شرط تبلیغ
امیرالمؤمنین علیه السلام آموختن و تربیت خویش را ارزشمندتر از آموزش و تربیت مردم دانستند .
وَ قَالَ علیه السلام مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- [فَعَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ] فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: هرکس خود را امام(پیشوای) مردم قرار دهد، پیش از آموزش دیگران باید از آموزش خود آغاز کند و [برای هدایت مردم نیز] باید تبلیغ رفتاری او پیش از تبلیغ زبانی او باشد
و کسی که خود را آموخته و تربیت کرده باشد، از کسی که [فقط] به مردم آموزش می دهد و آنها را تربیت می کند به احترام و تکریم سزاوارتر است.
نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص480
نماهنگ/ رو به آسمان
دعای رهبرانقلاب در انتهای مراسم ایام فاطمیه
متن دعای رهبر انقلاب
اللَّهُمَّ املَأ قُلوبَنا حُبّاً لَکَ، وَ خَشیَهً مِنکَ، وَ ایماناً و تَصدیقاً بِکَ، وَ فَرَقاً مِنکَ، وَ شَوقاً اِلَیکَ، یَا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ. اَللَّهُمَّ حَبِّب اِلَینا لِقَائَکَ، وَ اجعَل لَنا فِی لِقائِکَ خَیرَ الرَّحمَةِ وَ اَلبَرَکَةَ، و اَلحِقنا بِالصّالِحینَ، وَ لاَ تُؤَخِّرنا مَعَ اَلاَشرارِ، وَ اَلحِقنا بِصَالِحِ مَن مَضىٰ، وَ اجعَلنا مَعَ صَالِحِ مَن بَقِی، وَ خُذ بِنا سَبِیلَ اَلصّالِحینَ، وَ اَعِنَّا عَلىٰ أنفُسِنا بِمَا تُعینُ الصّالحینَ عَلیٰ اَنفُسِهِم، وَ لاَ تَرُدَّنا فِی سُوءٍ اِستَنقَذتَنا مِنهُ، یَا رَبَّ اَلعالَمِینَ. اللّهُمَّ اَعِنّا عَلیٰ ما فیهِ رِضاکَ و نَصرُک وَ اهدِنا اِلَیه، وَ استَعمِلنا لِما تَسئَلُنا غَداً عَنه.[۱]
پروردگارا! این توسّل را، این اظهار ارادت حقیرانهی ما را به خاندان اهل بیت (علیهم السّلام) و به حضرت صدّیقهی طاهره، به کرم و لطفت قبول بفرما. پروردگارا! آن کسانی که در تشکیل این جلسه کمک کردند و مؤثّر بودند، همه را بر سر سفرهی رحمت و فضل خود بنشان؛ آنها را به کرم خودت، از کرم خودت برخوردار بفرما؛ آنها را مشمول لطف بندهی برگزیدهات ــ فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) ــ قرار بده.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، دعاهایی که در این شبها شد ــ که بخش مهمّی از حاجات این ملّت و حاجات این مردم در همین دعاها است که در این شبها بر زبان گویندگان محترم یا خوانندگان محترم جاری شد ــ همهی این دعاها را به استجابت برسان. مانع استجابت دعا را از وجود ما مرتفع بفرما. گناهانی را که مانع استجابت دعای ما میشود بر ما ببخش و [ما را] بیامرز.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نظر لطف ولیّت و حجّتت حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) را شامل این جمع بفرما؛ شامل ملّت ایران بفرما؛ شامل شیعیان همهی جهان بفرما؛ شامل مسلمانان همهی عالم بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، به مردم بحرین، به مردم یمن، به گرفتاران در کشورهای گرفتار، به مردم نیجریه، به مظلومانی که در این کشورها گرفتار ظلم دشمنان هستند، همهی اینها را فرج کامل عنایت بفرما؛ گرفتاریهای آنها را برطرف بفرما.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، راههای صلاح و اصلاح را در مقابل ما قرار بده؛ ما را در پیمودن این راهها کمک بفرما، هدایت بفرما. دشمنان اسلام و مسلمین را مخذول[۲] کن؛ دشمنان جمهوری اسلامی را مخذول کن. آن کسانی که در حال طراحی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی هستند ــ که نمونههای کوچکش را شما گاهی در همین حوادث و اغتشاشات میبینید؛ اینها نمونههای کوچک توطئههای دشمن است ــ توطئهی آنها را خنثی کن، ابطال بفرما؛ آنها را به توطئهگران برگردان. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، کسانی که با همهی وجود، با همهی اخلاص، با همهی توان در مقابل این توطئهها میایستند، همهی آنها را مشمول لطف و رحمت خودت قرار بده، کمکشان بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نیروهای بسیج را، نیروی انتظامی را، سپاه و ارتش را، همهی کسانی را که در این راهها خدمتگزاری میکنند، کمک بفرما.
[۱]. خدایا قلوب ما را از محبّت به خودت، و خشیتت، و ایمان و تصدیق خودت، و هراس از خودت، و اشتیاق به خودت آکنده ساز؛ اى بزرگ و بزرگوار. خدایا ملاقاتت را برای ما دوستداشتنی قرار ده؛ و برای ما در ملاقاتت بهترین رحمت و برکت را قرار ده؛ و ما را به صالحین ملحق کن؛ و ما را به همراهی گناهکاران مینداز؛ و ما را به بندگان صالحِ گذشته ملحق کن؛ و ما را از شایستگان آینده قرار ده؛ و ما را بر راه صالحین نگاه دار؛ و ما را بر [مخالفت] نفسمان یاری کن آنگونه که صالحان را بر [مخالفت] نفسشان یاری کردی؛ و ما را به ورطهی بدیهایی که از آنها خلاصمان کردى برمگردان؛ اى پروردگار جهانیان. خدایا ما را بر آنچه رضایت و نصرت تو در آن است یاری کن و به آن سو هدایتمان فرما؛ و ما را به کارى که فردا از آن مورد سؤالمان قرار میدهى بگمار.
[۲]. خوارشده، ذلیل
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
ارتجاع میخواهد ظاهر انقلابی داشته باشد
از آن میکروبهای خطرناکی است که کافی است به بدن نفوذ کند و مراقبش نباشی تا تبدیل به غدهای سرطانی و بدخیم شده و بعدش هم متاستاز و مختل شدن همه اعضای کلیدی و نهایتا مرگ! ارتجاع را میگویم. همان میکروبی که بزرگترین دشمن درونی هر انقلاب است که اتفاقا مخصوص همین جوامع انقلاب است که رشد میکند، تکثیر میشود، نفوذ میکند، بیماری میآورد و بیماری اش هم واگیردار است. شاید اگر بگویم این جملات اخیر از رهبر انقلاب اسلامی ایران است کسی مانند من تصورش را نکند که این هشدار جدی درخصوص بیماری خطرناک ارتجاع برای سال 1373 یعنی بیست و چند سال قبل است و امروز مشابه همان صحبتها، همان نگرانیها و همان هشدارها بعد از سه دهه. همه اینها یعنی بیماری خطرناک واگیردار ارتجاع را باید جدی گرفت، حتی شده دست از کارهای پیش پا افتاده سطحی شست و به فکر بستری و جراحی کردن این بیمار افتاد. اما قبل از هر اقدامی باید ماهیت این ارتجاع را فهمید و ابعاد و ویژگیها، علائم و مصادیق، منافذ و ناقلان و عواقب و عوارض آن را شناخت تا بتوان بعد از تشخیص و آگاهی کامل، بهدنبال درمان و علاج آن بود. با یک جستوجوی ساده در بیانات رهبر انقلاب بهراحتی میتوان همه ابعاد، نکات و دقایق این موضوع را احصاء کرد و به معرفتی دقیق و عمیق درباره آن رسید که در چند بند دستهبندی میشود.
یکم: اصل و ماهیت ارتجاع
ارتجاع یعنی رجوع و رجعت، یعنی بازگشت و برگشت اما بازگشت از کجا و به کجا؟ از همین چند کلمه کوتاه میتوان فهمید ارتجاع درخصوص فرد یا افرادی است که راه درستی را طی کردهاند و اکنون از مسیر خارج شده و در راه بازگشت به همان مبدا اولیه هستند؛ یا پشیمان شدهاند یا منحرف یا غافل. درواقع این بیماری ارتجاع مخصوص کشورها و ملتهایی است که با حرکتی عظیم، یکقدم به جلو برداشتهاند و به تعبیر امروز، انقلاب کرده، بهجایی رسیده و خود را به خدا نزدیک کردهاند و خدای متعال به آنان انعام کرده است . ارتجاع در این مفهوم بزرگترین دشمن درونی انقلابهاست که باعث سست شدن، توقف یا بازگشت قطار انقلاب از مسیر اصلی خود میشود و کار ویژه و اثر این ارتجاع میشود تجدیدنظر در اهداف و تغییر در آرمانها یا به تعبیری دیگر ارتجاع یعنی بازگشت اعتقاد، فکر، نگاه و کنش انقلابیون از جامعه و راه انقلابی به نظام و جامعه پیش از انقلاب. ارتجاع مولود بیزاری آرمانخواهان از آرمانهاست، بیزاری از عدالتخواهی، آزادیخواهی، عزتطلبی و پیشرفت؛ هرچند این ارتجاع، جامه و ظاهری متجددانه و رو به جلو داشته باشد اما در حقیقت باطنش ارتجاع، کهنگی، پوسیدگی و کهنهپرستی است . گاه ارتجاع خود را پشت تابلویی که روی آن با خطی زیبا و چشمنواز نوشته شده است «اصلاحطلبی» پنهان میکند تا اهداف انقلابی را در هر حوزهای اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی امنیتی و نظامی دستکاری و منقلب کند و بهجای اصلاح، ارجاعشان دهد به همان نگاهی که دشمنان انقلاب و دنیای تحت پنجه شیطان میخواهد و گاه پشت نقاب روشنفکری و تجددطلبی با شعارهایی مثل جهانیشدن، واقعبینی متجددانه و پیوستن به نظام نوین جهانی دلبری میکند اما ارتجاع در نگاه اسلام انقلابی همان ارتداد است، همان بازگشت از صراط ایمان به راه کفر، همان مصداق «ذلک بانهم آمنوا ثم کفروا» است.
دوم: منافذ و ناقلان بیماری ارتجاع
میکروب ارتجاع از راههای گوناگونی به بدن انقلاب و انقلابیون منتقل میشود که به سرعت هم تکثیر و شیوع پیدا میکند. ارتجاع بزرگترین و اصلیترین هدف دشمنان انقلاب بعد از ناکامی و ناتوانی در مهار حرکت انقلابی و پیشروی ملت است و در این راه اصلیترین برنامههای دشمن را میتوان در تلاش برای دسترسی و تسلط به اتاق فرمان انقلاب، حفظ حداکثری ساختارهای قبلی رژیمهای فاسد و اکتفا به رفرمها و اصلاحات سطحی و نمایشی، بازسازی نیروهای بومى خود در کشور، تلاش برای خریدن برخی افراد و گروهها، سرد کردن، مایوس کردن یا درگیر کردن مردم با مسائل حاشیهای و فرعی، تطمیع، تهدید یا حتی ترور، جعل شعارهای انحرافی در جهت تغییر ماهیت جنبشها، تلاش برای سازش پشتپرده با برخی خواص و… دانست.
سوم: علائم و نشانههای بیماری ارتجاع
بیماری خطرناک ارتجاع را میتوان با معاینه و رصد علائم و نشانههای اصلی آن شناسایی کرده و تشخیص داد که در این میان بعضی از علائم با پیچیدگیهای عمیقی همراه هستند که تشخیص را دشوارتر میکنند و برخی دیگر را میتوان بهراحتی مشاهده و دریافت کرد. ازجمله علائم و نشانههای ارتجاع در جوامع انقلابی و بهطور مشخص در انقلاب اسلامی ایران میتوان به حرکت به سمت اشرافیگری، دلسپردگی به طبقات مرفه و زیادهخواه و بیتوجهی به طبقات ضعیف، تکیه و امید به بیگانگان داشتن، عوض شدن راه و مسیر انقلاب، تغییر در اهداف با شعار اصلاحات و نواندیشی و ترویج گفتمانهایی چون تمامشدن دوران عدالتخواهی و مبارزه با سرمایهداری و آرمانخواهی و تبری و تولای سیاسی، بهدنبال معاملهگری در دنیا و بازیهای متداول سیاسیبودن، ترویج فساد و تردید، غلبه سرگرمیهای فاسد و بیتفاوتی یا بیزاری نسبت به آرمانها و دنیاطلبی و اشرافیگری نزد خواص و مردم اشاره کرد.
چهارم: عوارض و پیامدها
ارتجاع در اصل بازگشت به شرایط و ویژگیهای رژیم ماقبل انقلاب است همان مولفههایی که وجود آنها در کنار خلأ و نبود آرمانها و اهداف و ویژگیهای مطلوب اصلیترین منشأ و مولد جریان جنبش و نهضت در آن جامعه بوده است. خداوند در قرآن یکی از بارزترین نمونههای مرتجعان را قوم بنیاسرائیل معرفی میکند که بعد از حرکت بهسوی اهداف و آرمانهای مقدس، از مسیر خود منحرف و منقلب میشوند و ارتجاع را در قوم یهود رقم میزنند که درنهایت مورد لعن، عذاب و نفرین خداوند واقع میشوند. پیشینه تاریخی ارتجاع در جوامع اسلامی هم به صدر اسلام بازمیگردد جایی که انقلابیون اصلی و ملازمان نزدیک پیامبر اسلام(ص) بعد از رحلت ایشان، در طی مسیر انقلابی خود دچار تردید، استحاله و انحراف میشوند و به سمت نشانهها و ویژگیهای قبل از انقلاب و در تضاد با مبانی و اصول اسلام بازمیگردند. رهبر انقلاب معتقد است ارتجاع در صدر اسلام نتایجی دربر داشت که جداشدن برخی خواص از امیرالمومنین و جنگ علنی با امام زمان و حتی به شهادت رساندن امامحسین(ع)، اهلبیت و اصحابش در واقعه کربلا از نتایج و پیامدهای همین مساله ارتجاع است. ارتجاع همه دستاوردها و تلاشهای انقلاب را بر باد میدهد و با تجدیدنظر و اصلاح در اصول و مبانی، راه و مسیر اصلی انقلاب را تفسیر و تاویل جدیدی میکند تا بتواند به شرایط ماقبل انقلاب بازگردد. هرچند ارتجاع بهواسطه پیچیدگی و باطنیبودنش بتواند برای مدتی ظاهر انقلابی انقلاب را حفظ و بازگشت و انحراف خود را پوشش دهد اما درنهایت نشانههای ظاهری این غده سرطانی برای همه آشکار میشود. ارتجاع از آن میکروبهای خطرناکی است که کافی است به بدن نفوذ کند و مراقبش نباشی تا تبدیل به غدهای سرطانی و بدخیم شده و بعدش هم متاستاز و مختل شدن همه اعضای کلیدی و نهایتا مرگ…
سرمقاله روزنامه فرهیختگان-3/12/1396
همراهی تروریستهای کهنهکار با داعشیهای بالانشین
ماجرای ناآرامیهایی که عناصر منتسب به یکی از فرقههای صوفیه در یکی از محلات شمال شهر تهران به راه انداختند، مهمترین محورهای رسانهها را به خود اختصاص داده است. اندک مطالعهای آشکار میسازد که سران این فرقه تا چه میزان به رژیم ستمشاهی وابستگی داشتهاند و هیچگاه همراه واقعی ملت ایران نبودهاند. اما بررسی دقیقتر ماجرا این احتمال را تقویت میکند که هرچند در ویترین کار عناصر درویش حضور دارند و به بهانه تعصب فرقهای این تجمعات شکلگرفته است، اما در واقع هدایتگران پشتصحنه حادثه بسیار بزرگتر از چند نفر از اراذلواوباش گمراه هستند. نوع توحش رخداده در این حادثه در کنار سلسله حوادث چند ماه اخیر در حمله به مساجد و حسینیهها – که در ظاهر از سوی یکی از شومنهای شبکههای ماهوارهای هدایت میشود- نشان میدهد سرویسهای اطلاعاتی دشمن و گروهکهای تروریستی ضدانقلاب به هدایت این التهابات بیارتباط نیستند. حمایت از دزد توسط فرقهای که مدعی فقراست رسواکننده پشت پرده منحرفین در مکتب تشیع است.
بهبیاندیگر میتوان گفت تروریستهای کهنهکار این بار نقاب فرقهای بر صورت زدهاند تا در این پوشش جدید بتوانند همان کارنامه سیاه سابق را تکرار کنند. بدون شک اگر نهادهای ذیربط خصوصاً وزارت اطلاعات که مأموریت رصد و پایش جریانهای تروریستی نفاق، سلطنتطلب و تکفیری را بر عهده دارند، اندکی بیشتر مداقه نمایند، ردپایی از چنین گروهکهایی در عناصر میدانی و هدایتگر فرقه ضالهای که این بلوا را به پا کرده بود، پیدا خواهد کرد.
درعینحال نوع مدیریت بحران و مواجهه با التهاب نیز قابلتأمل و بررسی است. هرچند خویشتنداری نیروهای انتظامی در برابر توحش اوباش، بهانه را -از آنان که منتظر کوچکترین خطای نهادهای امنیتی کشورند تا جای شهید و جلاد را عوض کنند- گرفت، اما باید دانست که تأمین امنیت پایدار مؤلفههای گوناگونی دارد و از جمله آن امتناع از آغاز بیثباتی است. ماجرای قدارهکشی و عربدهجویی اوباش فرقهای در ماههای اخیر مسبوق به سابقه است. طبعاً انتظار میرفت که نهادهای ذیربط مانع از شکلگیری مجدد آشوب از سوی همان عناصر معلومالحال گردند.
اگر اراذلواوباش این فرقه میدان را برای التهابآفرینی مهیا ببینند و در خیابانهای شهر جولان دهند، چهبسا اغتشاشگری به الگویی برای باجگیری همه فرقههای تبهکار تبدیل شود و هیچ بعید نیست که عصبیتهای فرقه ای ، کشور را بهسوی تکرار شدن وضعیتی مشابه برخی سرزمینهای بحرانزده منطقه سوق دهد. بدون تردید با مسئله «امنیت ملی» نمیتوان «شوخی» کرد و اگر کسانی هم به دلایل سیاسی یا خانوادگی قصد مماشات با فرقههای تبهکار را دارند، باید بدانند که در حال پهن کردن فرش قرمز زیر پای تروریستهای کهنهکار هستند و البته مماشات کنندگان باید هزینه تصمیمات خود را خودشان پرداخت کنند.
اکنون واضح شده که فرقههای گمراه اگر تا پیشازاین تنها با «ایمان» مردم خصومت داشتهاند، ازاینپس قصد «جان» آنها را نیز کردهاند. با هیچ توجیهی – حتی اگر به شخص خاصی در فلان انتخابات رأی داده باشند- نمیتوان و نباید این بستر بیثباتی و تهدید امنیت ملی را نادیده گرفت. مسئولان امنیتی و اجرایی باید حفظ جان و آرامش مردم را اولین اولویت خود دانسته و اجازه جولان داعشیهای فرقهای را ندهند. البته تاوان خون مظلومان انتظامی و بسیجی که در این ماجرای تلخ بر زمین ریخت نیز باید بر اساس اصول شرعی و قانونی اخذ شود.
مردم نیز باید خود را در حفظ امنیت جامعه و شهر خود سهیم بدانند و مانع از تقویت جریانها و فرقههای تبهکار شوند.
سرمقاله روزنامه جوان-1396/12/3
برخورد قاطع با داعشیهای داخلی
فرقههای انحرافی که اقدام به فریب مردم میکنند، سالها است نه تنها در ایران بلکه در دیگر کشورهای جهان نیز پدیده ای مسموم شناخته شدهاند، چنین فرقههایی با اقدامات و رفتارهای فریبنده خود مردم را گمراه کرده و به بیراهه میکشانند.
رسانهها به ویژه صدا و سیما برنامههای گوناگونی از عملکرد چنین فرقههایی منتشر کردهاند، تا در راستای روشنگری و آگاه سازی افکار عمومی گام بردارد، اما باز هم شاهد گرایش برخی از مردم به چنین فرقههای انحرافی هستیم، گرایشی که پس از اعتقاد یافتن به سرکرده آنها، دچار تبعات اخلاقی، روحی و جسمی برای پیروان آنها میشود. اما به نظر میرسد روشنگریها نه تنها کافی نبوده بلکه اندک نیز بوده است.
در انحراف اخلاقی چنین فرقههایی شک و تردیدی نیست، اما برای آگاه سازی و جریان شناسی فرقههای انحرافی همچون فرقههای درویشی از سوی رسانهها کار شاخص و قابل توجهی برای روشنگری افکار عمومی انجام نشده است و دستگاههای فرهنگی و مذهبی کشور نیز در این زمینه بسیار کم کار، جلوه کردهاند.
جدای از اقدامات فرهنگی و مذهبی از سوی دستگاههای مرتبط با چنین موضوعاتی، برخورد با اقدامات ساختارشکنانه که به امنیت عمومی و امنیت ملی مرتبط است، باید قاطعانه و سخت صورت گیرد. افراد منتسب به درویشهای گنابادی برای چندمین بار است که دست به آشوب و رفتارهای خارج از عرف و قانون میزنند که اقدام دوشنبه شب این فرقه، تندترین و رفتاری بود که تاکنون از آنها سر زده است، برخوردهای نیروهای انتظامی و امنیتی با هواداران این فرقه انحرافی تاکنون همراه با مماشات بوده است و به نظر میرسد که همین روش برخورد با چنین فرقه خشونت طلب و آشوبگری که قصد دارد امنیت را به خطر بیندازد و برای کشور هزینههای سیاسی بتراشد، با مماشات و مدارا همراه بوده است.
برخوردها و واکنشهای هواداران و مریدان فرقه دراویش مملو از خشونت، مخل امنیت ملی و امنیت عمومی است که میطلبد از این پس با آنها برخوردهای قاطع و تندی صورت گیرد تا جری تر از این نشوند، چنین رفتارها و واکنش از سوی فرقهای که خود را عارف و صوفی میپندارد، در قاموس آنها و آموزههایی است که سرکردگان فرقههای انحرافی به هواداران و مریدان خود آموزش میدهند، اگر چنین جریاناتی براساس اصول اخلاقی و انسانی اسلام شکل گرفته بودند، هیچگاه دست به خشونت نمیزدند و اقدام به جنایت نمیکردند، چنین رفتارهایی نشان از بیراهه بودن مسیری است که پیش پای مریدان خود گذاشتهاند.
فساد اخلاقی اینگونه فرقهها تا جایی است که حتی مرشدان آن، برای آن که به امیال شیطانی خود دست یابند، مریدان خود را فریب داده و به آنها تجاوز هم میکنند تا جایی که مریدان به گونهای مسخ شده تن به این عمل شیطانی هم میدهند.
باید با اینگونه فرقههای شیطانی که جوانان کشور را فریب داده و به بیراهه میکشانند، برخورد قاطع و محکمی صورت گیرد. آیا صلاح است که در مقابل وحشیگری هواداران این فرقه انحرافی که با قمه، چوب، سنگ و کوکتل مولوتوف به مأمورین نیروی انتظامی که با سعه صدر و مدارا با آنها برخورد کردهاند، حمله میکنند، سکوت کرد و بی تفاوت بود؟
آیا جایز است در مقابل گروهی که قصد آن آشوب و اغتشاش است تا جایی که با اتوبوسهای خود مأمورین و مردم عادی را زیر میگیرند و دست به جنایت میزند، همچنان با مدارا رفتار کرد؟!
اگر همچنان سیاست مدارا و مماشات با چنین گروه و افرادی ادامه یابد، بدون شک باید شاهد برافروختهتر شدن اقدامات وحشیانه، غیر انسانی و غیراخلاقی چنین فرقههایی باشیم، مردم نیز هیچگاه نمیتوانند چنین صحنههایی را تحمل کنند و قطعاً آنها به ویژه اهالی منطقهای که اوباش به ظاهر عارف و سالک دست به وحشیگری زدهاند، خواهان برچیده شدن آنها هستند، آسایش و آرامش نه تنها منطقه پاسداران بلکه آرامش روانی مردم جامعه را به خطر انداخته است، باید هر چه بیشتر از وحشیگریهای چنین جریانهای انحرافی برای افکار عمومی بازگو شود تا نیات پلید آنها برای مردم آشکار شود.
رفتارهایی که در چند روز گذشته به ویژه دوشنبه شب در پاسداران و از سوی برخی هواداران فرقه دراویش انجام شد بی شباهت به رفتار داعشیها در سوریه و عراق نیست، باید ادامه این فتنه را در راستای اختلال در امنیت کشور دانست، فتنهای که در صدد است آرامش و امنیت را از ایران اسلامی بگیرد، آن وحشیگری و خشونت محض در دوشنبه شب منطقه پاسداران، اعتراض و انتقاد نیست، نباید به آنها از این پس فرصت عرض اندام داد. قاطعیت لازم است، قمه کشها باید از سطح شهر جمع شوند آن هم با اشد واکنش، اگر اینگونه نشود عواقب افزایش خواهد یافت.
سرمقاله روزنامه سیاست روز-2/12/1396
محورهای بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی
همزمان با چهلمین سالگرد قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶، هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم استان آذربایجان شرقی،یکشنبه 29 بهمن با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
مهمترین محورهای بیانات رهبر انقلاب را در این دیدار به شرح زیر است:
* عظمت قیام 29 بهمن 56 تبریز:
1- حرکت عظیم منجرشونده به 22 بهمن 57
2- حرکت تغییردهنده مسیر تاریخ کشور
* متفاوت بودن راهپیمایی 22 بهمن 96:
1- شباهت به معجزه
2- منحصر بودن این گونه حرکت های عظیم به انقلاب ایران
3- انگیزه مضاعف مردم به علت دشمنی های بیرونی و درونی
* انتقاد از مسائل کشور:
1- بجا بودن انتقاد مردم از مسائل جاری کشور
2- منافات نداشتن انتقاد با ایستادگی پای نظام اسلامی و انقلابی
3- دفاع همه جانبه مردم از اصل نظام در کنار انتقاد
4- آگاهی انقلابی و کمال سیاسی ملت در تفکیک نظام انقلابی امت و امامت با تشکیلات دیوانسالاری
* انقلاب و کارکرد اصلی آن:
1- تبدیل نظام طاغوتسالار به نظام مردمسالار با الهام از اسلام، مهمترین کار انقلاب:
1-1- معنای مردمسالاری:
1-1-1- مردم را در همه امور زندگی، صاحب رأی و تصمیم قراردادن
1-1-2- نقطه مقابل استبداد و سلطه خارجی
1-1-3- خدمات شهر و روستا و زنده کردن روحیّه کارهای بزرگ:
- تشکیل جهاد سازندگی
- تشکیل سپاه و بسیج
- پرورش و بُروز استعدادهای مردمی و ظرفیّت های انسانی کشور:
- در میدان های علمی
- در میدان های صنعتی
- در دانش های نوپدید
- در تأثیرگذاری سیاسی در منطقه
1-2- مردمسالاری عامل اهمیت و شخصیت یافتن ملت
1-3- مردمسالاری دینی ایران، ازعلل دشمنی و خشم دشمنان
1-4- پیشرفت، نتیجه مردم سالاری:
1-4-1- تحقق پیشرفت همه جانبه و خارق العاده در کشور وعقب ماندگی در زمینه عدالت:
- قطب پزشکی و درمان بودن ایران
- رتبه علمی بالا در دنیا
- صاحب رأی در مسائل منطقه
- دانش بالا در زمینه هستهای
- دانش بالا در زمینه نانو
- دانش بالا در زمینه زیستفنّاوری
- دانش بالا در زمینه های مربوط به فضای مجازی
- پیشرفت در زمینه امنیّت و دفاع
- پیشرفت در زمینه کشاورزی
- پیشرفت در زمینه سلامت
- پیشرفت در زمینه راههای مواصلاتی
* انقلاب و آسیب شناسی آن :
1- معنای انقلاب:
1-1- دگرگونی و تغییر مسیر
1-2- هدف های والایی در نظر گرفتن و به سوی آنها حرکت کردن
2- سال 57، آغاز انقلاب نه پایان آن
3- تفاوت انقلابی بودن با سربه هوا بودن و غیرمتفکر بودن
4- لزوم در قالب قانون بودن انقلاب
5- خطا بودن تفکر معنادادن انقلاب بدون نظام
6- ارتجاع یکی از آفت های انقلاب ها:
6-1- معنای ارتجاع:
- برگشت از مسیری که انقلاب شروع کرده است و ملّت با نیروی انقلابی درآن در حرکت اند
- تغییر خط و مسیر همان آدم های انقلابیِ سابق که اکنون سرِ کارند
- حرکت به سمت اشرافیگری
- دلسپرده بودن به طبقات مرفّه و زیادهخواه
-تکیه به خارجی ها به جای تکیه به مردم
7- برخی حرکت های ضد انقلابی:
7-1- اشرافی گریِ مسئولان
7-2- امتیازطلبیِ مسئولان
7-3- بیمبالاتیِ به بیتالمال
7-4- بیاعتنایی به طبقه مستضعف
* اولویت های مقطع کنونی:
1- اقتصاد:
1-1- اولویت داشتن تولید واشتغال
1-2- توجه به اقتصاد مقاومتی:
1-2-1- اقتصاد درونزا و برونگرا
1-2-2- تکیه بر ظرفیت های درونی و مردم
1-2-3- صادراتِ خوب و وارداتِ بمورد و درحد نیاز
1-2-4- کشاندن سرمایه های خارجی به داخل درکنار مدیریت داخلی :
- زلزله اقتصادی یک دهه قبل به برخی کشورهای پیشرفته شرق آسیا، نتیجه وابستگی به سرمایه خارجی
-سود نبردن از برجام درپی اتکا و اعتماد به خارجی ها
2- ترجیح مدیریت جهادی بر دیوانسالاری های فرسوده:
2-1- پُرکاری، با تدبیر حرکت کردن، شبوروز نشناختن و دنبال کار را گرفتن
3- ترجیح متن مردم به اهداف و منافع جناحی و حزبی
4- اولویت خدمت رسانی به قشرهای ضعیف و مناطق محروم
5- ادامه و نوسازی همه شیوه ها و ابزارها و تجهیزات دفاعی مورد نیاز امروز و فردای کشور:
5-1- حرام بودن بمب هسته ای و سلاح های کشتار جمعی
6- ترجیح همکاری با همسایگان، کشورهای شرقی و کسانی که با ایران منافع مشترک دارند
*آینده کشور:
1- لزوم آماده بودن جوان ها از لحاظ علمی و اعتقادی
2- لزوم داشتن تفکّرات انقلابی، انگیزههای انقلابی، بصیرت انقلابی و اقدام انقلابی
منبع: خبرگزاری صدا و سیما