان مقام و مرتبه امامتش مأمون را در هر دو گام توطئه اش عقیم و ناکام نمود.
سلوک خانوادگی امام رضا علیه السلام
خانواده هستهِ نخستین تشکیل ساختمان جامعه به شمار میرود و عواملی چون عشق و محبت و عاطفه را در وجود انسان ها ریشهدار می نماید. با رعایت موازین ارزشی اسلامی زندگی خانوادگی شکوفا می گردد و آیین اسلام حقوقی برای اعضای آن به وجود می آورد که با مراعات و اجرای آن، صفا و صمیمیت چون چشمه ای جوشان در خانواده جاری می گردد. یکی از وجوه سبک زندگی رفتارامام علی بن موسی الرضا علیه السلام با خانواده و نوع تعامل با اهل خانه است. از همین رو گزارش هایی از تعامل وسلوک رفتاری آن حضرت در تاریخ شده است که هریک از آنها می تواند الگوی رفتاری ما با خانواده باشد.
1- در روایتی دیگر از پیروان خود می خواهد برای ایجاد گشایش در زندگی و رفاه اهل خانه بکوشند: «صاحبُ النّعمةِ یَجِبُ انْ یُوَسّع علی عیالهِ؛ افرادی که از نعمتی برخوردارند باید بر زن و فرزند خود گشایش دهند)»مجلسی، بحارالانوار: ج 75، ص 335)
2-و درکلام دیگر می فرمایند:((ینْبَغِی لِلرَّجُلِ أَنْ یوَسِّعَ عَلَی عِیالِهِ لِئَلَّا یتَمَنَّوْامَوْتَه:شایسته است مرد بر اهل خانه (از لحاظ مخارج زندگی) گشاده دستی کند تا آنان مرگ او را از خداوند درخواست نکنند.:من لایحضره الفقیه: ج2، ص 68))
صفحات: 1· 2